توجه: توضیحات این فایل شامل یک بخش مقدمه و سپس یک سوال است.
بخش ” مقدمه ” در تمام مجموعه قسمت های ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده ” یکسان است اما در انتهای این توضیحات، در هر قسمت یک ” سوال متفاوت ” پرسیده می شود. (یعنی هر قسمت از این مجموعه، مقدمه یکسان اما سوال متفاوتی دارد)
لازمه درک سوال و پاسخ به آن این است که مقدمه را حتما بشنوید. هرچند در هر قسمت که دوباره مقدمه را می شنویم، از زاویه ی دیگری آن را درک می کنید که در نهایت به درک کلی ما از این اصل کمک می کند و می توانیم پاسخ های دقیق تری برای سوالات پیدا کنیم.
و اما سوال این قسمت از مجموعه ی ” پیدا کردن الگوهای تکرار شونده “
سوال:
درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟
اهدافی مثل: رسیدن به وزن دلخواه؛ رسیدن به وضعیت مالی دلخواه و …
بعنوان مثال ممکن است پاسخ فرد این باشد که:
- فکر می کنم به خاطر اینکه مرتبا قدم هایی که باید برای هدفم بردارم را به تعویق می اندازم
- چون من در شروع کار، انگیزه دارم اما خیلی زود انگیزه هایم را از دست می دهم
- چون من هدف هایم را خیلی بزرگ و غیر واقع بینانه انتخاب می کنم
- چون من از شکست خوردن می ترسم به همین دلیل خیلی پیگیر هدف هایی که انتخاب می کنم نیستم
- چون من خیلی زود با برخورد با اولین مانع ناامید می شوم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9172MB21 دقیقه
- فایل صوتی پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 920MB21 دقیقه
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام استاد عزیزم وهمه ی دوستان
خواستهی من درآمد بالا بوده ثروت که همیشه انتخاب میشه ولی بهش نمیرسم تکراری ترین الگویی که میتونم بگم اینه که مشتری میاد نسیه میخواد میگه چندروز مهلت بده بعد چندروز میشه چند ماه حتی چندباری به فکر جمع کردن مغازه وتغییر شغل افتادم ولی به لطف این دوره مشکل گشا فهمیدم ایراد از خودمه هرکار دیگه ای هم که شروع کنم تا وقتی باور من اینه که پول کم مشتری توان خرید نقدی نداره واقعا میبینم که نیست میبینم چون باور دارم واین حقیقت نیست اگه بود باید برای بقیه هم همینطوری بود فکرکردم الگو پیدا کنم رفتم تو شهر باخودم گفتم اگه واقعا مردم توان خرید ندارن فقط باید چیزهای ضروری بخرن مثل خوراک در کمال ناباوری دیدم خریدهای میلیونی از لوازم آرایشی ها دارن از لباس های مجلسی که شاید فقط یکبار ازش استفاده کنند فعلا تو ایران طلا قیمت بالایی داره بنظر من ولی من تاحالا طلا فروشی بیکار ندیدم تو یک خیابون کلا طلا فروشی هست تو شهر ما بازار طلا فروشا هست یک روز از قصد خیابون رو پیاده رفتم وبرگشتم همه مشتری داشتن بجز اون چندتایی که تازه مغازه شونو باز کرده بودن یعنی همه اومده بودن قیمت بگیرن قیمت رو به لطف اینترنت تو خونه هم میشه گرفت به ذهنم گفتم یعنی همه اومدن بفروشن بعد دوباره انگار کسی جواب داد اگه اینجوری بود که الان کل این مغازه ها باید جمع می کردن پس چرا هرروز ویترین مغازه شون نو میشه
یه الگو تکراری دیگه که خدارو شکر سال یکی دو بار شده اونم آگاهانه برخورد میکنم مشاوره دادن من اوایل خیلی دوست داشتم به نزدیکانم کمک کنم اگه مالی بود که دیگه خیلی عالی ولی متاسفانه هربار از کارخود پشیمون میشدم چون کلا انرژی من تخلیه میشد آرامشم گرفته میشد در گیر مشکلات میشدم و از همه مهمتر خودم به مشکل مالی میخوردم و باور کمبود مرا تشدید می کرد وقتی همه چیز خوب شد که من تصمیم گرفتم فقط بجای خودم زندگی کنم نه جای کس دیگه تصمیم بگیرم یاکار خدارو واسش انجام بدم همه چیز عالی شد به لطف الله یکتا دیگه مشکل مالی نداشتم آرامشم برقرار زندگی روان اصلا شوق داشتم واسه بیدار شدن از وقتی که دارم روی این باور که من فقط مسئول زندگی خودم هستم وفقط قادر به خودم هستم فقط شخص خودم الگو های تکراری کم وکم وکمتر شدند تا جایی که خیلی هاشون دیگه یادم نمیاد واین فقط با آگاهانه خواستن فقط برای خودم اتفاق افتاد
من بارها امتحان کردم که وقتی عملکرد من در برخورد با الگو یی آگاهانه تغییر میکرد نتیجه تغییر میکرد هرکجا مثل قبل برخورد میکردم همون نتیجه قبل رو میگرفتم
خدارو شکر که این موضوع مهم رو درک کردم چون هر چیزی رو درک کنم محال یادم بره سریع ذهنم یادآوری میکنه مگر اینکه من آگاهانه بخوام مثل قبل رفتار کنم اونوقت دوباره باورهای مخرب مثل علف هرز رشد میکنن وانگار من هیچ کاری نکردم
یه مثال دیگه وقتی میخوام به زور بچه هام با نظم باشن خیلی جاها دعواشون میکردم حتی گاهی سرشون داد میزدم و پیش خودم میگفتم این لازمه در صورتی که نتیجه عکسش اتفاق می افتاد بدتر که میشدن هیچ منم با اون میدان فرکانسی ناجالبی که بوجود آوردم خودم درگیر میشدم قراری یادم می رفت لباسی رو یادم می رفت آماده کنم ونظم خودم هم بهم میخورد
هر چند خیلی جاها هنوز باید خیلی تلاش کنم ولی خدا روشکر الان خیلی بهترم وآگاه تر