شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 146

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریسا مسعودی گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم

    من خوشبختانه هیچ وقت این شرط رو نداشتم و ندارم و وقتی بهش فکر میکنم به نظرم برای کسانی که تا حدودی با قوانین اشنا شدن اصلا نباید این فکر و شرط رو بزارن چون:

    ۱_ هر ادمی میتونه زندگیه خودشو خلق کنه و اگر کسی نتونسته پول وارد زندگیش کنه مشکل از خودشه و میتونه اگر دوست داره زندگیش تغییر کنه مسیر درست رو پیدا کنه و باوراشو عوض کنه مثل همه ماها این میشه مثالی که استاد زدن مثل اینکه بریم رستوران و همه به اندازه هم بتونن از غذاها استفاده کنن ولی یکی بیاد به من نگاه کنه و بگه به من هم غذا بده در حالی که خودش راحت میتونه بره غذا برداره

    دنیا سرشار از فراوانی و ثروت برای تمام ادم هاست خدا بسیار عادله کسی که نداره خودشو لایق نمیدونه

    هر ادمی بدون هیچ شرطی لایق داشتن زندگی سرشار از ثروت رفاه و شادیه

    ۲_همون طور که دوستان هم گفتن کمک کردن رودر هر شرایطی میشه انجام داد و منتظر باشی پول بیاد ک کمک کنی هیچوقت نمیاد

    ۳_ ما اگر هم کمک بکنیم باید برای خاطر خودمون باشه نه بخاطر اون ادم یا ادما و اینکه بخواهیم شرط بزاریم میشه اینکه من کلا فکرو ذکرم اینه که به فقرا فکر کنم که بخوام بهشون کمک کنم در حالی که اگر بخوایم به فقرا فکر کنیم مدارمون و فرکانسمون رو از مدار وفرکانس ثروت دور میکنیم ولی اگر خودمون رو لایق بدون شرط ثروت و خوشبختی بدونیم ثروت میاد سراغمون و اون موقع راحت میبخشیم نه با فکر این که به اون ادم کمک کنیم چون در توان ما نیست که به کسی جز خودمون کمک کنیم بلکه با این فکر که داریم به خودمون با ایجاد خلع کمک میکنیم و خدا چند برابرش رو بهمون میده

    در اخر خیلی خوبه که ما به اطرافیانمون کمک کنیم ولی نباید شرط ثروتمند شدنمون باشه چون ما اهداف خیلی خیلی بزرگتر و بیشتری از دادن پول به مردم داریم با فکر کردن به اهدافی که باعث رشد خودمون رشد دنیا و شادی بیشتر تو زندگیمون میشه پول میاد و نیازی به گذاشتن هیچ شرطی نداریم چون حق ماست که ثروتمند بشیم تنها کاری که باید انجام بدیم با خواستمون هم مدار و هم فرکانس باشیم

    همیشه شاد ثروتمند و خوشبخت باشید

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    جعفر مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    بنام خداوند

    با سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباس منش و دوستان خوبم

    وقتی ما چنین حرفی میزنیم در اصل داریم فرکانس منفی به کائنات ارسال می کنیم و این فرکانس مانع رسیدن ما به آن خواسته می شود و این بعلت کمبود عزت نفس و کمبود ارزشمندی ماست که می خواهیم سر خدا کلاه بگذاریم و فکر میکنیم که خداوند انسان و متوجه نمی شود در حالی که اگر به این فکر کنیم که فقط کافیه ما فرکانس خودمونو هماهنگ کنیم با فرکانس کائنات دیگه نیاز به کار دیگری نیست ( منظور از فرکانس منفی در اینجا این است که ما خودمان را لایق ثروتمند شدن نمی دانیم و کمک به دیگران را بهانه می کنیم و این یک فرکانس منفی است )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آرزو امامی گفته:
    مدت عضویت: 2702 روز

    با سلام .دوستان عزیز.

    قبلا هم دیدگاهم را نوشتم ولی کوتاهتر بگویم.

    هرخواسته ای که دارید و براورده نمیشود و مطمین هستید ایمان دارید احسای خوب و ارامش و رهایی .پس چرا نمیشود آرزویم براورده به خواسته ام نمیرسم!؟

    یک لحظه خود را در نظر بگیرید و خواسته ای که داشته اید..اگر در لحظه چیزی مشابهه خوتسته تان دیدید بدانید در قالب خواسته یتان و به سمت خوتسته امادگی و در حرکت هستید واگر رسیدن به خواسته تان خیلی طول کشید و بی صبرتان کرد .توجه به دیدگاه قبل و باورهای قبل نصبت به خواسته یتان کنید!و هر موانعی که با احساسات گرفته اید .دقیقا کد ها همان باورها است همان باورها که اجازه خروج انها را بدهید خیلی راهت در مسیری که هستید از کنارتان رد میشود بدون فشار و اذیت و ان زمان کد مورد نظر وارد میشود .از نظر علمی اگر بدنتان را ارام و رها نگه بدارید ان ارتعاشهای مثبت به خیلی راهتی خواسته تان را به سمت شما میکشاند .این مهم ترین و تاثیر گزارترین باور است اگر ارامش و شادی را به طور واقعی در بیابید و سخت نگیرید شاید خیلی ساده است این جملات ولی باور دارم اگر ارامش خود را و شاد باشید و باورهای گذشته را تغییر بدهید هر انچه که در وجود شما احساس خوب دارد و بخاطر هر باور قبلی نگرانید توجه به احساس ان باور کنید او وقت خیلی ارامش و ننیجه های فوق العاده میگیرید.خوش و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه ملکی گفته:
    مدت عضویت: 2596 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان

    من سالها قبل که با قوانین هیچگونه آشنایی نداشتم به این نتیجه رسیده بود که نذرکردن نوعی معامله است واین نوع تفکر که با خدا درمورد چیزی معامله کنم در من ازبین رفته بود که خود این نوع تفکر ترمز محکمیست که از عدم لیاقت وارزشمند بودن نشات میگیرد.

    اماترمزهایی که من پس از سوال استاد متوجه آنها شدم، مدتها بود که دوست داشتم به ثروت زیادی برسم تا به خانواده پدری ام مخصوصا خواهرم که مجرد است وماشینی مدل پایین دارد بتوانم ماشینی مدل بالا برایش بخرم و کمک مالی هم برسانم تا آنها ازبدبختی و فقرنجات یابند. اکنون متوجه مهمترین ترمزی که شدم این بودکه من تمرکزم روی بدبختی وفقر آنها بوده و شاید آنها هیچگونه احساس بدبختی نمیکنند بلکه من چنین فرکانسی تاالن میفرستادم.

    ترمز بعدی که اکثر دوستان اشاره کردن احساساتی کردن خداوند و فریب دادن اوست، اگر واقعا من بخشنده باشم باکم هم میتوانم ببخشم اگر باکم نبخشم پس با بی نهایت هم نمیتوانم ببخشم و در حال فریب دادن خداوند هستم.

    ترمز دیگر دخالت در زندگی دیگران و خدایی کردن بر زندگی آنهاست که از نظر من بدترین دیدگاه است،

    ترمز بعدی باور کمبوداست که فکر میکنیم ثروت کم است و هر کسی دسترسی به آن را ندارد مگر اینکه خدا را تحت تاثیر خودقرار دهیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمدرضا جوهرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    سلامی گررررررم خدمت استاد عباسمنش و تمامی هم سفرهای عزیزم

    سپاس گذار خداوندم که که همیشه منو به مسیرهایی هدایت میکنه که سرشار از آگاهی های ناب و آرامش روز افزونه.

    واقعیت اینه که من هیچ کدوم از کامنت های دوستان عزیز رو نخوندم و یه راست رفتم سر فایل استاد که به سوال جواب داده بود.همین اول فایل استاد گفت که برو به این فایل جواب بده حتی اگه به این سوال جواب داده باشن منم همون موقع فایل رو استاپ کردم . مستقیم و بدون هیچ مقدمه ای اومدم اینجا 3 صفحه از نظرات رو خوندم حساب کار دستم اومد که چرا رو تردمیل دارم می دووم.

    از 3 ماه پیش تا به الان من هر روز اول صبح+آخر شب ها هدف هامو میخونم و تجسم میکنم خیلی از روزا میرفتم کنار دریا یه جای دنج و خلوت -2.3 ساعت مینشستمو تجسم میکردم و ساعت ها فقط با خدا حرف میزدم و خواسته هامو میگفتم یادمه یه 2تا برگه آچار پررررررر از خواسته هام نوشته بودم و هر روز اینارو از خدا میخواستم ولی من نمیدونستم که دارم برای خدا شرط میذارم که اکثر اون خواسته ها برای خودم نبود بلکه برای رفاه حال دیگران بود وهمیشه گوشه ذهنم این بود که من اگه یه روزی از این دنیا برم بقیه دلشون برام می سوزه؟پشست سرم میگن عجب آدم دست و دل بازی بود؟چقد این آدم خودش رو فدای بقیه کرد یعنی من ثروت رو برای این از خدا میخواستم که بتونم نامی از خودم برای مردم به جا بذارم و این یعنی نیاز به توجه و این یعنی شرک و این یعنی ترمزززززززز.ترمزی که خطش روی جاده زندگی من از 3ماه پیش تا الان کشیده شده.من به تمام این نوشته ها الان که دارم کامنت میذارم رسیدم به تمامی دوستانم پیشنهاد میکنم شما هم بنویسید هر چند کوتاه ولی مطمئن باش مفیده اول برای خودت بعد برای دیگران

    سپاس گذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهرا فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3118 روز

    در ادامه کامنت قبلیم اضافه میکنم که :

    این اشتباهه که بگیم خدایا ثروت بده بعد من میبخشم.

    مسئله مهم اینه که ( تا نبخشی ثروتمند نمیشی ).

    پس دوست عزیزم اگه از خدا ثروت میخوای برای خودت بخواه . با قدرت بخواه . نه برای اینکه ببخشی …برای اینکه استفاده کنی لذت ببری ازش …بعد اگه خواستی ببخش ولی با لذت ببخش .ببخش برای اینکه این جریان بینهایت ثروت و نعمت تو زندگیت جاری بشه ولی در حد تعادل ببخش , چون خدا نیازی به ببخشش ما نداره اگه میخوایم ببخشیم برای خودمون ببخشیم برای اینکه بهمون احساس خوب بده.

    ——–

    کامنتم از ص۴۶

    استاد حالا فهمیدم که چرا بعضی وقتهایی که اینجوری دعا میکردم و از خدا ثروت میخواستم حس بدی داشتم و این احساس رو میکردم که دارم خدا رو گول میزنم.

    استاد چقدر اگاهیهایی که به ما میدید ارزشمنده و فوق العاده است , به این راحتیها نمیشه به این شناخت از خود و باورها دست پیدا کرد .

    از نظر من این خواسته ثروتمند شدن (در واقع معامله با خدا)چند مانع(ترمز)برای رسیدن به آن دارد که شامل موارد زیر است :

    ۱-این خواسته هدف قدرتمندی نیست که در ما شور و اشتیاق ایجاد کند تا برای رسیدن به آن قدم برداریم.

    ۲-میخواهیم احساس دلسوزی و ترحم را در خدا ایجاد کنیم تا این ثروت را بدون هیچ تلاشی و راحتتر از بقیه بدست آوریم.

    ۳- این خواسته نشان از باور کمبود دارد که چون ثروت در جهان کم است و ما به هیچ طریقی نمیتوانیم ثروتمند شویم پس با خدا شرط میگذاریم که چون میخواهم به بیماران و نیازمندان و یتیمان و ….کمک کنم به من ثروت بدهد و اگر ثروت داشته باشم میتوانم به دیگران کمک کنم و کارهای خیر انجام بدهم و اینطوری می‌توانم رضایت خداوند را برای ثروت زیاد دادن جلب کنم.

    ۴-عدالت خداوند را زیر سوال میبریم که خدا به همه بندگانش به راحتی ثروت نمیدهد مگر اینکه بنده ای بخواهد بخشش کند و کارهای خیریه انجام دهد تنها در این صورت است که خداوند ثروت میدهد و فکر می‌کنیم که هر چه بخششمان به دلسوزانه ترین بخشهای نیازمند جامعه (بیماران سرطانی و معلولین و یتیمان…) باشد خداوند خوشحال میشود و ثروت بیشتری به ما میدهد در واقع خدا را مانند یک انسان میبینیم که میخواهیم با او معامله کنیم.

    ۵-احساس لیاقت نمیکنیم که بتوانیم از راه درست ثروتمند شویم چون احساس میکنیم که ما لیاقت ثروتمند شدن را نداریم ولی اگر بخواهیم کارهای خیر انجام دهیم خدا به ما ثروت زیاد میدهد.

    ۶-شرک ورزیدن به خداوند با این احساس که خدا که به همه بندگانش ثروت نمیدهد و فقط به یک عده خاصی از افراد میدهد پس اگر به من ثروت بدهد من هم به دیگران کمک میکنم تا بی روزی نمانند و احساس شادی در انها ایجاد کنم و در واقع جا پای جای خدا میگذاریم.

    سپاسگزار خداونم که ذاتش خلق کردن است و بخشش . و عشق و ثروت و نعمت و خیر و خوبی را در حد بینهایت خلق کرده و اراده کرده تا این اگاهیها در بین بندگانش اشکار بشود تا بتوانند راه درست را بیابند و خدا و خودشان را بهتر بشناسند.این از فضل پروردگار من است.

    استاد سپاسگزارم بابت این همه ریز بینی و نکته سنجی شما که نشان از شناخت خوب خداوند و قوانین دارد که به خوبی میتوانید خودتان و باورهایتان را تجزیه تحلیل کنید و به شناخت عمیقی از قوانین برسید و راههای ساده تر و سریعتر برای زندگی بهتر را به ما نشان دهید .

    دلتان خوش و لبتان خندان

    ——–

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهدی لشکری گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    سلام به دوستان عزیز و استاد عباس منش

    من اولین باره که دارم در نظرات شرکت میکنم همیشه دوست داشتم منم جزو دوستانی که نظر میزارن باشم ولی همیشه ترس و عدم اعتماد و کم لیاقتی نمی گداشت که شرکت کنم و امروز وقتی فایلی که استاد در پیست موتور سواری گذاشتن گوش کردم واستاد سفارش کردن که حتمن شرکت کنید به خودم گفتم مهدی شرکت کن نیازی نیست که حتمن از کلمات قلمه استفاده کنی فقط شرکت کن .و اینجا از خداوند سپاس گذارم که منم رو هدایت کرده

    که جز بچه های عباس منش باشم و از استاد عزیز سپاس گذارم که الهاماتی که بهش میشه رو در اختیار ما میگذاره ممنون استاد

    واما ترمز های سوال مورد نظر

    ۱.وقتی ما از خدا درخواستی داریم میتونیم به راحتی درخواست خود رو بگیم و همیشه هم خداوند همواره جواب میدهد .ولی وقتی ما میگیم اگه ثروتمند شدم به نیازمندان کمک میکنم یا به خانوادم یعنی داریم با خدا معامله میکنیم

    ۲.دومین ترمز اینکه وقتی شرطی قرار میدهیم یعنی خداوند نمیدونه که به نیازمندان کمک کنه و من میخوام اینکار را برای خدا انجام دهم

    ۳. سومین ترمز عدم شناخت خداوندو درک نکردن از خلق ما انسانها یعنی نمیدونیم که چرا افریده شدیم

    ۴. تمرکز بر روی نداشتن ثروت و نیازمندان

    ۵. عدم نداشتن لیاقت ثروت در حالی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار است

    این نظرات من هستش ممنون از اینکه وقت گذاشتین …شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سینا گفته:
    مدت عضویت: 3183 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

    من میخوام خیلی خلاصه کدهای مخرب و ترمزهای این سوال رو مطرح کنم

    اگه کسی بخواد با این روش از خدا ثروت بخواد خدا و قوانین حاکم بر جهان رو درست درک نکرده

    ۱- اولا چون خداوند یه انرژیه و کل جهان از این انرژی به وجود اومده و این انرژی یکسری قوانین داره که این قوانین در قرآن به نام مشیت اومده واین انرژی که ما اسمش رو خداوند میگذاریم بر اساس این قوانین کار میکنه و این خداوند و یا انرژی مثل ما انسانها دارای احساسات نیست که بخواهیم با مطرح کردن همچین موضوعی (اینکه خدایا تو به من ثروت بده من قول میدم که با این ثروت به پدر یا مادر یا افراد نیازمند کمک کنم یا بیمارستان و یا مدرسه و مسجد بسازم ) احساساتیش کنیم یا دلش رو به رحم بیاریم خدا کاری به این چیزها نداره خداوند بر اساس قوانین خودش عمل میکنه یعنی هر کس که در مدار ثروت باشه بهش ثروت میده کاری هم نداره که این فرد مذهبی هستش یا مذهبی نیست یا نیت خیر داره یا نیت شر داره.

    به قول خداوند که میفرمایید

    الإسراء آیه18

    مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْعَاجِلَهَ عَجَّلْنَا لَهُ فِیهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا

    هر کس که دنیای زودگذر (این جهان) را بخواهد (و تنها برای زندگی آن کار کند)، آن اندازه که خود می‌خواهیم و به هرکس که صلاح می‌دانیم، هرچه زودتر در دنیا بدو عطاء خواهیم کرد. به دنبال آن، دوزخ را بهره‌ی او می‌کنیم که به آتش آن می‌سوزد، در حالی که (به سبب کارهائی که در دنیا کرده است) مورد سرزنش است و (از رحمت خدا) رانده و مانده است.

    الإسراء آیه19

    وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَهَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِکَ کَانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا

    و هر کس که (دنیای جاودانه‌ی) آخرت را بخواهد و برای (فراچنگ آوردن) آن، تلاش سزاوار آن را از خود نشان دهد، در حالی که مؤمن باشد، این چنین کسانی، تلاششان بی‌سپاس (و بی‌اجر) نمی‌ماند.

    الإسراء آیه20

    کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا

    و ما هر یک از اینان (که آخرت طلبانند) و از آنان (که دنیا پرستانند، در این جهان) از بخشایش پروردگارت (بهره‌مند می‌گردانیم و) کمک می‌رسانیم و (کافر و مؤمن را بر این خوان یغما می‌نشانیم. چرا که در صورت رعایت اسباب و علل،) بخشایش پروردگارت هرگز (از کسی بازداشته نشده است و از او) ممنوع نگشته است.

    خب اگه از قول خداوند بخواهیم صحبت کنیم در این آیات اصلا حرفی از این نزده که من به کسی که نیت خیر داشته باشه ثروت میدهم بلکه گفته که ما به همه کمک میکنیم

    ۲-باور مخرب دوم دلسوزی و ترحم هستش که خود دلسوزی و ترحم ما رو از ثروت دور میکنه چون دلسوزی و ترحم از باور کمبود و بی عدالتی میاد

    ۳-سومین باور مخرب اینه که تسلیم شدن در برابر اینکه ما نمیتونین زندگی دیگران رو تغییر بدهیم مثل مثال اون خانم دکتر که همسایه استاد بودن که میخواستن زندگی پسر برادر شوهرشون رو تغییر بدن و نتونستند تغییر بدن بلکه آدم بد هم شدن ما باید تسلیم باشیم که تا وقتی که کسی خودش نخواد تغییر کنه و در مدار تغییر نباشه ما نمیتونیم بهش کمک کنیم وقتی کسی بخواد تغییر کنه خدا از هزاران دستش به اون فرد کمک میکنه مثل مشرف شدن مادر استاد عباس منش به حج. که البته مادر استاد خودشون تصمیم گرفتن و میخواستن که به سفر حج بروند و خداوند از طریق یکی از دستانش (استاد عباسمنش)به ایشون کمک کرد و ایشون به سفر حج رفتند. پس تا وقتی که مردم یک شهر یا روستا در مدار فقر و کمبود باشن ما نمیتوانیم برای آنها بیمارستان یا مدرسه و غیره ..‌‌‌..بسازیم

    ۴-باور مخرب چهارم اینکه ما باید برای خودمون ببخشیم نه برای اینکه به دیگران کمک کنیم پس اگه بخواهیم ثروتمند بشیم باید ببخشیم تا به خودمون کمک کرده باشیم و ببخشیم که ثروت ما افزایش پیدا کنه و ما باید به فراوانی ایمان داشته باشیم

    شاد و سالم و پیروز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    جعفر مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    بنام خداوند

    با سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباس منش و دوستان خوبم

    وقتی ما چنین حرفی میزنیم در اصل داریم فرکانس منفی به کائنات ارسال می کنیم و این فرکانس مانع رسیدن ما به آن خواسته می شود و این بعلت کمبود عزت نفس و کمبود ارزشمندی ماست که می خواهیم سر خدا کلاه بگذاریم و فکر میکنیم که خداوند انسان و متوجه نمی شود در حالی که اگر به این فکر کنیم که فقط کافیه ما فرکانس خودمونو هماهنگ کنیم با فرکانس کائنات دیگه نیاز به کار دیگری نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطیما کیانی گفته:
    مدت عضویت: 3144 روز

    سلام به دوستان هم فرکانسی و استاد عزیزم.

    به نظر من اصلو اساس این درخواست بخاطر عدم اگاهی به کل جهانه.

    1)عدم شناخت خدا:

    اینکه تو اصلا دقیقا داری از کی چه چیزیو درخواست میکنی؟پس زمینه ذهنیه چنین درخواستی اینه که مثلا انگار تو رفتی بانک و برای یه کاری درخواست وام میکنی.یعنی چی؟یعنی اینکه یه نفری که کلی پول داره به تو یه پولی رو بده تا تو کارتو انجام بدی.این تصور نسبت به خدا مثل رییس بانک میمونه.انگار یه نفری نشسته اون طرف باجه پشت میز که به بنده هاش بر اثر نیازشون پول بده.اولویت هم با بنده هاست که نیازمندترند.این بنده خدا کلا راهو اشتباهیی اومده.نمیدونه که اصلا قرار نیست کسی به کسی پول بده.تو کدو بنویس.به اندازه امادگیت پول وارد زندگیت میشه.. فکر میکنه خدا اون بالا نشسته هروقت صلاح ببینه پولومیده .سلامتیومیگیره و…..

    2)عدم شناخت خود:

    درکل این تو ذهن همه ماست که پول حق نیازمنداست.پول باید داده بشه به کسایی که پول ندارند.واسه همینه که ادمها از یه جایی به بعد دیگه پول بیشتری بدست نمیارند .حتی درخواستم نمی کنندچون فکر میکنند بیشتر از این دیگه حقشون نیست.بدون اینکه بدونه کیه؟حقش چیه؟غافل از اینکه نیازمند بودن یعنی خودتو باور نداشتن..وگرنه که باید بفهمیم در این جهان جز خدا به هیچ چیز فقیر نیسیم.

    3)عدم شناخت از درخواستش

    به نظر من این درخواست یعنی اینکه خود طرف اصلا نمیدونه چرا این پولو میخواد.؟این پولو میخواد از رییس بانک بگیره بده به یکی دیگه؟خب چرا اصلا باید به تو داده بشه وقتی متعلق به تو نیست؟خوب اون خواسته اجابت نمیشه.چون جایگاه درخواست با درخواست کننده یکی نیست.

    مثل این میمونه که من از مامانم پول بخواهم ولی شماره کارت داداشمو بدم.

    4)باورهای غلط:

    _اولویت داشتن دیگران نسبت به خودت واسه داشتن پول

    _باور کمبود ثروت یعنی اینکه باید از کس دیگه ای گرفته بشه.تا بشه به کس دیگه ای داد.و باور اساسی فقر پول در جهان

    _باور نداشتن به عدل خداوند.به وهابیتش.رزاقیتش

    _ترس از قضاوت خدا که مربوط میشه به همون عدم اگاهی

    _باور اینکه پول دار بودنش از مسیر درست خارجش میکنه.واسه همین میخواد به خدا بگه ببین من پول دار بشم ادم بدی نمیشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: