شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 1

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آزی» در این صفحه: 13
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    نکات قابل توجه برای من در نظرات دوستان:

    دیگر با وعده دادن و قول دادن به خداوند میخواهیم با خداوند شریک شویم مانند دوتا دوست که یکی میگوید پول از تو کار از من تا اگر به پول و ثروت نرسیدیم بگوییم مقصر خداوند است که به من پول نداد وگر من میخواستم فلان کنم یعنی نپذیرفتن مسولیت زندگی خود

    در مورد ترمز بعدی باید گفت وقتی با تفکر رسیدن به ثروت در عوض کمک کردن به دیگران ما همین الانم احساس خوبی نداریم و احساس کمبود پول و ثروت داریم.

    شاید “این افراد” در امتحان الهی باشند از کجا معلوم !

    پس من نباید در این آزمون الهی دخالت کنم و یا به عبارتی

    “به آنها تقلب برسانم ”

    دوم اینکه نیت کمک کردن مهم است ، برای جلب توجه کردن است ، به خاطر دلسوزیست یا برای گردش ثروت در زندگی انسان است، تجربه به من نشان داده اگر کمک کردن دلیلی به جز گردش ثروت در زندگی باشد اصلا نتیجه نخواهی گرفت.

    خدا میگه از من بخواه من برآورده میکنم، اگر راهش این بود ک خدایا ب من ثروت عطا کن تا کمک کنم حتما خود خدا راهش رو از قبل میگفت

    اولن ممکن است دچار تداخل در کار کاینات شویم یعنی میخواهیم به کسی یا مکانی یا خیریه ای یا … کمک کنیم که هنوز به فرکانس مربوطه اش دست پیدا نکرده است به هر دلیلی و با این نوع ه در خواست در واقع درخواست اصلی خود را به تاخیر می اندازیم و معطل می مانیم

    خیلی ترمز مخربیه خب من اگه ثروت رو برای دیگران میخوام خب از خدا در خواست میکنم که مستقیم به خودشون بده چرا ب من بده من بدم بهشون پس یه ترمز اینه که من ثروتی درواقع واسه خودم نمیخوام واسه دیگرونه

    باور داره پول سخت به دست میاد که میاد اینجوری معامله وار از خدا درخواست می کنه.

    و اغلب اوقات اگر انگیزه ایجاد ثروت خود ما نباشیم ممکن است در مسیر رسیدن به ثروت با برخورد با مشکلات بی انگیزه شویم و بگیم چون ثروت را بخاطر خدمت به دیگران میخواهم پس اگر ثروتمند نشوم هم اشکالی ندارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    همیشه منتظر شرایط می مانیم تا شرایط بهتر ایجاد شوند بعد خودمان را اثبات کنیم .فکر می کنیم با زبان می شود بخشش و یا کمک را به خدا اثبات کنیم در حالی که کلام موثر نیست واقعا عمل ما نشان دهنده باور ماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    پدرم همیشه در مورد پول نداشتن می گوید پول چاپ نمی کنم .پس حتما فکر می کند پولدارها مرتب پول چاپ می کنند. سالهاست این جمله را از دهانش می شنوم . خیلی حس خوشحالی می کنم در شرایطی قرار گرفتم که در مورد پول و ثروت باورها و حقایق زیبایی می بینم و می شنوم .

    من فکر می کنم ثروت بیشتر شبیه یک حس آزادی است حسی که به انسان قدرت و توانایی می دهد و اعتماد به نفس می دهد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    اگر کمی متفاوت فکر کنم می گویم احساس است که تعین می کند باور ما از چه نشات می گیرد .

    این کلامی که می گوییم خیلی مهم نیست مهم حس ایمان ما به خدا است .

    مهم این است این خواسته را با امید درخواست می کنیم یا از روی احساس کمبود و ناامیدی .

    تعیین کننده حس ماست .

    می تواند یک درخواست از روی ایمان و حس خوب باشد .

    یا می تواند یک جمله از روی ناامیدی باشد .

    این به نیت شخص درخواست کننده بر می گردد.

    چیزی که من می دانم این است ما نمی توانیم قضاوت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    از اینجا فایل را گوش کردم: ادامه:

    انتخاب زمان نادرست ترمز اصلی است چون اوللا تمرکز خود را روی زمان آینده می گذاریم نه روی دارایی هایی که الان داریم . وعده هایی به خدا می دهیم یا از پولی خرج می کنیم که هنوز نداریم خیلی راحت می شود پولی را خرج کنیم که هنوز نداریم . باید از اکنون شروع به بخشش مال خود کنیم یعنی زمان اکنون . ما تنها در زمان درست و زمان حال و زمان حقیقی می توانیم خود را نشان دهیم . بعد احساس کمبود و عدم فراوانی داریم فکر می کنیم الان چیزی برای بخشش نداریم .همین الان به خداوند و دنیا اعلام می کنیم ما کمبود پول ثروت داریم به ما چیزی بده تا بتوانیم ببخشیم .!همچنان اشتباه می کنیم یا حقیقت را درک نمی کنیم . برای بخشش باید از همین لحظات شروع کنیم و به خاطر داشته ها سپاس گذار باشیم .

    نمی توانیم باور کنیم شک داریم تردید داریم خدایا اول به ما ثروت بده مرا به هدفم برسان بعد من … این کار را می کنم . انتظار داریم اول خدا قانون را به ما اثبات کند اول ببینیم بعد باورش می کنیم . قانون برعکس است اول باور کن بعد می بینی .

    به خاطر خودمان نمی بخشیم به خاطر این که فکر می کنیم ما باید به بقیه کمک کنیم . مثلا یکسری انسان های پولدار هستند که به بقیه کمک می کنند و بقیه بندگان دسترسی مستقیم به خداوند ندارند . ما باید ثروتمند شویم تا دسترسی بهتر به خدا داشته باشیم به بقیه از مالمان کمک کنیم . فراموش کردیم همه چیز متعلق به خداست و این ثروت را او به ما خواهد بخشید و می تواند به هر کسی که درخواست کند ببخشد بدون این که به واسطه ای مثل ما نیاز داشته باشند .

    ما به خاطر خودمان ثروت مند شدن خودمان و نشان دادن این که فراوانی و نعمت داریم می بخشیم نه کمک به بقیه و رفع فقر و مبارزه با فقر . همه انسان ها به خداوند دسترسی دارند و نیازی به ما ندارند . خدا از هر راهی می تواند بدون ما به بقیه کمک کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    برداشت از نظرات دوستان تا اینجا که برایم قابل توجه بودند :

    متوجه شدم که ترمز من این بود که همان موقع که خودم کلی گرفتاری داشتم و از خدا می خواستم که کمکم کند، خدا درخواستم را قبول کرد اما خودم رد کردم و این باور پنهان را داشتم که من مستحق این لطف خدا نیستم و الان باید به بنده های دیگرش کمک کنم.

    ۲.دومین ترمز اینه که تو اکثر این دعاها به نبود چیزی توجه شده توجه به ناخواسته ها مثلا کمک‌به مردم‌فقیر .توجه ما رو میبره به فقر پس فقر بیشتری به زندگیمون‌میاد.

    من خودم لیاقت دریافت ثروت را ندارم فقط در صورتی میتوانم صاحب این ثروت شوم که آن را در راه بخشش به دیگران استفاده کنم

    دومین کد مخرب اینه که ما احساسمون را شرطی کردیم یعنی یه جورایی داریم ادا درمیاریم که به اون پوله نعمته برسیم

    ایجاد معامله و شرط و شروط و نذر بخاطر عدم اعتماد کافی به خود فرد نشات میگیره

    مورد چهارم هم اینکه فکر میکنن حتما باید پول داشته باشن تا بتونن کمک کنن

    خودش را فی نفسه شایسته داشتن نعمت های الهی نمی داند و می خواهد با این کار شایستگی اش را به خود نشان دهد.

    احساس دلسوزی کردن برای دیگران و اینکه فکر میکنیم ما قراره زندگی بقیه رو سرو سامون بدیم

    “اگر من ثروتمند شوم آدم بدی میشوم و از راه خدا دور میشوم”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    چرا فقط ثروت را جدا کنیم .

    مثلا نپرسیم بزرگترین موانع رسیدن به خواسته هاو اهداف ؟

    ثروت آرامش سلامتی و هماهنگی موفقیت کار و روابط همه اش در اصل یکی است .

    فرقی نمی کند خیلی وقت است درک کردم همه عوامل موفقیت با هم در ارتباطند .

    این اولین عامل که فکر کنیم ثروت مند شدن با بقیه راه های موفقیت متفاوت است .

    وقتی این سوال مطرح می شود ابتدا از خودمان می پرسیم چرا من الان این قدر ثروتمند یا موفق نشدم ؟

    دومین اشتباه پرسیدن سوالات نادرست است که ما را به جواب های نادرست می کشاند .

    یعنی به جای پرسیدن سوالات درست که چطور به در آمد دلخواهم برسم و راه حل برای ما داشته باشد سوالاتی محدود کننده می پرسیم.

    سوم : انتخاب زمان نادرست است رفتن به گذشته یا آینده دور و داشتن ان ثروت یا موفقیت مورد نظر.یا مقایسه خود با افرادی که فکر می کنند از ما موفق ترند .

    همین الان اگر درست بیندیشیم درک می کنیم بسیار ثروتمند هستیم . سلامتی ما . آرامش ما . هماهنگی ما . نعمت های ما . ادراک و آگاهی ها ما و میلیون ها موضوع دیگر که احساس سپاس گذاری را در ما بوجود می آورند . اگر احساس سپاس گذاری و فراوانی و نعمت به خاطر داشته هایمان نعمت هایمان همین ها که الان داریم همین زندگی معمولی خانه معمولی درامد معمولی که الان داریم نمی کنیم در زمان و مکان نادرستی هستیم . ما ثروتمندیم و نعمت و فراوانی همین لحظه به وفور در زندگیمان هست فارغ از خواسته ها و اهداف اینده امان . من مطمئنم این حقیقت است . اگر حس فراوانی و نعمت و ثروت نداریم باید باورمان زمان انتخابمان را اصلاح کنیم . نیاز نیست برای سپاس گذاری و درک فراوانی منتظر زمان های در آینده باشیم همین لحظه بهترین زمان سپاس گذاری است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    فایل جدید گذاشتید اتفاقا امروز اومده بودم نظراتم را بنویسم بی ارتباط به بحث ثروت هم نبودند .

    هنوز فایل رو گوش نکردم .

    فکر می کنم ما با انتشار تجربیات و آگاهی ها و نتایجی که می گیریم به گسترش و پیشرفت دنیا کمک می کنیم .

    هیچ چیزی بهتر از این نیست که به یک تجربه خودمان برسیم تا این که بقیه به سوالات ما پاسخ بدهند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    در ادامه نظر قبلی ام: abasmanesh.com

    یک بار خواندم جایی نوشته بود مرد بی خانمانی یک کیف پر از جواهرات پیدا کرده بود بعد آن را به صاحبش برگردانده بود . ازش پرسیدند چرا برای خودت برنداشتی ؟ گفت : من درست است بی خانمان هستم اما دزدی نمی کنم .

    خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم فکر کردم شاید دلیل آفرینش این انسان از نظر خداوند که ما فکر می کنیم انسان اصلا مهمی نیست همین بوده است . کسی که مال مردم را در عین احتیاج برمی گرداند .

    به خاطر همین بود که برداشت کردم هر انسانی برای هدفی خاص یا اهدافی خاص آفریده شده است که از نظر خودش و خداوند قابل تقدیر و اهمیت است.

    راستش این مرد این را انتخاب است و سخت است در مورد انتخاب بقیه نظر دهیم اما من اگر بودم راستش هنوز نمی دانم من چه می کردم .؟یعنی فکر می کردم گنجی است که خدا به من داده است یا اگر نشانی روی آنها می دیدم فکر می کردم مال دیگران است و باید به صاحبش برگردانم . ؟ الان هم که فکر می کنم این حرف درستی نیست معیار پیدا کردن پول و برداشتن ان ربطی به کم و زیاد بودن پول داشته باشد . یعنی اگر پول کمی پیدا کردیم می شود آن را برداشت اگر زیاد بود باید به صاحبش بگردانیم .

    برای من چند باری پیش آمده که پول کمی پیدا ککنم و بردارم و یک بار سیصد هزار تومن یک نفر اشتباهی به حسابم ریخت که البته خودش نفهمید قرار بود مبلغی بریزد و اشتباهی دوبار ریخته بود خود من هم تا یک ماهی متوجه نشدم . بعد فکر کردم حتما این پول کم نشانه ای بوده است و مال من است اگر برگردانم یعنی ثروت را نمی خواهم . البته اگر زیاد بود مثلا سیصد میلیون که حتما خودش و من متوجه می شدیم و پول را برمی گرداندم . الان واقعا این سوال با اطلاعات که الان دارم در ذهنم شکل می گیرد آن مرد باید طلاها را برای خودش نگه می داشت مال خودش بود که خدا به عنوان گنج بهش داده بود (به فرض که ادرس و نشانه ای نداشت و کسی درخواست برگشت نمی داد) واقعا سخت است با وجدان جامعه و مال دولت و بیت المال نظر دهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: