خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 2 - صفحه 46

به نام خداوند هدایتگرم

و سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم

و سلام به دوستای خوبم

خداوند چیست؟ حاکمی است که ظلم میکند؟ پروردگاریست که منتظر است تو خطا کنی تا حالت را جا بیاره؟

خداوند چیه؟ تو ذهن هممون ریشه های شرک و زشتی نسبت به خداوند وجود داره که خیلیی مخفیه. چون طی این سالها ذهنمون همش با این اطلاعات پر شده.

چرا هیچ وقت نگفتن خداوند میبخشه مهربونه؟ همش گفتن این کارو بکنی خدا این کارو میکنه باهات میری جهنم گناهه عذابه و..

خداوند چیه؟ انسانه؟ انسان که مثل ما احساساتی شه بد یکی رو بخواد یا خوب یکی رو بخواد؟

خداوند فقط به همه چیز پاسخ میده. تو چی بهش گفتی؟ گقتی من گناهکارم من ناتوانم من نمیتونم خییلی خوب و شاد زندگی کنم من نمیتونم پولدار بشم من محبوب نیستم، کمبود و حسادت داشتی؟

جوابت مشخصه که چیه.

خداوند مادر نیست که هرکاری کنی که بیاد بگه نه من برات ابن کارو میکنم خوب بشی. پس عدالت چیه؟

مگه این جهان بر پایه‌ی عدالت نیست؟ عدالت چی میگه؟

میگه هرکسی طبق تفکر و باورها و ذهنیت پاسخش رو میگیره. چرا باید کسی که درک نکرده خداوند مهربانه رزاقه خداوند فراوان از ثروت شادی و خوشحالی و زیبایی های خداوند رو درک نکرده زیبایی رو ببینه؟

پس عدالت خداوند چیه؟

مثل موقعه هایی که تو مدرسه درس میخونی بعد تو هم درس خوندی بیست شدی دوستت درس نخونده معلم بیاد بهش ارفاق کنه؟ دیدی چه حس بدی داره؟ انگار کاری نکردی.

استاد این اگاهی ها خیلی قشنگن و هربار که میگین بیشتر محو و غرقشون میشم خدایا شکرت بابت این اگاهی ها.

من این روزها خیلی نیاز دارم راجب خداوند بشنوم و بیشتر درکش کنم و این مدت فایل ها و به طرق های مختلف از خداوند سخن می‌گویند و خداوند اینطوری پاسخ میده با هدایت کردن من به اینها.

یک نکته اومد تو ذهنم که اگه اینطوری باشه که خداوند اینده‌ی مارو میدونه یعنی زندگی ما پایان و کاملش دست خداوند هست عدالت خداوند از بین میره چون این تصور بود که اینده‌ی ما برای خداوند مشخص پس در اینصورت عدالت خداوند زیر سوال میرفت. اینکه هرکس با توجه به پیشرفت و تحولی که درونش رخ میده سیستم پاسخ میده.

خدایا شکرت برای این اگاهی ها

خدا باید احساس رضایت احساس خوشبختی ارامش شادی سلامتی عشق … خداوند باید این احساسات رو بده در غیر اینصورت خداوند رو اشتباه شناختیم.

مثلا الان من ته ذهنم اینه حسادت بخاطر باور کمبود برای خوشحالی.

به خوشحالی دوستم حسادت میکنم به این باورها:

اون شاد باشه شادی برای من نیست

اون بهتر از من لذت برده درصورتی که میدونم احساس های خوبی که من تجربه میکنم با این اگاهی ها خیلی ارزشمندتره

مورد توجه بیشتری قرار میگیره

بارها سعی کردم این احساس حسادت رو حذف کنم و خداروشکر بهتر شدم اما یه موقعه هایی مثل الان بحاطر باور کمبود میاد و قلقلک میده احساسات بدم رو.

با اینکه احساسام حتی با این حالت هم خیلی خوبه چون اگاه هستم که داره چی میشه و اگاه هستم که باید چطور حلش کنم.

و از خداوند میخوام من رو به پاسخم برای حل این مسئله برسونه. استاد گفتند خداوند انسان نیست که احساسات داشته باشه عوض کنه قوانین رو و من هم این ته ذهنم بود ناخوداگاه که اگر دیگه قانون برای من کار نکنه چی و پاسخم رو گرفتم.

قانون قانون، قانون میگه تو باور و نگاه خوب رو بساز من به همون شکل پاسخ میدم. من هم باید این باور کمبود رو تغییر بدم مثلا من روزانه کلی دلیل و کارهست که با انجامشون لذت میبرم چطور میتونه از شادی من کم بشه وقتی یکی دیگه خوشحاله؟

من میدونم اما باید بیشتر باور کنم من بخشی از خداوندم، من تکه‌ای از خداوندم چطور انقدر بی ارزش خودم حساب میکنم که اگر کس دیگه ای خوشحال شه به من کمتر توجه میشه؟

امیدوارم خداوند بیشتر در من جاری بشه و این باورهای زننده هرچه زودتر از وجود بیرون بیان.

خیلی خوشحالم که هروز اگاه تر میشم و لحظه هام قشنگ میشن.

خدایا شکرتتت خیلیییییی خوشحالممم خیلییی زیاد

روز45ام سفرنامه

دوستتون دارم