ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-1.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-09-12 22:36:472020-09-13 08:50:56ثمرهی بروزرسانی بخش دانلودها در سایتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با نام وحضورِ الله
اولین گناهی که آدم مرتکب شد چی بود؟؟؟
گُم شدن در بهشت!
درسته…
من گفتم گُم بودم به مهرِ خدایم پیدا شدم…
اما…
این پیدا شدن آغاز است…
مراقب باش در بهشتی که یافتی و در میانت گرفته گُم نشوی…
ای نورم…
ای خدایم…
این بار آرام مینویسم. نه دستم میلرزد، نه قلبم بی هوا میتپد، نه حتی صدای نفسهایم را میشنوم…
چون گفتی تو آرامشِ منی…
چون اکنون، در این لحظهٔ ابد تو آرامشِ منی…
چون من با تو همرنگِ تومیشوم..
چون تو شدن قلب نمیخواهد، نفس نمیخواهد، هیچ کدام از این ابزار زمینی نمیخواهد…
تو شدن فقط باور کردنت را میخواهد…
چون تو هرچقدر باشکوهتر در من جلوه کنی من آرام تر میشوم.. ساکن تر میشود درونم، نفسهایم، تپشِ قلبم، چون جدا میشوم از بُعدِ زمینی ام…
و این طوفانِ به پا خاستهٔ درونم بر زمین نشسته… شاید او هم با من سر بر آستانت نهاده تا تنها شایستهٔ پرستش را بستاید همگام با من، همنفس با من، هم نوا با من…
بگذار ساده بگویم.. آنگاه که همه تو میشویم آرام میگیریم….
مثلِ حالِ مریمم…
زیبایِ من…
چه عشقی موج میزد در این میان…
خدا بینِ این دو نور بود و حس میشد…
من حس کردم…
من در آرامشی عمیق اشک ریختم چون همه حضور خدا بود…
خوش آمدی به دیدگانمام مریمم….
من عاشقانه حست کردم و بوسیدمت…
چه زمان و مکانِ محشری برای دیدنت بود..
تو لایق تر شدی برای این مسیرِ الهی که انقدر درونت خدا بود…
تو امروز به من گفتی: مراقب باش در بهشت گُم نشوی….
خدای من از زبانِ مریمش گفت…
و چه زیبا گفت…
و چه آرامشی به قلبم نشاند…
الله اکبر…
عالم همه خداست…
آمدنت گفت:
لایق که میشوی دریافت میکنی..
گفت:
لایق تر که میشوی تو هم دستِ بزرگتر و آشکارترِ هدایتِ الله میشوی..
تو هم آنی میشوی که اشاعه دهندهٔ توحید میشود..
حتی با آرامشت،
حتی با سکوتت،
حتی با نبودنت،
…
و درست آن زمان و مکانی که باید ظهور میکنی و غوغا به پا میکنی…
خدا تو را راه مینماید…
او و تنها او…
خدایاااا….
بذارید منم بگم، بذارید فریاد بزنم و بگم که این فایلها اسمشون گنجه نه فایلِ رایگان…
شما رونمیدونم اما من از امروز اسمشو گذاشتم گنج نامه….
که اگر غیر از این بود من الان اینطور غرقِ معبودم نبودم…
گنجی که هرچقدر بیشتر بهش نزدیک میشی عظیم تر میشه، باشکوهتر میبینیش، بیشتر حسش میکنی…
من ۶ماهه دارم این گنجهارو بارها و بارها گوش میکنم و میبینم و هر بااااار انگار یه تولدِ جدیده، چون این منم که راه طی کردم و بهش نزدیکتر شدم…
۶ماه پیش از دور دست ها میشنیدم و امروز و هر روز نزدیکتر از دیروز…
این مسیرِ تکامله،
این مسیرِ صبره،
این بزرگتر شدنِ ظرفه،
این آشنا شدنه،
این همون لایق و لایق تر شدنه…
من هرباااار که میرسم به این نقطه میگم خدایااااا من چطووور میتونم ایــــــنهمه آگاهیِ ناب رو رها کنم و برم سراغ محصولات؟؟؟؟
میگم اینا خودشون یه دانشگاه تمام عیارن من تا عمر دارم باید سر کلاس درسش بشینم….
میگم یعنی من فرصت میکنم از اینها دل بکنم و برم سراغِ محصولات؟؟؟
و دقیقا هر بار که احساس میکنم دلم یه چیز جدید و ناب و یه آگاهیِ داغِ داغ میخواد یه فایل محشرِ دانلودیِ دیگه میاد روی سایت و بااااز یادآورم میشه که اینهایی که الام دارم همون آگاهی های داغ و نابی هستن که همین حالام دارمشون…
مهم اصلِ اصلِ مطلبه،
بقول استاد مهم قانونه که دیگه ما وقتی درکش کردیم فقط باید بهش عمل کنیم، تمرینش کنیم، تکرارش کنیم، هرلحظه بهخودمون یادآوریش کنیم…
استاد یک دستی از خداست،
مریم جان یک دستی از خداست،
و بینهایت از این دستانِ زیبای پروردگار هم هستند همین پیشِ چشممون..
کنار دستمون،
حتی درونِ خودمون،
حتی اون نوزاده تازه متولد شده به من جزئیاتِ قانون و مثالهاش رو میگه،
حتی باغچهٔ حیاط،
حتی مرغِ توی قفس،
حتی همسایه روبرو،
حتی همین نوشتنِ خودم….
استاد چکار کردن که به این جزئیات رسیدن؟؟؟
با عمل کردن به قانون،
با حرکت کردن،
مغرور به خود نشدن،
متکی به غیر نبودن،
محقق بودن،
تشنهٔ یافتن بودن،
جستجوگرِ حقیقت بودن،
حذف کردنِ چیزهایی که باید،
استاد به این یک حرف عمل کردن:
«ایمان در کنارِ عملِ صالح»
استاد همه چشم شد و دید،
همه گوش شد و شنید،
همه اعضا و جوارح شد و عمل کرد،
استاد تسلیم شد و به الله چشم گفت،
مثلِ ابراهیم…
مثل تمام بندگانِ صالحِ خدا…
ابراهیم کیو داشت که بهش بگه؟؟؟
موسی کیو داشت؟؟
محمد کیو داشت؟؟
مریم چی؟؟
مادرِ موسی؟؟
استاد کیو داشت که اینها رو بهش بگه؟؟؟؟
تنها خدا برایمان کافیست….
اینها خدا برایشان کافی بوده که این شدن…
اینها تشنهٔ یافتن بودن…
تشنهٔ وصال…
واااای که عجب نوری ز کجا میبینم….
و چه مثالِ ناااااابی زدی مریم جانم:
“اجرایِ توحید در عمل”
چیزی که دارم اینروزا به خودم میگم…
من چقدر باورهام رو در عملم، در تک تکِ رفتارهام و اعمالم نشون میدم؟؟
چقدر با مصداق های عینیِ زندگیِ خودم هماهنگش میکنم؟؟؟
ببینید بندگانِ صالحِ خدا..
اینجا محفلِ خداست..
زمان و مکانِ مناسب فراهم شده است از لحظهٔ آغاز..
ما چگونه به آن میرسیم؟؟؟
دوان دوان یا لنگ لنگان؟؟؟؟
خداوندی که با یک پشه هدایت میکنه…
خدایی که در پیشگاهِ او همه و همه یکسانند اما با مأموریت های متفاوت که البته همه در راهِ وصالِ خودِ اوست…
به من پاسخ میدهد هر دم، هر آن چه بخواهم، مرا غرقِ خود کرده…
با زمین و زمان،
با هر آنچه در آن است،
با هر آنچه به من میدهد و نمیدهد،
با خودش….
که خدا زمان است، خدا مکان است، خدا یک حشره است، خدا همان آتشِ ابراهیم است، همان گلستانِ بعد از آتش است…
خدا منم، خدا تویی، خدا این لحظهٔ نابِ اکنون است….
و همینه که بهش میگن present….
اکنون بهترین هدیهٔ نابیست که بر من عطا شده…
یعنی همان که از آن آمده ام و به آن باز میگردم. ابدیت…
درسته استاد جانم
خداوند وقتی هدایت میکنه تمام و کمال هدایت میکنه…
و چیزی ک بهمون میده نه اینکه دقیقا چیزیه که من میخوام، که من هرچقدر بزرگ بخوام باز محدود خواستم، که معبودم فراااااتر از حد تصوراتِ من به من باشکوه ترینش را عطا میکند…
باور میکنم استاد، باور میکنم..
چون هرلحظه داره دلبری میکنه معبود…
هرلحظه به هر شکلی…
نه اینکه فقط چون شما مثالی هستید بر حقانیتِ همهٔ او، که من در خودم میبینم این حقانیت را…
خودم را مثالی کرده برایِ خودم…
همهٔ عالم را مثالی پیش چشمانم نهاده…
و من باااااور میکنم و نووووشِ جان میکنم این بودنش را…
وبذارید بگم بااااز هم و تکرار کنم و فریاد بزنم که ای دنیا من اینگونه هدایت شدم، این گنج نامه منو از پیلهٔ زمینی بیرون کشید:
« پاسخ مسابقهٔ بهترین باور درباره خداوند و مسابقه ای دیگر»!
همینی که شاید خیلی ها به خاطر رایگان بودن یا مسابقه ای بودن ندیدنش!!!!!😭😭😭😭😭😭😭😭
چند روزی به دلایلی سرعت اینترنتم خیلی کم شده بود انقدری که نمیتونستم فایل هایی که استاد توی اینستا میذاشتن ببینم و فقط خدا خدا میکردم اون فایل بیاد روی سایت و من باور کنید حداقل ۶-۷ ساعت مینشستم تا فایل دانلود بشه تا بتونم با ذووووق ببینمش و غرقِ آگاهیش بشم. و آخرین فایلی که حدود ۷ ساعت منتظر دانلودش شدم فایل »» شهود و الهام الهی«« بود….
اصلا فکر نمیکنم به بها و حجم اینترنت! فقط پر پر میزنم یه فایل بیاد دانلودش کنم!
و این نتیجهٔ رفتار و باورهای درست شماست استاد:
« من روی خودم کار میکنم اون آدمِ درست خودش هدایت میشه به سمتِ من و میاد توی سایت و از محصولات و آگاهی های سایت استفاده میکنه و جواب هاشو میگیره و نیازی نیست من کاری کنم.. اگر کسی آماده باشه میاد و میفهمه اگرم نباشه من ساعتها هم براش توضیح بدم و بخوام قانعش کنم اون آدم نمیــــفهمه!!!
جهان آدمهای مناسب رو میاره، آدمهای هم فرکانس با من…»
بیگ لایک به خودِ خودِ شما استادِ ناااازنینم
💖💫💖💫💖💫💖
…
چشمها که بسته باشن، یا حتی نیمه باز باشن یه چیزی مثل ترس کورترت میکنه!
ترس یک ناهماهنگیِ ذهنیه..
منم از تنهایی در تاریکی فوق العاده میترسیدم و الان به لطف خدا و هدایتهایِ جاریش که همه جا رو پناه امنش میدونم دارم محوش میکنم..
منم حتی اگر فقط یه نوزاد کنارم باشه حتی تو دل تاریکترین شبها بینهایت شجاع میشم! چرا؟!
چرا من یک نوزاد رو که هیچ قدرتی از خودش نداره میبینم شجاع میشم اما خدارو نمیبینم و میترسم؟؟؟؟
چرا یه خروس به گرگ حمله میکنه و از خودش و بقیه مرغا با شجاعت محافظت میکنه اما من پشتِ، حصار که نه، دیوارِ قلعهٔ ترس های خودساخته میلرزم و پنهان میشم؟؟؟؟
هرررررر کلمه ای که بر زبانتون جاری میشد دنیااااا دنیا درس داشت برام که باید باااارها و باااارها گوش کنم و در واقع بشنوم…
همه فایلها به جا و به موقع ارائه میشن چون نظمِ خداست در این جریان.
بینهایت سپاسگزارِ وجودِ پر نعمت، پر مهر والهیتون هستم…
بینهایت سپاسگزارِ معبودِ جانمم که من در این مسیر از پیداشدگانم…
💖💫💖💫💖💫💖💫💖
من بهترینِ خودم هستم که تا ابد این بهترینِ خودش را محتاجِ خدایش میدانم…
من به هر آنچه از تو به من میرسد محتاجم نفسهایِ من…
خدایا
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم..
مرا یاری کن تا حتی مشرک در خودم هم نباشم…
مغرور به خود نباشم…
همه تو ببینم و بخواهم و تنها شکرگزارِ تو باشم،
ستایشگرِ تو باشم،
در بندِ تو باشم،
مفتخر به بودنِ تو باشم،
نورِ تو باشم…
چون تو مرا نور نامیدی…
خدایا…
شکر….
که من زندهام و پا در این دنیایت گذاشتم
که من دیدمت
که من دارمت
شکر که من ندانسته از این دنیا نرفتم….
💖💫💖💫💖💫💖💫💖
ممنونمعزیزم💖💖
الهی شکر که با خداییم و لایق میشویم با او💖💫💖
ای جاااانم💖💖💖😭😭
ممنونم عزیزم
همهٔ این عشق و لیاقت از خداست و من و تو پارهٔ وجودشیم.. و او جانانه میخواهد که ما لایق شویم تا به خودش نزدیک و نزدیکتر شویم…
الهی که هر آن همه خدا شویم غرقِ غرق در او…
💖💖💖💖💖💖💖
سپاسگزار وجود پر مهرتم دوست عزیزم💖💖💖
حرفهای نابی که به دل میشینه حرفِ خوده خداست که از دل بر دل مینشیند…
من سپاسگزار و سجده بر آستانشمکه عشقش منو لایق نوشتن میکنه..
ممنونم و بینهایت خدا برات آرزو میکنم💖💖💖💖💖
درود معبودم به تو دوست خوبم💖💖💖💖
ممنونم از مهر و لطفت عزیزم
این محبت ها رو از جانب معبودم دارم…
داشتم در پاسخ به سوالت جوابی مینوشتمکه یهو گوشی از دستم افتاد و بعد یهو دستم کشیده شد روی گوشی و یه صفحه دیگه باز شد که وقتی بستمش اون جوابی که برات نوشته بودمکامل پاک شد!
بذار اینوبهت بگم که بدونی چقدر خدا عاشقته و چقدر عاشقهمنه که اینطور منو هدایت کرد تا خودش جوابِ سوالتو بده.
اینو فهمیدم و دست نگه داشتم و صبر کردم تا در زمان مناسب بهمبگه چی بگم بهت. ومیدونی چی شد که فهمیدم میگه اینو بهت بگم؟؟؟ چون وقتی خدا بخواد از زبان من حرفی بزنه من بی اختیار دست از همه کاری میکشم و فقط به سمت نوشتن وگفتن کشیده میشم. و این اتفاق اینجام افتاد.
و بهم اینو گفت:
« جوابِ سوالی که از ساناز پرسیدی توی همین فایله، فقط برو و بارها و بارها گوشش کن و بِشنو که خودِ من جوابت رو از زبان این دو پارهٔ وجودم بهت میدم. فقط بِشنو…»
الهی…
همه وجودم را بگشا تا همه تو شوم…
💖سبحان الله💖
ممنونم ازت بخاطر سوالت که با همین سوال من هدایتِ بینظیری شدم و باااز درک و آگاهیم فراتر رفت…
الهی شکر💖💖💖💖
سلام دوست خوبم
ممنونم ازت💖💖💖
آرامش همه از خداست
الا بذکرالله تطمئن القلوب
الهی شکر💖💖💖💖
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم
این زیبا دیدن و زیبا خوندن و زیبا درککردنت تحسین برانگیزه
الهی شکر که لایق میشیم برای این زیبایی ها💖💖
این زیبایی ها همه خداست که بر جان و دلمون مینشینه
💖💖💖💖💖💖
سلام خدایم بر وجودِ پرنورت الای نااازنینم💖💖💖💖
چقـــــدر سپاسگزار خدامم که نوری به این زیبایی دوستمه، پارهٔ وجودمه، تو قلبم نشسته و این تحسین کردنهات که بینهایت نعمت هم بر وجود خودت و هم منی که تو رو دارم جاری میکنه…
که خدا کیف میکنه از این تحسین ها و لذت بردن ها…
الهی شکرت که ما پارهٔ وجودتیم معبودم.
ایمان میاریم و برایمان خداااااییییییی میکنی….
عاششششقتمعزیزم زیبایِ من💖💖💖💖💖💖
سلام وصلوات خدا بر بندگان صالح و شایسته اش
سلام عزیزم💖💖💖💖
ممنوووونم دوست فوق العاده من💖💖
قربون خدام بشم که همه و همه خودشه…
لیاقتِ درونمونه،
عشقه،
قدرته،
هوش و درک و فهم و آگاهیه،
همممممه چیزه…
هست، بوده… و تا ابد خواهد بود..
ما باید یادمون بیاد کی هستیم…
همرنگش که بشیم همه چیز میشیم….
💖💖💖💖💖💖
عاشششششقتم من عزیزم💖💖💖💖
میبینی چه خدای عشقی داریم؟؟؟
امام علی، هم در نامه به فرزندشون امام حسن و هم در دعای کمیل (که فایل هردوش تو قسمت اجرای توکل در عمل هست) تاکید میکنن که هرگز بین خودتون و خدا واسطه ای قرار ندید…
امام علی حتی پیامبر رو واسطه بین خودش و خدا قرار نداد، حتی خودش واسطهٔ بین فرزندش و خدا نشد و گفت خداوند به همه ما نزدیک است…
« و اگر بندگان من از تو پرسیدند بگو من نزدیکم» و معبودم بشّدت سریع العجابه است…
امام علی میگن: خداوند کلید گنجینه های عالم را در دست تو قرار داده و آن کلید خواستن ( دعا) است..
با همه وجودت بخواه ازش و خودِ خدا شاهده که من با دست و دلی لرزان و سست خواستم و او با اقتدار کهکشانها راه برایم پیمود…
فقط باورش کن…
باورش که کنی و بسپاری به خودش، خودت جلو میبرتت…
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
تو آشنا شدی که الان اینجایی..
چون اینجا جای هرکسی نیست..
اینجا محفل خوده خداست..
خودِ خدا راه مینمایاند…
به قانون تکامل اعتماد کن و صبورانه و در عین حال مشتاقانه و جستجوگرانه به دنبال خدا باش..
او که عاشقانه دلش پر میزند برای بندگان صالح و شایسته اش که ایمان می آورند و عمل صالح انجام میدهند…
جانِ دلم:
خدا عاشقمونه
همه چیز و همه کس میشه برامون
فقط باید دل به خودش بسپاریم و نه هیچ چیز و هیچ کسِ دیگر
تنها بندگی اش را کنیم و تسلیم و محتاجِ او باشیم
که خدا بشدت برایمان کافیست💫💖💫💖