شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 103

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3627 روز

    به نام خدا

    باسلام به استاد عزیز وتمام دوستان عزیزم

    موضوع خیلی جالبی را استاد برای تفکر ماپرسیدند که خیلی جای تامل دارد

    ظاهرآ در نگاه اول این جمله خیلی معنوی به نظر میرسد

    من خودم قبلآ خیلی ازین موارد پیش اومده برام که اینجوری با خدا معامله میکردم میگفتم خدایا اینکارو برام بکن من بهت قول میدم فلان کارو بکنم

    یادمه اول دبیرستان بودم امتحانات برام سخت بود به خداگفتم خدایا به من کمک کن قبول بشم من هم قول بهت میدم 200 تا ایه سوره بقره رو حفظ کنم

    واین طور از خداخواستن رو در مواقعی که رویدادهای ناگوار پیش میاید بیشتر در ماها مشاهده میشه

    دوستان من خیلی روی این موضوع فکر کردم وبه نظر من مهمترین مانع وترمزوسدی که در این جملات مسابقه دیده میشود

    عدم درک قانون جهان هستی یعنی فرکانس هست که یه جورایی این جملات بوی “شرک”میدهد

    الان براتون توضیح میدهم:

    دوستان قانون فرکانس میگه :تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل فرکانس های ما(افکارغالب،باورها)

    است

    یعنی اینکه ماوقتی باورهایمان را درمورد ثروت درست کنیم بدون هیچ قید وشرطی ثروت وارد زندگی ما میشود

    به قول استاد لاجرم ثروت وارد زندگی ما میشود

    وما نمیتونیم سر این قانون با خداوند معامله کنیم،مانمیتونیم سر این قانون رو کلاه بذاریم ومانمیتونیم این قانون رو دور بزنیم

    خداوند هیچ وقت قوانینش را زیر پا نمیگذارد

    ما نمیتونیم قانون فرکانس را زیر پا بذاریم ورعایت نکینیم بعد بیام از خدا بخوایم ثروت به ما بدهد تا ما ببخشیم

    این با قانون خداوند در تضاد است

    خداوند هم قانونش رازیر پا نمیگذارد

    و ما اگر ثروت میخواهیم باید باورها وفرکانس های هم جهت با خواسته مون که ثروتمندشدن هست را به جهان هستی ارسال کنیم وهیچ راه دیگری وجود ندارد هیچ راهی.

    واین نوع نگاه به خداوند(نگاهی که در متن مورد مسابقه) ناشی از این است که ما خداوند را مثل انسان فرض کردیم

    فک میکنم اگر قوانین جهان رارعایت نکنیم میتونیم اینطوری خدارو گول بزنیم وازش ثروت دریافت کنیم.هیهات

    خداوند ازقوانینش عدول نمیکند

    واین نوع نگاه شرک الود به خاطر جهل ماست به خاطر باور های محدود کننده

    وموانعی است که در ذهن ما شکل گرفته که عوامل بیرونی باعث ثروتمند شدن مامیشه که در جملات مسابقه هم امده است

    1..اینکه پارتی مهمه روابط مهمه

    2..اینکه مامیتونیم به دیگران کمک کنیم

    وزندگی انهاروتغیربدیم

    3..اینکه ماوقتی پول داشته باشیم میتونیم

    ببخشیم.

    درصورتی که این برعکسه قانون جهان هستیه :

    موقعی مابه ثروت میرسیم که فرکانس بخشش که همان فرکانس دارابودن هست همان فرکانس عدم وابستگی هست را ارسال کنیم

    که موقعی مامیبخشیم که باور به فراوانی داشته باشیم چه در موقع دارایی وچه در موقی نداری

    مابرای اینکه ثروتمند بشیم باید ببخشیم

    باید ببخشیم تارهابشیم از ثروت وبا این نگاه که ما داریم به خودمون کمک میکنیم با اینکار، نه با این نگاه که من دارم به دیگران کمک میکنیم تا زندگی انهارا تغییر بدم .

    وقتی که ما بپذیریم قانون فرکانس رو دیگه میفهمیم که ما فقط با فرکانس هامون میتونیم زندگیمون رو تغیر بدیم

    ودیگران هم همینطور

    وتنها خواسته ما از خداوند اینه که مارا در فرکانس ثروت قرار دهد

    از اومیخواهیم که مارا به راه راست(فرکانس ثروت ونعمت) هدایت فرماید

    4…مانع دیگری که من پیدا کردم اینه که

    ما فک میکنیم خداوند با قد وشرط به انسان ها ثروت میدهد

    وبرای این با او قرارداد میکنیم تا نعمتی رو به ما بدهد در صورتی که طبق قانون هر فرکانسی ارسال کنی همان نتیجه رو میگری وخداوند بی قید وشرط میبخشد طبق قانون وطبق ایه قران

    وخداوند بدون اینکه مارو قضاوت کنه میبخشه واین نهایت عدل خداوند است

    وهمه در پیشگاه خداوند به یک اندازه نزدیک هستند

    5…مانع دیگری که خیلی هم مه است اینه که مافکر میکنیم اگر مابه خداوند بگوییم که اگر به من ثروت بدهی من میبخشم به دیگران ،به این طریق ما لیاقت ثروتمند شدن رو پیدا میکنیم و لایق میشیم در صورتی که خداوند مارا لایق آفریده ومانباید کاری کنیم تا لایق بشیم

    مافقط باید قانون خدارو رعایت کنیم

    این باور عدم لیاقت خیلی مهم است ودلایل خیلی زیادی داره که شاید خیلی از افراد به خاطر گناهانی که انجام دادن احساس میکنن که دیگه خداوند انهارادوست نداره

    وبه خاطر این احساس گناه فکر میکنند که خدابه سادگی جواب درخواست های آنهارا نمیده وحتما باید کاری کنند تا خداوند به درخواست آنها پاسخ بدهد در این مثال وعده بخشیدن بخشی از ثروتشان هست

    باتشکر از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    عبدالرحیم مؤید گفته:
    مدت عضویت: 2917 روز

    بنام پروردگار وهاب

    سلام خدمت همه دوستان گروه تحقیقاتی عباسمنش

    بقول استاد ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست. دوستان این نکته رو مد نظر داشته باشید اگر ما یک هدف یا خواسته ای در زندگی داشته باشیم باید در قدم اول ایمان خودمون رو ثابت کنیم مثلا اگر ثروت میخواهیم باید ابتدا بتونیم در هر وضعیتی که هستیم از ثروتی که داریم بتونیم ببخشیم تا ثابت شود که وابستگی به اون نداریم و دنیا منشأ فراوانی هست و برای رسیدن به ثروت این الگوی ذهنی را پرورش ندهیم که باید رابطه ما با خداوند یک رابطه بده و بستان باشد و توجه داشته باشیم که ما میتوانیم بوسیله فرکانس یمان هر چیزی رو خلق کنیم و خداوند نیازی به معامله با ما ندارد تا ثروتی به ما بدهد لذا ما باید احساس مون رو خوب کنیم تا به ثروت برسیم وگرنه بهش نمی رسیم و راه خوب کردن احساس باورهای خالص در مورد خداوند است

    در پایان دوستان عزیزم شایان ذکر است که ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است چه بسیار افرادی که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند دوستان فکر میکنید ثروت واقعی پول و دارایی هست؟

    اعتماد به نفس ثروت است

    تندرستی ثروت است

    شجاعت ثروت است

    خلاقیت ثروت است

    داشتن هدف و برنامه ثروت است

    استفاده مؤثر از زمان ثروت است

    خوب بودن و مثبت بودن ثروت است

    عدم وابستگی به پول ثروت است

    بخشندگی ثروت است

    آرامش خاطر ثروت است

    خودشناسی ثروت است

    ادب ثروت است

    قلب و زبان سپاسگذار ثروت است

    دوستان اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید،بخشش مانند هرس کردن درخت است هر چقدر ببخشید بیشتر خواهیداشت .به یاد داشته باشیم دارایی ما حساب بانکی مان نیست بلکه داشته هایی است که برای یاری رساندن دیگران به گردش در می آوریم.

    «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه و انک انت الوهاب»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سعید خرمی گفته:
    مدت عضویت: 3151 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان دووووست داشتنی

    راستش این مسابقه منو یادِ چند سالِ پیشه خودم انداخت زمانی ک واسه شبهایِ قدر میرفتم مسجد تااااااا صبح ضجه و گریه و ناله ک خدا اینو بده اونو بده اگه اینو بدی من اون کارو میکنم اگه اونو بدی من این کارو میکنم و خدا و خداااا و خداااااااااا ???? ولی صدایی نمیومد و چیزی داده نمیشد و حتی نشانه ای هم از اتفاق افتادن اون خواسته هاااا نبود ک نبود واقعاااااااا نبود و نیست چون اولااا خدا خنثی بود یعنی احساسی نداشت ک بخواد ب ضجه هایِ من جواب بده دوما من اگه باور داشتم ک خدا میده ک اصلا لازم نبود ضجه بزنم خییییییییلی با احساسِ خوب و شادی بینهایت ازش میخواستم اون با دست و دلبازیِ تمام میدااااااااد واقعااااا میداد مثلِ الان ?????? چقددددرررر تفاوت هست میانِ این اشک و اون اشک اون خدا با این خدا یه خدا فاصلشون بود خدارو شکر ک هدایت شدم لحظه لحظه سپاسگزار خداوندم بخاطر اینکه منو هدایت کرد

    من نظرم اینه ک کسی ک اینجوری از خدا چیزیو میخواد اولا باور نداره ک بی قید و شرط خدا میده با دست و دلبازی تمام ک اصلا بندشه و وظیفه خدا دادن حالا خدا چی بده هر اون چیزی ک بنده میخواد ن خدا

    آدمی ک اینجوری درخواست میده باور نداره ک خودشه داره زندگیشو رقم میزنه بی قیدو شرط و بدونِ شک ن خدا این بنده از اوناس ک شبایِ قدر پدرِ خودشو در میاره ک سرنوشتِ یک سالِ بعدش خوب رقم بخوره غافل از اینکه لحظه لحظه زندگیش دستِ خودشه و اون چیزی رقم میخوره ک خودش میخواد ن خدا حالا ثروت میخواد با باورهاش درستش کنه سلامتی میخواد همینطور ووووووخخخخخخ من الان میخندم و چند سالِ پیش جزء همین آدما بودم خداروشکر ک هدایت شدم

    این درخواست نشونه کمبود لیاقتِ کسی ک خودش رو لااااایق همه چیزهایِ خوب بدونه بدونِ دلیل ک لایقِ همه چیزهای خوبه پس چرا بیاد ی تعهدی بده ی نذری کنه ک خدا بهش بده باید از خدا بخواد با باور درست با این باور ک خدا میدهد خدا وهابِ همونجوری ک ب حضرت سلیمان داد منو حضرت سلیمان هییییییچ فرقی نداریم مگه حضرت سلیمان نذر کرد تا خدا بهش داد با این باور ک خدا میدهد ب راحتی با دست و دلبازی تمام خواست چیزی رو ک خدا قبل و بعد اون ب کسی نداده بود و خدا بهش داد هر چند حضرت سلیمان هم ب اندازه باورش بهش داده شد

    از طرفی همچین آدمی خودشو باور نداره ک میتونه هر چیزی رو ک میخواد بدست بیاره هر چیزی کافیه بخواد و باورشو درست کنه و قدم برداره و خدا میدهد از فضلش

    این باورم داره ک ثروت ک نیست ثروت رو خدا ب ی سری از آدما داده و همه ثروت و نعمت دستِ اوناس مگه اینکه فقط خدا اینکارو واسه من بکنه همینجوری ام ک خدا نمیکنه خدا مث آدماس باید بگی من ی جوری جبران میکنم واست ی جایِ دیگه ی جایی ک بنده هات گیرن همونایی ک خودت فقیر و گشنشون کردی و شرررررررررررررک مطلق بی عدالتیه ررررربِ عادل مطلق

    و در آخر اینکه آقا خوب یا بدشو نمیدونم فقط هر چی اومد من نوشتم هر چی باشه منم شاگردِ استاد عباسمنش عزیزم ایشون هر چی میتد میگن من هر چی اومد نوشتم واسه اون جایزه هه???????????

    ببخشید زیاد شد

    شااااااااااد باشید شاااااااااادِ شااااااااااااااااادِ شاااااااااااااااااااااااااد

    لحظه لحظتون پر از احساس خوووووووووووووووووب

    ???????????????????????????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سما یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2748 روز

    سلام استاد عزیزم

    مثل همیشه سپاسگزار خدای مهربانم که با شما آشنا شدم و در مسیر هدایت الهی هستم .

    در مورد جواب سوالی که مطرح کردید باید بگم وقتی اینگونه هدفگذاری میکنیم در واقع خودمون هم باور نداریم به خواستمون میرسیم . از چیزی که هنوز به دست نیاوردیم بذل و بخشش میکنیم . باور داریم تو دنیای پر از مشکل و بیماری و کمبود هستیم و اگه خداوند به ما ثروت دهد ما بخشی از این مشکلات رو بر طرف میکنیم. باید با این باور از خداوند درخواست کنم که لیاقت ثروتمند شدن رو دارم و همین الان هم بخشی از اموالم رو میبخشم که به احساس خوبی برسم و بیشتر به دست بیارم . باید این باور رو داشته باشم که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و خداوند وهاب من هر لحظه بر من می افزاید .

    دعا گوی شما از الان تا همیشه ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد دهقان طزرجانی گفته:
    مدت عضویت: 2734 روز

    بنام رب العالمین، خدایی که در همین نزدیکی است،خدایی که مارا آفرید و بعد مارا خالق زندگی خودمان قرار داد بنام این خدا خدایی که فرمانروای کل عالم امکان است ،سپاسگزار خدایم هستم اول که من را در این مدار قرار داد و بعد سپاسگزار استاد عزیزم سید حسین عباسمنش هستم،بعد سپاسگزار همه شما همفرکانسی هایم هستم که چقدر زیبا بر قانون هستی و کائنات مسلط هستید و قانون را بسیار عالی درک کردید خداراشکر،بسیار همه ما باورهای نادرستی داشتیم که به کمک خدا و بنده مهربانش استاد عزیزم روز به روز بر این باورها چیره میشویم و آنهارا پیدا میکنیم و از آنها عبور میکنیم و با ساختن باورهای درست درهایی از رحمت بی پایان و بغیر الحساب خدای رحمان به زندگی ما باز میشود خدارا شکر که روز به روز ظرف وجود ما بزرگتر و بزرگتر میشود و رحمت بینظیر خدا در این ظرفمان جای میگیرد و شکر که روز به روز با کار کردن روی باورهای درست این ظرف وجودمون را بزرگتر میکنیم خدایا شکرت سپاسگذارم از تو خدایا شکرت،در پایان از همه شما عزیزان ممنونم بخاطر گفتن باورهای درست و عالی که در اختیار هم قرار میدهید همتون عالی هستید،شاد وسلامت و ثروتمند و خوش باشید عاشق تون هستم و دوستتون دارم ،خدایا شکرت دوستت دارم عاشقت هستم یا الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2664 روز

    با سلام به دوستای خوب و دوستداشتنی و استادی که لایق و سزاوار استادیه.

    دوستان به نظر من با چیزهایی که تا الان یاد گرفتم، توجه روی خواسته باعث بوجود اومدن شرایطی در راستای رسیدن ما به خواستمون میشه.بنابراین وقتی از یک طرف شما میخواهید به چیزی برسین و تمرکزتون رو روی این مساله معطوف میکنین دارین با سرعت هر چه تمام پاتون رو روی گاز میذارین ولی وقتی رسیدن به خواسته رو تو ذهنتون مشروط به چیز دیگه ای که توجهتون رو از خواسته دور میکنه و متوجه کمبود میکنه، شما پای دیگتون رو روی ترمز که همون موانع رسیدن به خواسته است میگذارین.و چون تمرکز و توجهتون رو از فراوانی به سمت کمبود بردین ناخواسته دارین مانع تراشی در راه رسیدن به خواسته و ارسال فرکانس های کمبود و مهمتر از اون توجه به ناخواسته هاتون میکنین.و اون فردی که خواسته اش به این شکل درخواست میشه مثل اون آدمی میمونه که در تئوری سطل آب که استاد یادمون دادن سطل با عمق زیاد داره اما قطر سطلش کمه و مثل لوله میمونه و بنابراین باران بینهایت و فراوان در حال بارش نمیتونه وارد سطلش بشه.

    من فکر میکنم این مهمترین مانع در جهت نرسیدن به خواسته اون فرد هست با توجه به اینکه موارد و موانع دیگری رو هم ایجاد میکنه

    درود به تمام دوستانی که ندیده عاشق بودن کنارتون شدم و افتخار به حضورم تو این جمع میکنم.

    در آخر هم از خداوند بی همتا سپاسگزارم که استاد عباسمنش رو دستی برای هدایت ما در مسیر توحید قرار دادند و بینهایت سپاس بابت زحماتی که ایشون تو این مسیر سبز برای ما میکشند.

    پیروز و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محسن بورشدی گفته:
    مدت عضویت: 2923 روز

    با سلام خدمت آقای عباس منش مهربان و دوست داشتنی و دوستان عزیز

    خداروشکر میکنم از اینکه در حال هدایت پروردگار هستیم

    ترمزها

    فکر میکنیم خدا بر اساس احساسات عمل میکنه و حالا اگه من با خدا در این موارد درست معامله کنم ثروت بهم داده میشه

    باور نداریم که خدا به ما ثروت میدهد و فکر میکنیم اول باید با خدا معامله کنیم که من صد در صد میخام در مسیر درست استفاده کنم عدم درک قوانین جهان هستی که جهان بر اساس قوانین عمل میکنه و ثروت در مدار خاصی وجود داره که اگر من وارد اون مدار بشم بهم داده میشه فقط من باید باورهام رو تغییر بدم

    باور نداریم که شرایط و اتفاقات ما با تغییر باورها تغییر میکنه

    فکر میکنیم با ثروتمند شدن از راه خدا دور میشیم

    احساس لیاقت داشتن اون مقدار ثروت را نداریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    عباس جابری گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    سلام

    اولین ترمز میتونه این باشه که ما همواره که داریم به آن کمکها فکر میکنیم در واقع داریم به نخواسته ها فکر میکنیم و این خودش یه نوع در خواسته ناآگاهانه هست که داریم و کانون توجه رو به سمت نخواسته بردیم.

    دومین ترمز اینکه ما همه باورهای خودمون را درست میکنیم ولی به این باورها عمل نمی کنیم یعنی اینکه به نشانه ها و پیشنهاد ها یا الهاماتی که به ما میشه عمل نمیکنیم و فکر میکنیم از آسمان میخواهد ثروت بباره.

    سومین ترمز اینه که ما فکر میکنیم خدا رو که باور کردیم دیگه بسه در صورتی که باید به مجموعه کامل قوانین عمل کرد.

    چهارمین ترمز اینه که ما اول باید خودمون بی نیاز از اون خواسته بشیم، پر بشیم تا لبریز بشه.یعنی اینکه باید خودخواه باشیم و برای خودمون خواسته باشیم نه اینکه برای کمک به دیگران.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امیر صفایی گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    به نظر من این موضوع چند باور اشتباه و محدود کنندرو نشون میده

    اول اینکه هم چنان پول و ثروت رو ذاتا خوب نمی دونیم

    یعنی این باور وجود داره که حتما پول باید صرف یسری موارد بشه و داشتن خونه ی خوب و ماشین خوب و کلا استفاده اشخصی از پول در جهت رفاه رو کاری غیر معنوی میدونیم که باید حتما یه وقفی بکنیم تا استفاده ازون پول مشکلی نداشته باشه و مصرف خود پول تنهایی کار خوبی نیست

    دو مین مورد بر میگرده به این که ما از کودکی ذهنمون شرطی شده،در واقع ما یاد گرفتیم برای این که یه چیزی بگیریم باید یچیزی بدیم مثل این میمونه که ما خدا رو پدری پولدار فرض می کنیم که برای خریدن ماشین واسمون باید مثلا در کنکور قبول شیم یا دست از کارایی که پدر دوست نداره بر داریم این معنای دادن بها نیست جرا که بهای ثروت مند شدن زمان و تلاشی که ما صرف می کنیم در حقیقت ما با این شرط بستن با خدا می خواینثم خدا رو قلقلک بدیم که به ما ثروت بده چون ایمان نداریم اونو دریافت می کنیم

    سومین موضوع اینه که ما کلا معنویت رو در این می بینیم که پول بدیم یه چیزی بسازیم‌وقف کنیم یعنی در حقیقت می خواهیم معنویت رو هم بخریم در حالی که آموزش دانشته ها و آموخته هامون و کلی کار دیگه وجود داره و دقیقا خود وروت مند شدن معنوی ترین کاره چون هم دیدگاه توحیدی داری هم جهان خودت و پیرامونتو بهتر کردی هم نمونه ای شدی برای اینکه دیگران بیشتر باور کنند که میشه با ایمان و تغییر باور و کار روی خودت به همه چیز رسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: