چرا خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم؟ - صفحه 15

464 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز ، فقط در یک جمله به قول فرمایش شما خداوند متعال تاس نمی اندازد و هیچ رویداد و شرایطی اتفاقی یا به طور تصادفی اتفاق نمی افتد ، با تشکر از سایت عالی و بی نظیر شما 🌹😊🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مريم زردشت گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    خدایا شکرررت ک هر صبح ک بیدار میشم از طریق استاد عزیزم عباس منش بیشتر به قوانین این جهان هستی آشنا میشم و روزبه روز تلاشمو برایه رسیدن به موفقیت بیشتر میکنم از ته دلم خداروشکرررررر کردم امروز زیر یه بارون عالییییی❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم من چند ماهی هست که عضو این سایت هستم اوایل وقتی این فایل ها رو نگاه میکردم خیلی برام مبهم بود مدتی هست که فایل های استاد تو گوشیم زخیره کردم و گوش میدم چند روزی هست دوباره اومدم تو سایت و دسته بندی زیبایی که گروه خوب سایت انجام دادن وازشون تشکر میکنم که خیلی خیلی عالی شده، الان احساس میکنم خیلی درک حرفهای استاد برام راحت تر شده خدارو شکر. من قبل از اینکه قابل سایت بشم با خدای خودم حرف میزنم وبهش میگم کمکم کن بیشتر تو رو بشناسم و درک کنم ودارم پیشرفت میکنم وخدا رو صد هزار مرتبه شکر. در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مرضیه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2154 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    خدایی که هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه

    خدا ؛ خدایی که از بچگی در حد اسم و خالق بودن شناختیمش خدایی که برای ترس و دوری از خشم و عذاب و جهنم پیروی کردیم از یک سری قوانین که بهمون دیکته شد

    خدایی که تو اسمون تصورش اینجوری بود که روی یکی از این صندلی های پادشاهی بزرگ نشسته بود و از اون بالا داره پایین رو نگاه میکنه و فرشته هاش هم اماده هستن تا اعمالمون رو ثبت کنند و در اخرت کتاب اعمالمون به دستمون داده بشه ، با این خدا بزرگ شدیم تا جایی که ذهنمون شد خونه باورهای محدود و یک سری چیزها که حق طبیعی ما بود برامون گناه و حرام و … شمرده شد

    بگذریم تا اینکه هر کدوم طبق درخواست هامون هدایت شدیم

    و خدا با کلامش از طریق دستانش برامون از جهان گفت از قران از خودش از هدف از این دنیا

    حالا میدونیم خدا اسمیه که ما روی سیستمی گذاشتیم که منبع انرژیه و خالق و مالک کل جهانه و رب العالمین و تنها قدرت جهانه

    سیستمی که فقط و فقط طبق قوانینش عمل میکنه بدون هیچ استثنا

    سیستمی که احساسی نمیشه دل بسوزونه غمگین بشه عصبانی و ناراحت بشه

    سیستمی که فقط فرکانس دریافت میکنه و جهان اطراف رو با فرکانس دریافتی هماهنگ میکنه

    روند جهان در حال رشد و پیشرفت و گسترشه

    هر کسی هم جهت باشه با این رشد و پیشرفت و گسترش همواره رشد میکنه

    هر کسی در خلاف جهت باشه از بین میره

    چرا خدا بیشتر از ما میخواد که ثروتمند باشیم؟

    موضوع خواستن و نخواستن ِ خدا نیست

    چون خدا هیچ صلاج و خوب و بد رو انتخاب نمیکنه چون سیستم قضاوت نمیکنه

    اصل اینه که سیستم در حال پیشرفت و گسترشه در تمام جهات هر کسی در جهت سیستم حرکت کنه خوب سیستم کمکش میکنه و اونم پیشرفت میکنه هر کسی خلاف سیستم عمل کنه نه سیستم ناراحت میشه نه عصبانی و نه غصه میخوره نه هیچ چیز دیگه

    سیستم با ثروت مند شدن موافقه چون در جهت گسترش جهانه

    هر لحظه با سرعت بیشتری جهان در حال پیشرفت و گسترشه با سرعت بیشتری ثروت مند ها بیشتر میشن ثروت ها بیشتر میشه مثالش میشه تعداد ماشین هایی که هر روز بیشتر میشه خونه های زیبایی که هر روز بیشتر میشه کسب و کارهای اینترنتی که هر روز بیشتر میشن درامد افراد که هر روز بیشتر میشه

    رشد گیاهان و …

    ثروتمند شدن طبیعیه چون در جهت هدف رشد و گسترش جهان و سیستمه

    و سیستم تنها طبق قوانینش عمل میکنه

    قانون اینه تمام اتفاقات زندگی ما حاصل باورها و فرکانس های ماست

    برای ثروتمند شدن باید باورهای ثروت ساز داشته باشی

    باید ذهنت ثروتمند بشه

    پول و ثروت یک فرکانسه

    چطور ذهن ثروتمند میشه ؟

    ذهن هر لحظه در حال دریافت ورودیه

    در نتیجه باید ورودی های مناسب و ثروت ساز به ذهنمون بدیم

    ورودی ها چی هستن ؟ حاصل کانون توجه ما

    یعنی تمام انچه میبینیم میشنویم در موردش صحبت میکنیم فکر میکنیم تجسم میکنیم خاطراتی که از گذشته یا اینده مرور میکنیم

    کانون توجه ما حاصل باورهای ماست

    باورها چی هستن گفتگوهای ذهن یا افکاری که بارها تکرار شدن

    باورها همون ورودی های ذهن هستن که بارها تکرار میشن

    تنها کار ما برای ثروتمند شدن اینه

    که روی باورهامون کار ذهنی انجام بدیم

    بهترین کار چیه

    اینکه پاشنه اشیلمون یعنی بزرگ ترین نقطه ضعف که در تمام جنبه ها ریشه داره رو شناسایی کنیم و روی اون کار کنیم

    بزرگ ترین پاشنه اشیل اکثریت باور کمبوده که باید روی باور فراوانی کار کنیم

    و بعد باور معنوی بودن فقره که باید روی معنوی بودن ثروت کار بشه

    باید توجه داشته باشیم که ساخت باورها تکاملیه از لحظه ای که شروع میکنیم اولین نتایج احساس خوب همون لحظه اس بعد ادامه بدیم نشانه ها میان با تایید نشانه ها ، نشانه ها بزرگ تر میشن و با ادامه کار روی باور ها به ما ایده عملی گفته میشه با اجرایی کردن ایده ها تکامل رو طی میکنیم و مدارمون قدم به قدم و تکاملی ارتقا پیدا میکنه

    و این کل داستان ثروته

    عاشقتونم

    در پناه رب

    💚🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      محمدباقر دهقانی گفته:
      مدت عضویت: 2280 روز

      ایولله باریکلا، مرضیه خانوم ، چقدر به نکات ارزشمندی اشاره کردی ، چقدر درسهای استاد عزیز را بدقت گوش دادی و درک کردی ، من واقعا تحسینت میکنم با این درک عالی ، اینقدر کامنت شما برای من آموزنده و قابل فهم بود چون جز به جز را بدقت توضیح دادی

      تمام نکاتی که اشاره کردی فوق العاده بود بویژه در مورد پاشنه آشیل ها که عین نوشته ات را اینجا میارم:

      بزرگ ترین پاشنه اشیل اکثریت باور کمبوده که باید روی باور فراوانی کار کنیم

      و بعد باور معنوی بودن فقره که باید روی معنوی بودن ثروت کار بشه

      من خدا را شکر هرگز فقر را منزلت ندونستم ، همواره در عمل هم حتی بدون این آگاهی های آموزشهای استاد عباسمنش عزیز، از فقر و بیزار بودم و تمام تجربیات زندگیم پر از حرکت بسوی خوشبختی و ثروتمندی بوده است خیلی وقتا هم به فقرا کمک کردم و فراموش کردم ، ولی از بچه گی باورم به ثروت و ثروتمندان بوده ،

      اما در مورد پاشنه آشیل کمبود ، خیلی وقتا عجله داشتم که فلان فرصت زود تمام میشه باید زود باشم ، یا اینکه فکر میکردم وقتی یه کالایی تولید میشه مگر چقدر مردم میخرند چرا باید تولید کننده دومی هم اینو تولید کنه ، هر کسی نیاز داشته یه دونه خریده برای چی تولید میشه ،

      بعدها به این نتیجه رسیدم که هم کیفیت تولید اون محصول به مرور زمان بالا میره و تولید کنندگان تکامل پیدا می‌کنند، هم سلیقه مصرف کنندگان تغییر میکند ، پس هر روز پیشرفت در تولید میتونه حوابگوی سلیقه های مختلف باشه و از طرفی یه محصول یه عمر مفید داره ، تمام میشه ، خراب میشه مجدد نیاز به خریدش هست .

      خدایا شکرت برای این آگاهی های ناب ،

      خدایا شکرت از حضور دوستان توحیدی در این سایت الهی

      خدایا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش عزیز و مریم خانم شایسته که دستان خداوند هستند برای پرواز آنهایی که لایق پیشرفت و تکامل خود و گسترش جهان هستند

      خدایا شکرت که بمن قدرت تایید زیبایی ها و صدق بالحسنی بودن را عطا فرموده ای

      خدایا بابت همه نعمت هایت سپاسگزارم.

      از خدای مهربان همیشه در اوج بودن را برای تک تکتون خواستارم ، خدایا شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهرناز زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    سلام خدمت استاد گرامی

    چندروزی هست فایلها رو با گوش دل نیشنوم و خیلی ازشون حالم خوب میشه و ایمانم قوی میشه.با اینکه این فایل رو گوش داده بودم اما امشب نشانه من رو به سمتش هدایت کرد و با خودم‌گفتم حتما باید نکات دیگه ای درک کنم زمانی‌که صحبتهای استاد جان تموم شد و داشتم کامنت دوستان میخوندم و روی نظرات دوستان تعمق میکردم یاد یه حدیث از حضرت علی (ع) افتادم که میفرمایین.از همان دری که فقر وارد میشود ایمان خارج میشود یه دفعه معنای واقعی این حدیث تو وجودم روشن شد اینکه به اندازه ایمانت ثروت میاد به سمتت و باز اشاره به قوانین و این صحبت استاد داره که قانون جهان هستی گسترشه و طبیعتا زمانی در راستای اون به فکر گسترش ایدها و زیبایی ها و رسیدن به اهدافت هستی حمایتت میکنه.قلبم از این الهام غرق شادی شد و خداروسپاسگزار شدم که من رو به این سمت هدایت کرد

    همیشه سربلند باشید عباسمنشیها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهناز گفته:
    مدت عضویت: 2300 روز

    سلام بر معجزه زندگی من!!!اگر بخوام از روزی که شما رو شناختم تا به امروز کل تغییراتم رو بگم خیلی زیاد میشه ولی من بحث مالی برام حدیدا خیلی مهم شده بود و تمرکزم رو این بخش بود بنابراین فعلا نتایج مالیم رو میگم هرچند خیلی کمه ولی خب من دارم تکاملم رو طی میکنم و نیاز هست که همین روند رو پیش ببرم. من در امد ماهیانه ام صفر بودخب؟؟؟حدود سه سال هست که شما رو میشناسم و حدود یک سال هست که روی بحث مالی تمرکز کردم البته خیلی مثل شما خوب عمل نمیکنم ولی خب بهرحال نتیجه گرفتم. من در حالی که داشتم پایان نامه ارشدم رو کار میکردم به این فکر میکردم که چکاری میتونم انجام بدم که در امد زایی داشته باشم در حالی که به پایان نامم اسیب نرسه. چند جا دنبال کار گشتم پیدا نکردم. نشستم فکر کردم گفتم اون چه باوری تو من هست که باعث میشه سر کار نرم؟؟؟و فهمیدم باور به اینکه اگر برم سر کار به درسم لطمه میزنه باعث میشه که نرم سر کار و کار پیدا نکنم.یه باور غلط دیگه این بود که من که هنری ندارم که بخوام کار پیدا کنم چون هنوز دانشجو هستم حتی نمیتونم به مدرک تحصیلیم تکیه کنم و برم سر کار. این دوتا ترمز شدیدا جلو من رو گرفته بود. اومدم و با کمک فایل های شما روی خودم کار کردم. به خودم گفتم ببین حتما نباید مهارت خاصی بلد باشی تا پول بسازی بلکه از ساده ترین کار هم میشه پول ساخت و چند تا مثال برای خودم زدم و چندین روز و ماه تکرارش کردم البته یسری نتایج کوچیک هم میگرفتم مثلا برای تدریس در حد چند ساعت دعوت شدم و خب یک مقدار خیلی کمی بهم پول دادن بنابراین در امدم از صفر گذشت و به درادمد خیلی خیلی کم رسید .گذشت و گذشت و من روی این باور که تو میتونی هم سر کار بری هم پول در بیاری کار کردم. به خودم گفتم.

    چه کاری هست که میتونم انجامش بدم بدون اینکه از خونه برم بیرون و بتونم از اوقات فراغتم پول در بیارم؟ و البته این سوال رو هم از شما یاد گرفتم که از خودم بپرسم. خلاصه گذشت و گذشت من نشونه های خیلی کوچیکی میدیدم.مثلا وقتی میرفتم بیرون دو بار پول پیدا کردم ولی مقدارش خیلی کم بود‌ یا وقتی میرفتم یجایی بحث پول و خوبی های ثروت میشد که من اینها رو یه نتیجه میدونستم.

    تا اینکه این ایده بهم الهام شد که تایپ کنم و پول در بیارم ولی خیلی دنبال کار تایپ گشتم ولی پیدا نکردم. البته اینم بگم من حسم بعضی وقتا بد میشد و همیشه خوب و خوشحال نبودم.

    گذشت و گدشت تا یک کار داخل منزل پیدا کردم که چون حقوقش کم بود هیچکس حاضر نمیشد اون کار رو انجام بده ولی من قبولش کردم و گفتم باید قدم اول رو بردارم تا قدم دوم بهم گفته بشه(طبق حرفایی که از شما یاد گرفته بودم عمل کردم).و قول دادم جوری کار رو مدیریت کنم که به درسم لطمه نزنه. یک ماه و نیم داخل اون کار بودم ولی از حقوقش راضی نبودم. تا اینکه باز اومدم سراغ حرفای شما و یجا توی ویس هاتون گفتید که وقتی وارد یک کاری میشد به تضاد بر میخورید و بعدش سعی میکنید تضاد رو رفع کنید فهمیدم من به تضاد بر خوردم و اون تضاد حقوق کم و ساعت کاری زیاد هست. و باز از شما یاد گرفتم که از خدا در خواست کنم ولی به خواسته ام نچسبم.رو کردم به اسمون گفتم خدایا میشه یه شغلی بهم بدی دو برابر قبل بهم پول بدن؟ و ساعت کاریش کمتر باشه؟ البته این حرف رو زمانی زدم که در امد ماهیانه من نسبت به قبل بهتر شده بود یعنی تقریبا بیست و یک برابر شده بود اما این بیست و یک برابر شدن در واقع خیلی کم بود چون من در امد اولیه ام خیلی کم بود. وقتی درخواست یک کار با حقوق بیشتر رو کردم. فرداش بهم الهام شد برو توی گوگل سرچ کن کار هست. وقتی رفتم سرچ کردم دقیقا یک کار پیدا شد که سه برابر

    کار قبلی بهم حقوق میدادن و ساعت کاریش بهتر کار قبلی بود و به درسم لطمه نمیزد و بنابر این طبق صحبت هام اول در امد اولیه من نزدیک صفر بوده و بعدش بیست و یک برابر مقدار اولیه شده و طی چند روز سه برابر میزان قبلی

    شده. و این ها همه در حالی هست که من از اتاقم هم لازم نیس پامو بزارم بیرون. و به درسم هم لطمه نمیزنه. باز هم میخوام روی خودم کار کنم و با نتایج بزرگتر بر میگردم و مینویسم.دوست دارم استاد جان .و از خدا بابت همه مهربونیش متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      علیرضا بهرامی گفته:
      مدت عضویت: 4005 روز

      ممنون دوست خوبم که مختصر و مفید بدون اضافه گویی و طولانی کردن کامنت، نتایج ملموس‌تون رو باهامون به اشتراک گذاشتید. این کامننتون به همه‌ی ما انگیزه میده که میشه با کار کردن روی خودمون، نتیجه ملموس خلق کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      خورشید گفته:
      مدت عضویت: 1148 روز

      سلام دوست عزیزم

      کامنتت خیلی منو یاد روند تکاملیه خودم در بحث مالی انداخت و یک حسی گفت مثل شما بنویسم این تکامل رو تا بعدها که قطعا درامدم افزایش پیدا میکنه بدونم دلیلش چی بوده و گمراه نشم و شاید انگیزه ای بشه برای بقیه و حتی شما دوست عزیز

      منم پارسال سال 1402 درامدم 200 300 تومن بود اونم از طریق پولی ک از پدرم میگرفتم تازه همینم بعضی ماها نبود ولی من از یکسال قبلترش تصمیم گرفتم که کارکنم و خودم درامد داشته باشم و اون موقع یادمه چه قدر این خواسته تو ذهنم بزرگ بود و مقاومت داشتم نسبت بهش ولی قدم برداشتم دقیقا قدم اول رو برداشتم کارای مختلفیو تو دیوار گشتم و برای مصاحبه و حتی ازمایشی رفتم اکثرن تایم کاری بسیار بالا و حقوق نسبتن کم بود و میدونم این باور عمیقو دارم حتی همین حالا ک پول سخت به دست میاد که البته الان کمتر از قبل شده به خاطر الگوهایی دیدم

      خلاصه اون کارار هیچکدوم منو راضی نکرد که برای ازمایشیشون رفتم و حسم خوب نبود و دوتا کار وردم دوتاشم یک اتفاقی افتاد که دیگه نرفتم یکیشون خودشون گفتن نیا دگ که واقعا من همون موقع یادمه سراین موضوع ذهنمو کنترل کنم و گفتم الخیر فی ما وقع و خودنو نباختم و اون سال فکر کنم سراع کارای دیگ ایم رفتم اما ب هرحال نشد ک کارکتم تا گذشت و پارسال شد بازم برای یکار دگ ارمایشی رفتم ولی ب خاطر ساعت کاری بالاش برخورد و اینک متوجه شدم حقوق کارمنداش سر وقت پرداخت نمیشه و کلن جوشو دوس نداشتم یروز رفتم دیگ نرفتم و کلن ی مدت ذهنمو از کار پیدا کردن رها کردم و گفتم اصن نمیخاد کارکنم تا گذشت و الان ک میخام این داستانو بگم برام خیلی طبیعی شده ها ولی وقتی فکر میکنم میبینم من چه قدر اروم اروم رشد کردم و شرایطم بهتر شد و خدا چه قدر خوب چیند برام

      پارسال شهریور 1402 خیلی اتفاقی بدون اینک دیگ دنبال کار باشم داشتم میرفتم داروخونه نزدیک خونمون پیاده روی شیشه یک مغازه دیدم دنبال فروشندس و من همونجا گفتم باید برم و اینم بگم قبلا وقتی از کنار این معازه رد میشدم یادمه باخودم میگفتم کاش همینجا یکیو بخاد برای کار و اینجا دقیقا همونجایی بود ک من این حرفو زده بودم و اصلا صبر نکردم همونجا رفتم تو مغازه و گفت باید عصر بیای با صابکار خرف بزنی عصر رفتم و بهم گفتن خبرشو بده تا فردا من همونجا بدون فکر گفتم میام حتی شکم نداشتم یذره شک بود ولی اینقدر قلبم تاییدش میکرد و میگف اینجا همونجاس ک باید ازش شرو کنی ک بلافاصله رفتم تو دلش و جالبیش اینه که اینجا ساعتکاریش از تموم جاهایی ک رفته بودم برای کار کمتر بود و همینطور حقوقش ی چیز نرمالی برای اون زمان من بود با دوروز تعطیلی در ماه و عیر اینا مکانش خیلی نزدیک خونمون بود ک خب رفت و امدو خیلی برام راحتتر میکرد

      و امروز ک دارم این کامنتو میزارم شهریور 1403 من هنوزم دارم همینجا کار میکتم اما یکسری تغییرات اتفاق افتاده تو این یکسال ساعت کاریه من از چیزی ک پارسال بود کمتر شده تعطیلیام از دوروز در ماه شده دوروزونیم در هفته! و افزایش حقوقم داشتم حتی بااینک تایم کاریش کمتر شده و ذهنم میخاد مدام گولم بزنه حقوقت کمه یاحتی ب بقیه میگم میگن کمه حتی مادرپدرم خیلی میگفتن کمه و فلانه ولی من به خودم گفتم ببین تو پارسال این موقع درامدت 200 300 بود اونم ب زور با پول تو جیبی اما الان درامد خودتو داری چیزی حدود 8 برابر اون زمان اون زمان اگر 1 تومن میومد تو حسابم دگ از خوشحالی بال درمیاوردم اما الان پس انداز حدود 15 تومن دارم و این یک دستاورد خیلی خیلی بزرگه ها برای من غیر اون تونستم یک جفت کفش مارک برای خودم بخرم گواهی نامه ماشین ثبت نام کردم مانتو خریدم برای خودم شلوار خریدم و اصن کلی پیشرفت کردم و من همش اینارو یادم میره اینا ینی پیشرفت حتی اگر حقوقم کم باشه من رشد کردم من حقوقم بیشتر شده تو این یسال ساعتاکاریم کمتر شده عیر اینا کاری ک دارم اگر بخام درمورد ویژگیای مثبت دیگش بنویسم خیلی طولانی میشه ولی در مورد درس خوندن که یک باور بشه برای بقیه اینکه میشه به راحتی درس خوند کارم کرد خداروشکر من همچین ترمزی نداشتم ک کار بخاد مانع درس بشه من الان ترم 3 دانشگاهم و ن تنها ضربه نزده الان سال اولم دوترم معدل الف شدم خداروشکر و تازه کمکم میکنه برای خرج تحصیلم و باز یک باور خوب دیگه برای بقیه شه ک من بااینک دانشجویم باهام راه میان چون خیلیا میگن تو دانشجویی نمیتونی کار پیدا کنی من خودمم فکر نمیکردم باهام کنار بیان برای ساعتای کاریم ولی خب در کمال شگفتی اوکی شد همه چی و خدا چیند برام و همش میگم واقعا کارخدا بود خدا خاس ک من کارکنم خدا رفت تو این ادما و باهام راه اومدن

      خداروشکر برای این کامنت امیدوارم اگاهی بخش و انگیزه بخش باشه برای کسانی ک میخونن و بهش هدایت میشن اینک ردپایی برای اینده من شد تا بدونم از کجا ب کجا رسیدم و اون موقع ذهنم نتونه گولم بزنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    به نام خدای مهربان

    خدایا شکرت

    چقدر بهم انگیزه داد این فایل برای بار چندمه میبینمش اما انگار حرفای جدیدی درش زده شد باورم شد که مسیر رسیدن به خواسته ها انتها نداره

    حرکت همیشه باید باشه شاید تا بحال فکر میکردم که وقتی به ی حد کوچیک رسیدی دیگه باید بشینی و به قول یکی از بچه ها میگفت مثل ی کوه میمونه که وقتی ازش میگزری و به قله میرسی لذت داره بشینی و ی چای بخوری اما موفقیت یعنی کوهی که سراسر چمن زاره سراسر چشمه است سراسر میوست که قله نداره انتها نداره باید بری بالا هرچقدر بالاتر میری چون ساکن نیستی

    چون در حال حرکتی هم سلامتی هم شادی هم لذت میبری از مناظر این قله هم ادمای که میان توی مسیر این قله سالم و سلامت و شاد و ارام و خندان هستند و هم بیشتر به اوج میرسی بیشتر به اکسیزن خالص میرسی واقعا هر فایلت کلی انرزی میده کلی قدرت حرکت میده استاد

    چند وقته شروع کردم از یکی از بخشا میام از ورق اخر به اول میبینم و الان که به این رسیدم میبینم که این فایل اخریه همون حرف اخر و تمام کننده رو میزنه همون تیر خلاص رو میزنه همون خدایی رو بهم معرفی میکنه که فاقد احساسه اما سراسر احساسه سراسر مهربانیه سراسر روزیه سراسر نعمته همون خدایی رو بهم معرفی میکنه که یعنی خودم یعنی حرکت خودم یعنی باور خودم یعنی

    الذین یومنون بالغیب

    چیزی که نمیبینی رو باور کن باور کن میشه وقتی تحسین کنی میثم وقتی سپاسگذار باشی و خدمتگذار وقتی حرکت کنی خودش نشونه برات میفرسته که برو همینه بتاز محکم باش من حمایتت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    Shamskourosh گفته:
    مدت عضویت: 2696 روز

    وای وای وای چرا این فایل رایگانه وای چه آگاهی چه توضیحاتی چه خدایی چه قوانینی

    یعنی فقط سواله برام سواله چرا این فایل اینقدر انرژی داره یعنی

    شب و روز انرژی زا بخوری

    ۱۰۰۰ تا کتاب بخونی،

    اصن چه چیزی هست که بخوری، ببینی یا هر روش انتقال انرژی به هر شکلی اینقدر انرژی بهت بده

    وای

    هیچ جا پیدا نمیشه

    یعنی فقط تنها چیزی به ذهنم میرسه خود خدا داره سیستم رو واسم توضیح میده روند و اساس همه چیزو

    اصن داره اصل رو میگه

    چرا بینهایت انرژی میده چون میگه اصلا مهم نیست کجایی کجا بودی چه کار کردی تاحالا تو زندگیت چه نتایجی داشتی نداشتی

    سیستم اینه روند اینه تو بگو فقط چیکار کنه

    تو چی میخوای کجا میخوای بری

    مثل فیلم بروس قادر

    یعنی این قدرتو داده به من

    آغا سوال من اینه چجوری بخوابیم وقتی این حجم از آگاهی میاد نمیشه

    بخدا نمیشه

    رو ابرهایی

    اصن دارم دیوانه میشم

    نمیشه

    الان دارم درک میکنم که خانم شایسته میگه این فایل های رایگان یه گنجینست یعنی چی

    خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر

    وقتی فایل ها رو گوش میدی. نتایج میاد و وقتی دوباره این فایل ها رو بعد از خلق خواسته هات گوش میدی، دیوانه میشی

    آرامشی میگیری

    انگار یکی میزنه رو شونت میگه داداش بسپارش به من دیگه میتونی از بقیه زندگیت لذت ببری

    استاد چقدر مؤثر بودی تو سیستم

    چه حرکت عظیم ی

    تو شبا چجوری خوابت میبره؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 90 رای:
  9. -
    فاطمه یوسفی وشنویی گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی سایت.

    من امروز این فایل رو گوش دادم والبته جواب کامل وعالی ودرعین حال ساده شما استاد گرامی رو. وجسارتا بنظرم همون گفته خداوند مهربان هست که همه چیز را برای آرامش تو انسان خلق کردم وتو اشرف مخلوقات من هستی.پس برداشت واستفاده کن،ودرمقابلش تو هم با کمک به رشد جهان وجهانیان درهمه زمینه هابندگی کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: