شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 135
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان خوبم ، و همچنین اقای عباسمنش که واقعا از ته دل (موخامش) ?
هر کدوم از فایلهایی که میزارین یک در جدید به روی من باز میشه و یکسری باورهای جدید و فوق العاده پیدا میکنم
وقتی ما به خدا میگیم اگه به من ثروت بدی من این کارها رو انجام میدم اولا که شرط گذاشتیم برای ثروتمند شدنمون ، توی دنیایی که همه چیز قانون منده نمیشه شرط گذاشت ، یعنی من ایمان ندارم که ثروتمند هستم ،
باور کمبود ثروت ، باور ناعادلانه تقسیم شدن ثروت ، باور اینکه من به جای خدا میخوام خدایی کنم ، که اگر ایمان داشتم میفهمیدم هر چیز دقیقا سر جای خودش قرار گرفته و من نمیتونم دست ببرم توی قوانین که بخوام فقر رو از بین ببرم که اگر اینطور بود بسیار دولتها و انسانهای ثروتمند و قدرتمند بودند که میخواستن دنیا رو یک جای خوب و پر از آرامش کنند و نتوانستند،
پس من ثروت رو میخوام که :
خودم به آرامش برسم ، خونه های خوب و مجلل داشته باشم ، اتومبیل های اخر مدل و شیک داشته باشم ، به استقلال مالی برسم تا به خدا نزدیک و نزدیک تر بشم
ما با این فکر که خدا تو بده تا من ببخشم بیشتر به کمبود ثروت فکر میکنیم تا فراوانی ، مگر خود خدا نمیتواند ببخشد که نمیداند به کی ببخشد که به ما بدهد تا ما ببخشیم
هر کس در حد باورش و ایمانش دریافت میکنه ، مطمئن باشید اگه باورمون قوی تر کنیم ثروت بسیار بیشتری در همه جنبه ها دریافت میکنیم
با آرزوی موفقیت برای همه دوستان گلم توی سایت عباس منش ?
با سلام
میخواستم بگم روزی دست خدا نیست که بخواد بده یا نده .کم کنه یا زیادش کنه چون خداوند فاقد احساس و عواطف هستش و اگر دست اون بود باید براساس عواطف و احساسش نسبت به هر بنده روزی را کم یا زیاد میکرد و اونوقت ظلم اتفاق می افتاد .روزی هر انسانی بینهایت هستش و به اندازه اکسیژن برای همه انسانها بینهایت و فراوان و در همه جا گسترده است .این به باور هرسخص برمیگرده که بتواند چقدر از این جریان فراوانی هماهنگ بشود و بتواند از آنها استفاده کند.خداوند دخالتی در رزق و روزی انسانها ندارد بلکه باور هر انسان به خداوند است که خداوند را عادل یا رزاق یا وهاب و یا ظالم ببیند و همانطوری خداوند را در زندیگش متجلی میکند.
با تشکر
به نام خدا
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
من مدتی هست که عضو سایت هستم اما تا حالا به خودم جرات نداده بودم که نظرم رو به اشتراک بذارم بعد از اینکه تمام فایل های رایگان رو تمام کردم و الان دوباره دارم از اول رو باورهام کار میکنم و میدونم خیلی کار دارم .
بنظر من ترمزی که اینجا وجود داره اینه که اگه خدا قرار باشه بخاطر اینکه من کمک کنم به یکی از بنده هاش خوب چرا به من بده خودش مستقیم میده به اون بندش خدا اینقدر بزرگ هست که من نخوام شرطی براش کار کنم .
بعد از اون من اگه واقعا بخشنده باشم با همین مالی که الان دارم میبخشم البته نسبت به اندازه ای که الان دارم .
یه داستانی هست میگه روزی امام علی چند سکه به یکی از نزدیکاش پاداش میده بعد از مدتی حضرت از او میپرسد چه کردی با آن چند سکه و میگوید که همه آن را بخشیدم . و اگر تمام دنیا را امام به او میبخشید باز هم بدون کوچک ترین تردید تمام آن را میبخشید .
سلام وبینهایت سپاس
بااین سوال یاددعای مادرم افتادم که میگه خداانقدربهت پول بده که هرجوری دوست داری
خرج کنی که اولش میگیم به به چه دعای باحالی
یکی ازچندین باوری که بااین دعابرای من اومد
این بودکه بایداون طوری که دوست دارم خرج کنم
که یاداوری اموزشهای استادبود
حالادرمورداین سوال زیبا
البته پرسش درست ازبزرگترین زیباییهای زندگی
من شده
یه ترمزبزرگ که بااین درخواست بوجودمیاداینه که
مابینهایت دست خداوندرامیبندیم ومیگیم فقط من دراین صورت ثروتمندمیشوم ودرضمن برای
دیگران نیزتصمیم گیری میکنیم که ازطریق من
روزی داده میشوند
دوم حس دلسوزی ترمزی مخفی دراین درخواست
میباشد
سوم این حس که من الان ثروتمندنیستم
چهارم شرطی کردن مسئله که جایی که مسئله ای
شرطی شدعشق وجودنداردوبی عشق هیچ چیزنیست مثل اینکه من به فرزندم بگم اگه درس
بخونی دوستت دارم
پنجم تعیین اینکه اول من به ثروت برسم بعد
اونها(انچه رابرای خودمیپسندی برای دیگران
بپسند)
ششم توجه به فقرهم درخودت هم دردیگران
هفتم نه من میتوانم پول بسازم نه دیگران
هشتم درخواست ثروت برای خودودیگران قبل
ازطی کردن دوره تکامل خودمون ودیگران
نهم خودرابرترازدیگران دانستن
دهم ومهمترازهمه شرک مخفی دراین درخواست
که من حتی خودم رودراین امرشریک قرارمیدم
خواستم مختصرومفیدبنویسم
شادشادشادشادباشیییییید
سلام استاد
سلام دوستان
خدا انسان نیست که ما براش شرط بزاریم
خدا با زجه و ناله که چیزی به کسی نمیده باید تو مدارش قرار بگیریم درست مثل اینه که مدرسه نریم انتظار گرفتن کارنامه پایان سال رو داشته باشیم یا نه ماه به حال خودمون زندگی کنیم انتظار قبولی داشته باشیم
هرکسی خودش با ارتباطش با دلش با فرکانسش به خدا میرسه من که نمی تونم از طرف کسی تو مدار باشم من اگه میخوام برم به پابوس خودم باید با دلم برم با نیت صاف و صادقم برم من که نمی تونم شخص دیگه ای رو بفرستم شاید اون شخص اصلا این کار منو قبول نداره اصلا عقیده ای نداره حتی شاید پیغام منو نرسونه
درود به دوستان و آقای عباس منش گل
یه چیزی دیدم تو سایت کلی خندیدم ?
دیدم تو این فایل نوشته: یک خبر خوب افزایش ۳۰٪ قیمت محصولات ?
????
فکر کردم یه لحظه نوشته فلان تخفیف و کاهش قیمت چون تیتر زده خبر خوب ?
موفق هستیم ??
من همیشه تو باورام این بوده اگه ثروتی بیاد دستم بین خونواده م تقسیم کنم وکلا شاید چیزی برای خودم نخوام
خیلی ترمز مخربیه خب من اگه ثروت رو برای دیگران میخوام خب از خدا در خواست میکنم که مستقیم به خودشون بده چرا ب من بده من بدم بهشون پس یه ترمز اینه که من ثروتی درواقع واسه خودم نمیخوام واسه دیگرونه
یه ترمز دیگه این هست که من میخوام دیگرون با این کار من شاد بشن و حتی یه حس مغرورانه و ریاکارانه هم پشت این کاره
یه ترمز دیگه اینکه من خودمو لایق همچین پولو و ثروتی نمیدونم و میبخشمشون ب بقیه
یه ترمز دیگه دیگران و شاد بودنشون در زندگی من ارجحترن ودرواقع اینکه من توقع دارم همه از من راضی باشن,و معلوم نیس اصن خودم با اینکار شاد میشدم یانه
در واقع من تو ترمزهای شدیدی گیر کردم یکی لایق ندونستن خودم برای داشتن ثروت زیاد,دوست نداشتن خودم ,شاد نبودن خودم,راضی نگه داشتن همه از خودم,ارجح بودن تمایلات دیگران نسبت ب تمایلات خودم,و باور مخربتر اینکه ثابت کردن بخدا که من ادم خوبیم اگه که این ثروتو بهم بدی کار خیری میکنم و نه اینکه در هر صورت من کار خیری میکنم یعنی شرطی بودن کار خیر من
سپاسگزارم بخاطر این فایل که باورای مخرب منو بهم نشون داد
سلام بچه ها
وقتی داشتم کامنت های شمارو میخوندم تازه داشتم میفهمیدم ایرادم کجاست که بعد یک سال و نیم اشنا شدن با قوانین و گوش دادن روزی حداقل ۵ساعت به فایلهای رایگان و فایلهایی که خریدم بعد این همه فایل گوش کردن و روزی چندین بار دعا و راز ونیاز با خدا که درامدمو بیشتر کن تازه فهمیدم که بابا اول خودت بعدا اگه تونستی به بقیه هم کمک کن
اخه وقتی از خدا درخواست رزق و ثروت میکردم میگفتم خدایا تو وهابی تو رزاقی انقدر بهم ثروت ببخش تا دستی از دستان تو باشم برای کمک به پدر و مادرم هیچ وقت نگفتم خدایا انقدر بهم ببخش تا بهترین خونه رو برای خودم بخرم بهترین ماشینو برای خودم داشته باشم بهترین جاهای دنیا رو ببینم بهترین لباسهارو بخرم بهترین رستورانها رو برم بس که تو بچگی تو مدرسه تحقیر شدم بس که تو خانواده انتقاد شنیدم از مادرم بس که دیگران رو ازخودم بالاتر میدونستم و بس که این نجواها هر لحظه بهم میگفتن تو سراپا ایرادی تو خوب نیستی تو لیاقت هیچی رو نداری بس که خودم رو بی ارزش میدونستم وقتی بچه بودم مهمون که داشتیم مادرم بهترین غذاهارو واسه مهمونا درست میکرد اگه تهش چیزی میموند به ما میداد اگه نمیموند نون و پنیر باید میخوردیم یا وقتی میخوابیدیم با اینکه یه عالمه رخت تازه و خوشبو داشتیم ولی از پتو های کهنه ۱۰سال قبل استفاده میکردیم خدارو شاکرم که منو هدایت کرد تا بعد این همه تلاش و درخواست ایراد کارمو بفهمم بچه ها از همتون ممنونم که بهم کمک کردین واقعا تشکر میکنم از همتون
در پناه تنها قدرت جهانیان الله یکتا شاد و خوشبخت باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
من برای اولین بار است که با گذشت کمتر از 2 سال عضویت در سایت از فرصتی که استادم قرار داده استفاده می کنم . و من این موضوع را در مدار آگاهی قرار نداشتن خودم میدانم
—————————————————
درک و تکامل من از این سوال چالش برانگیز این است که اولا ما در هر درخواست و آرزویی باید قوانین آفرینش را جزء به جزء رعایت کنیم تا بتوانیم جواب درخواستمان را در زندگیمان ببینیم .
ما به هر علتی که به خواستمان یا آرزویمان نمی رسیم صد درصد مسولیتش با خودمان است . خداوند همانند نور خورشید فراوانی و ثروت زا به ما می تاباند و به قول استاد ، اینکه ما نمی توانیم از گرمای خورشید استفاده کنیم علت خودمان هستیم که در سایه ایستاده ایم .
درباره سوالی که استاد مطرح کردند ؛ وقتی ما از خداوند ثروت می خواهیم یعنی ما خودمان نیازمند هستیم و صد درصد باورهای غلط داریم که نتوانسته ایم از این گرمای خورشید استفاده کنیم ، یعنی ما نگران هستیم و ایمان به خداوند نداریم . پس چگونه می توانیم وقتی خودمان برخلاف جهت آفرینش حرکت می کنیم ، از خداوند طلب ثروت کنیم که به دیگران کمک کنیم در حالی که خودمان نیازمند هستیم .
نکته قابل توجه این است که ما باید اول خودمان را با منبع هماهنگ سازیم و طبق قانون باید فقط خودمان را در نظر بگیریم و شرایطی برای خود ایجاد کنیم که ارتعاشاتمان با منبع آفرینش هماهنگ شوند.
درصورتی که ما با منبع هماهنگ می شویم و باورهای قدرتمندمان باورهای محدودکننده مان را می پوشانند ، کم کم ثروت در زندگیمان بسته به باورهای محکممان در زندگیمان جاری می شود
پس درواقع وقتی خودمان لیاقت ثروت نداریم پس نمی توانیم از خداوند یکتا طلب ثروت کنیم تا به دیگران کمک کنیم . یکی از ترمزها در این مسئله، نداشتن لیاقت ثروتمند بودن می باشد .
====================================
نکته دیگر اینکه کسی که از خداوند ثروت میخواهد تا به دیگران کمک کند باید جهت محقق شدن این امر برای اینکه خود را لایق ثروت بداند در حد وسعش یا در حدی که در آن مدار می باشد کمک کند تا با این امر لیاقت ثروتمند بودن را برای خود حفظ کند و این امر باعث می شود مدارهایش عوض شود و ثروت بیشتری در زندگیش جریان پیدا کند . این یعنی بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس در جهت هماهنگ سازی با منبع آفرینش .پس ترمز بعدی می تواند نداشتن اعتماد بنفس باشد .
=====================================
علت دیگری که نمی توانیم به خواستمان برسیم این است که احساس خوب نداریم . احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب . پس وقتی نتیجه ای نمی گیریم یعنی احساس خوبی نداشته ایم .
وقتی ما از الله و تنها قدرت جهان ثروت درخواست می کنیم تا آن ثروت را را به ما دهد تا ما به دیگران کمک کنیم درواقع داریم بر کمبودهای دیگران توجه میکنیم یعنی روی نداشته ها وکمبودهای دیگران که میتونه نداشتن خانه ، نداشتن سلامتی ، بدهی ، و … باشد ،که این تمرکز سم مهلکی است که باعث می شود ما نتوانیم با منبع هماهنگ شویم
(تمرکز بر کمبودها باعث می شود احساس خوبی نداشته باشیم) . درصورتی که ما باید بر داشته ها و نقاط مثبت زندگیمان توجه کنیم و تمرکز بر کمبودها و نداشتن احساس خوب یعنی ترمز پنهان دیگر که باعث می شود به ثروت دست پیدا نکنیم .
========================================
درباره اعتماد به نفس صحبت کردیم ولی لازم است بیشتر بگویم .وقتی من نمی توان به خداوند یکتا بگویم به من عطا کن برای خودم و دیگری را واسط قرار میدهم که به بهانه کمک به دیگران به من ثروت دهد یعنی نداشتن اعتماد به نفس . یعنی خدایا بخاطر خودم نده بخاطر مشکلات دیگران بده تا به آدمهای بدبخت کمک کنم و این یعنی نداشتن اعتماد به نفس .
===================================
وقتی جرات نداریم بخدا بگوییم به خودم بده تا با سعادت و خوشبختی زندگی کنم و بعد به دیگران کمک کنم یعنی ترس داشتن از اینکه خدا به ما ندهد و در نتیجه دیگران را واسطه میکنیم تا به واسطه نیازمندها خداوند به ما ثروت عطا کند . پس می توانیم ترس و نگرانی (شرک)داشتن را ترمز خیلی پنهانی بدانیم که ثروت نمی تواند در زندگی ما جریان پیدا کند
====================================
پس دوستان عزیزم ما همیشه باید در جهت جریان حرکت کنیم و با احساس خوب و ساختن باورهای قوی و قدرتمند ارتعاشاتمان را یعنی احساس لیاقت ثروت داشتن ، یعنی اعتماد به نفس داشتن ، یعنی توجه بر نکات مثبت ، یعنی نداشتن ترس و نگرانی و… با منبع هماهنگ کنیم و در این صورت است که به آرامش می رسیم و احساس خوبی را تجربه می کنیم و نیروهای مقاوم را از بین میبریم و به منبع وصل می شویم .آنگاه ثروت در زندگیمان جریان پیدا می کند و ثروتمند زندگی میکنیم و لیاقت ثروتمند بودن را تجربه می کنیم و با نداشتن ترس و نگرانی و با اعتماد به نفس بالا و با داشتن احساس خوب می توانیم ببخشیم و به دیگران در اوج سعادت و خوشبختی و در جهت موافق آفرینش کمک کنیم .
======================================
جمع بندی :
ترمزهای پنهان جهت برآورده نشدن ” آرزوی ثروتمند شدن که به دیگران کمک کنیم”:
• باور محدود کننده نداشتن لیاقت ثروتمند شدن
• باور محدود کننده نداشتن اعتماد به نفس
• باور محدود کننده توجه بر کمبودهای دیگران و نداشتن احساس خوب
• باور محدود کننده داشتن ترس و نگرانی (شرک)
===================================
دوستان عزیزم ممنونم که آگاهی هایی که من درک کردم را خواندید و امیدوارم توانسته باشم درسم را در کلاس استاد خوب پس داده باشم .
همیشه سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
باسلام خدمت دوستان عزیز
برداشت من ازین سوال اینه که اولا ما باورنداریم که خداوند بخشنده است و هرچی که ما ازش بخواهیم رو بهمون میده برای همین برای خدا شرط میذاریم که اگر به ما ثروت داد درراههای خیرخرج کنیم
دوم اینکه ماتمرکزمون روی نداشتن ثروته درحالیکه همه ما ثروتمندیم سلامتی خانواده خوب آرامش….اینها همه نوعی ثروت محسوب میشن
سوم اینکه ما خودمون بخشنده نیستیم درواقع اگرباشیم چراازهمین داشته هامون نمیبخشیم تاخدابیشتروبیشتربهمون بده تا ببخشیم پس اول باید آمادگی دریافت روداشته باشیم تاخدابهمون بده
ومهمترازهمه که بنظرم ترمزاین باورهست اینه که اگ ازخداهمچین خاسته ای داریم وبراش شرط میزاریم ینی خداروقبول داریم که بااین شرط بهمون میده پس اگرخدابهمون ندادوخاسته مون اجابت نشد خداوندرو دیگ قبول نداریم وازدستش حتی ناراحت هم میشیم که چرااینهمه مامیخایم و بهمون نمیده ازش ناامیدمیشیم بنظرم ترمزاصلی باشه