شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 158

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم بورکی گفته:
    مدت عضویت: 3271 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزو دوست داشتنی و خانواده مهربان توانمندو فوق العلاده عاشق و صمیمی عباسمنش .من اولین بار هست که در سایت کامنت میگذارم و میخواستم قبل از نوشتن مطالبم اول پیش نویس کنم اما یه حسی بهم گفت اون آگاهی که میاد این جور نوشتن خیلی ناب تر هست.با این که یکی دو سالی وشاید بیشترمی شود که من با این خانواده آشنا شده ام ولی هیچ گاه دیدگاهی ننوشته ام وقتی امروز فایل استا عباسمنش عزیزرو میددم که می گفت برید توی سایت نظر بگذارید به خودتون اجازه بدید و ذهنتون رو خالی کنید یک باوری رو در خودم شناسایی کردم عدم احساس لیاقت و ارزشمندی که من خودم رو لایق گذاشتن کامنت نمیدونستم و هر چه بیشتر فکر میکردم بیشتر برایم روشنتر می شدکه وای خدای من یکی از همین ترمزهایی که استاد میگفت احساس عدم لیاقت یا عزت نفس و خودباوری ضعیفمونه که هر وقت درخواستی از خدا داریم پشتش چندین شرط میزاریم که اگر خدا به من بده فلان کار میکنم یا فلان برنامه را برای دیگران انجام میدم و باوری که میتونیم جایگزینش کنیم اینه که خدایا من لایق تمام ثروتهای تو هستم چرا که با رسیدن به تمام چیزهایی که از تو میخواهم روز به روز بیشتر و بیشتر عاشقت میشم و بیشتر بهم ثابت میشه که همه چیز خداست .و قطعا یکی از ترمزهای دیگه ای که هست و دوستان بسیار اشاره کردند باور ما به کمبود هست و جایگزین این باور رو این قرار دادم که هر چه من بیشتر از خدا بخوام چرخ های این جهان بیشتر و تندتر حرکت میکند و همه انسانهاو شرایط زندگی وسیله ای می شوند برای رساندن موهبتهای الهی به من و تازه با گسترش خواسنه من جهان خودش گسترده تر میشه و خود خدا راضی تر از من که مدام خواسته هایی دارم و هر روز نعت های بیشتری سر راهم قرار میده تا اونا رو ببینم سپاسگزاری کنم و بعد باورم رو تایید کنم .یکی از ترمزهای دیگر این می تواند باشد که من اگر ثروتمند شوم از مسیر خدا دور میشوم و به مسیر گناه یا دوری از دیگران می افتم و یا اینکه ثروتم را به رخ دیگران میگشم وباوری که برای این موضوع یافتم این بود که من هر چه بیشتر به خواسته هایم در هر زمینه ای برسم نه تنها ایمانم روز به روز به خدا بیشتر می شود بلکه می توانم با این وسیله یگانگی و قدرت مطلق بودن خداوند را فریاد بزنم و به این وسیله فردی شوم که وقتی دیگران از او می پرسند چطور به این جا و خواسته هایت رسیدی الله یکتا رو از طریق مسیر حقیقی عباسمنش معرفی کنم .و در پایان این باور در ذهنم قدرت می گیردکه اصلا میدونی چیه خدا جون من لایق همه چیز هستم و از تو ثروت های ریادی میخواهم نه به این خاطر که به این یا اون کمک کنم فقط برای لذت بردن و غرق در یگانگی تو شدن میخواهم زیرا میدانم که همه ما به یک اندزه به تو دسترسی داریم و من شاید دستی باشم از دستان توانمند تو برای دیگران .

    خیلی دوستون دارم دوستای توانمندم و خدا رو هزاران مرتبه به خاطر این همه آگاهی فراوانی و عشق سپاسگزرم و هر روز برای حضوراستاد در مسیر زندگیم هزاران شکر به جای می آورم توانمند شاد قدرتمند و در پناه معبود یکتا سالم و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Parsa گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    سلام و درود

    اولش من به خودم بالیدم و گفتم شاید جواب رو خوب بلدم …وبا خواندن کامنت بچه ها دیدم اوه مای گاد باید خیلی فرکانس یاد گیری و سکوتم رو بالاتر ببرم…

    واقعا ممنونم از تک تکتون …در آخر هم اینو بگم که مطمعنا ما از خدا مهربان تر نیستیم که بتونیم به همه کمک کنیم.

    ممنونم استاد عباس منش عزیزم …. دوستتون داریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سعید سالکی گفته:
    مدت عضویت: 3438 روز

    Saeed:

    سلام عزیزان دلم? عاشقتونم

    سلام به همه ی ما که اشرفو سروره مخلوقاتیم

    درود و رحمت خدا به همه ما که بینهایت ارزشمندو قدرتمندیم ?

    خدایا شکرت به خاطر اینهمه آگاهی و ثروتی که هر لحظه داری بهمون میدی ?

    حقیقتا خود خالقیم و خلق میکنیم هر آنچه را بخواهیم کافی است

    تسلیم باشیم

    خدا بودنمان را باور کنیم

    صبور و رها باشیم…

    بنده در این نوع درخواست :

    عدم درک حقیقت خدارو میبینم که سیستمی بودن خدارو درک و باور نکرده و نمیدونه که خدا احساس نداره و خوشحال و ناراحت نمیشه که بخواهیم بهش وعده وعید بدیم و بهش بگیم هدفم مقدسه ها بهم بده تا همرو از فقرو بدبختی نجات بدم

    خدا و اسماالله رو فراموش کرده و باور نداره و داره عدل و فراوانیه ثروت خدا رو زیر سوال میبره و شرک خفی داره

    و خودشو مسئول همه میدونه الا خودش

    ثروتمندارو یا ظالم میدونه یا دزدو قاچاقچی و فکر میکنه از راه درست و طبیعی که نمیشه اینقدر ثروت داشت یا باید از راه خلاف بهش برسی یا باید پیش خدا زارزار گریه کنی هیچی واسه خودت نخای و ازاینجور هدفهای معنوی بزاری تا بلکه دله خدا بسوزه و بگه به به چه بنده ی فداکاری دارم آخی بیا بگیر

    این فرد هنوز مسئولیت زندگی و تغییر باورهاشو نپذیرفته و نمیدونه که خودش خالق ثروته و با این نوع درخواست منتظره دری به تخته بخوره یه شانسی خدا بعش بده تا ثروتمند بشه

    از ابتدا فرکانس ارسالیه خواستش کاملا خطاست چون توجه رو کمبود، ظلم بی عدالتی فقر ناتوانی بی ارزشی و کلا ناخواسته ها تنظیم شده

    باور به بارش نعمت های فروان خداوند نداره و فراوانی رو درک نکرده

    که برای همه از جمله خودش بینهایت و همیشه تا ابد ثروت هست بیش از نیاز

    و درک نکرده که اصلا نمیتونه زندگی کسیو تغییر بده و خوشبختشون کنه الا خودشون و هرکس فرکانس و مداره خودشو داره و جای درستش همون جاست و خدا روشو اونور نکرده و اون تضاد براش نعمته و حقه

    و عدم عزت نفس داره و احساس بی لیاقتی و ناشایستگی و ناتوانی داره که از احساس گناه و عدم شناخت عظمت خودش و خدا میاد و عدم باورهای توحیدی میاد که همین خلاء میتونه آدمو نابود کنه و به نظرم بیشتر نجواهای شیطان اینجاست که به آدم ثابت کنه نالایق و بی ارزشه و ناامیدت میکنه

    باور نداره که ما تو جهان نیستیم بلکه تمام جهان تو وجود ماست و ما پر از گنجینه و ثروتیم و هر چه بیشتر خرج کنیم و عشقو حال کنیم(از هر آنچه داریم) ظرفمون بزرگتر و ثروت بیشتری میاد جاش

    و نمیدونه که بخشش فقط پول نیست بخشش میتونه یه لبخند یا یه جمله ی عاشقانه به خودت خدا و دیگران باشه و …

    ود در آخر کسی که شکرگزار حقیقی باشه اینطور درخواست نمیکنه

    با این وضع، ترمز که چه عرض کنم چرخاشم پنچره ?

    دوستان ثروتمندم بابت همتون و استاد بزرگوارم شکرگزارم?

    خدایا شکرت نظرات رو میخونم گره های ذهنم باز میشه احساس قدرت بهم میده?

    خدایا شکرت خدایا عاشقتم

    دست تک تکتونو میبوسم که این گنجهارو اینجا میکارید تا همه درو کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مریم هوشیار گفته:
    مدت عضویت: 3036 روز

    سلام دوستان

    امروز یک آگاهی جالبی به من داده شد که گفتم بیام اونو با شما هم به اشتراک بذارم. مدتهاست که دارم فایلها و دوره های استاد رو گوش میدم . به نظر خودم هم واقعا روی باورهام کار کرده بودم و اساسی تغییرشون داده بودم ولی هیچ تغییری تو زندگیم ایجاد نمیشد. همش منتظر بودم خدا یک ایده پولساز بهم الهام کنه تا بتونم باهاش ثروتمند بشم و تعجب میکردم چرا هیچ اتفاقی نمیفته تا اینکه…

    دیشب داشتم خواب میدیدم که دارم دیر به اداره ام میرسم و الانه که برام تاخیر بخوره. همش استرس داشتم که به موقع خودم رو به دستگاه انگشت زنی برسونم. توی همین حول و ولاها بودم که بیدار شدم. بعد یک الهامی به من گفت تو هنوز توی اعماق باورهات یک کارمندی که نگران دیر رسیدن به محل کارشه. هنوز خیلی مونده تا شخصیت یک کارآفرین رو پیدا کنی.

    وقتی خوب فکر میکنم میبینم تم اصلی همه خوابهای من همینه. نگران دیر رسیدن به محل کارمم. نگران توبیخ شدن توسط رئیسمم. نگران وقت کم آوردنم. میترسم که دزد پولهامو بدزده….

    تم اصلی خوابهام ترس و نگرانی از کمبود پول یا وقته. نگران حرف مردم در مورد خودمم. از ناامنی و تنهایی میترسم. حتی خوابهای خوبم هم توی فضایی پر از کمبود اتفاق میفته . اون وقت من فکر میکردم که تونستم باور کمبود رو با باور فراوانی جابجا کنم! فکر میکرم که شخصیت یک کارآفرین موفق رو پیدا کردم در حالیکه نگران سر ساعت رسیدن به اداره مم….

    دوستان! اگه میخواین بدونین تو ضمیر ناخودآگاهتون چی میگذره به خوابهایی که غالبا میبینین و احساسی که تو خواب تجربه میکنین نگاه کنین. اون وقت میفهمین ته ذهنتون واقعا چی میگذره و بعد متوجه میشین ترمزاتون کجاست که موفق نمیشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    یزدان واحدی گفته:
    مدت عضویت: 3168 روز

    برای اولین بار این آرزو رو از زاویه دیگری نگاه کردم و دیدم این ترسها و این باورهای مخرب تو وجودم خودشون رو نشون دادند :

    _ ترس از دست دادن آزادی عمل بعد از رسیدن به ثروت

    _ ترس از نداشتن دوستان واقعی

    _ ترس از سنگین بودن مسئولیت آدمها پس از ثروتمند شدن

    _ ترس از زیرنظر خداوند بودن

    _ ترس از قضاوت غلط مردم

    _ باور لیاقت نداشتن

    _ باور کمبود

    _ باور بی عدالتی در جهان

    _ باور اینکه بعضی از ثروتمندان ادمهای بدی هستند

    _ باور کسب ثروت به صورت شانسی

    _ باور اینکه با بخشش قسمتی از اموال ثروتمندان، فقر کاهش می یابد

    _ باور اینکه خدا شادی و لذت رو دوست نداره

    _ باور اینکه تنها زمانی که ثروت داشته باشم میتوانم ببخشم

    _ باور نداشتن به قانون تکامل

    _ باور اینکه ادمها میتوانند در سرنوشت یکدیگر نقش داشته باشند

    _ باور اینکه ما خالق شرایط خودمان نیستیم

    _ باور به اینکه ثروت به خودی خود معنوی نیست

    _ باور نداشتن و فقر

    _ باور اینکه پول به سختی به دست میاد

    _ باور اینکه ثروت از جایی در دنیا کم میشه و به ثروت من اضافه میشه

    _ باور مطلق ندانستن قدرت خداوند

    اگر با توضیحات بیشتر بخواهید میتونم اینا رو اضافه کنم که :

    ترس از دست دادن آزادی عمل بعد از رسیدن به ثروت ( پس از ثروتمند شدن بایدوقف کار دیگران بشم دیگه هر کار دلم بخواد نمیتونم بکنم )

    ترس از نداشتن دوستان واقعی ( اطرافیان چون ادم دهنده و بخشنده ای هستم با من دوست میشوند و دیگر کسی دوست واقعی من نخواهد بود )

    ترس از سنگین بودن مسئولیت آدمها پس از ثروتمند شدن ( بعد از ثروتمند شدن مرتبا باید مراقب کمبوهای اطرافیان باشند تا کمکشان کنند )

    ترس از زیرنظر خداوند بودن ( ترس از اینکه با کوچکترین شادی شدیدا عقوبت شوم و خدا تمام ریز به ریز کارهای مرا مانیتور میکند که به قولم عمل کرده باشم و مرتب زیر ذره بین خدا خواهم بود )

    ترس از قضاوت غلط مردم ( باید کارای خوب بکنم که مردم فکر نکنند من از راه غلط ثروتمند شدم و مرا انسان شریفی بشناسند )

    باور لیاقت نداشتن ( من به خودی خود لیاقت ثروت رو ندارم مگر بخاطر دیگران این ثروت به من داده شود )

    باور کمبود ( ثروت در جهان کم هست و نصیب ادمهای خاصی میشود اینطور نیست که هر کسی بتونه ثروتمند بشه )

    باور بی عدالتی در جهان ( از انجاییکه اون ادمها بخاطر بی عدالتی دنیا، بدبخت هستند من کمکشان میکنم . اگر عدالتی وجود داشت انها هم ثروتمند میشدند )

    باور اینکه بعضی از ثروتمندان ادمهای بدی هستند ( من با این کارهای خیر از زمره ثروتمندان بد به خوبها میرسم )

    باور کسب ثروت به صورت شانسی ( اگر خدا از این نوع بخشش من خوشش بیاد و من شانسی دست جای درستی برای بخشش گذاشته باشم ، ثروتمند میشم )

    باور اینکه با بخشش قسمتی از اموال ثروتمندان فقر کاهش می یابد ( یعنی اگر ثرتمندان اموال خود را ببخشند دنیا جای بهتری خواهد بود )

    باور اینکه خدا شادی و لذت رو دوست نداره ( این باور اینقدر مخربه که در زمان بی پولی هم شادی رو از ادم میگیره چه برسه به بعد از ثروتمند شدن )

    باور اینکه تنها زمانی که ثروت داشته باشم میتوانم ببخشم ( من بخاطر علاقه زیاد به مباحث بچه ها معمولا فقط تندتندکامنت بچه ها رو میخوندم و هیچ وقت عادت نداشتم که بابت اون نظر رای بدم و بدون رای میرفتم سراغ کامنت بعدی . داشتم کامنت یکی از بچه ها رو میخوندم دیدم نوشته “” بچه ها خوشحال میشم نظرتون رو با رای دادن بهم اعلام کنید که متوجه بشم چقدر موضوع رو فهمیدم “” من با اینکه کامنت اون دوستمون رو خونده بودم و میتونست سه ستاره باشه بدون رای دادن بهش رد شدم و رفتم . دو کامنت دیگه رو خوندم ، برای یک لحظه یه جرقه اومد تو ذهنم که اگر من الان میتونم یه رای سه ستاره بخاطر کامنت یه نفر بهش ببخشم و این کار رو نمیکنم چطور وقتی ثروتمند شدم قراره از پولم ببخشم . همونجا برگشتم و امتیازی که تصور میکردم حق داشتنش رو داشت براش گذاشتم و از اون به بعد به کامنتهایی که میخوندم نمره متناسب میدادم )

    باور نداشتن به قانون تکامل ( اینکه قانون تکاملی وجود نداره ادما میتونن یه شبه ثرتمند بشن )

    باور اینکه ادمها میتوانند در سرنوشت یکدیگر نقش داشته باشند ( یعنی اگر من میتونم بعد از ثرتمند شدن سرنوشت کسی رو تغییر بدم حتما کسی هم هست که بتونه الان در سرنوشت من تغییری ایجاد کنه شرک واضح )

    باور اینکه ما خالق شرایط خودمان نیستیم ( حتما یه عاملی بیرونی وجود داره که سبب اتفاقات می شود )

    ثروت به خودی خود معنوی نیست ( این شرایط هست که نعیین میکند ثروت خوبه یا بد )

    باور نداشتن و فقر ( در حال حاضر که چیز ارزشمندی برای سپاسگزاری و بخشش ندارم )

    باور اینکه پول به سختی به دست میاد ( یعنی حتما باید معجزه ای رخ بده تا من ثروتمند بشم )

    باور اینکه ثروت از جایی در دنیا کم میشه و به ثروت من اضافه میشه ( پس خدایا من تعهد میدم ثروت رو انتشار بدم ، تو به من ثروت بده )

    باور مطلق ندانستن قدرت خداوند ( یعنی اگه خدایا تو جایی نتونستی یعنی توانش رو نداشتی به یه بنده ای کمک کنی من ثروتمند بشم بهش کمک میکنم )

    خداروشکر بخاطر همه چیزهای عالی در زندگیم .

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ایلگین همتی گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    سلام

    من فکر می کنم بزرگترین و اصلی ترین ترمز تو این نحوه از دعا باور نداشتن به رحمت خداونده.

    خدایا بیا یه کاری کنیم: تو به من سود برسون منم به تو سود میرسونم. یه چرخه بسته و محدود از ثروت که از قضا دست کسی هستش که نمی بخشه مگر اینکه به اون سود برسه.

    اتفاقا فکر می کنم اون فرد خودش رو لایق ثروت دونسته که اقدام به درخواست می کنخ فقط نگاهش به خداوند همچنان نگاه یه انسانی به یه انسان خیلی قدرتمندتر هستش. این فرد این معامله با بیل گیتس هم میتونه داشته باشه! پس هنوز منبع ثروت رو باور نکرده چجوری قرارع از چیزی که در باورهاش وجود نداره دریافتی داشته باشه!

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فرحناز جعفرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2601 روز

    با سلام خدمت همراهان جناب عباسمنش و استاد عزیزم

    در این نوع تفکر عدم لیاقت وجود داره اگه خود رو لایق ثروت و.. بدونیم هیچ دلیل و برهانی نباید براش بیاریم به وقتش هر کاری خواستی با ثروتت انجام بده فقط خودتو لایق داشتن خواستت بدون ما اشرف مخلوقات خداوندیم و لایق بهتریتنها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3194 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز .به نظر من ترمز اصلی بنده برمیگرده دیدگاه من به شناخت خداوند هست الان حدود یک هفته میشه که پی بردم چقدر بیراهه رفتم در مورد شناخت خداوند امیدوارم خدای یکتا این عنایت رو به من بکنه تا دیدگاهم رو عوض کنم و ادامه بدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    پروانه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    سلام به همه دوستان

    من فکر میکنم در این نوع درخواست ها باورهای اشتباهی از این دست وجود داره:

    1-باور کمبود، باور به این که برای همه افراد به اندازه کافی ثروت وجود نداره و اینکه همه افراد توانائی دستیابی به ثروت رو ندارن. مثلا من آرزو میکنم وقتی ثروتمند شدم برای برادرم خونه ای بخرم این به این معنیه که شاید برای برادر من به اندازه کافی ثروت وجود نداره و من حتما باید به اون کمک کنم تا بتونه صاحب خونه بشه، یا این که برادرم توانائی استفاده از نیروهای ذهنی جهت رسیدن به ثروت رو نداره.

    2-باور در اولویت قرار دادن دیگران، وقتی استاد این سوال رو مطرح کردن و من برای پاسخ به اون به ذهنم رجوع کردم متوجه شدم من هم تا حدودی این باور نادرست رو دارم و باز هم مثل خیلی موارد دیگه در ذهنم دیگران رو در اولویت قرار دادم، ممکنه ما در این فکر باشیم که اگر به ثروت دلخواهمون رسیدیم اولین کاری که میکنیم این باشه که پولی رو خرج فرد دیگه یا امور خیریه کنیم، در حالی که بایستی اون رو برای رفاه خودمون و استفاده و لذت بردن خودمون استفاده کنیم و دست از فداکاری برداریم. وقتی در جهان به اندازه کافی ثروت هست نیازی به این نوع فداکاریها نیست چون همه میتونن به خواسته هاشون برسن.

    3-باور عدم لیاقت: ممکنه دلیل داشتن این ذهنیت ما این باشه که چون ما لیاقت داشتن این همه ثروت رو نداریم پس بعد از رسیدن به اون باید اون رو با دیگران سهیم باشیم. به نظر من این باور در نرسیدن به ثروت خیلی خیلی اهمیت داره چون تا ما خودمون رو لایق چیزی ندونیم به خواستمون نمیرسیم.

    4-باور شرک به خدا: به نظر من وقتی ما از راه گروکشی میخواهیم به خواسته ای برسیم میتونه به این معنی باشه که ما خدا رو به اندازه کافی بزرگ نمیدونیم که خواسته ما رو برآورده کنه بنابراین چیز دیگه ای رو به میون میاریم که به واسطه اون خواستمون برآورده بشه، در حالیکه ما برای ارتباط با خدا نیاز به هیچ وسیله و واسطه ای نداریم و خدا در درون ماست و همیشه با ماست و هر زمان که بخواهیم میتونیم با خدا ارتباط برقرار کنیم و خواسته هامون رو بخواهیم.

    5-باور کفر به خدا: در همون باور کمبود ثروت در جهان باور کفر هم وجود داره، اگر ما روحیه سپاسگزاری داشته باشیم و این همه فراوانی که در دنیا هست رو ببینیم متوجه میشیم که کمبودی وجود نداره، پس همه انسانها میتونن به خواسته هاشون برسن

    شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمد روئینا گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    سلام به همه دوستان سعادت مند خودم و استاد بزرگوار

    راستش از هرجهت به این سوال استاد فکر میکنم آخرش به یک باور ریشه ای و مخرب میرسم که اینقدر از کودکی و همه جا کردن تو سرمون که الان فکر کنم جزئی از دی ان ای ما شده!!! و اون دیدگاه مذمت گونه نسبت به مال و دنیا و حتی نعمت های دنیا هست طوری که اینقدر مال دنیا رو در ذهن ما از بچگی بد و مذموم جلوه دادن که تقریبا برای اکثر ما مال دنیا = عذاب آخرت هست!

    دوست دارم اینطور شروع کنم که اگر کسی ازتون بپرسه که این آیه را تکمیل کنید ” کلوا وشربوا و….” شما چه جوابی بهش میدید؟؟ حاضر شرط ببندم که 100 درصد افراد میگن ولاتسرفوا !!! خب چرا؟ در حالی که در حدود 20 آیه قرآن کلمه کلوا و شربوا… (با معنی بهره بردن از نعمت های خداوند) اومده که در حدود 15 آیه خداوند بعدش میگه خداروشکر کنید، به خدا ایمان بیارید، از این نعمت ها و رزق و روزی ها لذت و بهره ببرید و این به واسطه اعمال شماست و برای شما خلق شده. خب چرا از بین این همه آیه امید بخش و تشویق کننده به بهره بردن حداکثری از نعمت های خداوند فقط دوسه تا آیه که بعدش یه اخطار و تذکر ضمنی اومده رو برجسته کردن برامون. تازه توی اون آیه ها هم اولش خدا میگه “کلوا وشربوا…” یعنی امر میکنه که بخورید، بیاشامید، لذت ببرید از رزق وروزی های خدا در این دنیا فقط حواستون به اسراف و وسوسه شیطان هم باشه! در حالی که توی جامعه دینی و فرهنگی وقتی به چنین آیه هایی میرسن میگن بخورید و بیاشامید ولییییییییی اسراف نکنید آخ آخ آخ اسراف! و بعد ساعت ها در مورد اسراف و وسوسه شیطان و وابستگی به مال دنیا وانحراف از مسیر حق و سخت جون دادن هنگام مرگ و عذاب آخرت حرف میزنن و میگن اصلا موضوع اصلی این آیه اسراف نکردن هست و برای جلوگیری از بهره گیری زیادی از مال دنیا نازل شده و اینقدر روی ولاتسرفوا تاکید شده که اصلا توی ذهن ما و از ترس اسراف اون دوتا عبارتی امری اول هم به لاتاکلو و لا تشربوا تبدیل شده!!! حداقل برای من که خیلی این باور محدود کننده و ریشه ای وجود داره طوری که هروقت میخوام چیزی بخرم لباس باشه خوراکی باشه میوه باشه یه غذای خوب باشه و هر چیز دیگه ای، هنوز به اون چیزی که میخوامش دست نزدم یه باوری میاد میگه اسراف نکنیا، این خیلی گرونه ها، محرومین چی پس، فقرا چی پس، شیطون یادت نره ها، تجملاتی نشی یه وقت!!!! بابا لامصب بذار یه لقمه کلوا وشربوا کنیم بعد بیا هی ولاتسرفوا رو بزن توی سر ما (خنده)!!!! آقا اصلا توی قرآن که میگردی فقط دو سه جا گفته که به مال نزدیک نشید و اون هم مال یتیم هست ولی من نمیدونم این همه روایت و سخنرانی و داستان و مکاشفه و رویا و زندگی علما و هزار چیز دیگه و این همه باور مذمت گونه نسبت به مال دنیا از کجا اومده در حالی که من یدونه آیه هم براش پیدا نکردم؟؟!! خب اگه اینقد بده خدا میومد خودش مستقیم میگفت دیگه یا اصلا خلقش نمیکرد! مگه خدا بیهوده کار هست یا میخواد ما رو اذیت کنه توی این دنیا؟!

    به نظرم به خاطر همین حرف های بی پایه و اساس هست که یه تصویر غضبناک از خداوند در مورد مال و نعمت های دنیا توی ذهن ما هست. درواقع تصویری که از خداوند در ذهن ما ساختن مثل اینه که مثلا فرض کنید توی حیاط مدرسه یه ظرف بزرگ از خوراکی ها و میوه های خوشمزه گذاشتن و خدا هم مثل یک مدیر خط کش به دست بالای سر این ظرفه وایساده! حالا خیلی از بچه ها که دلشون آب شده برای اون خوراکیا اصلا جرات نمیکنن برن از آقا مدیر (خداوند) بخوان که از اون خوراکیا بهشون بده و یا گشنگی رو ترجیح میدن به درخواست کردن و تلاش کردن برای به دست آوردنش و یا همش چشمشون دنبال خورکیای بقیه میره که از اونا کش برن بهتره! حالا بعضیا هم که دلو به دریا میزنن که برن از مدیر درخواست کنند اینطوری میگن که: آقا اجازه! میشه چنتا از اون میوه ها به ما بدید؟ اجازه اصلا فکر نکنید که اینا رو برای خودم تنها میخواما نهههه فلانی و فلانی هم دلشون خیلی خواسته ولی جرات ندارن از شما بخوان! آقا اجازه اصلا اول میدم به اونهایی که گشنه تر هستن بخورن و من قول میدم که اگه بهم بدید بریم با هم بخوریم. آقا اجازه قول میدم که من همشو تقسیم کنم و به همه بچه ها بدم اگه یه کمیش هم بهم برسه کافیه!!!!!

    این شده وضعیت درخواست کردن ما از خداوند کریم و نعیم و وهاب و رحیم و بی نیاز و رازق به خاطر فقط ترس ها و تصورات و باورهای غلطی که از بچگی توی کله ما کردن. ما موجوداتی بی نهایت طلب هستیم و اینطور آفریده شدیم و خدا هم یک جهان بی نهایت رو برای ما خلق کرده که از طریق ارضای خواسته های بی نهایتمون به بزرگی و یکتایی خداوند پی ببریم ولی متاسفانه اینقدر تصور غلط به ذهن ما القا شده که ما رو مجبور کرده در مقابل خداوند به ریاکاری رو بیاریم و درخواست معامله ای رو با خدا بکنیم که شاید بیشتر ما اصلا از صمیم قلب راضی نباشیم به انجامش. هرچی دارم فکر میکنم این باور تا دی ان ای ما هم رسوخ کرده و خیلی کار داره تا رفع بشه ولی خدارو شکر میکنم که من رو به وسیله استاد عالم و عزیزمون و شما دوستان با معرفت به این راه هدایت کرد تا شروع کنم به شناخت و اصلاح باورهای غلطم و شناخت درست تر خودم و خدای خودم و لذت بردن هرچه بیشتر از این جهان و حیات طیب و طاهر و زیبا و بی نهایت. خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: