چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟

با سلام

استاد عزیزم ومریم مهربانم وخانواده ی صمیمیه من، امروز اومدم اینجا، توی این صفحه، خوابی که دیشب دیدم رو تعریف کنم، که چطور خداوند بعد از اینکه دیروز من این فایل رو از قسمت کلید واز قسمت هدایت وتوکل دانلود کردم وبارها وبارها گوش کردم، از طریق خواب، خداوند هدایتی روشن کرد.

توی خواب یه صدایی شنیدم که در خواب می‌دانستم که این صدا، صدای خداست،وبسیار واضح وروشن میگفت برای من فرقی ندارد که شما انسانها مسجدهایتان را تاریک نگه دارید یا روشن، برای من فرقی نمی‌کند که چراغ خانه هایتان را روشن نگه دارید یا خاموش، شما برای رفع نیاز خودتان هر جا که می‌خواهید چراغی را روشن کنید. ویادمه من در خواب با خودم میگفتم، الله اکبر ، اینه که استاد عباس منش میگن، خداوند یه سیستمه! یه سیستم که براش فرقی نداره تو کجا چیکار میکنی وهرکاری که میکنی فقط برای خودته، ویه خواب دیگه هم دیدم که من با برادرم در مورد شفا از طریق آگاهی قلب وهدایت خداوند صحبت می‌کردم، در خواب دیدم که به او گفتم ما می‌توانیم با الهامات قلبمان وبا آگاهی‌های قلبمان که به خداوند وصل شدیمو دریافت کردیم وبهش اعتماد کردیم می تونیم در زمین فقط سلامتی ببینیم،وبرادرام این مورد رو نقض کرد ومن به او گفتم یادته چندسال پیش چقدر نازایی زیاد بود ولی وقتی مؤسساتی مثل رویان درتمام جهان تاسیس شد و نازایی وناباروری رو حل کردند وانسانهای نابارور ونازا کم کم با این موسسات آشنا شدن واین مسئله رو حل کردند چطور به صورت تصاعدی این همه جمعیت نازا ونابارور به این موسسات وبه این حل مسئله جذب شدند والان دیگه میشه گفت مساله ای به عنوان بچه دارنشدن نداریم. خوب اگه همین جمعیت جهان به این باور برسن که میتونن در مداری قرار داشته باشند که در اون مدار هیچ ویروس وبیماری نمیتونه از نظر سطح فرکانسی قرار بگیره وبا اون انسانها برخورد کنه، دیگه وقتی این جمعیت با این حد از باور در این مدار قرار بگیرند وبه صورت تصاعدی رشد کنند، عملاً دیگه بیماری وجود نخواهد داشت ووقتی بیماری نباشه چه چرخه هایی از کسب وکار مرتبط به بیماری حذف میشن، پس؟؟؟؟ واز خواب پریدم ونمیدونم بعداز پس چی میخواستم بگم واینم بگم که چند روزی بود که همسرم وخواهرم در گیر علاعم بیماری جدید بودند وهر دو منتظره جواب تست! ومن باور داشتم که این بیماری نمیتونه توی اون مداری که من وعزیزانم هستم وجود داشته باشه، من قبول داشتم که این ویروس هست حتی جان خیلی هارو هم گرفته ولی باور وایمان داشتم که من در مداری هستم که در اون مسیر ومدار چیزی جز سلامتی وخوشبختی وشادی وثروت وحال خوب وعشق وراحتی وآسایش وجود نداره وهر کدوم از کاعنات وشرایط واتفاقات که با این مدار من هماهنگ هستند، تنها دسترسی به این مدار دارند، من بسیار شاد بودم، با همسرم میگفتم ومیخندیدم، انگار که از قبل میدونستم که قراره جواب تست منفی باشه ، توی قلبم آرامش واطمینان خاصی‌ نسبت به این موضوع داشتم ووقتی جواب تست هردوی عزیزانم منفی اومد، خدارو شکر کردم بخاطر قوانین ثابتش، واینو هم بگم غیر از جاهایی که ورود بدون ماسک ممنوع بود، من هیچگاه از ماسک استفاده نکردم چون در دنیای من انقده زیبایی هست که فرصت نکنم به ویروس وبیماری توجه کنم وخداوند در خواب بامن حرف میزد وبه من نشانه میداد ومیگفت مسیری که تو در آن هستی، مسیر درستی است، با آگاهی قلبی، با باور قوانین ثابت هستی، تو همیشه سلامت هستی و با جریان سلامتی هماهنگ و هم جهتی..

واما صبح وقتی به قسمت اول خوابم که شنیدن صدای خداوند وجریان چراغ خانه ومسجد بود فکر کردم از خودم پرسیدم این خواب چه هدایتی برای من دارد؟!

ونیروی درونم وخداوند م به من گفت که لیلا جان امروز باید ببخشی هم به نزدیکان هم به افراد غریبه، وخداوند هیچ نیازی به بخشش تو ندارد وتو اینکار را برای هم جهت شدن با جریان ثروت وفراوانی وبرای آرامش احساس خودت وبالا بردن سطح فرکانست ودر نتیجه برای قرار گرفتن در مداری پر از اتفاقات عالی وشرایط خوب انجام می‌دهی وهرچه ببخشی، صدها برابرش بتو باز گردانده می‌شود، چون سیستم اینطور طراحی شده، وطبق گفته ی خداوند در خوابم برای خداوند فرقی نمی‌کند که ما کجا چراغی روشن میکنیم آیا مسجد ما تاریک است یا روشن، آیا خانه ی ما تاریک است یا روشن، وطبق نیازمان باید چراغی روشن کنیم، لیلا جان دقت کن، خدا گفت طبق نیاز خودت چراغ روشن کن، نگفت طبق نیاز اون خونه یا اون مسجد، یعنی میگه تو با روشن کردن چراغت برای مسجد یا خانه کاری نکردی وفقط جلوی پای خودتو روشن کردی… خداااااااااااااایا داره یادم میاد، این که قبلا شنیده بودم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است… خدا داره میگه بهم تو با این چراغ روشن کردن ویا نکردنت هیچ کمکی نمیتونی به مسجد یا به خانه کنی که حالا بیام بگم کجا حلاله، کجا حرامه! تو هرجا که خودت احساس کردی که باید روشن کنی تا به خودت کمک بشه تا آرامش بیشتری بگیری، تا جلوی پای خودت روشن بشه، چراغتو روشن کن، گاهی وقتا میشه توی تاریکی مسجد، حتی خیلی راحت‌تر به خداوند نزدیک شد، اصلا مگه آدم برای نزدیکی به خداوند باید حتماً بره مسجد؟ مگه آدم نمیتونه روی سنگ فرش خیابون یا توی خونه یا توی بیابون وجنگل به خدا نزدیک بشه؟ مگه نمیتونه بهش وصل بشه؟ پس داستان این حد ومرزها چیه؟ مسجد کجاست؟ خانه کجاست؟ خدایا تو همه جا هستی. من همه جا میتونم هم بدون چراغ هم با چراغ بتو وصل بشم، باتو یکی بشم، تو اصلا نیازی به روشن شدن چراغ من نداری. تو اصلا نیازی به مسجد وخانه نداری، خدایا چی داری بهم میگی؟ خدایا منه لیلا، امروز دلم خواست دوتا چراغ بردارم یکیشو توی خونم روشن کنم (کمک به مادر شوهرم) یکیشو به مسجد ببرم (کمک به نیازمندانی که دوستم خوب میشناسه ومیگه خیلی با ابرو هستن) وبا روشن کردن این چراغها، چراغ قلبم روشن شده، خدایا حالا میفهمم داستان روشن کردن چراغ چیه، وقتی که ما انسانها به کسی کمک میکنیم وفرقی نداره که از نزدیکان خودمون باشه یا یه غریبه که اصلا همدیگرو ندیده باشیم، با این کمک کردن‌ها، قلبمون روشن تر میشه، چون آرامش عجیبی میگیریم واین آرامش جایگاه حضور خداونده، جایگاه حس کردنه خداونده، هر چند برای حضور خداوند هیچ نیازی حتی به کمک کردن به دیگران نیست ، یعنی در خانه ومسجد تاریک نیز می‌شود با خدا ملاقات کرد، همانطور که من تاقبل از این که وارد این خانواده شوم کمتر داشتم تا بتوانم به دیگری نیز کمک کنم، اما خداوند در قلب من بود ومن ادامه دادم وادامه دادم با دست خال خالی در تاریکی خانه ومسجد نشستم وبا خدا آرامش گرفتم وانقده این حال برای من لذت بخش بود که کم کمک تونستم شمعی بیارم وبعد چندتا شمع بیارم وروشن کنم وحالا از مازاد آنچه که دارم چراغهایی آورده‌ام که در این خانه ومسجد روشن کردم وانقده ادامه میدم که یه کم جلوترمیتونم پروژکتوری با قدرت پروژکتور پرادایس در خانه‌ام ودر مسجد از مازاد چیزی که دارم بخرم وروشن کنم واین مسیر ادامه دارد تا بی نهایت، تا جایی که ستاره ها را در دست بگیرم برای روشن شدن خانه ومسجدم، خدایا شکررررررررررت.

آره بچه ها، من همون لیلام که تا دوسال پیش تو ی خرج خونه ی خودمم مونده بودم، همیشه هشتم گرو نهم بود، من همون لیلام که آرزو داشتم یکی از محصولات استاد رو بخرم وزندگیم متحول بشه، من با دستهای خالی با همین فایلهای رایگان ادامه دادم وحتی نداشتم یه شمع کوچیک هدیه ی خانه یا مسجدی کنم تا چه برسه به چراغ! اما من ادامه دادم ناامید نشدم، صبر کردم صبر همراه با امید وحالا امروز اینجام وخداوند در خواب با من حرف میزنه ومن اینجام وخدارو شکر میکنم که انقده توانایی مالی پیدا کردم که هم دوره 12 قدم رو کامل خریداری کردم وهم دوره ی عزت نفس رو به راحتیه خوردن یه لیوان نوشیدنیه خنک، هم توان کمک به نزدیکانم وحتی افراد غریبه ای که من نمیشناسم ودوستانم رابط من وآنها هستند رو پیدا کردم (چراغ مسجد وخانه خریدم وروشن میکنم)

ودر اینجا از تمام دوستانی که هنوز به باور ویا تواناییه مالیه خرید دوره‌ای از دوره‌ های استاد نشدن میخوام که قدر این فایلهای رایگان رو بدونید اینا مثل سرمایه هایی هستند که بهتون کمک می‌کنند توشه ی راه داشته باشید تا به گنج برسید، وحکایت فایلهای رایگان استاد عباس منش، همون وصل شدن به خداوند در تاریکیه مسجد وخانه وبیابانو خیابان است، یعنی حتی با اینکه نداریم تا بخششی انجام بدیم وچراغ خونه یا مسجدی رو روشن کنیم با همی فایلها میتونیم در دل تاریکی، بخدا وصل بشیم، همیشه در احساس آرامش وتوکل باشیم، نگران نباشیم، قدرت رو فقط بخدا بدیم، از کسی یا چیزی نترسیم، احساس لیاقت وارزشمندی رو در خودمون افزایش بدیم، خلاصه اینکه با جدی تر گرفتن فایلهای رایگان بخش دانلودها که از همین جا از مریم جان تشکر وقدر دانی میکنم بخاطر این بهبودی که در این قسمت حاصل شده، این مسیر و ادامه بدید، نشانه ها رو جدی بگیرید، تایید کنید، همیشه توی احساس آرامش بمونید واین راهی بوده که همه ی ما تا به امروز طی کردیم وهنوزم داریم ادامه میدیم… من بازهم مشتاقانه برای راحت‌تر ولذت بخش‌تر شدن مسیرم وبرای دریافت عمیق آگاهی‌های خودم برگشتم و دونه دونه فایلهای دسته بندی شده ی رایگان رو دانلود میکنم وهر فایل رو روز ی ده بار گوش می‌کنم که قشنگ بره توی گوشت وپوست واستخوانم، وجالبه بگم من همه ی این فایلها رو قبل ا. تهیه 12 قدم وعزت نفس وحتی هم زمان با اونها هم گوش کردم ولی با دوباره گوش کردنش مطالب برام بیشتر باز میشه وچراغها ولامپ های جدیدی برام روشن میشه، مریم عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بخاطر این همه لطف شماکه شبانه روز با عشق این دسته بندی واپدیت کردن فایلهای رایگان رو انجام دادین وبا قوانین خداوند که هروز بهبود بیشتر وراحت انجام شدن کارهاست وگسترش جهانه هم خودتون هماهنگ شدین وهم منو خانواده ی صمیمیه منو هماهنگ وهم جهت کردین، عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم دوست داشتنی ترین مریم جهان.