پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 41
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-photo.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-30 07:02:222024-02-14 06:19:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان
من توی رابطه عاطفی در گذشته با هرکسی که دوست میشدم و رابطه برقرار میکردم هم خیلی از خودم کوچیک تر بودن هم آدمای متعهد و درستی نبودن که البته خودم هم اینجوری بودم تا وقتی که ناخودآگاه با برخورد به یک تضاد تغییر کردم
توی رابطه آخری که داشتم یه دردسر بزرگی داشت برام درست میشد که گفتم خدایا من دیگه تسلیمم .اون موقع تازه با سایت آشنا شده بودم بعد اومدم ویژگی های فرد مورد نظرم رو نوشتم و روی خودم کار کردم و واقعا نگرشمو راجب رابطه عوض کردم و خداروشکر خداوند یک فرد مناسب رو وارد زندگیم کرد و ازدواج کردم
توی رابطه با دوستان تقریبا همشون از نظر مالی سطح معمول و رو به پایین هستن
تقریبا همشون دوستان خیلی کمی دارن
ولی تمامشون با من بهترین برخورد رو دارن
برای من ارزش بالایی قائل هستن
به قول خودمون خیلی جاها حرفمو میخونن ینی روی حرفی که میزنم احترام قائلن
توی رابطه با خانواده من با پدرم خیلی از وقتا مشکل دارم
پدرم به همچیز بد بین هست و من هر بار باهاش صحبت میکنم تمام تلاشش رو میکنه که بگه تو هیچی نمیفهمی و داری اشتباه میکنی و من هم توی این مورد توانایی اعراض ندارم و بهم میریزم و بحث میکنم
تو رابطه با همکاران من خودم به تنهایی سالن دارم ولی با همکاران زیادی در ارتباطم توی رابطه با همکاران همه منو قبول دارن یه جورایی منو پیرمرد و با ترجه این حرفه میدونن و ارادت خاصی قائلن بهم
توی ارتباط با مشتری هام هم همینجور تمام مشتری هام من رو به شدت قبول دارن توی کار ولی 60درصدشون آدمای ضعیفی هستن هم از نظر مالی و هم جایگاه اجتماعی
خیلی فکر کردم راجب الگو های تکرارشونده و اینا به نظرم مهم ترین مورد ها توی رابطم بود
امیدوارم که مفید باشه
برای همه آرزوی رحمت و سعادت دارم دوستون دارم خدانگهدار
سلام استاد
بازم سپاسگذار خداوندم که تونستم فایلتون رو گوش بدم و نت برداری کنم…
اول اینه که چقد حالت دستاتون توی توضیح دادن قشنگه :))
چقد خوب و واضح و روشن توضیح میدین
ادم قشنگ متوجه میشه …
حتی باور هایی که ریشه ایی هست رو به یاد میاره…
در مورد جواب سوالتون …
1.
من روابط عاطفی زیادی نداشتم ولی آدمهایی که باهاشون ارتباط دارم و حتی شرایط روابط عاطفی و دوستانه فعلیم اینجوریه که من از برنامه هام … ار کارام صحبت میکنم ولی اونا هیچ وقت حرفی نمیزنن
2.من حتما باید بپرسم از حالشون کارشون برنامه هاشون تا بگن و الا هیچ گونه حرفی نمیزنن..
3.ادم هایی رو جذب میکنم که خیلی ساکت و آرام و توی خودشونن … اینجوری نیست که از تنهایی شون لذت نبرن ها! نه!
خیلی ادم های ساکتین خیلی برعکس خود منن
4.ادم هایی رو تو رابطه عاطفی جذب میکنم که از من 1 سال کوچیک ترن یا 10 سال بزرگ ترن… و این تکرار میشه برام
5.ادم هایی رو جذب میکنم که با این آگاهی ها آشنا نیستند ولی کنترل ذهن خیلی خوبی دارن و زندگی شون رو خیلی قشنگ مدیریت میکنن
6. ادم هایی هستن که از لحاظ ذهنی پولدار ولی شرایط فعلی ثروتشون در اون حد نیست … خوبه ولی نه در حد ذهنشون…
7.ادم هایی هستن که به شدت به من احترام میزارن..و منو خیلی شخص مهمی میدونن اکثر اوقات طبق گفته های من پیش میرن
و این یکی از نکات مثبت روابط منه
8.ادم هایی هستن که واقعا قدر منو میدونن و همیشه دوس دارن با من وقت بگذرونن
9.من روابط کاریم با عاطفیم یه سری اوقات فرق میکنه … یه سری وقتا توی کارم بیشتر منو به خاطر کمک میخوان… نه فرد اصلی و مهم براشون
در صورتی که تو رابطه اینجوری نیست
10.هر جایی برای کار مربی گریم میرم این موضوع 4 باره که تکرار شده منو به خاطر کمک مربی میخوان…
سلام استاد
1
من بیشتر افرادی رو توی زندگیم میبینم و باهاشون برخورد میکنم که بیشتر احتیاط مشروب و سیگاری هستن و این اتفاق واضح هست و من رو خیلی اذیت میکنه این موضوع که دیشب واقع کلافه شدم در صورتی که دوست های من نیستن افرادی هستن که باهاشون زندگی میکنم و و حرف های جنسی میزنن و افرادی هستن که از دید استفاده به همه چیز و آدم ها نگاه میکنن
و زمانی که توی جمع هستم احساس غریبی میکنم و ترجیح میدم با بقیه دوست نشم و این اتفاق ها باعث شده و
من هیچ دوستی ندارم و فقط افرادی هستن که بیرون میبینمشون وسرکار و افرادی هستن که میخوام بعضی از عادت هارو در من به وجود بیارن و به همین دلیل 18ساله که باکسی وارد رابطه نشدم بخاطر ورودی های نامناسب که در اطرافم دیدم
افرادی هستن که خیلی سوال میکنم و میخوان همه چیز رو بدونن و از همه چیزمن با خبر بشن
افرادی که از نظر درونی بشدت فقیر هستن و کنترلی روی خودشون ندارن و این خیلی دیدنشون حالم رو بد میکنن و هی میخوان بچسبن به آدم
افرادی توی محیط کار میبینم که خیلی توقع دارن و دهن به دهن میشن با آدم انگار که طلب کارن و این موضوع هم عصبیم میکنی که دلم میخواد اون لحظه اونجا نباشم و درخواست قرضی دارن و من خیلی بدم میاد و هی نه میگم طلب کارانه باهام برخورد میکنن
همش توی کار افراد رو که میبینم اون حس اعتماد رو ازشون از دست میدم و حس میکنم میخوان چیزی بردارن سر لج و یا رفتار هوایی رو انجام میدم که از خودم تعجب میکنم که چرا باید اتفاق رخ بده و توی ذهنم اشخاص رو مرده میدونم و خیلی دارم اذیت میشم و تنش توم ایجاد شده و اون آرامش رو از دست میدم و نمیدونم چه باوری در من هست که توی کار قرضی هاشون رو نمیدن و مطمئنم یکجای کار من میلنگه و این موضوع باعث شده آدم ها توی چشمم بیشتر محتاج و ضعیف بیان و فقط دلم میخواد یه کاری داشته باشم و یه مشتری های توی کارم بیان که از قبل پرداخت کنن بعد محصول رو دریافت کنن و این خیلی حس بهتری باهاش دارم تا اینکه فروشنده حضوری باشم و طرف درخواست قرضی بده و این موضوع قرض باعث شده بیرون از کار هم افرادی توی طورم بخورن که پول طلب بکنم و متنفرم که دارم این اتفاق هارو رقم میزنم
یه مدت که خیلی این اتفاق ها برام داره رخ میده و نکات مثبت که توی زندگیم میبینم تنها بودن با خودم هست زمانی که دارم طراحی میکنم و میرقصم و تجسم میکنم شوام رو زبان میخونم و از کلیپ های که میگیرم لذت میبرم و زمانی که به درون برمیگرده همه چیز خیلی لذت بخش و ارامه
اما زمانی که میام بیرون رو نگاه میکنم دلم میخواد فرار کنم از اون اتفاق ها و شرایط بد که دلم نمیخواد تکرار بشن
سلام خدمت استاد عزیز
من در مورد سوالتون فکر کردم که در روابط در زندگی چه الگوهای تکرار شونده ای داشته و دارم من از بچگی خیلی عزت نفس پایینی داشتم البته الان دارم روی خودم کار میکنم و اصلا ارزشی برای خودم قائل نمیشدم از دوران نوجوانی من تپل بودم به همین دلیل نمیگذاشتن لباس های مورد علاقه ام رو بپوشم و در مسائل دیگه از زندگیم دخالت میکردن و من قدرت مخالفت نداشتم و همیشه خانواده برآیم تصمیم گرفتن چه کاری انجام بدم … حتی افراد کوچکتر از خودم در فامیل و آشنایان تو کارم دخالت میکند فکر میکنم این الگوی رفتاری دخالت و اظهار نظر بیجا در زندگی من باشه که باید با بالابردن شخصیت و عزت نفسم کم کم سعی کنم از بین ببرم به صورت تکاملی
با سلام خدمت همه دوستان و استاد عزیز
1.همه کسایی که باهاشون رابطه داشتم بسیار از خودم بزرگتر بودن و این برا خودمم خیلی جالبه….
2.همه کسایی که باهاشون رابطه داشتم فقط دنبال یه گوش بودن که حرفاشونو بشنوه و من واسشون اهمین نداشتم و مثل کیسه بوکس افکار منفیشونو به من میزدن
سلام خدمت استاد گرانقدر و فوق العاده
درمورد سوال این قسمت من مشکلی که همیشه در زندگیم داشتم اینه که نمیتونم درست و اونجوری که باید با دیگران تعامل کنم و ارتباط بر قرار کنم به صورتی که همیشه در افرادی که جذب من میشن این اتفاق مشترکه که در روزهای اول رابطه به من احترام و ارزش زیادی قائل هستن ولی هر چی زمان بیشتری میگذره این احترام و ارزش کمتر میشه و انگار یه نیرویی اونهارو از من دور میکنه
…..
و نکته ی دیگه اینکه زمان رابطه ای که بین من و فردی که باهاش ارتباط برقرار کردم بسیار پایینه به صورتی که تقریبا من دوست یا رفیق صمیمی که رفت و آمد همیشگی داشته باشیم رو توی زندگیم ندارم
سلام استاد عزیزم
اگر بخوام کل الگوها چه خوب و چه بد رو بگم
اول اینکه وضع مالی افراد بسیار عالی هست،باخونوادش رابطه خوبی نداره،کنترلگر و بدبین هست،بسیار تلاشگر هست
که خب این برمیگرده ب ذهنیت ما که این الگوها تو ذهنمون جاافتاده و مدام تو افراد متفاوت نمود پیدا میکنه
ممنون از فایل های عالیتون استاد عزیزم
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم.
در رابطه با الگوهای تکرارشونده باید بگم متاسفانه من هم بدون اینکه خودم بخوام،اما بدقول هستم!
یعنی همیشه تاخیر زمانی دارم.
خیلی هم تلاش میکنم که اینطور نباشم،اما واقعا انگار مه و خورشید و فلک دست در دست هم میدهند تا من دیرم بشه🫠
سالهای زیادی هست که متوجه این موضوع شدم و تلاش هم میکنم که سر قرار،کار،دانشگاه و غیره دیر نرسم،اما نمیشه که نمیشه و به قول استاد هربار هم یه دلیلی داره و یه مشکلی پیش میاد که اجازه نمیده سر ساعت برسم.
راستش تا الان هم کشف نکردم علتش چیه یعنی چه باوری دارم که باعث میشه خوش قول(البته فقط تو زمان)نباشم.
استاد گفتند خودشون هم درگیر این موضوع بودند،اما تا حالا تو فایلها نشنیدم که باور و علتش چی میتونه باشه.
البته همیشه سعیم رو کردم که به موقع برسم چون افراد مختلف مرتبط با من بهخاطر این عدم آن تایمیهای من از دستم ناراحت میشن و واقعا از گذشته بهترم؛ مثلاسابق همیشه دیر سر کار میرسیدم،اما الان در هفته یکی دوبار دیر میرسم
در رابطه با موضوع بعدی هم باید بگم من هم دوستی داشتم که با هرکس ارتباط عاطفی برقرار میکرد،به شکل عجیب و تکراری بعد از مدت کوتاهی، ازش جدا میشد!
نکته خیلی جالب که باعث میشه مباحث باورها و الگوهای تکرارشونده رو باور کنیم این هست که اگر دوست من 10 بار این نوع رابطه براش تکرار شده،هر 10 نفر هم به اون حرفهای تکراری زدند و رفتارهای تکراری با اون داشتند؛به این صورت که همه افرادی که با اون وارد رابطه میشن،بعد از مدتی که بینشون دعوا میشه(بخاطر بدبینیهای حاد دوستم)،بهش میگن تو زشت و پیر هستی!
و من که مدت زیادی باهاش دوست بودم(الحمدلله الان مدتی هست که دیگه باهاش ارتباطی ندارم)میدونم که این آدم خودش باورش این هست که زشت و پیر شده!
در رابطه با رفتارهایی هم که با اون میشه،باید بگم همه افرادی که باهاش وارد رابطه میشن،خیلی خیلی کمسنتر از خودش هستند و ازش دائم طلب پول میکنند!
اینجا هم واضح هست که باورش اینه که چون مولفه خوبی تو وجودش نداره(ازنظر خودش)افراد رو باید با پول کنار خودش نگه داره!
حالا اون مورد ارتباط با افراد خیلی کمسن رو خیلی نمیفهمم که علتش چی میتونه باشه،اما این دوستم برای من یک مدل و کیس کار رو قانون هست!(که اگر بخوام در مورد همه اون رفتارها صحبت کنم،ساعتها باید بنویسم)البته متاسفانه از شکل منفی،چون هرچه که نباید طبق قانون انجام بده رو انجام میده و بالعکس!و نتیجه کارهاش رو من بهصورت ملموس میبینم و به قانون ربط میدم،اما خودش متاسفانه بعد از حدود 50 سال،هنوز متوجه نشده.
من هم متوجه شدم که حرفهای من هیچ تاثیری روش نداره و دیگه تلاشی نمیکنم.
نکته جالبی که در آخر در موردش میتونم بگم این هست که مثلا تو اینستا میخونه باید برای جذب ثروت دارچین بزاری تو کیفتو میزاره!اما نمیدونه که ثروت و خوشبختی رو باورهای ما میسازه،نه چوب دارچین!
فکر میکنه وقتی دائم گله و شکایت داره،وقتی زندگیش رو صرف برادرهای معتادش کرده و غیره،میتونه فقط با چوب دارچین گذاشتن تو کیفش،ثروتمند بشه و نمیدونه که لازمه شکرگزار باشه،لازمه دست از حمایت بیجا و 30 ساله از چند معتاد برداره و هزار و یک مورد اشتباه رفتاری،بعد ممکنه چوب دارچین هم بهش کمک کنه
سلام دوستان عزیز؛
الگوهای تکرارشونده من در رابطه با این مورد اینه که معمولاً آدمهای بی منطق وارد زندگی من میشوند از همسر گرفته یا دوست و… یعنی من هرچه سعی میکنم طرف را قانع کنم نمیتونم و از هر گونه دلیل و برهان و منطق و مثال و هر چیز ممکن استفاده میکنم طرف متقاعد نمیشه آخر سر هم ناامید میشم و بحث را ادامه نمی دم.
الگو های تکرار شونده من در روابط معمولا آدم هایی با اعتماد به نفس بالا و قوی هستند ، یه الگو که یه مدت خیلی زیاد تو انسان های دورم میدیدم آدم های فوق العاده پولسازی بودند ، البته اشنایی با این ادم ها و صمیمی شدن با این آدم های دوس داشتنی بعد از اشنایی با قانون و سایت استاد عباسمنش اتفاق افتاد و روابط من رفته رفته بهتر و شیرین تر شد، توی روابط عاطفی هم هنوز تجربه ی مد نظرمو ندارم که بخوام در موردش بنویسم ، استاد از شما و خانم شایسته و عزیزان عضو واقعا ممنونم بابت فضای سایت و این آگاهی ها ، همه اینها خیلی به تغییر من کمک کرد.