عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-03 03:57:242024-10-03 04:02:26عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستان در این سایت بهشتی .
طبق عادت هر روز از اولین روز خانه تکانی که خانم شایسته عزیز شروع کردن نمیخام حتی یک روز کامنت نوشتنم
وقفه بیفته با اینکه این فایل استاد انقدر اگاهی داره که خودش یک دوره است خیلی ریز ریز میشه تو این فایل
قوانین رو دید حالا طبق مداری که هر ادمی داره میشنوه میفهمه واقعا همینطور هست اینو همه ما میدونیم ولی
واقعا درکش نکردیم اگر درکش میکردیم حتما بهش عمل میکردیم منم خودم ازین دسته ادمها هستم که همش
دوست دارم بشنوم بیشتر شنیداری هستم ولی این عادت شنیدنهای زیادی کاری نمیکنه اوایل خیلی جالبه سال اولم
تو این سایت با شنیدنهای زیادی خیلی نتیجه گرفتم ولی بعد سه سال کار کردن الانه دیگه شنیدن برام اولش خیلی
منو به وجد میاره حالمو دگرگون میکنه میفهمم که درسته مسیرم ولی بعد چند با شنیدن نمیدونم برای همه اینجوری
هست یا نه انگار دیگه ارضاعم نمیکنه از نظر روحی ولی این مدت که خانه تکانی به لطف خانم شایسته عزیز انجام
دادن بیشتر اومدم تو فضای خوندن کامنتها و نوشتن احساس میکنم داره بهم بیشتر حال میده به نظر من که تو مدار
خودم حرف میزنم انگار باید همش یک جور رو خودمون کار نکنیم لایف استایل خودمون را پیدا کنیم جوری که بهمون
حال میده تمرین بزاریم برای خودمون نمیشه همه یک جور بفهمیم چون هم مدارمون با هم تفاوت دارد برداشتهای
متفاوت داریم از یک اگاهی برای همین من خودم بیشتر میخام به سبکی که بهم بیشتر حال میده کار کنم
معتاد شنیدن نشم چون اینو درک کردم بعد مدتی دیگه حال نمیکنی ولش میکنی انگار پازلت کامل نمیشه
حالا اگر دوستان تجربه مشابهی دارن در سبک تمرینها خوشحال میشم بخونم ازتون چون درکهای متفاوتی داریم
با سابقه متفاوت از درک اگاهی ها اصلا یک سری ادمها انگاری مرد عمل هستن حالا طبق جایی که بزرگ شدن پدر
مادر خانواده دوست اشنا محیط کار اونا تو شرایطی بودن که ادمها را میدیدن که همش دارن عمل میکنن اقدامات
پیوسته دارن و انها هم طبق دیدن عملی شده براشون یاد گرفتن تو وجودشون رفته و ناخوداگاه یک اگاهی را دریافت
میکنن سریع عمل میکنن ولی یک سری ها مثل من فقط میخایم بیشتر بفهمیم و عقب میندازیم حتی به الهامات هم
دیر پاسخ میدیم فکر کنم کمالگرایی هم جدا ازین خصوصیت من و امثال من هست که همیشه میخاد دیر عمل کنه
جوری که من الهامات را درک کردم وقتی دریافت کردی انگار یه چیزی تو وجودت میگه این کارو کن و تو گوش میدی
بعد میره برای مرحله بعدی و اکثر ماها چون نمیشنویم و نمیخایم زود عملگرا باشیم وقتی میشنویم هم دیر عمل
میکنیم و فایده نداردبه نظر من باید ماها یکم بیشتر حواسمون رو دریافت الهامات باشه به قول استاد از چیزهای
کوچک روزمره شروع کنیم از لباس پوشیدن کدوم غزا رو بخورم از کجا برم کی چیکار کنم تماس بگیرم نگیرم و خیلی
چیزهای عادی روزمره باعث میشه ما بتونیم زیاد تمرین عملی در الهامات انجام بدیم و میشه بیشتر درک کنیم که الان گفت
این کارو کردم این نتیجه داد چون الهامات من تجربش کردم این طور بوده برام یک چیزی در اینده بهت میگه انجام بدی
برای خیلی از کارها میاد برامون ما انجام نمیدیم میگزریم ازش چون خودمون را بهش عادت ندادیم که بشه جزوی از
زندگیمون من دفتر کارم بودم چون کلا سیستم کاریم را جوری پیش بردم که تمام کارهام با لطف خدا تنهایی انجام میدم
البته با کمک خودش بهم گفت دفترو تمیز کن خیلی عادی توجه نداشتم که الهام باشه یک چیزی تو زهنم رد شد
پاشودم دفتر تمیز کردم و جالب اینه که فکر کنم یکی دوساعت بعدش برام مهمان امد گفتم وای خدای من تو همیشه
پیش پیش داری میگی ما گوش نمیکنیم بچه ها انقدر سادست الهامات یک چیزی عجیب و غریبی نیست با اینکه خودم
دارم از تجربه کوچیکم میگم خودم همش استفاده نمیکنم که باید یک مدت اگاهانه این کارو کنم برای عادت در تمام رزوهام
تا نتیجه های کوچک نشون بده جواب بده تکاملی برای همه کارهامون ترسناکترین که برای ما بزرگ هستن هم بتونیم
با شجاعت بیشتری انجام دهیم تا زندگی بشه همش سوال و پاسخ بیاد ما هم انجام بدیم زندگی میشه بهشت و
معجزه الهی شکرت ایده خاصی نداشتم برای نوشتن ولی همینکه شروع کردم همینجور اومد به این کلمات هدایت
اینم کار خودش هست ما فقط هستیم اون همه کارو میکنه الهی شکرت
تا ردپای بعدی خدا نگهدارتون باشه اساتید عزیز و همه دوستان خدا یارو نگهدارتون .
سلام دوست عزیز
بله همونطور که خودتونم اشاره کردید شنیدن زیاد تاثیر زیادی نداره.
چون ما تو جهانی زندگی میکنیم که ترکیبی از فیزیک و متافیزیکه.
فیزیک منظور همون کارهای فیزیکی که انجام میدیم و متافیزیک همون کنترل ذهن و ارسال فرکانسه.
و این دو در کنار هم جواب میدند.
یعنی اگه ذهنت رو کنترل کنی ولی اقدام عملی انجام ندی پیشرفت نمیکنی و بر عکسشم همینه اگه شبانه روزی کار فیزیکی انجام بدی ولی ذهنت رو کنترل نکنی بازم پیشرفت زیادی نمیکنی.
پس این دو فقط باهم نتیجه میدند امااااا نکته ی مهم اینجاست که کدومشون اولویت دارند که از آموزش های استاد عزیز میفهمیم که کنترل ذهن. چون وقتی ذهنت رو کنترل میکنی به احساس خوب میرسی.
وقتی به احساس خوب برسی یعنی در مسیر درست قرار گرفتی ، یعنی دسترسی فرکانسی پیدا کردی به یک مدار بالاتر .وقتی ام که در مسیر قرار میگیری ایده ی درست بهت الهام میشه به شرطی که قلبت رو برای هدایت ها باز بذاری و تسلیم باشی.
تسلیم بودن یعنی اینکه حتی اگه اون ایده به ظاهر غیر منطقی ام بود ، بگی این ایده از طرف خداونده و حتما درسته چون اون دانای کله .
اما نکته ی خیلی مهم دیگه در مورد اقدام عملی که خانوم شایسته ی عزیز بسیار عالی و شیوا در جلسه ی پنجم دوره ی کشف قوانین زندگی توضیح دادن که همون مبحث قدم های کوچیک اما تکرار شونده هست. و انتخاب اهداف کوتاه مدت به جای اهداف بلند مدته. که واقعا این جلسه بی نظیره و آدم رو از سردرگمی و توهم میاره بیرون .
به نام خدای مهربانی ها،سخاوت ها
استاد عزیزم سلام
سلام به لیلای عزیز
لیلا جان اگه بدونی چه تلنگری بهم زدی
اولا کلی اتفاقات عالی تو زندگیم افتاده
مثل سلامتی
مثل ازدواج با استاد دانشگاهی که همه از اخلاق و منش و خانواده اش حرف میزنن
مثل مادر شوهر و خانواده شوهری که واقعا مثل خانواده خودم هستن،همونقدر مهربان همونقدر باعشق
مثل پولهایی که براحتی داره میاد به حسابم و من نمیبینمش
مثل ادم های عزیز و مهربانی که باهاشون میرم سفرهای زیبای طبیعت گردی
و کلی اتفاق های عالی دیگه که نمیبینمشون ،انگار عادی شده
درحالیکه میدونم و قبلا چشیدم مزه شکرگزاری رو
ولی مثل یه تمرین روزانه و خیلی وقتا هول هولی انجامش میدم
امروز کامنت لیلا جان مثل تلنگر دوباره ای بود برام
مثل کامنت رزا ها،وحید ها و دیگر دوستان
امروز کامنت لیلا جان بهم یاداوری کرد که تمرین ها رو خصوصاسپاسگزاری رو جدی بگیر
جدیش بگیر چرا که داشته هات رو بهت یاداوری میکنه
چرا که مسیر موفقیتت رو هموار میکنه
چرا که رو دوش خداوند سوار میشی و خداست که میبردت
چرا که آسان میشی برای آسانی ها
خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاس از شما
لیلا جان خدا رو شکر که هم مدار بودم با کامنت شما و بیدار شدم
امروز 21 مهر ماه و من تعهد میدم به خودم که شکرگزاری رو جدی بگیرم خیلی جدی تر از گذشته ها
همین کامنت شما انگار کلی جرقه های ذهنی رو در من ایجاد کرد
کلی ارامش و اطمینان اورد به دلم
خدایا هزاران بار شکرت
به نام خداوند قدرتمند
خوشحالم که صدای شما را می شنوم استاد عزیز.
پروردگارا ،بابت تضاد هایی که در زندگی من حضور داشته اند و مرا پرورش داده اند تا بدانم چه چیزی می خواهم، تا با آن ها پیشرفت کنم خیلی خیلی سپاسگزارت هستم.
شرایط فعلی من که بسیار زیبا تر از قبل است به خاطر باور ها و ارتعاشات گذشته ام است، پس برای زیبا تر کردن آینده و حتی الان، باید باور ها و ارتعاشات الانم را تغییر دهم ، پس خدایا شکرت.
خوشحالم که در این چند روز، به حدی رسیده ام که بدون توجه به نظر دیگران، بدون توجه به قضاوت دیگران، میخواهم بروم در بیرون با درآمدی ناچیز کار کنم تا سرمایه اولیه برای هدفم داشته باشم، تا بتوانم دوره های مختلف را تهیه کنم و خودم، شخصیتم را بهتر کنم و در نهایت از دنیا لذت بیشتری ببرم، بیشتر به خداوند عزیزم نزدیک تر شوم، بیشتر از احساس حضور خداوند در دلم لذت ببرم، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.
یک داستانی هست در مورد شمس، یک روز یک جوانی میخواست با شمس همراه شود و شمس برای آن یک شرط گذاشت، شرط هم این بود که آن جوان برود، از می خانه می تهیه کند و آن را در جلوی مردم بنوشد، آن جوان هم شرط را قبول نکرد و گفت که من در جلوی مردم نمی توانم همچین گناهی را انجام بدهم.
به نظر من شمس به محض اینکه میدید آن جوان واقعا می خواهد می را جلوی مردم بنوشد، قبل از این که شیشه می به لب های آن جوان بخورد او را از این کار منع می کرد و میگفت که تو شرط را انجام دادی و تمام.
هدف شمس این نبود که آن جوان جلوی مردم می بخورد، او فقط میخواست بداند که آن جوان برای حرف مردم چقدر ارزش قائل است، آیا ظرفیت آن را دارد که به خاطر رسیدن به خداوند از نظر مردم صرف نظر کند؟
خیلی از انسان های موفق اولش دست فروش بوده اند، خیلی از بازاری هایی که الان در بازار مغازه دارند و میلیاردی پول در می آورند اولش در بازار حمال بوده اند، این جور کار ها به آن ها عزت نفس داده است، به آن ها یاد داده است که نظر بقیه اصلا مهم نیست، تو باید در فکر فروش محصولات خودت باشی ، تو باید کار حمل کالا را به درستی انجام بدهی، بقیه هر چه که می گویند خب بگویند اصلا مهم نیست! بقیه اصلا در دنیای درونم که من و خداوند در آن هستیم اصلا وجود ندارند، مهم این است که رضایت قاضی اصلی، رضایت قدرت اصلی، خداوند را داشته باشم و همین کافی است تا هم در دنیا خیر بهم برسد و هم در آخرت.
خدایا شکرت که نتایج طوری تغییر کرده است که میبینم که دارم تغییر می کنم، این جور مسائل باعث می شود بیشتر و بیشتر به قانون ایمان داشته باشم، خدایا هزاران مرتبه شکرت، خدایا شکرت، خدایا هزاران مرتبه شکرت.
اون قضیه معتاد شدن درباره تعریف های بقیه شاید اولین باری است که در سایت مطرح می شود، شاید هم من اولین بار است که می شنوم، حدود سه ماه پیش من هم به آن مبتلا شده بودم، هر چیزی که در ایسنتاگرام می گذاشتم را دختر ها لایک می کردند ، بهم به به و چه چه می کردند، بعد از مدتی دیدم که من یواش یواش دارم زندگی خصوصی ام را هم در اینستاگرام می گذارم، البته بهانه ام این بود که من ارزشی برای حرف بقیه قائل نیستم و هر چیزی که دوست دارم را در استوری هایم می گذارم، خب اگر ارزشی برای حرف دیگران قائل نیستم پس چرا اصلا در آن جا حضور دارم؟ اولین بار است که از خودم همچین سوالی می پرسم، من حتی در آمد خاصی هم ندارم، تقریبا می شود گفت که ضرر هایی که اینستاگرام به ما میزند خیلی خیلی کمتر از خیر های آن است، الان فقط صبح زود می روم دایرکت را چک می کنم و بعد از آن ایسنتاگرام را حذف می کنم، هر روز نیم ساعت به حسابم لاگ می شوم و بعدش اینساگرام را حذف می کنم، البته برای اینکه تا این حد اعتیادم را کم کنم ماه ها تلاش کرده ام، بابت پیشرفت هایم در این زمینه ، خداوند عزیزم را شاکرم، خدایا شکرت.
دیشب برق رفته بود، داشتم گالری موبایلم را چک می کردم که دیدم من زمانی لپ تاپ گران قیمتم را به طور معجزه آسا خریدم که هر چیزی زیبایی را که میدیم، عکسش را می انداختم و شب ها چک می کردم که آن روز چه چیزی را دیده ام، التبه آن عکس ها خیلی چیز های ساده ای بودند، مثلا هندوازه زرد، مثلا عکس کفش های ارزانی که به تازگی خریده بودم بودند، مثلا املتی بود که آن را برای صبحانه در دانشگاه خریده بودم، آن روز ها مرور همان عکس ها به من لپ تاب فوق العاده قوی را رساند، خدایا شکرت که دیشب برق رفت و من متوجه آن قضیه شدم، خدایا هزاران بار شکرت، خدایا هزاران بار شکرت، خدایا شکرت.
خدایا بابت این همه نعمت های ارزشمندی که به خانم لیلا داده ای خیلی خیلی خیلی شاکرم، خوشحالم که با شنیدن آن ها بیشتر و بیشتر انگیزه می گیرم، با شنیدن آن ها بیشتر و بیشتر حرف تو برایم ارزشمند می شود و حرف مردم برایم بی ارزش ، خدایا هزاران بار شکرت، خدایا هزاران بار شکرت.
من هیچ عملی را تا به حال ندیده ام که اندازه کامنت گذاشتن در سایت معجزه کند، همراهان عزیزم، به شدت به شما توصیه می کنم که کامنت بنویسید، چند بار بنویسید و بعدا می بینید که معجزه در همان لحظه ای که کامنت مینویسید اتفاق می افتد و بعد از مدتی به کامنت نوشتن اعتیاد پیدا میکنید.
انگار که این وبسیات ویژوال استدیو و پلتفرم برنامه نویسی زندگی است و این کامنت ها کد های زندگی مان هستند.
به اندازه ای به پیشرفت جهان کمک می کنیم که روی خودمان کار می کنیم و به اندازه ی که جهان را پیشرفت میدهیم پیش خداوند عزیز می شویم، همان طور که فرزندی که برای پیشرفت خانواده تلاش میکند برای پدرش عزیز می شود.
استاد عزیزم، از شما بابت این فایل بسیار مفید خیلی خیلی متشکرم.
سلام به استاد عزیز و لیلای عزیز
چقدر این فایل عالی بود چقدر
خداروشکر هرچی بگم کم گفتم
کل این فایل یا بغض داشت گلوم رو اذیت میکرد یا اینکه انقدر خوشحال بودن بابت این آگاهی های عالی و این همه پیشرفت لیلای عزیز که از لبخند طولانی مدت لبام سر شده بود
خداروشکر این چند روزه حالم عالیه و امید خیلی قطعی به آیندهام دارم بخاطر تمرکزی که گذاشتم و این نشونه اینه که با خدام
خدایا شکرت که باز هدایتم کردی
من این فایل رو همون روزای اول که رو سایت گذاشتید دانلود کردم و منتظر بودم یه چیزی از درونم بشنوم که بگه امروز موقع دیدن این فایل عه
و بالاخره امروز روزش بود
و چقدر هم بجا بوددد
خدایاشکرت
من شروع کردم به صورت حدی تر شکرگزاری کردن و استاد تو این فایل از قانون بسیار بسیار مهم شکرگزاری گفتند
من این چند روز تو یکسری چیز ها که من و خواهرم با هم انجام میدیم ، و الان بُلده تو خانواده( چون جفتمون بعضی کارهارو باهم پیش میریم/ انجام میدیم ، مثل ورزش کردن)
نسبت به خواهرم یکم ضعیف تر عمل کردم چون تمرکزم رو چیزهای دیگست و قصدی هم ندارم که فعلا توجه کنم به یکسری انجام کار ها که تمرکزم نصف بشه، خواهرم بهتر از من عمل کرده تو این یکی دوهفته نسبت به انجام یکسره کارهای مشابه
و بعد دیشب داشتم با خودم میگفتم که بزار زیاد پیگیر این نشم که یکسری کارهایی که خواهرم انجام داده رو من هم مث اون انجام بدم چون من میخوام تمرکزم رو درس خوندنم باشه، بعد سریع نجواهای شیطان اومد که نه! مگه نمیبینی که خواهرت با فلان چیز اینو بدست آورده ، این دوستْ رو داره، تو ورزش رکورد زده ولی تو چی!
بعد میاد به مامان تعریف میکنه شادیشو بعد مامانت منتظرهکه تو هم مث اون یهکاری کرده باشی، بعد میبینی هیچی نمیگی ازت ناراحت میشه که چرا ضعیف از عمل کردی
بعد از شنیدن این حرف ها من یه لحظه شوک شدم بعد گفتم شکوفههه ، بابااا جاننن تو تمرکزت تو یه چیزه دیگس ، تو فعلا لازم نمیبینی که به این جورچیزا احتیاجی داشته باشی، به اینکه با فلانی دوست بشی و اینا تنها چیزی که برای تو الان خیلی مفیده و لازمه اینه تمرکزت رو خودت باشه
و خداشاهده من اصلا از موفقیت خواهرم ناراحت نمیشدم هیچ بدتر با لذت ازش میپرسیدیم و اگه جایی میتونستم کمکش کنم کمکش کردم
و من جا خوردم که دیدم همچین مکالماتی داره تو ذهن من ایجاد میشه
و امروز از لیلای عزیز یادگرفتم که هرروز صبح که دارم شکرگزاری میکنم بابت موفقیت های پدر و مادرم ، خواهر و برادرم هم بنویسم ، چون چیزیه که باعث میشه لبخند رو لبام بیاره
خداشاهده وقتی شکرگزاری میکنم میگممم خداییی منننن آخه تو چیایییی؟ که با شکرگزاری کردن با این که باتو حرف میزنم نیشم تا بناگوشم بصورت ناخودآگاه بازه
این چه حسیه که دلم نمیخواد قطع بشه هی میگم بنویس بازم بنویس
این نعمت شکرگزاری چیه که فک میکردم چیزی نیست همین تو زبون بگم کافیه
نه!
وقتی تعهد دادم به خودم که هرصبح شکرگزاریتو بنویس و توجه کن بهش یه چیز معرکه دیگهاس
کل روزمو میسازههه
خدایا شکرت
تو معرکهای
عاشقتمممم
شکر نعمت نعمتت افزون کند ، کفر نعمت از کفت بیرون کند
سلام شکوفه
این تیکه جمله ات که نوشتی این شکر گزاری چیه که آدم میخواد هی بنویسه؟!
واقعا توش یه حس نابیه که نمیشه هیچ جوره توصیفش کرد، فقط باید تجربه اش کنی،
مثل زمانی که به چیزهای بد زندگیت توجه میکنی و یا چیزهای ناخواسته و درد و رنج برای خودت تجسم میکنی،
و کلی بهت لذت میده،!
آره درست شنیدی،
من تو یه مرحله ای از زندگیم بسیار از تجسم برها لذت میبردم الانم هستم ولی دارم کنترلش میکنم.
و الان مزه شکر گزاری برام بیشتر شده.
و همیشه برام سوال بود که چرا ناسپاسی و تجسم ناخواسته هام و رنج آنقدر برام لذت بخشه.
درسته به جوابم نرسیدم فعلا.
و خداوند در موقعیت مناسب مثل همیشه جوابم رو میده ایمان دارم، چون من تو جذب خواسته هام بخصوص خواسته های ناممکنن ، تبحر عالی دارم.
انشالله با این قدرتم هم که خدا بهم داده به جواب این سوالم میرسم.
اما فعلا انگار شکر گزاری تو ذهنم بیشتر لذت بخش تر شده با اهرم رنج و لذت.
و این هم بخاطر یاد آوری به خودم میگم که مری بانو فقط آهسته و آهسته با روند تکاملی
شکوفه نازین، موفق باشی
به نام خداوند بخشاینده مهربان
خداوند مهربانم توراسپاس که در فرکانس شنیدن این صحبت ها قرارگرفتم .
امروز آمدم سایت که یه فایل از سری لایو های استاد بشنوم که این فایل داغ داغ را دیدم .
چقدر خوشحال شدم وذوق کردم که باز استاد را دیدم بعد یه مدت که فایل جدید نگذاشتند.
از لیلا جون سپاسگزارم که کامنت عالی وکل حرف های استاد را تو کامنت نوشت و باعث شد استاد یه فایل عالی بذاره برامون .
دقیقا کامنت لیلا جان را من هم خواندم و اینقدر با خواندنش امید در دلم زنده شد که انگار استاد داشت صحبت میکرد .
یاد خودم افتادم که از کجا از سال 95فکر کنم با استاد از طریق آقای عرشیانفر آشنا شدم.
با اینکه هزینه دوره های سپاسگزاری ایشون را داشتم کار میکردم و همزمان تو دوره سپاسگزاری از استاد عباسمنش هم فایل گذاشته میشد .
من وقتی فایل های استاد عباسمتش را میشنیدم اینقدر میدیدم با قلبم یکی هست که همش را در تلگرام سیو کردم ومیشنیدم .
آن زمان درگیر مسائل پوچ وبیهوده واطرافم پر از انسانهایی که به دردم نمیخوردند بود .
خیلی تحت فشار بودم و نمیدونستم چی درسته چی درست نیست .
کم کم رابطه ام با اون افراد کم رنگ تر شد وقطع شد .
تو به برهه ای هدایت شدم به یه دوره از آقای عرشیانفر از داستان شیر وخرگوش که باعث شد دیگه همه چی برام تغییر کنه وبعدش هم با فایل های استاد عباسمتش کوانتومی رفتم بالا .
البته قبلش تکامل طی شده بود ودرونم تغییرات بزرگی رخ داد که نتیجه از بیرون تغییر کرد .
خلاصه آمدیم به سایت ونتیجه ها یکی یکی بیشتر شد .
در زمان بیماری پندمیک که همه از بیماری حرف میزدند فقط داشتم روی دوره عالی قانون آفرینش کار میکردم ومینوشتم ومینوشتم .
تا اینکه معجزه ها آمد و روبایم با همسرم فوق العاده شد
مسافرت های پشت سرهم وپول و فراوانی وشغل جدید ومجوز تولیدی و خلاصه بهشت را در این دنیا تجربه کردم.
میخوام بگم به خدا قانون خدا بدون تغییر است فقط ما نباید فراموش کنیم وهمیشه روی خودمون کارکنیم .
استاد الان هم سه ماه میشه کلا فرکانسم از خانواده وپدرومادر خواهر و برادر جدا شد شوهرم هم تغییر کرد چون من خواستم وشد.
با اینکه همسرم درگیر بدهی های خودشه ومن سه ماه میشه در تهران ودورهستم از همسرم ولی دیدم را تغییر دادم و گفتم حتما خیری در کار هست که من اینجا دوراز همسرم هستم ومیبینم وقت بیشتری دارم روی خودم کارکنم وبه قولی بزرگ شدم
ورشد کردم .
استاد حرف های تک تک این قسمت را بهتر درک کردم ودر عمق وجودم نشست
انگار فرکانسم بالاتر رفته و بهتر درک میکنم مغز حرف هاتون را .
به هر چی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه شعار نیست واقعیه .
فقط تکرار کنم ودرک نکنم فایده ندارد باید در عمل باشه .
الان به لطف خدا فایل شش دوره کشف را دارم مو به مو نکته برداری میکنم و دقیقا حرف های امروز بخش شش دوره کشف قوانین را برام مرور کرد .
حرف مردم پاشنه آشیل من
احساس لیاقت که بهترین دوره برای من بوده و هست که هرچی میشنوم کمه .
پاشنه آشیل من در لیاقت در ثروت در همه چی که به احساس ارزشمندی ربط داره .
چقدر این فایل به موقع بود وایمان دارم نتایج عالی داره برای همه کسانی که در فرکانس شنیدن این صحبت ها هستند.
خدایا هزاران بار شکرت
بنام خدا
سلام به استادعزیزم ومریم جانم وبچه های خوب سایت
استاد چقدر این فایل آگاهی داشت من نمیدونم به اگاهی های فایل های دانلودی گوش بدم وعمل کنم یا به فایل های دوره ها هرجلسه ای که گوش میکنم هرفایلی که میاد روی سایت سرشار از آگاهی وآگاهی وآگاهی اونم نه هرآگاهی آگاهی های که باعشقه که باهدایت والهامات خداونده واسه همین نفوذ میکنه برقلب وجانمان خدایااا شکرررت
استاد من چندروز پیش تو یوتیوب داشتم یه کلیپ هایی نگاه میکردم در رابطه بامهارت واین چیزها به ذهنم اومد که کلیپ یه شخصی رو که اینجا اسمشو نمیارم رو نگاه کنم که توحوزه موفقیت کار میکنه ومعروف هم هست استاد حرفاش خیلی خوبه پشت زمینش هم خیلی خوبه همه چی عالی بود ولی ولی استاد به قلبم ننشست اون صحبت هاش رو اصلا ارتباط قلبی ودرونی باهاش نتونستم برقرار کنم گفتم وای خدای من استادعباسمنش اصلا یه چیز دیگه ست اصلا اون یه دنیای دیگه ایه تانصفه کلیپو دیدم دیگه ادامه ندادم گفتم خدایا میلیارد بار بی نهایت بار شکرت واسه اینکه منو هدایت کردی به این سایت رویایی وعالی که فقط توش مثبت ومثبت ومثبت وحال خوب و سلامتی وزندگی رویایی وحال خوش وثروت ها ونعمت هاهست
استاد الانم خودتون اشاره کردین به این موضوع که هروقت بهتون الهام میشه فایل اماده میکنین واسه همینه که اینقدر تاثیرگذاره وتحسینتون میکنم که حرفای بقیه براتون مهم نیست که الان فایل اومده روی سایت نیومده هرچقدرهم که زمانش طولانی باشه برای شما اون کیفیت مهمه اون چیزی که باید گفته بشه ازدرون مهمه واین شخصیت شماست باعث میشه که ماهرچقدر هم که طول بکشه که فایل بذارید روی سایت یا دوره اماده کنید نه تنها ترک نمیکنیم این سایتو بلکه بی صبرانه وباعشق منتظریم که فایل بذارید استاد من واقعا بخاطر این همه باعشق وتمرکز برامون فایل اماده میکنید وازتجربه هاتون میگید و بامااشتراک میذارید متشکرم خیلی خیلی سپاسگزارم
درمورد مهم نبودن حرفای بقیه درباره خودتون گفتید چقدر قابل تحسینه وچقدر خوبه که ادم برای خودش زندگی کنه ودیدگاه بقیه براش مهم نباشه این یعنی برخوردار از عزت نفس بالا واحساس لیاقت داشتن باعث میشه ما اهمیت ندیم به حرفای بقیه واین که نظرشون درباره ما چی هست.. خیلی باید رو خودمون کار کنیم به اندازه ای که برای خودمون ارزش قائل باشیم به همون اندازه حرفای بقیه برامون بی اهمیت میشه به اندازه ای که خودمونو دوس داریم به اندازه ای که احساس ارزشمندی ما بالاتر میره به همون اندازه حرفاودیدگاه بقیه میاد پایین،استاد توحرف خیلی راحته در عمل مهمه که اجراش کنیم من نسبت به قبلم خیلی خیلی بهترشدم ولی سعی میکنم بیشتر رو خودم رو دوره احساس لیاقت کار کنم اینقدر کار کنم که به ثبات فرکانسی برسم که نتایج هم پایدار باشن
استاد گفتین سه ماهه که تنهایی رفتین یه جایی ودور از عزیزدلتون وگفتین چقدر ارامش دارین چقدر حالتون خوبه خداروشکر واقعا،مریم جان عزیزم هم واقعا قابل تحسینه که خودش تنها تو پرادایس داره زندگی میکنه واین بهترین الگو برای منه که ترس پاشنه آشیلمه وباید روش کار کنم این نشانه ی توحیدبودن مریم جان وایمان قوی ای که داره که تو یه زمین 20هکتار یه خانم به تنهایی زندگی کنه چقدر این مریم عزیزم دوست داشتنیه وفوق العاده هست چقدرباخودش درصلحه ومن تحسینشون میکنم.. کاش مریم جان فایل جدید سریال زندگی در بهشت رو برامون بذاره
اما نتایج لیلا عزیز خیلی خیلی فوق العاده بود من خونده بودم دیدگاهشو وخیلی روم تاثیر گذاشت که یه خانم اینقدرررر میتونه نتایج بزرگ بگیره منم خداروشکر کلللیی نتایج عالی گرفتم ولی بادیدن بقیه وتحسین کردنشون ماهم ایده میگیریم الگو قرارمیدیم منطقی میکنیم برای ذهنمون که میشود میشود واین قانون روباید همیشه مرور کنیم باخودمون تکرارش کنیم وکامنتش برام انگیزه ایجاد کرد که دوباره دوره 12قدم رو استارت بزنم چون خودمم کلیی نتیجه گرفتم از این دوره فوق العاده وبی نظیر خدایا صدهزارمرتبه شکرت
استاد عاشقتم
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
شَاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ هَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ نحل 121
شکرگزار نعمتهای پروردگار بود؛ خدا او را برگزید؛ و به راهی راست هدایت نمود
همه چیز از سپاسگزاری شروع میشود
حتی برگزیده شدن حضرت ابراهیم و هدایتش به راه راست نیز از شکرگزار نعمتهای خداوند بودن آغاز شده است
او سپاسگزاری میکند نعمتهای خداوند را و خداوند او را برگزیده و هدایت میفرماید
چه راهی آسانتر و سادهتر از این مسیر میتوان یافت که اگر من بخاطر داشتههایم سپاسگزار خداوند باشم او هم من را انتخاب کرده و به راه راست هدایت میفرماید؛
راه راست را هم که خودش در سوره حمد فرموده:
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ
راه کسانی به آنان نعمت عطا کردی
از این آیات میتوان دریافت که همانگونه که استاد میفرمایند شروع دریافت هدایت خداوند و همان STARTER POINT با توجه و تمرکز بر داشتههاست و هیچ راهی دیگری نمیتوان سادهتر و راحتتر از این یافت.
دیروز داشتم برروی باور فراوانی فکر میکردم همزمان عنوان این فایل هم در ذهنم میچرخید که عمل به قوانین خداوند چگونه زندگیمان را متحول میکند
وقتی داشتم به باور فراوانی فکر میکردم به ذهنم رسید که خداوند درون رحم مادر از لقاح یک اسپرم و یک تخمک و در عرض 9 ماه یک نوزاد کامل خلق میکند؛
در بررسیهای پزشکی تعداد سلولهای یک انسان را 37 تریلیون تخمین زدهاند یعنی در عرض 9 ماه دو سلول تبدیل میشوند به 37 تریلیون سلول که این هم نشاندهنده باور فراوانی است و هم تایید کننده قانون تکامل و تصاعد
همزمان با این باور فراوانی، فکر کردم که چیمیشه که از بین 30 الی 200 میلیون اسپرم تنها یک اسپرم میتواند خودش را به رحم رسانده و با آن لقاح برقرار کرده و منجر به خلق یک نوزاد بشود؛
در این خلقت هم براحتی میشود ردپای قانون را مشاهده کرد که حتی یک اسپرم اگر بخواهد به هدفش که همان لقاح با تخمک است برسد باید از قوانین خداوند پیروی کند قوانینی منجمله:
تمرکز صددرصدی بر مسیر و تلاش برای رسیدن به هدف
مسیر مستقیم رفتن و دوری از چپ و راست شدن
پرداختن به اصل و دوری از حواشی
ادامه دادن با قدرت در مسیر رسیدن به هدف
اینکه خداوند میفرماید در تمامی جهان آیات و نشانههای من آشکار و هویداست واقعا سخنی کاملاً برحق و مبینی است اگر بتوان از قدرت تفکر و تعقلی که خداوند به ما عطا فرموده استفاده کنم و استفاده از این قدرت را از خداوند مسئلت میکنم که از فضل خودش عطا فرماید.
پس عمل به قوانین ثابتی که خداوند در جهان وضع کرده همانگونه که در این فایل عالی به آنها اشاره شد مساویاست با رسیدن به تمام اهداف و خواستهها آنهم بصورت کاملاً راحت و طبیعی و سوتزنان و در جاده آسفالت به پیش رفتن
سلام اقا مجتبی عزیز
امیدوارم هر روزت بهتر از دیروزت رقم بخوره
چقد از اینکه باور منطقی بهم بخشیدی خیلی لذت بردم باوری از پیشرفت وسعود باوری از قانون ساده وارزشمند الهی اینکه یادم بمونه خدا چطوری بهبود میده مارو وقتی احساسمون خوبه تو مسیر هدایت هستیم وقتی در حال لذت بردن از داشته هامون وسپاسگزاریشون توی مسیر درست هستیم و مثل دوتا سلول که تو 9 ماه 37تریلیون میرسه عالیه
مثلا یه بادوم که میکاری وقتی رشد میکنه اروم اروم هزاران بادوم از خودش تولید میکنع و کلی نشای بادوم خیلی قشنگه
مثلا من طراحم
هر روز بی نهایت ایده و زیبایی برخورد میکنم وجهانم در حال تغییرر و زیباییاش بیشترو بیشتر میشه حالان من میتونم یه طرحی انتخاب بکشم واز روش هزاران چاپ برم و اینکه من همواره در رشد مهارتم واثرمم بهتر بهتر میشه کلن این باور توش فراوانی ورشده بهبوده
مثلا مثلا از ابی که فرود میاره خدا هزاران نعمت خوراک پوشاک خلق میش
خدایی شکرت برای این همه فراوانی هات ممنون از کامنت الهیتون
سلام مجتبی عزیز
سپاسگزارم از نوشته زیباتون. در کنار ستاره دادن باید سپاسگزار بودنم رو از شما مینوشتم.خیلی مثال جالبی در مورد انتخاب برای تولد زدین و به درستی ما رو از قبل هدفدار ذکر کردید.انگار یه مسابقه ای بوده که ما برنده شدیم و توفیق یا سعادت انسان بودن به ما داده شده.و چقدر خوبه که ما خودمون خلق کننده ایم و خلیفه خدا روی زمین هستیم و چقدر خوبه که جهان تحت تسلط ماست و چقدر خوبه قانون رو متوجه شدیم و چقدر خوبه که در حال اجرا هستیم.بی شک هر کس بخواهد و من هم همینطور،که میتوانم خلق کننده همه جنبه های زندگیم باشم.از نظر مالی هم میتوانم خلق کننده باشم و به قول شما باید هدف گذاشت و تمرکز کرد و راه راست رفت.استاد موضوع باورها رو مطرح کردن و گفتن باورهاتون رو در مورد کسب و کار درست کنید ،خلق ثروت میکنید و من خودم را موفق میدانم ولی تمرکزم رو به فرمایش شما زیاد تر میکنم.
سپاسگزارم از بزرگواریتون و نوشته زیباتون
سلام به استاد عزیز و خانواده عزیز عباس منش
استاد عزیر من جز گروهی هستم که سالهاست همه من به عباس منشی میشناسند ولی خیلی کم کامنت گذاشتم
خیلی سعی میکنم ولی یه مقاومت ذهنی دارم که باید شکسته شود
استاد عزیز شاید 10 بار این فایل را گوش دادم دوبار نت برداری کردم ومثل مشق شب جلوم گذاشتم و جملات نابش را تکرار کردم
مثل باور من در مسیر ثروت و نعمت هستم و خداوند عاشقه منه و این تضاد در دلش عشقی و ثروت است
استاد عزیزمن در این مسیر خیلی موفقیتها کسب کرد ولی هر بار موفقیت کسب میکردم رها میکردم و دوباره شروع میکردم 4 سأل پیش از اهواز به کرج مهاجرت کردم در کرج دوتا خانه خریدم شادی حال خوب کوهنوردی سفر با ماشین من ودختر م تک او تنها تو جادها همه از ف آیند وجود شما بود وووو…. خیلی اتفاقات عالی
تا اینکه تصمیم به مهاجرت کرفتیم و پارسال برج 8 میلادی به عمان مهاجرت کردیم با باورهای عالی خدا هست خدا کارهایمان را ردیف میکندخدا خانه بر ایمان آماده کردماشین برایمان آماده کرده ووو……
دقیقا همان طور شد طی یک هفته خانه بافرنیچر و ماشین تویوتا روا زیر پایمان بود
خانه کوچک بود ما خانواده مرفهی بودیم تضاد ها باز هم شکر گزاری از 5 صبح تا ساعت 8 صبح روی طبقه هفتم ساختمان انگار هر چه بالاتر میرفتم به خدا نزدیکتر میشدم تراس یک در یک لیلا منو یاد اون تراس میانداخت که چشم اندازش مسجد بودخلاصه شش ماه طول نکشید که بک خانه ویلایی دوخوابه که باغچه دارد والان درون بهشت کوچکم در حال نوشتن این مطالب هستم
لیلای عزیز خیلی ازت متشکرم بابت دیدگاهت واقعا بیشتر متحول شدم هروز تیکه آخر را بریدم هر روز گوش میدهم کره درون یخچالمان منو یاد شکر گزاری شما میاندازد وشروع به شکر گزاری میکنم جملات نابی که بکار بردی واقعا کاربردی است
خیلی حرف تو ذهنم هست ولی
ترجیح میدم کم کم شروع کنم به کامنت گذاشتن و کم کم حرفهایم را بگویم
در آخر از استاد عزی، و شایسته مهربان که در این مسیر یار ویاور استاد بزرگوارم است تشکر میکنم
سمیره دختر خانواده بزرگ عباس منش
عاشق همه اعضای این خانواده هستم
سلام سمیره جان
براتون بسیار مسرورم و کاملا از نوشتنت معلوم چقدر خوشحالی از شرایطی که داری
دوست همفرکانسی من لطفا با جزئیات بیشتر بنویس چطور عمان رفتی
چطور کرج دوتاخونه خریدین
لطقا ازباورهات وحل مسائلت بیشتر برامون بگو
منتظرکامنتهاتون هستم.
به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته و دوستان عزیزم در سایت ، بسیار بسیار سپاسگذارم استاد و خانم شایسته بابت این فایل بی نظیر و دوره ی خانه تکانی ذهن که چقدر تاثیرگذار بودند و بعد از مدت ها قشنگ احساس کردم که با عمل به قوانین و متعهد تر بودن می خوام که بیام و کامنت بنویسم چون ذهن ام خانه تکانی داره میشه و این فایل هم مزید بر علت میشه و مهر تایید می کوبه با آگاهی های درست و زمان درست منتشر شدنش روی مسیر درستم و افکار درستم و عملکرد درستم و تصمیم درستی که گرفتم که بیام کامنت بنویسم و باور داشته باشم که کامنت نوشتنم باعث میشه بهتر این فایل رو درک کنم و باعث میشه بیشترمشارکت کنم و کامنت هم بیشتر بخونم تا بازهم نتایج ام با درک بهتر و عملکرد بهتر که به خاطر دیدن و خوندن نتایج و درک و عملکرد دوستانم هست بهتر و بهتر بشه.
می خوام که از تاثیرات این فایل و عمل به قوانین و آموزه های استاد و یه کوچولو از نتایج اخیرم و نمونه هاش تو وجودم و عملکردم بگم : من الان تو بالکن خانه ی بی نظیرم تو شمال هستم و روبه جنگل های هیرکانی چای به دست کامنت می نویسم ، هوای پاک و صدای پرندگان و گاوها و خروس ها تواین بهشت بی نظیر که تلفیقی از شهر و روستاست همون چیزی که خیلی دوست دارم و درست رو به روی ما و اون طرف جنگل خانه ای هست تو دل جنگل و روی ارتفاع که خیلی شبیه خانه چوبی پارادایسه و فقط به جای روی دریاچه زیر جنگله و این یعنی قانون جواب میده یعنی من وقتی زندگی در بهشت رو می بینم تمرکز دارم روی زیبایی هاش و الان منظره خونه ام شبیه خونه ی استاد تو پارادایسه و کلی زیبایی دیگه اینجا هست که اگر بخوام همه رو بنویسم تازه اگر بتونم شاید چند صفحه کامنت بشه ، حالا من از کجا اومدم به این خانه رویایی از خانه ای که انتخاب من نبود و پدرم بهم داده بود و من هیچ نقشی نداشتم تو انتخاب لوکیشنش و دقیقا باور نداشتم که چه قدرتی دارم و می تونم زندگیم رو خلق کنم و ناآگاه بودم تازه چقدر هم بهش تکیه داشتم و همش قیمتش رو رصد میکردم و دلخوش بودم بهش و کلی هم از اطرافیان تایید میگرفتم که خوش به حالت که از خونه خیالت راحته ، انصافا حالم توش خوب بود و با مادرم و برادرم همسایه بودم و خانه شخصی بود و حالم خوب بود ولی بعد از آشنایی با استاد و قانون و یه کوچولو فهم و عمل به قوانین و شکل گیری باورهام و البته طی تکامل ام جوری اتفاقات رقم خورد و هم زمانی ها رخ داد و هدایت شدم ، که به راحتی از شهر تهران و خانه ای که دیگه جای من نبود و من نمی خواستم اونجا باشم و کنار یک بلوار شلوغ بود و حریم خصوصی هم نداشتم و کلی عامل دیگه ، مهاجرت کنم به شمال .
من نمی دونستم که خودم مسئول زندگیم هستم و خودم هستم که دارم زندگیم رو رقم میزنم و می تونم خودم انتخاب کنم کجا خونه داشته باشم و ترس داشتم از بقیه از نظر بقیه از انتقاد بقیه که چی می خوان بگن نکنه مادرم منو نفرین کنه نکنه خواهر برادرام پشت سرم حرف بزنن یا نگاهشون به من تغییر کنه و هزار تا ترس دیگه که دقیقا با احساس ترس و نگرانی قدرت رو از خودم گرفته بودم و داده بودم به بقیه و احساس ارزشمندیم رو گره زده بودم به نگاه و تایید و به به و چه چه بقیه ، تازه اینجاش الان برای خودم خنده داره که کسب و کار من هم تو شماله و من هر هفته برای 3 روز این همه راه رو میومدم شمال و بر میگشتم تهران چون خونم تهران بود و تو شمال هم تک و تنها به دور از همسر و فرزندانم که بدون من براشون سخت بود، بودم به خاطر ترس ها و خودم رو مثل بقیه نشون دادن این همه هزینه بی خود میکردم و جدای از بحث هزینه چقدر از خانواده ام و رابطه عاطفی ام دور بودم تازه تمرکزم هم روی کارم و پولسازی ام کم بود فقط به خاطر اینکه همه فامیل و پسرعمو ها و … کنار مادر و پدرشون هستن و چون پدرم بهم خونه داده من مجبورم تا ابد تو جایی که دیگه انتخابم نیست بمونم و قربانی نظر دیگران باشم و خودم رو ، و زندگی رو تجربه نکنم فقط چون از قدیم همینجوری بوده و فامیل من معتقد هستند من اگر برخلاف بقیه عمل کنم سزاوار عذاب الهی هستم و خدا منو مجازات میکنه چون باید تا مادرم زنده هست من هم زندگیم رو با اون تنظیم کنم و هیچ حق انتخابی ندارم .
می دونید تو همین مهاجرتم چقدر نکته تو شخصیت ام و ترمز پیدا کردم چقدددددددر بهتر شده فرکانسم تو همین 3 ماهی که مهاجرت کردم چقدر تو کارم تو روابطم و کلادر همه ابعاد نسبت به موقعی که تهران ساکن بودم چندین برابر رشد کردم .
من هم موقعی هم که می خواستم تصمیم بگیرم برای مهاجرت هم ترس داشتم هنوز هم ترس ها میان سراغم ، طبیعیه ، ولی به لطف الله و آموزه های استاد و درستی حرف ها و آموزش هاشون خیلی قدرت ترس ها کم بود ، و من نا خودآگاه از یه جایی به بعد به هیچ کس قدرت ندادم که بخواد برام تصمیم بگیره ، من باورکردم که خالق زندگیم هستم و می تونم شرایط رو تغییر بدم که البته اعتراف میکنم که خیلی فراره و خیلی باید در فهم و عمل به این اصل اساسی کار کنم و من اگر روش کار نکنم خیلی زود یادم میره و مثل بقیه میشم برگی در باد، من خودم رو لایق دونستم و زندگیم رو ارزشمند و خواستم که در بهشت زندگی کنم نه به اجبار بلکه به اختیار . راستی با پول خونم هم زمین خریدم و قراره خودم خونه ای رو که دوست دارم رو بسازم البته بیشتر پول خونه رو دادم به بدهی ها و تسویه قسمتی از وام هام که این هم یک تصمیم بزرگ بود و چقدر آروم ترم کرده چقدر تمرکزم و انرژیم تو زندگی و کارم بیشتر شده و استاد هم تو این فایل بهش اشاره کرد که گام اول پرداخت بدهی هاست.
خیلی کم تر برای نظر بقیه ارزش قائل شدم و اصلا برام مهم نبود چه حرفی در موردم میزنن البته که جرات هم نداشتن تو روم حرفی بزنن که به خاطر تغییراتی که تو من دیدن جرات نکردن نه اینکه من بخوام باهاشون بحث یا دعوا کنم . خیلی این حرفه استاد درسته و من هم می خوام از این به بعد هر روز به خودم بگم ؛ دیدی هیچ کمبودی در کار نیست دیدی هیچ عجله ای نیست دیدی هر روز اوضاع بهتر و بهتر میشه ، دیدی اگه حالت خوب باشه اگه با خودت در صلح باشی اگه برای خودت ارزش قائل باشی اگر احساس ات خوب باشه ، هر یه کاری که میکنی به اندازه صدها کار بقیه جواب میده.
خیلی این فایل عالی بود ، تشکر فراوان از استاد و همه عوامل سایت و آروزی بهترین ها برای خودم و همه دوستان
پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»
گام سیزدهم live | live |عمل به قوانین خداوند، چگونه زندگیمان را متحول می کند
خدایا شکرت امروز هم میخوام با بهترین ها و دل خوشی ها و کامیابی ها سوپرایزم کنی
الهی حال دلتون مثل همیشه عالی و احوالتون متعالی باشه
سلام و هزاران درود و سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم و ساکنین این سایت بهشتی و فضایی
پیشاپیش از استاد عزیزم تشکر و قدردانی میکنم که امروز با موج مثبت و آرامشی در چهره و کلام گوهربار استاد بود یک فایل جدیدی را برای بازخورد این پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام که توسط خانم شایسته ی عزیز و نازنین مون بر روی سایت قرار گرفته که با 2 ساعت وقت و زمان مداوم می توانیم تایم موثری برای پاکسازی ذهن برای افکار نامناسب و تغییر باورها مون و با تکرار و تکرار و تمرین مداوم به رشد و پیشرفت و تغییر شخصیت مون .، زندگی مون رو متحول کنیم .!!! هر چند ساعت های بیشتری رو برای درک این قوانین میگذارم و از این بابت خیلی هم خوشحالم. سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم.
موضوع صحبت استاد عزیز در این بازخورد از سری فایل های پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام وقتی انسان قوانین رو نمیدونه و از کنترل ذهن آگاهی نداره با افکار و فرکانس های نامناسب شرایط نامناسب را برای خودش رقم میزنه و ممکنه در همان فرکانس نامناسب ادامه بده و شرایط را برای خودش سختر و سختر کنه..
پس باز هم استاد عزیزمون قوانین رو به یادمان میآورد که..
طبق قانون جهان هستی ما در این جهان مادی زندگی مون رو طبق احساس و فرکانس مون می توانیم به هر شکلی که می خواهیم رقم بزنیم
خداوند آزادی بی حد و حصری را به ما داده تا آزادانه آنچه را که دوست داریم را انتخاب و خلق کنیم
یعنی تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه ی ارسال فرکانس ها و باورهای خودمان است چه آگاهانه و چه ناآگاهانه
به هر آنچه که توجه می کنیم از ریشه و اساس همون موضوع وارد زندگی مون میشه
پس طبق این قانون ما در هر لحظه داریم اتفاقات مون رو خلق میکنیم، بنابراین اگر میخواهیم نتایج نتایج پایداری باشه باید همیشه روی خودمون کار کنیم
اینکه پاسخ کانون توجه مون رو می گیریم
اینکه پاسخ افکارمون رو می گیریم
اینکه پاسخ باورها مون رو می گیریم
اینکه پاسخ ارسال فرکانس هامون رو می گیریم
با آگاهی از این قوانین می توانیم ثروت و خوشبختی و سلامتی را وارد زندگیمون کنیم و یا با نآگاهی میتوانیم فقر و بدبختی و مستأجری و بیماری و یا روابط پُر تنش را وارد زندگی مون کنیم
اگر کسی شرایط سختی رو تجربه می کنه بدان معنی نیست که حتما باید سختی بکشه تا بیدار شود بلکه بدان معناست که از قوانین اطلاعی ندارد و آگاه نیست … بدین معناست که آگاهانه از قدرتی که خداوند به ما داده بود استفاده نکردیم و با آن ناآگاهی ها همانند یک برگی در باد بودیم که از طریق عوامل بیرونی ما را رهبری میکنه و به هر جهت میبره..
استاد جان من هم قبل از دانستن این آگاهی ها و قبل از آشنایی با آموزه های شما دقیقا در همان نقطه های رنج و سختی و بیماری و فقر و روابط پرُتنش و بی هدفی و بی انگیزگی و و بدون شوق و ذوق بودم چون فکر می کردم من هیچ قدرتی برای تغییر و تحول زندگیم ندارم و بقول معروف سرنوشت من از اول آنطوری نوشته شده که ناخواسته ی من بوده . و آنقدر باورهای درب و داغون و مخرب را از جامعه و فرهنگ و خانواده و مذهب بخورد ذهنم داده بودم و تحت تاثیر آن باورها و عوامل بیرونی قرار گرفته بودم که راهی جز تسلیم بودن در برابر این باورهای مخرب و محدود کننده و نامناسب نداشتم و راهی برای نجات به ذهنم خطور نمیکرد فقط بخاطر اینکه در مدار آگاهی این قوانین نبودم ولی الان باید روزی هزاران بار از خداوند تشکر و قدردانی کنم که دست مونو گذاشت توی دستان استادان بینظیری که چراغ هدایت راه و مسیر من شدند تا به قوانین جهان آگاه شوم و سرنوشت و مسیر زندگی مو خودم بنویسم و تعیین کنم و خدا رو شکر دیگه از آن گذشته های تلخ و بیهوده ای که همچون برگی در باد بودم خبری . نیست!!!…
و با این آگاهی ها خودم را به این فایل های ارزشمند بستم تا هر روز بهترین خوراک ها را به ذهن و روحم تغذیه کنم و همچنین ایمانم قوی تر و قدرتمندتر شده و به این مسیر اعتماد و ایمان و یقین قلبی بیشتری پیدا کردم خدایا شکرت
من این کلمات استاد رو باید روزی هزار بار بخودم یادآوری کنم ممنون و سپاسگذارم استاد عزیزم!!!
نکته ی بعدی و مهمی که استاد در اینجا مطرح کردند در مورد حرف مردم هست
خانم لیلا بشارتی عزیز رو تحسین کردم بدلیل اینکه تعدادی از افراد پشت سر استاد بدگویی کرده بودند و سعی داشتند که استاد را تخریب کنند وار این طریق خانم بشارتی عزیز بسمت استاد عباسمنش هدایت شدند .
لینک کامنت انتخابی خانم لیلا بشارتی عزیز که استاد عزیزمون در این قسمت خواندن رو اینجا گذاشتم برای دوستان عزیز
abasmanesh.com
گفته ی طلایی استاد عزیز اگر ما در مسیر درست و مناسب باشیم اصلا هیچوقت نگران این نباشیم که دیگران راجب ما چه حرفهایی رو میزنند و یا تلاش میکنند ما را تخریب کنند ..
استاد جان آن شخصی که پشت سر شما حرف زد و یا بهتر بگم آن استاد مشهور که راجب شما حرف زد رو ما کاملا میشناسیم ولی اسمشون رو اینجا نمیگم.. چون یکی از دوستان من شاگردش بود و کلی هم هزینه کرده بود و در سمیناری که چند سال پیش در جزیره ی کیش گذاشته بودند همش در مورد رفتن شما از ایران هزار و یکجور حرف های نامناسب زده بود .. وقتی این دوستم آمده بود پیشم منم فایل های شما رو روی صفحه ی تلویزیونی گذاشته بودم هر چند این دوستم شما رو از کانال تلگرامی دنبال می کند پس معلوم میشه که شما ارجحیت و نکات مثبتی دارید که شاگردانش در چراغ خاموشی شما را دنبال میکنند چون میخوان بدونن. که شما چه کسی هستید که پشت سر شما حرف زدن…
استاد جان من دقیقا این موضوع رو تجربه کردم آن زمانی که ورشکسته شده بودم افرادی تمامه تلاششان را کرده بودن که وجهه منو بزیر بکشانند و منو خراب کنند.. نه تنها کمکی به من نکردند بلکه سعی در تخریب و تمسخر من هم داشتند البته آن موقع ها من از قوانین اطلاعی نداشتم ولی بعد از اینکه بلطف خدای مهربان با شما و این آگاهی ها آشنا شدم خیلی زود فهمیدم که بنفع من بوده چون چهره ی واقعی آن دوستان به اصطلاح گرگی در لباس میش برام شناسایی شدند و روابطمو با این اشخاص قطع کردم و فهمیدم که من در مدار چنین افرادی نیستم و یکی از پاکسازی های روابط من بلطف همین آگاهی ها بوجود آمد و مسیرم از این افراد بطور کامل جدا شد. حتی نزدیکترین فرد زندگیم که پسرم بود و الان حدودا بیش از چهار پنج سال است که بطور کلی از هم جدا شدیم گویی روابطمون از بند ناف قطع شده .. و داستان هدایت و رشد و پیشرفت هامو در پروفایلم نوشتم که چه تغییراتی با همین فایل های دانلودی داشتم و شکر خدا از طریق هدایت های الهی و بلطف این فایل های ارزشمند از تمام بدهکاری های وحشتناک نجات پیدا کردم و هم اکنون در مسیر خوبی هستم که هر روز برای آرامش روزافزونم از خداوند تشکر و قدردانی میکنم
ومن باور کردم که ما کنترلی بر افکار دیگران که در مورد ما چه فکری میکنند نداریم برای همینه که ما نباید هم هیچ کاری انجام بدیم و توجه و تمرکزی روی آن اشخاص داشته باشیم
در واقع ما فقط روی زاویه دیدگاه و افکار و باورهای درست و مناسب خودمون باید تمرکز و توجه داشته باشیم تا به خواسته و هدفون برسیم
نکته ی کلیدی و طلایی استاد اینکه برای خودمون ارزش قایل باشیم و احساس لیاقت و ارزشمندی برای خودمون قایل باشیم
و اینکه الان سه ماهه که خلوت گزینی کردید و دارید روی خودتون و خودسازی و خودشناسی و باورهای توحیدی بیشتری دارید کار میکنید تحسینتون میکنم .. و این باور را در من بوجود آورد در روابط و عشق و بی قید شرط بدون وابستگی که بین شما و خانم شایسته ی عزیز هست می توان هر چند وقت یکبار خلوت گزینی داشته باشیم تا روی خودمان و پروژههامون کار کنیم واقعا جای تحسین داره و بهتون تبریک میگم برای این سبک از زندگی و تغییر شخصیتی ..
خدایا ازتو می خواهم ظرف درک وجودی من رو بزرگتر کنی تا درک بهتری از قوانینت داشته باشم
من باید همیشه استادانم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن
خدایااا خودت هدایتم کن و با من حرف بزن
خدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی
با بهترینع بهترین هدایت هایت و صدای بلند الهام و شهود و خواب و رویا .. چشم و دل من رو روشن کن تا بتوانم نشانه ها و هدایت های واضح و آشکار پر رنگ ترا بوضوح و به روشنی ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ اطاعت کنم
خدایا شکرت
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST