پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    باسلام و احترام به استاد عزیزم

    سوال:

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    اشتباه من اینه تمرکزم رو از رشد خودم هی برمیدارم میخوام دیگران هدایت کنم و همیشه از این نقطه ضربه میخورم مخصوصا موقعی که میخوام هدایتگر همسر و فرزندانم باشم و کلی باعث ناراحتی و اونا و خودم میشه همیشه با خودم تکرار میکنم فرشته باید تمرکزت روی رشد خودت و درون خودت باشه کسی بیرون تو وجود نداره تو روی خودت کار کن دنیای بیرون تو تغییر میکنه اما بازم از دستم در میره رشته افکار درست و از مسیر خارج میشم

    خیلی دوست دارم این مورد در زندگی ام رعایت کنم اصلا کاری به عوامل بیرونی از افراد و شرایط نداشته باشم و روی خودم تمرکز کنم

    فکر کنم این الگوی من بخاطر ریشه ای نساختن این باورها که من خالق شرایط زندگی خودم هستم و بس.

    خدایا درک بهتری در عمل به ما عطا کن و مارا در این مسیر مارو ثابت قدم بگردان.

    ممنونم از استاد عزیزم بابت این آموزه های ارزشمند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    به نام خدای مهربانیها

    سلام به همه عزیزانم

    یکی از مواردی که میدونم اشتباه ولی مدام تکرارش میکنم اینه که نمیتونم بگم نه در مورد چیزهایی که نمیخوام .و با اینکه میدونم من نیازی به اون مثلا لباس ندارم ولی وقتی کسی بخواد به من لباسی رو بده با اینکه میدونم نمیپوشم و نمیخوام اما میگیرم و تشکر میکنم در صورتی که خود فرد مقابل میگه اگر نمیخوای بگو ولی من نمیتونم بگم نه.

    مورد بعدی مدیریت مالی هست که واقعا بلد نیستم و هرچی سعی میکنم پولم رو کنار بزارم و پس اندازی داشته باشم اما هیچ گاه نشده و بلاخره پولم خرج میشه به روش‌های مختلف

    اما چند مورد از مواردی که بیان کردید من رو یاد چند سال قبل خودم انداخت

    من چند سال پیش هر سریالی که بود میدیدم و پیگیر بودم و همچنین شبکه های اجتماعی زیاد بودم از تلگرام که تمام وقتم رو در تلگرام بودم و در کانالهای مختلف( که همین تلگرام باعث شد با شما آشنا بشم به لطف خدای مهربانم )و واتساپ و افراد مختلفی که باهاشون در ارتباط بودم اما با آشنا شدن با شما تمام افرادی که باعث میشدن در حال خوب نباشم رو حذف کردم در شبکه های اجتماعی که گاهی گله هم میکردن اما من تصمیم خودم رو گرفته بودم و بعد از افراد کلا تلگرام و واتساپ رو پاک کردم و خدارو شکر دور از هیاهوی خیالی اطرافیانم هستم

    در مورد بعدی نمیتونستم حقم بگیرم و صحبت کنم و اونچه که در دلم بود رو بگم اما به لطف خدای مهربون الان راحتر شدم و بهتر میتونم حرفهامو بزنم و توی خودم نریزم شکر خدا

    خدایا ما را هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    صالح گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز

    خدارو شکر میکنم تو این سایت عضو هستم

    و هر روز یک قدم هرچند کوچک در راستای

    بهبود شخصیتم و گسترش جهانم بر میدارم

    از خودم راضی ام

    شاید اهداف بزرگم هنوز تیک نخوردن

    اما احساس بدرد بخور نبودن ندارم

    میدونم اگه اهدافم هنوز تیک نخوردن از تنبلی نیس..

    در مورد اشتباهات تکراری باید بگم

    از وقتی وارد سایت شدم اشتباه تکراری زیاد نداشتم

    و همیشه سعی کردم از خطاهام درس بگیرم و تکرارشون نکنم نمیگم همیشه موفق بودم و هر اشتباه رو یک بار انجام دادم

    اما از قبلم خیلی بهترم

    تنها موضوعی که همیشه داره در من تکرار میشه

    ناتوانی در کنترل ذهن هست

    که اونم فکر نکنم اشتباه به حساب بیاد

    من تمام تلاشم رو میکنم که

    با عزت نفس

    شاد

    توحیدی

    و مثبت باشم

    اما باور های قبلی خیلی ریشه دارن

    و در طول روز خیلی راحت منو با خودشون همراه میکنن

    اما به محض اینکه اگاه میشم که رفتم تو جاده خاکی

    سریع خودم رو به مسیر برمیگردونم

    این تنها اشتباه منه

    و دارم به شدت روش کار میکنم

    که بتونم در تمام ساعات بیداریم

    شاد و خندان

    با عزت نفس و قوی

    توحیدی و با ایمان

    و با تقوا باشم

    هرچی به روزهای عضویتم تو سایت اضافه میشه دارم تواتا تر میشم در کنترل ذهن و میدونم قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

    هر چند مسیری که دارم طی میکنم بزرگ شدن

    فهمیدن

    تجربه خودم

    و احساساتی که تجربه میکنم تو این مسیر

    خودش یه دنیا نعمته

    خدایا شکرت

    خدایا ازت ممنونم

    خدایا متشکرم که صدای منو شنیدی و درخواستم جواب دادی و منو هدایت کردی

    از زندگی در این سیاره زیبا راضی ام اینو از اعماق قلبم میگم

    استاد عباسمنش عزیز همیشه در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشی..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    مریم بانو گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    به نام خدای مهربان عشق و معجزه و ثروت

    عجب سروی ،عجب ماهی

    عجب یاقوت و مرجانی

    عجب جسمی ،عجب عقلی

    عجب عشقی ،عجب جانی

    عجب لطف بهاری تو

    عجب میر شکاری تو

    در آن غمزه چه داری تو

    به زیر لب چه میخوانی ؟

    عجب حلوای قندی تو

    امیر بی گزندی تو

    عجب ماه بلندی تو ،که گردون را بگردانی

    تویی کامل منم ناقص

    تویی خالص منم مخلص

    عجب حلوای قندی تو

    امیر بی گزندی تو

    عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی

    مروح کن دل و جان را

    دل تنگ پریشان را

    گلستان ساز زندان را بر این ارواح زندانی

    سلام به خوشتیپ ترین و مهربان ترین استاد دنیا

    سلام به خانم شایسته عزیزم مهربان

    سلام به بچه های دوست داشتنی سایت

    استاد عزیزم در مورد الگوهای تکرار شونده اشتباه که گفتید ،من یه اشتباهی رو که اصلا دوست ندارم ولی تکرار میشه اینه که وقتی مهمونی یا عروسی دعوت میشم بهم مشروب تعارف میکنن نمیتونم نه بگم و میخورم .قبل از اینکه برم مثبت تو مسیر به خودم میگم اینبار هر چقدرم بهم تعارف کنن نمی‌خورم ،حتی تا یه جایی هم مقاومت میکنم ولی به خودم میام میبینم مست و پاتیل اومدم خونه .یه اشتباه دیگه هم دارم اونم اینه که هر وقت شرایط زندگی برام سخت میشه و نمیتونم تحمل کنم میرم پیش دعانویس ،همش به خودم میگم نه این بار دیگه نمی‌رم هر مشکلی هم که باشه خودم حلش میکنم ،بعد که یکم اوضاع برام سخت میشه میگم خوب بدبخت برو پیش اون دعانویس کارت سریع درست بشه اینهمه هم به خودت عذاب نده ،استاد جالب اینه وقتی هم میرم کارم سریع درست میشه .الان از 4شنبه همش دارم گریه میکنم و از خدا طلب بخشش کردم و هر چی دعا از اون دعا نویس داشتم پاره کردم و به خدا گفتم خدایا من اومدم سمتت دستم و ول نکن نزار اوضاع برام سخت بشه ،استاد به خودش قسم کلی باهاش صحبت کردم و گریه کردم .ازش کمک خواستم .تازه فهمیدم من برای خدا شریک قائل شدم . و به درگاهش توبه کردم .

    استاد عزیزم خیلی دوستتون دارم

    شما مریم عزیزم رو به خدای بزرگ و مهربان میسپارم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    من زمان هایی که باید نظر خود را بیان کنم همیشه سکوت می کنم و بعد از آن پشیمان می شوم که چرا نظر خود را بیان نکرده ام.

    من با این که می دانم صحبت کردن یا بحث کردن با افراد هیچ سودی ندارد و آن ها آن کار را که دوست دارند تکرار خواهند کرد باز هم همان کار را خواهم کرد و هنوز نتوانسته ام خودم را از بحث نکردن و توضیح و راهنمایی کردن کسی کنار بکشم.

    من همیشه هنگام خرید کردن بیش از حد خرید می کنم و بعد از آن عصبانی می شوم.

    من با این که می دانم نباید درباره نکات منفی افراد صحبت کنم اما همچنان به این کار ادامه می دهم.

    با اینکه چندین بار دیگران سر من کلاه گذاشته اند باز هم به راحتی به صحبت های آن ها اعتماد کرده و اصلا فکر نمی کنم هدف آنها سوء استفاده است.

    من با اینکه می دانم دلسوزی کردن به حال دیگران هیچ تاثیری ندارد اما برخی مواقع دوست دارم به آنها کمک کنم که باعث بحث و دعوا می شود.

    با اینکه می دانم شیرینی بسیار مضر است اما گاهی اوقات در رژیم غذایی خود قرار می دهم.

    با اینکه می دانم هیچ عامل بیرونی در رسیدن ما به اهداف هیچ نقشی ندارد با این حال باز هم در برخی موارد اشتباهات خود را به دیگران یا شرایط بیرونی نسبت می دهم.

    هنوز نمی توانیم کاملا تمرکز خود را بر روی اصل مسیله ای قرار دهیم و گاهی به حاشیه می رویم .

    جالب این که ما فکر می کردیم الگوی تکرار شونده به این شکل و به این زیادی نداریم و هنگامی که به فایلها گوش می کردیم و استاد تاکید داشتند که اتفاقاتی را که دایما تکرار می شود را بیابید و بدانید که ایراد در. باور های شما است و ابتدا بزرگترین و بدترین آنها را رفع کنید ما این کار را انجام داده آیم اما اکنون به لطف و محبت شما با پرسیدن این سوالات سلسله وار از خودمان به نکات زیاد و مهمی برخورد کرده ایم که توجهی به آنها و سعی در بهبود آن هم قاعدتاً نداشتیم. این سوالات چشمان ما را بیشتر باز کرد تا بدانیم هنوز در اول راه هستیم و باید به ریزترین و کوچکترین مسایل با دیدی جستجو گر نگاه کنیم و کلمه چرا را در انجام کارهایمان قرار دهیم.

    ممنون از این سوالات بسیار ارزشمند و هدفدار شما.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      سمانه علیزاده گفته:
      مدت عضویت: 780 روز

      سلام ،من هم همچین اشتباهاتی میکردم ،ورو خودم کار کردم ،نتیجه که آرامش زیادی پیدا کردم ،بعد مدتی که شرایط خوب شد انگار میلم به کار کردن رو خودم کم شد و احساس نیاز نمی‌کردم که به فایل ها گوش بدم ،زمان زیادی گذشت بعد یه سال انگار همه از ذهنم رفت واشتباهات گذشته دوباره تکرار شد ،نتیجه این که همه چی خوبه باید قوی تر روی خود کار کرد .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    امید خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    بنام خدای مهربان و بخشنده

    سلام خدمت استاد جان و عزیز دلشون

    و همه ی دوستان عزیزم

    در مورد سوال تکرار اشتباه در مورد خودم

    1اینکه من همیشه کارها رو به تعویق مینداختم و نمونه بارزش در مورد ماشینم بوده یعنی اگه یه جای کوچیکیش خراب میشد برای درست کردنش اقدام نمیکردم و میگفتم حالا بعد و خیلی ضربه خوردم از این موضوع

    2تکرار اشتباه بعدی کشیدن سیگار و ترک ان بوده

    شاید نزدیک به بیست بار سیگار و ترک کردم ولی باز بعد مدتی شروع کردم با اینکه میدونم ضرر داره

    ولی خدا را شکر الان حدود یک ماهه ترک کردم

    اونم خیلی هدایتی یه جمله از یکی از بچه های سایت بنام سحر خانم بود که توی لایو با استاد شنیدم که خیلی بهم انگیزه داد تا منم ترک کنم

    3یکی دیگه از تکرار اشتباه هام این بوده که همیشه دوست داشتم به بقیه کمک کنم و در اخر هم ضربه میخوردم از طرف تا جایی که طرف میگفته وظیفت بوده ولی باز من اون اشتباه رو تکرار میکردم ولی خداروشکر تو مدتی که دارم روی خودم کار میکنم توی این مسئله هم رشد کردم و ایمان دارم که هر روز بهتر میشم

    خیلی ممنونم از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    میترا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    به نام رب مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه بچه‌های بی‌نظیر سایت.

    اول از همه باید تشکر کنم بابت این فایل‌های بی‌نظیر الگوهای تکرار شونده و سوالات هوشمندانه و روانشناسانه شما استاد بزرگم که باعث میشه ما خودمون رو بهتر بشناسیم و بیشتر درونمون رو کنکاش کنیم و ایرادهای خودمون رو در بیاریم.

    راستشو بخواید من خیلی خودم رو نمی‌شناسم یا حداقل قبل از دیدن این فایل‌ها باید بگم خودم رو نمی‌شناختم .و وقتی که استاد می‌گفتند من خودم رو خیلی خوب می‌شناسم می‌گفتم :

    پس چرا من اصلاً خودم رو نمی‌شناسم ؟؟؟

    و همیشه یک سوال بزرگ بود برام.

    تا اینکه استاد این مجموعه سوالات بی‌نظیر را مطرح کردن ،

    و من در مورد همه سوالات کلی فکر کردم شاید اگه مثال‌های استادنبود دقیقاً نمی‌دونستم تو چه زمینه‌هایی چه الگوهای تکرار شونده‌ای دارم ولی بعضی از اون‌ها همیشه حتی قبل از اینکه تغییراتی در من صورت بگیره برام واضح بودند.

    مثلاً اینکه من کلاً آدم عجولی هستم و این عجولی باعث می‌شد که حتی استرس بگیرم بعد از تغییر که در شخصیتم به وجود آمده خیلی خیلی بهتر شدم ولی هنوز یک اشتباه رو نتونستم درست کنم و اون اینکه وقتی با کسی صحبت می‌کنم یا بهتر بگم دیگران تعریف می‌کنند اجازه نمیدم حرفشون تموم بشه و همش ازشون سوال می‌پرسم که این چطوری بود، اون چطوری بود،و اون‌ها همش میگن حالا گوش بده

    و وقتی این حالا گوش بده رو می‌شنوم بازم یادم میفته که عجله کردم،

    باید بگم که نسبت به قبل از تغییراتم خیلی بهتر شدم ولی هنوز تو این زمینه مشکل دارم و یکی دیگه این که من در مورد دیگران همیشه سعی می‌کنم سر قولم بمونم و کلاً در مورد قول دادن و سر وقت رسیدم خیلی درست عمل می‌کنم ولی در مورد خودم بارها پیش اومده که به خودم قول دادمولی نشده به قولم عمل کنم یا به خودم قول دادم که اگه این کار رو انجام بدم فلان کادو رو برای خودم بخرم ولی نخریدم.

    یکی از ایرادهای دیگه هم این بود که همیشه دوست داشتم بعد از دیدن هر فایلی که میگذارید کامنت بزارم ولی تنبلیم میومد که دارم با کمک خدای مهربون برام تنبلی هم غلبه می‌کنم.

    انشاالله از این به بعد شاگرد فعال‌تری خواهم بود استاد جانم عزیزم خیلی دوستتون دارم.

    در پناه رب مهربان باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2728 روز

    به نام هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته دوست داشتنی

    الگو های تکرار شونده

    خداییش از همان ماه های اول آشنایی با استاد عباسمنش کلا دور تلوزیون و رسانه و افراد نامناسب رو خط کشیدم

    و لی ایرادی که هنوز دارم و البته خیلی بهترش کردم موضوع نسیه دادنه

    که البته من از همون فایل های رایگان و بعد هم از دوره ثروت 1 دیگه تمام بدهی ها و قسط و قرض ها رو کاملا بی خیال شدم و حتی دسته چک خودم را تحویل دادم و اصلا دیگه فکرشو نکردم ولی از این بابت که هنوز نسیه میدم مسئله دارم و البته که چند با ر اقدام کردم و مصمم شدم

    تا چند ماه فروش کاملا نقد رو داشتم ولی باز دوباره چشم باز کردم دیدم ای داد دوباره کلی نسیه دادم .

    و این روندی هست که باید تغییر کنه و درست بشه و حلش کنم چون هر چند و قت یکبار به شدت منو درگیر میکنه .

    و یک نکته دیگه که همش ازش ضربه خوردم بحث صحبت نکردن و سکوت بی دلیل است که البته نمیدونم مشکل کارم از کجاست و اصلا صحبت زیاد رو دوست ندارم و همیشه در سکوت و تنهایی لذت میبرم و اون هم به خاطر شخصیت درونگرایی منه .

    ولی خوب باید این موضوع به یک تعادل برسه البته به لطف دوره عزت نفس خیلی جاها راحت ارتباط بر قرار میکنم و درخواست میکنم و حرف ام رو میزنم. ولی هنوز خیلی مونده تا بگم یکم بهتر شدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      به نام خدا

      سلام دوست و برادر عزیز .

      چقدر پاشته آشیل و چقدر ترمز به ذهنم اومد با نوشته ها و بازخوردهای شما خدا را شکر که تا اپن جایی که یادم بیاد می نویسم .

      إلهی به امید تو.

      .

      من صحبت می کردم در جمع ولی بازخوردهای بدی می گرفتم و به این علت در بیشتر مواقع سکوت کردم

      الان به لطف خدای مهربان خیلی بهتر

      شده ام و به این نتیجه رسیده ام

      که سنجیده تر و آگاه تر حرف بزنم

      چون حذف زدن و صحبت کردن که بد نیست خیلی هم خوبه ولی در زمان مناسبش خوبه که من با این تیکه مشکل داشتم و اومدم اول برای خودم و بعد در جمع کوچیک مثلا من و دخترم . من و دخترم و همسرم

      هر حرفی را نزدم بلکه آگاهانه تر از قبل حرف زدم اولش دوتاشون جا می خوردند چون من خودم ایراد داشتم ولی کم کم چون خودمو درست کردم و برای خودم عادی تر از قبل شد بهتر شده اند .

      الان بهتر در جمع حرف می زنم . نظرم را میگم و اگر اون موقع نظری به ذهنم نیومد یه کم مکث می کنم

      یا اینکه اگر نظرم را حتما خواستند و یا باید نظرم را در جاهایی بگم من میگم من نظرم را بعداً میگم و همه هم قبول می کنند.

      اینکه همه هم قبول می کنند هم روش کار کرده ام وگرنه همه با هم

      ساز مخالف می زنند که خدا را شکر الان بهتر شده .

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    بادورود وخسته نباشید به استاد عزیز وخانوم شایسته.

    همان طور که استاد میگن در این سری فایلها همه اتفاقات زندگی خودمان را خودمون جذب میکنیم ولی ذهن ما درمورد این جور مسایل مقاومت می‌کنه ولی باید قبول کنیم که این قانون جهان است .من درمورد سوالی که استاد پرسیدن درباره الگوی تکرار شونده من در زندگی خودم یه مسله تکرار شونده دارم و اینکه در مسایل مالی درست نمیتوانم مدیریت داشته باشم و هرچند وقت البته اینم بگم خیلی زود .زود این برام تکرار میشود که موجودی نقدینگی من به صفر میرسه و به میله برمی‌خورم نمیدانم که چطور به این جریان تکراری دامن میزنم میدانم که یه سری افکار محدود کننده دارم ولی تا الان نتوانستم درست پیدا بکنم وخودم هم از این رنج میبرم وباید دلیلش رو پیدا بکنم باتشکر از تمامی دوستان عزیز .و استاد بزرگوار مون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      پری سیفی گفته:
      مدت عضویت: 2533 روز

      سلام دوست عزیز

      در مورد اشتباه شما بگم که خیلی از ما این مسئله رو داریم و من خودم هم دارم روی خودم کار کنم که بتونم کمی از پولم رو پس انداز کنم. تا همین یکی دو ماه پیش. واقعا هیچکس باورش نمیشه من هیچ پس اندازی ندارم.

      طبق گفته استاد (البته استاد ساعتها آموزش دارن در مورد مسائل مالی و پس انداز و … اما چیزی که من متوجه شدم و دارم به کار میگیرم) ما باید پولمون رو دوست داشته باشیم باید برای پولمون ارزش قائل باشیم.

      مثلا خود من حقوقمو که میگرفتم میگفتم خب چکارش کنم بعد هی دوس داشتم به دیگران کمک کنم. اگه میدیدم کسی کمی دستش تنگه میگفتم اگه میخوای من برات پول بفرستم و بارها بهش پول دادم (یکی از اعضای خانواده‌م) با اینکه خودش میگفت بهت برمیگردونم من تاکید میکردم که من این رو بهت بخشیدم. هر وقت داشتی و… تا وقتی که مبلغ بیشتری بهش بخشیدم و یه جایی خودم خیلی به پول نیاز داشتم با اینکه گفته بود 10 روز دیگه برمیگردونه اما انگار نتونست تهیه کنه و هنوز پول منو پس نداده. خودم پول لازم شدم و خیلی حرصم گرفت که آخه چرا وقتی خودم میخوام به دیگران میبخشم اینقدر زیاد. و تصمیم گرفتم دیگه هیچوقت به کسی قرض ندم. البته اگه خواستم ببخشم نمیگم که میبخشم بهت. میگم بهم برگردون اما به عنوان قرض با خودم حسابش نمیکنم و این باعث میشه دیگه برای کسی زیادی نبخشم. اینم بگم که من ماهیانه 10 درصد از درآمدم رو میبخشم. این بحث جداگانه‌ای هست. من میبخشم و خداوند برکت بیشتری به زندگیم برمیگردونه

      یه مورد دیگه وقتی ما برای پولمون ارزش قائل باشیم زیادی خرید نمیکنیم. خب درآمد ما خیلی زیاد نیست. فعلا در حد رفع مایحتاج روزانه اما من همونا رو بی رویه میخریدم و اونقدر خرید میکردم که خوراکی ها میموند خراب میشد اما حالا کمتر خرید میکنم میگم هر وقت تموم شد دوباره میام میخرم. از ماه قبل که این تصمیم رو گرفتم هم از پولم پس انداز کردم هم یه صندوقی پول داشتم بهم برگردوندن. این یعنی وقتی من برای خودم و پولم ارزش قائل باشم خودش خودشو افزایش میده. خداروصدهزار مرتبه شکر بخاطر آگاهی‌هایی که از استاد دریافت میکنیم

      شادوموفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1861 روز

        سلام دوست عزیزم

        چه آگاهی خوبی دادید، مرسی.

        منهم زیاد خرید میکردم، بعضی وقتها اصلا خورده نمیشد تا ماه بعد! حالا درستش میکنم، چون این کار از باور کمبود میاد.

        در مورد بخشیدن بدون چشم داشت شما، چیزی یادم اومد: توی یک بانک قرض الحسنه، دیدم که مطلبی از یکی از ائمه نقل قول شده بود: ثواب قرض الحسنه، 7 برابر انفاق در راه خداست!!

        به نظرم این جمله با آموزشهای استاد عباسمنش نزدیکی و قرابت بیشتری دارد تا آنچه من قبلاً فکر میکردم…

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    سلام ودرود بر استاد عزیزم خانم شایسته ی گلم وهمفرکانسیهای نازنینم

    استاد سپاس از فایل بی نظیرتون در مورد سوالی که فرمودید باید بگم مثالهایی که شما زدید مطمئنا خیلی از ما داریم توی زندگیمون من خودم چیزی که میدونم اشتباه میکنم در اون مسئله ودوباره تکرارش میکنم اینه که معمولا خیلی زود با دیگران صمیمی میشم با افرادی که در کنارشون زندگی میکنم بیش از اندازه صمیمیت ایجاد میکنم واین صمیمبت زیادی باعث میشه رفتارهایی را از سمت اونها دریافت کنم که اصلا جالب نیست وحتی گاهی این صمیمی بودن باعث میشه مورد مسخره شدن مورد قضاوت وحتی تصمیم گرفتن در مورد امور زندگیم بشن وهمیشه پشیمان میشم باخودم عهد میبندم که دیگه حدوحدود را رعایت کنم اما دوباره تکرار ودوباره عکس العملهای مشابه حتی در مورد همسرم

    امارفتار اشتباه دیگم اینه که هر روز باخودم میگم یا توی دفترم مکتوب میکنم که امروز در خوردن رعایت کنم وهرگز زیاده روی نکنم وبه زیبایی اندامم اهمیت بدهم ولی دوباره یادم میره یا اشتباهم را اگاهانه تکرار میکنم وبعد سرزنش خودم واین هم تکرار وتکرار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: