اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-26.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-10-27 06:01:112020-12-03 17:42:49اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اولشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
روز 80ام از روزشمار زیبای تحولم
راستشو بخوام بگم امروز تمرکز کرده بودم روی نرسیدن به خواسته ی اشتغال در شغل مورد علاقه م و روحیه م پایین اومده بود. این در صورتی بود که ایده ی کسب و کار خودمو دارم و همش میترسم و تعلل میکنم و قدمی بر نمیدارم. امروز که داشتم آگهی های کاریابی رو نگاه میکردم واقعا اعصابم خرد شد که من با این تجربه و تحصیلات و رزومه ی عالی چرا نباید به خواسته م برسم. یهو یاد ارزش تضاد افتادم و به خودم گفتم تا کِی بمونم که یکی بخواد بمن کار بده. باید خودم کارآفرین بشم و ایده مو اجرا کنم. به جایی برسم که خودم نیرو استخدام کنم. قبلش یقه ی خدارو گرفته بودم که چرا خواسته مو برآورده نمیکنی. الان با خودم فکر میکنم شاید باید کارمندی رو بی خیال بشم و مستقل بشم. امیدوارم بتونم در این مسیر ثابت قدم بمونم.🍀🍀🍀🍀💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد جان جانم، سلام به مریم بانو عزیزم، سلام به اهالی این خانواده صمیمی و اونایی که اینجا هستن تا خالق زندگی خودشون باشن و درخت نباشن.
الان که دارم مینویسم این صفحه به عنوان نشانه ی من اومده. فایل اصول اساسی خلق رویاها
من رویای داشتن دوره شیوه حل مسائل زندگی رو دارم و هنوز ندارمش. با اینکه تا چند روز پول کاملش تو حسابم بود. اما قطعا بخاطر ترس ها و باورهای محدودکننده خودم یا شاید بهتره بگم کمال گرایی که وقتی اومدم خونه و سفر نبودم شروع کنم با تمرکز بالا. حالا تمرکز که هیچ باید بگم صدام گرفته جوری که به سختی در میاد و دچار تضادهای پی در پی شدم و دقیقا احساس شخصیت فیلم اینتر استلار رو دارم وقتی توی توی اون مکعب ها و دنیاهای موازی داشت سقوط میکرد براش آشنا بود همه چی اما نمیفهمید دور و برش چه خبره.میدونی جهان یک توپوشی چنان محکمی بهم زده که گیج گیجم انگاری. میگه یا تو خلق میکنی یا من برات چیزهایی خلق میکنم که دوست نداری تا مجبور بشی حرکت کنی، پا بذاری روی باورهای محدودکننده ات. اصلا انگار تمام این یکی دوسه سالی که مهاجرت کردم جوری برام مرور شده که یکجورایی خودمو در فضایی میبینم که حالا باید تصمیم بگیرم و با توانایی هام شده مثل فیلم اینتر استلار موقع هول دادن کتاب های کتابخانه دخترش عمل کنم و شده با خطوط مورسی که بلد بود ارتباط برقرار کنم.
هر چقدر هم بچرخم دنیای من به اینجایی خلاصه میشه که خیلی خوب میشناسم، که خیلی خوب بلدش هستم، دنیای من به جایی خلاصه میشه که عاشقشم و بهش بیشتر از همه علاقه دارم. دنیای من اینجاست و من میخوام که خالق این دنیا در خودم باشم و بعد در بیرون از من تجلی پیدا میکنه. من آماده ام تا سفر کنم به خودم.آماده ام تا دوباره………..اصلا اینقدر گیجم که دلم میخواد هرچی نوشتم رو پاک کنم و ادامه ندم.
فقط اینو میدونم باید خیلی خوب یادش بگیرم و بهش عمل کنم:
ارزشهای هماهنگ با خواستههایمان را بشناسیم و شهامت پیدا کنیم تا استانداردهای جدیدی بر اساس آن ارزشها برای خود تعیین کنیم که خودمان را راضی میکند و نه دیگران را.
سلام خدمت استاد ،خانوم شایسته عزیز
چقدر این فایلها کمک کنندس .به خدا همه این فایلهای رایگان باارزشه و میشه ازشون درس گرفت و استفاده کنیم توی زندگی و کسبو کارمون
خداراشکر میکنم که برای راه اندازی کسبوکارم از کم شروع کردم و وسایل و دستگاههای انچنانی نگرفتم و خودمو ببرم زیر بدهکاری چون میدونستم هرکاری برای اشنا شدن و بهتر شدن باید اول از کوچک و صفر شروع کنی البته این از کوچک شروع کردن با توجه به هر فردی که تو یک مدار جدا داره حرکت میکنه ایجاد میشه .
یعنی دو نفر دو تا مغاذه جدا توی یک حوضه شرع به کار میکنن اما هر کدوم با توجه به باورها و گذشته و تجربه و الهاماتی که دریافت میکنه نتیجه متفاوتی هم داره .
برای شروع هم همینه همه افراد توی مدارها باهن فرق دارن و باورهای متفاوتی دارن پس هر کسی میتونه با اون جایگاه و با همون پولی که داره کارشو شروع کنه نه اینکه همون اول همه چیو قسطی و چکی بخره و باورهای مناسبی هم نداشته باشه با مخ میخوره زمین .
همه شرکتهای موفق از صفر شروع کردن و خودشونو گسترش دادن تا الان به این موفقیت رسیدن .
مقایسه کردن خودمون با دیگران باعث میشه ما نتونیم موفق بشیم اما وقتی این باورهارو داشته باشیم که
بی نهایت نعمت و ثروت در جهان وجود داره
خداوند به من کمک میکنه
خداوند راههارو بهم نشون میده
من باین تکاملم رو طی کنم تا موفق بشم
اونوقت نتایج هم تغییر میکنه و میتونیم از همون نتایج کارمون رو هم گسترش بدیم
در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید
به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها
سلام
ردپای من درفایل80سفرنامه
(((سنگ بزرگ نشانه نزدنه)))
یادمه این جمله روازقدیم بهم میگفتندامازیاددرکش نمیکردم اماحالابهترمتوجه میشم یعنی چی
وقتی خواسته ای داری امافاصله فرکانسی توبااون خیلی زیاده پس اگربراش تلاس کنی خیلی زودناامیدوعصبانی وسرخورده میشی بعدباخودت میگی قانون جواب نمیده مثلامن خودم دوست دارم کارخونه داربشم اماالان شرایطشوندارم اصلاپس الان بایدازاهداف کوچکترشروع کنم
من بایدرویاهاواهداف بزرگ داشته باشم ولی بایدازهدف هاوخواسته های کوچکترشروع کنم تاقدم به قدم وباروندتکاملی به اون کارخونه باحداقل1000تاکارمندوکارگربرسم
وهیچ کس یک شبه ثروتمندنشده وهمه روندتکاملی خودشون روطی کردندووقتی ماقانون تکامل رورعایت کنیم بعدبه قانون تصاعدمیرسیم وهرماه درامدماچندین برابرماه قبل میشه چون ازقبل این قانون رورعایت کردیم
مثل رونداستادازسال87تاالان که کاملامشخص وواضح هست روندپیشرفت ایشون که به صورت تصاعدی بهتروبهترشده اند
تضادهاباعث خواست میشندوماباباورهای هماهنگ باخواسته وعمل به انهابه خواسته هامون میرسیم وبایدخواسته هارومنطقی کنیم وباورکنیم که میشود
مثل تمرین ستاره قطبی که باورداریم که میشه وبعداتفاق میافته
شادوموفق باشید
احمدفردوسی
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم.
کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.
فایل:اصول اساسی خلق رویا ها قسمت 1.
خدارو شکر برای شنیدن این آگاهیها.
وقتی خواسته ای شکل گرفت وآن خواسته در الویت بود وبرای رسیدن به ان شور وشوق داشتیم ان خواسته اجابت شده ولی بابد فرکانسهایی معادل ان خواسته بفرستیم وباورهای درستی بسازیم.
ودر این مسیر باید تکامل طی شود خواسته ای که تکاملش طی نشده غیر معقول بوده ودست نیافتنی مثل اینکه در ابتدای راه که درامد انچنانی نداریم خواسته خرید خانه ای میلیاردی داشته باشیم واین تکامل طی نشده وخواسته دست نیافتنی می شود وممکن است کم کم از جواب دادن قانون مایوس شویم.
پس اگر سود کارمان مثلا 5 میلیون است برای سال آینده سودی معقول وقابل باور برای ذهنمان در نطر بگیریم وبدانیم یک شبه نمی توان ثروتمند شد.
اگر استاد از خانه سیمانی بندرعباس به فلوریدای آمریکا رسیده برای این است که تکاملش طی شده وبه شدت متعهد به کنترل ذهن بوده است.
پس یکی از اصول اساسی برای رسیدن به خواسته طی کردن تکامل است.و قابل باور شدن خواسته برای ذهن.
خدایا شکرت.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
سلام به استاد عزیزم 🌸 و همچنین خانم شایسته عزیز 🌸
استاد حقیقت مطلب وقتی فایل رو گوش کردم و با خودم فکر کردم دیدم که چقدر گذشته نچندان دور من خودم همینطوری بودم و چه خوب شد که الان متوجه اشتباهم شدم و مسیرو اصلاح کردم , من حس میکنم خیلی از ما دوست داریم بجای اینکه اول قانون رو بشناسیم بصورت درست و درکش کنیم و سپس بهش عمل کنیم ….. دوست داریم که قانون به ساز ما برقصه و اونجوری که ما میخوایم عمل بکنه وگررررنه قانون ایراد داره ! حالا یک عده جرات اینو دارن که تاییدش کنن یک عده ام نهه اما بالاخره به این حرف میرسن , این چیزیکه من قبلا بودم و چندساله تماممممممممم می گفتم اقا منکه ایراد ندارم این قانونه کار نمیکنه واسه من که من نمیرسم به خواسته هام و … ( خودمو گول میزدم ) , بزارید بهتر باز کنم مطلب رو خیلی از ماها دوست داریم نتنها قانون باب دل ما عمل کنه بلکه گاهی حس میکنیم با شارلاتان بازی و عصبی شدن و .. کلاه گذاشتن و مظلوم نمایی کردن .. خدارو گول بزنیم و برسیم به خواسته مون , بچه ها بنظرم تا زمانیکه ما حس کنیم خدا مثل یک ادم دارای احساسات هست و محل تغییره و .. قانونش باب دل ما باید کار کنه ولاغیر ما هیچچچچ کاری از پیش نمیبریم , یا این رو می پذیریم و تسلیم میشیم و اصول رو یاد میگیریم و طبقش پیش میریم و سپس موفق میشیم یا خودمانی بگم ( موهامون مث دندونامون سفید میشه و به هیچ خواسته ای نمیرسیم و این عمر میگذره و میره ) , ما اگر به درجه ای رسیدیم که تسلیم بشیم و عملگرا باشیم در کنار اینکه درک درست از قانون داشته باشیم و قانون تکامل روهم بشناسیم و رعایت کنیمش به خواسته هامون می رسیم و لدت می بریم اگر نهههه , همچنان اندرخم یک کوچه می مونیم !
بعضیا فکر میکنن مثلا با عصبانی شدن و لج کردنه با خدا میشه مورد استثنا قرار گرفت و رسید به خواستهه اما قانون این حرفا حالیش نیست دوستان عزیزم , قانون قبل از ماهم اینجوری بوده و بعد از ماهم خواهد بود ! قانون تا یعقوب پیامبر تسلیم نشد نتیجه وابستگی و لجبازی و چسبیدن به خواستش رو بهش بدون تعارف و تبصره داد !
چندماهه که درکم کمی بهتر شده از قانون و تسلیم شدم و هر روز به خودم میگم محمد اسانسور موفقیت نداریم .. پله هارو طی کن ! پله پله تا ملاقات خدا … ! از وقتی این دیدگاهی که خدا مثل یک انسان دارای احساسات دنیوی هست و محل تغییراته رو گذاشتم کنار و تسلیم شدم دارم لذت می برم از زندگیم و به جاهای زیبایی هدایت شدم و میشم , واقعا واقعا باید به این درکه و به این تسلیمه برسیم ! خیلییییی هارو می بینم حاضر نیستن بها پرداخت کنن واسه خواسته هاشون و تکامل روهم که اصلاااااا کار ندارن ! بعد این حکم روهم صادر میکنن که قانون ظاهرا منقضی شده و کار نمیکنه !
دوستان اگر ما تسلیم شدیم , اگر خدارو بصورت سیستم دیدیم , اگر بهای زمانی , مالی , انرژیکی و … بعلاوه قانون تکامل + درک صحیح نه درک دلخواه از قانون رو داشتیم بله به خواسته هامون می رسیم و سعادت دنیا و اخرت نصیب مون میشه اماااااااااااا اگر خواستیم بچه زرنکه ی داستان باشیم و میان بر بریم و اسانسور موفقیت رو سوار بشیم و از راه پله نریم ( به معنای طی کردن تکامل میگم نه اینکه زجر بکشه کسی ) اونجوری به هیچ خواسته ای نمی رسیم و اگر برسیم هیچ حس خوب و لذتی نخواهد داشت !
مورد دیگه اینکه ما باید مسئولیت پذیر باشیم , باید بپذیریم انچه که هست و نیست تماما به وسیله ی خودمون به وجود اومده و انچه هم که خواهد بود یا نخواهد بود بازم به وسیله ی ما به وجود میاد ! من در فایل اینستاگرامی استاد هم برای دوستان نوشتم که اگر بگی شهردار , استاندار , دولت , بابا و مامان و خواهر و برادر و .. مدیر اداره و .. همه خلاصه در ناکامی من نقش دارن جز من تو به هیچ پیشرفتی نخواهی رسید !
باید مسئولیت زندگیت رو به عهده بگیری , باید تسلیم بشی , باید عملگرای درست و حسابی بشی , باید همه چیزو با فیلتر قانون بسنجی , باید تکامل رو هر لحظه ببینی و درک کنی , باید حست رو خوب کنی و همه و همه اینا در تسلیم شدن خلاصه میشه !
دوستان عزیزم کسی نمی تونه باید جنگیدن با قانون راه و جاده رو صاف کنه واس خودش , نخواه که تغییری نکنی و تغییراتی رو ببینی ! دوست عزیزم با خودت صادق باش , من چندماهی هست که با خودمان صادق شدم و تسلیم هستم و دارم الان بعد کلی خطا در گذشته الان لذت می برم از زندگیم !
پس سر خودتو کلاه نزار , با قانون نجنگ و خداروهم بصورت احساساتی نبین و باور کن که خدا سیستم رو برپا کرده و ورودی میدی خروجی برابر میگیری !
اگر حست بده , اگر دنبال پریدن هستی نه قدم برداشتن , اگر میخوای قانون بسازت برقصه, اگر میخوای زرنگ بازی در بیاری باید بگم الکی وقتت رو تلف نکن چون قطعااااا اونیکی اخرش ضرر میکنه خودتی !
مرز بین تسلیم شدن و نشدن اینجاها مشخص میشه , اینکه من و تو با قانون هماهنگ بشیم یا نشیم برای سیستم هیچ فرقی نداره مسیرخوش رو طی میکنه
اینارو گفتم که خودم اول بهش توجه کنم و هر لحظه مانیتور کنم ببینم کجای کارم و دوباره ازش درس بگیرم و سپس دوستان عزیزمم به امید خدا بتونن بهتر نتیجه بگیرن !
شاید اولش سخت باشه , شاید کمی دردناک بنظربیاد واس کسانی که این دیدگاه ها واسشون عجیب و ناشناخته هست اما خب دیکه همینکه هست و باید بشناسیم و به قانون عمل کنیم .. !
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از خدای مهربان برای همه شما دوستان بهترین هارو میخوام و از استاد و خانم شایسته هم تشکر میکنم بابت زحماتی که واسه ما میکشن
در پناه الله موفق و موید باشید ❤
سلام.
اول از همه دوست دارم از فضای زیبای داخل ماشین بگم که ناخودآگاه برام کلی تجسمات زیبا رقم زد و همینطور از بک راند پشت ماشین که جاده سر سبز و تمییز و خیلی زیبایی رو از قاب دوربین بما نشون میداد. واقعا آمریکا زیباست و زیبایی برازنده ی آدمهاییه که درونشون پر از زیباییست. دیدن اون جاده و فضای دلشین ماشین و رانندگی توش خیلی برام لذیذ بود. ممنون واقعا
از ماشین و جاده که بگذریم میرسیم به صحبتهای استاد که بنظر من ۹۹ درصد جامعه انسانی شاید برخلاف این صحبتها زندگی میکنن و خب ایرادی ام نداره. بنظر من هر سبک و سیاقی قابل احترامه و بقول معروف صلاح مملکت خسروان دانند.
اما من فک میکنم ملاک برای من احساس خوشبختی درونی در همین لحظه و همین حالا با هر چیزی که وجود داره هست. راستش من فک میکنم نباید خوشبختی رو موکول کرد به زمانی که به فلان ماشین و خونه و موفقیت رسیدیم. خوشبختی رو باید در لحظه زندگی کرد و نباید احساس خوشبختی رو گره زد به نتیجه.
از نظر من رشد و تیک زدن به اهداف خیلی خوبه و باعث لذت بخش شدن زندگی میشه اما نباید فراموش کنیم که بزرگترین موفقیت، شاد بودنه. من معتقدم آدمهای شاد درواقع همون آدمهای موفقن.
وقتی تکامل درک میشه، دید انسان وسیع تر میشه. انگار پلن و داستان حیات و هستی رو درک میکنه.
تکامل برای من یعنی توجه به درونم، تکامل برای من یعنی قیاس خود امروزم با خود دیروزم، تکامل یعنی با آرامش و لذت راه رفتن در جاده زیبا و سرسبز زندگی، تکامل یعنی محقق شدن خودبخود و رسیدن های از شیوه های عالی و آسون.
من اگه بخوام از یه کوه برم بالا و هدف گذاریم قله کوه باشه. کمی که از دامنه فاصله بگیرم اول بساط صبحونه رو ردیف میکنم و میشینم در سکوت کوهستان از صبحانم لذت میبرم بعد دوباره راه میوفتم و احتمالا بعد از یکی دو ساعت توقف میکنم برای چایی یا استراحت، یه جاهایی تو مسیر میشینم و در دل طبیعت سکوت میکنم و از آرامش درونم لبریز میشم، یجاهایی تو مسیر اگه جمع باشیم احتمالا بزن و برقص راه بندازیم و نهایتا ظهر میرسم به قله. وقتی از قله به پایین یعنی مسیری که آهسته و پیوسته اومدم نگاه میکنم شادیم دو چندان میشه. چون هر سانت مسیرو با شادی طی کردم. بعد یادم میوفته که عه اونجا با بچه ها رقصیدیم یا مثلا اونجا صبونه زدیم تو رگ و تمام اون مسیر برام یه خاطره زیباست و الانم تو قله م. از نظر من فتح قله ها یا همون رسیدن به هدف ها اینطوری درسته. نه اینکه اول صبحی حمله کنم به کوه و بدون توقف و استراحت و خوردن چیزی فقط رسیدن به قله برام مهم باشه چون فک میکنم برسم به قله موفق میشم. اینجوری یا به قله نمیرسم یام اگه برسم احتمالا همه بدنم بگیره و دست و پامم زخم و زیلی بشه. اونوقت وقتی از قله به پایین نگاه بکنم همه ش خاطرات تلخه. چون تو مسیر بخاطر عجله احتمالا چن جایی زمین خوردم سر زانوم زخم شده، چن جایی پام پیچ خورده، فلان جا فشارم افتاده و کل مسیرم گشنه و تشنه و خسته بودم چون وقت توقف نداشتم و باید زود میرسیدم به قله و الان تو قله هم خبر خاصی نیست. هیچ خبری نیست.
درک تکامل بصورت واقعی انسان رو از مقایسه زندگی خودش با دیگران فرسنگها دور میکنه. و فک میکنم تکامل چیز خیلی خوبیه چون بما فرصت مزه مزه کردن زندگی و چشیدن شیرینی مسیر رو میده. فک کنین شما یه گیمی خریدین و گیم خیلی سریع بعد از شروع مرحله اول شما رو میندازه مرحله آخر بازی و مدال افتخارو میندازن گردنتون. واقعا حاضرین این گیمو بازی کنین؟ منکه نه. کل کیف بازی به اون مرحله هاشه و طی مسیر بازی تا رسیدن به مرحله آخر و اتمامش.
زندگی برای من همچین مفهومی داره.
نمیدونم چقدر درکم درسته یا نه اما این بهترین درکیه که الان دارم و سعی میکنم با نوشتن تثبیتش کنم برای ذهنم. چون منم گاهی یادم میره که از مسیر لذت ببرم و دچار مرض عجله میشم. واقعا نمیدونم این مرض عجله برای رسیدن به چیز میزا از کجا قریبان انسانها گرفته اما مرض خطرناکیه که با ماهیت خلقت و فلسفه زندگیمون که از نظر من لذت بردنه کاملا در تضاده.
شاد باشید که کل داستان همینه😘👋🌹
سلام استاد عزیزم
خداروشکر میکنم به خاطر همه چیز هر روز که یه فایل جدید میبینم از شما همه چیز تغیر میکنه
وقتی قانون تکامل داشتید حرف میزدید یاد زندگی خودم افتادم همه چیز داره خوب پیش میره اصلا عجله نمیکنم برای رسیدن به هدف هام میگم خدا به موقعش بهم میگه چیکار کنم
وقتی در مورد تثبیت شدن موقیعت حرف میزدید و تصاعد میگفتید واقعا هرکسی شرایط تثیبت کنه دو برابر شدن وضعیت فعلیش در آینده میشه چهار برابر
من همیشه یه فایل شما بی نهایت گوش میدم تو هواپیما تو ماشین وقتی میخوابم
یه فایل توحیدی فوق العاده وقتی که ما رو خدا حساب باز میکنیم به همه چی میرسیم
بهترین ها خدا برات خلق میکنه چون اون تواناییش خیلی زیاده وقتی خدا زندگیتو نقاشی کنه اون بهترین ها برات میکشه
وقتی هدایت میشی خداوند بی نهایت میشه برات
من از شما خیلی چیزا یاد میگیرم
تلوزیون نگاه نمیکنم خبر اصلا گوش نمیدم چند ساله آهنگ گوش نمیدم
خدارو هزار مرتبه شکر میکنم
منم دقیقا مثل شما توی یه اتاق بدون هیچ وسلیه ای زندگی شروع کردم
باورتون نمیشه چقدر زندگیم رشد کرده اونم توی یه زمان خیلی کمی
🌺حقیقت زندگی شما معجزه زمان منه🌺
خیلی دوستون دارم ❤️
سلام سیامک عزیز.منم مثل شما نتایج خارق العاده ای گرفتم.و دمتون گرم که اینارو تو سایت مینویسین که بقیه هم بتونن ببینن و باور داشته باشن که میشه و میشه و قانون رو بهتر درک کنن.خدا شکرت بابت این خانواده بزرگ و دوست داشتنی.
به یک زبان ساده ، راهنمای عملی دستیابی به رویاها ، آموزش گفتگو با خداونده . آموزش اینکه ما با زبان باورها مون از خداوند درخواست میکنیم و خداوند هم با ترجمه همون باورها به ما پاسخ میده و انسان ، موجودیه که مرتب سؤال می کنه و درخواست برای بهتر شدن کیفیت زندگیش داره اما موضوع اصلی اینه که انسان محدود به باورهاش شده و نمی تونه بیشتر از حد و نوع باورهاش درخواست کنه چون انسان بر اثر ورودی های مکرر و شنیده ها و دیده های مختلف ، یک سری واقعیت ها برای خودش ایجاد کرده و اونها را بعنوان قوانین زمینی پذیرفته که همین قانونهای نانوشته ، تبدیل به اهرم هایی شدند که تمام قدم های شخص را کنترل می کنند و بعبارتی شخص در تمام زندگیش فقط تا حدود همون اهرم ها میتونه فکر کنه و قدم برداره و وقتی به مرزهای ذهنی ( باورها یا اهرم ها) برخورد میکنه ، فرمان ایست را از همون اهرم ها دریافت میکنه و اینجاست که فرد باورش نمیشه که بینهایت راه دیگه هم وجود داره ، باورش نمیشه که بینهایت مسیر و بینهایت شیوه برای رسیدن به خواسته هاش وجود داره . حتی باورش نمیشه که بینهایت خواسته و هدف براش وجود داره چون با باورهایی محدود شده که مسیر ها را از قبل براش مشخص و حدود خواسته ها را براش تعیین میکنند . و وقتی که شخص از جمله « باورم نمیشه » استفاده میکنه به این معنیه که اهرم اون موضوع در ذهنش ساخته نشده .
اما دستیابی به رویاها ، مرزها را می شکنه و محدودیت را رد می کنه و هر بار مرور این دوره ، مسیر کانون توجه انسان را از اهرم های محدود کننده ذهنش که تا اون موقع ، تصمیمات و کنترل تمام حرکات و رفتارهاش را بر عهده داشتند برمی داره و به سمت خداوند بعنوان سیستمی دارای مشیت و قوانین کیهانی که به بهترین باورها و کامل ترین و لذت بخش ترین راه حل ها مجهز هست ، هدایت میکنه …
دستیابی به رویاها میگه همیشه آسان تر و راحت از و لذت بخش تر از اون چیزی که فکر میکنی هم وجود داره فقط کافیه فکر خودت را در هر موضوعی با فکر خدا مقایسه کنی و با تصور نامحدود بودن سیستمی که قراره به درخواست تو پاسخ بده ، به محدودیت فکر خودت پی ببری و بجای ایراد به سیستم الهی ، باور خودت را وسیع تر کنی چون تو تا زنده ای ، محدود به باورهات هستی اما سیستم خداوند هیچگونه محدودیتی در پاسخگویی نداره ، اما فقط به باورهای تو پاسخ میده ، پس به اندازه باورهای خودت بهت پاسخ میده ، پس باورهای شلوغ و داغون خودت را رها کن و سعی خودت را پراکنده نکن و سعی را از جسم به ذهن ببر و ذهن را متمرکز بر درک قوانین خدا بکن و با پذیرش مشیت الهی ، بجای قوانین پوچ زمینی ، هر لحظه در قلب خداوند قرار بگیر و به این وسیله دست خداوند را برای پاسخدهی باز بگذار چون اون منبع بینهایتِ پاسخه اما این ما هستیم که فقط تا مرز باور هامون پیش میریم و این پیش رَوی به معنای پیش رَوی های ذهنی هست که با یک دقت کوتاه در افکار خودمون میتونیم بفهمیم که چقدر محدودیم و محدودیت فقط از ماست که در این دوره ما آگاهانه این محدودیت ها را یکی یکی برمی داریم که البته بسیار بسیار تکاملی هست و خود من به حدی پرت و دور از خداوند و مشیت ش بودم که خودم را مثل کافری تیرخورده و زخمی در تاریکی بیابان رها شده می دیدم اما کم کم و حتی لنگان و با دردهای فراوان حرکت کردم و خودم را به این جا رسوندم و الان دیگه درد هام خیلی کمتر شده و لذت هام هرروز بیشتر و بیشتر می شند یعنی این حرکت کردنه داره راحت تر و توأم با آزادی و لذت میشه و البته که اولش درد داره ولی همون موقع شم که درد داره واقعا ما دردی حس نمی کنیم چون همیشه اون درد ها را داشتیم و وقتی به جاهای بهتری می رسیم تازه متوجه میشیم که اونها ، درد بودند که ما اونها را بعنوان زندگی پذیرفته بودیم …و من الان به جایی رسیدم که میتونم به زخم های ترمیم یافته و پاهای سالمم افتخار کنم ، به جایی که خوشحال باشم از اینکه دیگر در آن بیابان تاریک نیستم ، و این ما هستیم که باید با تلاش های مکرر ذهنی هر لحظه به سمت نور حرکت کنیم ، وگرنه هرگز نور به سمت ما حرکت نمی کند اما به حرکت ما خیلی زود واکنش نشان میدهد ، تو حرکت میکنی و مشیت خداوند بر این استوار شده که راه را برایت باز کند و به کوچکترین تغییر تو واکنش نشان میدهد یعنی که پاسخ میدهد … و این اوج عدل الهی ست
سلام اول میگم خدایا شکرت
نشانه ها توی این فایل
اینکه مثلا دیروزت خوب بودی مثلا فردا یه چالشی اومد توی زندگیت مثلا نباید استرس داشته باشی خودتو ببازی یا ناامید بشی🙏🏻🕊
مثلا باید همیشه حالت خوب باشه از درون و روند رشد تکامل رو طی کنی مثلا مثل مدرسه میری از کلاس اول بعد مثلا میری کلاس پنجم جدول ضرب یاد میگیری و این روند رشد تکامل هست که باید طی کنیم وهمینجوری میری بالا ما ذره ای از وجود خداوندیم ما باید ثانیه به ثانیه بهتر باشیم به روز باشیم نه اینکه پس رفت کنیم خداروشکر بابت این نشونه🙏🏻