پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 - صفحه 72

1286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 966 روز

    سلام و درود خداوند براستاد باعشقمون

    خیلی خیلی خوشحال و شکرگزارم برای هزارمین بار که میگم اینجا هستم هر چی جلوتر میرم چه درهایی به چه چشم اندازهای زیبایی باز میشه این دیگه چی بود استاد جان شما به چه چیزهایی دارین توجه میکنین که خیلیها واقعااااا اینجوری کامل نمیرن تو بهرش استاد چقد شما نامبروانی نمیدونم چیجوری از خودت و خدایت قدردانی کنم بابت این فایل هایی که خیلی باعث زیباتر شدن زندگیمون میشه نمیدونم اینجا کجاست اینجا صدرصد مکه مکرمه سرزمین وحی اینجا مسجدالنبی مسجد عشقه اینجا همه چی به شکل بهترینش پیدا میشه استاد این چه اقیانوس همراهیست درست کردی که هر وقت تشنه شدیم هر وقت کم آوردیم میپریم توش براحتی به حاجتمون که احساس خوب و انرژی مثبت هست میرسیم من سیر نمیشم از تشکر و قدردانی بابت این فایل بخدا قسم دلم میخواد فقط بنویسم بنویسم بگم خداروشکر استادجان سپاس خدایا سپااااااااس

    حالا جواب این سوال زیبایی که برای رشد ما مطرح کردین سپاس….

    *من ازینکه هرسری پسرم میره کلاس درسی و غیبت میکنه و بما دروغ میگه کلا ازینکه بهم سر هر بدقولی دروغ میگه خیلیییی بهم میریزم کلا از دروغ گفتن پسرم بهم خیلی حالم بد میشه.

    *ازینکه بدقولی میکنم به همسرم وکاری رو باید انجام بدم بخاطر مشکل مالی نمیتونم حالا هربهانه ای که دارم و سر اون موضوع بهم غر میزنه سرزنشم میکنه خیلی بهم میریزم.

    *ازاینکه نمیتونم نیازهای مالی خانوادمو برطرف کنم و هرسری زمان حساس زندگیمون مثلا جایی مهمونی عروسی دعوت میشیم یا عید میشه مراسمی خدایی نکرده بیماری اورژانسی پیش میاد اد اونموقعها مشکل مالیم بیشتر سیستمم بهم میریزه و خیلی تکرار میشه

    *وقتی پول ندارم و نیازهای ضروری پیش میاد بهم میریزم..

    *وقتی پسرم ازم پول میخواد بهم میریزم

    *وقتی تو محفلی نشستیم حرفی پیش بیاد پسرم وارد،بحث میشه به هر دلیلی حالم بد میشه

    *وقتی مورد انتقاد قرار میگیرم

    *وقتی زن و بچهام از طرف کسی هرکسی باشه چه پدرمادرم چه هرکی دیگه مورد انتقاد قراربگیره بهم میریزم بدم بهم میریزم.

    +هرازگاهی مشتریهای بدحساب کتاب به پستم میخوره یا پولمو میخوره یا باهزار مشکل باید ازش پس بگیرم با دلخوری ودردسر

    +هرازگاهی آشنای خودم یا معرفی از آشنام میاد ازم بار نسیه میبره موقع پس گرفتن باید هزارتا زنگ بزنم

    +هروقت از کسی قرض گرفتم یا نسیه خرید کردم به مشکل میخورم خیلی بدقولی میکنم

    +هرازگاهی یه مشتری میاد مغازم که رو مخم میره حرفا و ادااطورااش

    +هروقت میخوایم بریم جایی با زن و بچهام قبل حرکت دعوا دارم یا با تاخیر حاضرمیشم با عجله باید آماده بشم نمیدونم چم میشه خیلی عصبی میشم تا موقع حرکت راه افتادیم تو مسیر پشیمون میشم و حالم کم کم خوب میشع

    +هروقت تنها بخوام برم سفر یروزه شب برنمیگردم خونه هم موقع رفتن باهمسرم قهرمون میشه میرم کلی دلتنگی و عذاب وجدانی ….

    +هر ازگاهی به دوستی برچسب اینکه فلانی شیطان رجیم یا آرسنلوپنه دقیقا بعد مدتی از طرفش به چالش بدی میخورم که حالمو بد میکنه

    + هر از گاهی نصبت به یسری رفتارهای خانواده همسرم حساسم براشون کاری انجام میدم قدردانی نمیکنن انگار وظیفم بود یا رفتاری میکنن انگار بیتوجهی به کارم میشع سیستمم بهم میریزه کلی منت میزارم رو همسرم …

    +بی توجهی به حرفم تو جمع حالمو خیلی بد میکنه

    +به پدرو مادرم بی توجهی بکنن فامیلام خیلی بهم میریزم

    +هرازگاهی سر چیزای بیخود با همسرم دعوا میکنیم سه چهار روز باهم قهر میشیم

    +غرغر کردن خانما در منزل به هردلیلی البته دلیلشون اکثر وقتا منطقی ولی بدو ورود به منزل به شدت عصبیم میکنه

    +هرازگاهی خانوادم یه حرکتی میزنن که باعث ناراحتی همسرم میشه که منو بشدت عصبی میکنه کاراشون

    بی توجهی ها تبعیض ها

    +مادرم نصبت به پسرم توجه زیاد دارن و با دخترم که دوسشون داره کم توجه هستن و این تکرار حالمو خراب میکنه

    +محفلی که غیبت میکنن حالمو بد میکنه ایراد گرفتن اطرافیانم نصبت بع یسری آدما حالمو بد میکنه

    +

    فکرهای منفی که خانوادم دارن و بهم میگن تکرار میکنن خیلی عصبی میشم

    +فقیر میاد مغازم گدایی حسمو بد میکنن یا تو خیابون سرچهارراه ها وایمیستن گیر میدن پول بدیم حالمو بد،میکنه

    +واسع فامیل یا آشنایی مشکل پیش بیاد ازم کمک بخواد یا بدونم مشکل داره نتونم کمکش کنم حالم بد میشه ناراحت میشم

    و خیلی ازین الگوهایی که انشالله با مطالعه کامنتها دوستان باعشقم و گوش دادن بع قسمتهای دیگه این فایل در خودم پیدا میکنم مینویسم

    خیلی خوشحالم دارم همه جوره رشد میکنم

    خدایا از بهترین و زیباترین و راحت ترین و عزتمندانه ترین راه رشد پرنشاط و تکامل همه جانبه برای خودم و عزیزام در خانه و خانواده و در اینجا این خانواده بزرگ دوست داشتنیم از درگاهت خواهانم

    الهـــــــــــی

    آمیــــــــــن

    دوستتون دارم

    یعنی میشه این الگوها رو ازبین ببرم و رشد کنم با خانوادم باهمسرم و فرزندانم یک رابطه پرازعشق و صداقت و احترام بسازیم و عشق دنیارو بکنیم

    بله که میشه صدردصد میشههههه الهی شکر که میشع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سمانه بیک زاده گفته:
      مدت عضویت: 1144 روز

      سلام آقای بختیارپور عزیز

      چه توصیف زیبایی از استاد وسایت بی نظیرشون گفتید واقعا همین طوری که گفتیده.

      خیلی بی نظیره که با خوندن یه سری کامنت ها آدم به وجهه میاد میگی وای تمام این نوشته ها راجبه منه

      چقدر خوبه که آدم نقطه های ریز منفی رفتارهای درونش رو در این جا پیدا میکنه

      من هم یه سری از این رفتارهای شما رو در وجودم دارم

      دلیلشم به نظر من اینه که ما تمام کانون توجهمون وتمرکزمون بروی آدم ها ورفتارها حرف ها وکردارشون هست به خاطر همین با کوچک ترین رفتار یا حرفی سیستم عصبی وجسمانیمون بهم میریزه

      اگه فقط بروی خودتون تمرکز کنید و روی بهبود ذهنتون کار کنید

      همه چیز واستون بی اهمیت میشه

      یعنی رفتارهای دیگران واستون بی اهمیت میشه

      یه آدمی فوق العاده آرام با دیدگاهی زیبا به زندگی وخانواده واطرافیان

      انشالله که به قول خودتون در این سرزمین مکه که حضور دارید با کامنت ها وصحبت های بی نظیر استاد خیلی زود تغییرات رو در خودتون پیدا میکنید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سمانه بیک زاده گفته:
    مدت عضویت: 1144 روز

    سلامی گرم به استاد عزیزم که با دیدن روی ماهتون انرژی میگیرم.

    استاد عزیزم در جواب به الگوهای تکرار شونده بخش یک با توضیحات شما آگاه شدم در

    روند کاری همسرم ودر آمدش این الگو خیلی تکرار میشود.

    من 17 ساله ازدواج کردم

    همسرم شغلشون 7سال کابینت ودکور خونه بود

    ودر حال حاضر ساختمان ساز هستند

    و از نظر مالی

    وخونه وماشین باغ ورفتن به مسافرت در رفاه هستیم خداروشکر

    ولی این الگوی تکرار از اول در زندگیه ما بوده وهست

    که در سال خیلی پیش اومده همسرم حساب بانکی اش خالی بوده

    خیلی این اتفاق افتاده وخیلی حس بدی بوده

    یعنی یک ماه یا دوماه پول بوده بعدش باز پول نبوده

    با اینکه در آمدشون خوب بود

    یا هر وقت مراسم عروسی یا تولد بوده دقیقا تو همون روزها ما پول نداشتیم

    و من باید از کسی قرض میگرفتم یا یه تیکه از طلاهامو میفروختم

    خیلی اذیت میشدم

    یعنی تو این 17 سال همین بوده

    یه چند سالی بود که بهمن ماه میرسید ما کلا بی پول میشدیم

    همیشه واسم سوال بود چرا هر سال در این ماه ما کلا بی پول میشویم

    این بود الگوی تکرار شونده که سال هاست در زندگی من وجود دارد

    ولی استاد عزیزم از وقتی با شما وقانون جهان هستی آشنا شدم و افکارم وذهنم وفرکانسمو تغییر دادم خیلی اتفاق خوبی در زندگیم در حال رخ دادن است

    خدارو هزاران بار شکر بابت حضور هروزتون در زندگی من که با وجود شما سعی میکنم تمام قانون توجهم به شما وصحبت های معجزه وارتون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 966 روز

      سلام دوست خوبم

      اتفاقا منم همچین الگویی دارم درست زمان حساس زندگی عروسی یا تولدیا دعوتی که بخوایم کادو بخریم یا بخوایم مسافرت بریم یا موقع خرید مدرسه مهرماه بچها یا زمان نزدیک به عید وای چقد باورهای غلط در ما هست که درست زمانهای حساس اینطوری باید بهم بریزیم خدایا خودت به دادمون برس خدایا خودت به کمکمون بیا خودت راه رو برامون هموار کن ای خدای که هم شنونده ای و هم بیننده و هم آگاه از همه چیز خودت کمک کن دراین زمینه خصوصا زمینه مالی قدرتمندبشیم و ثروتی پایدار همیشع جاری باشه تو زندگی منو زندگی این دوست خوب من خدایا به همه ما کمک و یاری بده بما کمک کن تا با ذهنمون جلوی رحمت تورو نگیریم تا بتونی بما کمک کنی قدرتمند بشیم

      الهی آمیـــــــــــن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه بیک زاده گفته:
        مدت عضویت: 1144 روز

        سلام آقای بختیارپور عزیز

        به قول استاد عزیزم ما خود (خداییم)

        متاسفانه ما فقط کانون توجهمون روی اطرافیانمون هست تا خودمون.

        باید یاد بگیریم که فقط ذهن وافکار وقانون توجهمون وتمرکزمون بروی خودمون وخواسته هامون باشه.

        وبا عزت نفس بالا بتوانیم زندگی رو اون طوری که برای خودمان میخواهیم خلق کنیم ودیگرانی هم برایمان وجود نداشته باشد‌.

        اگر بخواهیم به این روند این پیش برویم

        به قول استاد عزیزم هر چقدر گاز بدهیم یه جایی نمیرسیم چون قانون توجهمون که همون ترمز ذهنی بروی دیگران است.

        انشالله خیلی زود هممون هدایت گر راه الله یکتا میشویم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    معصومه گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    خدایا عاشقتم! بنام خدایی که حب است و من محبوب او.

    سلام به استاد عزیز و مهربانو خانم شایسته ی گل و همه ی دوستان.

    من مسئول 100٪ زندگی خودم هستم و خودم این شرایط رو با کانون توجه ام به وجود آوردم و خودم میتونم حلشون کنم با کمک خداوند و توجه کردن به نکات مثبت زندگیم و سپاسگزاری از چیزهایی که دارم.

    سوره ابراهیم آیه هفت اگر سپاسگزاری کنید ، قطعٱ نعمت خود را بر شما می افزایم.

    الگوی تکرار شونده زندگی من که خیلی باهاش درگیرم روابط هستش

    چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

    وقتی به من بی توجهی بشه بشدت ناراحت میشم بخصوص از طرف همسرم یا وقتی یکی از دوستان منو دعوت نکرده باشه احساس بی ارزش بودن میکنم ، احساس دوست داشتنی نبودن، احساس حماقت و بدبختی، احساس قربانی بودن.

    وقتی فردی از من انتقاد می کند یا مرا مسخره می کند، به شدت عصبانی می شوم و با خودم داعمٱ خودخوری میکنم و تا مدت زیادی به اون حرفها فکر میکنم. حرف مردم برام مهمه و دوست دارم از طرف بقیه تایید و تشویق بشم.

    حامی بودن و ناجی بقیه بودن وقتی شاهد برخورد نامناسب فردی با یک فرد دیگر هستم، به شدت احساساتم درگیر میشه، همیشه میخوام به بقیه کمک کنم و زندگی اونها رو تغییر بدم. آدمهایی رو به زندگیم جذب میکنم که ضعیف هستند و نیاز به کمک دارند و مسئولیت پذیر نیستند. از پس کارهای خودشون بر نمیان. هزارتا مشکل و مسٱله دارند و من سنگ صبور و مشاورشون هستم.

    وقتی میخوام تصمیم بزرگی برای زندگی ام بگیرم بسیار مضطرب میشم و میترسم که کاری که میخوام بکنم درسته یا نه نشه که بعدا پشیمون بشم. و مدتها طول میکشه تا یه کاری رو عملی کنم.

    خدای مهربونم کمک کن تا تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم. خدا جون ایمانی مثل ابراهیم و حضرت محمد و حضرت علی بهم بده کمکم کن تا پیرو راه آنها باشم. خدا جون کمکم کن تا باورهای خوب و مناسبی داشته باشم. خدا جون منو در مسیر راه راست ثابت قدم نگه دار و کمکم کن تا ترمزهامو پیدا کنم و به صورت ریشه ای حلشون کنم. خدا جون کمکم کن من به جز تو هیچ کسی رو ندارم. خدا جون کمکم کن تا پا روی ترسهام بزارم و از حل کردن مسائل زندگیم بزرگتر بشم. خدایا بهم کمک کن و دستم رو بگیر که اگر تو دستم رو بگیری همه چیز خوب و عالی میشه. خدا جون عاشقتم که همه جوره هوامو داری! خدایا 100 هزار مرتبه شکرت!

    زندگی به کامتون باشه!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سعید محبی گفته:
    مدت عضویت: 1204 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و خوش فرکانس و همین طور استاد عزیزم و خانم مهربانشون

    من به ترتیب بیشترین احساساتم در مورد این اتفاقات هستش

    1 ) وقتی در حال شکرگزاری هستم به شدددت حس خوبی رو تجربه میکنم در حدی که واقعا دلم نمیخواد هیچ کار دیگه ای رو با اون عوض کنم تمام وجودم پر از آرامش میشه و اشک شوق از چشمام میاد

    2) وقتی توی طبیعت هستم و دارم لذت میبرم از این همه منبع انرژی مثبت که خدا رایگان بهم داده واقعا با تمام وجود حس خوبی رو تجربه میکنم

    3) وقتی به کسی کمک میکنم حس خیلی خوبی رو تجربه میکنم اما صادقانه نمیدونم این حس از روی عاطفه هستش یا از روی اینکه دلم میخواد بقیه از من تمجید و تشکر کنند

    4) برنامه ریزی کردن برای انجام یک کار در آینده نزدیک خیلی خیلی حس خوبی به من میده مثلا برنامه ریزی برای یک سفر چند روزه و بازدید از مکان های دیدنی اونجا و در مقابلش خراب شدن و اجرا نشدن این برنامه واقعا حس بد شدیدی رو به من تحمیل میکنه

    5) وقتی شرایط مالی مساعد نداشته باشم به شدت حس نگرانی و ناراحتی و حتی عصبانیت رو تجربه میکنم.

    6) ازینکه کسی سرزنشم کنه به خاطر کاری که انجام دادم خیلی عصبی میشم

    7) به طور کلی جایی که حس میکنم حق با منه اگر طرف مقابل واکنشی نشون بده که بخواد حرفش رو به من تحمیل کنه بسیااااار عصبی میشم مثلا حین رانندگی

    8) شروع یک شغل جدید هم بیشترین ترس من هستش شاید مقداری به خاطر حرف مردم ، مقداری به خاطر ترس از بی پولی ، مقداری به خاطر عدم اعتماد به نفس

    ممنون از همه شما که این کامنت رو مطالعه کردین سعی کردم صادقانه بیان کنم نظرم رو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2824 روز

    بنام خدا

    وقتی دیروز دیدم نخبگان سایت هم فایل های رایگان گوش میدن و کانت های عالی میزارن

    گفتم اااااا بببین بابا تو فکر میکنی خیلی خوب داری کار میکنی و نیاز نیست این فایلها رو گوش بدی

    ببین اونایی که خیییعلی خوب کار میکنن دلیل موفقیعتشون اینه که همیشه میگن باید بهتر بشیم

    و اومدم که هم گام بشم

    الگوی تکرار شونده ی من واکنش گرا بودن در تمام جنبه ها مخصوصا مخصوا مخصوصا با فرزندانم هست

    اینقدر در این مورد به تلاش کردم ده درصد خوب شدم چون فکر میکردم این ویژگی مخصوصا درمورد فرزندانم از پدرم ارث بردم دیگه همینه دیگه

    حقمه از بچگی اینطوری بزرگ شدم

    بیشترین برنگیختگی احساسی با بچه هام دارم

    چه با هم دعوا‌کنن

    چه نمره ی پایین بگیرن چه چیزی خرد کنن

    چه چیزی گم کن چه‌شیرینی‌‌بخورن .درمورد بچه ها من 70 درصد تمرکز منفی دارم 30 درصد مثبت.

    الگوی تکرار شونده ی من درمورد بچه ها اینه که هرچی من گفتم باید همون بشه هر موقع دیکتاتوری…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    فاطمه کیخا گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم، خیلی ممنونم برای فایلهای عالی که به صورت رایگان تو سایت برای ما میزارید.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر از وقتی که عضوی از این سایت فوق العاده شدم و هدایت شدم به خریدن دوره ی 12قدم و الان دارم روی خودم کار می‌کنم زندگیم داره هر لحظه خوب و خوب تر میشه.

    و قطعا در کنارش یک سری باورها هست که باید پیدا کنم و حلشون کنم.

    استاد یکی از مسائلی که خیلی روش حساسم و احساس ترس بهم دست میده در واقع سلامتیم هست. به لطف خدا همیشه در مدار خوبی از سلامتی هستم اما این چند سال اخیر نمیدونم‌چرا اینقدر حساس شدم به سلامتی.

    البته من 6سال پیش معده درد و حالت تهوع شدید داشتم که دکتر رفت و تمامی آزمایش‌ها عالی بود و گفت فقط ذهنی. این روند ادامه داشت و گاهی من رو درگیر خودش می‌کرد. تا من با دوره ی شیوه ی حل مسایل زندگی آشنا شدم و این رو به عنوان یک مسئله ای بهش نگاه کردم و به لطف خدا چندبار تونستم با تمرکز رو نکات مثبت و کنترل ذهنم اون حالت تهوع رو بهش اهمیت ندم.

    ولی خوب این سلامتی من رو اذیت میکنه.

    یکی‌از‌موارد دیگه نجواهای شیطان برای از دست دادن همسرم که خیلی من رو ناراحت میکنه و قشنگ غصه دار میشم، و با خودم میگم من بدون اون چه کنم.

    و یکی دیگه از موارد این که من خیلی دوست ندارم بقیه نصیحتم کنن یا ازم انتقاد کنن چون گاهی حرف‌هاشون روی من تاثیر میزاره ولی من به پلن خداوند تو زندگی خودم ایمان دارم.

    خیلی ممنون استاد عزیزم بابت این جلسه ی عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ملیحه امامی گفته:
    مدت عضویت: 855 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم مریم شایسته مهربانم و همه همفرکانسی های فعالم

    استاد عزیز

    من دوره کشف قوانین زندگی رو خریداری کردم خیلی عالیه بقدری محو حرفهای زیباتون میشم که گذر زمان ازدستم خارج میشه تا دوره 5 بارها و بارها گوش دادم وخیلی روی خودم دارم کار میکنم امید دارم که بتونم مثل بچه های توی سایت قوانین رو درک کنم

    استاد عزیز دررابطه به این سوالتون میخوام بگم من وقتی از طرف همسرم نادیده گرفته میشم خیلی ناراحت و احساس پوچی میکنم وقتی در مورد مسئله ای با هم صحبت میکنیم و اون قانع نمیشه من عصبانی میشم فقط با یک کلمه که بهش میگم من برای درکت متاسفم جایگاهم را ترک میکنم و اصلا باهاش بحث نمیکنم من شخصیتی ارام دارم و وقتی از چیزی ناراحتم فقط در خلوت با خدای خودم حرف میزنم این حس ارامش بهم میده ولی احساس میکنم وقتی در برابر همه ی چیزها سکوت اختیار میکنم این نشانه ی ضعف من است لطفا منو راهنمایی کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آلما آسایش گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام استاد عزیزم

    سوال دارم ولی جوابشو شما ویا دوستان عزیزم بهم بدین.

    من مدتیست گرفتار الگوی تکرار شونده ایی شدم.

    مدتیست همش برای پاهام اتفاقاتی میافته. توی دوماه گذشته برای دومین بار مچ پام پیچیده وخانه نشین شدم. همش از خودم میپرسم چه افکار وچه باور سمی دوباره منو توی این موقعیت قرارمیده. اونقدر میپرسم تا خودش راه رو نشانم بده. من میدونم چیزی در درون من باعث تکرار این اتفاق شده.

    منتظر خوندن تجربیات واگاهی شما دوستان عزیزم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نسترن گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟

    الان که این کامنتو مینویسم برای حدودا سومین بار با فواصل شش ماهه اتفاقاتی واسم میافته که مثل روز واسم روشنه که دیگه یه جای کارم میلنگه و راستش خستم الان درگیر همون موضوعات شدم دقیقا و هر دفعه فک میکنم این بار فرق داره

    ولی انگار فقط دردش عادی شده واسم و واقعا خستم و اومدم این فایلارو شروع کنم و امیدوارم باگ این مسئله رو پیدا کنم چون این مسئله شدیدترین واکنش و احساسات رو در من برانگیخته میکنه

    و اونم احساس طرد شدن به صورت غیر مستقیم از طرف کسی که تا یکم قبل تر انگار عزیزترین فرد زندگیش بودی و هرشب قربون صدقت بره و کلی تحسینت کنه و…

    نمیفهمم دقیقا چی میشه که وقتی با فردی تقریبا وارد رابطه عاطفی میشم و انگار همه چی عالیه یا از هم جدا میشیم با اختلاف نظر یا سروکله یه دختر دیگه و رابطه دیگه پیدا میشه و این اتفاق فقط با کسایی میافته غیر از دوستان صمیمیم

    و میشه گفت فقط با پارتنرم و هر دفعه به جدایی و قطع رابطه و احساسات بد شدید من ختم میشه و احساس قربانی بودنی بهم دست میده که خدا میدونه ….

    و من این حد شدید احساسات بد رو فقط در این مواقع احساس کردم و تکرار دوبارش تو این چندروزه واقعا چشممو ترسونده و فقط دارم سعی میکنم دوباره خودمو اروم کنم و بشینم راه حلو پیدا کنم چون فکر میکردم این موضوع درست شده ولی انگار نشده و شده روتین زندگی من که یه فردی یه مدت کوتاه سه ماهه با منه خیلی صمیمی میشیم اونم خیلی دوستم داره و بهم احترام میذاره اما یه دفعه اتفاقاتی میافته که اصلا ما دونفر یه ادمای دیگه ای میشیم نمیدونم شایدم این جداشدنا درای خداوندن که منو به سمت افراد بهتر هدایت کنن اما تکرارش واقعا منو ترسونده و اومدم که عوض شم من نمیخوام کتک خورم ملس باشه اصلا راستش الان حتی نمیدونم ایراد کارم کجاست واقعا گیج شدم

    مشخصه دیگه این افراد که نزدیک من میشن اینه که نیاز به توجه من دارن بسیار زیاد و اینکه یه جورایی من باید انگیزه دهندشون باشم و مدام حمایت کنم درسته اولش ادم احساس غرور میکنه که تونسته سهیم باشه تو حال خوب اما مسکنه و کاملا موقتی و این افراد اولش به شدت وابسته منن و یه دفعه انگار تو اوج بای بای میشه

    یه جورایی این اقایون انقدر خودشون مشکل داشتن که من نتونستم روشون تو مسئله ای حساب باز کنم یه جورایی به قول معروف مرد رابطه من بودم و انگار همیشه افراد سطح پایین تر از خودم به سمتم میانو و من باید اینارو بزرگ کنم

    گرچه خیلی ویژگی های عالی دارن که تاصبح میتونم واستون بنویسم ولی ایناام هست که من نمیخوام زور بزنم درستشون کنم و خسته شدم و دنبال راه درستم حتی بعد دوره روابط که استفاده کردم خیلی چیزا بهتر شد اما اون اتفاقه داره تکرار میشه

    خداوند هدایتم کنه که نه تنها حالم بهتر شه سریع بلکه من اساسی اینو حلش کنم

    من دختریم که عقب نمیکشم و تنها امیدم اول به خداا بعد به شماست استاد

    دلم روشنه فقط یکم گیج و ویج شدم …

    بریم که ببینیم چی کار باید بکنیم …

    و بچه ها اگه حس کردید حرفی میتونه بهم کمک کنه ممنون میشم تو همین کامنت جوابمو بدین …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 717 روز

    به نام خدای مهربان و حمایتگرم

    سلام به استاد عزیز و همه ی دوستانم که در مسیر آگاهی هستیم ،

    من تازه امروز وارد سایت شدم و اولین پادکستی که گوش کردم پیدا کردن الگوهای تکرار شونده بود ؛

    من 9 سال با همسری زندگی میکنم که اعتیاد داره و شکافهای بزرگی در من و احساساتم ایجاد کرده ؛

    انتقاد پذیر نیستم مخصوصا وقتی همسرم در طول درمان هستن و اطرافیانِ نزدیکم انرژی منفی بهم میدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: