خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1 - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-14.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-06-06 00:00:002021-08-26 18:29:45خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با توجه به تعریف سیستم توسط آقای عباس منش
از آنجایی تعریف سیستم توسط بشر صورت گرفته شده و تعریف زیر را مطالعه فرمایید
تعریف سیستم
سیستم کلیتی است که حداقل دو جزء داشته باشد. به صورتی که
(1) هریک از آنها بتواند بر روی عملکرد یا خصوصیات کل سیستم اثر بگذارد،
(2) هیچ کدام از آنها نتواند اثر مستقلی بر روی کل سیستم داشته باشد و
(3) هیچ زیرگروهی از آنها نتواند اثر مستقلی بر روی سیستم (کل) بگذارد. پس به طور خلاصه می توان گفت که سیستم کلیتی است که نتوان آن را به اجزای مستقل یا زیرگروههای مستقلی از اجزا تقسیم کرد.
سیستم هاسه نوع هستند؛ مکانیکی، ارگانیکی و اجتماعی.
یک سیستم مکانیکی براساس قانونمندی تحمیل شده توسط ساختار درونی و قوانین علّی ذاتی اش عمل می کند، مثل یک ساعت یا یک اتومبیل. از آنجایی که در سیستم های مکانیکی انتخابی وجود ندارد، خود یا اجزایشان نمی توانند مقاصدی مختص به خود داشته باشند. اما یک سیستم مکانیکی می تواند وظیفه ای داشته باشد که مقاصد موجودی، خارج از آن را برآورده می کند و به همین ترتیب اجزای سیستم نیز وظایف فرعی مخصوصی به خود دارند. بنابراین، براساس نگرش نیوتنی جهان به صورت ماشین بود که خدا آن را ایجاد کرده تا وسیله ای برای اجرای نیاتش باشد.
نوع دیگری از سیستمها، سیستمهای ارگانیکی هستند. سیستم های ارگانیکی، سیستم هایی هستند که حداقل یک هدف (GOAL) یا مقصود (PURPOSE) از خودشان دارند. مثل حفظ بقا، که رشد برای آن اغلب عاملی ضروری تلقی می شود. درحالی که اجــزایشان هیچ هــدف و مقصـودی را پی نمی گیرند اما وظایفی درخدمت هدف و مقصود سیستم کلی دارند. سیستم های ارگانیکی ضرورتاً باز هستند، یعنی تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار می گیرند. بنابراین، تنها زمانی قابل فهم هستندکه در پیوند با محیطشان بررسی گردند. محیط هر سیستم شامل مجموعه ای از متغیرهاست که می توانند رفتار سیستم را متاثر کنند.
اجزای یک سیستم ارگانیکی، هم می تواند ضروری باشد و هم نباشد. به عنوان مثال قلب یک جزء ضروری برای سیستم انسان است درحالی که ناخن چنین نیست.
سیستمهای مکانیکی، ارگانیکی و اجتماعی مفاهیمی هستند که می توان آنها را به اشکال مختلف تصور کرد. بنابراین، هر موجودی را می توان در قالب هریک از آنها تصور کرد. برای مثال، یک فعالیت اقتصادی، یک مدرسه، یا یک بیمارستان را می توان به عنوان یک سیستم مکانیکی، ارگانیکی یا اجتماعی تلقی کرد. اما سیستم هایی که مردم در آنها نقش اساسی را بازی می کنند، اگر به گونه ای غیر از سیستم اجتماعی دیده شوند به خوبی قابل فهم و درنتیجه قابل مدیریت نخواهندبود. نوع نگرش به سیستم های مردمی در طول زمان تکامل یافته است. این مسئله با تغییراتی که درنگرشمان درمورد بنگاههای اقتصادی روی داده، نموده یافته است. اما چنین تکاملی تدریجی، در مورد هر سیستم اجتماعی دیگری نیز قابل مشاهده است.
وقتی انقلاب صنعتی در دنیای غرب آغاز گردید، نگرش حاکم بر دنیا، نگرش نیوتنی بود. به این ترتیب بیشتر نیز به منزله تمثالی از خداوند (IMAGE OF GOD) از مصنوعات خود درجهت اجرای مقاصدش بهره می برد.
پیامدهای نگرش اجتماعی به یک سیستم
عملکرد یک سیستم آشکارا به عملکرد اجزایش وابسته است، اما یک جنبه مهم (اگر نگوییم مهمترین جنبه از عملکرد اجزا)، چگونگی تعامل آنها با یکدیگر به منظور تاثیرگذاری بر عملکرد سیستم کلی است. بنابراین، مدیریت اثربخش سیستم باید به جای توجه به فعالیت مستقل اجزا، بر تعامل و
عملکرد یک سیستم آشکارا به عملکرد اجزایش وابسته است، اما یک جنبه مهم (اگر نگوییم مهمترین جنبه از عملکرد اجزا)، چگونگی تعامل آنها با یکدیگر به منظور تاثیرگذاری بر عملکرد سیستم کلی است. بنابراین، مدیریت اثربخش سیستم باید به جای توجه به فعالیت مستقل اجزا، بر تعامل و ارتباط متقابل آنها با هم تمرکز کند.
وظیفه تعریف شده یک سیستم به وسیله هیچ جزئی از سیستم حتی اجزای اصلی و ضــروری آن بــه تنهایی دست یافتنی نیست. به عنوان مثال، هیچ بخشی از اتومبیل حتی موتور آن به تنهایی قادر به جابجایی مردم نیست. بنابراین، وقتی که یک اتومبیل یا هر سیستم دیگری به اجزای خود تقسیم می شود، هدف تعریف شده و خصوصیات اساسی اش را از دست می دهد. یک اتومبیل اوراق شده نمی تواند مردم را جابجا کند و انسانی که اندامش از هم جدا شده باشند، زنده نمی ماند و نمی تواند چیزی بخواند یا بنویسد.
هر سیستمی به دو روش می تواند بر اجزایش تاثیر بگذارد؛ یا ازطریق گسترش و یا تـوسط محدود کردن دامنه رفتارهایی که آنها می توانند بروز دهند. از آنجایی که سیستم های اجتماعی شامل سیستم های هدفداری مثل اجزای اصلی خود هستند و رفتار هدفدار، انتخاب مقاصد و ابزارها را میسر می کند، بنابراین، سیستم های اجتماعی باید طیف انتخابهای دردسترس اجزایشان را افزایش و یا کاهش دهند. آنها شاید طیف انواعی از رفتارها را افزایش و انوع دیگر را کاهش دهند. برای مثال، قوانین و مقررات، منافعی را برای ما ایجاد می کنند ولی نه به قیمت کاستن ازحقوق دیگران.
در فرهنگ ما، مدیران می آموزند تا باور کنند که کارایی یک سیستم اجتماعی را می توان با ارتقای کارایی هریک از اجزای آن به صورت مجزا، افزایش داد. یعنی اگر هریک از اجزا به خوبی مدیریت شود »کل« نیز همان طور خواهدشد. این امر به ندرت اتفاق می افتد. علت آن است که اگر اجزا به صورت مجزا دیده شوند، با وجودی که به نظر می رسد خوب مدیریت شده اند ولی به ندرت با همدیگر سازگار خواهند شد
مثال : تعدادی از استادان دانشگاه در برنامه خاصی که در همسایگی آنها ترتیب داده شده بود، شرکت کرده بودند. در ابتدای جلسه یکی از اعضا خبر ناگواری را اعلام کرد. خبر بدین قرار بود که صبح همان روز پیرزن 83 ساله ای که در همسایگی آنها زندگی می کرد و از اعضای فعال برنامه بود در گذشته است. آن روز صبح وی به تنها درمانگاه محل مراجعه کرده بود تا تحت معاینه معمول ماهانه قرار گیرد. پزشک به او گفته بود که سلامت است و بنابراین به خانه بازگشته بود. وی در هنگام بالا رفتن از پله های طبقه سوم به سمت منزل خود که در طبقه چهارم واقع شده بود، دچار حمله قلبی شده و فوت کرده است.
فضـای اتـاق ســاکت شـده بود. سکوت به تدریج توسط پزشک انجمن شکسته شد که می گفت »من به شما گفتم که به پزشک بیشتری برای درمانگاه نیاز داریم. اگر اینکار را کرده بودید، پزشک می توانست با تماس تلفنی به منــزل بیمـار مراجعه کند و چنین اتفاقی نمی افتاد«. پس از مدتی سکوت استاد اقتصاد گفت »همگی می دانیم که پزشکهای زیادی وجود دارند ولی آنها خصوصی اند و هزینه زیادی می گیرند و آن خانم وسعش نمی رسید که از آنها استفاده کند. اگر منافع رفاهی یا درمانی شهروندان ارشد وسیع تر بود، این اتفاق نمی افتاد«. دراین هنگام استاد رشته معماری پرسید که چرا آسانسور در تمامی واحدهای بیش از سه طبقه اجباری نشده است؟ سرانجام استاد امور اجتماعی اشاره کرد که آن پیرزن پسری داشته که وکیل موفقی بوده و در خانه ییلاقی وسیعی درحومه شهر با خانواده خود زندگی می کرده است. اگر پیرزن و پسرش با هم سازگاری داشتند و با هم زندگی می کردند، پله ای در آنجا وجود نداشت و اگر هم لازم بود، آنقدر پول دراختیار داشت که بتواند پزشک خصوصی بگیرد.
