شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 126
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربون
با سلام و خداقوت به استاد عزیز و اعضای سایت خیلی خوشحالم و سپاسگزار که به این مسیر فوقالعاده هدایت شدم.
در مورد سوال مسابقه باید بگم که وقتی اینطوری درخواست میکتیم وارد یک معامله میشیم و میخوایم بگیم و ثابت کنیم که ببین من بنده ی خووووووبی هستم هااا بهم نعمت بده
درواقع مثل بچه ای که به خاطر جایزه مشق هاشو خوب مینویسه نه برای اینکه خودشو رشد بده
نه برای اینکه اون واقعا لیاقت ثروت رو داره
پشت این مدل درخواست یک نوع ترس و عدم اعتماد به خود وجود داره …
و از طرفی هم غیر مستقیم شرط تعیین مبکه اگه ثروت بدی این کارهارو انجام میدم در حالی که قانون اما و اگری نداره
ما اگه ثروت و نعمت بیکران رو باور کنیم و احساس لیاقت دریافت نعمت رو داشتهباشیم به این صورت درخواست نمیکنیم ….
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
پذیرش اینکه ما بدون هیچ شرطی لایق ثروتمند شدن هستیم یه مقدار برامون سخته برای همین همیشه دنبال یه دلیلی هستیم.
کدهای مخرب این مدل دعا کردن یا خواستن از خدا شامل:
– من به عدالت خدا اعتقاد ندارم که هر کسی هر جایی هست خودش خواسته و لایق همونجا هست.
– خودم رو انقدر بی ارزش میدونم و لایق ثروتمند شدن بدون شرط نمیدونم برای همین میگم به بقیه هم میدم تو فقط به من ثروت بده من جبران میکنم.
– شرک داشتن: یعنی اونا خدا ندارند و من باید براشون خدایی کنم.
شاد و ثروتمند و سلامت باشید دوستان
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
من برای اولین بار است که با گذشت کمتر از 2 سال عضویت در سایت از فرصتی که استادم قرار داده استفاده می کنم . و من این موضوع را در مدار آگاهی قرار نداشتن خودم میدانم
=========================
درک و تکامل من از این سوال چالش برانگیز این است که اولا ما در هر درخواست و آرزویی باید قوانین آفرینش را جزء به جزء رعایت کنیم تا بتوانیم جواب درخواستمان را در زندگیمان ببینیم .
ما به هر علتی که به خواستمان یا آرزویمان نمی رسیم صد درصد مسولیتش با خودمان است . خداوند همانند نور خورشید فراوانی و ثروت زا به ما می تاباند و به قول استاد ، اینکه ما نمی توانیم از گرمای خورشید استفاده کنیم علت خودمان هستیم که در سایه ایستاده ایم .
درباره سوالی که استاد مطرح کردند ؛ وقتی ما از خداوند ثروت می خواهیم یعنی ما خودمان نیازمند هستیم و صد درصد باورهای غلط داریم که نتوانسته ایم از این گرمای خورشید استفاده کنیم ، یعنی ما نگران هستیم و ایمان به خداوند نداریم . پس چگونه می توانیم وقتی خودمان برخلاف جهت آفرینش حرکت می کنیم ، از خداوند طلب ثروت کنیم که به دیگران کمک کنیم در حالی که خودمان نیازمند هستیم .
نکته قابل توجه این است که ما باید اول خودمان را با منبع هماهنگ سازیم و طبق قانون باید فقط خودمان را در نظر بگیریم و شرایطی برای خود ایجاد کنیم که ارتعاشاتمان با منبع آفرینش هماهنگ شوند.
درصورتی که ما با منبع هماهنگ می شویم و باورهای قدرتمندمان باورهای محدودکننده مان را می پوشانند ، کم کم ثروت در زندگیمان بسته به باورهای محکممان در زندگیمان جاری می شود
پس درواقع وقتی خودمان لیاقت ثروت نداریم پس نمی توانیم از خداوند یکتا طلب ثروت کنیم تا به دیگران کمک کنیم . یکی از ترمزها در این مسئله، نداشتن لیاقت ثروتمند بودن می باشد .
=====================
نکته دیگر اینکه کسی که از خداوند ثروت میخواهد تا به دیگران کمک کند باید جهت محقق شدن این امر برای اینکه خود را لایق ثروت بداند در حد وسعش یا در حدی که در آن مدار می باشد کمک کند تا با این امر لیاقت ثروتمند بودن را برای خود حفظ کند و این امر باعث می شود مدارهایش عوض شود و ثروت بیشتری در زندگیش جریان پیدا کند . این یعنی بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس در جهت هماهنگ سازی با منبع آفرینش .پس ترمز بعدی می تواند نداشتن اعتماد بنفس باشد .
=====================
علت دیگری که نمی توانیم به خواستمان برسیم این است که احساس خوب نداریم . احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب . پس وقتی نتیجه ای نمی گیریم یعنی احساس خوبی نداشته ایم .
وقتی ما از الله و تنها قدرت جهان ثروت درخواست می کنیم تا آن ثروت را را به ما دهد تا ما به دیگران کمک کنیم درواقع داریم بر کمبودهای دیگران توجه میکنیم یعنی روی نداشته ها وکمبودهای دیگران که میتونه نداشتن خانه ، نداشتن سلامتی ، بدهی ، و … باشد ،که این تمرکز سم مهلکی است که باعث می شود ما نتوانیم با منبع هماهنگ شویم (تمرکز بر کمبودها باعث می شود احساس خوبی نداشته باشیم) . درصورتی که ما باید بر داشته ها و نقاط مثبت زندگیمان توجه کنیم و تمرکز بر کمبودها و نداشتن احساس خوب یعنی ترمز پنهان دیگر که باعث می شود به ثروت دست پیدا نکنیم .
درباره اعتماد به نفس صحبت کردیم ولی لازم است بیشتر بگویم .وقتی من نمی توان به خداوند یکتا بگویم به من عطا کن برای خودم و دیگری را واسط قرار میدهم که به بهانه کمک به دیگران به من ثروت دهد یعنی نداشتن اعتماد به نفس . یعنی خدایا بخاطر خودم نده بخاطر مشکلات دیگران بده تا به آدمهای بدبخت کمک کنم و این یعنی نداشتن اعتماد به نفس .
==================
وقتی جرات نداریم بخدا بگوییم به خودم بده تا با سعادت و خوشبختی زندگی کنم و بعد به دیگران کمک کنم یعنی ترس داشتن از اینکه خدا به ما ندهد و در نتیجه دیگران را واسطه میکنیم تا به واسطه نیازمندها خداوند به ما ثروت عطا کند . پس می توانیم ترس و نگرانی (شرک)داشتن را ترمز خیلی پنهانی بدانیم که ثروت نمی تواند در زندگی ما جریان پیدا کند
—————————————-
پس دوستان عزیزم ما همیشه باید در جهت جریان حرکت کنیم و با احساس خوب و ساختن باورهای قوی و قدرتمند ارتعاشاتمان را یعنی احساس لیاقت ثروت داشتن ، یعنی اعتماد به نفس داشتن ، یعنی توجه بر نکات مثبت ، یعنی نداشتن ترس و نگرانی و… با منبع هماهنگ کنیم و در این صورت است که به آرامش می رسیم و احساس خوبی را تجربه می کنیم و نیروهای مقاوم را از بین میبریم و به منبع وصل می شویم .آنگاه ثروت در زندگیمان جریان پیدا می کند و ثروتمند زندگی میکنیم و لیاقت ثروتمند بودن را تجربه می کنیم و با نداشتن ترس و نگرانی و با اعتماد به نفس بالا و با داشتن احساس خوب می توانیم ببخشیم و به دیگران در اوج سعادت و خوشبختی و در جهت موافق آفرینش کمک کنیم .
—————————————–
جمع بندی :
ترمزهای پنهان جهت برآورده نشدن ” آرزوی ثروتمند شدن که به دیگران کمک کنیم”:
• باور محدود کننده نداشتن لیاقت ثروتمند شدن
• باور محدود کننده نداشتن اعتماد به نفس
• باور محدود کننده توجه بر کمبودهای دیگران و نداشتن احساس خوب
• باور محدود کننده داشتن ترس و نگرانی (شرک)
1.
=================
دوستان عزیزم ممنونم که آگاهی هایی که من درک کردم را خواندید و امیدوارم توانسته باشم درسم را در کلاس استاد خوب پس داده باشم .
همیشه سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام!
1.باورکمبود:ثروت به اندازه کافی برای همه وجود نداره وبقیه خودشون اگر ازخدا درخواست کنن یا ثروت بخوان نمیتونن بهش برسن خدا بهشون نمیده چون ثروت محدود وکم هست خدایا به من بده که من این پول رو برای اونا خرج کنم چون خودشون اگر بخوان نمیتونن بدست بیارن یابهشون نمیرسه
2.باور لیاقت:من خودم لیاقت ندارم که این پول رو برای خودم خرج کنم وباید این پول برای بقیه خرج بشه نه خودم.اول بقیه بعد خودم
3.باور خوب نبودن پول:پول وثروت پاک وسالم نیست وکثیفه خدایا این پول رو به من بده چون من میخوام استفاده درست ازش بکنم انگار که این کاررو اگر انجام ندم این پول صرف کارهای نه چندان خوب میشه واین خوب نیست ولی مطمئن باش این پول صرف کارهای خوب میشه
4.باور مسئولیت نسبت به بقیه(شرک)من مسئول بقیه هستم.بقیه خودشون نمیتونن کاری انجام بدن این من هستم که زندگی بقیه رو باید سروسامون بدم نسبت بهشون مسئولیت ووظیفه دارم من دلم برای بقیه میسوزه انگار که بقیه خودشون خدا ندارن وخدا فقط خدای من هست ومن میخوام کاری رو که خدا باید مدیریت کنه رو انجام بدم.من مسئول این هستم که کاری رو برای بقیه انجام بدم که بااین کار بقیه رو شادوخوشحال کنم با عوامل بیرونی.بادخالت درکارهایی که مربوط به خدا هست نه من. میخواد تو کارخدا به نوعی دخالت کنه وبه زور باعث خوشحالی کسی بشه .شادی وخوشحالی دردرجه اول با عوامل درونی بوجود میاد نه عوامل بیرونی با هماهنگی هرفرد باخودش ممکنه اگر نیت شادی وخوشحالی بقیه باشه هرچقدرهم من پول خرج کنم افراد مقابلم توجهشون روی ناخواسته هاشون باشه وبازهم به اون حس شادی وزیبای درونی نمیرسن چون هیچکس نمیتونه فرد دیگه ای رو خوشحال کنه یا مسئول زندگیش باشه مسئول زندگی هرکس خودش هست.نه کس دیگه ای.اینطوری ما میخواهیم دستوری وزوری وبه اجبار فرکانس فردیا افراد مقابل رو تغییربدیم واگر این فرد روی فرکانس کمبود یا شکست یا هرموضوع ناخواسته دیگه ای باشه این ثروت وپول هیچ کمکی به فرد مقابل نمیکنه حتی ممکنه براش مشکل ودردسرهم ایجاد کنه.چون افراد مقابل با تضادهایی که بهش برخورد کردن میتونن خواسته های خودشون رو بفهمن وخودشون با خداوند به منبع عظیمتری از ثروت وخوشبختی برسن که خیلی بیشتروعظیمتر از ثروتی هست که ما میدیم بهشون.قدرت فقط دست خود اون فردوخدای خودش هست نه کس دیگه.ما نمیتونیم بااین کارمون باعث خوشبختی شخص یا اشخاصی بشیم. شادی حس درونیه و عوامل بیرونی این موضوع رو تشدید میکنن نه اینکه جایگزین هماهنگی فردی با خودش بشه.این هماهنگی هرکس با خودش با توجه به نکات خوب زندگی خودش بوجود میاد نیازی نیست ماکاری برای اون فرد انجام بدیم وزمانی که بقیه هماهنگ بشن خودبه خود خودشون هدایت وحمایت میشن توسط خداوند. ما میتونیم دستی ازدستان خدا براش باشیم اون افراد میتونن ازطریق من به ثروت یا مواردی که دوست دارن برسن یا ازهرطریق دیگه ای.من تنها دستی نیستم که میتونم این کاررو انجام بدم
5.باورجبران کردن:این درخواست پشتش توقع هست وتوذات خداوند جبران کردن وجود نداره چون هیچکس نمیتونه خوبیهایی که خداوند بهش میکنه رو جبران کنه.یا اصلا میخوام خوبیهای بقیه رو جبران کنم پدرم مادرم که برای من زحمت کشیدن یا هرکس دیگه.این موضوع از نهاد خوب من برنمیخیزه چون من میخوام جبران کنم لطف ومحبت بقیه رو.منشااین محبتها رو ازخدا نمیدونم ومیخوام محبتی رو که خدا به من کرده با عمل خاصی جبران کنم ممکنه چون تعهد دادم این کارازروی اجباروزورباشه صرفا برای اینکه تعهد دادم بخوام انجام بدم واین موضوع منشاش خلا وکمبود هست کاری که ازروی اجبار باشه منشادرستی نداره وباعث میشه فرد ازهماهنگی باخودش دوربشه.اگر این فرد خودش با خودش هماهنگ بشه خودبه خود این کاررو انجام میده ونیازی به تعهد نیست چون اعمالش خداگونه میشه بخشش بی قید وشرط میشه قسمتی ازخودشوثروتش رو نمیبخشه که انتظارداشته باشه این قسمت براش پربشه ممکنه توقع جبران داشته باشه میبخشه چون پرشده ازثروت وعشق ومهرومحبت اینطوری وقتی بخشید دچارخلا وکمبودنمیشه که احساس کمبود بکنه.چون به هماهنگی رسیده خود به خود میبخشه حتی به افرادی که ممکنه نشناسه وتوقع جبران نداره نه ازسمت خدا نه ازسمت افراد مقابل.وقتی میبخشه چون از این کار لذت میبره نه اینکه چون بقیه نیازدارن میبخشه به خاطرخودش به خاطر احساس خوب خودش.به خاطر فراوانی که درزندگیش جاریه.
6.باوربی ایمانی:اگر من به این شخص کمک نکنم یا نباشم این شخص نابود میشه.این افراد به من وابسته هستن واگر من نباشم اونها اتفاقی براشون میفته.خدای من خدای افراد دیگه هم هست اونها هم خدا رودارن.این موضوع میتونه ناشی ازخلاهای ما هم باشه که من هماهنگ نیستم با خودم ومیخوام کاری رو انجام بدم که به واسطه انجام دادنش به احساس خوب برسم.این به نوعی میشه وابستگی وزنجیربودن من باید یه کاری انجام بدم که به احساس خوب برسم نه اینکه چون من احساس خوب دارم این کاررو انجام میدم که به لذت بیشتری برسم واین کارباعث میشه من ازهماهنگی با خودم دوربشم.یه جورایی مثل اینکه کسی برای داشتن احساس خوبش وابسته میشه به شخص دیگه ای اینجا هم برای رسیدن به احساس خوبش وابسته میشه به عمل خاصی واینطوری یعنی خدا رو فراموش کرده ونتونسته اون هماهنگی رو ایجادکنه چون اگرهماهنگی باشه این بخشش خودبه خود انجام میگیره اگر اون فردبخواد.
البته 4و6 همدیگه رو تکمیل میکنن
7.خدا همینطوری بی قید وشرط به من نمیده ومن باید کارخاصی انجام بدم وعمل خاصی انجام بدم که به من بده وگرنه همینطوری به من نمیده.دادن ودوست داشتن خدا با قیدوشرط هست.من اگرروی خدا حساب بازکنم وباورهای درستی داشته باشم به چیزی که میخوام میرسم معامله ای وجودنداره که باید یه کاری انجام بدم که خدا کارخاصی برای من انجام بده.من اگرافکاروباورهای مناسب داشته باشم اینکارانجام میشه چیزی که من باید بدم این هست نه اینکه عمل خاصی درقبالش انجام بدم.چه اینکارروانجام بدم چه ندم به چیزی که میخوام میرسم. انگار که اگه نگه که میخوام کارخیرانجام بدم به چیزی که میخواد نمیرسه.یه جورایی میشه گفت اصل قانون رو میبره زیرسوال که من با افکاروفرکانسهام دارم زندگیم رو خلق میکنم(شرک)
8.شاید نیازبه تایید دیگران داره ومیخواد این کاررو برای پرکردن خلاهای درونیش انجام بده که دیده بشه وبقیه تحسینش کنن ممکنه این کار حالت نمایش رو هم به خودش بگیره اگر اون فرد باخودش هماهنگ نباشه یا اینکه بخواد ثروتش رو نشون بده.البته شاید.
درکل اگر اون شخص باخودش هماهنگ باشه به ثروت میرسه وخودبه خود هم میبخشه وفکرهم نمیکنه اگر اون نباشه بقیه اتفاقی براشون میفته ومهمترین باور هم همون شرک وبی ایمانی هست به نظرم.
فرناز خانوم دیدگاهت خیلی کامل و زیبا بود به مواردی خوبی اشاره کردی دوست عزیزم ممنونم از نظر قشنگ و کاملت بسیار خودمونی و روون هم نوشتی
سلام دوست من این بهترین نظری بود که تا حالا در مورد سوال استاد خوندم مخصوصا مورد 5 خداوند به شما لذت بخشندگی را بچشونه
بنام خداوند یگانه ی مهربان
بنام قدرت مطلق جهان هستی
بینهایت سپاسگزار خداوندی هستم که جهانی سرشار از ثروت ها و نعمت های فزاینده با قوانین ثابت و تغییر ناپذیر خلق کرده که همه ما اگر بخواهیم و درخواست کنیم و در مدارشان باشیم از همه آنها بهره مند می شویم و بنابراین جهان ما همواره جای بهتری برای زیستن خواهد شد…
همچنین قدردان و سپاسگزار استاد گرامی و روشنگر همیشگی زندگی ام هستم
در پاسخ به سوال مطرح شده باید عرض کنم:
۱-عدم درخواست واقعی ثروت برای رشد و تکامل شخصی که پیرو این خواسته پیشرفت و گسترش جهان اطرافمان نیز قطعی خواهد بود
۲-عدم لیاقت داشتن برای ثروت بینهایت، به نوعی باور نداشتن در مورد رسیدن به خواسته ها تحت تاثیر اعتقادات مذهبی غلط مبنی بر اینکه پول و ثروت خوب نیست و بنابراین با این شرط خواسته خود را شرعی و منطقی جلوه می دهد
۳-شریک دانستن خود با خداوند در کمک کردن به انسانها بدون در نظر گرفتن عدالت بی همتای الهی که منوط به اختیار انسان در استفاده از ثروت های جهان است و غیر مستقیم نگاهی مشرکانه وجود دارد
۴-اگر قرار باشد باران بینهایت نعمت خداوندی که در سطل همه ی افراد بدون توقف در حال باریدن است با این معامله طرح شده، ! باران آنها نیز به سطل ما بریزد که تضاد قانون را خواهیم داشت!! بنابراین هر شخصی به واسطه اندازه سطل خودش از ثروتهای خداوند استفاده خواهد کرد
با تشکر از استاد بزرگوار و فرزانه ام??
و با آرزوی سلامتی،شادمانی،پیروزی و ثروت روز افزون برای تک تک همراهان این خانواده صمیمی
با سلام به دوستان خوبم و استاد عباس منش عزیز
خدا رو شکر گذارم که باز هم با یک الهام به موقع به استاد یک موضوع بسیار مهم دیگه رو به ما یادآوری کرد. به نظر من این موضوع خیلی خیلی مهمه و چندین ترمز بزرگ در آن هست و ممکنه باور های غلط زیر را داشته باشیم
1. اگر ثروت رو برای کمک به دیگران بخام خدا زودتر بهم ثروت میده
2. اگر ثروت رو برای کمک به دیگران بخام پیش خدا عزیزتر میشم و خدا احساساتی در برابر من عمل میکنه
3. کسانی که میخام بهشون کمک کنم فقط با بخشش افرادی مثل من خوشبخت میشن یا به عبارتی خودشون به ثروت دسترسی ندارن
4. من لایق اینکه ثروت رو برای خودم بخام نیستم
5. اصلا زیبا نیست که مستقیم ثروت رو برای خودم بخام
6. کسانی که غیر از این مدل از خدا ثروت بخان انسان های مادی گرایی هستند
7. دیگران واجب تر از من هستند
8. من اگر به دیگران کمک کنم آنها من را بیشتر دوست می دارن یا به عبارتی نظر آنها در مورد من برام مهمه
استاد عباس منش عزیز بینهایت ممنون و سپاسگذارم که اینچنین عاشقانه و عالی این فایل های فوق العاده رو برای ما ضبط میکنی
یک خواهش کوچیک از شما استاد عزیز دارم که فایلی هم از قایق تفریحی خودتون برامون بذارین و از دیگر ماشین ها و بقیه چیزهای انگیزه بخش
و در واقع سری فایل های (( به رویاهایت باور داشته باش )) رو ادامه بدین
در پناه رب العامین باشید
بنام الله
سلام
مهمترین مانع ذهنی ویرانگرکه من در متن سؤال مسابقه دیدم :
/خداوند مانندیک انسان , تقاضاهای مارو بررسی میکنه اگرخوشش اومدو به صلاحمون بود احتمال پاسخ مثبت دادن و کمک کردنش بیشترمیشه!
این باوروحشتناک, باعث میشه ما تمام مسئولیت زندگیمونو برعهده نگیریم و
این عدم شناخت خداوند و
عدم شناختقوانین جهان هستی و
نپذیرفتن مسئولیت کامل سرنوشت خود ,
مانع بسیاربزرگی برای
یاری گرفتن و بهره مندشدن ازتنها
نیروی هستی (نیروی رب العالمین)
و ثروتمندشدن است
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذردبا سلام به همه دوستان.امیدوارم همگی خوشحال و موفق باشید.این سوال جوابش یکی یا دوتا نیست.موانع زیادی برای ثروت به این شیوه هست.اگر بخوام بگم از دیدگاه خود سوال و شیوه طرح سوال اولین اشتباه اینه که ما میگیم خدا ثروت رو بده بعد من کمک میکنم.یعنی ابتدا ما باور نداریم که زندگی ما در دست خود ماست و بما قدمت ایدیهم را نادیده گرفته ایم.همچنین قوانین رو به خوبی درک نکرده و درحال قرزدن هستیم.شیوه ی تفکر این سوال همین است.شخصی که چنین درخواستی دارد که درخواست خوبی هم هست احتمالن نعمت شکرگذاری را خوب درک نکرده.شاید بگید که شکر گذاری مانع نیست برای این سوال ولی هست.کسی که نعماتش را نبیند به قول قران اگر سپاس گزاری کنید چرا شما را عذاب کند و اگر سپاس گزاری کنید برشما میافزایم.یعنی طبق گفته استاد شکرگزاری سطل مارا بزرگتر میکند و تا نتوانیم نعمات کم خود را سپاس نگوییم نعمات بزرگ به ما داده نمیشود.مانع بعدی به نوعی خود کم بینی است ولی این خود کم بینی هم ناشی از عدم اعتماد کافی به رب یا پروردگار میباشد وسخن قران را درک نکرده ایم که سنت خدا دگرگونی ندارد و هرکس در هر راهی قدم بردارد قوانین خداوند اورا در آن مسیر میبرد .طبق قران هم اینان و هم آنان را یاری مینماییم که منظور هم کسانی که میخواهند در خیر قدم بردارند هم شر هم پول هم فقر هردو را یاری میکنیم و هر چیزی که به انسان میرسد به واسطه فرکانسی است که پیشاپیش فرستاده است.یعنی شخص الان فکر میکنه خدا فقط با این دعا که اگر به من پول بدی کمک میکنم دعاشو اجابت میکنه.یعنی اولن فکر میکنه خدا فقط طبق احساس برخورد میکنه و به خاطر این نیت خیر دعای اورا مستجاب میکندو به شیوه ی دیگه مستجاب نمیکنه.علاوه براین عده ای هم دیدگاهشان نسبت به فراوانی ضعیف است.یعنی به قولی فکر میکنند که نعمات به پایان میرسند در حالی که اگر دریاها هم مرکب شوند رحمات و سخنان خداوند پایان نمیپذیرد.حالا یه مانع بزرگ هم پیش میاد تو راه که اون هم اینه که فقط روی خدا حساب باز نمیکنیم.فقط روی خدا حساب باز کن و باور به استجابت دعایت در هر حالی داشته باش و سپاس گزار لحظه های زندگی ات باش. only god.
سلام بر همه عزیزانم
چقدر این ذهن لعنتی مقاومت داره، همش از اون روز با دلایل منطقی داره منو توجیه میکنه که نظر نذارم. حتی یکی دو بارم اومدم فکر کردم و چند خطی نوشتم و هی ذهنم میگفت بابا دیگه دیر شده! الان که فایده نداره و این حرفا! ولی به قول استاد هرجا ذهنتون مقاومت کرد، دقیقا همونجا کاریه که باید انجامش بدیم.
اول گفتم بذار نظرات دوستان رو بخونم و از اونها الهام بگیرم و یا نظر متفاوتی بذارم، اما گفتم نه بذار نظر شخصی خودمو بذارم بعدش میرم سراغ کامنتای دوستان خوبم.
واقعیتش این باور دقیقا در منم هستش و همیشه حتی در دعاهام یه جوری با خدا معامله میکنم که خدایا به من فلان چیزو بده تا بعدش منم فلان کارو بکنم. همیشه میگفتم من اگه ثروتمند بشم مدرسه، بیمارستان، خانه سالمندان و … میسازم، به زندانی ها، خانواده های بی سرپرست، زوج های جوان و .. کمک میکنم و …
این یعنی من لیاقت این رو ندارم که به شیوه طبیعی و طبق قانون ثروتمند باشم مگر اینکه با این صحبت ها یه جورایی دل خدا(سیستم) رو به رحم بیارم تا بلکه به خاطر کمک هام به من ثروت بده.
سلام دوست عزیز.
خیلی کار خوبی کردید که اومدین و خلاف ذهنتون عمل کردید.
موفق باشید.
سلام ب بروبچ قانون جذبی
سپاسگذار خدای بزرگم ک مارو از معدود افرادی قرار داده ک راه خدایی شدن و پادشاهی کردن رو برامون روشن کرده ( جدای از ثابت قدم موندنمون)
دوستان جواب این سوال :
بنظر من این دیدگاه از بیس ایراد داره چون خدا اصلا شخص نیس ک احساس داشته باشه ک با وعده دادن و التماس کردن و شرط و شروط و نیات خیر و کارهای خوب بخاد احساس دلسوزی بهمون پیدا کنه!
خدا رو ما بعنوان سیستم وانرژی پذیرفتیم و میدونیم ک سیستم برایاس قوانین وسنتهای ثابت الهی داره کارمیکنه
این ک بگیم خدایا پولم بده تا کار خیر بکنم ب همون اندازه بیمعنایت ک بگیم خدایا پولم بده میخام برم باهاش کمک ب مثلا تروریست و داعش بکنم!!!
و اصل مفهوم این داستان رو میشه در قران پیدا کرد ک وقتی نوح هم باخدا درد ودل خاست بکنه خدا گفت ک مرا مورد خطاب خود قرار مده و تذکر بهش داد ک ای نوح درسته پیغمبری ولی فرکانس و قوانین من ثابت هستن و حال بد فقط اتفاقات بدتر برات رقم میزنه حتی اگر مرا گوش شنوای خودت بدونی!!!
پس این سیستم درصورتی بهمون ثروت میده ک درمسیر ومدارثروت اندوزی باشیم( حتی اگر دشمن بندگان خداباشیم) بقول قارون( ک شاید از دید افرادی بدجنس بود) گفته درقران ک من چون علمش رو داشتم ثروتمند شدم( اینجا مشخصه ک طریقه ی بدست اوردن ومصرف پول دلیل بر فقیر و غنی شدن ما نخاهد شدو هرچیزی حساب کتابش مجزایت)
دوستان این پرواضحه ک با داشتن احساس خوب و لذت بردن از زندگیمون میتونیم ارتعاشمون رو قوی وقویتر کنیم و مدارهارو پشت سر هم طی کنیم و با طی کردن تکامل ب آنچه ک میخاهیم میرسیم و نباید خدارو ب چشم یک انسان پراحساس نگاه کرد و انتظار بیجا داشته باشیم
و بنظر من کد منفی این سوال اینه ک اگر ما بشکل احساس دار بودن نگاه کنیم مطمینا جواب دلخواه رو نمیگیریم و کم کم از امید داشتن سرد میشویم وعواقبش این اتفاقات میشه:
1فک میکنیم خدا لیاقت ثروتمند شدن رو بهمون نمیده و ازش دوری میکنیم
2امیدمون رو ازدست میدیم
3ب خدا بدبین میشیم و فک میکنیم عدالت نداره
4ب ثروتمندها بدبین میشیم ک چرا طرف ادم بدیه ولی خدا مالشو زیادترمیکنه و بمن ک میدونه خوبم ثروت نمیده
5کم کم ناشکری میکنیم و دست از توجه ب نعمات برمیداریم
6خدا رو از حالت انرژی و سیستماتیک بودن جدا میکنیم و بهش احساس میدیم و یکی پس از دیگری دعاهایمان ب سنگ میخوره و نا امیدترمیشویم
۷ ناشکری بسیار بزرگی هم تواین درخاست وجود داره واینه ک هزاران نعمتی ک بهمون داده رو نمیبینیم و لذت بردن رو فقط در انجام کار خیر میبینیم
۸ و ب احتمال زیاد ما وقتی چنین درخاستی ازخدا داشته باشیم بیشک ی راهی ام براش درنظر گرفتیم ( مثل وامی جایزه یی قرعه کشی یا گنجی چیزی …)و دست خدا رو بستیم ک بمن ازین راه بده ک این بسیار بد ونا بجاست
۹ ب قانون فراوانی ایمان نداریم و فک میکنیم باید ی معجزه بشه تا پولدار بشم وگرنه محاله از راه طبیعی و با ایمان و اقدام ب پول زیاد برسم
۱۰ این درخاست نشان از بی ایمانی ما نسبت ب سنتهای الهیست و پولدارشدن رو فقط در معجزه اتفاق افتادن و زیر پاگذاشتن عدالت خدا توسط خوده خدا میدونیم و درنهایت ب رب الارباب رو متهم میکنیم ب سنگ دل بودن!
۱۱ و باور مخربی دیگه هم اینه ک پولدارهارو ادمای مفسد و بدی میبینه ک ثروتشون نتها از راه غیر مشروع بدست اومده بلکه برای راه های غیر مشروع و کثیف هم داره خرج میشه و داره میگه خدا بمن اگر بدی من با اونا فرق دارم و باوره ریز ومخربی هس ک مخفیه
سپاسگذار از خدا بابت این جمع دوستانه با این سطح از اگاهی ها
و ممنونم از استاد گلم و همچنین دوستای عزیزم