شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 159
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و همه خوبان
استاد من چند روز پیش جواب این مسابقه رو نوشتم اما الان دوباره یه سری مطلب یادم اومده که میخوام بگم چون من خودم این مشکل رو دارم که همیشه وقتی به یه شرایطی میرسم به خاطر مدارم که صفر میشم احساس گناه میاد سراغم چون من و همسرم با پدرو مادرم زندگی میکنیم این احساس گناه میاد سراغم که وای خدایا به من پول بده بتونم برای پدرو مادرم هدیه های با ارزش بخرم اونا کلی دارن محبت میکنن به ما هم احساس گناهه هم البته شرک چون پدرو مادر من دستی از دستان خدا هستند و اگر اونها نباشند خدا از بی نهایت راه به من کمک میکنه ولی الان که تو شرایط مالی سختی هستم مدام این دعا رو میکنم که خدایا منو جلوی پدرو مادرم سر بلند کن و ثروت زیادی به من بده تا بتونم هدایا ی بزرگ و ارزشمند مثل ماشین و خونه و هرچیزی که دوست دارند براشون بخرم البته من این خواسته ی کمک کردن رو فقط در مورد پدر و مادرم دارم ولی هر کدوم از ما اگر این دعا رو داشته باشیم فکر میکنم احساس گناه و جهل هم توش باید باشه (غلبه احساس بر عقل)من خودم این مشکل رو باز هم تو باورهام پیدا کردم .
دوستون دارم??
سلام دوستان
من تازه وارد این گروه شدم وخیلی اطلاعاتی ندارم ولی راجب این موضوع فکر میکنم اینکه ما از خدا بخواهیم به ما ثروت بده تا ب بقیه کمک کنیم ینی ما الان ثروت نداریم و از نداشتن صحبت میشه و این خودش یه ترمزه.واینکه ما نباید ب قصد دلسوزی و اینکه فلانی اینو نداره من بهش بدم ینی اولا ک از نداری باز صحبت میشه واینکه خداوند اینقدر بزرگ هست ک بخواد ب بقیه ک ما قصد کمک داریم هم ثروت بده یا اینکه ما خودمونو اینقدر پایین میبینیم ک ینی ما ارزشی پیش خدا نداریم بخاطر اون بندهایی ک قصد کمک داریم ب ما ثروت بده و اینکه ما ارزش داریم ثروت خیلی بیشتری بیاریم و تو این درخداست ما محدود میکنیم خودمونو ک یه ثروتی بمابده ک یه مقدارشم کمک کنیم و اینکه ایا واقعا به این حرف قولی ک میدیم عمل میکنیم یا نه بعدیادمون میره و اینقدر واسه خودمون طرح داریم ک ب کمک ب بقیه نمیرسیم.من فکر میکنم کمک باید ب این نیت باشه ک از هر دست بدیم از همون دست پس میگیریم و ادم تو هر شریط مالی ک باشه نترسه از نداری وبا این فکر میتونه کمک کنه و قطعا تروتش بهش بر میگرده و میبینه ک میتونه ب قولش عمل کنه و داره میگه من اینقدر دارم ک کمک کنم و روز ب روز ثروتش بیشتر میشه
با تشکر از همگی
سلامت شادو موفق باشین
سلام و سپاس از پروردگارم.
یکی از باورهایی که برای خودم نوشتم و در کارگاه های آموزشی تدریس می کنم اینه:
“من باور و یقین دارم خود واقعی من برازنده، لایق، مستحق و شایسته برخورداری از سطح فوق العاده زندگی در ابعاد مختلف( ثروت، سلامتی، خوشبختی…) است.”
دوستان خوبم، خود واقعی ما تنها و تنها به علت این که از روح خداست شایسته ثروت بی حد و اندازه است.
من اشرف مخلوقات هستم.
من خلیفه الله هستم.
من تحسین شده هستم.
من برگزیده هستم.
من تصویر کامل خدا در روی زمین هستم.
من منحصربفرد هستم.
سوال؟ این موجود شایسته چگونه زیستنی است؟
آیا دریافت ثروت های الهی برای این موجود مشروط به عوامل بیرونی باید باشد یا ماهیت و نفس این موجود شایسته ی دریافت و داشتن بهترین هاست؟
یکی از مولفه های اصلی در بحث حرمت نفس این است که من چقدر خودم را مستق زندگی شاد می دانم و تصور می کنم.
به هر اندازه که برای خودت ارزش قائل شوی و جایگاه خودت را بشناسی به همان اندازه مستحق دریافت ثروت های الهی می شوی.
خواستن مشرو ط یعنی اینکه من ، یعنی “خود واقعی” لایق نیست .ناکافی هست..کفایت ندارد…
دوستان خوبم : برای دریافت خیر و برکت الهی خودت را لایق بهترین ها بدان …..
سلام وقتتون بخیر
از خدا بینهایت و بینهایت ممنونم بنده رو با این سایت مخصوصا با استاد عزیزم سید حسین عباس منش آشنا کرد
استاد فرمودند که بابا برو بنویس هرچند اگه فکر میکنی درباره طلب ثروت از خدا جهت بخشش به دیگران هیچ موانع ذهنی نداری و بنده هم همینکارو انجام میدم .
از موقعی که با قوانین کیهانی ذره ای آشنا شدم فهمیدم هرموقع که میخوایم چیزی داشته باشیم باید اولین قدم حس لیاقت و دارایی اونو احساس کنیم . همون گفته استاد که ( با رسیدن به خواسته هاتون به احساس خوب نمیرسید ، با داشتن احساس خوب به خواسته هاتون میرسید ) . مگه من خودم لیاقت پول ، سلامتی ، ثروت ، دارایی رو ندارم که از خدا فقط و فقط برای خودم بخوام ؟
بعد آشنایی با استاد همه چیرو برای خودم میخوام ( این یک خودخواهی و خودشیفتگی نیست ) این یک داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس محسوب میشه که بابا من باید سیراب بشم از پول ، از دارایی از نعمت های بی کران خدا بعد بیام ببخشم اونم بخشیدنی که به دل میشینه باید برسم بهش بعد ببخشمش ، باید لمسش کنم بعد . ( اولین قدم ، رسیدن ذهنی به خواسته ها و داشتن احساس خوب بعد اتفاقات خوب … )
این فایل خیلی جالب و فوق العاده یکی از خطاهای اصلی رو نشون میده که بابا اگه میخوای شرط نذار برا خدا ، اون بدون شرط خودش عطا میکنه کافیه تو دروازه ذهنت رو بازکنی اینارو دارم به خودم میگم و به هیچ عنوان طرف مخاطبم هیچ حدالناسی نیست .
خیلی شرط میذاشتم برا خدا و الانشم خیلی شرطی هست ذهنم دارم هرروز رو خودم کار میکنم شرهایی که من داشتم که اگه اینکارو نکنم خدا بهم پول ، ثروت ، دارایی میده بعد نشستم باهاش حرف زدم گفتم مگه رزاق نیستی ؟ همزمان مگه وهاب نیستی ؟ همزمان مگه ستارالعیوب نیستی ؟ بخداوندی خدا نمیدونم چطور بنویسم چیزی رو که از ته وجودم شنیدم و هرروز میشنوم گفت آره هستم تو چقدر باورم داری ؟
گفتم خاک تو سرم بکنن من هستم که دارم شرط میذارم خدا بدون قید و شرط بخشنده و مهربان و لطیف و غفور و …. هست . الانشم میگم حسین شرط نذار جلو درگاه خداوند که اینکارو اگه بکنم خدا بهم پول میده همون خدایی که بهت سلامتی کامل شادی قلبی روابط عالی آرامش روحی داده پولم میده و روزی میرسه که به قول استاد به خودم میگم ( همون خدایی که سلامتی بهم داده پولم میده ، میگفتی نمیده اونم داد ) .
من بودم که چند ماه پیش دنبال کار کارگری بودم به خداوندی خدا قسم ( با طی قانون تکامل ) الان بعد چندین ماه صاحب یه شرکت برنامه نویسی هستم و هرروز داره پیشرفته تر و پررونق تر میشه .
شرط گذاشتم برای پیشرفت مالیم ، آره آره دقیقا من شرط گذاشتم . گفتم اگه گناه نکنم فلان کار رو نکنم خدا باهام آشتی میکنه میگه عه ؟ اینکارو نکردی ؟ بیا اینم پول حالا برو . بخداوندی خدا قسم من خدارو دیگه اینجوری تصور نمیکنم . همه ما گناه کردیم اگه قرار بود که با گناهام قضاوت بشم همون لحظه جونم رو میگرفت چرا میومد بهم سلامتی بده ؟ چرا اومد بهم خنده رو بخشید ؟ چرا اصلا باهام حرف زد ؟ چرا اصلا توانایی اینو دارم که میتونم اینا مطلب بنویسم اونم همچین مطالبی که تو عمرم به هیچ عنوان نه نوشتم نه دربارشون حتی با خودم حرف زدم ؟
من خدارو بدون قید و شرط قبول دارم . خدایی که آسمان و زمین و هرآنچه در میان این دو هست رو رام من کرده و در اختیار و در خدمتم قرار داده .
خدا به وجودت خودت قسم دیگه از این به بعد هیچ شرطی رو تو ذهنم پرورش نمیدم . به یگانگیت قسم تمام تلاشم رو میکنم تا بدون شرط ببینمت و باورت کنم که هر وقت توبه کردم قبل اینکه جمله توبه تموم بشه منو بخشیدی . به وحدانیتت قسم از این لحظه به بعد بدون شرط قبولت دارم و مینویسیم و میخوانم و در تک تک لحظات زندگیم باتو حرف میزنم و از فقط از تو کمک میخوام و نه هیچ کس دیگه ای که تو بخشنده و مهربانی و هزاران وسیله و انسان برای هدایتم و پیشرفتم به من عطا میکنی .
ممنونم ازت خدا
ممنونم ازت استاد عباسمنش
سلام
ترمزهای فکری که خودم پیدا کردم:
من عرزه ندارم به ثروت برسم اصلا راهشو بلد نیستم ثروتمندا ادمای مغرور و خودخواهی هستن و از پول ناحق به ثروت رسیدن نمیشه که اینقد ثروت ساخت که هم برای خودم باشه و هم بتونم ببخشم
به نظرم هنوز مانع تو ذهن و جود داره که شرط میزاره میگه اگه پولدار بشم این کار خیر رو انجام میدم پس هنوز باور نداره که پول و ثروت حق طبیعی هست برای همین در قبالش کاری قول میدهد که رضایت خداوند را جلب کند
سلام به استاد عزیز و دوستان همسفر اگه دقت کرده باشین تو طبیعت حیوانات( مثلا پرندگان ) قبل از اینکه به بچه هاشون غذا بدهند اول خودشونو سیر میکنند تا بتوانند قدرت و توان اینو داشته باشند که به بچه هاشون برسند .
حالا اگه ما هم ثروت رو جزو اولویت زندگی بدونیم باید اول اونو برای خودمون بخواهیم و بعد از اینکه سیراب شدیم اونوقت میتونیم به دیگران کمک کنیم ولی اگه فکرمون این باشه که ثروتمند بشیم تا بدیگران کمک کنیم داریم بازبان بی زبانی میگیم من ثروت رو برای کمک به دیگران میخوام نه برای خودم و با این نحوه تفکر فقط پا رو ترمز گذاشته ایم و هیچوقت ثروت رو تجربه نمیکنیم
سلام به همه عزیزان واستاد گلم
بچه ها بی نظیرید یعنی هیچ جا چنین مشارکتی ندیدم
ممنون سپاسگزار از همتون بابت این همه وقتی که گذاشتین
به نظرمن این طور درخواست کردن شرک هستش
دقیقا داریم قدرت خداوند رو مقدار واندازه بهش میدیم
پس هم شرک باعث میشه ثروت ونعمت وارد زندگیمون نشه
شاد وثروتمند سعادت مند در دنیا وآخرت باشید
سپاسگزارم از خداوند وهاب که در این جمع دوست داشتنی هستم
به نام خدای بخشنده مهربان
سلام به همه دوستان
راستش جوابی که به ذهن من رسیداینه که کسی که درحال حاضرانسان بخشنده ای نیست بعد با خدا عهد میبنده که اگه پولدار بشه کمک میکنه ومدرسه میسازه واز این حرفها ذهنش این باور رو نداره ومیدونه این ادم بخشندهای نیست پس یه ترمزه برا رسیدن به خواستش و مورد بعدی به خودش و خدای خودش ایمان نداره پس برا رسیدن به خواستش فک میکنه باید شرط بزاره که به دیگران کمک کنه
ودراخر از استاد عزیز ودوستان تشکر میکنم که این همه اگاهی رو به بنده های خوب خدا میدن
سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
به نظر من ترمز هایی که وجود داره : 1 عدم اعتماد و ایمان و باور به قوانین جهان هستی که هر کس هرجایی هست و هر شرایطی رو که داره تجربه میکنه دقیقا همون جای درستشه و هیچ بی عدالتی رخ نداده و اگر باورهاشو تغییر بده شرایطش تغییر میکنه و خداوند کمکش میکنه و نیازی به دلسوزی نداره.
2- باور عدم احساس لیاقت هست که خودش رو لایق نمیدونه که ثروتمند باشه و میگه من که لیاقتشو ندارم خدا به من ثروت بده بزار یه کار خیر رو واسطه قرار بدم تا به خاطر اون کار خدا به من ثروت بده!!!
3- ترمز بعدی باور به اینکه ثروت به خودی خود معنوی نیست و حتما ما باید به خاطر کمک به دیگران و انجام کار خیر ثروت به دست بیاریم تا حلال باشه وخدا بهمون بده و با این کار داریم نشون میدیم که ثروتمندان انسانهای بدی هستند و به خدا میگیم تو به من ثروت بده من تو کارهای خیر مصرف میکنم تا مثل بقیه ثروتمندان ظالم نباشم.
4- ترمز بعدی باور کمبود هست که فکر میکنیم منابع و فرصت ها و ثروتها محدودند و یه مقدار کم هستند که به یه عده آدم میرسه و اگر من ثروتمند بشم به بقیه نمیرسه و من مسئولیت دارم که اگر ثروتمند بشم به بقیه باید پول بدم و اگر ندم آدم بدی هستم و خدا به من ثروت نمیده
اینها ترمز هایی بودن که به ذهنم رسید از همه دوستان و استاد عزیزم و عوامل گروه تحقیقاتی عباسمنش بی نهایت سپاسگذارم که دستان خداوند بودند و هستند برای من و زندگیم با این نوع تفکر به کل تغییر کرد.