پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 42

660 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    سپاسگزارم از خداوند و استاد بابت این سلسله فایل های بی نظیر که باعث شده من خیلی جدی فکر کنم و خودم رو بشناسم و ترمزهایی پیدا کنم که شاید حتی در محصولاتی که دارم هیچوقت نمی تونستم به درک اون ها برسم ‌و برای رفع شون تلاش کنم.

    قبل ترها من یک عادتی داشتم هروقت خواب خوب میدیدم صبحش بسیار پر انرژی بودم و میگفتم حتما به فلان چیز میرسم و اگه خواب بد میدیدم حالم اون روز کاملا بد میشد.

    یا کلی خرافاتی که توی کله من کرده بودن که خواب زن چپه،خواب مرد راسته،خواب فلان ساعت صادقه است خواب شب خوب نیست و هزاران دست از این باورهای غلط در صورتی که امروز فهمیدم خود خواب دیدن هم میتونه برای پیدا کردن چندین ترمز به من کمک کنه و اینطور زندگی کردن که بتونی با فکر کردن حتی درباره خواب هات ترمزهایی رو پیدا کنی که مانع رسیدن تو به ثروت شدن چقدر خوبه چقدر به آدم انرژی و احساس عالی میده خدایا شکرت این بی نظیره…

    معمولا الگوهایی که در خواب های من تکرار میشه این ها هستند:

    من هر چند وقت یکبار خواب میبینم به موفقیت های بزرگ رسیدم مثلا ماشین مورد علاقه ام رو خریدم یا یه باغ بزرگ شبیه پارادایس خریدم یا کسب و کارم رو خیلی گسترش دادم بعد یهو وسط خواب همه چی نیست و نابود میشه ‌و همون داخل خواب میگم ای بابا چرا باز دوباره اینجوری شد(اینقدر تکرار میشه که حتی توی خواب هم میفهمم که دوباره مثل دفعه قبل شد واقعا عجیبه ها!!!)یعنی همزمان که خواب میبینم به فلان موفقیت رسیدم همزمان هم ترس دارم که نکنه دوباره همه چی خراب بشه،تموم بشه مثل دفعه قبل باز دوباره میگم نه این دفعه دیگه واقعیه بعد یهو همه چی صفر میشه و من دوباره حالم بد میشه اونقدر این برای من تکرار میشه که کلمه به کلمه مکالمات خودم با خودم توی خواب رو به طور واضح یادمه و این فوق العاده عجیب غریبه برام خدای من دیوانه شدم چرا تا حالا به این خط سیر خواب تکراری فکر نکرده بودم!!!

    نابودی اون موفقیت هام هم اینطوریه که مثلا آخرین خوابی که دیدم این بود که یه بنز آخرین مدل شاسی بلند رو وارد کرده بودم و داشتم پشت فرمون عشق میکردم بغل دستی ام یه آقایی نشسته بود که سلبریتی هم بود و هی به من میگفت دمت گرم چه ماشین خفنی خریدی این اولین و خفن ترین شاسی بلند بنز هست که فقط یه دونه توی کشور هست که اونم تو وارد کردی و من پشت فرمون داشتم عشق میکردم و به خودم افتخار میکردم بعد به یه جایی رسیدیم که اون آقا گفت پیاده شو این ماشین مال شما نیست مال اون آقاست….

    من هی فریاد میزدم نه مال منه مگه خودت نگفتی و اون بدون اینکه جواب من رو بده رفت و یهو همه چی تموم شد و من کلی ناراحت شدم و این الگو و مشابه این الگو به طور فراوان در خواب من تکرار میشه و الان که این کامنت رو مینویسم یه چیزی در درونم داره فریاد میزنه که این الگو داره نشون میده من هنوز با ثروت راحت نیستم و فکر میکنم ثروت مال بقیه است اونایی که یه استعدادی،پارتی،مدرکی چیزی دارن و من نمیتونم ثروتمند بشم یا اگه ثروت مند بشم یه اتفاقی برام میفته که ثروت رو از دست میدم.

    وای خدای من حالا که دارم فکر میکنم میبینم این الگو در واقعیت هم در زندگی من درحال اجرا شدنه .

    من خیلی دوست دارم از لحاظ مالی پیشرفت کنم و با توجه به آموزه های استاد خداروشکر چندوقته که به موفقیت های مالی رسیدم اما تا 5 تا 10 میلیون پول توی کارتم جمع میشه(معمولا یه ترسی هم دارم وقتی پول جمع میشه میگم نکنه دوباره ماشینم خراب بشه و…این دیگه ترمز نبود شاه ترمز بود اونم از نوع ABS)یعنی علاوه بر اینکه مایحتاج خونه رو میخرم اون 10 میلیونه برام می مونه چون من عاشق اینم که همیشه یه پولی جدای هزینه ها تو کارتم باشه اما تا این پول جمع میشه یهو یه اتفاقی میفته که تمام اون ده میلیون خرج میشه اونم خرج چیزایی که دوست ندارم مثلا یهو ماشینم یا موتورم خراب میشه و باید کلی هزینه کنم یا بچه ام مریض میشه لباسشویی یا یخچال خراب میشه و…….

    و این دو موضوع کاملا در خواب و بیداری من درحال اجرا شدنه و الان میفهمم که باورهای غلط دارم با اینکه لق لق زبونم اینه که من عاشق ثروتم من عاشق ثروتمندام من عاشق سفرم من عاشق پول هستم و… اما در عمل بسیار ضعیف عمل میکنم و ایمان بدون عمل هم حرف مفت است!!!

    یه مقاله هست توی عقل کل که خانم شایسته درباره احساس لیاقت داشتن ثروت و باور کبود نوشتن به نظرم خودش یه دوره اساسی برای تغییر این دو باور هست و من باید برای رفع این ترمزم برم و کلمه به کلمه اون مقاله رو بخورم و هضم کنم تا وارد تک تک سلول های بدنم بشه.

    من باید این ترمز رو بردارم و بر میدارم قول میدم به خودم.

    الهی شکرت تا قبل از اینکه این کامنت رو بنویسم میگفتم الگوهای تکرار شونده عالیه اما قسمت 3 برای من نیست و چند روزی هم طول کشید تا کامنتش رو بنویسم چون فکر میکردم من در این زمینه مشکلی ندارم و این همون بازی که استاد میگه ذهن سرت درمیاره و اتفاقا اونجایی که میگه مشکلی نیست مشکل دقیقا همونجاست.

    امروز توی ستاره قطبی از خدا خواستم که هدایتم کنه که کامنت خوبی بنویسم که به خودم کمک کنه و الله اکبر از این هدایت هم جواب سوالم رو داد هم مسیر رو بهم نشون داد هم بهم راه حل داد

    خدایاشکرت

    ممنونم استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امیر صمدی گفته:
      مدت عضویت: 919 روز

      سلام احمد آقا سپاس گذارم بابت کامنت زیباتون که خیلی خیلی برای من الهام بخش بود….

      چون من همش فکر نیکردم این فتی 3 برای من نیست و من مشکلی ندارم‌…

      ولی وقتی بطور کامل کامنت شمارو خوندم دقیقا مشکل من شبیه به همون اتفاقاتی هست که برای شما اتفاق میعته

      منم خیلی ددست دارم همیشه پول تو کارتم باشه با اینکه به سختی یک مبلغی تو کارتم میاد

      ی اتفاقتی میفته که تا بخودم میام میبینم بیشتر پولم خرج میشه بااینکه خودم اصلا دوست ندارم برای اون کار خرجش کنم…

      و این مسعله رو هم تو این فایل های الگو های تکرار شونده فهمیدم..‌

      خیلی ازتون ممنونم بابت این کامنت بی نظیرتون امید وارم که ب یک راه حل مناسب راهنمایی بشم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        آقای خاص گفته:
        مدت عضویت: 1870 روز

        سلام امیر خان

        خوشحالم که کامنتم برات مفید بوده حقیقتا برای خودم هم مفید بود و باید بارها و بارها بخونم و تمرین کنم تا اون ترمز های زنگ زده فرسوده رو بردارم.

        امیدوارم در این مسیر الهی بدرخشی و هرروز رشد کنی ‌و به موفقیت های بزرگ برسی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمد چکرائی گفته:
    مدت عضویت: 1527 روز

    بنام خدای مهربانم و سلام به استاد گلم و همه دوستان

    استاد من با اینکه همسن شما هستم تا همین چندسال پیش بیشترین خوابی که برام تکرار میشد این بود که ناظم مدرسه دبستانی که بودم،میومد به خوابم و همینجور چپ چپ نگام میکرد و من میمردم از استرس و اضطراب ولی تا این لحظه که شما گفتین،اصلا بهش فکر نکرده بودم که چرا؟؟و برای من یه کابوس تکراری شده بود.

    دروافع الانم نمیدونم چرا ولی شما که گفتین بفکرم انداخت.

    شاید اگه قرار باشه جوابی براش داشته باشم این باشه که همیشه میترسیدم کار اشتباهی بکنم .

    همین الانشم که نگاه میکنم،میبینم تصمیمگیری ها برام سخته.انتخابها برام سخته حتی در مورد انتخاب در خرید .و این یکم اذیتم میکنه که سخت میتونم تصمیم قاطع و سریعی برای کارهام،خریدهام و اعمالم بگیرم.

    اینم مثل خیلی از مسائلی که توی دوره هاتون میزنید،برام یه مساله عادی بوده که هیچوقت بهش فکر نکرده بودم تا جوابی براش داشته باشم.

    ما خیلی راحت یه چیزی رو میپذیریم.

    مثل اخباری که همیشه توی گوشمون میکردن و هیچوقت دنبال این نبودیم که بفهمیم حقیقت داره یا نه و گزینه راحتتر رو انتخاب میکردیم که اونم قبول کردن یا رد کردن بدون دلیلش بود.

    خیلی کنجکاو شدم ببینم این صحبت به کجا میرسه و برای همین نوشتمش.

    دوستتون دارم و سپاسگذارم از شما که دستی از دستان خوب خداوند هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سمیه شجری گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    ممنون از استاد عزیز که حرفاتون انقدر منو به سمت هدایتی که میخوام پیش میبره و انقدر موشکافه وجود ما و افکار ما رو تحلیل میکنه

    – یکی از خواب هایی که من از کودکی تا الان زیاد دیدم این هست که پشت فرمون یک ماشینم و توی یک سربالایی نتونستم ماشین رو کنترل کنم و ماشین توی سراشیبی میفته

    – و یکی دیگه از خواب های من این هست که با سرعت زیادی نسبت بهزبقیه عابرا می تونم راه برم

    امیدوارم خدا منو و بقیه دوستان رو در مسیر اگاهی قرار بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    محمدحسین اکرمی گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان خدارا شاکرم که باز هم فرصتی در اختیارم قرار داد تا یکی دیگه از فایل‌های استاد عزیزم رو گوش کنم و آگاهی کسب کنم و در زندگیم به کار ببرم .

    ممنون از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز که این فایل ها رو در اختیار ما قرار میدهند تا ازشون استفاده کنیم و روز به روز پیشرفت کنیم .

    یکی از الگوهای تکرار شونده من این هست که همیشه باورم این هست که وقتی خوشحالم و شادم یه مسئله ای پیش میاد که سریع ناراحت میشم و حالم بده میشه و این باور رو دارم که خیلی‌ نباید خوشحال بشی و یا خیلی نباید ناراحت بشی .

    یکی دیگه از الگوهای تکرار شونده ای که دارم این هست که نمیتونم حرفم رو ثابت کنم و منظورم رو برسونم و ترجیح میدم سکوت کنم .

    یکی دیگه از الگوهای تکرار شونده این هست که همیشه وقتی برنامه ریزی میکنم و برنامه هام رو مینویسم و به خودم تعهد می‌دهم که اجرا کنم یه مسئله و یا مشکلی پیش میاد که نمیتونم برنامه هام رو اجرا کنم و بعدش از خودم ناراحت میشم که چرا اراده قوی ندارم .

    در مورد خواب و الگوهای تکرار شونده من زیاد خواب نمی‌بینم و یا خیلی یادم نمی‌مونه ولی یکی از عمده ترین خواب هایی که می‌دیدم این بود که همیشه از جایی می افتم جوری که وقتی بیدار میشدم پاهام می‌گرفت انگار که واقعا از بلندی افتادم و بعد خوابم نمی‌برد یا به سختی می‌خوابیدم.

    یکی دیگه از خواب هایی که یادمه این هست که همیشه وقتی کار خاصی یا برنامه خاصی دارم که همراه با استرس هست خوابش رو میبینم .

    همیشه سلامت و شاد و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سید علی رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1003 روز

    سلام سلام سلام

    ی مدت بود کامنت نزاشته بودم واقعا دلم تنگ شده بود

    بریم سر وقت سوال این فایل زیبا

    به شخصه واقعا به این موضوع تاحالا فکر نکرده بودم که تو خواب الگویی داشته باشم

    ولی حین دیدن فایل یاد اوری کردم به خودم فایل هارو و ی چیز خیلی عجیب که تاحالا از دیدم پنهان بود به نظرم اومد

    من تو 90٪خوابام ی موضوعی دارم که نمیخوام بقیه بفهمن و همیشه تو خوابام استرس این دارم که بقیه بفهمن و در کل خواب ارومی نداشتم با این قضایا

    وقتی بیشتر درموردش فکر کردم دیدم بله کار باور های خودمه من حرف مردم برام مهمه انقدر مهم که داره توی خوابام تکرار میشه اینو قبلا هم میدونستم ولی نه در این حد

    تصمیم دارم دوره عزت نفس استاد خریداری کنم و روی این بخش. از شخصیتم بیشتر کار کنم

    براتون بهترین هارو ارزومندم

    وقتتون به خیر. و خوشی

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    کیمیا گفته:
    مدت عضویت: 836 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان خوش سخن و تمام دوستای خوبم

    خیلی خیلی این سوال برام جالب بود

    من چه خوابی دیدم که برام تکرار شده باشه؟

    جالبه استاد برا اولین بار نمیتونم هیچ جوابی به سوالی که ازم میپرسین بدم…

    خیلی خیلی فکر کردم اما از وقتی که یادم میاد.توی این 21سال عمری که زندگی کردم شاید روی هم رفته 20بار خواب دیده باشم…یعنی خیلی خیلی کم.شاید سال یکی دو بار…

    همون تعداد اندک خوابم هم اصولا به شدت تخیلی و بی سر و ته مثلا خواب شهاب سنگ و آسمونی که ازش آتیش میباره و فرار کردن توی یه مجتمعی که پر از ساختمونای بلند تا آسمونه و این چیزاست.

    کلا فکر کنم تا جایی که یادمه سه تا خواب درست و درمون دیدم که با ذهن منطقی جور در میاد.اونا هم ربطی به هم نداشتن فقط توی دوتای اخری یه موضوعی مشترک بود.

    حدود دو سال پیش خواب دیدم توی جنگلی هستم که رودخونه از وسطش جاریه و بسیار زیباست اما با سرعت دارم فرار میکنم و یه عالمه مار خیلی سریع و با فاصله کم دارن دنبالم میان.

    این دوتا خواب اخیرم که توی همین دو ماه گذشته دیدم جفتش مربوط به یه آپارتمان متروکه بوده که فقط طبقه اخرش ساخته شده بود و مبله و شیک بود.و من توی آسانسور مدام بین طبقه ها در گردش بودم و هیچ جایی پیاده نمیشدم.

    اینم از خواب های من ولی اگر بخوام رو راست باشم چیزی نمیتونم ازشون دریافت کنم یا بفهمم.فکر میکنم واقعا از تخیل فعالمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    لیلا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 795 روز

    سلام ودرودخدمت استاد عباس منش گرامی وبه همه دوستان عزیزومحترم

    اول اینکه خیلی تشکر میکنم از استاد بزرگوار بخاطراینکه به ماکمک میکنن ک راه درست زندگی کردن رویادبگیریم من تاقبل آشنایی با سایت استاد خیلی زندگی روبراخودم سخت کرده بودمخصوصادرباره فایل الگو های تکرار شونده که متوجه شدم خیلی الگوی تکرار شونده دارم وازبقیه دیدم حالاهم میخام از خواب تکراریم براتون بنویسم ….

    درمورددیدن خواب من چندساله همش خواب دوران مدرسه رومیبینم وهمش سرکلاس درس نشستم یامیخاامتحان ازمون بگیرن یامیخااماده بشیم برای درس جدیدیااینکه به مدرسه دیرمیرسم استرس دارم اصلاوقتی این خوابومیبینم صبح ک بیدارمیشم حالم بدمیشه چون اصلادوس ندارم برگردم به30ساله پیش …اینم خواب من ممنونم از شما که وقت گذاشتید و مطالعه کردین…،️️️

    باتشکرازاستادعزیزم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ملیحه امامی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی

    سلام به مریم جون خودم که صدات ارامش بخش روح و روانم است

    سلام به خواهر و برادرهای فعالم

    استاد عزیزم راجب این سوالتون عرض کنم من قبل از این که با سایت شما اشنا بشم خیلی خواب میدیدم مثل پرت شدن از پله یا یه ادم وحشتناک که صورت دراز و چشمهای درشت و گوشهایی مثل میمون و دندانهایی مثل گراز داره منو تو خواب خفه میکنه ومن با گفتن کلمه بسم الله یا فرستادن صلوات از خواب میپرم ویا خواب میدیدم توی یک صحرای کویر دارم میدوم ولی به جایی نمیرسم که یکی منو پیدا کنه هر چه فریاد میزنم کسی صدامو نمیشنوه و وقتی نمیتونم نفس بکشم از خواب میپرم ولی از وقتی فایلای شما رو گوش میدم احساس ارامش خیلی زیادی دارم و بیشتر توی خواب میگم خدایا شکرت نمیدونم چرا؟

    ولی به هر چیزی که همون روز فکر میکنم شب تیکه هایی از اون فکرم میاد به خوابم ومن توی خواب از خدا سپاسگذاری میکنم و به محص این که میگم خدایا شکرت بیدار میشم چون به زبون میارم

    جالبه مگه نه خودم خندم میگیره خخخخ

    یه نکته دیگه اینه که خیلی فراموشکارم

    نمیدونم چرا هیچ حرفی یادم نمی مونه مثلا با تلفن صحبت می کنم یکی میگه بعد تلفن به فلانی زنگ بزن کارت داره یادم میره نمیدونم چرا در همه حالتا این طوریم یا به قصد خرید میرم بازار ولی یادم میره چی باید بخرم همیشه به بچه هام میسپارم که یادتون نره که من کجاها خرید دارم ایا شما هم این طوری هستید

    ممنونم که کامنت منو میخونید

    استاد عزیزم عاشق گوش دادن به فایلاتون هستم عاشق خوندن کامنتای بچه های فعالمون هستم خیلی از همه شماها ممنونم که هستید در پناه ایزد یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2498 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    الگوی تکراری خواب؟

    خوابی که من قبلا زیاد می دیدم خواب مار بود

    این خوابو زیاد میبینم که مار میخواد منو نیش بزنه یا گاز میگیره یا تعدادی مار منو احاطه کردن و …

    یا اینکه فرصت نیست و باید به جایی برسم یا کاری رو انجام بدم ولی اینقدر گیر و گور تو کارهام میفته که هی رسیدن به اون برنامه ها به تعویق میفته و من تحت فشار شدید هستم توی خواب و هر چی تلاش میکنم نمیرسم

    ولی کلا خوابهام زیاد یادم نمیمونه و این موارد چیزایی هستن که خیلی تکرار میشن توی خوابهام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1990 روز

    سلام بر استاد و همراهان عزیزم

    خداوندگارم را هزاران بار شاکرم که در این لحظه دارم در سایت فعالیت می کنم و قرار است اتفاقات بسیار زیبایی را به سوی خودم جذب کنم.

    استاد عزیزم، من از بچگی، از وقتی که یادم می آید خواب می بینم که دو تا نخ ابریشم فرش به هم برخورد می کنند و این احساس بدی به من می دهد، این فقط یک اتفاق ساده است ولی من وقتی این خواب را می بینم به اندازه ای می ترسم که انگار یک موجود عجیب و ترسناک دیده ام، هیچ چیز به اندازه این خواب نمی تواند من را بترساند.

    وقتی که داشتم به صحبت های شما گوش می کردم، خیلی فکر کردم و تقریبا متوجه منشا این خواب شدم، قبلا من با پدر و مادرم و خانواده عمویم در یک خانه زندگی می کردیم، خانواده عمویم فرش باف بودند و احتمالا وقتی کنار دار فرش بودم اتفاق بدی افتاده است و خوابم از آن اتفاق نشات می گیرد.

    خداوند عزیزم را هزاران بار، هزاران بار شاکرم که یکی دو سال بعد از این که با قانون و خصوصا استاد آشنا شدم خانه دار شدیم و تا به این لحظه این بزرگ ترین نعمتی است که در طول زندگی ام آن را جذب کرده ام، و بزرگ ترین عامل فعالیت من در سایت نیز هست، با فکر کردن به این نعمت است که انگیزه بسیار زیادی برای فعالیت در سایت پیدا می کنم. خدایا هزاران مرتبه شاکرت هستم.

    چیز دیگری که در رابطه با مسئله خواب دارم، این هست که در خواب به اصطلاح عامه بختک می گیرتم، یا به اصطلاح دیگر دچار فلج خواب می شوم، این مسئله حدود پنج سال است که دارد اتفاق می افتد و اخیرا معمولا یک روز در میان برایم رخ می دهد. این مسئله هم دو تا علت دارد، علت اول آن این است که وقتی در خانه قبلی بودیم یک شب دیوار قدیمی حیاط ریخت و به شدت ترسیدم، احتمالا این ترس ناگهاهانی هنوز در ذهنم حضور دارد. و دلیل دیگر آن که مطمئنم دلیل اصلیست خواب بعد از ظهر است، به طور قطع و یقین می دانم که هر وقت، بعد از ناهار یک چرت میزنم شب آن روز دچار فلج خواب می شوم. خداوند را هزاران بار شاکرم که حداقل دلیل این اتفاق را می دانم و دارم تلاش می کنم تا آن را درمان کنم.

    با تشکر از استاد و همراهان عزیزم که همچین فضای بسیار زیبایی درست کرده اند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: