خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1 - صفحه 23

540 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه رنجبرمحبی گفته:
    مدت عضویت: 2637 روز

    بنام خداوند فاضل

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته ی دوست داشتنی

    سلام خدمت دوستان هم فرکانسی

    استاد من با شما بود که فهمیدم خدای کجایی زندگیم هست

    خدای قبل من به ریش و نماز و فقیر بودن…. من منو دوست داشت

    خودم در گیره یکسری اتفاقات منفی و درمانی بودن کرده بودند و….

    حالم خوب نبود همیشه نگران خودم و دیگران بودم

    بارها برای دیگران گریه میکردم که مشکل دارند و فکر میکردم چون من با خدا هستم نگران و دیگران که بی خیال هستند انسانیت ندارند

    من خودم کامل نبودم ، احساسم خوب نبود، و همیشه از خودم می کندم و به دیگران میدادم که حالشون خوب باشه و نتیجه این شده بود که من همیشه حالم بد باشه و دائم خودم یک بدبخت ببینم و خداوند مسئول زندگیم و…

    و الان بعد از آشنایی با شما و تمرکز روی فایل های شما فایل عزت نفس و فایل عشق و مودت خیلی به رشد من کمک کرد و نتیجه این شده که خدا تو زندگیم پرنگ شده خدا برام همه چیز و همه کس میشه بشرط آرامش و ایمانم به خدا

    الان اگه دوست داشته باشم به دیگران احسان میکنم اگه نداشته باشم نه فقط لذت میبرم

    یکجا تو یکی از فایل های شما خوندم که خانم شایسته فرمودند شما باید از مسیر لذت ببری و مسیر اصل و درواقع نتیجه فرع

    استاد عاشقتونم ممنونم بابت این آگاهی که در اختیار همه ی ما قرار میدی و باعث تحولی بزرگ در ایران شدی که خداوند واقعی کنار هممون باشه و از این قدرتی که داریم استفاده کنیم

    ⚘⚘⚘⚘⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Danyal گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    خدایا شکرت که بالاخره تونستم باورت کنم بعد از این همه سال گمراهی خدایا شکرت واقعا حال فوقالعاده ای دارم الان.

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این سایت خدایا شکرت که منو اگاه کردی.

    ذهن من خیلی مقاومت میکرد تا بپزیرم خداوند انرژی هست و خداوند همه چیز هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شتبسته مهربون

    وسلام به دوستان هم فرکانسیم

    سال نو مبارک

    استاد عزیزم وقتی این فایلو گوش میکردم چیزهایی از شما میشنیدم که من سالها بود با این تفکر زندگی میکردم که باید گفت زندگیرو به کام خودم تلخ کرده بودم و با این افکار که در پیشگاه خداوند متعال باید زجه و زاری بزنی تا خداوند بهت رحم کنه یعنی اینو نه به من به خیلی از افراد جامعه دیکته کرده بودن که باید در پیشگاه خداوند اینطور باشی تا به چیزی که میخوایی برسی

    ولی ابن همیشه برام یه سوال بود که منیکه این طور هستم واز خدا میخوام چرا بهم نمیده

    آخه میگن خداوند بخشندس پس کو

    خیلی درگیر پیدا کردن این جواب بودم که یهطورایی باعث شد تا بعد از چند سال به این جواب خودم برسم از وقتی که با شما استاد عزیزم با صورت کاملا اتفاقی از تلگرام آشنا بشم که جریانشم بهتون گفتم

    واقعا خدارو هر روز شکر گزاری میکنم که منو با شما آشنا کرد نمیدونم اینطوری و به صورت ناآگاهانه من پیش خدا میرفتم چه جوابی بهش داشتم که بگم و اصلا چی میخواستم بگم و اینو الان میدونم که خدا چقققدددررر منو دوس داره که هدایتم کرد به سوی شما وگفت بیا اون چیزی کهمیخواستی بدونی با بنده من سید حسین عباسمنش بهش برس ببینم چیکار میکنی

    استاد عزیز تر از جانم مطمئن باش دست پر باهات ملاقات میکنم به امید الله یکتا چون از وقتی که با شما آشنا شدم و قانون جهانو فهمیدم دونستم که چطوری قدم بردارم حالا منیکه به صورت میهمان از فایلهای رایگان که نگو دریای نور شما اشتفاده کردم حالا ببین وقتی محصول شما رو بخرم و دوره تکاملمو آرام آرام طی کنم چه شود به امید الله یکتا

    هر کجا هستید در پناه الله یکتا شادو پیروزو سربلندو ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید

    یا حق…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ایلیا میم رام الله گفته:
    مدت عضویت: 1469 روز

    خدا را بخوانید. بخوانید با زبان، با ذهن و با قلبتان و آنگاه بشنوید آن را از زبان روحتان.

    به هنگام خواندن آگاه باشید که، چه کسی را می‌خوانید؟ به یاد داشته باشید که در حضور که هستید؟

    خدا را حدّاقل آن‌گونه بخوانید که انسانی بیدار، باعظمت، بینا، شنوا و ناطق را می‌خوانید. بسیاری از مردم به گونه‌ای خدا را می‌خوانند که انگار مرده‌ای را می‌خوانند. به گونه‌ای با خداوند سخن می‌گویند که انگار با فردی که وجودش خیالی است یا در دوردست‌ها سکونت دارد. در حالی که خداوندِ زنده و حاضر از خودت به تو نزدیکتر است. او، هستی توست…

    خدا را طوری بخوانید که انتظار پاسخش را داشته باشید و خداوند، خوانندهٔ خود را حتّی پیش از خوانده شدن، پاسخ می‌دهد. امّا از راه‌های خودش و با روش‌های خودش نه صرفاً آنطور که شما تصور می‌کنید. او با علائم و تغییرات، با اتفاقات، با احساسات و اندیشه‌ها، با بخشش‌ها و گرفتن‌ها (و…) پاسخ می‌دهد…

    به هنگام خواندنِ پروردگار آگاه باشید که خداوند از شما جدا نیست و بر این یگانگی و اتصال ذاتی عمیقاً مراقبه کنید که راه‌گشاست…

    با خنده و گریه، در خواب و بیداری، در سختی و راحتی (…) و حتّی با آهنگ و آواز، خدا را بخوانید.

    بگذارید خداوند زمزمه و زمینهٔ کلام و نگاه شما باشد.

    با وجد و سرور، و با شور و اشتیاق او را بخوانید که خداوند سرور و شادی را دوست می‌دارد.

    در امورات و فعّالیت‌ها، در مسائل و مشکلات، و در فشارها و گرفتاری‌ها، او را بخوانید.

    با ایمان و اعتماد او را بخوانید و همه چیز را به او بسپارید. بدانید که او بدون شک پاسختان می‌دهد لیکن آنطور که خود می‌داند و به شکلی که شعور بیکران و قدرت نامحدودش ایجاب می‌کند.

    اگر تشخیص ندادید، اگر ندیدید و اگر نشنیدید، نگویید که نیست زیرا این شمایید که نمی‌بینید و نمی‌شنوید. بسیاری دیده و می‌بینند. شنیده و می‌شنوند، پس عجولانه قضاوت نکنید.

    اکنون نیز صداها و موجودات بیشماری وجود دارند که ظاهراً نه دیده می‌شوند و نه شنیده. امّا آیا این دلیل بر آن است که نیستند؟…

    خداوند را به گونه‌ای بخوانید که فرزندی پدر و مادر خود را، عاشقی معشوق محبوب خود را، و بنده‌ای خالق و پروردگار خویش را می‌خواند.

    خدا را با عشق و حرارت بخوانید، با امید و انتظار.

    خدا را در وجود خود و در وجود دیگران، در طبیعت، در آسمان و در زمین بخوانید و صدایش بزنید. در وجود هر آنچه می‌بینید و نمی‌بینید، خدا را صدا بزنید و او را بخواهید تا در وجود همه چیز و همه کس خود را، آنطور که خود می‌داند، آشکار سازد.

    خدا را آن‌گونه بخوانید که روح خود را. با هر دم و بازدمی، با هر نفسی خدا را بخوانید که هر نفس، خود نام خداوند است…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    محمد اخلاقی گفته:
    مدت عضویت: 2101 روز

    به اعتقاد من هر اتفاق در طول روز انعکاس توجهات و خواسته های ما از رب یکتاست .یعنی اگر ما در طول روز هر اتفاقی رو تجربه می‌کنیم بر میگردد به آن نیازی که از خداوند داریم و خداوند پاسخ خواسته مارا در غالب آن اتفاقات به ما نشان میدهد و فقط و فقط کسانی ازاین نعمت بهره میبرند که قانون رو درک کرده باشند

    شاد و سرافراز باشید

    سید محمدرضا اخلاقی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 2324 روز

    سلام استاد عزیزم

    خیلی دلم برای نوشتن کامنت تنگ شده بود

    چون وقتی مینویسم قشنگ درک میکنم که حالم بهتره،درکم بهتر شده و یه حس نزدیک شدن بهتون رو دارم.

    ✍🏻منم حس میکردم خدا دارای احساسه و مثل ما انسانهاست و همش میخواستم با احساساتی کردنش به دعاهام به گریه هام واکنش نشون بده

    ولی حالم بدتر میشد چون من از قوانین بی خبر بودم

    چون من بی خبر بودم از احساس بد مساوی اتفاقات بد

    ولی الان من دارم خدا رو بهتر میشناسم

    دارم درک میکنم انرژی که کل جهان از اونه

    ✍🏻میدونم که همه چیز دست خودمه، همه چیز به خودم بستگی داره چون قوانین ثابته و این منم که باید قوانین رو یاد بگیرم تو زندگیم ازشون استفاده کنم

    این منم که باید ایمانم رو قوی کنم و برم تو دل ترس هام

    این منم که با داشتن احساس خوب کاری میکنم که جهان بهم اتفاقای خوب رو نشون بده چون قانونه

    استاد تمام سعی خودم رو میکنم که دیدم رو نسبت به خدا تغییر بدم و نگاه سیستمی داشته باشم تا زندگی بهتری داشته باشم.

    ❤️استاد جانم در پناه خدا همیشه خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    علیرضا زارع زاده گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    “به نام آن که جان را فکرت آموخت//چراغ دل به نور جان برافروخت”

    “ز فضلش هر دو عالم گشت روشن//ز فیضش خاک آدم گشت گلشن”

    “توانایی که در یک طرفه العین//ز کاف و نون پدید آورد کونین”

    “چو قاف قدرتش دم بر قلم زد // هزاران نقش بر لوح عدم زد”

    به نام خدایی که خالق تمام زیبایی هاست.

    این فایل واقعا بینظیره و من هر روز این چند فایل زیر رو گوش میدم:

    1.”چرا خداوند بیشتر از ما میخواهد که ما ثروتمند شویم”.

    2.سری فایل های “خداوند را بهتر بشناسیم”

    3.سری فایل های سه برابر کردن درامد در یک سال.

    4.یک قسمت از زندگی در بهشت

    5.یک قسمت از سفرنامه

    6.فایل که تو نشانه ی امروز بهش هدایت میشم

    این فایل هارو هر روز گوش میدم و یه جور هایی مکمل هم دیگه اند. امروز داشتم کتاب جیم ران به نام “معجزه ی کار پاره وقت”رو میخوندم که تو صفحه ی آخرش یه مطلب خیلی زیبا دیدم گفتم کامنتش کنم.

    “همه ی ما میتوانیم از کمک خدا بهره بگیریم، اما تمام حرف من اینه که از ما چه کاری ساخته است؟؟

    مردی زمینی سنگی را انتخاب کرد و آن را تبدیل به باغچه ای زیبا کرد.فرد دیگری آن باغ را دید و گفت : میدانی تو به کمک خداوند بزرگ این باغ زیبا را اینجا آفریدی.

    باغبان گفت: منظورت را میفهمم ، اما باید این زمین را زمانی میدیدی که خدا خودش به تنهایی مشغول کار روی آن بود.

    بنابر این بخشی از کار بر عهده ی ماست، به عنوان یک انسان شانس حضور در این جهان اعجاز آفرین رو داریم.”

    و ما خلق شدیم که به ثوت برسیم هر حرکت رو به جلو موجب بسط و گسترش جهان میشه.

    تنها راه رسیدن به ثروت از مسیر هماهنگی با خود و خداونده. و تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه. به خدا اگه خدارو خوب درک کنیم میفهمیم که ثروتمند شدن و حرکت در مسیر گسترش جهان بزرگترین عبادتی هست که میتونیم انجام دهیم.

    و به نظر من بزرگترین گناه هم تماشای اخبار و تلوزیونه چون 99 درصد حرف هاش شرک رو تو وجودمون میکاره.

    باور فراوانی هم برزرگترین پاشنه ی آشیل تمام مردم در تمام تاریخ بوده. همیشه گفتن که همه چیز کمه.

    هفته ی پیش فقط تو استان اردبیل یه برفی بارید که به اندازه ی یک سال جواب تمام آب های لازم استان اردبیل و تبریز رو میده. باز هم میگن آب کمه. آب کم نیست ایراد از این باوره که ما نمیخوایم کمی به خودمون زحمت بدیم و بهتر بشیم و نعمت های بیشمار خدارو کشف کنیم. وگرنه کل دنیا ثروته،بینهایت آب هست بی نهایت دختر مناسب برای رابطه و ازدواج وحود داره فقط باید چشم هامون رو بشوریم و جور دیگه باید ببینیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2781 روز

    نشانه امروزم:

    خداوند خودش احساسات نداره اما دقیقا به احساسات ما واکنش میده

    خداوند یک انرژیه نه یک آدم

    تمام جهان از این انرژی تشکیل شده

    ما هم جزئی از جهان هستیم پس ما هم از انرژی تشکیل شدیم

    افکار ما هم از انرژی تشکیل شده

    خداوند= جهان هستی=انرژی=ما

    همه چیز یک چیزه، همه چیز خداست

    ما مثل قطره ای از اقیانوس هستیم یعنی ذره ای از وجود خداوند هستیم مثل قطره که تمام ویژگی‌های آب اقیانوس رو داره، ما هم تمام ویژگی‌های خداوند رو داریم، خداوند انرژی خلق کننده جهانه، ما هم مثل خداوند خالق هستیم.

    خداوند واکنش فرکانسهای ما به خود ماست

    خداوند مثل یک آیینه اس دقیقا خودمون رو به ما نشون میده

    جهان بیرون ما بازتاب درون ماست

    برای اینکه جهان بیرونمون رو بسازیم تنها راهش اینه که جهان درونمون رو بسازیم.

    چطوری؟

    باید شخم بزنیم درونمون رو، باید باورای محدودکننده رو پیدا کنیم زیاد سخت نیس باورای ما خودشون رو توی رفتارهای ما نشون میدن

    مثلا رفتار ما سخت تلاش کردنه و یک کسب و کار سخت و طاقت فرسا و کم درامد داریم. این رفتار نشون میده ما باور داریم پول سخت به دست میاد.

    و کلی باور مخرب درونی دیگه که باعث شده جهان بیرون ما دلخواه ما نباشه. زندگیمون از لحاظ سلامتی، ثروت، نعمت و روابط چندان رضایت‌بخش نباشه.

    خب حالا که فهمیدیم باورای درونمون ایراد داره چطور این باورا رو تغییر بدیم؟

    سخته ولی شدنیه کم کم و بتدریج میشه باورامون رو تغییر بدیم.

    یک راهش اینه که ورودیامون رو کنترل کنیم و خودمونو با باورهای جدید (فایلهای استاد) بمباران کنیم.

    یک راه دیگه اینه که الگوهای خوب پیدا کنیم از کسانی که تونستن توی جنبه های مختلف موفق باشن. مثلا تو این مثالی که زدم، افرادی رو پیدا کنیم که دارن راحت پول درمیارن بدون اینکه سختی خاصی بکشن.

    اینجوری ذهن ما براش منطقی میشه.

    این یک مسیره و تا ابد ادامه داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    نیما کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام به همگی.

    من الان یه ترمز پیدا کردم که حسم گفت بیام اینجا بنویسمش. داشتم اهرم رنج و لذت رو میخوندم یه جا نوشته شده بود که ثروت یعنی شادی و خنده با یاد الله. من یه لحظه این به فکر به ذهنم اومد که نه بابا چرا به یاد خدا بیوفتیم شادی رو خراب کنیم بعد از چند ثانیه که این فکر یهویی (impulse) رد شد منطقم اومد گفت نه منظور اینه که شکرگزاری کنیم خدا رو واسه ی اون تفریح یا لذت یا سفر. سوالی که پیش میاد چرا من تو ناخودآگاهم اینه که خدا متضاد شادی و خوش گذرونی و ثروته؟ احتمالا به این خاطر که از بس سر کلاس های دینی و مسائل مذهبی بهمون گفتند که لذت تو این دنیا اصلا خوب نیست لذت اصلی اون دنیاست و … اتفاقا خدا میخواد که ما ثروتمند و شاد باشیم و از این دنیا حسابی لذت ببریم و خوش بگذرونیم و شکرگزار این همه نعمت باشیم. چرا باید فکر کنم که خدا و لذت مخالف هم دیگه هستند؟ مگه خدا رو نشناختی؟ مگه نمیدونی که خدا یه سیستمه که به انرژی ما پاسخ میده و وقتی من همچین فکری میکنم ناخودآگاه و ناآگاهانه دارم لذت و ثروت رو از خودم دور میکنم و این ریشه در این فکر داره که ثروت معنوی نیست و اگه من ثروتمند بشم و یا لذت ببرم از خدا دور میشم و بالعکس اگه بخوام به خدا نزدیک بشم از ثروت و خوشبختی این دنیا دور میشم. باوری که باید جایگزین بشه اینه که ثروتمند شدن معنوی ترین و خیرخواهانه ترین کاره و کافیه که من در زمینه ای که علاقه دارم پیش برم و مهارت هام رو افزایش بدم و بتونم تضادها رو حل کنم و در جهت گسترش جهان قدم بردارم (کار عملی) در نتیجه خدا هم در مسیر به من کمک میکنه که ثروتمند بشم و من خوشبختی و ثروت رو در مسیر تجربه میکنم (اشاره به ترمز حرکت برای رسیدن به یه جایی) به شرطی که من خودم جلوشو نگیرم. اگه باورهام درست نباشه امکان نداره من به ثروت پایدار هدایت بشم.

    باید بیشتر باور درست رو با خودم تکرار کنم و برای خودم منطقیش کنم تا حسابی بره تو پوست و استخونم (ناخودآگاهم) و شما هم اگه منطقی قوی واسه این باور دارید بنویسید. با آرزوی بهترینا برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Sheyda گفته:
    مدت عضویت: 1557 روز

    نامه ای به خدا

    سلام :)

    خدایا… ای خدای مهربان …من میگویم مهربان چون خودِ من میدانم مهربانی…

    ای خدای مهربان …ای خدای آمرزنده…من میگویم آمرزنده چون خودِ من میدانم آمرزنده ای ….

    ای خدای مهربان… ای خدای آمرزنده… ای خدای بخشنده… من میگویم ای خدای بخشیده چون “من” میدانم تو بخشنده هستی!

    اما تو…

    اما تو سخت گیر نیستی و “هرگزززززز” روی بر نمیگردانی 》》 این را “خودم” میدانم این “باورِ من” است.

    خدا جانِ من… نه از من نه از هر بنده دیگرش ناراحت نمیشود اعصبانی هم نمیشود.

    خدایِ من فقط و تنها فقط منبع آرامش ، صلح ، راحتی ، زیبایی ، خیر و خوبی است!

    این خدای مهربانِ من ، آمرزنده من ، بخشنده من… من را خیلیییییی دوست دارد! دیگران را هم خیییلی دوست دارد.

    خدا جانِ من… خداوندِ مهربان من… در آسمان ها نیست…! در آن دور دست ها نیست!

    همین نزدیکی هاست … گفته از روحم در تو دمیدم … عه پس در من است… در ذات من است … در درونم… آن کسی که واقعا هستم …

    اما خداوند همه چیز است … در بیرون من هم هست … اندکی(تفکر)!… پس من در درونم خدا جاریست و من نیز در خدا جاری هستم…

    یک پوسته بین ماست(بدنِ من ، فیزیکِ من) همانی که تمام نگرانی هایم در آن است…

    افکار من: [ من فکر میکردم خدا من را دوست ندارد .. به خدا میگفتم اگر من را دوست داری پس به من ثابت کن… بعد اعصبانی میشدم که چرا خدا من را دوست ندارد… بعد به یاد می آوردم دلایل را…

    تو خودارضایی کردی…انتظار داری خدا دوستت داشته باشد..

    فقط چندبار این کار را کردم..

    حتی…

    کمی فکر میکنم… اصلا چرا باید قانون بگذارم برای خودم . من از اجبار بدم می آید. خدا باید من را دوست داشته باشد حتی اگر درآینده باز هم اینکار را بکنم…

    مغزم درد میگیرد… اشک هایم سرازیر میشود … یک حسی… یک صدایی…

    پس که اینطور… خدا از تو روی برگردانده است … خدا دیگر برایش مهم نیست تو چیکار میکنی…

    حالم بد میشود :(

    مسئله ای دیگر را به یاد می آورم… حجاب…

    اما مسئله ان که حل شده بود …

    و باز ذهنم … اگر حل نشده باشد چی؟ اگر اشتباه نتیجه گرفته باشی چی؟ اگر خدا واقعا از زنان خواسته بدن و موهای خود را بپوشانند چی؟

    نماز یادم می آید…

    اما نماز که توجه کردن بود… و باز ذهنم… شاید آن نباشد شاید همان رکوع و سجده ای که قبلا انجام میدادی باشد…

    افسرده خیره به خدا میشوم و میگویم آخر دوستم داری یا نه؟! ]

    حتی همین الان… دوباره ناراحتی را حس کردم … دوباره… دوباره…

    انگار خدا نمیخواهد بگوید دوستم داردیا نه!

    شایدم من نمیخوام باور کنم که خدا همه را دوست دارد که من هم جزئی از آن ها هستم؟…

    خدا تو را دوست دارد … خدا همه چیز است و هیچ چیز است … خدا در درون توست چطور میشود از تو بدش بیاید …

    خدا عاشق تو است اگر اشتباهی کنی تو را میبخشد … مهم نیست آن اشتباه چی بوده… می بخشدت…

    خدا یک انسان نیست که ناراحت شود… که به خاطر خود ارضایی ، رعایت یا عدم رعایت حجابکه اصلا اجباری به آن نکرده ناراحت شود…

    تمام این افکاری که داری میدانی چیست؟ همان پوسته فیزیکی بین تو و خداست!

    از تمام قوانین پا را فراتر بگذار… گفتند باید حجاب کنی تا خدا دوستت داشته باشد … حجاب نکن

    گفتند باید نماز بخوانی وگرنه خدا دوستت ندارد وگرنه خدا تو را به حال خودت رها میکند فقط یکبار دوبار میگوید نماز بخوان و بعد از ان دیگر کاری به کارت ندارد دیگر برایش مهم نیستی… نماز نخوان

    گفتند خودارضایی کنی جات ته جهنمه و خدا ازت روی بر میگردانه… اما تو اینکار را کردی … پشیمان شدی و دیگر قصد نداشتی اینکار را کنی اما فکر کردن به اینکه خدا دوستت ندارد خدا همش برایت خط و نشان میکشد اعصبانیت میکند … خودارضایی کن !

    نترس…

    میدانی چرا اینها را گفتم ؟ چون ذات تو خداست … میداند چه اشتباه است چه درست … تمام اینها افکار ان پوسته زمینی است ان پوسته فیزیکی که بین تو خداست

    تو را تشویق به کارهای بد نمیکنم … اما میگویم خدا را بد فهمیدی… خدا خط و نشان برایت نکشیده که تو را محدود کند خدا هرگززز از تو ناراحت نمیشود هرگززز اعصبانی نمیشو روی بر نمیگرداند

    بخدااا خودت خدا را بد فهمیده ای…

    حتی الان هم فکر میکنی شاید داری اشتباه میکنی…

    تو خدا را میخواهیی اما از اجبار متنفری …

    نترس کار خودت را بکن…(کاری که دلت به تو میگوید)

    تو آخرش به خدا میرسی.

    خدا تو را دوست دارد…

    تو هم خودت را دوست داشته باش

    و برای خودت خدا را بساز و هر طور که میخواهی هم ان را بساز چون خدایی که تا کنون داشته ای خداییست که دیگران به تو معرفی کرده اند و برای تو ساخته اند.

    آرزوی هدایت برای خودم و همه

    صرفا نامه به خدا که در دفترم ندشتم و حسم بهم گفت اینجا هم ان را بنویس ولی ذهنم مقاومت کرد

    اما من میخواهم تغییر کنم و این هم یک عمل که نشان دهد به خودم که واقعا میخواهم تغییر کنم.

    من خود واقعی ام را پیدا میکنم.

    من خدای واقعی را پیدا میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: