پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 6 - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-17 06:13:342024-08-04 11:30:31پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 6شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم، مریم جان و دوستان هم فرکانسی
سوال: در روابط خودت با دیگران – خصوصاً روابط عاطفی – شما چه نقشی را بازی می کنید؟
جواب: استاد من معمولاً در گفت و گوهای دونفره یا بیشتر، اغلب اوقات بیشتر شنونده هستم تا اینکه خودم بخوام صحبت کنم، در گفت وگوهای دونفره اگر فرد داره در خصوص موضوعی صحبت میکنه که باب میل من نیست یا این طور بگم برطبق قوانین نیست و صحبت های عام مردمه، من معمولاً زیاد با طرف بحث نمیکنم و میگم با گفتن نظرم یا قانونی که وجود داره و برخلاف نظر او هست من که نمی توانم نظر فرد رو عوض کنم چون این باورشه و هیچ کس توانایی تغییر دیگری رو نداره و لااقلش اینه که تاییدش نمیکنم فقط به ظاهر دارم گوش میدم ولی از باطن سعی میکنم آگاهانه نشنوم تا بگذره، نمیدونمم کار درستی هست یا نه .
استاد من معمولاً احساس میکنم در صحبت ها فرد یا افراد نظرشون بر من غالب شده و من با اینکه میدونم برخلاف قانون هست نمیتونم چیزی بگم، احساس میکنم که احتمال داره به جروبحث کشیده بشه و من معمولاً از جروبحث فراری ام چون نمیتونم پابه پای فرد پیش برم، بنابراین بیشتر سکوت من از این بابت هست که سعی میکنم صحبت ها به این سمت کشیده نشه که از پسش برنیام.
استاد یک مورد هم که در جلسه دوم دوره عزت نفس متوجه شدم، وقتی که در خصوص آگاهی های دوره با خواهرم داشتیم صحبت میکردیم یک موردی رو خواهرم در خصوص روابط و الگوی تکرار شونده من اشاره کرد که من اصلا نمیدونستم وجود داره اینکه در ارتباط با افراد، در روابطم بعضاً خشک و خام هستم و راحت و روان با افراد رفتار نمیکنم البته اینا رو خواهرم بهم گفت که من اصلا نمیدونستم به این شکل عمل میکنم. باید بیشتر ذهنمو بررسی کنم ببینم که چطور و چرا این شکلی عمل می کنم.
استاد ما دوباره شروع کردیم به دوره کردن، دوره عزت نفس، در فایل ها یک چیزهایی میشنوم که اصلا قبلاً نشنیده بودم اصلاً انگار من این دوره رو نگذرونده بودم، انگار یه دوره جدیده، واقعاً وقتی مدار و فرکانس تغییر میکنه الهاماتی که توی فایل ها و دوره ها گفته شده انگار تازه دارم اینا رو میشنوم، خدارو شکر به خاطر وجود نازنین شما استاد عزیزم و مریم جان.
از خدا میخوام قدم هامو در این راه استوارتر کنه و ثابت قدم تر باشم.
در پناه خدا
از سال 94 که به طور اتفاقی یک ویدیو از شما در برنامه لاین دیدم به شدت جذبتون شدم
حضور شما استاد بی نظیر و مریم جان در زندگی ام بزرگترین نعمت برای من تا به الان بوده.
بارها به قولی رفتم دورهامو زدم بیراهه رفتم( اساتید دیگه با لحن و بیان متفاوت ، کتاب های متفرقه و …) و باز به بن بست خوردم و مدام تلنگری در ذهنم به من یادآوری میکرد فقط یک تایم به خودت زمان بده و با سایت استاد همراه شو به صورت تمرکزی روی خودت کار کن
فقط به تنها چیزی که به گذشته فکر میکنم اینه که نه توی این هشت سال که با استاد آشنا شدم
اگر 5 سال پیش با استاد همراه میشدم و کاری رو که الانشروع کردم رواون زمان انجام میدادم الان کدوم نقطه از دنیا و توی چه شرایطی بودم…
بگذریم
زمان برنمیگرده الان امیدوارانه برای رسیدن به خواسته هایی که 5 سال دیگه براشون برنامه ریختم و بدست آوردن تک تک خواسته ها و آرزوهام دارم تلاش میکنم و از روزی که شروع کردم تغییرات رو احساس کردم و دارم با لذت ادامه میدم
بسیار. سپاسگزارم استاد عباسمنش عزیزم و قدردان وجود و حضورتون در لحظه لحظه زندگیم هستم️
و اما پاسخم به پرسش این فایل شما:
من در روابطم بسیار نقش «ناجی» رو بازی میکردم که البته الان خیلی دارم کنترل میکنم
مدام در تلاش بودم که آگاهی هایی که بهشون دست پیدا میکنم رو به اطرافیانم انتقال بدم و با خوش بینی احساس خوبی پیدا میکردم که دارم زندگی دیگران را تحت تاثیر قرار میدم و کمکشون میکنم بیراهه نرن…
تا اینکه فهمیدم من تنها قادر به تغییر زندگی خودم هستم و نمیتونم عهدی رو خوشبخت یا بدبخت کنم
# سیستم یک اینه هست
بازتاب افکار و باورها و احساسات درونی ماست
هرکسی نتیجه اعمال خودش رو میبینه.
# ما با افکارمون وارد فرکانس های متفاوت میشیم کسی مقصر نیست.
و بیشتر مواقع نقش «قربانی »که احساس میکردم همه دارند از من سو استفاده میکنن در مسیر رسیدن به خواسته هاشون
در واقع همش میگفتم تا کارشون گیره با من ارتباطشون صمیمی میشه و مهربون میشن کارشون که حل بشه رفتارشون تغییر میکنه
عاشق سورپرایز کردن و خوشحالی دیگران هستم
گذشت زیادی دارم به شدت از زمان و انرژی خودم برای رفع نیازهای اطرافیانم میزنم و خواسته های دیگران در اولویت.
بیشترین چیزی که توی روابطم شنیدم که مهرنوش حساس …
سریع هر اتفاق ناخواسته ای که رخ میده احساس میکنم به من مربوط میشه و کلی نشخوار ذهنی پیدا میکنم تا ببینم از جانب من چه خطایی رخ داده که در بیشتر موارد ثابت شده که موضوع به من ربط نداره
( البته من فکر میکنم دلیلش رفتار مادرم در کودکی با من بوده که همه کارهارو انتظار داشت کمال و تمام انجام بدیم و اگر توی رابطه به مسئله ای میخوردیم انگشت اشاره رو به ما میگرفت که شما مقصرید … دقیقا نمیدونم ولی چنین حسی دارم)
که از کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس میاد
فعلا این موارد به ذهنم رسید
امیدوارم که مفید واقع بشه
ممنون از دوستانی که تجربیاتشون رو با ما به اشتراک میزارند و ممنون از استاد عباسمنش عزیز و مریم جان که وقت میزاند و مطالعه میکنن و فایل های بی نظیر برای آگاهی بیشتر ما تهیه میکنن
یک دنیا سپاسگزارم️️️
با سلام به همه عزیزان واستاد
در مورد سوال باید بگم که همه مطالبی که دوستان گفتن من داشتم همیشه از خودم می کندم وله دیگران می دادم همیشه ناجی بودم از هر نظر فکری پولی جایی رفتنی از کمک کردن در کار خونه تا آخر که منو دوست داشته باشند من خودمو لایق داشتن بهترینها نمی دونستم حتی وقتی روی دورها کار می کردم دوست داشتم این آگاهی هارو به اونها بگم اونا رشد کنند من همیشه تا خواسته قربانی بودم برای این که زندگیم نگه دارم من همیشه همرو درک میکردم ولی هیچ وقت دیگران منو درک نمی کردن من تازه فهمیدم که من اصلاً خودم دوست نداشتم من هر کاری می کردم بخاطر بچه همسر مادر خواهر واشنیان بود من اصلاً برای خودم زندگی نکردم آنقدر این احساس عدم لیاقت در من قوی بوده که هنوز بعد از چند سال گوش کردن به فایلها تازه دارم یکم می فهمم زندگیم از قبل بهتر شده ولی هنوز نتونستم فهمیدهاموعملی کنم من بعد چند سال گوش کردن فهمیدم که تا وقتی مظلومی نباشه ظالمی هم نیست خدارو سپاسگزارم پارس هدایت می طلبم پدر همه عمور خودمو مقصر می دونن وکلا که فهمیدم خودم بودم به فکر راه حل میکردم و خدا کمکم می کنه با سپاس فراوان
به نام خداوبایادخدا.سلام به استادعزیزم وهمه دوستان.نقش من در زندگی که الان توش هستم نقش یه ادمیه که همه کار تو این زندگی انجام میده که زندگی خودش وخوانوادش بهتر باشه ولی اون رفتاری باید روباهاش ندارن.من باپسرم با پدرمادرم زندگی میکنم وهمینکه من زندگی مستقلی براخودم ندارم باعث میش فک کنم سربارشونم احساس زیادی بودن دارم بعضی موقعه ها بااینکه تمام کارای خونه روانجام میدم وبا درامد کمی هم که از قالی بافی دارم سعی میکنم خیلی از چیزایی که توخونه لازمه روبخرم وهرکاری میگن وانجام بدم بازم بعضی وقتا رفتارشون جوریه که فک میکنم من سربار خانواده مم وبه خلطر حضورمن وپسرم دارن اذیت میشن.من همیشه دوسداشتم به بقیه کمک کنم وحتی در زمانی که باهمسرم زندگی میکردیم سعی میکردم تمام کارای که همسرم ومادرش دارن روانجام بدم،واگر یه روز نمیرسدم انجام بدم برخوردی نامناسب باهام میکردن که چراتواین کارو انجام ندادی
یعنی این شده بود جزو وظایفم ،ولی اصلا اون کارایی که میکردم وظیفه من نبود.والانم توخونواده ی خودم دقیقا همین موضوع داره تکرارمیشه و این وسط من نقش قربانی بودن بهم دست میده.ممنونم ازشما استابه خاطراین سولات که باعث میشه به رفتارهامون فک کنیم.درپناه الله.عاشقتونم.
سلام خدمت استاد نازنینم و مریم خانم
نقشهایی که من بازی کردم
نقش قربانی که هنوز که هنوزه نتوانستم کامل از وجودم حذف کنم فک میکردم بادوره عزت نفس که گذراندم کامل حذف شده ولی با این فایل استاد وقتی فک کردم دیدم وقتی من از اتفاقات بد زندگی تو جر و بحث با همسرم صحبت میکنم اشکم ناخودآگاه پایین میاد و همیشه بخاطر این کار خودم را سرزنش میکردم و الان پی بردم علت گریه ام فقط بخاطر این حس قربانی هست که هنوز اگر هم کم شده ولی در وجودم هست حالا که فهمیدم لیزری روش تمرکز میکنم تا کامل پاکش کنم دوم حس لیاقت در من خیلی کم هست که با دوره عزت نفس روش کار کردم بهتر شده و نه گفتن برام راحت شده الویت خودم هستم ولی هنوز جای کار زیاد داره نقش کنترل گر داشتم که این را کامل از وجودم با دوره عزت نفس پاک کردم و نقش اینکه همیشه از خودم کندم و دادم و بازم همسرم ازم طلبکار استو این نقش را یه مدتی هست با دوره عشق و مودت دارم کار میکنم
استاد هزاران مرتبه شکر که مرا خداوند مهربانم به سوی شما هدایت کرد
درود بر استاد عباسمنش و بانو شایسته
قبل از پاسخ دادن به سوال استاد لازم هست به مقدمه ای اشاره کنم از آموزه های استاد گرانمایه :
« من برای پیشرفت خودم تو معدن بیل نزدم بلکه کار فکری و ذهنی انجام دادم و قطعا کار ذهنی از بیل زدن مشکل تره »
اوایل آشنایی با اسناد این جمله برام خیلی سنگین بود و پیش خودم می گفتم آدم میشینه یه گوشه و رو ذهن خودش کار میکنه. ولی پای عمل که اومد وسط دیدم واووو واقعا مرد عمل می خواد که کنترل ذهن انجام بدی.
این سلسله فایلها که استاد می ذارند، برای من نشون دهنده اینه که چقدر در لایه های درونی ذهنم باورهای مخرب وجود داره و سعی نکردم اونا رو دستکاری کنم.
و دلیل اصلی عدم دسترسی به اهداف و خواسته هام همین ترمزهای ذهنی است و باورهای مخرب.
بیش از هفت سال هست که با آموزه های استاد آشنا هستم و تقریبا روزی نبوده که یکی از کلیپ های صوتی یا تصویری استاد را نبینم !! و تقریبا کل فایلهای هدیه استاد را صدها بار گوش دادم !!
ولی قسمت درام ماجرا اینه که الان حتی توانایی خرید یکی از ارزان ترین دوره های استاد را ندارم. !!!!
شاید بپرسید چرا ؟!
یکی از دلایل در پاسخ به همین سوال اساسی نهفته است که من بسیار متعصبانه دنبال بهتر کردن شرایط دیگران بودم تا خودم.
همیشه نقش حامی و امدادگر را برای اطرافیانم را داشتم و انگار شده بودم امدادگر بقیه. و به شدت روی این دیدگاه پافشاری می کردم.
این روحیه امدادگری در من به شدت اوج گرفت تا حدی که بجای استفاده از آموزه های زندگی ساز استاد که انصافا در همه زمینه های زندگی می تونه موثر باشه، اونها را برای دیگران ساعت ها غرغره می کردم.
حیف همه سالهایی که ندانسته به فکر تغییر دیگران بودم و فکر می کردم می توانم زندگی شان را تغییر دهم. حال آنکه وضعیت خودم در روابط آش و لاش بود.
به تلنگر ها و پس گردنی ها و تو در و دیوار زدن های جهان اعتنا نکردم و تضاد های بوجود آمده را نادیده گرفتم تا اینکه جهان جوری چک و لگد به من زد که متلاشی شدم و تقریبا با جارو و خاک انداز جمع شدم.
الان چند ماهی است که مثل بچه آدم نشستم خونه و دارم خودم رو از نو می سازم.چون باور های مخرب زیادی تو وجودم جمع شده دارم روی خودم کار می کنم. به حدی که دیگه این اواخر دست به هر کاری میزدم ، اصلا نیاز به صبر کردن برای نتیجه نداشت و سریعا اثار تخریب نمایان می شد.
به امید الله و با خواندن کامنت های این سایت و عمل به آموزه های استاد دارم پیش میرم. و این افشاگری و رد پا رو از خودم بجا گذاشتم که بدونم از کجاها زخم خوردم.
دوستتون دارم
در پناه الله یکتا باشید
استاد عزیزم سلام. بسیاااار ممنون از این همه راهکار برای خودشناسی مان. استاد عزیز با اینکه سالها است که با شما و دوره ها و آموزه هاتون در حال خودسازی هستم، اما باورتون نمیشه که استاد به یکسری مسایل تازه دارم آشنا میشم. مخصوصا پیدا کردن باورهام در مورد روابط که چرا با این همه تلاش و آموزش دیدن در این موضوع، باز پاشنه های آشیل فراوان دارم. اینکه اصلا این سال ها خودم رو لایق یک زندگی زناشویی عاااالی ندانسته ام. اینکه با اتفاق تضاد عاطفی که با شما آشنا شدم و نقطه عطف زندگی ام بود، اما دیگر خودم رو لایق یک زندگی زناشویی عااالی نمیدونستم. به زبانی دیگر حتی دیگه وقتی یک زندگی عالی رو که میدیدم، اصلا خوشم نمیآمد و زیاد بهش توجه نمیکردم. دیگه باور وجود یک زندگی زناشویی عالی رو نداشتم. اما با این آموزه های اخبرتون که در فایل ها در حال گذاشتن هستین، کلی درس جدید گرفته ام. در حال تلاش برای ایجاد باورهای عالی در زمینه روابط هستم. دایم مینویسم که چه زندگی را میخواهم. ممنون استاد عزیزم. ممنون
حالا پاسخ به سوال این جلسه:
استاد سیمای قبل از آشنایی با آموزه های شما، تقریبا تمام این ویژگی هایی که به عنوان مثال فرمودید را به فراوان، داشته . اما به لطف خدا و با عمل کردن به آگاهی هایی که از آموزه های شما دریافت کردم، هر روز و هر روز این ها کمتر و کمتر شد.
اما این موضوع که از بحث و دعوا و داد و بیداد فراری هستم و تا حدودی صلح طلب هستم و در خیلی جاها به دنبال ایجاد آرامشم. سکوت میکنم و سعی میکنم که در جاهایی که کار به دعوا میکشه، دعوا رو با سکوت جمعش کنم. یعنی اجازه میدم اون فرد تمام حرف هاش رو بزنه و من فقط سکوت میکنم و سعی به ترک اون محیط. خیلی جاها از این خصلت خود ضربه خورده ام. بعدا این جو آرام میشه به سختی میتونم ناراحتی ام را بیان کنم و از آنجایی که از قهر ماندن بدم میاید، شروع میکنم به ادامه زندگی. ولی یه چیز رو میدونم که خودم هستم که دارم این شرایط را خلق میکنم و این از خودم میآید. از افکارم، از باورهام ….. و این موضوع که بتونم باورهام رو تغییر بدم، کلی این مسایلم حل خواهد شد. به امید خدا که به زودی بیام و از نتایج عالی ترم در این زمینه بگم.
ممنون استاد عزیزم.
در پناه خالق خوبی ها
شیما
سلامممم استاد عزیزم عاشقتم استاد گلم ارزوی بهترین هارو برات دارم .
من در این مورد الگوی که در خودم دیدم و بعد این فایل و بقیه فایلهای شما در مورد الگوهای تکرار شونده ام بهش رسیدم این بود . که من چندین بار پیش آمده بود برام در رابطه عاطفی بهم خیانت میشد هربار به طریقی و هربار بدتر از دفه قبل و واضح تر و شدید تر تا اینکه به جای رسید که من تصمیم گرفتم و دوس نداشتم باهیچکس رابطه عاطفی داشته باشم و بعد از فک کردن این مدت واقعا پیدا کردم من خیلی فیلمهای خیانت میدیدم و خودمم بارها با کسای رابطه داشتم که خیانت حساب میشد و دوس داشتم اینجور رابطه هارو مثلا با زن متاهل یا امثال اون … ولی از وقتی باورهامو درس کردم رابطه درست دارم و هیچوقت سعی نمیکنم وارد همچین رابطه های بشم وفیلمهای خیانت ببینم و شکر خدا الا با کسای که هستم واقعا اونا هم رابطه درستی با من دارن و خیلی پاک و وفادارنه باهام رابطه دارن و خیلی خیلییی بابت این موضوع احساس خوشحالی دارم خیلی لذت میبرم و رابطه هام خیلی باکیفیت و جذاب شدن نسبت به قبل .
بازم بی نهایت سپاسگزارم استاد خوبم عاشقانه دوست دارم و هر روز و هرشب دنبال کننده شمام و صحبتهای شما. بسیار از خدای خودم ممنونم که انسان ارزشمندی مثل شمارو وارد زندگی من کرد
سلام به استاد و دوستان عزیزم من در روابطم مخصوصا رابطه عاطفیم چه نقشی دارم .اول اینکه مچکرم که باعث میشد ما به خودمون و نقش خودمون فکر کنیم و بفهمیم داریم چجوری پیش میریم من در روابط عاطفیم دوسدارم همیشه همه چی عالی باشه و وقتی که مشکلی پیش میاد متاسفانه خیلی به هم میریزم و اینکه توی روابطم همیشه انتظار دارم خیلی بهم اهمیت داده بشه از همه لحاظ و وقتی که کم اهمیتی ببینم حسابی به هم میریزم البته خداروشکر از وقتی روی خودم کار میکنم و با استاد آشنا شدم خیلی از هر لحاظ بهتر شدم ولی باز الگوهای تکراری توی روابطم هست که خیلی مشکل به وجود میارن مثل همینکه باید از هر لحاظ اهمیت ببینم و همیشه این مشکل رو داشتم که اونجوری که باید بهم اهمیت داده نمیشه و تا حدودی هم زورگو هستم توی روابطم و اونجوری که من دوسدارم باید باشه مچکرم بابت تمام آموزشهایی که به ما میدید
به نام خدای زیبا مهربون ودوست داشتنی .سلام به نابترین استاد دنیا ،مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام در این بهشت زیبا.خدا رو هزاران مرتبه شکر بابت آگاهی های نابی که این روزها با دوره ی کشف قوانین زندگی خدای مهربون برقلب نازنین استاد عزیزم جاری می کنه وایمان دارم این همزمانی به دلیل فرکانس ها ودرخواست های عمیق من ودوستان نابم که عمیقا داریم روی بهبود شخصیت خودمون کار کنیم هست که در بهترین زمان این آگاهی ها در اختیار ما گذاشته میشه .در حالی این کامنت رو می نویسم که عشق ناب الهی رو در لحظه لحظه ی زندگیم عمیقا حس می کنم این روزها عمیقا خودمو تحسین می کنم به خاطر تعهد بالایی که از روز اولی که تو این سایت بهشتی عضو شدم و کلمه کلمه صحبت های استاد رو وحی منزل دونستم وانصافا خیلی خوب روی خودم کار کردم . استاد عزیزم ایمان دارم کامنتم رو می خونی .اومدم اینجا برات بنویسم که به لطف الهی وآگاهی های نابی که از زبان شما جاری شد چه بهشتی برای خودم ساختم .من 3 سال پیش با توجه به تضاد عاطفی که داشتم به این مسیر هدایت شدم .زندگی مشترک قبلی مو از جهنم به بهشت تبدیلش کردم وروزی با توجه به الهاماتی که با کار کردن دوره ی 12 قدم بهم شد .متوجه شدم باید ابراهیم وار همه چیز رو رها کنم ومهاجرت کنم .اونقدر زیبا وراحت جهان من رو از دوتا پسرم وهمسرم جدا کرد که شبیه معجزه بود .من فهمیدم 23 سال زندگی مشترکم فقط شرک و وابستگی بود وطبق آموزه های 12 قدم من فقط ظلم به خود داشتم .این روزها تمرکزی دارم دوره ی کشف قوانین وعزت نفس وعشق ومودت رو کار می کنم .ووقتی این فایلهای رایگان در رابطه با الگوهای تکرار شونده رو سایت میاد بال درمیارم .چون دارم عمیقا متوجه ترمز هام تو روابطم میشم .چقدر به خودشناسی عمیقی می رسم وبا هر ترمزی که پیدا می کنم ومنطقیش می کنم جهان سریع پاسخ میده .من متوجه شدم من نقش حامی عاطفی ومالی رو تو طول زندگیم داشتم ووقتی تونستم روی عزت نفسم کار کنم وشخصیتم رو بهبود بدم جهان برام مسیرم رو آسون کرد .با این حال متوجه الگوی تکرار شونده در روابطم شدم ودارم باورهای توحیدی مناسب رو تو ذهنم نهادینه می کنم وایمان دارم وقتی سمت خودم رو به خوبی درست کنم جهان سمتش که آماده س رو وارد زندگیم می کنه .استاد عزیزم عاشقانه دوستت دارم که هر روز داری الماس های نابی رو به ما نشون میدی وخودت به الماس های نابتری هدایت میشی .گوارای وجودتون این همه ثروت ،عشق،زیبایی وفراوانی که با عزیزدلتون تجربه می کنید .