پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7

توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است. 

بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)

لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.


و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “

سوال:

چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟ 
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
  • من انجام کارهای ضروری‌ام را مرتب به تعویق می‌اندازم
  • من همیشه کارهایم را در آخرین لحظه انجام می‌دهم
  • من در مدیریت پول هر بار همان اشتباه را تکرار می‌کنم
  • من همیشه غذای نامناسب می‌خورم با اینکه هر بار از این کار ضربه می‌خورم
  • من جایی که باید حرفم را بزنم و نظراتم را بیان کنم،همیشه سکوت می‌کنم با اینکه بارها از این اشتباه ضربه خورده‌ام
و…
نکته: در فایل صوتی و تصویری، مثالهای بیشتر با جزئیات توضیح داده شده تا مفهوم سوال را بهتر درک کنید و پاسخ‌های دقیق‌تری برای این سوال بنویسید
توضیحات استاد عباس منش پیرامون این سوال را در فایل صوتی یا تصویری بشنوید. سپس پاسخ خود به این سوال را در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مجید مرادی» در این صفحه: 1
  1. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3449 روز

    سلام به همه امیدوارم عالی باشید

    قبل از هر چیزی ایو بگم که

    مثل همیشه میگم اینا برداشت های با علم الان من و قرار نیس الزاما درست باشه

    سوره ی هود آیه 108

    وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّهِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ ۖ عَطَاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ ‎﴿١٠٨﴾‏

    و اما کسانی که نیکبخت شده‌اند، تا آسمانها و زمین برجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد. [که این‌] بخششی است که بریدنی نیست. (108)

    خیلی ساده نمیدونم دیگه خدا باید چه جوری بگه که ما انسان ها باور کنیم

    قشنگ گفته اونی که خوشبخته توی این دنیا اون دنیا هم جاش توی بهشته

    قبل از اینکه بیام اینجا اینو بنویسم گفتم بذار برم ببینم مفسر ها هم همین برداشت منو از این آیه داشتن؟

    اینقدر چرند کردن توی ذهن ما که این قرآن فقط میخاد بگه

    بیچاره تون میکنم ال میکنم بل میکنم که

    اصن این همه توش خوب گفته

    این همه توش از پیشرفت سعادتمندی ثروتمندی گفته

    چون داریم قرآن با عینک منفی میخونیم اینا رو اصن نمیبینیم

    رفتم سراغ تفسیرها

    به خودم گفتم اگه یه تاییدیه بگیرم حله

    هرچند خیلی هم برام مهم نبود ولی فوضولیم گل کرده بود

    رفتم خوردم به یه حدیث خفن از پیامبر

    ببین پیامبر چی گفته حالا:

    چهار چیز از اسباب سعادت و چهار چیز از اسباب شقاوت است اما آن چهار چیز که از اسباب سعادت است: همسر صالح، خانه وسیع، همسایه شایسته و مرکب خوب است.

    و چهار چیز که از اسباب شقاوت است: همسایه بد و همسر بد و خانه تنگ و مرکب بد است

    وای خدا من اصن خندم گرفته

    ببین من استناد هیچ وقت به حدیث نمیکنم

    ولی این حدیث  با قرآن تطابق داره

    خیلی قشنگ پیامبر گفته که

    چهار تا چیز که باعث سعادت میشه

    اول خونه بزرگ و مرک خوبه یعنی ثروت

    بعد همسر صالح یعنی روابط خوب

    و بعد همسایه خوبه بازم یعنی روابط خوب

    یعنی قشنگ تطابق داره با انعمت علیهم شدن

    خییییییلیییی حال کردم

    این همه من قرآنو میخوندم

    به این آیه که قبلا میرسیدم میگفتم ک خدا اینجوری گفته برای اینکه مثلا اونا با نکبت توی این دنیا زندگی کردن داره اون دنیا رو میگه که خوشبخت شدن

    یه بار فک نکردم نکنه من دارم قرآنو با دید بد میخونم

    و ثمره اشم شد آیه امشب

    این همون مصداق انعمت علیهم شدن

    چیز عجیب و غریبی نیس

    ما دو تا قرآن نداریم

    توی قرآن تضاد و حرف متضادی نداریم

    همه چیز عین آینه شفافه

    و خیلی خوشگل خدا گفته که این دنیا اگه توی خوشبختی زندگی کنی اون دنیا هم میترکونی

    این دنیات اگه جهنم باشه آخرتتم قطعا جهنمه

    فقط از لقظ سعی و شقی استفاده کرده

    خیلی شیک و مجلسی

    آیه نوزده سوره یوسف

    وَجَاءَتْ سَیَّارَهٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ ۖ قَالَ یَا بُشْرَىٰ هَٰذَا غُلَامٌ ۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَهً ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَعْمَلُونَ ‎﴿١٩﴾

    و کاروانی آمد. پس آب‌آور خود را فرستادند. و دلوش را انداخت. گفت: «مژده! این یک پسر است!» و او را چون کالایی پنهان داشتند. و خدا به آنچه می‌کردند دانا بود. (19)

    این آیه خیییلیی خوب بود

    ببین اینجا یه عملی اتفاق افتاده

    و خیلی خوشگل اصن انگار این سوره یوسف رو اگه بخام  یه ویژگی از خدا رو توش بیان کنم میگم قدرت خدا

    چنتا موضوع

    اول

    حال دل یوسف حال خوبیه

    ببین زمانی که آدم تا یه حدی موفق میشه

    یه احساسی توی دلش شکل میگیره که انگار با خدا آشتی میکنه

    خیلی از ماها که زندگی معمولی داریم ممکن درآمد خوبی هم داشته باشیم

    ولی به موفقیت گیم چنجر نرسیدیم خیلی هامون

    یعنی موفقیت که چشماهاتو تا یه حدی گرد کنه

    مثلا فک کن بهترین شدن توی شهر خودت جوری که مثلا به درآمد ماهانه 50 هزار دلار برسی در ماه

    و همین باعث شده که احساس کنیم خدا انگار خدای خیلی خوبی نیس

    لااقل برای من که بچه به شدت مذهبی بودم که انواع اقسام نماز شب و روز میخوندم

    به شیوه های مختلف سعی میکردم به خدا وصل بشم از سن هیجده سالگی به بعد

    احساس کردم منم یه آدم معمولی ام

    خدا لطف ویژه ای به من نداشته

    و همین باعث شد که با خدا قهر کنم

    انگار ازش دلخور باشم

    که منی که بنده ی خوبی بودم برات چرا باهام در افتادی؟

    میدونم همه ی اینا اشتباهه

    ولی توی ذهن خیلی از ماها خدا این شکلیه

    تا موفقیت چشم گیر پیدا نکنی انگار این خدا توی ذهنت خیلی خودشو نشون نمیده

    مثلا برای من به لطف خدا روابط خوبی دارم

    زندگی خوبی دارم

    درآمد عالی نه

    ولی پیشرفت کردم نسبت به قبل

    ولی هنوزم اون احساس که با خدا آشتی کنم توی دلم نمیتونم شکل بدم

    چون اون احساس خیلی سنگینه

    و جالبیش اینجاس برای مایی که بچه مذهبی بودیم اگه این احساس شکل بگیره

    دیگه اصن توی سراشیبی میوفتیما

    یعنی میشیم عباس برزگر

    اونم دقیقا با همین حال بوده

    تا اینکه ششصدتا توریست رو میبره گردش

    و بعدش رییس جمهور بهش جایزه میده

    به رییس جمهور میگه من بفرس برم آلمان میخام ازشون چیز یاد بگیرم

    اونم به جای هفده سکه اینو میفرسته آلمان

    و اونجا باز هدایت میشه به یه دهکده گردشگری که خیلی پیش روستاهای ما آپشن خاصی نداشته

    یعنی ساده بود

    چهار تا خوک داشتنا

    گربه و الاغ

    و از سرتاسر دنیا میومدن برای دیدن اینا

    عباس برزگر میگه من دیدم ما هزاریم ولی از هزار بودنمون استفاده نکردیم

    ولی اینا پیش ما یک هستن ولی از همون یک بودنشون کامل استفاده کردن

    اینجاس ک دلش میشکنه

    اینجاس که میبینه در مورد خدا بد قضاوت کرده

    به خدا تهمت ناروا زده

    اینجاس که با خدا آشتی میکنه

    میگه خدایا تو این همه کنار من نعمت گذاشته بودی ولی من ندیدمشون

    تو وسایل ثروتمند شدنو کنار دستم گذاشته بودی ولی من ندیدمشون

    دیگه بنده ی خوبی میشه

    دیگه خدا رو خوب میبینه

    کی تونس دیدشو نسبت به خدا عوض کنه

    زمانی تونس که به موفقیت رسیده بود

    هنوز عباس میلیارد دلاری ثروت نداشت

    هنوز عباسو همه دنیا نمیشناختن

    هنوز نمیتونس برای یه مستند یک میلیون دلار از رسانه های خارجی پول بگیره

    ولی به اندازه ی خودش موفق شده بود

    و اونجاس که تازه دلش میشکنه

    و معلوم اون حال خوب الان تبدیلش کرده به میلیاردر دلاری

    و از اونجاس که عباس برزگر دیگه پرت میشه به سمت خواسته هاش

    در حدی که اگه الان سیاه چادرهای عشایریش راه بیوفته

    همون ایده ماشین زمانش

    بنا به پیش بینی اقتصاد دانهای ایران

    درآمدش از درآمد نفت ایران هم بیشتر میشه

    یعنی سالانه بیش از 54 میلیارد دلار میتونه درآمد داشته باشه اونم توی ایران

    اینو من نمیگم سایت های اقتصادی کلان نوشتن میتونید برید بخونید

    اما سوره یوسف

    دلیل اینکه این آیه رو دوس داشتم

    اینه که جای جای این آیه انگار خدا همه چیو چیده

    اصن عجیب و غریب

    ببین اونجایی که مادر موسی بچه اشو میندازه توی آب قبول کن خیلیییی قدرت خدا بوده که اینجوری اونو میبره توی قصر فرعون

    فک کن تو از ترس یه ستمگری بچه اتو میندازی توی رودخونه

    بعد آب صاف میبره بچه اتو تازه توی دل فرعون

    یعنی همونی که اگه بچه اتو ببینه درجا سرشو میبره

    یعنی تو اومدی یه کاری کنی که گوشتو از جلو گربه دور کنی

    خدا صاف میبره گوشتو میندازه جلو گربه

    ببین چه قدر ایمان میخاد که هیچی نگی

    یعنی همه فک میکنن کار اصلی رو اونجایی مادر موسی کرد که

    بچه رو انداخت توی آب

    اتفاقا برعکس

    کار اصلی اونجایی بود که بچه میاد زیر دست فرعون و مادرش اگه اشتباه نکنم میبینتش

    و از وحشت نزدیکه که بندازه خودشو وسط

    ولی خدا دلشو آروم میکنه

    ببین چه قدر این خدا قدرت داره

    مث این میمونه که مرغ ماهی خوار

    یه ماهی رو ببره خودش بزرگش کنه

    فک کن

    اونی که زاتش کشت و کشتاره

    و همه ی بچه ها رو سر به نیس میکنه

    مهر این بچه رو خدا به دلش میندازه

    اینجوری خدا زور داره

    چه قدر ما خدا رو کوچیک میبینیم آخه

    هرچی میخام برم سراغ داستان حضرت یوسف نمیشه!!!

    چیزی که توی این آیه دوس داشتم این بود که توی این آیه

    اینا میندازن اون ظرف آبشونو توی چاه

    و یوسفو میکشن بیرون

    به ولله هرکی جای یوسف بود میگفت دیگه تموم شدددد

    بیچاره شدم

    ببین دیگه بدترین اتفاق ممکن افتاد

    یعنی ما فک میکنیم که حفظ شرایط موجود برای ما بهترین حالته

    در صورتی که اگه یوسف نمیرفت مصر نهایتا جای پدرشو میگرفت

    میشد یه گوسفند چرون احتمالا یه زنم بهش میدادن تا آخر عمر باید اینجوری سر میکرد

    در صورتی که اعتماد میکنه به جریان

    به خدا اگه یوسف یه درصد میدونسه که قراره چی بشه!

    نمیدونس

    و ثمره اش چی میشه

    میره مصر میشه عزیز مصر

    مگه داشتیم اون موقع از این بالاتر

    مثل این میمونه یکی توی روستاهای فقیر نشین افغانستان باشه

    بعد یهو سر از لسانجلس در بیاره و تازه بشه یکی از ثروتمندترین های اونجا

    اینجوری بترکونه

    باز اینجا یه استپ بکنیم

    به نظرتون اگه همین امشب یکی بیاد ما رو بندازه توی چاه

    بعد یه سری آدم ناشناس بیان دنبالمون و یه گونی بکشن سرمون بندازن مارو عقب ماشین

    اون تایمی که عقب ماشینی چه واکنشی نشون میدی؟

    وحشت نمیکنی؟ داد نمیزنی؟

    فک کن یک درصد یه نفر بگه عزیزان راحت باشین گونی رو بکشین سرم

    اصن گونی من کو

    من میخام برم توش

    یالا

    به خدا اگه اصن بتونیم یه درصد ریلکس باشیم

    چرا

    چون چسبیدیم به اینجایی که هستیم

    چون ایمان نداریم

    ولی یوسف این شکلی نبود

    نمیگفت بابامو میخام ننه مو میخام

    بذارید برم پیش اونا

    اشک نمیریخت که ممکن منو ببرید یه جایی که وقتی برگردم دیگه مامان و بابام زنده نباشن

    اینجوری فک نمیکرد

    ببین چه قدر ماها بی ایمانیم

    خودمو میگم به ولله تک به تک این حرفا میومد توی ذهنم که کاش بیشتر از وجود بابا مامانم لذت برده بودم

    ولی یوسف اینجوری نبود

    با اینکه باباش پیامبر بود

    با اینک سوگولی قوم شون بود

    حالا

    آخر این آیه چی میگه

    میگه خدا میدونس دارن چی کار میکننن

    واییییی خدایا

    چی میگه این آخر کار خدا

    دیوانم میکنه

    خدا دانا بود به کاری که دارن انجام میدن

    یعنی خودش این داستانا رو چیده

    فک کن اومدن تو رو از تو چاه بردن دارن از مرز خارجت میکنن

    بعد خدا بهت بگه آروم باش من میدونم دارن اینا چی کار میکنن

    به خدا اگه آروم باشیم ماها

    یه درصد فک کن اعتماد کنیم

    حتی اگه پامون به آمریکا که هیچی

    پامون به مریخم برسه بازم میگیم جا قبلی بهتر بود

    دلم برای مامان و بابام تنگ شده

    باز بیا یه جور دیگه قصه رو بریم جلو

    فک کن

    الان یه مشکلی برات پیش میاد

    که تو فک میکنی ناخواسته اس

    مثلا من امروز با یکی از مشتری های اصلیم یه نیمچه جر و بحثم شد

    چه قدر اینجوری میتوم فک کنم که این  خیره آ

    این باعث میشه که تو از این خرده نونا دست برداری

    برسی به اون نونهای اصلی

    برسی به اون رزق های ب غیر الحساب

    اینا باعث میشه که تهش به اونجا برسه آآ

    خداییش من میتونم اینجوری فک کنم؟

    اونم مشتری که نصف درآمدم از اونه؟

    اگه اینقدر مرد باشم که اینجوری فک کنم

    خیلی کارم درسته

    اگه خیر ببینم این تضادها رو خیلییی کارم درسته

    برای همه ام همینجوری میتونه باشه

    خییلی خوب بود این آیه

    یکی از بهترین آنالیز هام از قرآن بود

    الان بعد از چن روز دارم میخونمش که نهاییش کنم به اسم دل نوشته پول با خدا  بذارم روی سایتم

    بازم که خوندم اصن واقعا کیف کردم واقعا لذت بردم که چی نوشتم

    یعنی اگه از بچگی یکی اومده بود اینجوری قرآنو برای من توضیح داده بود شاید خیلی از بد فهمی ها ساده تر حل میشد شاید خیلی نتایج بزرگتر ساده تر رخ میداد

    خدایا شکرت

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای: