شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 18
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان
به نظر من باتوجه به درسهایی که تو این مدت ازتون یاد گرفتم این جور درخواست از خداوند شرک محسوب میشود به این دلیل که ما در ظاهر میخواهیم قدرت رو از رب بگیریم و خودمون مشکل ادمهای دیگه رو حل کنیم و از طرفی هم دلسوزی کردن برای دیگران باز خلاف قانون جهان هستی میباشد چرا که هر کسی شامل نتیجه قانون هستی نسبت به اعمال خودش هست
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
تشکر میکنم از طراحی این مسابقه جالب و مفید..تنها مسابقه ایی که همه شرکت کنندگانش برنده هستند و هیچ بازنده ایی نداریم.
اولین ترمز و کد مخربی که پیدا کردم باور کمبود بود اینکه ما الان نمیتونیم ببخشیم چون پولی نداریم برای همین اولی باید پولی نصیبمون بشه تا بتونیم ببخشیم.
دومین باور این هستش که شخص به قانون تکامل ایمان نداره و معتقده باید یک تقی به توقی بخوره یا اتفاق خاصی بیفته تا بتونه ثروتمند بشه وگرنه در حالت عادی نمیشه ثروتمند شد.
سومین باور مخرب مربوط به کمال میشه..اینکه شخص حرکت خاصی برای ثروتمند شدن نمیزنه و منتظر میمونه تا اون پوله بیاد. در واقع با همین داشته های خودش نمیبخشه که بتونه ثروتمند بشه چون تنها زمانی که ما میبخشیم ثروتمند میشیم نه زمانی که ثروتمند میشیم بخشنده خواهیم شد
چهارمین باور: ثروتمند شدن به عامل بیرونی مربوط میشه و نه درونی..با گفتن این جمله در واقع ما قدرت رو از خودم سلب کردیم و به عوامل بیرونی اجازه دادیم زندگی ما رو کنترل کنند. اینکه من میتونم رو خودم و باورهای خودم کار کنم و ثروتمند بشم. ثروت ذهن و باورهای منه
پنجمین باور مربوط به رابطه ما با خدا میشه..با این معامله ما خدا رو دور و جدا از خودمون دیدیم در حالی که ما جزیی از خداوند هستیم و خداوند از روح خودش در ما دمیده..پس با این باور ما خودمون رو جدا از منبع ثروت و نعمت میبینم که باعث میشه رسیدن به اون منبع سخت باشه و این بهانه رو به خودمون القا میکنیم که خدا نخواسته من ثروتمند بشم چون من گفتم که اگه ثروتمند بشم میبخشم در واقع ثروتمند نشدنمون رو گردن خدا میندازیم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و موفق
سلام خدمت استاد نازنینم.جواب مسابقه:اول اینکه این افراد باور دارند که قدرت کمک کردن به دیگران را ندارند و باید اول ثروتی کسب کنند تا توانایی خدمت به دیگران را داشته باشند،درصورتیکه تا نبخشند ثروتمند نمیشوند.چون کسی که از دارایی اش می بخشد باور دارد که ثروتمند است و در فرکانس ثروت قرار میگیردو چون احساس خوبی دارد لاجرم اتفاقات خوبی هم رقم میزند.دوم اینکه این افراد ثروتمند شدن را غیر معنوی میدانند و میخواهند با تعهد دادن به اینکه در قبال دریافت ثروت به دیگران کمک کنند ،در واقع آن را با معنویت گره بزنند تا پذیرشش را برای خود آسان کنند.یا به خیال خود خدا را برای دادن ثروت قانع کنند.در صورتیکه ثروت مثل باران بی نهایت و همیشگی است و خدا برای دادنش به بندگان نه تبعیض قایل میشود و نه رشوه میگیرد.شاد و آگاه در پنهاه الله یکتا باشید.
سلام استاد جونم
بینهایت سپاسگزارم بخاطر طرح این مسابقه همین امروز درگیر بودم با خودم چرا نتیجه مالی نمی گیرم ک هم برای خودم هم برای اینکه به خانوادم کمک کنم خیلی ذهنم درگیر بود سوال مسابقه رو دیدم خیلی خوشحال شدم چون میدونم با خوندن کامنت ها کلی گره های ذهنم باز میشه استاد چقدر شما بزرگواری میکنید با این ایدها ی عالی تون به ما کمک میکنید استاد جونم اول ک دیدم میخواید قیمت ها رو افزایش بدید یک لحظه ناراحت شدم بعد تو ذهنم یه جرقعه ای خورد ک استاد دیگه جدی شد از دوره کشف قوانین زندگی میخواد ما هم به خودمون بیایم و جدی روی باورهامون کار کنیم و نتیجه بگیریم میخواد ظرف مونو بزرگ کنیم و بزرگ فکر کنیم
ممنون استاد عزیزم?
با سلام خدمت همه قانون جذبی های گرامی
از نظر من تو این دعا ها که خدایا درآمدم به فلان قدر برسه من فلان کار رو انجام میدم،ترمزی که هست اینه که ما خودمون رو لایق اون ثروت و درآمد نمیدونیم و یه جورایی میخوایم دل خدا برامون بسوزه و به این دلایل بهمون پول بده ،ثروت بده چون کاری که گفته و دوست داره رو میخوایم انجام بدیم،در صورتی که ما به خودیه خود بدون هیچ دلیلی لایق داشتن ثروت هستیم و خدا خیره مطلقه وثروت رو وارد زندگی مون میکنه ولی وقتی میگیم که فلان کاررو میکنم یعنی تو باورمون به لایق بودن مشکل داریم… و میخوایم دلیلی داشته باشیم دلیلی که خدا دوست داشته باشه تا بتونیم با این کار یه جورایی دلشو به رحم بیاریم که ببین من واسه خودم نمیخوام واسه کمک به بنده هات میخوام…
و نکته اینجاست که تا وقتی ما خودمون رو لایق چیزی ندونیم و باهاش هم ارتعاش نشیم بهمون داده نمیشه…
ما ثروت رو میخوایم چون لایقشیم چون حس خوبی میده چون میخوایم ازش لذت ببریم و در کنار اینها به بنده ها کمک میکنیم چون حس خوبی دریافت میکنیم از این قضیه نه برای کسب ترحم از خدا که بهمون بده چون ما میخوایم به بنده هات کمک کنیم…
سلام به استاد عزیز و همراهان و دوستان مهربان
در ارتباط با صحبتهای استاد در فایل فوق به نظر من موانع ذهنی ای که وجود داره در خواسته ی ثروتمند شدن ،اینه که ما به جای تمرکز کردن در اصل موضوع و هدفی که داریم ، خواستمونو مشروط میکنیم به اینکه اگه من ثروتمند بشم فلان کارو انجام میدم برای فلانی یا ساخت مدرسه یا … .در ارتباط با این موضوع ما افکار و باورهامونو بردیم به سمت و سوء ای که بیخیال شدیم و سپردیم به خدا و هیچ حرکتی هم انجام نمیدیم (در ارتباط با کار کردن بروی باورها و افکار و مسیر رسیدن به هدف) .
در صورتیکه باید مسیر ثروتمند شدن را خودمان طی کنیم نه اینکه کاری نکنیم و واگذار کنیم به خدا و شرط بگذاریم که اگر ثروت بدهی فلان کار را انجام میدم .یعنی در واقع ما هنوز اون باورو نداریم که خدا نیازی به ثروتمند شدن ما ندارد تا ما برایش کاری انجام دهیم .
شرط گذاشتن برای رسیدن به یک هدف ک در اینجا ثروت است اصلا خوب نیست .کسی که نیاز به تغییر دارد ما هستیم نه خدا .کسی که نیاز به رسیدن به هدف دارد ما هستیم نه خدا .
اگر انجام دادن کاری خیر در برنامه ی ما باشد بدون نیاز به شرط گذاشتن میتوان استارت زد هرچند برای کارهای کوچک.به نظر من این کار میتواند مسیر را هموار کند برای انجام کارهای بزرگتر .
تمرکز کردن برای رسیدن به ثروت نیازمند باوری قوی در ارتباط با خداوند و خودمان است .
سلام
ایراد چنین طرز فکری اینه که شخص خودشو همیشه در یک فاصله از ثروت میبینه و هیچ وقت خودشو صاحب این ثروت نمیبینه .
برای ایجاد ثروت شخص باید به بخشش در حال حاضر و با هر وضعیت مالی که داره، فکر کنه .بخشش فقط بیمارستان و چیزای بزرگ نیست میتونه چیزای کوچیک باشه تا فرد در مدار ثروت قرار بگیره و احساس غنا و ثروتمندی رو در حال حاضر درک کنه .
نکته بعدی این هست که اگر کسی نتونه از دارایی اندک خودش ببخشه پس در اینده هم نمیتونه ببخشه ، پس سوال اینجاست که چطور این شخص در مورد بخشش در آینده صحبت میکنه؟
جواب:
این شخص در باورهای عمیق ذهنی خودش همچین ثروتی رو غیر ممکن میبینه و داره چیزی رو میخشه که در باورهای خودش امکان رسیدن بهش رو نداره . وگرنه به جای فکر کردن به چیزای بزرگ حتما در حال حاضر به بخشش فکر میکرد .
در این صورت همیشه خودشو از ثروت دور خواهد دید و هیچ وقت به ثروت نخواهد رسید.
سلام دوست عزیز ثروتمندم کامنتتون تون فوق العاده فوق العاده عالی و تاثیرگذاره یعنی بسیار نکات عالی و کلیدی روتوش اشاره کردید که تا الان از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم و متوجه نشده بودم بسیار عالی بود ممنونم از این آگاهی هاتون که به اشتراک گذاشتین
با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان بسیار آگاهم:
راستش من با این که دوره کشف قوانین زندگی رو ندارم و فقط تونستم تا الان از نظرات دوستان که بینهایت عالیه و توضیحات استاد درمورد هرفایل استفاده کنم تونستم کلی ترمز در مورد هر خواسته ای که دارم رو پیدا کنم و بنویسم و باورهای درست در موردش بسازم و با تکرار اون باورها به امید خدا بتونم پامو از روی ترمز بردارم و با فشردن گاز به خواسته هام برسم.
در مورد این سوال که استاد فرمودن باید بگم تا اندازه ای که من فهمیدم چندین ترمزوجود داره
1)ترمز :کمبود فراوانی تو ذهن ماهمیشه از بچگی تا الان بوده وهست(به خاطر باورهای مذهبی که از همون بچگی گفتن که ما باید به کم قانع باشیم و قناعت بخشی از دین ماست و کلی حدیث شنیدیم که ساده زندگی کنید چون پیامبران ساده زندگی میکردن و… به خاطر فیلم هایی که دیدیم و حرفهایی که شنیدیمو… این باور خیلی قدرتمنده تو ذهن هممون) و به قول استادبزرگترین باوری که باید تو ذهنمون تغییرش بدیم و مهمتر از همه نهادینش کنیم باور فراوانی نعمت ها وثروتهای خداونده.
2)ترمز: کمبود عزت نفس ما که به خاطرش از بچگی ضربه های سنگینی خوردیم وهی توسری خوردیم که تو بی عرضه ای و هیچ کاری نمیتونی انجام بدی و ماهم باور کریم که همین جوری هستیم و به دنبال کارایی که دوست داشتیم وکمی بزرگتر از نظر ذهنمون بوده نرفتیم …
3)ترمز: احساس لیاقت نداشتن در وجودمون که ما اصلا نمیتونیم خودمونو بینیم که در شادی و ثروت بینهایت هستیم و ما هم میتونیم ثروتمند باشیم وفکر میکنیم ثروت مال بقیس وبرای ما نیست.
4)ترمز:داشتن ترس که با وجودش اصلا میترسیم اقدام کنیم و هیچ کار خاصی انجام نمیدیم ولی ثروت زیادم میخوایم واین با قانون جهان در تضاد هست.
5)ترمز:کوچک بودن ظرف درخواست ثروت و نعمت از خداوند که به نظرم خیلی مهمه که با چه ظرفی بری و از خدا ثروت بخوای چون خداوندفقط وفقط به اندازه همون ظرف میتونه بهمون ثروت بده نه بیشتر .
6)ترمز:نداشتن یا کمرنگ بودن باورهای توحیدی مثل اینکه خداوند بینهایت وهابه(باور حضرت سلیمان) خداوند بینهایت توانایی و قدرت داره بینهایت ثروت داره وبه هرکس که باورش کنه به اندازه باورش میده وخداوند بینهایت رزاقه خداوند بینهایت بخشنده ومهربانه خداوند بینهایت راه بلده که ما به ثروت برسیم خداوند از مابیشتر دوست داره که ما ثروتمند بشیم_وبینهایت باور دیگر
همین چند روز پیش که داشتم نظرات دوستان رو تو دوره کشف قوانین زندگی میخوندم متوجه شدم که من خودم درمورد روابطخیلی مشکل دارم و 40 تا ترمز ذهنی پیدا کردم وقتی که اونارو نوشتم اصلا باورم نمیشد که اینا در هر لحظه دارن تو ذهن من فریاد میزنن ومنم عین همونارو دارم تو زندگیم میبینم در صورتیکه من اونارو به هیچ وجه دوست نداشتم ولی ی عمر با من بودن و کلی شرمنده خودم شدم که چه باورهای پوچ و خنده دار وبی اساسی تو ذهن من بوده که من تا الان اینقدر رنج کشیدم و اذیت شدم ودارم حسابی روشون کار میکنم و انشاله که به زودی تغییر اساسی در روابطم میبینم.
استاد شما بینظیرید و ازتون بینهایت ممنون که هروز آگاهی های گرون قیمتی رو در اختیار ما قرار میدین خدا خیر دنیا و آخرت بهتون بده
از شما دوستان فوق العاده آگاهم سپاسگزارم که نظرات خوب و عالیتون رو هروز برای بقیه به اشتراک میزارین و هر کسی که بخوادمیتونه استفاده کنه و نتیجه بگیره
همتون بینهایت فوق العاده اید.
سلام دوست بسیار ارزشمندم طاهره خانم دوست داشتنی و عزیز
بسیاراز شما سپاسگزاری می کنم که نظر ارزشمند و فوق العاده تون را با به اشتراک گذاشتین تا ما هم بتونیم ازش استفاده کنیم
واقعا نکات بسیار مخفی و ریز رو بهش اشاره کردید و نظرتون خیلی نکات آموزنده توش داشت که یه تلنگری به ذهنم زد
امیدوارم هر روز فراوانی های بیشتری بر شما جاری بشه
و یه تشکر بسیار ویژه هم از استاد توحیدی و بی نظیرم سید حسین عباسمنش جان دارم امیدوارم همیشه پاینده باشین
با سلام خدمت استاد گرانقدر و دوست داشتنی، به نظر من کاملا واضح و روشن میشود ترمز ها و موانع را در این درخواست پیدا کرد ، و خود این موضوع سراسر ایراد و ترمز هست وقتی به خداوند باج میدهیم تا بلکه زودتر خواسته مان را براورده کند وقتی باورمان این است که خداوند در گرو چیزی چیز دیگری میبخشد ، و وقتی خوشبختی و پول و ثروت را برای خود نمیخواهیم و گمان میکنیم داشتنش چیزی را از ما میگیرد به همین دلیل میخواهیم با دادن چیزی به خداوند چیز دیگری دریافت کنیم ، نگاه سیستمی به خداوند این موضوع را نمی پذیرد
نمیدونم چقدر تونستم منظورم و بیان کنم ولی احساسم اینه که این طریق خواستن از پایه و اساس مشکل داره و از ریشه پر از ترمزه، ممنون از شما استاد خوب بابت آموزه های عالی و پر ثمر
ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند. به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.
در این موضوع و جملاتی که شرح داده شد، یک سری موانع ذهنی در برابر خواسته ی “ثروتمند شدن” وجود دارد. به نظر شما آن موانع چیست؟
بنام خدا و با سلام خدمت شما دوستان عزیز و استاد عزیزم
1- ما اولین باوری که برای ثروت می سازیم باور ((ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است)) است اولین مانع ذهنی یا برداشت غلط از این باور در برابر خواسته ثروت این است که این ثروت باید برای دیگران مورد استفاده قرار گیرد و الا خداوند به هیچ وجه ثروت را وارد زندگی آن فرد نمی کند در واقع معنویت را صرفاً ساخت بیمارستان یا مدرسه و انجام کار های خیر می داند می داند .
2- دومین مانع برای ثروتمند شدن وارد معامله شدن با خداوند می باشد یعنی یک سری از افراد به خدا می گویند که خدایا تو کمکم کن من ثروتمند بشم من هم در عوض بیمارستان می سازم، به بیماران سرطانی کمک می کنم و … اما آیا خداوند نعمت هایش را در گرو یک قرارداد به ما عطا می کند، آیا خداوند این باران رحمت را در ازای ساخت مسجد به ما عطا می کند،
3- سومین مانع ذهنی این است که یک سری از افراد پیش خودشون فکر می کنند که هم بیمارستان می سازند و هم از نطر دیگران کار پسندیده ای می کنند و از آنجاییکه مهم بودن نظر دیگران در هر شرایطی و در هر سطحی یکی از نشانه های کمبود عزت نفس است و کمبود عزت نفس که پایه ای ترین باور در هر زمینه چه از لحاظ معنویت ، ثروت و ارتباطات است یک مانع بسیار بزرگ و البته مخفی در جهت کسب ثروت است.
4- کسانی می توانند از ثروت خود در جهت ساخت بیمارستان ،مدرسه و … استفاده کنند که به مقدار خیلی خیلی زیاد به ثروت رسیده باشند یعنی از ثروت رها شده باشند و از آنجاییکه یک فرد هنوز به ثروت نرسیده است پس از آن رها نشده است و چون از آن رها نشده است ساخت بیمارستان و مدرسه و … در ابتدای کار باعث ایجاد یک تضاد ذهنی شده و یک مانع برای کسب ثروت می شود.
5- آیا بنظر شما ساخت یک بیمارستان یا یک مدرسه یا هر چیزی شبیه به این در دوره خود شکوفایی یک انسان رخ نمی دهد به عبارت دیگر کسی که هنوز نیاز های فیزیولوژیکی و نیازهای دیگرش را (با توجه به هرم مازلو) بر طرف نکرده است چطور می تواند به بر طرف کردن نیاز های دیگران در هر سطحی پاسخ دهد در واقع ایده ای به آن فرد گفته نمی شود که آنرا انجام دهد و در ازای انجام آن یک کار خیر مثل ساخت مدرسه کند.
6- بنظر شما چه کسانی در شروع ثروتمند شدن به فکر انجام کار های خیر می روند؟ آیا کسی که به فکر ساخت یک بیمارستان می افتد خودش در گذشته بیمار نبوده یا عزیزی را بخاطر نبود بیمارستان از دست نداده؟ یا کسی که به فکر ساخت یک مدرسه می افتد آیا خودش یک فرد بی سواد نبوده؟ اگر به این سوالات با دقت نگاه کنیم می بینیم که افرادی که در خواست کارهای خیر در شروع کار را دارند خودشان یا نزدیکترین عزیزانشان در گیر نبود این امکانات بوده اند و از آنجاییکه این کمبود ها برایشان بسیار مهم است لذا اولین درخواستشان از خداوند انجام این دست کارهای خیر است اما این چه مانعی در جهت کسب ثروت است؟ بعنوان مثال وقتی یک شخص بی سواد است و به خدا قول داده است که یک مدرسه از همان اول بسازد هدفش این است که افراد کمتری بی سواد باشند و چون بی سوادی برای او یک رنج بوده است این رنج که دارای بار احساسی منفی است با یک هدف مثل ساخت یک مدرسه که دارای بار احساسی مثبت است در تضاد است که خود باعث ایجاد یک مانع در ذهن می شود
7- انجام کار های خیر مثل ساخت بیمارستان ، ساخت مدرسه و …. برای کمک به مردم است اما ما زمانی می توانیم به دیگران کمک کنیم که به خود کمک کرده باشیم من مثالی از زندگی خودم می زنم، یکی از مدارکی که مهندسان برق در یافت می کنند مدرک نظام مهندسی ساختمان می باشد اما این مدرک را من 1 سال است که دریافت کرده ام در صورتی که 5 سال پیش می تونستم این مدرک را دریافت کنم اما زمانی که به 5 سال پیش من بر می گردم 2 باور غلط در ذهن من بود اول اینکه نمیشه با این مدرک پول درآورد2- باید کتاب های زیادی را بخونیم تا قبول بشیم در امتحان سختش چون هر کس را که می دیدم می گفت که فایده ای نداره و چرا می خوای این امتحان سختو بدی وقتی از این مدرک پول در نمیاد، سال گذشته این دو باور من با دیدن برادرم که در آمد خوبی از این حوزه دارد عوض شد در واقع برادر من با کمک به خودش و افزایش در آمد در این حوزه بصورت خودکار باعث تغییر باور های من در این حوزه شد
پس ما زمانی می توانیم کار های خیر برای دیگران انجام دهیم که به تمام اهداف و خواسته های خود برسیم و این شالوده و اصل آموزه های استاد عباسمنش می باشد.
احسنت..لذت بردم
سلام به شما دوست عزیز
این جملتون واقعا بی نظیر بود
در واقع برادر من با کمک به خودش و افزایش در آمد در این حوزه بصورت خودکار باعث تغییر باور های من در این حوزه شد
ارزوی بهترین ها برای شما
سلام آقای مهندس موفق و ثروتمند
لذت بردم از خوندن کامنتتون
بله در واقع اصلا نیازی نیست که همون اول کار به فکر دیگران باشیم ما با موفق و ثروتمند شدن خودمون بزرگترین کمک را به دیگران می کنیم نمونه بارز استاد خودمون که با موفقیت خودش اطرافیانش که سهله همه ما را هم تحت تاثیر قرار داده تا حرکت کنیم.
شاد باشیم و دلی را شاد کنیم
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
آقا وحید عجب کامنت جامع و عالی و درجه یکی نوشتید ،خیلی تحسین برانگیز و عالی بود ، لذت بردم
من هم موافقم که آدمی که شرط میزاره برای پولدار شدنش اولا نمیخواد به قانون تکامل عمل کنه ، دوما با این شرطش همش به ناخواسته توجه میکنه پس عملا به خواسته نمیرسه و سوم اینکه وقتی بهای خواسته رو ندی ، یعنی همین حالا از هرچی که داری نبخشی پس چطور وقتی پولدار شدی میخوای ببخشی؟( وقتی غذا نخوردی چطور میخوای سیر بشی؟ )که این کلا با قوانین جهان و خدا درتضاده وهمه ی نعمتهای خدا همیشه برای همه مهیاست ، فقط کافیه باور درست داشته باشیم و احساس خووووببب وتعهد عمل به قانون و…
و اما نکته ی آخر که فرمودین ما با موفق شدنمون و الگو شدنمون برای افرادی که میخوان زندگیشون رو بسازن در واقع بهترین کمک رو به گسترش جهان میکنیم
چرا که اول تا آخر فقط افرادی تغییر میکنن که بخوان و کسی که نخوادتغییر کنه ، هیچکس نمیتونه براش کاری کنه
ممنون بابت کامنت عالیتون
خدایا شکرت برای این خانواده بینظیر و آگاه
در پناه خدا موفق و پایدار باشید