شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 114

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ليلا كيايی گفته:
    مدت عضویت: 2918 روز

    به نام خدای وهاب

    با سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش عزیز و تمام هم فرکانسیهای قدرتمند

    در واقع این معامله با خداوند خود یک نوع باور کمبود فراوانی و ثروت رو میرسونه چون ما با این دیدگاه داریم به ناخواسته هامون توجه میکنیم و هیچ وقت با این نوع طرز فکر به ثروت نمی رسیم

    به نظر من ما با این کار خودمون رو لایق ثروت نمیدونیم و اینکه فکر میکنیم خداوند از سر احساساتمون تصمیم میگیره و دلش برای ما میسوزه که همین شرایطی رو برای خداوند در نظر میگیریم،که خود مانع بسیار بزرگی برای رسیدن به هدف اصلیمون هست .در این صورت ما اصلا پی به درک قوانین الهی نبردیم.

    چون سیستم برای همه به یک صورت عمل میکنه هر کسی که باورهای مناسب در راستای ثروت،سلامتی و یا روابط داشته باشه همان فرکانسی رو به جهان هستی میفرسته که در اون مدار و شرایط قرار میگیره که یا به هدفش نزدیک و یا دور میشه .

    ما باید همواره با عبارتهای تاکیدی که ثروت بینهایت در اختیار همگان قرار داره و ما لایق ثروت و فراوانی هستیم ،من اجازه میدهم که خداوند من را در مسیر ثروت و هدایت خود قرار دهد و……

    این باورهای مناسب را جایگزین باورهای قبلیمون کنیم تا جلوی رشد و پیشرفتمون رو نگیره چون این ما هستیم که خالق شرایط لحظه به لحظه ی (چه در جهت ثروت ،سلامتی و روابط ) زندگی خود هستیم.

    پس با توکل ،با توکل،فقط با توکل و ایمان قوی به خدای بزرگمون بر ترسهامون غلبه کرده و دستان خدا را باز بگذاریم تا موجبات خوشبختی و سعادت خودمان را در دنیا و آخرت فراهم کنیم.

    عاشقتمونم استاد عزیز سپاسگزارم بابت زحماتتون و وقتی که برای ما می گذارید .

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    اناهید افشار گفته:
    مدت عضویت: 2712 روز

    سلام به جمع صمیمی و آگاه گروه تحقیقاتی عباسمنش

    دوستان واقعا کامنتای باارزشی گذاشتین بقول استاد این دیدگاه ها ی کتاب ارزشمنده ک هیچ کجای جهان پیدا نمیشه از تک تک شما سپاسگزارم

    وقتی کامنتای بچه ها رو خوندم تصمیم گرفتم منم ی تجربه خودمو براتون بنویسم تا قانون رو بیشتر درک کنید من در گذشته به فردی علاقمند بودم و چون از قوانین چیزی نمیدونستم و براساس باورها و شنیده های غلطی ک از جامعه و خانواده در من ایجاد شده بود ب قولی برای رسیدن به فرد مورد نظر پیش از انجام شدن کارم نذرهای زیادی رو انجام میدادم ب قولی میخواستم خدا رو تحت تاثیر قرار بدم ک ببینه من چقد آدم معتقدی هستم و با اینک هنوز حاجت منو نداده ولی من نذرمو ادا کردم و نمیدونستم با این باور اشتباه دارم از خواسته خودم دور میشم و اون فرد مورد نظر با فرد دیگه ای ازدواج کرد و باعث شد فکر کنم خدا منو لایق لطفش ندونسته و کارای من هیچ ارزشی پیش خدا نداره و هر روز عزت نفس و ارزشمندی من پایین اومد تا جایی ک تبدیل شدم به ی آدم منزوی و افسرده ک همیشه احساس گناه میکردم و بدتر از اون باخالق خودم ارتباطم شرطی شده بود ی جورایی به واسطه جهلی ک داشتم خدا رو مقصر میدونستم و پیش خودم میگفتم حداقل قرآن و نماز خودمو بخونم تا اون دنیا خدا از من شاکی نباشه و تعجب میکردم چرا خوندن قران و نماز به من آرامش نمیده برعکس حس ی رباطی رو داشتم ک انگار خدا برای ی سری کارا برنامه ریزیش کرده و هیچ تسلطی بر روی زندگیم ندارم وعین ی برگ خودمو توی مسیر رودخونه میدیدم واقعا روزای بدی بود اما همیشه ی حسی بهم میگفت تو باید زندگیتو عوض کنی باید حرکت کنی بعدم به لطف خدا رفتم سرکار اونجا به طور کاملا اتفاقی ی فایل صوتی از استاد رو شنیدم و به لطف خدا به مسیر جدیدی هدایت شدم دوستان من چهاربار در طول زندگیم از مرگ حتمی نجات پیدا کردم همیشه از خدا شاکی بودم چرا توی اون چهاربار منو نکشت تا راحت بشم اما الان میفهمم من برای ی رسالت زنده موندم و ایمان دارم به لطف خدا و دستان بی نهایتش مثل استاد و تک تک شما میتونم رسالتمو پیدا کنم و در جهتش حرکت کنم

    درباره جواب این سوال بنظر من بزرگترین کد مخرب اینه ک ما خدا رو عین خودمون ی انسان میبینیم با عواطف انسانی ک با بخشش میتونیم اونو تحت تاثیر قرار بدیم تا ما رو ثروتمند کنه و کدهای بعدی به ترتیب الویت

    احساس عدم لیاقت و ارزشمندی

    توجیه کردن ثروت و ثروتمند بودن

    در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    آیناز ملکی گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    سلام استاد و دوستان عزیز

    از نظر من اولین دلیل مطرود بودن این نگرش داشتن دید انسانی بخداست و دقیقا همین دید و انجام این نوع تجارت انسانی با خدا بزرگترین ضربه رو میزنه و ما رو از رسیدن به ثروت دور میکنه ،چون طبق قواعد تجارتهای انسانی قیمت رو فروشنده تعیین میکنه و باید راضیش کرد که معامله انجام بشه در اینحا بخاطر عدم اطلاع از بهای واقعی خواستمون و شک و شبهه ای که دائما در ذهنمون بوجود میاد در مورد کافی نبودن بهای در نظر گرفته ما و ، انتظار برآورده نشدن خواستمون و نشدنها دایما رشد میکنه و طبق قانون انتظار به ما میرسه هر آنچه انتظار داریم.و ما به ثروت نمیرسیم چو باور داریم شاید هنوز بهاش رو ندادیم و این اشتباهی که من سالها گرفتارش بودم و دائما لیست آرزوهام رو عوض میکردم و در جا میزدم.

    از طرفی با این نگرش ما تمرکز زیادی روی نداشته ها و نخواسته ها و کمبودهای دیگران داریم و اصلا مهم نیست به اینها برای خودمون یا دیگران توجه کنیم هر توجه منفی ارتعاش منفی و جذب ناخواسته چون ما در مورد اون قسمت بد پولی که میخواهیم به مردم بدیم فکر میکنیم چون حتما اونها رو بدبخت و کم میبینم که این پول نجاتشون میده از بدبختی و تمرکز روی منفیکن عا و جذب ننفی بیشتر کمبود بیشتر و دور شدن ثروت ،اشرچتعاش بهچدطد به پول و فرار پول(تداخل مخرب ).

    در اینجا مشکلی دیگه ای هم که هست بحث دلسوزی و بدبخت دانستن دیگرانه که ارتعاش خیلی بدی داره چون با اعتقاد به قانون عادل،رحیم،رحمان،وهاب بودن خدا منافات داره و ما میخواهیم کمبودهای خدا رو برای دیگران جبران کنیم و ذهن من چطور باور کنه خدا فقط این خصوصیات رو برای من داره و برای من در ثروت بازه و من فقط میتونم دریافت کنم و منبع دیگران هم بشم و البته که انتظار رفتاری مشابه رفتار خدا با دیگران رو برای خودم خواهم داشت و فقر و کمبود را رقم میزنه برامون.

    مورد مهم دیگه اینکه من خود را لایق فراوانی بی قید و شرط نمیدانم و باور ندارم قانون فراوانی و داشتن خیر وثروت قانون خداست و همه به یک اندازه بهره مندیم و تا خودمون با افکارمون و ایجاد شر و ارتعاش منفی جلوی این خیر رو نگیریم نیازی هم به پرداختن بهایی نیست و فقط خوابیدن در جهت مسیر رودخانه خوشبختی کافیست.و تعهد هایی هم که در برنامه های مختلف رشد شخصیتی یا تعهدهایی که طبق آموزشهای استاد عزیز به خود میدهیم برای مانع شدن ورودیهای منفی و عادتهای مخرب که مانع ورود خیر هست یعنی جلوی شر را میگیریم.

    از بزرگی جمله ای با این مضمون شنیدم که:

    نپرسید برای رستگاری چکار کنم بپرسید چه نکنم.و منظور اینه همون نداشتن اعمال و افکار و نیتها و در نتیجه ارتعاش منفی کافیست.

    من اگه باور نداشته باشم به طی مسیر رودخانه خوشبختی به سمت فراوانی وثروت فقط با ارامش و احساس خوب و بودن و هم آهنگ بودن با کائنات و به دنبال پارو و موتور برقی و دست پازدن بیخود بگردم

    هیچوقت در این مسیر قرارنمیگیرم و ثروتمند نمیشم.

    یه نظریه دیگه هست که انسان یا درحال رشده یا در حال پسرفت

    یا در حال مقاومته یا دریافت

    یا میجنگه یا تغذیه میکنه

    یا پذیرش خود و دیگران یا فرار و ترس

    یا پذیرش لحظه و شرایط و دیگران و سپاسگزاری بابت آنچه موجوده یا اثبات به خود و دیگران

    و همه حالتهای ترس،فرار،اثبات خودمون به( خود،دیگران و حتی خدا)،تغییر دادن دیگران ،کنترل و قضاوت(دراینجا ناکافی دیدن بقیه)جنگ بافقر دیگران و… همه حالتهایی ازمقاومته

    و هرگز مقاوت با پذیرش و دریافت در یک آن و در یکجا جمع نمیشه و تازمانی که ما در این مقاومت هستیم،خیر دریافت نمیکنیم و ثروتمندنخواهیم شد.

    نکته خیلی مهم دیگه داشتن بار احساس گناه و عذاب وجدان بخاطر ثروتمند شدن و سعی در دادن تاوان و جریمه بابت اون گناه در این مساله هست،و جایی که ما خودمون رو لایق ثروت ندانیم و خودمون رو دوست نداشته باشیم ثروتمند نخواهیم شد.

    شاد و آروم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    عباس محمدي بنادكوكي گفته:
    مدت عضویت: 3009 روز

    بنام خداوند رحمتگر مهربان

    ستایش خدا را که پروردگار جهانیان

    خداوند رحمتگر مهربان

    مالک و پادشاه روز جزاست

    تو را می پرستیم تنها و بس

    به جز تو نجوییم یاری زکس

    به راه راست ما را راهبر باش

    راه کسانیکه برخوردارشان کرده ایی

    همانان که نه در خور خشم اند و نه گمگشتگان .

    سلام به همه هم فرکانسی های عزیز و استاد عباس منش دوست داشتنی

    جواب سوال رو همه دوستان بصورت کامل و استادانه گفته اند و تمام صحبت هاشون برای من آموزنده و راه گشا هست .

    من حدود 18 ماه است که از محصولات و فایل های رایگان استفاده میکنم و تغییرات بزرگی در زندگی من در حال اتفاق افتادن است .

    من کسی بودم که در ابتدای سال 96 حدود 200 میلیون تومان بدهکار شدم و واقعا هر فکری برای پیشرفت میکردم اوضاع بدتر میشد و با هدایت خداوند با سایت شما آشنا شدم و شروع به انجام تمرینات کردم . من تمام تمرینات و الهامات درونیم گوش میکنم و همه را انجام میدهم .

    معمولا روزی 10 تا 12 ساعت به فایل های استاد گوش میکنم .

    نعمت هایی که دریافت کرده ام :‌

    ارتباط بی نظیر من با خداوند و احساس آرامشی که با وجودش در درون خودم احساس میکنم .خدا رو شکر

    بدهی هام رو به صفر شدن هستند و تا دو سه ماه آینده تمام می شود . خدارو شکر

    یک فروشگاه بزرگ اجاره کرده ام و هر ماه بین 20 تا 30 درصد میزان فروش من بالاتر میره .خدا رو شکر

    آرامشی که دارم رو هیچوقت نداشته ام و بسیار صبور شده ام .خدا رو شکر

    از اون روز تا حالا مریض نشده ام و سلامتی کامل خدا نصیبم کرده . خدا رو شکر

    احساس میکنم خیلی بزرگ شده ام و خیلی با تجربه و پخته عمل میکنم .خدا رو شکر

    دستان خداوند که هر کدومشون از طرق مختلف به کمک من آمدن تا مشکلاتم حل بشه و هر روز سپاسگزارتر به خاطر نظم بی نهایت جهان هستی .

    فقط خواستم به همه دوستانم اینو بگم که قانون جواب میده و فقط لازمه که باورش کنیم با تمام وجود .

    روزگارتون پر از رحمت الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    به نام او

    سلاااام به همممه دوستان و استاااد عزیزم ?‍

    موضوعی که برای این مسابقه مطرح شد، موضوعی هست که تا چند وقت پیش برای خودم هم وجود داشت. ولی مدتی بود دیگه اینجوری دعا نمیکردم. نه اینکه آگاهانه به مانع بودنش پی ببرم، شاید بخاطر تغییر فرکانس هام بوده.

    ولی امروز بهش بیشتر فکر کردم تا موانعش رو برای خودم مشخص کنم و برای اونها یه باور سازنده بسازم

    ? اول از همه در این جور درخواستها دقیقا مشخص نیست چه خواسته ای داریم؟ ?

    ….. میخوایییم ثروتمند بشیم؟!

    …..میخواایم حس خوب بخشش و کمک به دیگران رو تجربه کنیم ؟!

    …..میخواییم دیگران رو خوشحال کنیم؟!

    …..میخواییم خدا رو خوشحال کنیم؟!

    ? مانع بعدی در این باور ، “شرطی کردن” خواستمون هست. با این کار توی ذهنمون برای اون شرط و پیش نیاز قرارمیدیم که نه تنها خودمون رو از خواستمون دور میکنیم، بلکه تمرکزمون هم کمتر میشه

    ?بازدارنده بعدی “نداشتن باور قلبیِ رسیدن به خواستمون” هست و چون رسیدن به ثروت برای ما باورپذیر نیست، اون رو با گذاشتن شرطِ انجام کار خوب ،باورپذیر و دست یافتنی میکنیم.

    ?”عدم حس لیاقت برای داشتن ثروت”، مانع بعدی در این نوع درخواست کردن هست. ما وقتی خود رو لایق این ثروت نمیدونم با آوردن دلیل که میخواییم به دیگران کمک کنیم، خودمون رو آدم خوبی جلوه میدیم که لیاقت داشتن این ثروت رو داره.

    ? همچنین اعتقاد به اینکه “خدا پولدار ها و پولدار شدن رو دوست نداره” یک باور محدود کننده هست که در اینجا ما با کمک کردن به دیگران ،به دنبال توجیهی برای خدایی که پولدار شدن ما رو دوست نداره، هستیم.

    ? باور محدود کننده بعدی ، “باور کمبود و فقر ” هست که همیشه فقیری هست که نیاز به کمک ما داشته باشد و فقرا به کمک ثروتمندان نیازمندند.

    ?و در آخر، اگر به خواستمون برسیم، ممکنه دچار شرک بیشیم که چون کمک کردم، خدا خواسته منو اجابت کرد و اگر نرسیم،میگیم خدا نخواست و بهش فکر نمیکنیم که باید خودمون رو اصلاح کنیم و باور و طرز درخواستمون رو تغییر بدیم.

    ?پیشنهادهایی که برای تغییر این بازدارنده دارم

    یکی اینکه به خدااااااایی باور داشته باشیم که بدون دلیل و شرط میبخشه، مهم اینه ازش بخواییم و درست بخواییم

    و سعی کنیم تا اونجایی که میتونیم برای تغییر باورها و آگاه کردن به مسیر درست، بخشش داشته باشیم

    و هر وقت که خواستیم، بدون توقع ، شرط و چشم داشت بببببخشییییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    علی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2855 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلاااااام به همگی

    این سوال و خوندن نظارت من رو به فکر فرو برد همین جوری رفتم تا رسیدم به اینکه اصلا کی یا کیا بودن که اینقدر قانون رو حرفه ای بلد بودن که بیان, افکار اشتباه رو تو ذهن مردم به عنوان ترمز برای رسیدن به موفقیت بذرش رو بکارن و بعدشم که دیگه واقیعت زندگی برای انسانها تغییر کرده خودشون با اطلاعاتی که داشتن استدلال ها رو بوجود آوردن و همینجوری برای خودشون ترمز درست کردن و نسل به نسل این ترمزها تکامل خودشون رو طی کردن تا رسیدن به ما . خیلی خیلی سوال تو ذهنم ایجاد شده . حالا نمیدونم چرا اصلا فکرم رفت دنباله ریشه ی ماجرا.

    کلا من ذهنم رو باز گذاشتم هر چیزه جدیدی یاد میگیرم یه دریچه تو ذهنم باز میشه میگم ای ول اینجوری هم میشه فکر کرد.

    به این خاطر اینارو گفتم که فکر میکنم راه سعادت یک راه نیست. به این خاطر اینو میگم که من کله جهان رو دایره فرض میکنم و خداوند هر کجای این دایره باشه چه مرکز چه درون دایره چه بیرون دایره، بینهایت خط مستقیم میشه به این عشق لایتناهی رسم کرد و رسید بهش . ( خواهشا اگه اشتباه فکر میکنم بهم بگین)

    اما جواب سوال :

    به نظر من شما با خداوند میتونی معامله کنی و خدا هم جایی نگفته نمیتونی اما نحو ه ی معامله کردن خیلی مهمه . تو این سوال نحو ه ی معامله کردن اشتباهه . قبلا داستانش رو خوندیم که شخصی تو طوفان وسط آب گیر میکنه با خدا معامله میکنه نجات پیدا کنم فلان کار رو میکنم که این نوع معامله از نظر من مشکلی نداره و کلی مثال دیگه.

    خداوند معروف است به بی نیاز بودن .پس برای کمک به بندگانش به ما نیاز نداره که پول بده به ما تا ما فلان کارو براش انجام بدیم. اگه پول می خوای برای خودت بخواه برای رسیدن به کمال انسانی بخواه بینهایت نعمت به شما میدهد حالا دوست داری ببخش دوست داری نبخش.

    خدا رو گول نزنیم اگه تو شرایط فعلی نمیبخشیم (به قول استاد پول باعث میشه هر صفت و خصلتی که داریم قوی تر بشه) پس موقع پولدار شدن هم نمیبخشیم.

    اصل بخشش کمک به خودمونه نه کمک به دیگران . اگه فکر کنی دیگران به تو نیاز دارن که شرک محسوب میشه

    خداوند رو نباید محدود در نظر گرفت . به نظر من انسان هم نامحدوه ولی 1 پله از خدا پایین تره چون چنین موجود فوق العاده ای نمیتونه خلق کنه.

    در کل باور کمبود ، عدم لیاقت ، عدم باور به قضیه ی تکامل و باور به اینکه اگه کمک کنم دیگه وجدانم راحته که میرم بهشت و از این قبیل باور ها باعث میشه که ما محدود فکر کنیم و معامله هایی این چنینی با خداوند انجام بدیم.

    شااااااااااااااااد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سرور امجد گفته:
    مدت عضویت: 2492 روز

    درود.

    من جوابم را با ذکر چند نکته ریز بیان می کنم.

    ۱_ مغز و ذهن ما در هر ثانیه هزاران فرکانس با شدت و ضعف های مختلف از خود ساتع می کند هر فرکانسی می تواند برخی فرکانس ها را همپوشانی و یا تضعیف کند مهم برایند کلی آن است.این یک قانون فیزیکی و مغناطیسیه.کسی به نتیجه دلخواه میرسه که کنترل کامل بر روی ذهن و افکارش داشته باشه.

    ۲_ درستی یا نادرستی باور طرح معامله یا ایجاد انگیزه رو به اون نمی پردازم چون پیچیدگی خودش رو داره ولی اینکه یک باوری درست کنیم که اگه ثروت داشته باشیم کار خوب انجام میدیم ……باید بگم ثروت واقعی، سرمایه و زندگی و نعمت حیات هست که خداوند به ما ارزانی کرده. ما در قبالش چه کار کردیم؟! فقط باید باورش می کردیم! آیا کوچکترین کار ذهنی رو انجام دادیم؟؟؟؟! آیا یک ساعت، نه …..چند دقیقه !!نشستیم فقط به خدا و عظمتش فکر کنیم؟!!! آیا فارغ از مشکلات و دغدغه هامون بیاد خدا بودیم یا هر وقت مسأله و مشکلی داشتیم یادش کردیم؟؟!!!پس کمی منصفانه با خودمون روراست باشیم.

    ۳_ الان در حال حاضر ما ثروتمندیم…. ثروت هامون و نعمت های کوچک و بزرگ رو روی کاغذ بنویسیم در قبالش چه کمکی به دیگران کردیم تا مشتی نمونه خروار باشیم. آیا گربه ای که پاش زخمی بوده و به ما پناه آورده مرهمی گذاشتیم؟آیا وسایل یک پیرزن یا پیرمردی رو تا در خونش کمکش کردیم؟آیا به یک دانش آموز بی بضاعت رایگان یک ساعت درس دادیم؟این ها رو مثال زدم تا با خودمون روراست باشیم و فرکانس هامون رو قوی و شفاف کنیم.

    ۴_ وقتی فرکانسمون الهی شد اون وقته که به اون جایگاهی میرسیم که بگیم…..« کن فیکون»(سوره یس). بدون قید و شرط بدون معامله بدون فرکانس ترمزی بدون مرز هر چه بخواهی همان می شود.

    خدایا شاکرم به خاطر تمام نعمت‌هایی که به ما ارزانی داشته ای.

    نعمت دوستان خوب در این سایت….

    از همتون متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 3632 روز

    سلام خدمت الگوی بزرگ و استاد عزیزم و دوستان

    بنظر من دلیل اینه که ما نه خدارو خوب شناختیم و نه قدرت خودمون و ذهن ناخوداگاهمون رو که دفتر نمایندگی خدا در وجود ماست و نه قوانین جهان رو.

    و این نوع درخواست از خدا به این دلیل است که وهاب بودن(بخشندگی بی حد و مرز) خدا در ذهن بشری ما نمیگنجه و همش فکر میکنیم خدا هم ویژگی انسانی دارد و مثل یک انسان می مونه و چون ما یاد گرفتیم باید یه مزایایی به طرف مقابل بدیم تا اونم در قبالش به ما چیزی بده و یا متقاعدش کنیم که این چیزی که ما میخواهیم در واقع برای یه کار خوب میخواییم وبهش ثابت کنیم که این خواسته من یه نفعی هم برای تو دارد اگر بمن بدیش.

    ولی این نوع درخواست به نظرمن دقیقا از عدم شناخت خدا و قوانین جهان و قدرت خودمون می اید .

    در غیر اینصورت اگر این باور را داشته باشیم که خداوند بی حد مرز بخشنده است و کار خدا اینکه درخواستهای منو پاسخ بده و هر چقدر بیشتر ازش بخوام به اون نزذیک تر میشم و بیشتر دوستم داره و کلا جهان هستی رو برای ما انسانها خلق کرده و هدف خود خدا گسترش جهان هستی هست و این جهان با خواسته های ما هست که گسترش می یابد

    و اگر من به خواسته هام برسم در واقع خدا به خواسته و هدفش رسیده چون هدف خدا گسترش جهان هستیه، اگر این باورها نسبت به خدا و جهان هستی داشته باشیم دیگه بدون هیچ معامله کردنی و با قدرت از خدا خواستتو میخوای چون میدونی با رسیدن به خواستت خدارو به هدف و خواستش رسوندی و نیازی به معامله کردن با خدا نداری که شرط بزاری اگه اینو بهم بدی منم این کارو میکنم. چون اصلا اصل و هدف از افرینش این بوده که تو به خواسته هات برسی و لاغیر.

    ترمز های این نوع خواسته ها : 1.عدم درک خدا و قوانین جهان و قدرت ذهن

    2.عدم داشتن باور و احساس ارشمندی

    3.دیدن خدا مثل یک انسان

    4.دیدن خدا مثل یک بیزینس من

    5. داشتن شرک پنهان وعدم اطمینان و توکل به خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام به استاد عزیز وتمام دوستان

    از نظر من این مورد کاملا درست است و متوجه شدم دقیقا خود من هم این اشتباه رو در ناخوداگاه ذهنم دارم.شاید من و امثال من داریم با خدا معامله میکنیم که اگه مثلا به ما ثروت بده ما هم در عوض این لطف به بندگانش کمک میکنیم.در اصل ما باور نداریم که خداوند بی منت می بخشد بدون هیچ انتظاری چون هدف اصلی جهان خوشبختی و شادی ماست.خداوند دوست دارد ما به تمام خواسته هایمان برسیم تا جهان نیز پیشرفت کند و گسترش یابد.بنیاد این جهان خوشبختی و نیکی ست ما باور نداریم که لیاقت رسیدن به خواسته هایمان را داریم.ما به تنهایی مستحق لایق خوشبختی و ثروت و سلامت و روابط خوب هستیم و باید باور داشته باشیم که ارزشمندیم احساس لیاقت داشته باشیم به دنیا آمده ایم تا از تمام ثروت و خوشبختی در این دنیا استفاده کنیم اگر در این دنیا به دنیا آمده ایم یعنی لیاقت این را داشته ایم ارزش این را داشته ایم که عالی و ثروتمند و خوشبخت زندگی کنیم.و به میزانی این خوشبختی را دریافت خواهیم کرد که احساس لیاقت داشته باشیم و خود را ارزشمند بدانیم.و خداوند از خوشبختی ما خوشحال میشود و بی منت میبخشد به شرطی که ما اعتماد به نفس داشته باشیم و ارزش و لیاقت خود را باور کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    صبا احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2667 روز

    سلام

    استاد امیدورام همانطور که قیمت محصولات را هر چند وقت یکبار بالا میبرید مقدار جوایز را هم هر چند وقت یکبار بالا ببرید

    یه خواهش دیگه هم داشتم که قبل از اینکه قیمت رو 30 درصد افزایش بدید به مدت یک هفته مثل همیشه 40 درصد تخفیف روی محصولات بذارید

    یه سوال هم داشتم: فلسفه این افزایش قیمت چیه؟ یعنی شما چه باوری دارید یا چه دیدگاهی دارید که قیمت ها رو هرچند وقت یکبار زیاد میکنید؟ منظورم این نیست که کاری بدی میکنید فقط کنجکاو شدم بدونم

    جواب مسابقه:

    من خودم لیاقت دریافت ثروت را ندارم فقط در صورتی میتوانم صاحب این ثروت شوم که آن را در راه بخشش به دیگران استفاده کنم

    خداوند موجودیست با منابع محدود و تنها زمانی به من ثروت می دهد که آن را با دیگران تقسیم کنم

    وباعث میشه از خدا ومعنویات دور بشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: