شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 182

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لاله بازرگاني گفته:
    مدت عضویت: 2879 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان خوبم

    اباورهای غلطی که من ،در این خواسته دیدم

    – باور کمبود ،ثروت محدوده و همه به اون دسترسی ندارن و با این خواسته از خدا می خوایم که من رو جزو اون خواص قرار بده

    – باور نا برابری و شرک همه به یک اندازه به ثروت دسترسی ندارن و من عادل تر از خدا هستم و می دونم به کسانی باید بخشی ازاین ثروت رو بدم که خدا اونها رو ندیده

    -باور نکردیم ثروت بی نهایت در جهان وجود داره ،بسته به اینکه ما چقدراین فراوانی رو باور کنیم می تونیم از اون استفاده کنیم، نه اینکه به تدریج برای ما خلق و اهدا بشه

    -باور داریم ما مسول زندگی دیگران هستیم و می تونیم شرایط انها رو تغییر بدیم بدون اینکه خودشون بخوان و تلاشی برای تغییر زندگی خودشون بکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    رضا نصرالهی گفته:
    مدت عضویت: 4012 روز

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    بنظرم میشه از چند جهت این مسئله رو بررسی کرد

    اول اینکه فرد درک درستی نسبت خداوند ،جهان و قوانین حاکم برجهان نداره و خدا رو مثل یک انسان قویتر و بزرگتر فرض میکنه که میتونه با این حربه و احساساتی کردن خدا دلشو برحم بیاره تا خدا خواستش رو اجابت کنه و نمیدونه که خداوند بر طبق قانونی که وضع کرده عمل میکنه و وقتی که فرد از نظر فرکانسی با خواستش هماهنگ باشه اون خواسته بوجود میاد بدون هیچ شرط و شروطی

    دوم اینکه فرد باور ، احساس و دید بدی نسبت به پول و پول داشتن و پولدارها داره فک میکنه که پول کثیفه و پولدارها پولشونو از راه نادرست بدست آوردن و با این روش میخواهد ذهنشو آروم کنه و پولو تطهیر کنه و تو ذهنش موجه کنه و بگه که من پولم حلاله و از راه درست بدست اومده

    سوم اینکه فرد خودشو لایق داشتن اون پول بدون هیچ شرطی و از راه درست ،طبیعی و بدیهی نمیدونه و حتما باید با این ترفند پول رو داشته باشه و در درون احساس کمبود عزت نفس داره که حتما باید با یک تبصره ای به خواستش برسه ،نمیشه که آسون و طبیعی انسان پولدار بشه

    چهارم اینکه فرد با این خواسته احساس میکنه که میتونه روی زندگی دیگران تاثیر بگذاره تا اونا هم به خواستشون برسن و خودشو در جایگاه خدا میبینه و ممکنه فک کنه که در مورد اون افراد بی عدالتی شده و فرد عدالت رو با این کار اجرا بکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    نیلوفر بزرگی گفته:
    مدت عضویت: 2481 روز

    طبق گفته امام علی(ع) دست به خیر باش حتی اگر خود در تنگنایی

    اگر چیزی رو ببخشیم در واقع این احساس به ما دست می ده که ثروتمندیم که میبخشیم واین حس هست که مارو ثروتمند میکنه

    اگر بگیم هروقت ثروتمند بشم میبخشم وضعمون تغییری نمیکنه چون تا نبخشیم ثروتمند نمیشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فروزان نصرالهی گفته:
    مدت عضویت: 3441 روز

    باسلام

    اول از همه استاد ممنونم از شما که ریزترین و کوچکترین نکته ها رو شناسایی میکنید و باعشق و رایگان به همه میبخشید بعدم باید اعتراف کنم که من همیشه دوست داشتم پول زیاد داشته باشم و به پدر مادر و خانوادم ببخشم حتی میگفتم اگر تو قرعه کشی پولی ببرم ۵% میبخشم و هرگزم تاحالا این اتفاق نیافتاده و دیشب که فایل شما رو گوش دادم تازه دوزایم افتاد که جریان چیه…

    امروز خیلی فکر کردم و کامنتها رو خوندم و همه ی دوستان هم به زیبایی و خیلی درست جواب دادن ولی همچنان من ترمزم قوی بود و باز دلیل رو پیدا نمیکردم تا اینکه دقیق تر که نگاه کردم فهمیدم همش از تفکرات مذهبی من سرچشمه میگیره(حتی الان قلبم داره تند میزنه فک میکنم خداسنگم میکنه?)

    من باورم این بوده و هست که زکات مال رو “باید”داد زکات به معنی برکت و طهارت و پاکیزگی، چیزیست که سالها به ما گفتن و ما قبول کردیم و گفتن شرط قبولی نماز زکاته و با “صلی” در قرآن کنار هم آمده اند .مثل همیشه کد مخرب من کد مذهب و دینه که با برداشت اشتباه تو مغز من رفته که باید از مالم ببخشم تا تطهیر بشم هم مالم هم خودم …باید پولدارا زکات بدن تا دفع بلا بشه… کفاره گناهانمون بشه… پلی برای رسیدن به بهشت ابدی بشه از داشتن و خواستن مال زیاد احساس گناه میکنم و باید بخشی از اون رو بدم تا خدا منو ببخشه و دوستم داشته باشه … اره چون احساس شرمساری و خجالت میکنم از پول داشتن باید بدم بره تا راحت شم تا نفس بکشم حتی شاید دادن مال حس خوبی به من نده یا اصلا از اون بدتر بی تفاوت باشم نسبت به بخششم. از طرفی از خداوند مال و برکت میخوام از طرف دیگه فک میکنم همش مال من نیست من امانتداری هستم و باید بدم بعدی

    واقعا چقد بچگانه فک میکردم استاد دیشب که فایلتونو گوش میدادم انگار برق ۳فاز گرفته بودم خدایی هزارتا کتاب میخوندم نمیفهمیدم عیب کارم کجاست خدا بهتون خیر بده و ممنون از هوش برتر شما?

    امیدوادم این مسئله رو بازم بهتر درک کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    امیرحسین پارسا گفته:
    مدت عضویت: 3432 روز

    سلام خدمت خانواده بزرگ خودم

    باور های نامناسبی که ممکن است در این نوع طرز تفکر وجود داشته باشه از نظر من ایناست:

    *وهابیت خدا رو باور نداره>>> کسی که می خواد با خدا همچین معامله هایی بکنه در ته ذهنش اینه که مگه میشه خدا همین طوری به بنده اش نعمت بده. باید برای خدا یه کاری بکنی، باید یه کار خیری بکنی، نماز هات رو سر وقت بخونی تا خدا دلش به رحم بیاد و به تو نعمت بده. حالا من که پول ندارم کار خیر بکنم! تو یه پولی بده منم قول می دم کلی کار خیر کنم.

    ما در صورتی به ثروت می رسیم که وهابیت خدا رو باور کنیم. خدا مالک کل جهان هستی هست. حتی اعضای بدن ما هم متعلق به اوست. آیا ما کار خیری برای خدا انجام داده ایم که خدا این همه نعمت(دست-پا-عقل-پدر و مادر-سلامتی و…) را به ما داده؟ خیر. خدا از روی وهابیت و مهربانی و بخشندگی خودش به ما نعمت می ده. اگر این طوری فکر کنیم دیگه نیازی به معامله کردن با خدا نیست. به خاطر وهاب بودنش ازش می خواهیم و او می دهد. خدا دوست دارد که ما ثروتمند شویم و نیاز به هیییییچ پیشکشی ندارد که به او تقدیم کنیم.

    *پول را کثیف و داشتن پول زیاد را معادل دور شدن از خدا می داند.>>> این انسان می خواهد با خیریه کردن این احساس بد رو از خودش دور کند.

