شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 136

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امید صرافان گفته:
    مدت عضویت: 3628 روز

    به نام خدا

    با توجه به آموزه های استاد تاکنون به این درک رسیده ام که مهمترین عامل تعیین کننده و جواب همه سوالات: ارتباط هر انسان با خود درون یا روح یا هم فرکانس شدن با کاینات است پس وقتی ما وارد چنین قرار دادی با آنها میشویم (که اگر مرا ثروتمند کنید من فلان کار را برای …انجام میدهم.)

    اولن ممکن است دچار تداخل در کار کاینات شویم یعنی میخواهیم به کسی یا مکانی یا خیریه ای یا … کمک کنیم که هنوز به فرکانس مربوطه اش دست پیدا نکرده است به هر دلیلی و با این نوع ه در خواست در واقع درخواست اصلی خود را به تاخیر می اندازیم و معطل می مانیم

    ثانین ممکن است خود ما هنوز به فرکانسی نرسیده باشیم که بتوانیم آن کار مورد نظر را برای آن شخص یا خیریه و یا… انجام دهیم و باز هم باعث میشود تا محقق شدن آن فرکانس خواسته ما به تاخیر بیفتد.

    با تشکر از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    حمید میهن گفته:
    مدت عضویت: 4007 روز

    باعرض درودی گرم و سلامی صمیمانه محضر استاد گرانقدر و همه دوستان محترم*

    ضمن سپاس بی نهایت به درگاه باعضمت الهی بخاطر فضایی که برای رشد ما و افزایش آگاهیهای ما از جهان هستی فراهم نمود و با قدردانی فراوان از استاد عباس منش عزیز که دست خداوند در این مسیر است و با آرزوی خیر و ثروت روزافزون برای ایشان، پاسخ سوال مطرح شده را براساس آنچه فکر کرده و دریافته ام خدمتتان ارائه می نمایم امیدوارم تا حدودی برای همه ما مفید واقع شود:

    -موانع ذهنی در برابر خواسته ثروتمند شدن با شرط انجام کار خیر و قرارداد با خدا-

    ممکن است برخی یا همه موانع ذهنی زیر در درخواست مطرح شده از خداوند وجود داشته باشد که بستگی به شخصیت و سابقه و طرز فکر هر فرد متفاوت است:

    1- به نظرم اولین مانع این است که بطن این نوع درخواست نشان می دهد که ما وجهه خوبی برای ثروت قائل نیستیم و به نوعی با تعهد به انجام کار خیر و بخشش می خواهیم ثروت را تطهیر کرده و وجهه خوبی برای آن ایجاد کنیم. یعنی باور داریم اگر ثروت را برای گسترش زندگی خود بخواهیم عملی ناپسند است که این طرز نگاه به ثروت، ما را از آن دور می کند.

    2- در این نوع درخواست ما خود و زندگی خود را لایق ثروت نمی دانیم و به خداوند عرض می کنیم که نه برای خود بلکه برای کار خیر و با شرط بخشش ما را ثروتمند کن.

    3- این نوع درخواست نشان می دهد که ما باور نداریم که خود خالق زندگی خود هستیم و اعتقاد نداریم که خداوند قدرت خلق زندگی را بر اساس باورها و فرکانسهای خودمان به ما عطا کرده پس وارد یک معامله بده بستان همانند یک معامله تجاری بشری با خداوند می شویم تا خداوند براساس یک قرارداد و با شرایطی خواسته ما را برآورده نماید که این با صفات خدا منافات دارد.

    4- این دیدگاه نشان می دهد که ما فکر می کنیم که خداوند ثروت را فقط به کسانی می دهد که قصد کار خیر داشته باشند و در واقع خداوند همانند موجودی بشری از بالا نظاره می کند و ثروت را تقسیم می کند و به برخی که قصد کار خیر دارند ثروت عطا می نماید. در حالی که براساس درک قوانین هستی هرکس در این راه نتیجه باور و تفکر و تلاش خود را دریافت می کند چه قصد خیر داشته باشد و چه قصد شر و این خود انسان است که براساس افکار و اعمالش سرنوشت خود را رقم می زند که با عدل خدا نیز مطابقت دارد و به قول قران کریم : لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت.

    5- یکی دیگر از موانع ذهنی مخفی و کدهای مخرب ریزی که ممکن است در این درخواست وجود داشته باشد این است که ما در صورت ثروتمند شدن به نوعی در برابر دیگران احساس گناه می کنیم و شاید براساس باورهای منفی گذشته که ناشی از فضای خانواده و رسانه ها و جامعه بوده است فکر می کنیم درصورت پولدار شدن حقی را از مردم ضایع می کنیم که با انجام کار خیر و بخشش، قصد جبران آن را داریم و اعتقاد نداریم که دیگران هم براساس باورها و لیاقتشان می توانند به ثروت و درآمد دست پیدا کنند بدون اینکه حقی از کسی ضایع شود.

    6- باور مخرب احتمالی دیگر در این درخواست این است که نعمت و ثروت به اندازه کافی برای همگان وجود ندارد و اگر ما ثروتمند شدیم بخشی از ثروت و نعمت جهان کاهش یافته که باید آن را جبران کنیم یعنی باور به فراوانی نعمت نداریم.

    7- یک کد ذهنی منفی نامحسوس دیگر که می تواند در این درخواست وجود داشته باشد ناشی از شرک خفی است. شرک خفی همانند مورچه سیاهی در شب است که بر روی سنگی سیاه در حرکت است که به سختی قابل شناسایی و رویت است. در توضیح این موضوع باید گفت که ما بطور ضمنی اعتقاد داریم که دیگران از طریق ما می توانند به ثروت دست پیدا کنند. درحالی که اگر اعتقاد داشته باشیم تنها خدا در این جهان قدرت دارد پس مردم به خودی خود نقشی در ثروتمند شدن یا نشدن یکدیگر ندارند. آنها تنها دستان خداوند در زمین هستند و خداوند بی نهایت دست دارد که از طریق آنها می تواند قوانین خود را در زندگی انسانها محقق کند.

    البته لازم به توضیح است که نفس بخشش و کار خیر در جای خود بسیار عمل پسندیده ای و شایسته ای است و ما در اینجا قصد نداریم نیتهای خالص و پاکی که عاری از آلودگیهای ذکر شده است را تخریب کنیم. اما گاهی انجام کار خیر دستاویزی می شود جهت سرپوش گذاشتن بر ضعفهای ایمانی و ذهنی مان که بایستی که با دقت مراقب آن باشیم و موانع ذهنی یاد شده مربوط به افرادی است که این نقاط ضعف را در باورها و افکار خود دارند و البته از فردی به فردی دیگر متفاوت است اما در هرصورت نیت خالص و توحیدی برای انجام کارهای خیرخواهانه بدون باورهای شرک آلود بسیار قابل ستایش و تحسین است و امیدواریم همه ما بتوانیم در مسیر صحیح توحیدی، زندگی عزتمندانه و شرافتمندانه همراه با سلامتی و توانگری را برای خود رقم بزنیم و جهان را به محلی برای زندگی زیباتر جهت انسانها تبدیل کنیم.

    با آرزوی سلامتی، موفقیت و ثروت روزافزون برای همه دوستان گرامی*

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    اعظم معین قفقازی گفته:
    مدت عضویت: 2566 روز

    باسلام خدمت استادعزیز ومهربانم

    1.برای رسیدن به ثروت نیازنیست که به خداوند باج بدهیم که اگر خداوند به من ثروت بدهی من اینکارهای خیررا انجام میدم اگرمن این نیات خیر رانداشته باشم پس خداوند به من ثروت نمیدهد این یعنی خودم را لایق ثروت ندانستن یعنی این باور را میفرستیم که خدایا من خودم که لایقت ثروت ندارم توبایدبخاطر کارهای خیر من که میخواهم انجام دهم به من ثروت بدهی

    2.اگرمن ثروت داشته باشم همه ازمن انتظار کمک دارند اگرمن کمک نکنم به من برچسب خسیس بودن می زنند پس من ازتوخداوندمیخواهم به من کمک کنی ثروتمندباشم تابتوانم دل همه رابدست بیاورم (عزت نفس پایین)راضی نگه داشتن دیگران که بااین باور ماهیچ وقت به جایی نمیرسیم

    3.ثروتمندشدن برای کارخیر اینکه به دیگران نشان دهیم وازماتعرف کنند که این بازبخاطر عزت نفس پایین است دلمان میخواهدمشهورشویم وهمه ازماتمجیدکنند وریا انجام دهیم که درقرآن ازآن نهی شده است دورازمسیرمنبع انرژی ست یا اینکه به دیگران کمک کنیم تامنت سرآنهابگذاریم وآنهارا برده خودکنیم

    4.فکرمیکنیم اگرثروتمندشویم وکارخیرانجام بدهیم خداوندازسر گناهان مامیگذرد وفقط بااینکارها خداوندمارامیبخشد احساس گناه میکنیم وببخش خودمان رافقط باکارخیرانجام دادن شرطی میکنیم اگرمن ثروتمند باشم وخیرات وکارخوب نکنم موردلعنت خداوندقرارمیگیرم

    5.خداوند احتیاجی به کارخیر ماندارد ماخداوندرا به جسم تبدیل میکنیم وفکرمیکنیم مانندمافکرمیکند وعمل میکند که اگرثروتمند بشیم وکارخوب بکنیم خداوند به فرشتگانش میگوید ببینید بنده من را اودلسوز وهمیشه کارخیرمیکند به ثردت بیشتربدهید

    درآخر ازاستاد عزیزم تشکرمیکنمدکه اینگونه مارابهدچالش میکشد تاماباورهای اشتباه خودراشناسایی کنیم

    هرکجاهستیداستاد تنی سالم.لبی خندان.جیبی پرپول.ودلی سرشارازآرامش وعشق خداوند را برایتان خواهانم

    باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3288 روز

    سلام و وقت به خیر به استاد عزیزم و همراهان و خانواده صمیمی عباس‌منش

    بیشتر برای خودم می‌نویسم تا برداشت‌ها و آموخته ها را یادآوری کنم

    1- اولین ترمز ABS این نوع درخواست از خداوند این هست که باور توحیدی داره لنگ میزنه چرا که خداوند منبع و منشا تمامی آنچه با نام قدرت و نیرو از آن یاد می‌کنیم هست و خدای قادر و جهان هستی که محضر خودشه نیازی به بخشش من نداره که من بخوام اینطوری خداوند رو تحت تاثیر قرار بدم و با ارتباط موثر احساساتیش کنم و به نوعی در این ترمز بزرگ شرک نهفته هست.

    2- ترمز بعدی عدم باور به عدالت خداوند هست که انگار الان یه جای کار نقص داره و افرادی سرجای خودشون نیستن و حالا من اگر ثروت زیادی داشته باشم بخشی از این جهان هستی رو از این فلاکت نجات می‌دم و فرشته نجات بعضی از مخلوقات خواهم شد و این ترمز احتمالا به من میگه پس تو هم الان در جایگاهی که باید باشی نیستی و احتمالا عوامل بیرونی و … باعث نرسیدن به جایگاه واقعی تو شده.

    3- ترمز بعدی این هست که ظاهرا با این خواسته پول رو معنوی نمیدونم و میخوام وقتی به ثروت هنگفتی رسیدم با بخشیدن اون تقدس و معنویت رو به پول اضافه کنم و این درحالی هست که تا وقتی که پول در ذهن من کاملا معنوی نباشه بدست آوردن زیادش هم برای منی که در جایگاه اول خواسته‌هام به دنبال معنویت هستم خیالی بیش نیست.

    4- ترمز بعدی این خواسته‌ی به ظاهر خوشگل این هست که احتمالا همین الان احساس لیاقت ثروتمند شدن رو ندارم و می‌خوام بخشی از اون ثروتی که بدست میاد رو ببخشم چون من که لایق این همه ثروت نیستم که! از سرم هم زیاده !

    5- ترمز بعدی هم میتونه عدم فراوانی و باور به کمبود باشه که من حالا ثروتمند میشم و بعد، از این مقدار ثروتی که در دسترس همه نیست و فقط من تونستم به اون برسم یک بخشش رو لطف میکنم و به فقرا کمک می کنم چون اونا که نمیتونن و به اونا که نمیرسه ! فقط به من ممکنه برسه! چون ثروت هست ولی کم هست !

    6- ترمز دیگری که در این خواسته وجود داره این هست که با این خواسته بیشتر تمرکز روی فقر و انسانهای کم ثروت هست به جای اینکه تمرکز روی ثروت محض داشته باشم دارم باز هم تمرکز میکنم روی نداشتن و کمبود و فقر دیگران و همچنین ثروت‌مند نبودن خودم چون دارم میگم حالا وقتی ثروتمند شدم می‌بخشم الان که ثروتمند نیستم که!

    7- ترمز دیگری که در این خواسته هست اینه که با بخشش حال دیگران خوب نمیشه بلکه حال من باید خوب بشه، احساس من باید بهتر بشه، به قول استاد بخششمون هم باید از خودخواهی ارزشمند ما باشه نه به خاطر دیگران، به خاطر خودمه که باید این پول و ثروت رو درجریان نگه دارم و نگذارم که راکد بمونه

    ابراهیم عزیز با این باورهای ترمزگونه و محدود کننده بالا بشین تا ثروتمند بشی ! اونم بی ‌نهایت !!

    البته که فضل خداوند بی‌انتهاست و همونطور که تاحالا کمکم کرده که به این‌جایی که هستم برسم این ترمزها رو هم به لطف خدا حذفش می‌کنم چون من خالق زندگیم هستم

    خیلی باید روی این ترمزها کار کنم

    خدایا شکرت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد گل محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3875 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان خوبم

    خواستم قبل از خوندن نظر سایر دوستان نظر خودمو بنویسم بعد کامنت بقیه اعضا رو بخونم بهمین دلیل شاید تکراری باشه.

    دقیقا هفته پیش با همسرم در مورد اینکه یکی از بزرگترین اهدافم کمک به دیگرانه صحبت کردم ولی نمیدونستم همین موضوع میتونه ترمزی باشه برای پیشرفتم.خدا وکیلی خیلی نکته ریزیه. خداروشکر میکنم که هر روز آگاهیم بیشتر میشه و استاد عزیز بعنوان دستی از سوی خداوند تاریکی های ذهنمو روشن میکنه. استاد واقعا دمت

    گرم یه دونه ای

    و اما نظر من

    اول اینکه وقتی میگم خدایا بمن ثروت بده تا به بقیه ببخشم یه احساسی دست میده که من لایق ثروت نیستم . جمله پنهان زیر دعاهام اینه: خدایا اگه بخاطر لیاقت نداشتن من ثروت بهم نمیدی حداقل بخاطر اون فقیر و نیازمند بده تا من بهش ببخشم.

    دوم : خدایا بمن ثروت بده تا من فقر رو از بین ببرم و میشه تمرکز روی فقر.چرا نگم خدایا ثروت بهم بده تا من از زندگیم لذت ببرم.مطمئنا کنارش کسانی هم به ثروت می رسن و این چرخه ادامه پیدا میکنه.لازم نیست من ثروتم رو بخاطر کمک به دیگران بدست بیارم.

    سوم : فکر میکنم ثروتی تا الان ندارم و احساس کمبود میکنم .الان نمتونم ببخشم چون ندارم.

    چهارم : وقتی میگم خدایا بمن ثروت بده تا کمک کنم به افراد نیازمند و خانواده تصورم اینه که با بخشش به اونا کمک میکنم در صورتی که بخشش به خود من کمک میکنه تا جا باز بشه برای ورود ثروت بیشتر.

    پنجم: وقتی بخدا میگم بمن ثروت بده تا ببخشم انگار دارم معامله میکنم و اون احساس نابی که از بخشش خالصانه بهم داده میشه رو درک نمیکنم. حتی اگر ثروتمند بشم و ببخشم هنگام بخشش میگم خدا بخاطر این افراد ثروت رو بمن داده و احساس بدی بهم دست میده و نمتونم ازون ثروت لذتی ببرم.

    ششم : وقتی بخاطر دیگران از خدا ثروت بخوام یعنی دلیل ثروت نداشتن من تا الان عامل بیرونیه و بواسطه عامل بیرونی میخوام ثروتمند بشم و با این حس بخودم میگم باورهای من و خواستهای خودم نقشی در ثروتمند شدنم نداریم و متوسل میشم به عامل بیرونی

    هفتم وقتی بخاطر کمک به دیگران میخوام ثروتمند بشم با یک سختی و مشکل کار و تلاش رو کنار میذارم. تجربه خودم کارهایی که بخاطر دیگران انجام دادم با کوچکترین مشکل جا زدم. ولی بازم تو دعا ها و خواسته هام این بود که ثروتمند بشم بخاطر دیگران.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    امیر انارکی گفته:
    مدت عضویت: 2531 روز

    سلام به استاد خوبم و دوستان عزیز. یکی از باورهای مخرب توجه نکردن به نکات مثبت می باشد. یعنی اگر من تصمیم به کمک دارم و قرار است 10 درصد درامد خودم را پرداخت کنم ، از همین الان میتوانم روی چیزی که دارم تمرکز کنم و خدا را به خاطر ان سپاسگذار باشم و 10 درصد ان را کمک کنم(هر چند ناچیز باشدو حتی اگر دارمدی ندارم میتواند یک لبخند مهربان باشد) و ایمان داشته باشم جهان پر از فراوانی است و با کمک کردن نه تنها از من چیزی کم نمگردد بلکه ظرف وجودی من برای جذب بیشتر نعمت فراهم میگردد.از دیگر باورهای غلط این است که دوست داریم خدا یک شبه برای ما کلی ثروت اماده کند در حالی که باید بدانیم یکی از سنت های الهی انجام امور به وسیله اسباب است یعنی من باید کار و تلاش خودم را انجام بدهم و در مسیر از خدای مهربان برکت و کمک بخواهم و مطمئن باشم خدا در مسیر من را کمک خواهد کرد.باور غلط دیگر شرط گذاشتن برای خداوند است اگر من به رب بودن ان اعتقاد دارم و اگر ایمان دارم همه قدرت ها در دست اوست پس باید راضی باشم و سپاسگذار و در راستای بالا بردن تکامل خود تلاش کنم ومطمن باشم هر موقع تکامل خود را طی کنم خداوند هزاربرابر از انچه که خواستم به من میدهد.

    در اخر از استاد خوبم سپاسگذارم چون میدانم هر حرفی که میزند از روی ایمان است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مریم جان گفته:
    مدت عضویت: 2658 روز

    به نام خدا

    اول از همه از خداوند ممنون و سپاسگزارم ک منو ب این سایت هدایت کرد

    دوم از استاد گرامی هم سپاسگزارم بخاطر طرح این سوال مفهومی و قابل تعمق

    ترمز یک

    عدم درک خداوند و جهان هست یعنی من درک نکردم ک خداوند انرژیی است و این جهان رو ب صورت سیستمی خلق کرده و این سیستم هر لحظه ب فرکانس های من بدون در نظر گرفتن احساساتی چون ترس، ترحم ،عصبانیت و…جواب میده در واقع من با احساس ترحم و دلسوزی میخوام ب خواسته ام برسم ک یک ترمز بزرگیه

    ترمز دوم

    توجه ب ناخواسته یا همون فقر در واقع همون عدم توجه ب باور فراوانی

    ترمز سوم

    عدم احساس لیاقت یعنی من با همین شرایط الانم لیاقت ثروتمند شدن رو‌ ندارم

    ترمز چهارم

    در نظر نگرفتن قانون بخشش یعنی من الانم ک درآمدم کمه از این قانون هم میتونم استفاده کنم نه صرفا زمان ثروتمند شدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سعید سعید گفته:
    مدت عضویت: 2659 روز

    با سلام به همه دوستان مسیر موفقیت و ثروت

    بصورت خلاصه و تیتروار موانع و باورهای اشتباه و ترمزهای فکری باور فوق را به خدمت دوستان عزیز عرض میکنم:

    ۱-اولین و بدترین باور موجود باور شرک است ،شرک به وهابیت و رزاقیت و حمیدیت خداوند. به اینکه خداوند به تمام انسانها و موجودات بی نهایت رحمان و رحیم است و به تمام انسانها توجه خاص دارد و برای ثروتمند شدن و موفقیت تمام ابنائ بشر خداوند از ما مشتاق تر است. پس نیازی به درخواست کمک از طرف خدا برای دیگران نداریم چراکه آنها خود خدایی وهاب و رزاق و کریم دارند اگر ایمان به خداوند داشته باشیم که هرچیز درخواست میکنیم فارق از هر شخص و زمان و مکان به ما داده میشود و به خداوند ایمان کامل داشته باشیم دیگر شکی برای دریافت نداریم.

    *شرک دوم: خود را در روزی دادن به بندگان شریک قرار دادن و اعتقاد به اینکه تغییر زندگی و روزی دیگران به دست من است و منم که به زندگی آنها رونق و ثروت میبخشم و من در این روزی رسانی با خداوند سهیم هستم.

    ۲-باور اشتباه دوم عدم داشتن باور فراوانی است که برای تمام انسانها بینهایت راه و روش برای رسین به ثروت هست و خود آنها الان هم مالک تمام آنچه میخواهند هستند فقط کافیست با هماهنگ شدن با فرکانس خواسته ها و کار بر روی باورهایشان به خواسته هایشان برسند.

    ۳-مانع بعدی قایل به احساسی بودن خداوند و کائنات هستی است که با ترفند امتیاز دادن به خداوند میخواهیم حس ترحم و یا شعف خداوند را تحریک کرده تا مارا به خواسته مان برساند.

    ۴-ترمز بعدی باور نداشتن ثروت به عنوان نعمت و عامل رستگاری و محبوبیت نزد خداوند است چراکه میخواهیم با وجه تقدسی که به خاطر اعطای آن به دیگران به ثروت دهیم به پول و ثروت دست یابیم درواقع قبول نداریم که ثروت و پول فی نفسه مقدس است و تقدس آن را منوط به اعمال خیرخواهانه توسط آن میدانیم.

    ۵-مانع بعدی عدم اعتماد به نفس و عزت نفس است چراکه خود را لایق دریافت ثروت نمیدانیم و با این اعتقاد داریم که دریافت ثروت ما باید به واسطه کمک به دیگران باشد نه لیلاقت شخص خود ما و این مغایر عزت نفس میباشد.

    *-مانع بعدی حس تکبر و غرور ناشی از کمک به دیگران.اینکه به خاطر کمک کرن به دیگران سر آنها منت بگذاریم و یا به خاطر نگاه ما از بالا به پایین باعث ایجاد حس ترحم و تحقیر شدن دیگران شویم وسعی در کسب احترام و عزت از این طریق ، همچنین کمک به افراد به خاطر چشم و هم چشمی و یا نشان دادن جایگاه بالاتر خود نسبت به دیگران و ارضای حس سلطه طلبی و مالکیت بر افراد از موانع مخرب دیگر این باور است.

    ممنونم از وقتی که برای مطالعه گذاشتین

    درپناه الله یکتا

    ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    محمد هادی شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 3582 روز

    به نام یزدان

    سلام بر استاد عباس منش عزیز و خانواده گلم

    با اینجور درخواست کردن چند پیام برای جهان هستی ارسال میکنیم

    1.خودم را لایق ثروت نمیدونم و داشتن آن را با شرایط ویژه و خاصی درخواست میکنیم .

    2.نداشتن توجه به سیستمی بودن کار جهان هستی.در واقع ما داریم گرو کشی میکنیم که خدایا اگه به من فلان مقدار پول بدی من کار خیر انجام میدم.در صورتی که کار خیر کردن نیاز به دل بزرگ داره .هر چند فرد پول دار بیشتر و با دل بزرگتری کارهای خیر انجام میده پس ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است.و در سیستم جهان هستی احساسات هیچ جایگاهی ندارد.

    3.بر فرض که من فلان مقدار پول به شخصی کمک کردم.اگر اون شخص به قول استاد در مدار ثروت نباشه بعد از چند ماهی دوباره نیاز به کمک پیدا میکند.پس بهتره ماهیگیری یاد بگیره تا اینکه ماهی بگیره.

    شاد و پیروز باشید.

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    کیومرث نوری گفته:
    مدت عضویت: 2921 روز

    با سلام به همه عزیزان .فکر میکنم این نوع دیدگاه و این روش درخوست نشان از باورهای اشتباه زیادی باشه . ۱)اول ینکه ما خداوند رو مانند یک انسان فرض میکنیم که با ین کار خدا رو تو رودربایستی قرار بدیم تا خوسته ما رو بهمون بده . ۲)نشان از باور محدودیت ثروت داره که چون نعمت و ثروت کم هستش خداوند میاد فقط به اونهائی ثروت میده که در عوضش یه کار خیری بکنند ۳)باور عدم لیاقت ،مابا اینکه خودمون رو لایق ثروت نمیدونیم و با ین کار خداوند با وجود عدم لیاقت چون میخوایم کار خیری انجام بدیم خدا عدم لیاقت ما رو ندید میگیره و به خواسته ما رو برآورده میکنه ۴)ما ثروت و نعمت رو حق خودمون نمیدونیم و ثروتمند بودن رو امری کاملا طبیعی نمیدونیم با این کار خدا میاد از اون چیزی که اصلا حق مانیست چیزی بهمون عطا کنه ۵)گاهی اوقات ما با این کار آگاهانه یا ناآگاهانه بخوایم قوانین الهی رو دور بزنیم و بدون اینگه رشد کنیم و ظرف ما بزرگتر بشه و تلاش بکنیم و با گذشت زمان تکاملمون طی بشه با این پیشنهاد سریع به خواستمون برسیم ۶)ما فکر میکنیم خدا برا بخشش خودش شرط و شروط میزاره و باور نداریم که خداوند لطف و نعمت رو بر خودش فرض کرده و بدون هیچ شرطی نعمتهاشو قبل از در خواست ما عطا کرده فقط ما باید در مدارش قرار بگیریم تا اونها رو بدست بیاریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: