شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 132
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام
ترمزها یا باورهای نادرست در عبارت “خدایا تو به من ثروت بده، من کلی به نیازمندان میبخشم و کار خیر انجام میدم” :
۱_ این باور که خداوند بخاطر نیت و قصد خیرخواهانه ما از داشتن ثروت تحت تاثیر قرار میگیره و به ما ثروت میده باوریست نادرست.
۲_خداوند، این انرژی هوشمند، این سیستمِ با سازو کار مشخص، فقط بر اساس قوانینی که در جهان وضع کرده عمل میکنه. نه بر اساس احساس و منطق، و احساساتی هم نمیشه.
خداوند کاری نداره ک ما قصد داریم از ثروتمون در راه خیر یا هر راه دیگهای استفاده کنیم.
برای خدا مهم نیست که ثروت به صلاح ما هست یا نه.
بنابراین باید این باور رو از ذهنمون بیرون بیاریم چون قصد کمک به نیازمندان دارم خدا باید به من ثروت بده.
۳_ عبارت مذکور، توجه به عدم فراوانی ثروت در جهان، توجه به فقر و کمبود ثروت خود شخص و دیگران داره که همگی فرکانسهایی متضاد با خواستهی ما (که داشتن ثروت هستش) ارسال میکنن.
باید فرکانسهایی مناسب و هماهنگ با انرژی منبع در جهت رسیدن به خواستهها ارسال کنیم تا بتونیم انرژی رو به شکل خواستههامون در بیاریم و در قالب ثروت بهش شکل بدیم.
۴_ در عبارت مذکور وارونه عمل شده. بدین ترتیب که اول باید ببخشیم تا به ما ثروت داده بشه، اول باید خلاء ایجاد کنیم تا پر بشه (طبق قانون بخشش و قانون خلاء) ، نه اینکه اول ثروت رو بخواهیم بعد بخشش رو.
۵_ در پایان، اگرچه نیت خیر از داشتن ثروت و قصد انجام کارهای نیک حس خوبی به ما میده و ارزشمنده
ولی برای خداوند مقتدر و یکتایی که رزق تمام موجودات کیهان رو خودش تامین میکنه اصلا مهم نیست که ما وقتی ثروت داشته باشیم با ثروتمون چه کارایی میکنیم بلکه برای “ما” مهمه چون نتایج عملکرد ما با ثروتمون مستقیما به خودمون برمیگرده.
سپاسگزارم
با سلام خدمت تمامی دوستان و جناب عباس منش
ترمز هایی که در جمله و دعاهای ما به سمت خدا میفرستیم. خداییش تا دیشب خودمم نمیدونستم ترمز دارن این جملات. با فکر کردن روشون به چند مورد رسیدم:
1-اولین مورد که خیلی مشهود هست این است که به خدا این را میرسانیم که تو نمیتوانی خودت کمک بکنی به بندگان و من باید انجامش بدهم.
2- دومین مورد باور به اینکه خداوند عادل نیست رو داریم میرسونیم چون داریم این رو میرسونیم یک عده به نادرستی و ناعدالتی فقیر موندن و من باید کمکشون کنم.
3- سومین مورد عدم لیاقت خودمون را داریم ارسال میکنیم چون داریم میگیم من به طور صحیح نمیتونم ثروتی داشته باشم و لیاقت ثروت را ندارم و تو باید به من بدهی .
4-چهارمین مورد کمبود ثروت را داریم جار میزنیم . حالت عادی ثروت ندارم و نمیتونم داشته باشم و بدست اوردنش مشکله
5-پنجمین مورد داریم میگیم خودم که نمیتونم ثروت داشته باشم . اگر خدا ثروت بدهد بعد منم میتونم کمک کنم وگرنه نمیتونم.
با درود عاشقانه به استاد عزیزم و تمامی اعضای خونواده ی ثروتمندم.
بعد خوندن نظر ها و حرف های طلایی دوستان عزیزم به چند مانع خیلی قوی ذهنی برخورد کردم که خواستم با شما هم در اشتراک بزارم:
از نظر من مهم ترین و اولین دلیل چنین شکلی از درخواست، قطعا لایق ندونستن خودمون برای داشتن ثروت و فراوانیه.
اینکه ما برای درخواست چیزی با خداوند وارد معامله بشیم به این معناست که به صورت ناخودآگاه چنین دیدگاهی به ثروت داریم که درخواست ثروت برای خودمون و رفاه و آرامش زندگی خودمون،کاری به اصطلاح خودخواهانه و نادرسته. در صورتی که قشنگترین و زیبا ترین درخواست، داشتن آسایش و رفاه و فراوانی برای خودمونه. چرا که همواره زمانی ما میتونیم واقعا به دیگران کمک کنیم که اول زیبایی و آرامش و نعمت هارو خودمون احساس و تجربه کرده باشیم.
باور شرک آلودی که در عمق شکل این درخواست وجود داره اینه که برای درخواست چیزی از پروردگارمون، فکر میکنیم که نیازه که وارد معامله بشیم، نیازه که ثروت رو برای شخص دیگری بخوایم تا به ما داده بشه.
درواقع با چنین درخواستی وهابیت و رزاقیت خداوند رو در وجودمون کم ارزش میکنیم.
به تنهایی تنها باور کردن این موضوع که خداوند مارو لایق بهترین ها میدونه و میخواهد که هر کدام از ما نیز خودمون و لایق ثروت و نعمت های بی اندازه بدونیم تا با این کار ظرف وجودمون بزرگ تر بشه تا ثروت بیشتری رو وارد زندگیمون کنیم، قوی ترین عامل رفع چنین مانعیه.
باور کردن این موضوع که به هیچ عنوان هیچ کدوم از ما نیازی نداریم تا با خداوند وارد معامله و شرط بشیم تا او به ما ببخشد، چنین مانعیو از بین میبره و مهم تر، شکل درخواست و حتی احساسی که از درخواست کردن بهمون دست میده همواره خالص تر و بهتر و قشنگ تر میشه.
یادآوری کردن و دونستن چنین ویژگی هایی از خداونده که باعث میشه بیشتر و کامل تر و عاشقانه تر درخواست کنیم و با هر بار انجام دادن اینکار، آرامش در وجودمون بیشتر میشه و احساسمون از رسیدن به خواسته و آینده بهتر میشه.
عدالت همواره برای همه در این جهان کامل و برابر هستش و نیازی نیست که برای داشتن خواسته و نعمت و ثروت، شخص دیگری رو بهانه قرار بدیم در صورتی که خود ما برای خداوند مهمترین و با ارزش ترین هستیم و همواره همه ما به یک اندازه به نعمت ها و ثروت ها نزدیک هستیم.
به راستی اگر بخوام نظر ها و حرف هامو در اشتراک بزارم هیچ وقت فضایی کافی نیست اما با بودن در این خونواده و با وجود پروردگاری که از بهترین شکل ها و روش ها هدایتمون میکنه و استادی بزرگوار و عاشقی خالص پیشمون آورده، همیشه میشه حرف ها و احساس هارو بهتر و کمل تر در اشتراک گذاشت.
سپاسگزارم از خالق خودم و تمام هستی.
سپاسگزارم از ساتاد عزیزم و از تمامی اعضای این خونواده.
سلام دوباره..
یه سوال برام پیش اومد… اینکه خدا توی قران گفته هر کس از یاد من روی گردان شود به زندگی سختی دچار میشه منظور خدا از این یاد کردن چیه؟
ممنون میشم جواب بدید….
باسلام خدمت دوست عزیز
بنظرم همین که شکرگزاری خدا باشیم ،از او درخواست کنیم ،اون منشأ اثر در زندگیمون بزنیم ،به عشق بورزیم
و اینکه تقوی که همون کنترل ذهن هستش رو رعایت کنیم همش یاد خداست
اصلا مگر میشه یک نفر اینقدر عاشقانه هوامون رو داشته باشه و ما بفکرش به یادش نباشیم
همه و همه این ها یاد خداست
سلام
حرف هاتون عالیه بچه ها. چشمم باز شد
راستشو بخوای هر روز میومدم تا ببینم چقدر رای گرفتم و نظراتم چقدر مورد تایید دوستان قرار گرفته و فکر بردن جایزه بودم . حواسم نبود که باید
به کوه الماس برسم . (یه ترمز دیگه از باور فراوانی)ذهنم به شدت درگیر بود . وقتی ترمز ها رو نوشتم ، الان که فکر میکنم میبینم همه اون ترمز ها تو وجود خودم هست و باید روی تک تک شون کار کنم .
چقدر باید رو خودم کار کنم تا توی مسیر درست قرار بگیرم ، ترمز نه ، باتلاق . ماشین من الان توی باتلاقه و جرثقیل میخواد تا اونو در بیاره . نمیدونم از کجا شروع کنم کجای زندگیمو سر وسامون بدم . اگه یه جمله اینقدر ترمز داره . پس وای به حال ما که از صبح تا شب یه عالمه از این دست جملات توی زندگیمون میگیم .
الانم که دارم این مطلب رو مینویسم نجواهای شیطانی دارن میگن که به نظرت چقدر دیده میشی و یه ترمز قوی دیگه که توی خودم پیدا کردم اینه که اعتماد به نفسم خیلی پایینه و دوست دارم دیده بشم و مورد توجه دیگران باشم .
خدایا منو ببخش .
این مطالب رو نوشتم تا یکم سبک بشم و دلم آروم بگیره .
همتون رو دوست دارم
یا حق
سلام خدمت تمامی دوستان و استاد عزیز.
من فکر میکنم یکی از ترمز ها اینه که من ثروت رو برای خودم نمیخام پس من لایق اون ثروته نیستم و یکی هم این که وقتی من ثروتی رو برای دیگران میخام اون فردی که میخام بهش کمک بکنم باید آماده پذیرش کمک من باشه و اگر اون نیازی نداشته باشه اون ثروت هم به من نمیرسه که من به اون فرد کمک بکنم…
بعدازاینکه کامنتمو گذاشتم داشتم همینطور بازم فکر میکردم ک این باور اشتباهم به ذهنم رسید و برام ازون موانع دیگ پررنگ تر بود اینکه احساس گناه میکنیم ک ما ثروتمند بشیم و بعضی افراد ثروتمند نباشند
سلام استاد عزیز.
به نظر من که خودم متوجه هستم در زندگی خودم و همین اواخر پیشتر متوجه شدم.چراکه به چالشی افتادم و به خداوند مهربان ایمان داشتم و برای من جالب بود که چه دلیلی میتواند باشد برای اینکه من کاری که می خواهم یا دعایی که کرده ام به نحوه احسن و خیلی رها و نچسپیده به قضیه بودم.و توکل .زمانی که مشکلم مرا به چالش انداخت توجه به خواسته ام کردم که از خداوند در خواست کرده بودم و دیدم دقیقا در قالب ان قرار گرفتم و متوجه اش نیستم .نمیدونم چطور بگم .میشه گفت در قالب خواسته ام بودم و اگر به راهتی ان حالتی که فشار بود در زندگیم را که خداوند می خواست خارج کنم از زندگیم تا وارد بشود خواسته ام و من در قالب بودم همچنان تلاش ولی متوجه نبودم این چالش مسیر همان خواسته است میتوانم به راهتی بروم و می توانم به سختی .این کد های اشتباه دقیقا در زندگیم سر راه خواسته ام بود و همچنان تلاش داشتم زمانی که اجازه رد شدن این کد را دادم کد درست .خواسته ام وارد شد تنها دلیل اینکه باید چیزی را پرداخت کنیم تا دریافت کنیم شاید پرداخت همان کد اشتباه است زمانی که اجازه دادی و سخت نگرفتی و او سختی را اجازه ندهی بیرون شود نمی تواند کد مثبت وارد ذهنت یا زندگیت بشود شاید اشتباه فکر کنم ولی احساس خوب و راه درست را میبینم چرا که نتیجه خوب به همراه داشت..شاید نتونستم درست توضیح بدهم ولی نتیجه داد و کد هارا دقیقا خودم تغییر دادم ولی در موقعیت های دیگر نتیجه نمیداد حتی تلاش مثبت هم داشتم انرژی حس خوب چون اجازه نمیدادم تا وقتی در چالشم یک خودم را اماده میساختم برای خواسته ام ودر قالبش بودم و بی صبر میشدم دو اینکه باید همین قالبی که هستم ودر اطرافم چیزهایی که مانع بودن را سخت میدیدم اونهارا باید رها کرده و رد میشدن از زندگیم و چون انرژی خوب و به همه چیز مسلط بودم کدهای که می خواستم وارد میشدن.موفق باشید دوستان عزیزم
سلام و درود بیکران به هم فرکانسی های گل….سلام و درود بیکران به استاد مهربان…. جواب سوال اینکه بنیان این نوع درخواست و باور ها توجه به فقر و نداشتن هاست اینکه من از پروردگارم درخواست کنم که ثروتمند بشم تا فقر رو از بین ببرم و به دیگران کمک کنم این نوع باور و درخواست در قانون الهی یعنی توجه به ناخواسته ها…. استاد دوستت دارم چون دست پر مهر خداوندی برای باور لحظه های قشنگ و رسیدن به آمال و خواسته هام.
باسلام
من همیشه فکر میکردم که مستحق ثروت هستم . حتی در تصویرسازی ذهنی خودم ممانعتی از طرف ذهنم نمیشد و ذهنم خیلی راحت میتونست ثروت بی نهایت رو قبول کنه. ولی همیشه در پس ذهنم دوتا نجوا بود یکی اینکه شاید ایده پولساز خوبی نداشته باشم و یا زحمت و مسئولیت خیلی بالایی داشته باشه و نجوای دیگر همیشگی این بود که من اهداف خیلی مهمتری دارم بجز ثروت و تا به اونها نرسم نمیخوام حتا به بدست اوردن ثروت زیاد فکر کنم و احساس اینکه اگر همزمان به ثروت بدست اوردن و باورسازی برای اهداف دیگر کار کنم به هیچکدام نخواهم رسید و چون اولویت اهداف دیگر برایم مهمتر بود تلاش های ذهنی را محدود به آن اهداف نمودم..در نتیجه قانع به شغل کارمندی با حقوق کم و زحمت فراوان شدم فقط به دلیل اینکه اسقلال مالی داشته باشم و نگرانی بابت گذران زندگی نداشته باشم تا به اهداف مهمتر برسم. حتی اگر این نجوای ممانعت کننده را کنار بگذارم خیلی راحت در حرفه خودم به بالاترین درامد برسم حتا بدون هیچ ایده خاصی.