    ثروتمند شدن ما در راستای خواست خداست. خدا عاشقانه دوست دارد که ما ثروتمند شویم. از آنجا که خدا دوست دارد ما ثروتمند شویم پس چه نیازی به معامله کردن با او هست؟

    *خودش را لایق گرفتن نعمت ازخدا (بدون دادن چیزی) نمی داند

    * خودش را لایق ثروتمند شدن نمی داند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ultra گفته:
    مدت عضویت: 2851 روز

    سلام به همه شاگردان مکتب استاد عباس منش

    در ابتدای امر که ما در مدار فقر هستیم تصوراتمان از ثروتمند شدن متفاوت است و خود را در قالب شخصیتی تجسم میکنیم که در دنیای واقعی با من فعلی فرق دارد اینکه با خداوند عهد ببندیم که اگر به من ثروت بدهی من کارهای خیر و ……. انجام میدهم یعنی هنوز باور نداریم که خود خالق زندگی خود هستیم و این قول دادن به خداوند در اثر این باور است که شاید اگر پولدار بشوم انسان بدی میشوم و از خدا دور میشوم برای همین چون خداوند از این مطلب اگاه است و خیر وصلاح من را میخواهد ممکن است به من ثروت ندهد پس خدایا من قول میدهم انسان خوبی بشوم یعنی اول پول و ثروت بعد تغییر در صورتیکه اول باید تغییر کنیم به اندازه ای که درجات انسانیت را طی میکنیم وارد مدارات بالاتر شده و دنیای خاص ان مدار را تجربه میکنیم . خیر و نیکوکار بودن یک انسان در واقع یک اخلاق است و هر حسن خلقی در انسان تجلی یکی از صفات و اسما خداوند است و فرکانس ان اسم را به جهان هستی میفرستد فلسفه ذکر گفتن با تکرار متناسب با ان ذکر خود گواه این موضوع است . با ارزوی موفقیت برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    امین اسم زاد گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    سلام دوست خوب و مهربانم

    منم مثل شما فکر میکردم و اومدم به عنوان بک بازی باورهامو به بازی گرفتم

    فایل ١ قانون آفرینش بهم یاد داده که هر بار به چیزی باور دارم و معتقدم ابتدا اون رو به چالش بکشم

    یک تمرین بهتون پیشنهاد میکنم که خودم در همین سایت انجام دادم

    برای یکی از فایلهای استاد فکر میکنم فایل باور به رسیدن به رویاهای ٢ اولین نفر کامنت گذاشتم و برای چند فایل دیگر دیرتر کامنت گذاشتم و بدون پیش فرض ذهنی که کزوم بیشتر دیده میشه فقط به نظاره نشستم

    جالب اینجاست که در تعادل دیده شده و کامنتها ستاره گرفتن

    ?????

    اونجا بود که گفتم الله اکبر چه زیبا میشه قبل ساخته شدن یک اتفاق اون رو به چالش کشید و باور جدید را ساخت

    شما اگه جایزه میخوای یک راه هست

    عمل به قوانین و تغییر باور و اینکه خودتون را لایق جایزه بدونید که من میدونم شما بسیار لایق

    عزیز

    دوشت داشتنی

    و ثروتمند هستند

    …………………….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    خانم نورایی گفته:
    مدت عضویت: 3049 روز

    سلام به همه ی همفرکانسیهای عزیز.

    دوست دارم تو مسابقه شرکت کنم، تا به قول استاد با مرور قوانین، تغیرات ی تو زندگیم ایجاد کنم.

    در جواب سوال استاد :

    یکی از ترمزهای که من پیداش کردم اینه؛

    وقتی ما میگیم، خدایا به من ثروت بده که من مدرسه و مسجد و اینا می‌سازم و… ، احتمالا این باور مخفی رو دارم که ثروتمندان، آدم‌های درستی نیستن و از ثروتشون در راه درست استفاده نمیکنن. و من میخوام اینکارها رو بکنم و نمیخوام مثل اونا بشم،

    که میشه ترمز ?

    یا در همین زمینه احتمالا فکر می‌کنیم که اگه من ثروتمند بشم، از خدا دور میشم،

    (برای همین میگم خدایا با این کارا سعی میکنم بهت نزدیک بشم، ثروت بهم بده ).

    ولی از اون طرف تو نجواهای درونیم ن میگیم، نه، من نمیخوام از خدا دور بشم،

    که میشه ترمز ?

    یه باور دیگه هست، درباره ی فراوانی، وقتی میگم :من داشته باشم که کمک کنم، باور فراوانی رو زیر سوال بردم.

    باور فراوانی یعنی اینکه در جهان همه ی انسانها به یک اندازه به نعمت‌ها دسترسی دارن، یه زمین کاملا مسطح رو فرض کنیم که در همه جای اون باران یکسان داره میباره. احتمالا این باور رو دارم که اونا دسترسی ندارن، نمیتونن به ثروت برسن، پس من باید اینکارو براشون انجام بدم.

    که اینم میشه ترمز ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت استاد و تمام دوستان در بخش عقل کل به نظر من این همون شرک مخفی هست که مثل مورچه ای در تاریکی شب روی سنگ را میره اولش اگه ما بگیم که خدایا تو بهم ثروت بده من نیتم خیره به همه میخوام کمک کنم خوب این نشون میده که اصلا تو دنیای مادی همه چی بی نظم هست فقر و بدبختی همه جا را فراگرفته و خدا اصلا هیچ دخالتی هم نمی کنه و ما میخواهیم با طلب ثروت از خداوند به اونا کمک کنیم باور یا کدهای مخرب: نداشتن این باور که در جهان هستی نظم و ترتیب نیست و یه چیزی اشتباه هست که ما یعنی اون فرد باید درستش کنه . اون فردی که اینطور درخواست را داشته باشد خودش اصلا این باور را نداره که خدا بهش ثروت میده این باور را داره که اگه فقط کارای خوب بکنه نه برای خودش برای بقیه خداوند بهش میده که باز دوباره به این باور می رسیم که من که لیاقت ثروتمند بودن برای خودم را ندارم حداقل ثروتمند بشم که بتونم بقیه را کمک کنم انگار که خدا نمیتونه بقیه بندهاشو کمک کنه خلاصه به نظر من تو این سوالی که استاد مطرح کردن تقریبا همون شرک های پنهان هست که تو دل مومنان هست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مجید لطف آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2848 روز

    سلام استاد عجب سوالی هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر تو دعاهامون و درخواست هامون میشه باور های مخرب پیدا کرد.چه ترمزی واقعا.

    خدایا شکرت بابت این استاد و طرح سوال های موشکافانه ایشون.

    باور کمبود و نبود ثروت و فراوانی

    کمبود عزت نفس و داشتن لیاقت ثروت

    باور اینکه دیگران نمی تونن خودشون مستقیم از خدا بخواهند و ما با اینجور درخواست و باور واسه بقیه ثروت و… چیزهای دیگه از خدا میخوایم.

    یجوارایی داریم با خدا شرطی صحبت میکنیم و درخواست میکنیم که اگه تو به ما نعمت بدی ماهم هوای بندهاتو داریم و این جور طرز فکر یعنی شرک.

    بقول استاد شرک مثله راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب مخفی هستش.

    مرسی استاد عزیزم و همچنین بچه های گروه عباس منش که این همه باور اشتباه پیدا کردن.مرسی

    استاد کامنت ها ی بچه ها خیلی زیاده ماشاالله نمیشه یه برنامه ای هم راه بندازین که کامنت های بچه هارو به صورت صوتی هم بشه پخش کرد؟

    مرسی از همه.انشاالله موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: