شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 175

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم بهبودی گفته:
    مدت عضویت: 2568 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان

    واقعا جواب هایی که دوستان دادن بسیار عالی هست ، بنظر من ما باید خواسته هامون رو واضح و کاملا شفاف بیان کنیم با این کار ما واسطه ایجاد میکنیم و شرط میذاریم که این درست نیست شاید با اینطوری طرح کردن خواسته خودمون میخواییم بگیم که خدا ما نیت خوب داریم از ثروتی که ازت میخواییم ، و درواقع خودمون رو لایغ نمیدونیم و اینطوری فکر میکنیم چون نیت خوب داریم پس ثروتمند شدن خوب هست پس ثروت بد نیست ، درصورتی که ما با این کار خودمون رو فراموش میکنیم و از هدف اصلی خودمون دورتر میشیم . اما ما با ثروتی که میتونیم داشته باشیم آرامش داریم چون میتونیم به خواسته هایی که مالی هستن برسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    کمال صباغچی گفته:
    مدت عضویت: 2645 روز

    سلام و درود به گروه صمیمی عباسمنش و سلام به استاد عزیز جناب اقای عباسمنش

    خیلی خوشحالم که اینجا هستم در کنار شما دوستان با کامنت های بسیار باارزشتون. من اولین بار هست که در این سایت مینویسم و الان به این نتیجه رسیدم که نوشتن نظراتم و خوندن نظرات دیگر دوستان میتونه چقدر برام مفید باشه . به همین خاطر به میزانی که از قوانین درک کردم به این سوال جواب میدم .

    به نظر من ترمزها و کدهای مخربی که تو این روش درخواست وجود داره اینه که اون فردی که به این شکل از خدا درخواست میکنه نگاه درستی به ثروت نداره و فکر میکنه داشتن آن به خودی خود خوب نیست و حتما باید یک عمل خیری با این ثروت انجام بشه تا خوب جلوه پیدا کنه . خب مسلمه که خدا بدین شکل فکر نمیکنه ما هم اینو میدونیم پس به احتمال خیلی زیاد در خواسته اون فرد احساس نیاز به تایید دیگران وجود داره که انگار جوری باشیم که دیگران راضی باشند و دیگران خوششون بیاد و مورد دیگر این که ما با این روش درخواست از خدا میخوایم مسئول تغییر دیگران باشیم چون فکر نمیکنیم که هر کسی میتونه با باورهای خودش به خواسته هاش برسه و یا اینکه فروانی برای همه نیست یا اینکه احساس عدم لیاقت داریم که با خدا وارد معامله میشیم و خیلی از موارد دیگه که دوستان خیلی عالی وجامع بهش اشاره کردن و ازشون سپاسگزارم اما یه موردی که به ذهنم میرسه که شاید کمتر تو کامنتا بهش اشاره شده اینه که من یکی از فایل های رایگان استاد

    رو گوش میکردم که استاد میگفتند اصل واساس قوانین خیلی سادست و اونم اینه که ما بدونیم که خالق بی چون و چرای زندگی خودمون هستیم و اتفاقات رو با باورها و باورها رو با فرکانس هامون و فرکانس ها از طریق ورودی ها شکل میگیره و کل داستان همینه که ما ورودی هامون رو کنترل کنیم و باورهای قدرتمند کننده ای رو برای اهدافون ایجاد کنیم و با احساس خوب و ماندن در احساس خوب این فاصله پر میشه و ما به خواسته هامون خیلی راحت میرسیم اما نکته اینجاست که در قدم اول تو باید باور داشته باشی که چیزی بیرون از تو نیست و تو زندگی خودت رو با باورهات میسازی و این چیزیه که خیلی زود فراموش میشه و در این روش درخواست به نظرم اون فردی که از خدا این درخواست رو میکنه اطمینان قلبی به قوانین نداره و خیلی زود فراموشش میشه که قدم اول پذیرفتن صددرصد این باوره که همه چیز باورهای ماست و این قانونه یعنی اون فرد چون به این قانون اطمینان و ایمان قلبی نداره برای خدا شرط میزاره وگرنه اگر صددرصد بپذیره که همه چیز باوره و هرکسی با باورهاش میتونه به خواسته هاش برسه دیگه به این روش درخواست نمیکنه یعنی برای خود من همینطوره خیلی زود فراموشم میشه که همه چیز باورهاست. همه چیز توحیده و اگر رو خودم کار نکنم سریع دچار شرک میشم و باید همیشه روی خودم کار کنم تا به یاد بیارم که همه چیز خداست . همه چیز خداست

    صدشکر که شادم از حضورت

    دنیا همه در لوای نورت

    همواره صدا زدم تو را من

    جاریست به این جهان شعورت

    خدایا شکرت. استاد خیلی از شما ممنونم فایل توحید عملی 5 رو خیلی دوست داشتم و کلی آگاهی ناب برای من داشت سپاسگزارم از شما واز همه دوستان تشکر میکنم . در پناه الله یکتا شاد باشید سالم باشید ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت . خدانگدارتون باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    حسین عباس زاده گفته:
    مدت عضویت: 2492 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و گروه خوبشان. حقیقتش من تازه با سایت شما آشنا شدم و یک کلیپ در مورد توحید عملی شنیدم و دوست داشتم در این مسابقه شرکت کنم

    با توجه به آیه قرآن که می فرماید انتم الفقراء الی الله و هو الغنی الحمید پس خداوند نیاز به اینکه ما کاری انجام دهیم ندارد چون او غنی بالذات هست اگر کاری می خواهیم انجام دهیم برای کمال خودمان هست و ترمز این خواسته عدم شناخت جایگاه خود به عنوان جانشین خداوند برای رسیدن به کمالات الهی است.

    هدف در نهایت متصف شدن به اوصاف الهی است که مثل اون شویم در رفتار، اخلاق. این درخواست باعث می شود ما را از جایگاه خود پایین بیاورد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مرتضی مکرم گفته:
    مدت عضویت: 3669 روز

    سلام سلام سلااااام به استاد عزیزم

    به خونواده گلم و همه وهمه

    خوب دیگه الان یجورایی توی راموس تایم دارم کامنت میزارم چون چند ساعت بیشتر نمونده تا اتمام مسابقه.

    خیلی سپاسگزارم از خداوند مهربونم که دوباره یک مهلت به من داد تا اینجا بتونم کامنت بزارم و همچنین از صحبت های استاد عزیز استفاده کنم ولذت ببرم و همچنین از کامنتهای بی نظیر تمام دوستای گل وناب وبی نظیر.

    سوال اینه که خیلی ها قرارداد میخوان ببندن با خدا که مثلا اینقدر ثروت به من بده من قول میدم به بقیه کمک کنم.

    خودمو میزارم جای این فرد:

    خدایا خداجونم ببین الان من nتومن دارم ماهیانه پول میسازم خوب!خوبه راضیم ها.ولی اگه یک nصد میلیون بهم بدی به خدا(دارم با خودش حرف میزنم بعد میگم به خدا?) قول میدم به جون خودم که به نیازمندا کمک کنم.تو بده این پول به من اگه اینکارو نکردم همشو بگیر ازم.خوب؟؟؟

    یجورایی انگار خداروبروم نشسته وکلا فکرش اینه که ببین بچه جان فقط به یه شرط ثروت بهت میدم که اگه هرچقدر عطا کردم بهت باید یک کار خیر خلاصه بکنی اصلا شرطش همینه وگرنه از ثروت خبری نیست.

    حالا با خودم میگم ای بابا چاره ای نیست دیگه نشونه هاشم ببین دورواطراف فیلم وسریالا وباروهای گذشتگانمون واجتماع ومدرسه و و و هر کی ثروتمند و با ایمان و خداپرست خوب کار خیر هم میکنه.پس اوناهم شاید با این قرارداد به این ثروت دست پیداکردن منم همینجوری قول و قرار میزارم.

    خوب تابلوئه که کوفتم نمیرسه بهت با این ابرترمزی که تو ذهنت داری.

    اولش که اصلا نمیتونه تو ذهنت بگنجه که مثلا nصد میلیون پول داشته باشی پس میخوای با گروکشی از خدا ثروت درخواست کنی.

    یعنی لیاقت نداری ونمیبینی که داشته باشی.

    دوم اینکه از اونجایی که همه ما به یک میزان به خداوند وتمام نعمت ها وثروت هاش به یک اندازه دسترسی داریم پس دیگه معنایی نداره دلسوزی کردن واسه فقرا.

    یعنی اینکه منی که دارم اینجوری قول وقرار میزارم اگه فلان قدر ثروت بدی من کمک میکنم اگه قضیه انفاق هست همین الانشم میشه انفاق کرد و کمک کرد مهم اون فرکانسی هست که میفرستم نه مقدار بخشش.مهم اون باوری هست که دارم که نعمت وثروت فراونه تو این دنیا میبخشم چون ایمان دارم خداوهاب ورزاقه.میبخشم چون ایمان دارم ده ها برابرش برمیگرده به خودم.خدا نیازی به هیچ چیز از طرف ما نداره.مائیم که همواره نیازمند او هستیم.پس اصلا نیازی نیست توی درخواست ثروتمون بگیم که خدایا اینو بده قول میدم کمک کنم.چون این جزء لاینفک زندگی منه که انفاق میکنم.یه روال عادی هست.اون نیازمند یااون فردی که فقیره اگر باورهاشو درست کنه اگه در مدار درستی قرار بگیره به همون اندازه که بقیه به ثروت ونعمت خدا دسترسی دارن اون هم میتونه دسترسی داشته باشه.این که با کمک کردن و خیریه و فلان وفلان کار کردن بخوایم کسیو ثروتمند کنیم که اصلا امکان پذیر نیست چون باورهای اون فرد فرکانس هاش که تغییری نکرده با خودش هست و بعداز مدتی به همون روال سابق برمیگرده.نمونه هاش هم هست خیلیییی زیاااد.

    امیدوارم وتعهد میدم به خودم شخصه که تک تک کامنت های این فایل رو بخونم حتی شده یک ماه طول بکشه…

    دوستون دارم استاد عزیزم

    دوستون دارم خونواده دوست داشتنی

    در پناه خداوند یکتا با این سایت و استادعباس منش تا همیشه?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    بهاره آشام گفته:
    مدت عضویت: 3715 روز

    در مورد کدهای نادرست این موضوع :اول (1)این به ذهنم رسید که من لایق نیستم که خودم درخواست کنم باید حتما یه واسطه ای باشه که خدا حرفه منو قبول کنه دوم (2)اینکه من حتما برای رسیدن به خواستم باید باج بدم به خدا که حرفم رد خور نداشته باشه وحتما قبول بشه و همین باور اشتباه در تمام دعاهای ما هست مثلا بعضی وقتا میگیم خدایا تو رو به حق فلان امام یا پیامبر این کارو برای ما انجام بده یعنی خدایا من از بنده های خاص تو نیستم به خاطر این بنده خاصت به من یه نگاهی بنداز. که همین جمله هم توش مورد داره که هممون یک بنده خاص برای خدا هستیم و هیچ کس ارجحیتی برای خدا نداره همه تو یه سطح و خیلی خاص هستیم برای خدا کسی نسبت به دیگری ارجحیت نداره و سوم(3) اینکه تو این دعا داریم میگیم که فقرا پیش خدا عزیزترن وپول چیز خوبی نیست و خدا ثروتمندارو دوست نداره حداقل با این افراد اگه واسطه بندازم پیشه خدا خدا حتما بهم یه نظری میندازه و با این فکر هم داریم فقر رو تو جامعه بیشتر میکنیم یعنی داریم به جهان میگیم ببین چقدر ادم نیازمند زیاده باید بهشون کمک بشه جهانم هر روز ادمای زیادرو بهمون نشون میده که نیازمندن.و( دقیقا این جمله رو با این حرفامون نقض میکنیم : که هر چقدر ثروتمند بشم به خدا نزدیکتر میشم خدا ثروتمندارو دوست داره.)و چهارم(4)خدارو به شکل انسان و احساسات انسانی میبینیم که با این حرفا می خوایم منقلبش کنیم تا احساساتش بجوش بیاد و کارمارو زود حل کنه که چه باورهای اشتباهی داشتم من…..

    در اخر از شما استاد عزیز سپاسگزارم که ذهنمنو به چالش کشیدید تا قشنگ وقتی حرفی میخام بزنم از این به بعد حواسم باشه که چی دارم میگم و چیو چجوری از خدا و چطوری باید بخوام و خودم رو لایق بهتریها بدونم چون من بهترین بنده خدا هستم مثل تمام بنده هاش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    فردین وناهید گفته:
    مدت عضویت: 3561 روز

    سلام استاد عزیز عرض ادب دارم خدمتتون

    سوال من اینه که در مورد مرگ هم توی دوره کشف قوانین هستی یا فایل رایگان قبلا توضیح دادی

    اما بیشتر میخوام توضیح بدین

    سپاس

    چون من با توجه این اگاهی هاکه خداوند تمام قدرت مطلق رو دست ما داده 100درصد مرگ هم باید خومون انتخاب کنیم (اماناآگاهانه)

    با تشکراز استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    منصور رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    به نام خداوند وسیله ساز

    سلام وعرض ادب خدمت خانواده صمیمی عباس منش.

    خواهشمندم نظر برادر کوچکتان را هم مطالعه کنید.

    کمک ودلسوزی از نوع معامله یا واسطه گری بین خدا و بنده خود نشانه از شرک پنهان وضعف در توحید عملی

    می باشد چون خدای فقیر وغنی یکی هست.

    از نظر دیگر نشان از وجود یک باور غلط وپنهان در انسان است.

    من کمک ودلسوزی را یکجور دخالت در کار خداوندی میدانم که به حال وروز فقیر وثروتمند آگاه است.

    شاید این نیاز در جهت رشد وتکامل وسیر صعودی فرد باشد.

    بر اساس قانون جذب این فقر برآمده از ارتعاش وافکار فرد بوده واز آنجایی که ما نمی توانیم بر زندگی وارتعاش دیگران اثر بگذاریم.پس کل قانون را اشتباه فهمیدیم.

    یکی از مهم ترین عوامل در ثروت باور است تا افراد به باور ثروت وذهن ثروت ساز نرسند.ما هر چقدر کمک کنیم

    شاید اوضاع کمی بهتر شود ولی بعد از مدتی ان ثروت را

    از دست میدهند ودوباره فقیر میشوند.

    عامل مهم دیگر این که بر اساس قانون جدب شاید آن فرد اصلا آمادگی دریافت پول و بر آورده شدن نیاز را نداشته باشد.

    بر اساس قانون جذب ما باید خواسته خود را معلوم کنیم

    وبدانیم که چه میخواهیم.

    شاید آن افراد چون نمیدانند از خداوند چه می خواهند و

    دائم در حال گله وشکایت هستند ای گونه نیازمند وسردر

    گم هستند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 3566 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی

    اساسی ترین مانع ذهنی که باعث میشه من نتونم پیشرفت داشته باشم اینه که چون با پدرم کار میکنم ودرامدم از مغازه پدرم هست وقتی میخام چیزی بخرم که حالمو خوب کنه از ترس اینکه خواهر وبرادرام چه فکری میکنن انجامش نمیدم و میترسم پیشرفت کنم تا حرفی دنبالم نباشه درضمن شرایط پدرم طوری هست که نمیتونم رهاش کنم ممنون میشم اگه دوستان نظری دارن راهنمایی کنن خیلی احتیاج به راهنمایی دارم با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فروزان نصرالهی گفته:
      مدت عضویت: 3443 روز

      سلام دوست عزیز چه جالب که دقیقا مشکل شما رو پدر من هم داره و باعمو هام شریکه و شمارو به خوبی درک میکنم

      یکبار پا روی ترس هاتون بزارید و کار درست رو انجام بدید اگر فکر میکنید مستقل شدن شما به نفع خودتون هست حتما جدا کار کنید و نگران اتفاقات بعدش نباشید وقتی شما با اراده قوی خواسته ای رو داشته باشید جهان دربرابر خواسته شما تعظیم میکنه نگران حرف خواهر و برادر هم نباشید حرف باد هواست و مطمینم اگر ایمانتون به خودتون زیاد باشه خدا مهر خاموشی به لباشون میزنه و همچنین نگران پدر هم نباشید خداوند مسئول همه بندگانشه و هرکس روزی خودشو دریافت میکنه

      از حرف مردم نترسید و چیزی رو که دوست دارید بخرید اتفاقا این کار رو انجام بدید تا اعتماد به نفستون بالا بره

      ما که نتونستیم پدرمونو راضی به سواشدن کنیم چون فرکانسش خیلی پرته ولی شما که عضو خانواده صمیمی عباسمنش هستید کارتون آسون تر و راهتون هموار تره به خدا توکل کنید و به ندای درونتون گوش بدهید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    Hootan گفته:
    مدت عضویت: 2565 روز

    سلام

    به جامه بزرگ موفقان

    بنظر من ترمز همان قرادادی هست که بین خدا و بنده بسته میشود چون این قرارداد صرفا بسود ما میباشد و در واقع ما میخواهیم دیگران را نردبان رشد و ترقی خود قرار دهیم و پا روی شانه های آن انسان یا انسانها میگزاریم و رو به سوی خدا میکنیم و میگوئیم که خدایا اگه به من کمک کنی که فلان مبلغ را بدست بیارم یا توی قرعه کشی ۵۰۰ میلیون تومنی برنده بشم به این بنده خدای که رو شونه هاش ایستادم کمک میکنم

    به قول شاعر عزیز :صائب تبریزی

    احسان هنری نیست به امید تلافی

    نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید

    شاد سالم ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2764 روز

    سلااااااااامی گرم و صمیمی خدمت شما دوستان گرامی و عزیز و به خصوص استاد گلم

    من هم نظرمو این طور بیان میکنم که اگه ما واقعا دنیا رو مثل یک رستوران سلف سرویس ببینیم خیلی از این مسائل برامون حل میشه یعنی ورودی که ما برای امدن به این رستوران (دنیا)باید بدهیم داده ایم وحال باید با توجه به نیاز و خواسته مان از هر نوع و هرمقدار که دوست داریم بر داریم و اصلا نگران دیگران نباشیم چون همه ما به یک اندازه نعمت به این خانه دسترسی داریم و واقا وقتی بخواهیم کمک به کسانی کنیم که غذا بر نداشتند باید برای خود بهترین غذا و بیشترین غذا را برداریم تا برای انها الگو باشیم و واقعا ما نمی توانیم غذای خود را به انها بدهیم چون

    انها شاید غذای ما رو دوست نداشته باشند.

    و باور ترمز گونه ای که وجود دارد اینکه در این مثال یعنی من به خدا میگویم خدا به من غذا بده تا به اون شخص بی غذا مقداری از غذای خودم بدهم …..خوب خدا میگه اول خودت برو ظرف بردار که من بهت غذا بدم بعد اینکه من غذا از همه نمونه و به هر اندازه که بخوای گذاشتم نیازی به دادن نیست بعد اینکه تو هر چقدر بیشتر میخوای ظرف بزرگتری رو بردار بعد اینکه تو خودت سیر هستی که بتونی به اون غذا بدی؟*یا اینکه خوت اینقدر سیر شدی که بتونی راحت از غذات به بقیه ببخشی؟

    و اگه موقعی هم که میبخشی (که به قول قران ماضاد نیاز خود را اول نیز به خویشان ببخشید) . میبخشید بدانید که اون فقر هم دستی از دستان خداونده که وقتی داری بهش میدی وضع خودتو با اون مقایسه کنی و هزار بار بگی خدایا شکرت که من چقدر نعمت دارم و بابت داشته هایت خدارو شکر کنی و به این نیت بدی که بگی اون محتاج من نیست ومن برای خودم این کارو میکنم که در های بیشتری از رحمت خدا رو برای خود باز کنم .

    و نکته مهم اینه که وقتی انقدر دارا شدی که بتونی راحت ببخشی طرف نمیگه تو خودت که نداری چرا میبخشی و برای اون هم راحتر قبول کردنش و نیز سریع از تو ذهنت بیرون میره چون اون چیزی که میبخشی سر ریز ثروته و نمیتونی منت بزاری.

    و کمک به بقیه برای اینکه دل اونا شاد بشه و ما از شادی اونا شاد بشیم که دوباره این اشتباهه .ما باید خودمون بتونیم از خودمون لذت ببریم وشاد باشیم .و این خود یعنی وابستگی.

    وداشتن این حس یعنی داشتن احساس دین که واقعا احساس بدیه .و عدم احساس لیاقت ثروت در خودمون.

    در پناه لطف رب العالمین

    شاد، موفق ، پیروز ، سربلند ،ثروتمند ، سعاتمند،سالم ،قدرتمند،خلاق،وپر از احساس خوب در این دنیا و ان دنیا باشید.

    تشکر خدا نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: