شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 115
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت دوستان و استاد من حس کمبود ثروت در دنیا رو حس میکنم و خواستن اینکه با شرطی که با خدا میزاریم گرو کشی کنیم
و نداشتن حس بخشش چون اگر من با دارایی کم کمک کنم خدا خودش میدونه وقتی خیلی هم ثروتمند بشیم بخشش بیشتر میشه
سلام خدمت دوستان و استاد من حس کمبود ثروت در دنیا رو حس میکنم و خواستن اینکه با شرطی که با خدا میزاریم گرو کشی کنیم
مطمئنم این پاسخهای دوستان به کل جهان کمک میکنه
یعنی به قول استاد ما خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی دیگران بکنیم
در دنیا و آخرت ثروتمند باشیم و سعادتمند ، شاد و سالم و با روی درخشان ( به قول قرآن )
??سلام به استاد بزرگوار و گروه عباسمنش مهربان
من میدانم که در این جهان هر چیزی در جای درستش است ??
چون ساز وکار جهان براساس فرکانس است و ارتعاش ومدارها هدفمندانه کار میکنند ??
پس من خودم خالق جهانم هستم برااساس برنامه و زمینه ی قوانین جهان و طبق ان می افرینم
?️اماعلت برای اینگونه درخواست ثروت از خالق مهربان چیست؟
باور من در ثروت مندی و فراوانی و درک خالق بودنم انقدر نقصان یافته واز یاد برده ام ان ساز وکار درست را
که مبنای
در خواستم را شرط ثروتمند کردن جهانم گذاشته ام ?
البته که پیشرفت مالی من جهان را گسترش میدهد اما مبنای شرط ذهنی من نادرست است
?️باور کمبود فراوانی ثروتها و نعمتهای دنیای من
?️طی ننمودن تکامل فرض شده برای رسیدن به انمقدار ثروتی که از من دور است و اینگونه نزدیکش میکنم و به صورت درست باورش ندارم
?️عدم لیاقت و حق و حقوق عالی خود در جهانم
?️عدم عزت و اعتماد به نفس وبرای جذب نگاه مهربان خداوندی برای ارزشمندی خودم به اینگونه درخواست داده ام
?️احساسی فرض کردن خدایم وبه مانند انسان و برخوردکردن به گونه ی احساساتی با مقوله اجابت شدنم در درگاه خداوند اینگونه عزیزتر شده و بهتر اجابت میشوم
?️عدم نگاه درست به مسئله قانون ثابت خداوندی که من در مدار هرچه باشم و فرکانسش را فرستاده باشم همان را می یابم نه به فرض شرط و شروط بلکه به مقدار تغییر باور و فرکانس و میزان ارتعاشاتم
???
سلام بر دوستان گلم
بر استاد عزیز
به همه ی مخلوقات خدا
و به خودم
من به لطف خدا تازگیها خیلی از خودم خوشم میاد و این عاااااالیه عاااالی
ممنون و سپاسگزار خداوندم
از استاد و تمام هم خانواده ی عزیزم هم ممنونم .
من از بین جوابهایی که دوستان به سوال دادند چند مورد رو جمع بندی کردم که برای شما هم تقدیم میکنم .:
جمع بندی مطالب دوستان .
1- مهم :به نظر من همانگونه که استاد در دوره روانشناسی ثروت ۱ بخوبی مساله بخشش را توضیح دادند ما در صورتیکه باور به فراوانی نعمت های خداوند داشته باشیم میبخشیم و مطمئن هستیم که با بخشیدن نه تنها از ثروت ما کم نمیشه بلکه خداوند از لطف و مرحمتش چندین برابر آن را وارد زندگی ما خواهد کرد در اینصورت دیگر نیازی به این نیست که خداوند را وجه مصالحه قرار داده و بخششمان را موکول به این کنیم که خدایا تو به من عنایت کن، تو به من ثروت بده تا من قسمتی از آن را به افراد نیازمند ببخشم. پس نتیجه میگیریم که اگر این شرط را با خداوند ببندیم ترمز ما باور فراوانی است و بایستی ببخشیم با داشتن باورهایی چون:
* ثروت همواره بیش از نیاز من وجود دارد. با بخشش ثروتم ، ثروت باسرعت بیشتری وارد زندگی ام می شود.
* برای اینکه به خودم خدمت کنم می بخشم . من چون هرروز بدست می آورم می بخشم.
2- وقتی ثروت میخواهیم تا مقداری از انرا صرف امور خیر کنیم. در واقع این از یک نقصان بزرگ در ذهن ما نشات میگیرد خب توضیح میدهم /کدام یک از ما شب که میخواهیم بخوابیم به خداوند میگوییم. خدااااایا. اگر صبح که بیدار شدم ،اکسیژن هوا به من رسید من مقداری از ان اکسیژن را به فلان همسایه میدهم. خب بله. در مورد اکسیژن هوا. که ما داشتن آنرا امری کاملا طبیعی وحق مسلم خود در زتدگی میدانیم، اصلا برای دریافتش. نه شک داریم. نه اینکه میگوییم حق من از دریافت اکسیژن اگر زیاد بود به همسایه هم میدهم. چون میدانیم تمام همسایگان ما هم از این حق طبیعی برخوردارند فقط کافی است نفس بکشند. به همین راحتی. ونیک میدانیم. که نه نفس کشیدن ما از اکسیژن هوا کم میکند ونه نفس نکشیدن ما چیزی به آن میافزاید اکسیژن حق طبیعی زندگی ماست. وبرای دریافتش نیازی هم نیست انسان نیکوکاری باشیم یا در قبال دریافتش بهایی بپردازیم. اگر دید ما به ثروت، یک حق طبیعی باشد (جدای از اینکه من چگونه انسانی هستم ) وفراوانی ودر دسترس بودن انرا نیز همچون اکسیژن هوا بدانیم دیگر نیازی به بیان بذل وبخشش نیست. چون خود خداوند میفرماید به هر گروه از شما بخواهید عطا میکنم. وقتی چیزی حق طبیعی من است و خیلی راحت میتوانم انرا دریافت کنم. اصلا واصلا. نیازی نیست برای این که خود را مستحق آن کنم وعده و وعید خواهم داد. ویک نکته مهم دیگر. این که، اگر باور این را داشته باشیم که خداوند مشتاق تر از ما است که ما از هر نظر رشد کنیم. پس رشد ما از لحاظ مالی نیز در جهت اراده خداوند است پس ما وخداوند در یک جبهه هستیم پس اصلا نیازی نیست خود رامستحق دریافت، جلوه دهیم یا در قبال رشد مالی بهایی به خداوند یا بندگانش بپردازیم. چون. ما وخداوند مشترک المنافع هستیم. وما اگر.کمکی هم در آینده بکنیم. تنها. وتنها. وتنها برای رشد بیشتر خودمان است. تمام
3- وقتی برای کمک کردن و انفاق شرط میزاریم که خدایا وقتی پول دار شدم این کمک ها رو انجام میدم داریم این فرکانسو ارسال میکنیم که الان ندارم وباتوجه به نا خواسته ها شرایط رو بدتر میکنیم. یعنی تمرکز بر روی نداشته ها باعث ایجاد این ترمز شده .شاید به همین دلیل در قرآن خداوند فرموده کسانی که ایمان میآورند انفاق میکنند ونگفته وقتی که داشتید انفاق کنید.
4 -باور شرطی کردن ذهن که برای به دست آوردن ثروت فقط یک راه وجود دارد و ذهن را محدود میکنیم و به عبارتی دست خداوند را برای هدایت ما به سمت ثروت از بی نهایت مسیر راحتتر و زیباتتر میبندیم،،
5- باور عدم لیاقت ثروتمند شدن
عدم لیاقت ثروتمندی خودمون که ما لیاقت پول و ثروت نداریم خدا به خاطر کسانی دیگر بهمون بده
یعنی میگن من که لایق نیستم خدا بهم پول بده پس بزار به دلیل کمک به بقیه این پول و ثروت وارد زندگیم بشه … و پول هیچ وقت به سمت افرادی که لایقش نیستند نمیره
برای همین ما سعی میکنیم با دادن مبلغی بدون داشتن پیش نیازهای دریافت نعمتی اون نعمت رو داشته باشیم .فارغ از اینکه ظرف ما به اندازه آن نعمت نیست .یکی از این ظرفها داشتن لیاقت هست .
6 – -تا ما ثروتمند نباشیم نمیتونیم ببخشیم
در صورتی که با یه لب خند هم میشه ببخشش انجام داد همه اش که مالی نیست یه انرژی خوب روحیه شاد یه لب خندون میشه بخشنده باشیم
7 – حس دلسوزی باعث همزاد پنداری میشه : یعنی طرف خودش رو مدام جای افراد مستضعف قرار میده و به خاطر احساسات نامناسب که پیدا میکنه فرکانسهای نامناسب ارسال میکنه و نتیجه نامناسبه و حس دلسوزی که احساس بدی همراه داره و باعث میشه که تو مدار اتفاقات بد هم قرار بگیریم
8 – من شک دارم خداوندی که انسان نیست آیا واقعا بدون چشمداشت می بخشد ؟
9- ایمان نداشتن : که خدایا تو که به من اینطوری پول نمیدی، ببین اگه به من پول بدی، من چند نفر دیگه هم کنار خودم به ثروت میرسونم
10- کمبود ثروت: خدایا از اونجا که ثروت کمه، به من اگه بدی من چند نفر به ثروت میرسونم کنار خودم، درواقع با یک تیر به چند هدف زدی
11 – ادم فقیر زیاد هست وما باید ثروتمند شویم تا دیگران را کمک کنیم در این واقع ضمیر نا خوداگاه به شما خواهد فهماند فقیر زیاد هست و شما هم باید فقیر بمانیدتا بالاخره یکی ثروتمند شود به شما هم کمک کند
12- ما معتقدیم که خیلی از اشخاص سر جای درست خودشون نیستن و یه جایی از جهان مشکل داره و باید بهشون کمک کنیم
13 – عدم درک با خدا یکی شدن
14- وقتی با بیان اینکه ، تو به من این ثروتو بده من بهت قول میدم این کارها را بکنم ، یعنی داریم از موضع شرط بستن با خدا صحبت میکنیم و در قوانین خداوند تغییری وجود ندارد. کائنات به فرکانسهای ما پاسخ میدهد.
در اصل پشت موضع شرط بندی با خدا یک باور و فرکانسی در حال ساطع شدن هست که میگوید : من که میدانم از راه های طبیعی نمیتونم ثروتمند شوم مگه اینکه باهات شروطی بزارم که تو به خاطر خیر خواهی نیتم به من کمک کنی و منو به هدفم برسونی.
خداوند و در اصل کائنات به فرکانس ما اینگونه پاسخ میدهد : اگر از راههای طبیعی نمیشه پس ما برات راه های سخت تر را باز میکنیم چون تو اینو میخوای و اونوقت شخص تعجب میکنه که با وجود نیتم اما خداوند به من کمکی نکرده و باز داره به انسانهای ثروتمندی که هر روز ثروتشون بیشتر میشه ،کمک بیشتری میکنه .
15 – -باور دیگری که بسیار عمیق در ما انسانها شکل گرفته اینه که فکر میکنیم ثروت باید در راه های خداپسندانه هزینه شود و اگر غیر این باشد یعنی دنیاپرستانی هستیم که فقط به فکر منافع خودمونیم. در صورتی که این نوع باور بسیار عمیق و ریشه ای در ما شکل گرفته ، تغییر آن نیز مقاومتهای زیادی ایجاد میکند. وقتی میاییم و این باورو حلاجی میکنیم متوجه میشویم در پشت پرده این تفکر ، قانون جور دیگری نوشته شده است.
قانون میگوید کمک کردن تو به دیگران و صدقه دادن تو به آنها ، فقر و بیماری و بی خانمانی را کم که نمیکند ، بلکه زیادتر هم میکند و انسانهای فقیر بیشتری ایجاد میکند. آن کسانی که فکر میکنن یک انسان ثروتمند خیر مقام بالاتری از یک انسان ثروتمند بیزنس من داره سخت در اشتباهند. آن شخصی که با ثروت خود بیزینسی با خلق ایده های خودش ساخته ، داره به کل مردم جهان کمک میکنه اما معنویتش از دید ما خیلی کمتر به چشم میاد. اون داره به هزاران انسان ثروت میرسونه و براشون کسب و کارهای جدید ایجاد میکنه که همگی نشئت گرفته از ایده اولیه اون شخص ثروتمند هست . خوب اتفاقات زیادی این وسط رخ میده ، جوانهای زیادی شاغل میشن و نه صدقه بگیر ، انسانهای زیادی باورهاشون قوی میشه که پس ما هم میتونیم ، تشکیلات زیادی در جهان ساخته میشه که میلیونها انسان را نون میده و به این ترتیب زنجیره ای از اتفاقاتی رخ میده که تنها یک پیامدی از هدف الهی برای خلق جهان و انسان فریاد میزنه و اون گسترش جهان هستی است.
16- و اما باور مخرب دیگری در پشت پرده این درخواست از خداوند در ما وجود داره و اون اینه که ما فکر میکنیم در جهان مشکلاتی است و اشکالاتی وجود داره که باید حلش کنیم ، چون این ناخواسته هایی که برای مردم وجود داره ، نباید باشه و انگار یه جای کار میلنگه. همین باور باعث احساس گناه در خیلی از ماها میشه و سد بزرگی در پیشرفت و ثروتمند شدن ما هست. چون ما با این دعا توجهات زیادی روی فقر و کمبود ثروت داشته ایم و جهان به توجهات ما کار داره و هم طیف همین وارد زندگیمون میکنه.
16- افرادی که چنین معامله ای میکنند فکر میکندد خداوند ثروتمندان را دوست ندارد و ثروت باعث فاصله گرفتن از خداوند میشود
17-عامل بعدی شرک است طبیعتا افرادی که چنین معامله ای را میکنند افراد ثروتمندی نیستند و چون خود آن ها از افراد ثروتمند وقدرتمند توقع دارند که به آن ها کمک کنند خود نیز از خداوند ثروت میخواهند که با ثروت خود به دیگرانی کمک بکنند که درانتظار کمک از ثروتمندانند.
18 –همزاد پنداری میکنند یعنی خودشون رو جای فقرا میزارند و چون خودشون یه مقدار سختی کشیدند و میبینند فقرا وضعشون از اونا هم بدتره سعی میکنند با ثروتمند شدنشون هم خودشون خوب زندگی کنند و بیشتر از خودشون به فقرا کمک کنند درواقع احساسشان چنین است که حال فقرا را درک میکندد که چه شرایطی دارند و اینها با بیرون آمدن از حالت فقر دست دیگران را هم میتوانند بگیرند ولی در اصل قانون چنین عمل میکند که :
چون احساس این افراد به خاطر همزاد پنداری و تجسم فقر ، بد هست …و احساس بد اتفاقات بد را میسازد ….پس ثروتمند نمیشوند…حتی فقیرتر شده و روز به روز بر فقرشان افزوده میشود .
19 – عدم اطمینان از قرارگیری در مدار مناسب برای دریافت نعمات و رحمتهای الهی .
یعنی میدونه خدا بهش نمیده پس شرط میزاره
20- عدم باور به ربوبیت و وهابیت الله یکتا:
اگر در مدار درست باشی یقین داری که به گنج بی نهایت بدون قید و شرط دست خواهی یافت و همچنین الله یکتا برای رشد جهان به دستان تو، هیچ نیازی به قید و شرط ندارد!
باعرض سلام خدمت دوستان
حضرت علی (ع) می فرمایند:خدایا من تو رو بخاطر بهشت پرستش نمیکنم .
ثروت اصلی خدا وند هست ، ثروتی که با هیچ بهشتی ، قابل مقایسه نیست.
ایا مادری هست که با این نیت به فرزند خود شیر بدهدکه وقتی پیر و زمین گیر شد فرزندش به او کمک کند؟؟؟؟
قطعا هرمادی بدونه هیچ چشم داشتی به فرزند خود عشق می ورزد.
اگر ما خود واقعی خداگونه مان باشیم ،همه عاشقمان میشوند بدونه اینکه نیازی به عمل زیبایی داشته باشیم،
کسی که قدرت خداوند رو باور کرده باشد،کسی که ایمان داشته باشد که فقط یک عشق ، یک قدرت ، یک ثروت ، یک زیبای و یک خدا وجود دارد ،دیگر اصلا هیچ چیزی اورا راضی نمیکند
ثروت واقعی خداست وکسی که چنین درخواستی از خدا دارد (که خدا تو به من ثروت بده ومن هم ادم خیری میشوم)مسیر طولانی را برای کسب ثروت در پیش دارد و باور درستی ندارد
زمانی ما به خدا نزدیک شویم وقدرت او را باور کنیم ، ابر و باد مه خورشید فلک در خدمت ماقرار میگیرد که این ها تجلی قدرت خدا وند هست ولا غیر
در مجموع کسی که در ذهن خود هم خدا را تنها عامل ثروت وقدرت میداند وهم قدرت ها وثروت های مادی دنیا را برای خود مهم میداند ،دارای شرک پنهان هست.
وکسی که چنین در خواستی از خدا دارد قطعا عاشق واقعی خدانیست وقدرت اورا درک نکرده است که این گونه با تنها قدرت هستی معامله میکند.
با سلام خدمت گروه عباسمنش
من فکر میکنم با ارسال این فرکانس و معامله با خدا داریم این ارتعاش رو میفرستیم که ما لیاقت و توانایی ثروتمند شدن رو نداریم و خودمون به تنهایی نمی توانیم ثروتمند شدیم و فکر میکنیم برای ثروتمندشدن حتما خدا باید اراده کنه در صورتی که اراده ما همان اراده ی خداست و به محض اراده ما خداوند تمام اسباب و وسایل اون رو در اختیار ما قرار میده تا به خواسته برسیم حال چه خواسته ما نیک باشد و چه شر در هر دو صورت سنت امداد و کمک الهی در اختیار ما گذاشته میشه
با تشکر
سلام.
مختصر و مفید، خداوند در قرآن فرموده: ادعونی استجب لکم. یعنی مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .
نگفته به این شرط یا به اون شرط. اگر واقعا خواستن از خدا را بلد بودیم احتیاج به نذر و نیاز و قسم دادن به این و اون و شرط و شروط گذاشتن نبود. همه موانع اجابت در ذهن خودمونه. شاید همین شرط گذاشتن خودش مانع اجابت باشه.
خدایا راه درست درخواست کردن از خودت را که اجابتش حتمیه به ما یاد بده.
سلام ودرود.من روی این مسئله خیلی فکر کردم .و چند وقتی در گیر این مسئله بودم و از خودم میپرسیدم دلیل اینکه من دارم روی باورام کار میکنم خیلی از موانع برطرف شده اما ی ترمزی مونده اون چیه ؟تا اینکه به این موضوع رسیدم که اکثر افراد به وضعیت موجود عادت کردن ومن هم جز همون ادمام.که به نداشتن ثروت پول وثروت عادت کردیم .این بنظر من بزرگترین ترمزی هست که مارو از رسیدن به ثروت باز میداره که البته عوامل دیگه هم هست ولی این مورد اصلا معلوم نیست
سلام.راستش.من تازه وارد خانواده بزرگ شما شدم و اطلاعات کمی دارم ولی فکر.کنم چون ی جور معامله با خدا هست اشتباهه . ما به خدا میگیم پولدار بشم فلان کار رو.میکنم خب این میشه معامله کردن با خدا و با قوانین جهان نمیخونه . من خودم همیشه باور منفی داشتم درباره ثروت که چیزی رو نخرم چون می ترسیدم تمام بشه مقدار پولی که دارم . متاسفانه هنوز هم همینجوری هستم