باید شخصیتمان تغییر کند نه اینکه ادا در بیاوریم! - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

591 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    1403/7/17

    روز94

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزومریم عزیز دوستان گل

    خدایاشکرت بخاطر یک روز و‌یک فایل بی نظیر دیگه

    در راستای تایید این قسمت:

    یه مثال ورزشی میزنم :

    وقتی به قانون عمل می‌کنیم و شخصیت امون تغییر میکنه مثل عضلاتی هست که با تمرین و استمرار رشد کردن و قشنگ مشخصه که چقدر واقعی است

    و توی محیط باشگاه افراد حرفه ایی از راه رفتن یه آدم و استایلش میتونن تشخیص بدن طرف چندوقته که ورزش میکنه

    دقیقا ماهم وقتی روی قانون بیشتر کارمیکنیم و قوی تر میشیم بهتر خودمون و رفتارهای بیرون و درک می‌کنیم اما اگر فقط حرف بزنیم هیچ نتیجه ایی نداره و اول ازهمه خودمون و گول زدیم

    این روزا که مشغول کار و بیزنس خودم هستم و هر روز دارم کلی مساله حل می‌کنم و سعی می‌کنم نگاهم به تضادها رو تغییر بدم

    حتی الان که در حال حرکت کردن هستم بیشتر صحبت های شمارو درمورد قانون درمورد احساس خوب اتفاقات خوب درمورد کنترل ذهن درک می‌کنم چون تا زمانی که ما هیچ کاری نکنیم با هیچ تضادی برخورد نکنیم و … اصلا متوجه تغییر باورهامون نمیشیم اصلا متوجه رشد ایمان و توکل نمیشیم تازه توی شرایط حساس قرارمیگیرم معلوم میشه که چقدر روی خودم کارکردم معلوم میشه که به قول شما ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است حتی میشه گفت عملی که ایمان هم نیاورد مفت است چون درحین عمل کردن هم باید ایمان داشت و حرکت کرد .

    کنترل ذهن زمانی که من راحت و آسوده باشم و هیچ مساله ایی نباشه که کار خیلی راحتی هست اما وقتی شرایط سخت میشه یا چیزی و ازدست میدی اونجا معلوم میشه که چقدر کنترل داری و چقدر شخصیتت متفاوت شده

    خدایا شکرت که خیلی خوشحالم که تغییرات خیلی خوبی و توی وجود شخصیت خودم میبینم و سعی می‌کنم واقعا تغییر کنم

    طبق قانون الان که توی شرایط کسب و‌کار هستم و از روانشناسی ثروت 1 استفاده کردم و اتفاقات خوبی برام افتاده اما خب بازم باید کارکنم و تکرارکنم و دلم می‌خواد به زودی شرایط برام محیا بشه و بتونم از آگاهی های روانشناسی ثروت 3هم استفاده کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 766 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام.

    امروز صبح که نشانه روزم رو دیدم 3برابر کردن درامد در یک سال بود وبرای چندمین بار تعهد دادم و داشتم فکر می کردم به اولین باری که تعهد دادم ودرامدمون رو به یاد اوردم ونگاه کردم باورم نمی شد ما چطور با اون درامد زندگی می کردیم ویه نگاه به زندگیم کردم که چقدر تغییر کرده خودم چقدر تغییر کردم با اینکه می بینم خیلی جاها تعهدم رو فراموش می کنم وبر می گردم به اون ادم قبل.

    اما یه چند روزی هست مصمم تر از قبل تصمیم گرفتم عمل کنم فقط گوش دادن خوندن وکامنت گذاشتن دردی از من دوا نمی کنه باید عمل کنم باید مثل استاد متعهد بشم.

    من می خوام واقعا تغییر کنم زندگیم تغییر کنه این همه سال تو خواب غفلت بودم حالا که بیدار شدم می خوام درست وحسابی بیدار بشم می خوام بقیه عمرم رو زندگی کنم ولذت ببرم می خوام فی الدنیا حسنه باشم.

    حالا که امروز تعهد به افزایش درامدم دادم تعهد می دم به خودم به خدای خودم که تغییر کنم شخصیتم تغییر کنه وتمام تلاشم رو بکنم.

    خدایا سپاس برای قرار گرفتن در این مسیر.

    خدایا کمکم کن پای عهدم با تو وخودم بمونه وچند وقته دیگه فاطمه ای نو متولد بشه متفاوت از همه این سالها.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و همه دوستان هم فرکانسیم .

    الهی شکرت هدایتم کردی بیام در این فایل در مورد چنین موضوعی کاملا هدایتی بنویسم الهی به امید تو .

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم برای تمام فایلهای ارزشمندی که واقعا رایگان نیستند و هدیه الهی هستند

    در این مورد که ادا در آوردن صحبت شد به نظرم از ابتدای کار نمیشه واقعا توقع داشت که یهویی به قول استاد

    عزیزم با یک دکمه شخصیت این همه سال یهویی عوض بشه این امکان پذیر نیست میشه با همون اوایل با ادا

    دراوردن ارام ارام تکاملی مثل بچه ها که اول میخان چیزی یاد بگیرن ادای ما بزرگتر ها را در میارن اصلا نمیشه

    که ما بدون ادا در اوردن چیزی را یاد بگیریم اولش به نظرم نقطه شروعش هست نباید به کسانی که با قوانین

    آشنا شدن سخت گرفت و مقایسه کرد با ادمی که چندین سال هست میدونه قوانین چیه و فرکانس را میفهمه

    مقایسه نکنیم خودمون را عملکردمون را با دیروز یک هفته یک ماه قبل مقایسه کنیم پیشرفت خودمون را بزرگ

    جلوه بدیم و جشن بگیریم تا در ذهنمان هزاران برابر مرور کنیم موفقیتهای ریز به ریز را بهش بال و پر بدیم

    وقتی که در ذهنمون هزاران برابر تکرار کنیم انگار هزاران برابر تجربه کردیم حالا میتونه در جنبه منفی باشه و یا

    مثبت ماهایی که اینجا هستیم صد در دص دنبال مثبته هستیم باید بتونیم این کارو عادتمون کنیم مثل تمام

    کارهایی که بهش ارام ارام عادت دادیم شده جزیی از شخصیتمون حالا در مورد هر چیزی اینم همینه عادت کنیم به

    قوانینی رفتار کردن نه فقط شکل زیبای حرف زدن را داشته باشیمو فقط بمونیم تو فرکانس ادا دراوردن نه ادا دراوردن

    برای ابتدای کار استارت هست تا بفتیم رو غلطک و فرکانس غالبمون وزنش قوانینی تر باشه تا فرکانس قوی

    مثبت خواسته ها اتفاقات عالی مرور بشه و همینطور تا بی نهایت ادامه دارد

    انشااله خودم بتونم عملگرا باشم دنبال نقش و نقاب زدن ادا نباشم و به قوانین عمل کنم به حرف و کامنت نباشه

    به امید الله مهربانم برای همه شما دوستان و استاد عزیزم مسیر زیبای بهشتی را آرزومندم دوستون دارم ..

    خدا نگهدارتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و سلامتی و سرور به استاد عباس منش و دوستان عزیز

    ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی

    وی آینهٔ جمال شاهی که توئی

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

    اگر بتونم این باور را تو خودم نهادینه کنم که بقیه ای وجود ندارد چیزی بیرون من نیست، خیلی تو مسیر قوانین جلو می‌روم. پس باید دائم به خودم یادآوری کنم 1.عمیقا روی خودت کارکن به بقیه کار نداشته باش. من اگر خودم را درست کنم آدم ها ،شرایط اوضاع اتفاقات دور من درست می‌شوند.

    حالا برای اینکه خودم را درست کنم باید بیام شخصیتم را شخم بزنم ببینم 2.کجاها باید افکارم را عوض کنم کدام رفتارهام از باور های اشتباه ناشی می‌شود اون هارا عوض کنم . کجا ها از کوره در می روم؟ کجا ها شادم ؟کجاها گیواپ می کنم ؟ کجاها آرامم ؟کجا ها و از چی ها می ترسم ؟ چقدر عشق می ورزم ؟ کجاها آدم ها می‌روند رو مخم ؟ کجاها حرف مردم برام مهم می‌شود؟ کجاها با خودم درصلحم ؟کجاها مغرورم ؟

    3. وقتی قضیه را گرفتم ایراد ها را پیدا کردم با تمام وجود بشینم و از اول جوری خودم را تربیت کنم که متفاوت از قبل فکر کنم و عمل کنم برای خودم، توی خودم ،نه در ظاهر و برای جلب توجه مردم .

    4.بعد بیام خودم راتست کنم ببینم تو شرایط خاص تو فشارها تو تضادها که قرار می گیرم چه واکنشی از خودم نشان می‌دهم اگر مثل قبلم عمل می کنم که خوب همون آدم قبلی هستم با نقاب جدید، فرقی نکردم .اما اگر تو موقعیت های خاص واکنشم بیشتر بر اساس آگاهی ها و آموزه هایی است که گرفتم یعنی من زنبور بی عسل نبودم .

    5. تست بعدی نگاه کردن به نتایجم است. اگر درونا ً تغییر نکنم فرکانس هام تغییر نکند نتایج هم تغییر نمی کنند.

    موفقیت نیاز به تلاش فیزیکی و عملگی ندارد نیاز به تغییر افکار دارد .و حواسم باشد تا وقتی روی خودم کار می کنم تا وقتی ورودی هام را کنترل می کنم تا وقتی‌ نجواهای ذهنم را خاموش می کنم تا وقتی به کانون توجهم و احساس ناشی از اون دقت می کم نتایج هست واگر می خواهم ماندگار بشوند باید تا ابد روی خودم کار کنم به محض اینکه رها کنیم نتایجمون می شود مثل اکثریت جامعه مثل چیزی که قبل بودیم .

    بین این باور ها آنچه که از همه بیشتر نیاز به کار کردن دارد باور به فراوانی است چون باور کمبود نابود کننده است. بی نهااااایت بی نهااااایت فرصت نعمت و موقعیت عاااالی هست نگران نباشیم.

    خداروشکر برای هر لحظه هدایتت برای وجودت برای توئی که با یادت دل ها آرام می گیرد

    خدایا ما را جزو هدایت شدگان ایمان آورندگان و عمل صالح انجام دهندگان قرار بده

    الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب الرعد : 28

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    شخصیتمان تغییرکندنه اینکه ادا،دربیارویم.

    سلام استادجان عزیز.

    دقیقن صحبتهایی که استادتواین فایل کردن رو،من تجربه کردم.

    چون اوایلی که واردسایت شده بودم وبه آگاهی های زیادی دسترسی پیداکرده بودم باوجوداینکه ازاستادشنیده بودم که میگفتن:تاتغییراتی بنیادین نکردیدونتایجی دستتون رونگرفته،پیش کسی درموردچیزی صحبت نکنید.ولی من صحبت میکردم .

    میدونیدچرا؟چون عادت به حرف زدن زیادداشتم واینکه بتونم خودموکنترل کنم وحرفی نزنم ،نمیتونستم.دست خودم نبودتا،کسیومیدیدم ،زبونمونمیتونستم‌کنترل کنم که حرفی نزنم ..بعدشم حالم بدمیشدچون دوباره صدای استادروکه میشنیدم ،این توذهنم میومدکه ناهید خانم چرانتونستی خودتوکنترل کنی،مگه استادت نمیگه حرف نزن.!

    ولی متاسفانه وقتی فایلی گوش میکردم، بقدری ذوق زده میشدم که چ مطلب آموزنده ی قشنگی یادگرفتم که به خودم میگفتم ،بزارفلانی روببینم حتمن پیشش بازگوکنم.

    واین شدکه هرکسیومیدیدم باآب وتاب براش تعریف میکردم.وچقدرم خودم ازاین اینکارم تواون‌ لحظه لذت میبردم.

    ازطرفی دوست داشتم دیگران هم بااین مباحث وقوانین آشنا بشن چون احساس میکردم اوناهم خیلی احتیاج به یادگیری دارن.

    درواقع به خودم میگفتم حالاکه من دنبال تغییرات خودم هستم ،اوناهم باشن.تازه اوناکه بیشترازمن نیازبه تغییرات دارن .چون عیب ونقصهای زیادی دارن.

    به همین جهت بیشترانگیزه می‌گرفتم که معلومات لازم رو بهشون گزارش بدم.

    متاسفانه طوری شدکه متوجه شدم تمام وقت من به یادگیری مطالبه که به دیگران برسونم وجالب تراینکه ببینم آیا تونستن تغییرکنن یانه؟

    به همین جهت بیشترازقبل رفتارهاوکارهای اطرافیان رو کنترل میکردم.

    انگارمن معلمشون بودم ومنتظربودم ببینم چطور درسی که دادم یادگرفتن.

    میدونیدوقتی به اطرافیانم توضیح میدادم ،نقش بازی نمی‌کردم ولی فکرمیکردم که خودم انقدراهم بدنیستم ولی اطرافیانم بیشترازمن نیازدارن.

    حالاکه خودشون نمیرن سمت وسوی این برنامه ها،عوضش من کمکشون میکنم.

    این وضعیت ادامه داشت تا اینکه به گوشم رسوندن که ناهیدکه انقدحرف میزنه ،پس چراخودش فلان جا فلان رفتاروکرد؟!

    حتی علنن ازخودمم انتقادکردن.واینجابودکه من به فکرفرورفتم وازخجالتم شرمنده ی استادشدم،وتازه متوجه شدم که چ رفتارنامناسبی داشتم .واین کارم اصلن درست نبودونتایج افتزاحی به بارداد.چون حالااونامنوکنترل میکردن.

    تاببینن ناهیدخانمی که دم ازاین همه آگاهی ،میزنه ،خودش چکارس؟!

    آیا خودش درست انجام میده ؟!

    آیاخودش به جایی رسیده؟!

    آیاخودش روابط خوبی داره؟!

    والی آخر…..

    بله اینجابودکه استوپ زدم.

    استادهمیشه میگن خودتون زودترازاینکه جهان بهتون سیلی بزنه ،دست به کاربشید.ینی ازتجارب افرادی مثل استادیاالگوهای مناسب دیگه استفاده کنید.حتمن که نبایدتجربه های تلخ روخودتون داشته باشید.ولی متاسفانه من اینطورعمل نکردم.

    همیشه بایداز جهان سیلی روبخورم واحساس حقارت سراغم بیادتابه طورجدی تغییرکنم .

    گفتم حقارت چون کسی که ادعامیکنه خیلی چیزابلده اماتوعمل خودش خرابکاری می‌کنه ودرست نمیتونه برخوردکنه ،ناخودآگاه تحقیرمیشه.

    کسی باشه که طبق آگاهی های که داره ،خوب عمل کنه، اونوقت می‌تونه ادعاداشته باشه یاشاخ بازی دربیاره.

    این درس بزرگی شدبرای من که ناهید خانم نیازی نیست شما به فکرتغییرکسی باشید،بهتره تمام حواست وتمرکزت به خودت باشه.

    تازه بعدکه جدی شروع کردم به تغییرات خودم ،متوجه شدم همچین کارراحتیم نیست که انقدخودم ازدیگران توقع تغییرداشتم .

    خب هرچی جلوتررفتم وهرچقدرزمان بیشتری گذاشتم ،بیشترفهمیدم که به تغییرات زیادی نیازدارم همیشه وهمه جا.

    به قول استاداین تغییرات واین باورهای مثبت دائمی وهمیشگی نیستن .هرچقدمن بیشتر زمان براش بزارم وبیشترروی خودم کارکنم ودقت وتمرکزم رو بالاببرم، بهتر عمل میکنم ودرنتیجه نتایج بهتری عایدم میشه.

    اینکه ازدرون تغییرات خودمون رو شروع کنیم وریشه ای به حل مسائل وموضوعات زندگی بپردازیم کارآسونی نیست.

    جدن هرکسی که خودشودرحین انجام کاریارفتاراشتباه کنترل می‌کنه وواکنش مثبتی داره ،دمش گرم خیلی شجاعه.

    هرجا که به نجواهای شیطانی اهمیت نمیدم ،احساس خوبی پیدامیکنم.ولی هرجا که به نجواهابهامیدم ،خیلی خوشگل خودموتواحساس بدمیبرم.

    دقیقن وقتی میتونم غیبت کنم وراحت کسیوقضاوت کنم ولی نمیکنم ،دردمیکشم ،قشنگ تحمل میکنم ،ولی وقتی تنها میشم هزارباربه خودم میگم ایوالا،دمت گرم ،خیلی خوشم اومداونجاتونستی خودتوکنترل کنی وبه ذهنت اجازه ی ورودیهای منفی ندادی.

    وبرعکسش اگه نتونم وبه نداهاونجواهاگوش بدم وبشینم کسیوقضاوت کنم .وقتی تنها میشم چنان حال بدی پیدامیکنم .چنان ازخودم‌بیزارمیشم.که احساس بدتمام وجودم رومیگیره.

    پس انجام ندادن خیلی ازکارا،خیلی سخته.

    ولی اینکه بتونی کارایی بکنی ولی نکنی شهامت و شجاعت وایمان خودتونش دادی .واینجاست که دیگران میفهمن توچ تغییراتی کردی .اینجایی که توحرفاوآگاهی هاتوعنوان نکردی ولی توعمل نشون دادی که چقدتغییرات مثبتی داشتی.

    توهمه ی زمینه ها،همه جاباهمه میتونی خوشگل برخوردکنی بدون اینکه بخای معلومات خودتوبرای کسی بازگو کنی.

    برخوردهاورفتارهاوعملکردهای ماتوزندگیمون تغییرات ماروثابت میکنن .

    اینکه خوب عمل کرده باشی ونتایج دسته بالایی دریافت کرده باشی.

    استادمن نزدیک دوساله دارم برنامه ی شمارودنبال میکنم ودرصددتغییرات خودم هستم .

    صادقانه بگم خیلی تغییرات مثبتی داشتم .خیلی ازافکارهای غلط وباورهای اشتباهم را اصلاح کردم ولی می‌دونم هنوز خیلی نیاز به تغییر دارم.

    یه وقتایی توقعم ازخودم‌خیلی بالامیره واینکه هنوز چیزی که میخام نشدم حالموبدمیکنه .

    دقیقن من دنبال تغییرشخصیتم .

    خیلی دوست دارم روزی برسه که هرچی توگذشته ام بودرو،هم خودم هم دیگران فراموش کرده باشن.ینی انقدشخصیتم خوب شکل بگیره وچنان ادامه دارباشه که هرآنچه درگذشته بودازیادهابره.

    می‌دونم نیازبه زمان داره و اینکه چقدربتونم ثبات شخصیتی پیداکنم ولی منم به اندازه ی خودم دارم تلاشمومیکنم .

    فکرمیکنم حضورم توسایت وفعالیتم توسایت نشون دهنده ی این موضوع باشه.

    من هرروزوهرشب بطور دائم ، درهر حالتی وباهراتفاقی فایل گوش میدم وکامنت میزارم.درواقع تواین کارونیازروزانه ی خودم می‌دونم.دقیقن مثل وعده ی غذایی.

    سرسری هم گوش نمیدم ،سرسری هم نمی نویسم.

    واقعن تمرکزمیکنم .

    امیدوارم نتیجه ی تلاشموببینم .

    وازعملکردهاودستاوردهای خوبم براتون بگم .

    استادگفتن 5سال به خودتون فرصت بدید.

    انشالله که خیلی زودتر ازایناباشه.

    استادجان بی نهایت سپاسگزارشماهستم .

    عاشقتم و باتمام وجودم دوستتون دارم.

    من بافرکانس خوب براتون می‌نویسم امیدوارم فرکانس خوب هم به هرکسی که کامنتهای منومیخونه منتقل کنم .

    خوب یابد،همیشه حس واقعیمومینویسم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    به نام خالق هدایتگرم

    عرض سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 96

    وقتی تو تصمیم میگیری که تغییر کنی و به خودت متعهد میشی که انسان دیگری بشی جهان هم با تو هماهنگ میشه و تو رو هدایت می‌کنه اون روز که به خودم متعهد شدم که آدم دیگه ای بشم و نقاب نداشته باشم و خود واقعیم باشم هدایت شدم به روز شمار زندگی و با روز شمار جلو میرفتم در همون روزهای اول یه تصمیمی که از قلبم می‌گذشت و میخواستم اون روز انجام بدم درست مصادف میشد با روز شمار زندگی و چقدر منو به فکر میبرد که وقتی تو میخوایی که تغییر کنی و این فرکلنسو به جهان ارسال میکنی جهان هم پاسخ میده تا تو راهتر در مسیر باشی و ادامه بدی و این سازگاری با جهان اینو به تو یاد آوری می‌کنه که مسیرت درسته من تو همین روز شمار با نشانه وارد دوره 12 قدم شدم و الان قدم اول جلسه ششم یا هدف‌گذاری هستم و چقدر با روز شمار امروزم هم مدار شده من امروز تصمیم گرفتم که هدفمو تعیین کنم و به خودم متعهد بشم که در مسیر باشم و با آموزهای استاد پیش برم و خیلی خوشحالم که تو تصمیم گیریم روز شمار کمکم می‌کنه که تمام کارهایی که انجام میدم باید متعهدانه باشه من قبل از روز شمار به صورتم نقاب زده بودم و حرفای خوب میزدم ولی همش دوست داشتم آگاهی که دریافت میکنم و به بقیه انتقال بدم دریغ از اینکه به خودم فکر کنم که بعد یه مدتی کلاه خودمو قاضی کردم و از خودم پرسیدم تو خودت چند مرده حلاج ی آیا اون چیزایی که به بقیه میگی عمل می‌کنی بقیه نتایج تو رو نگاه میکنن خودت چی تو چنته داری از وقتی که فهمیدم من حتی رو فرزند خودم هم نمیتونم تأثیر بزارم چون هر کسی منحصربفرد آفریده شده و فرکانس خودشو داره و شیع نیست که تو بتونی تغییرش بدی پس تو بقیرو ول کن و فقط رو خودت کار کن و خودتو خود درونتو بشناس و تمرکز کن رو خودت و باوراتو بساز و وقتی من این تصمیم و گرفتم خداوند هدایتم کرد به دوره 12 قدم گفت تو میخوایی رو خودت کار کنی سر خود نرو جلو ،بیا تکاملی با آموزه استادت برو که برات خیلی بهتره من گفتم آخه خدا جون تو خودت می‌دونی الان موقش نیست من بدهکارم نمیتونم وارد بشم گفت برا نوشتن چکاب فرکانسی ات ضربه بزن حرف نزن منم با کمی مکث گفتم من خودمو سپردم به تو دیگه خودت می‌دونی حتما به صلاح منه این ردپارو گذاشتم اینجا که من یه زمانی برمی‌گردم و یادم نره که من با چه اوضاع و احوالی وارد دوره 12 قدم شدم البته که گفته باشم من دارم متعهدانه به چیزهایی که به خودم گفتم عمل میکنم و حساب مردمو دارم میدم و تا زمانی که حساب مردمو تصفیه نکنم جنس برا مغازم نمی‌گیرم فقط اندازه نیازم اونم نقدی خرید می‌کنم دیگه چک دادن و حساب دفتری رو گذاشتم کنار و آخرین چکم به امید الله یکتا 15/2 هست که اونم تو حسابم هست و میرسم به حساب دفتری و اونارو پاک میکنم تا به تراز مالی ام برسم و خواسته امسال منه و اینو یادم باشه که وقتی که تسلیم میشی یعنی این که زندگی الآنم هیچ ربطی به گذشته خودم نداشته باشه و بدونم که برگی بی اذن خداوند از درخت جدا نمیشه

    برگی دیگر از سفرنامه امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهرداد غفاری ریسمانچی گفته:
    مدت عضویت: 4029 روز

    ?? نکته ای برای زندگی بهتر ??

    تقدیم به دوستان هم فرکانسی ام

    ویلکانس می گوید:

    ” اگر بخندی دنیا به تو می خندد و اگر گریه کنی تنها خواهی گریست. آواز بخوان تپه ها به تو پاسخ خواهند داد، آه بکش، در هوا محو خواهد شد. انعکاس ها به صدای شادمانی محدود می شوند اما از صدای غوغاها پا پس می کشند. شادی کن مردم به سوی تو جذب می شوند. اندوهگین باش برمیگردند و می روند. آنان شادی کامل و تمام عیار تو را می طلبند اما به غم و اندوه تو نیازی ندارند. خوشحال باشد دوستان زیادی را گرد میاورد، غمگین باشد همه را از دست خواهد داد. کسی نیست که جام شراب تو را رد کند، اما صفرای زندگی را تنها تو باید بنوشی.”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز 96از سفرنامه هدایت الله

    باید شخصیتمان تغییر کند ن اینکه ادا در بیاوریم

    خدایا شکرت که امروز هم درسهای پر از آگاهی و شناخت بیشتر خودم و خدای خودم را دریافت کردم

    تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و فرکانس های من بوجود میآید

    خدایا شکرت که من را خالق زندگی خودم کردی

    خدایا شکرت که در مسیر درست الهی هستم و هر لحظه با عشق الهی در حال کار کردن روی باور های عالی هستم

    خدایا شکرت که دنبال حاشیه ها نیستم و فقط روی خودم و در سایت هستم تا هر روز شخصیتم بهبود داشته باشد

    امروز صبح با احساس خوب در درونم به بینهایت زیبایی هدایت شدم و با تمام وجودم شکر گذاری کردم .با احساس خوب پیاده روی در کنار دریاچه و دیدن زیبایی های فصل بهار اشک شوق ریختم

    خدایا شکرت که همواره مرا در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار داده ای

    خدایا شکرت که اصلا حرف مردم و نگاه دیگران

    برام مهم نیست . از وقتی استمرارم را بیشتر کردم

    هر روزم بهتر از روز قبلم شده به لطف خداوند

    خدایا شکرت که هرآنچه دارم از آن توست

    خدایا شکرت که کریدیت تمام کارهام رو سپردم بخودت

    خدایا شکرت که امروز بعد از کلی گردش و لذت بردن اومدم خونه مادرم و الآنم هم اینجا هر آنچه نیکوست و زیباست را خداوندنصیب چشمان عزیزم کرده هم سلامتی عزیزانم هم با هوای عالی روستایی و دیدن مرغ و گاو و گوساله ها کلی لذت بردم و خدا رو شکر کردم

    خدایا شکرت که همه با عشق و احترام با من رفتار های عالی و محترم داشتند

    قانون :

    بن اندازه ای که من برای خودم ارزش قائل باشم جهان هم به همان اندازه برای من ارزش قائل است

    خدایا شکرت که همه چی را با تو دارم

    خدایا شکرت که هر روز دارم باورهای بهتر و فرکانس های عالی تری را به جهان ارسال میکنم و دریافت کننده خوبی هستم

    خدایا شکرت که امروز هم یاد گرفتم که بیشتر از طبیعت یاد بگیرم درسهای خوبی داره طبیعت

    فقط با ادامه دادن و استمرار و تغییر تفکراتم میتونم موفق تر و شایسته بندگی کردن خدا باشم

    باید بتونم من درونم را پاک کنم و منو خدا باهم هماهنگ باشیم

    کنترل ذهن داشته باشم و حواسم به گفتگوهای ذهنم باشه به احساسم نگاه کنم امر احساس آرامش درونی است یعنی ذهنم آرومه و من توکل و ایمانم قوی تر است و برعکس اگر ذهنم داره منو با ترس و نگرانی می‌بره یعنی نجواهای ذهنم رو هنوز خوب کنترل نکردم و اگر مقاومت بیشتری در هر کدام از جنبه های مختلف زندگی دارم یعنی پاشنه اشیلم در اون موضوع خیلی قوی تر است

    خدایا شکرت که امروز به جاهایی هدایت شدم که فقط فراوانی و نعمتهای بسیار زیاد بود

    امروز که رفتیم نمایندگی سرویس ماشین در نمایندگی مخصوص خودشون با کلی ماشین خارجی هم زمان شدیم به باور فراوانی بینهایت ماشین خارجی عالی آورده بودند نمایندگی برای سرویس اولیه و خدارو شکر کردم که بینهایت ماشین خارجی فقط امروز در این مکان دیدم کلی مغازه های پر از مواد غذایی و مغازه های قطعات ماشین بینهایت مشتری و فروشنده و خرید و فروش و پرداخت پول و کلی اجناس و درختهای زیبا و دریاچه و اردوهای زیبای داخل دریاچه و خانه های زیبا و برج های بلند و بینهایت گل و گیاه و درخت و میوه و سبزیجات و مواد غذایی سالم و بی نهایت هوای عالی خنگی هوای بهاری بسیار دلپذیر و عالی بود خدایا شکرت

    بینهایت ورزشکار اومده بودند برای ورزش کردن و اهمیت دادن به سلامتی شون

    به لطف خدا ماهم تا ماشینمون تو نوبت سرویس بود و تا کارهاشون انجام دادن دو سه ساعت وقت گذاشتیم و رفتیم پیاده روی و دورتادور دریاچه با ماشین اسنپ و رانندگان عالی و خوش اخلاق و پولی که ما برای اسنپ پرداخت کردیم و همه جوره به جهان امروز خدمت کردیم و همه پس و همه چیز هم به نحو احسنت به ما خدمت کردند

    خدایا شکرت برای تمام نعمتها و داشته های زندگیم

    خدایا شکرت برای تک تک لحظات زندگی ام که سرشار از زیبایی و عشق و پاکی و لذت بردن از زندگی است در مسیر درست الهی هستم و با عشق الهی حرکت میکنم با استمرار با توکل بر خدا و اعتماد و باور و ایمان واقعی عمل کنم به آنچه که وحی منزل است کلام استادم

    خدایا شکرت که سرم در زندگی خودم است و تحت هیچ شرایطی از قوانین بدون تغییر خداوند امید دارم که عدول نکنم به امید ثابت قدم ومتعهد تر ماندنم در قوانین الهی و هروزم را بهتر از دیروزم کنم

    با بهبود شخصیتم تا در همه جنبه های زندگی موفق باشم .

    خدایا شکرت که من لایتناهی هستم من پاره ای از وجود پاک خداوند هستم

    من مقدس هستم

    من ارزشمندم صرفاً که به این جهان مادی آمده ام

    خدایا من تسلیمم

    من هیچی نمیدانم خودت کمک کن

    از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    در جستوجوی خودم گفته:
    مدت عضویت: 293 روز

    سلام استاد عزیز تر از جانم…

    سلام فرستاده ی خداوند بزرگ من و سلام به همه ی دوستای عباسمنشی…

    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و از چی بنویسم و من نویسنده نیستم ولی امیدوارم که قشنگ از آب در بیاد،چون این اولین کامنت من در اولین روز عضویتم در نشانه م هست…

    استاد عزیزم از فروردین 1401من با شما آَشنا شدم البته نمیدونم چجوری ولی به اینجا کشونده شدم و امروز وقتی به ته همه چی رسیدم اومدم و تو سایت عضو شدم که این بار واقعا شروع کنم…

    با دل گرفته و پر از غمم و چشمهایی که هر لحظه ممکن بود بباره از وسعت غمش روی گزینه ی منو به نشانه ام هدایت کن زدم و بووووم خرد شدم….

    استاد زدی تو خااال همون لحظه انگار یکی زد زیر گوشم که ببین فاطمه همش ادا دراوردی همش فیلم بوده اگه به اینجا رسیدی چون بنیادی تغییر نکردی و وقتی برگشتم و مرور کردم دیدم آره…

    دو روز چسبیدم و ول کردم… عشق اینو داشتم که برسم به اخر فایل هاتون و دلم خوش باشه که همه فایل ها رو دیدم ولی اصل اون تغییر کردنه هست…

    ممکنه یکی کل زندگیش با یه فایل دگرگون بشه و یکی هم بعد صدتا فایل هنوز همون آدم قبلی باشه یکی مثل خود من…

    فقط میخواستم به ته یه چی برسم میخواستم از صفر مطلق یا حتی منفی یهو برسم به 100 به هزار ولی ای دل غافل که اگه صحبت های شما رو فهمیده بودم باید قانون تکامل رو یادآوری میکردم برای خودم…

    از فروردین 1401 من جدی نگرفتم تمرین نکردم روی باور هام کار نکردم و تهشم رسیدم به اینجا به این افسردگی به این ادا در اوردن که اره من تغییر کردم ولی نه تغییر نبود و خب هیچ دستاوردی هم نداشتم

    ولی حالا دیگ فرق داره دیگ خدا دوباره هدایتم کرد به اینجا و گفت همینو ادامه بده به همه چی میرسی

    من خدارو قبول دارم خیلی زیاد و با همون باور های داغون قبلم جوری دستمو گرفته که فقط اسمشونو میشه معجزه گذاشت پس وقتی خدای من با اون باور های داغون اینقدر قشنگه خدای با باورهای درست و زیبای من چقدر میتونه تماشایی باشه

    و امروز به خودم قول میدم که تمامی صحبت های استاد عزیزم رو وحی منزل بدونم و ی روزی بیام و برای شما دوستای عزیزم از نتایج قشنگم بگم که ایمان هممون چندین برابر بشه

    در پناه الله یکتا باشبد همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3097 روز

    سلام به خدایی که مرا با استاد عباس منش و خانواده مهربانش آشنا کرد واز خودش میخوام که کمکم کنه حرفهای قلبم را بنویسم.

    استاد صادقانه پس از خواندن نماز ظهر از خدا خواستم وبه خودم گفتم وقتی من تو را دارم پس ترسی ندارم و معتقدم که خودت پول خرید روانشناسی 3برام جور میکنی.به خدا قسم ساعت 10شب پولم جور شد ومحصول را خریداری کردم.

    استاد گفت بین یک وصفر یکی را باید انتخاب کنی .وسطش نمیشه .من امشب به خودم تعهد میدهم که به استاد ایمان دارم ومراحل پکیج را مو به مو انجام میدم.حتی اگر یکی از خواسته های استاد این باشه که تو باید بری بمیری ،من انجام میدم به این انداره به ایشان ایمان دارم ومن الگویی مثل شما دارم.

    خدا را شاکرم امشب خیلی خوشحالم امیدوارم دوستانم هم بتونن تهیه کنند ودنیا را به جای بهتری برا زندگی کنیم. شب های دیگه با نتایج عالی میام وشادیم را با شما تقسیم میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: