پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-04 23:13:032024-02-14 06:18:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم رب العالمین. سلام استاد جانم از هدایت های که از زبان شما جاریست سوال که هدایت کردید من رو برای شناخت و پیدا کردن الگو های تکرار شونده من وبرد به خوابی که چندین وچند بار از زمانی که یادمه دیدم و تو چهارده ویا پانزده سالگی بعد از تعریف کردنش تکرار نشد این خواب همیشه به یک شکل بود وهیچ چیزی تغییر نمی‌کرد من در جای بالاتر از جو که ستاره هارو میدیدم معلق بودم و از دور نقطه سفید که نه میشد بگی انسانه نه نیست بود که مثل شالی کارهای ژاپنی کلاه بزرگی رو سر داشت این موجود از کلاه صورت لباس کاملا سفید بود من تو خط مستقیم به سمت این شخص میرفتم یک مقدار مونده بهش برسم اون شخص انگار که به من اشاره میکرد دستش وبه سمت مسیر مستقیم دیگه ای اشاره میکرد ومن تو اون مسیر میرفتم وباز به یک شخص مثل قبلی می‌رسیدم وباز اون هم با اشاره من و به سمت بعدی بعدی هدایت میکرد جالبیش که این خوابودر طول دوازده سال دیدم پشت سر هم نه اما بار ها وبار ها تکرار شد وهیچ تغییری نداشت فضا همون فضا اون شخص ها هم همون مسیر تغییر میکرد بالا و پایین چپ وراست تغییر میکرد اما همه چی دیگه ثابت بود. این روز هادرگیر خواب های تکراری شدم بعضی وقت ها مسئله ها رو میتونم تغییر بدم در خوابم تو خواب یاد صحبت ها و قوانین میفتم شکر که هدایت ها رو از زبان شما می‌شنوم استاد هرچه پیش میرم بیشتر وبیشتر به قوانین که شما با عشق بیان میکنید ایمان می‌آورم واین هم زمانی شما در بیان هدایت ها معجزه خداست وشکر که شما معجزه خدا رو هدایت میکنید به روح های بی قرار ما شکر موفق شاد وهر روز ثروت مند و سلامت باشید استاد من جون من عاشقتم به خدا
سلام به استاد عزیز و همه دوستان پر انرژی
خوابی که من میبینم امتحان دادن و استرسی که نمیتوانم جواب دهم و سرتاسر وجودم پر از لرزش وترس است در حالی که در واقعیت من هیچ وقت همچنین مشکلی نداشته و نمرات خوبی داشته ام.
خواب دیگری که من زیاد میبینم خراب شدن وریختن دندانهایم در دهانم هستم .
خواب اینکه همچنان مجردم ترس بی همسر بودن در خواب دارم در حالی که من 8 ساله ازدواج کردم.
خواب گریه کردن در خواب به دلایل مختلف.
خواب تعرض و ترس و دلهره.
ولی خوابهایی هم میبینم که معمولا وقتی تعبیر میکنم خیر و برکت و رسیدن به شأن و مقامی بزرگ و ثروت هست.
به امید دریافت آرامش حقیقی و قورت دادن قوانین هستی.
سلام به همه دوستان و خانواده عزیز عباس منش و سلام ویژه به استاد عزیزم
در مورد خواب دیدن من تا جایی که یادمه خیلی خیلی کم خواب میبینم که همیشه به اطرافیان میگم که من خواب نمیبینم و اونا تعجب میکنن که چطور خواب نمیبینی و از این بابت خوشحالم چون بعضی مواقع که خواب میبینم صبح احساسم بد میشه و برای همین خوشحالم که خواب نمیبینم.
و اما خوابهای که تا حالا دیدم اینکه خواب مار میبینم که بعضی وقتا یا منو میگزه یا نه
یا دارم از دست کسی فرار میکنم که نمیدونم کیه و هر چی میدوم نمیتونم ازش دور بشم
یه خواب حیوانات وحشی رو میبینم که دنبالم کردن
یا مواقعی که فرداش کار خواصی دارم یه جایی میخام برم و مدارکی باید ببرم یا دیر میرم یا اون مدارک ناغصه و یه چیزی کم داره
این خوایهایی که میبینم و میگم که تکرارشون کمه در حد سالی سه الی چهار مرتبه
در پناه الله شادو ثروتمند باشید
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم
من قبلا خیلی خواب نمیدیدم
ولی مدتی هست که خواب میبینم با دختر عمم و یکی از دوست هایم که رابطه ای ندارم و به اصطلاح قهر هستیم
آشتی کردم و رابطمون مثل قبل خوب شده
هرچند شب یک بار این خواب رو میبینم
و برام عجیبه
هنوز هم نفهمیدم بخاطر کدام از افکارهایم هست!!!!
سلام استاد عزیزم
راستش زیاد فکر کردم که چه خوابایی برام تکرار میشد قبلا و شاید الان هم گاهی اتفاق میفته، یکیش خواب سگ یا جن هست، قبلا زیاد خواب جن میدیدم شاید اون رو با چشم نمیدیدم اما میدونستم هست و شدیدا احساس ترس میکردم و خداروشکر الان یک سالی هست که دیگه نمیبینم ولی دقیقا سه چهار شب پیش بازم خوابشو دیدم، خواب سگ هم زیاد میدیدم ولی معمولا باهاشون درگیر نبودم و یا باهاشون دوست بودم یا نه ولی اذیتم نمیکردن، یه خواب دیگه که جزو خوابای قدیمیم نیست و توی یک سال اخیر چند بار اتفاق افتاده اینه که میخوام با یکی تماس بگیرم یا پیام بدم ولی نمیتونم، خواب دیگه که میبینم بازگشت معشوقم هست، انگار بهم پیام میده یا خودشو میبینم که پشیمونه یا حتی گاهی پشیمون نیست( فکر کنم این تنها خوابیه که دلیلشو میدونم، احتمالا چون زیاد به اون شخص فکر میکنم، با اینکه نبودنش آزارم نمیده ولی خب توی فکرم هست) خواب بعدی که زیاد تکرار میشه خواب دویدنه، یادم نمیاد درست ولی انگار یا دارم از دست کسی فرار میکنم یا شایدم خودم دنبال کسی میدوم و استاد این دویدن تبدیل میشه به یه حالتی مثل پرواز، مثلا قدمام بلند میشه در حد 6_7 متر و شاید دوسه متر هم به بالا میرم و باز قدم بعدی بلندتر میشه، یه خوابی هم که از وقتی یادمه گاهی میبینمش و هنوزم میبینم خواب عاشق شدنه خخخ هردفعه هم عاشق یه ادم جدید میشم توی خواب و باهم رابطه عاشقانه شروع میکنیم، ولی این ادمایی که توی خواب میبینم رو معمولا توی بیداری ندیدم ، از دیشب به این الگوها فکر کردم ولی هنوز درباره اکثرشون به نتیجه خاصی نرسیدم که چه دلیلی میتونن داشته باشن
سلاپ استاد عزیزم ممنونم از اینکه وقت میزاید فایل میزارید برامون تا ما خودمونو بهتر بشناسیم افکارمونو بهتر بشناسیم
الگو تکرار شونده تو خوابم قبلها اتفاق می افتاد این بود که همش تو خوابم یا با یه جمعی هستم یا تنها که دنبالم میکنن و من خودمو قایم میکنم ازشون یا تو یه جنگی هستم دارم فرار میکنم یا یکی دنبالمه همشم تو یه جا کوچولو خودمو جا میدم
یا یادمه 10 سال پیش یه مدت فقط خواب میدیم که ادمهایی تو خواب من هستن انگار کادر تصویرو میبندی اون ادمها سر نداشتن یعنی تو خواب من فقط گردن به پایین میدیدم همش یادمه شاید 1 سال شده بود من هر خوابی میدیم ادما سر نداشتن
یا دخترم بدون استثنا همش تو خوابش از یه جایی می افته که فکر کنم استرس نگرانی
استاد نمیدونم من دیگه خواب نمیبینم بلند میشم هیچی یادم نمیاد جز زمانی که شب قبل داشتم میخوابیدم حس میکنم تو مداری هستم که ذهنم حداقل تو خواب ارومتره و اون تنش قبل ندارم
ممنونم ازتون از وقتی که گذاشتین کامنتمو خوندید
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️
در مورد خواب های تکرار شونده باید بگم که من معمولا خواب های تکراری نمیبینم، در واقع اینطور باید بگم که اغلب خواب هام یادم نمیاد یا نمیدونم شاید خواب نمیبینم ولی قبلا شنیده بودم که ما هرشب خواب میبینیم ولی اکثرشو بیاد نمیاریم ، درکل زیاد خوابی بیادم نمیاد، فقط مواقعی که ذهنم درگیره خواب میبینم حالا چه از لحاظ ذهنی خوب باشه چه بد، ولی در بیشتر مواقعی که احساسم بده یا ذهنم‌به سمت نکات منفیه ، نگرانه میترسه یا ناراحته خواب میبینم ، و در مورد همون موضوع خواب میبینم
ولی این طور نیست که یک‌خواب تکراری به مدت چند ماه یا چند سال ببینم
نمیدونم این موضوع خوبه یا بده ولی من اینطوری احساس میکنم ذهنم آرومه که هرشب خواب بد نمیبینم
در مورد اینکه درباره موضوع خاص شبش خواب میبینم باید بگم مثلا اون اوایل که با شما آشنا شده بودم انقدر حرفاتون تو من داشت نفوذ میکرد و با روحم همساز بود که خواب شمارو دیدم و دیدید من از موضوعی ناراحتم گفتید نگران چیزی نباش این نعمت ها رو ببین داشتید حواس منو از روی نکات منفی برمی داشتید و معطوف میکردید روی نکات مثبت ، همون موقع هایی بود که من تازه از همسرم جدا شده بودم و خیلی ناراحت بودم
راستی استاد در مورد اینکه تو خواب بهم الهام میشه هم باید بگم خیلی برام پیش اومده که خواب یه نفر یا یه شرایطی رو دیدم و فرداش یا چند روز بعد نشونه هایی از اون فرد یا اون شرایطو دیدم، این اتفاق بازم از موقعی که با شما آشنا شدم داره میفته
بازم ممنونم از شما استاد عزیز ، خواستم تجربه خودمو بگم امیدوارم هرچه زودتر بیام امریکا و از نزدیک ببینمتون
بنام خداوند بخشنده مهربان خدای جانم روحم و جسمم خدای تمام کیهان و تمام زیباییها و خدای پاک و پاکیها و خدایی که هر لحظه من و میبینه به فکر منه عاشق منه و منو در هر لحظه هدایت میکنه به مسیر درست و راه راست راه استاد جانم راه سید علی خوش دل راه رضا عطار روشن راه پگاه مرجانی راه حامد امیری و راه تمام اعضای سایت که راه همگی ما یکی بوده و راه سعادت و خوشبختی و ثروت و عشق و آرامشه خدایا سپاسگزارم از اینکه اینجا هستم و برای حضورت در قلبمان و حضورت در سایت بی نهایت و تا ابد سپاسگزارم
سلام به استاد نور و عشق و آگاهی و مریم نازنینم و تمامی اعضای سایت
الگوهای تکرار شونده در مورد خواب
خدارو صد هزار مرتبه شکر که مدتیه البته از زمانیکه با استاد آشنا شدم و با خودم تا حدودی در صلح قرار گرفتم و در آرامش و امید به سر میبرم و از قانون سلامتی تبعیت کردم خواب آرام و راحتی دارم و تا سرم و بر بالین میذارم بشمار سه در خواب عمیق فرو میرم خدایا برای داشتن خواب راحتم و بدون فکر و بدون دغدغه فردا و فردا ها شکرت ومن این نعمت خواب آرام و قبلا نداشتم خدایا بی نهایت شکرت اما در مورد خوابهایی که میبینم اخیرا خوابهای خیلی خوبی میبینم مثلا خواب آسمان به شدت زیبا و آبی دریا بسیار تمیز بزرگ و آبی و باران زیاد و اخیرا برف به شدت زیاد و تمیز و اینقدر که در خرسندی و شعف فراوان بودم و خواب زعفران زیاد مزرعه زعفران دیدن فرشته در آسمان و این نشون میده من در مسیر زیبایی و فروانی قرار دارم و خواب دیگه بیشتر خواب پدر و مادرم و میبینم که هر دو زنده هستن و من خیلی میبو سمشون پدر و مادرم سال گذشته به فاصله سه ماه از دنیا رفتن
و هنوز غم از دست دادنشون برام تازگی داره خواب دیگه ای که چند بار دیدم اینکه برهنه هستم و هیچ پوششی ندارم و حراسان به دنبال پوششی میگردم تا برهنگی ام را بپوشانم ولی در کل خوابهای آرامی میبینم و حالم خوبه خدارو صد هزار مرتبه شکرت
یه چیزی که امروز برام اتفاق افتاد و باعث شد یادم بیاد که جز الگوهای تکرار شونده منه،این بود که امروز عینک دودیم که خیلی برام با ارزش بود شکست..درست که فکر میکنم قبلا هم برام از این اتفاقات افتاده حتی زمانی که کوچیک تر هم بودم…دو بار پام رفت روی تل هام و شکستن…بازم هست ولی ممکنه یادم نیاد دقبقا وسایل رو ولی یادمه وسایل زیادی بودن که دوستشون داشتم و توسط بی دقتی یا هرچیزی خودم شکستن..
خوب خواب های من اغلب خوب بودن..یعنی ادمی هستم که خواب خوب زیاد میدیده..البته مدتی هست که خواب باحال و رویایی ندیدم..ولی زیاد ازشون میدیدم قبلا
با اینکه پنج سالی هست که مدرسم تموم شده ولی هنوزم بعضی وقتا خواب میبینم که سرویسم اومده دم در و بوغ میزنه و من آماده نشدم و دیرم میشه برای مدرسه و در واقع سرویس و بقیه بچه ها مدت زیادی رو معطل من میشن و من خیلی از این بابت خجالت میکشم
مدتی هم بود زیاد خواب کلاس زبان قبلام رو میدیدم و انگار ساعت کلاس هام رو قاتی میکنم و فراموش میکنم که کلاس زبان دارم و جا میمونم.. که البته این برای زمانی بود که همش دنبال کلاس زبان مناسب برای ایلتس میگشتم و در واقع حتی نمگشتم و پیگیری نمیکردم ولی در ذهنم یه پرونده باز بود… که الان دوماهی هست کلاس زبان ثبت نام کردم و دارم مرتب میرم و دیگه اون خواب رو ندیدم.. یکی دیگه از خواب هایی که زیاد با اون موضوع دیدم اینه که باید از خواهرم محافظت کنم..در واقع یک جنگ یا یک چیز آسیب زایی وجود داره که من برای نجات خودم مشکلی ندارم ولی برای نجات خواهر کوچیک ترم همیشه دردسر دارم. خواب های فرار از یه چیزی هم میبینم…یه موضوعی هست که دارم ازش فرار میکنم تو خواب هام ولی این نسبت به موردای قبلی کم تره
یه سری خواب ها هست که چندین بار دیدمشون..توی خواب یادم میاد که این خواب رو قبلا دیدم و میدونم بعدش چی میشه…ولی الان یادم نیست دقبقا چی بود
خواب افتادن و لق بودن دندون هم خلیل زیاد میبینم به حدی که احساسش واقعا واقعیه برام و قشنگ میدونم اگه همه دندونام در واقعیت هم بیفتن چه حسی خواهد داشت
یه سری از خوابام هم هست…که من راه درست و راه نجات رو میدونم ولی پدر مادرم قبول نمیکنن و مقاومت و مخالفت میکنن…حتی یه خوابم هم بود که من زخمی شده بودم به پدرم میگفتم من تا بیمارستان زنده میمونم منو ببرید بیمارستان ولی پدرم میگفت نه..تا زنگ بزنیم امبولانس یا ببریمت نمیمونی…و من توی خوابم با گریه از پدر مادرم میخواستم منو ببرن بیمارستان و قول میدادم که زنده میمونم…
خواب دندون رو الان یادم اومد..میگن خواب دندون به تغییر بزرگ و ثروت ربط داره…و من همیشه مطمین بودم بالاخره قراره ثروتمند بشم و الان وقتشه و نشونه ست…ولی نمیدونم چرا هنوز هیچ درامدی از خودم ندارم
درود فراوان
استاد باز هم سپاسگزارم بابت تهیه این فایل بسیار ارزشمند، 3 بار گوش دادم
در خصوص خواب بنده الگوی تکراری در خواب ندارم
یا خواب هایم به خاطر تفکرات یا توجهات امروز یا روز های اخیر به موضوع یا موضوعاتی هست
یا در خواب هایم نشانه ها و الهاماتی میشه
مثلا اینکه من در خواب راهم را گم کرده باشم نهایتا 2 بار پیش آمده و آن هم در زمان بچگی این خواب را دیدم(که احتمالا به خاطر وابستگی بیش از حد به خانواده بوده)
مثلا اینکه کسی از فوت شدگان به خوابم بیاید همیشه فقط بعد از فوت آن شخص، این اتفاق افتاده
مثلا به یک سمت(مقام) بزرگی در سن 13 سالگی رسیده بودم اما خب هیچ اطلاعات و توانایی در اون سمت نداشتم (فکر کنم رئیس جمهور شده بودم)
مثلا چند سال پیش فکر کنم 15 ساله بودم خواب دیدم دارم یک جایی راه میرم مثل یک پادشاه و یکدفعه همه جلوم سجده یا تعظیم کردند و من یکدفعه نگاه آسمان از پنجره ای که کنارم بود کردم و گفتم: فدای …. یا حسین(دقیق نمیدونم چی گفتم)
و این را میدانم اکثر خواب هایی که میبینم به علت تفکرات و در واقع توجهاتی است که من در روز های قبلش داشته ام، به خاطر اعمالی است که انجام داده ام
مثلا من چند روز پیش به شدت درگیر درست کردن رابطه ام با دیگران و کنترل ذهن بودم و ساعت 6:30 صبح وقتی 2 ثانیه مانده بود که از خواب بیدار شوم یک صدا یا نیرویی درونم گفت: خیلی بچه ای
وقتی بیدار شدم پیش خودم گفتم خدایا این چه حرفی بود بهم زدی،من دارم دهن خودمو سرویس میکنم بعد حالا میگی من بچه ام؟:)
و بعدش گفتم نه حتما حرف شیطان بوده و میخواسته اذیت کنه
اما الان به لطف خدا اون فشار ها ازم دور شدن و تونستم خودم رو پیدا کنم و فهمیدم که واقعا چند روز پیش مثل بچه ها بودم
راستی اینم بگم جالبه حتی یک روز یادمه در خواب هیچ چیزی نمیدیدم یعنی همه چیز سیاه بود و من داشتم مدت زیادی با ابلیس (شیطان) صحبت میکردم و ازش سوال میکردم و شیطان داشت از اتفاقات اون زمان که از پیش خداوند طرد شد میگفت و وقتی از خواب بیدار شدم چقدر واسم دوست داشتنی بود و لذت بردم از صحبت های شیطان:)
مثلا ممکنه یک اتفاقی که امروز یا فردا قرار هست رخ بده در خواب به شما گفته بشه یا نشان داده بشه که بارها برای خودم یا اطرافیان چنین چیزی رخ داده است
یا مثلاً ما در روز داریم ادعا میکنیم که فلان کار رو نمیکنیم یا ترسی از فلان کار نداریم و در خواب خدا مارو در اون شرایط قرار میده که ببینیم واقعا راست میگیم یا همچنان باید روی خودمون کار کنیم؟(که این خیلی خوبه و ما میتونیم یک بار خودمون رو امتحان کنیم بدون اینکه عمل خاصی انجام داده باشیم چون همه چیز ذهنه مثلا صحبت کردن جلوی یک انسان با صحبت کردن حلوی میلیون ها انسان تفاوتی نداره و اگر تفاوتی هست ذهن ما داره این تفاوت رو رغم میزنه)
در کل به خواب های بدمون اگر دلیل رخ دادن آن خواب را نمیدانیم فکر نکنیم و برای کسی تعریفش نکنیم و اگر خواب خوبی دیدیم برای دیگران تعریف کنیم چون با اینکار ها ما به اون خواب توجه میکنیم و در جهان به هرچیزی توجه کنی بیشتر بهت نشان داده می شود
خدا خیلی خیلی بیش از اون چیزی که فکرش رو کنیم داره هدایتمون میکنه یعنی جوری که گه گداری انگشت به دهان میمونم از این همه دقت و قدرت و حواس جمعی و دلسوزی ، انگار خدا تمام عالم رو بیخیال شده و فقط داره منو هدایت میکنه
واقعا این جهان مثل یک بازی کامپیوتری میمونه که توسط یک برنامه نویس بی نهایت قدرتمند و باهوش کدنویسی شده که اگر ذهنتو کنترل کنی و درست عمل کنی میتونی این بازی رو خیلی خیلی حرفه ای و زیبا انجام بدی و به پایان برسونی
واقعا این جهان از هر فیلمی که دیده ایم فیلم تره
وقتی میبینم این جهان انقدر قانونمند داره عمل میکنه و هیچکس جز الله در جهان قدرت و اراده ای نداره هر غم و غصه و ترس و نگرانی و وابستگی برام خنده دار میشه
هر حساب کردن روی دیگران و توقع داشتن ازشون
هر دروغ و تهمت و غیبت و ناسزا
هر حسادت و غروری و …. واقعا خنده دار به نظر میرسه
حتی هرگونه استرسی.
که البته از حرف تا عمل فاصله بسیار است اما سعی میکنم همیشه یک قدم به سمت جلو بردارم
به خدا گفتم من باید روزانه یک کامنت در سایت بزارم و فعالیت کنم و متعهدانه به جلو برم و ازت میخوام که بهم بگی و من بنویسم تا اولا برای خودم تاثیرگذار باشه و ثانیا برای دیگران
واقعا در ابتدا هیچ حرفی نداشتم اما همینطور داره میگه و من مینویسم واقعاااا
.
.
.
.
این کامنت رو چند روز پیش نوشتم اما چون گفتم شاید نامربوط باشه یا حرف خاصی زده نشده باشه نذاشتم، اما اشتباه کردم
دوستان فعالیت کنید،هرچی که فکر میکنید دوست دارید و بگید رو بگید،سخت نگیرید،کی به کیه؟چرا ما انقدر انسان هارو واسه خودمون مهم میکنیم؟شما اگر بمیرید هم عزیزترین آدم زندگیتون نهایتا بعد از 40 روز به زندگی عادیش ادامه میده که البته 99 درصد مواقع بعد از چند روز اوکیه،فعالیت کنید برای خودتون که بعدا میتونیم بیایم روند تغییراتمون رو ببینیم(این هارو به خودم میگم)
حتما که نباید کامنتمون بهترین باشه،حتما که نباید دیگران بفهمن ما رو خودمون کار کردیم یا …
من این اشتباه رو کردم،فدای سرم اما دیگه نمیخوام تکرار شه
عاشق همتونم
شاد و تندرست و ثروتمند باشید