سلام بر آقای عباس منش میخواستم بگم آیا امامان هم جزو مشیت الهی هستند؟
توجه توجهتوجهتوجهتوجه*توجه
سلام مهدی جان و همه دوستان عزیز
به اعتقاد بنده این صحیح است که خداوند متعال همه جهان را بر مبنای قانون خلق کرده و هر عملی که انجام میدهیم واکنش خاص خود را میدهد ولی این به این معنا نیست که خداوند اعوذ بالله بعنوان سیستم با شد به اعتقاد من درسته که استاد عباس منش خیلی از صحبت هاشون جالب و درسته ولی قطعاً در زمینه خدا شناسی مشکل جدی دارد و باید در این زمینه مطالعات زیادی داشته باشد تا خدا را خوب بشناسد. اگر با دقت به فایل صوتی ” خدا را بهتر بشناسیم” دقت کرده باشید خواهید یافت که ایشان درباره ابابیلی که به اصحاب فیل حمله کردن هیچ گونه پاسخی نداشتند و همچنین در باره عبور حضرت موسی از رود نیل صحبت ایشان کاملا غیر منطقی بود. چرا که در قران آمده که خدا به موسی دستور داد که چوب دستیت را به دریا بزن تا دریا شکافته شود و از این نمونه در قران بسیار است که نشان میدهد که خداوند متعال اگر اراده کند میتواند برخلاف انچه قانون عمل میکند ،عمل کند و این بمعنای اراده خداوند است که میفرمایید ” اگر ارده چیزی کرد به اول میگوید باش و میشود ( یا بوجود می آید) و در آیه دیگری آمده که ” به هر کس بخواهد بدون حساب روزی میدهد ” و ….؛ چیزی که اهل بیت اطهار به ما توصیه کردند این است که در ذات خداوند تفکر نکنید چرا که گمراه میشوید و به اعتقاد بنده این همان چیزی است که آقا عباس منش به آن گرفتار شدند چرا که خداوند به قدری بزرگ است که ما توانایی درک بزرگیش را نداریم و حضرت علی ع در خطبه اول خود در نهج البلاغه به زیبایی به آن اشاره کرده و اگر واقعاً میخواهیم خدا را خوب بشناسیم باید قران را با تدبر و تأمل بخوانیم، به نیایشهای و دعاهای اهل بیت ع مراجعه کنیم، آنگاه خواهیم یافت که واقعاً خداوند آن چیزی نیست که استاد میگویند…… و در پایان لازم است بگویم اخیراً جریانی انحرافی به راه افتاده که میخواهد به جوانان القا کند که خداوند یک انرژی هوشمند است که به اعتقاد بنده استاد عباس منش متأثر از این جریان میباشد. اگاه باشید اگاه باشید اگاه باشید
حتی اجازه ندادی خودت تحقیق کنی تو قرآن . بلکه شما تحت تاثیر سخنان تقلیدی بقیه هستید و استاد عباس منش با منطق و دلیل صحبت می کند .
من جواب تمام سوالهای شما را دادم اما در این جا نمی گنجاید .
بحث اراد و یشاء را بخوان و تفاوتش را جستجو کن .
این که حضرت موسی خدا بهش گفت . خدا از طریق الهام گفت و این هیچ منافاتی با سیستمی بودن ندارد بلکه الهام هم طبق سیستم است .
اینکه خدا می گوید کن فیکون و می شود منافاتی ندارد این سخن قادر مطلق بودن خداوند با این سخن که خداوند بر اساس قوانین جهان را اداره می کند و سیستمی است و این قادر بودن خداوند را به صورت مطلق و کن فیکونی زیر سوال نمی برد .
سلام استاد گرامی ممنون
یه سوال
پس چه طوری بعضی با علوم غریبه
وارد سیستم خدا میشن و بعضی کارها
رو تغییر میدن؟
یعنی سیستم باگ داره؟؟؟
مطمنا باگ نداره
شما که حقیقتا از حقیقت خدا اطلاع نداری
و اینکه در مورد ذات خدا نباید فکر کرد
باید به نعمت های خدا فکر کرد
سلام خدمت استاد عزیز آقای عباس منش
به شما استاد عزیزکه در راستای گسترش جهان وخدمت به انسانهایی که دوست دارند برای پیشرفت خود حرکت کنند
تبریک عرض مینمایم.
مطالب بسیار زیبا و آموزنده شما را مطالعه وفایل صوتی شما راگوش کرده و نتایج خود را به اشتراک میگذارم
جهان طبق قوانینی مشخص وهدایت شده عمل میکند که انرژی است واین انرژی عظیم زیر مجموعه ای از انرژی را شکل میدهد.که خود ما هم پدیده ای از انرژی هستیم.واین قوانین حاکم در این جهان هستی در وجود خود ما هم شکل گرفته از نوع انرژی زمانی که شما انرژی دریافت میکنی این انرژی از پنج هواس عبور میکند وبه یک نقطه بهم وصل میشود که تبدیل به نوع احساس در وجود ما شکل میگیردونتیجه این انرژی احساس خوب و بد میباشد.در نتیجه ایمان یک انرژی هست که هیچ گونه داروی برای ارتقاءدادن ندارد.باور یک انرژی است که هیچ دارویی برای ارتقاء دادن ندارد.همه ما طبق باور در فرکانس ایمان قرار میگیریم.مهم نیست چه دینی داری.یک مثال بزنم شمانمیتونی داروی پیدا کنی برای تقویت باور شما نمیتونی داروی پیدا کنی برای تقویت فرکانس.فرکانس از جنس انرژی است زمانی که جای از بدن ما درد میگیرد ما کانون توجه را با مغز به جهان ارسال کردیم حالا ما با دقت که نوع فرکانس میتونه فیزیکی باشد وارسال از طریق مغز صورت میگیرد.حال بیایم دقت بیشتری به خودمان و فرکانس داشته باشیم.قوانین جهان انرژی است و ما پدیده ای از این انرژی واین پدیده طبق یک قوانین عمل میکند که هیچ گونه عدول در قوانین که در وجود ما است پیدانمیکنید زمانی که انرژی در وجود ما شکل میگیردتبدیل به احساس میشودکه ما با این نوع از انرژی ارتباط با دیگران وانواع کارهای احساسی را انجام میدهیم یک مثال شخصی کسی دوست داره ازش جدا میشه حالش بد میشه این نوع از انرژی است که وقتی بشناسی نوع انرژی هیچ موقع احساس بد نمیکنی یعنی دیدگاه که خدا احساس ندارد وجهان احساسی عمل نمیکند جواب گریه زاری کسی نمیده شما احساس بد نخواهی کرددر نتیجه شما خودت را در فرکانس یکی از قوانین جهان هستی و خداوند قرار دادی نتیجه قوانین در وجود ما هم است که ما را در یک فرکانس با جهان قرار میدهد.ما به این باور رسیدیم که بنی آدم اعضای یکدیگرند.پس این اعضا باید ارتباط مستقیم با جهان هستی داشته باشند مثل یک سیگنال یعنی حتی موی بدن که شما وقتی تحت تاًًثیر احساس قرار میگیری توسط موی بدن که به حالت صاف در میاید با تمام قدرت انرژی از جنس احساس به جهان ارسال کردی و پاسخ جهان از نوع همان انرژی به ما میباشد.یک مثال زمانی ما میتوانیم در نوع فرکانس قرار بگیریم که بدن ما این نوع از فرکانس را تشخیص داده یعنی به این باور برسیم که ذهن به تنهای نمیتواند کاری راانجام دهد با توجه که ما بیشتر منفی گرایی داریم پس باید همه ما تا الان بد بخت یا خود کشی کرده باشیم.پس واقعا چرا این یک سوال که ذهن هر دانش آموز که داره تلاش میکنه و زندگی بهتری برای خود بسازه از خودش سوال کنه چرا با این همه انسان منفی گرا چرا بدبخت وبیچاره نیست نسبت به در صد منفی گراها.
دوستان عزیز این سوال بطور جدی از خودتون بپرسید استاد عزیز سپاس گذار خداوندم که امروز با ایمان توانسته ام نظریه شخصی خودم را که حاصل تجربه خودم است در سایت شما به اشتراک بذارم.وسپاس گذار خداوند هستم که با شما وتحقیقات شما آشنا شده ام.
سپاس=3مرحله و3بخش
س=سر مرحله اول
پا=گام مرحله دوم
س=سر مرحله سوم
درخواست
گام
دریافت
سپاس گذاره خداوندم
خداوندا سپاس گذارتم
خدایا شکر گذارتم
دریافت
واقعا عالی و تاثیر گزار بود ممنون 🙏🏻
عرض سلام و درود خدمت شما آقای عباس منش
و دوستداران عشق و آگاهی
من به مشکل خوردم با یک سری از حرف های آقای عباس منش
ایشون گفتند خداوند احساسات ندارند
پس در نتیجه تحت تاثیر احساسات قرار نمیگیره
این مسئله مسئله ی کوچکی نیست،و خیلی از باورها و دیدگاه های مارو مورد هدف قرار میده و خلأ بزرگی ایجاد میکنه در درونمون!
موضوع دیگه اینه گفته شده خداوند طبق سیستم و قانون عمل میکنه حتی معجزاتی که رخ داده طبق قانون اتفاق میافتاد،در مورد حضرت موسی جریان شکافته شدن نیل طبق دلیلی که گفته شد سیستمی بوده اوکی،اما تبدیل شدن عصا به مار کجاش به سیستم و قانون ربط داشته؟؟
سوال این جاست که وقتی ابراهیم خواست پسرش اسماعیل رو قربانی کنه طبق کدام قانون خدا و سیستمش کارد نتونست گلوی اسماعیل رو ببره؟؟
من خیلی برام سواله و ذهنم درگیر این مسئله ست
اگر کسی جواب درست در موردش میدونه لطفا جواب بده
با تشکر فراوان
سلام هادی جان خوبی خوشی سلامتی.. میخواستم کامنت بزارم به کامنتت باز خوردم.!!! فیلم عصای موسی ب مار تبدیل میشه، فیلم موسی برگرفته از کتاب تورات ساخته شده..!اگه دقت کرده باشی..تو فایل خدارو بهتر بشناسیم1و2 یا انرژی که آن را خدا نامیده ایم.. یه ذره دقت کنی تو گوش دادن..!متوجه میشی استاد عباسمنش چی میگه در مورد فیلم های مورد نظر..!حتی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم.. این مواردی که بهت گفتم، همه مطالب گفته شده باهم مرتبطند.. استاد عباسمنش تو یکی از، اون فایل ها، بهش اشاره کرده..! موفق باشی..
دوست عزیزم درود بر شما
بله درست میفرمائید
ولی آقای عباسمنش در فایلی گفتند و اشاره داشتند در مورد ایمان نیاوردن مردم،مثال زدن داستان حضرت موسی رو و گفتند مگه ما پیامبری داریم که از حضرت موسی بیشتر معجزه کرده باشه.(فکر نکن تو موسی الان عصاتو بزنی زمین اونها ایمان میارن!)یعنی داستان حضرت موسی و معجزاتش رو تایید کردن با این مثال،حالا حضرت موسی هیچ،داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن اسماعیل چی؟موضوع اینه ایشون این اتفاقات رو به سیستم ربط دادن،سیستمی رخ دادن اتفاقات یعنی همه چیز با دلیل و هماهنگی انجام شده و چیز عجیب و دور از منطقی که ورای اندیشه ی انسانی باشه که اسمش رو معجزه میذاریم نبوده!خب وقتی آقای عباسمنش چنین چیزی رو مطرح کردند،سوال پیش میاد طبق کدام قانون کارد که وسیله تیز برای بریدن،نتونسته گلوی اسماعیل رو ببره؟یعنی اصلا به مرحله اینکه کارد به گلوش بخوره نرسیده و گوسفندی پیدا شد؟
مممممممنوننننننننیییییییییییمممممممممم
سلام
بی نهایت سپاسگزارم بابت فایلهای فوق العادتون استاد!من با این کلیپ های توحیدی واقعا دید ام نسبت بخدا واقعا عالی شده!مرررررسی
به نام خدا
سلام استاد
ازتون ممنونم که تجربیاتتونو براحتی در اختیار ما می زارین
استاد این بحث بحث بزرگیه ازتون میخوام خیلی بیشتر راجبش صحبت کنید وتمام قوانینو به ما یاد بدین