شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 20
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد خوبم و همه ی دوستان عزیزم
من این فایل استاد رو وقتی شنیدم بنظرم اومد بارها همین سوال رو از خودم پرسیدم.
اوایل آشنایی من با قانون چون شنیده بودم که هر آنچه بخوام رو میتونم داشته باشم، با خودم گفتم ای ول پس من چه خوبه پولدار شم برای داداشم ماشین بگیرم،مامانم دوست داره تو محله بهتر باشن پس اگه پولدار شم برای پدر و مادرم خونه میگیرم و…. خلاصه حسم فوق العاده خوب بود ولی پولدار نشدم که نشدم تا اینکه چند ماه پیش شروع کردم به هدف گذاری برای یک سال بعدم، اونجا بود که یاد حرف استاد افتادم که میگفتن یه سری خواسته ها عشقن و یه سری خواسته ها هوس. اونجا بود که تازه فهمیدم خودمم هستم و یه سری چیزا رو واقعا عاشقانه میخوام تو زندگیم از جمله پول ولی ایدفه با دلایل شخصی خودم و برای خودم.خدا میدونه از همون موقع به بعد زندگی من بصورت اساسی متحول شده چون فهمیدم زمانی به هر آنچه میخوام میرسم که یکی بشم با خواسته م. بقیه هم زمانی به خواستشون میرسن که خودشون به تکامل برسن. طبیعت شوخی نداره،پارتی بازی نمیکنه.
سلام .این که من متوجه شدم از محصولات رایگان استاد این هست که ما وقتی برای خدا برا خواسته هامون شرط میگزاریم یعنی خودمون رو لایق داشتن خواستمون نمیدونیم و میگیم اگه به این ثروت برسیم حتما این کار خیر رو انجام میدیم در صورتی که ما بهترین مخلوق خدا هستیم وما بهعنوان مخلوق خدا که اشرف مخلوقاتش هستیم و همه چی رو برا ما آفریده حق داریم که ازتمام انچه در اسمان و زمین هست احساس مالکیت کنیم و بدون هیچ قیدوشرطی استفاده کنیم و استفاده کنیم
درود به استاد عزیز و دوستان گرامی
خداروسپاس گذارم که میتونم چیزهایی که از استاد عزیزم تا به امروز آموختم رو با دوستان گلم به اشتراک بزارم
به نظرم در درون این نوع خواسته چند باور محدود کننده هست که شرح میدم:
1.باور اول اینکه ما نگاهمون به خدا در این خواسته سیستمی نیست و خدارو مثل یه شخصیت انسانیِ احساسی در نظر گرفتیم که با احساساتی کردن خدا بتونیم خدارو مجاب کنیم که بهمون پول و ثروت بده چون ما میخوایم مسجد و خیریه و … بسازیم و به آدما کمک کنیم پس خدا بهمون پول بده که ما کارهای خیر انجام بدیم
2.باور نداشتن به قوانین جهان و اینکه جهان بر پایه ی قوانین دقیقی طراحی شده و هیچ عیب و نقصی درش نیست و ما میخوایم با کمک کردن به دیگران اون ها رو از شرایط بدشون نجات بدیم و باور نداریم که اونها شرایط حال حاضرشون رو توسط باورها و فرکانس هاشون ایجاد کردند و دنیا هیچ ظلمی به کسی نمیکنه و هیچ ناعدالتی در جهان خداوند وجود نداره
3.باور به این که اگه ما ثروتمند بشیم ممکنه آدم بدی بشیم و با ثروتمون کارهای خیر و پسندیده نکنیم یا به عبارتی بعضی از ثروتمندان آدم های بدی هستن و با اینکه این همه ثروت دارند به انسان ها کمک نمیکنن و از ثروتشون در راه خیر استفاده نمیکنن … و این باور باعث میشه که ثروتمند نشیم چون تو ذهنمون به این باور نداریم که همه ی انسان های ثروتمند افراد نیکوکار و بخشنده ای هستند و میدانند که بخشش مال ثروتشان رو بیشتر میکند …
4.احساس ترس از اینکه اگه پول و ثروت رو برای خودمون بخوایم خدا بهمون ثروت نمیده و زمانی خدا پول و ثروت بهمون میده که ما پول رو برای اینطور خواسته های خیریه ای بخوایم
5.و گاهی هم اهمیت دادن به حرف مردم هست که با خودمون میگیم اگه ثروتمند بشیم و کمک نکنیم پشت سرمون حرف در میارن که ببین الان که پولدار شده و به پول رسیده چه آدم خودخواه و خسیسی شده و دست تو هیچ کار خیری نمیبره و به کسی کمک نمیکنه که کلا تو این باور اهمیت دادن به حرف مردم اشتباهه و نباید برامون مهم باشه که در موردمون چی میگن و هدف و کارهامون نباید به خاطر حرف مردم باشه.
سلام دوست عزیز
ممنون که این ترمزها رو نوشتید
مورده 3رو میخواستم منطقی کنم برای خودم ونقطه مقابل این ترمز رو با درک الآنم بنویسم:
تمام ثروتمندان انسان های شریفی هستند، چرا ؟ چوناز صفر شروع کردند و خود ساختههستند پدر این راه با طی کردن تکامل روحشون هم بزرگ تر شده وادم های بخشنده تر آرام تر با ایمانتر و بخشنده تری شدند وچون به فراوانی ثروت اعتقاد قلبی دارند انسان های بخشنده ای هم هستند،
و نگران از دست دادن نیستند
باورشون اینه که هر چی ببخشی چندین برابرش رو خداوند بهشون میده
سیر شدند واز ثروت راحت میتونم بگذرند
همون مطلبی که استاد عزیزم تو فایلهای زیادی برامون توضیح دادن
که تا به ثروت نرسی نمیتونی ازش بگذری
اونهایی که ثروتمند شدن بد شدند فقط تو فیلمها هستند ن تو دنیای واقعی
با یک سرج توی گوگل متوجه میشیم که تمام ثروتمندان بزرگترین خدمات رو به مردم وبخشش ها رو به مردم کردند، کاری که یک انسان عادی یک هزارمش رو هم نمیتونه انجام بده…
من بعد از خواندن هر کامنت میام برای خودم دلایلی میارم تا برای ذهنم منطقی بشه که پول و ثروت معنویه
منو آدم بهتری میکنه ومنو به خدا نزدیکتر میکنه
وپول و ثروت تنها راهه رسیدن به خداونده…
شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلااااااام خدمت استاد عزیزم و تمام دوستای گروه پر انرژی عباسمنش
دوستان در رابطه با پاسخ به سوال استاد عزیزم واقعیتش در حین شنیدن اولین مطلبی که همون لحظه به فکرم اومد: 1- وهابیت خداونداست که به معنی بخشش بی قید و شرط که با صفت رحیمیت خداوند متفاوت می باشد. رحیم به معنی بخشش در مقابل عمل خوبی که ما انجام میدهیم نه کمتر نه بیشتر یعنی در واقع عامیانه اینه که مزد کارهایی که انجام میدهیم را خداوند به بندگانش می بخشد ولی صفت وهابیت خداوند یعنی بخششی که خیلی فراتر از اعمال و کارهای خوبی که ما انجام میدهیم بی قید و شرط و بی انتها در اختیار بندگانش قرار می دهد که در این سوال ما باورهای خودمان را محدود می کنیم که حتما وقتی که از خداوند چیزی یا ثروتی را درخواست می کنیم حتما باید در مقابلش کاری را انجام دهیم و فکر میکنیم که اگر اون کار خیر را انجام ندهیم خداونددرخواست مارو اجابت نمی کند وبه نظرم یکی از ترمزهایی است که با باور محدود کننده خودمان ایجاد میکنیم مانع از ورود ثروت به زندگی خود می شویم
دومین باور محدود کننده در مورد این موضوع که مانع از ورود ثروت بسیار زیاد می شود به نظرم عدم احساس ارزشمندی خودمان می باشد یعنی در واقع ما با این باور مخرب فکر می کنیم بدنیا اومدیم که خودمان را وقف دیگران کنیم . دوستان کمک کردن خیلی خوب است ولی بنظرم در وحله اول به خودمان کمک کنیم و آنقدر به حد ثروت برسیم تا رها شویم
سومین باور محدود کننده در مورد این موضوع شرک می باشد یعنی اینکه خداوند نمی تواند بطور مستقیم به کسایی که نیازمند است کمک کند و فقط با واسطه ی ما به دیگران کمک می کند یعنی خودمان را جای پروردگار قرار دادن!!!
دوستان عزیزم خداوند قوانینی در این دنیا وضع کرده که اگر در مسیر این قوانین قرار بگیریم همه آنچه که ما درخواست کنیم بدون هیچ قید و شرطی در اختیار ما قرار می دهد این باور های مخرب ذهنی ما هست که مانع ورود ثروت بسیار نامحدود به زندگیمان میشود
سلام استاد عزیزم
با درخواستی که از خداوند میکنیم و در مقابلش یه تعهدی از جنس یه مدار و فرکانس خیلی دور تر از خودمون رو میدیم و ترمز رو همون اول برای خودموم میگیریم و موانعی میشیم برای خودمون با ناهماهنگی با قانون آفرینش،یعنی برای کسانی میخواییم کمک کنیم که خودشون اصلا به فکر خودشون نبودن و همیشه دور از مدار و فرکانس ثروت بودن
ما با تعهد دادن متاسفانه کار رو برای خودمن مشکل میکنیم و همیشه فکرمون و ذهنمون درگیر این افراد و کمک رسانی میشه که ما هیچ تعهدی در مقابلش نداریم
اما خودمون رو مقید به این کار کردیم و از فرکانس خواسته هایمون دور میشیم
استاد جان دوستت دارم
سلام دوست عزیز
به نکته جالبی اشاره کردید
احسنت به شما
کسی که فقیره دقیقا تو مداره فقره
تو مدار ناشکریه
تو مداره توجه به ناخواسته است
باور های محدود کننده داره
به عوامل خارجی قدرت داده
وبا کمک ودلسوزیه ما هم مدارس تغییر نمیکنه
به قول استاد این کاریه که پیامبر ها هم نتونستم انجامش بدهند
پس ما وقتی ثروتی از خدا میخایم باید برای خودمون بخوایم و شرط نگذاریم.
شرط گذاشتن از عدم آگاهی قوانین حاکم بر جهانه هستیه
چون وقتی اون افرادی که ما فکر میکنیم باید کمک شوند کنیم مدارشون تغییر میکنه خدا وند از طریق بینهایت دستانش به اونها نعمت میده و هدایت شوند میکنه
از خدا میخام ما رو به راه راست به راه کسانی که به اونها نعمت داده هدایت کنه
شاد و پیروز باشید
سلام به دوستای خوبم
من فکرمیکنم بخاطراین باشه که اولا پول وثروت روفقط زمانی خوب میدونن که برای به اصطلاح توشه ای واسه آخرتشون باشه وفقط برای اهداف معنوی خرج بشه دوما خودشونولایق ثروت زیاد وزندگی مرفه در دنیانمیبینن وگرنه ازخداوندجوردیگه ای طلب میکردند برای رفاهشون برای شادیشون و…
سوما ابتداباید بخشنده بود واحساس ثروتمندی رودرخودایجادکردوحتی از همون درامدی که دارن مقداری رو صرف امورخیریه کنند وعشریه بدن ،،،سپس ثروتمندشد
چهارما براین باورندکه خداوند بزرگ وبخشنده فقط زمانی پول وثروت روبهشون میبخشه که باقصد کمک به بقیه ازاو طلب کنی وبخشندگی خداوند رو با قید وشرط میدونن!
سلام خدمت استاد عزیز سیدحسین خودمون و دوستان گرامی اینکه خدایا به من ثروت بده تا به دیگران کمک کنم یعنی اینکه من میخواهم به بندگانت کمک کنم تو که بهشون کمک نمیکنی امامن اینکارو میکنم درواقع یعنی خودمون رو بیشترازخداوند دست و دل باز و قدرتمند میدونیم خدایاتوکه بفکرخیلی ازآدمهانیستی اما من هستم ینظرمن دیدگاه مخرب و اشتباه ما اینه
سلام خدمت گروه تحقیقاتی عباسمنش و استاد عزیز
این نفر قانون خدا رو نشناخته و میخواد بجای خدا رو زمین عدالت ایجاد کنه و احساسی عمل میکنه و فکر میکنه بهش داده میشه تا بجای خدا نعمت رو روی زمین تقسیم کنه و در واقع به عدل خدا و قانون کائنات و فرکانس واقف نیست
سلام به استاد عزیز و سایر همراهان وقتی ما این درخواست رو از خدا میکنیم که خدایا این مقدار پولو اگه بهم بدی فلان کار رو میکنم یعنی اینکه اولا ما باور نداریم که پولی داریم برای بخشیدن ( یعنی ما فقیریم ) که اونو ببخشیم .دوم اینکه برای رسیدن به ثروت باید ببخشی تا بگیری تا نبخشی جای خالی برای ورود ثروتهای خدا نداری . بنظر من اگر درآمد زیر خط فقر هم هست باید بخشی رو ببخشی تا راه برای ورود ثروت باز باشه . ببخش و ایمان داشته باش که دهها برابرش وارد زندگیت میشه.
با تشکر از استاد عزیز
به نام خدا من تو این سوالی که استاد مطرح کردند باور عدم لیاقت داشتن ثروت رو میبینم یعنی به طوری که فردی که همچین از درخواستی رو داره به طور پنهانی دارای باور عدم لیاقت داشتن ثروت هستش یعنی اینکه من ثروت رو برای دیگران میخوام برای خوشحال کردن دیگران برای انجام دادن کارهای خیر برای هدیه گرفتن البته دوستان همه اینا به نوبه خودشون بسیار عالی هستند فکر میکنم همه ماها دوست دارم با ثروتمون به دیگران کمک کنیم برای عزیزانمون هدیه بگیرم کار خیر انجام بدیم اما اگر خودما نتونیم از این ثروت لذت ببریم واستفاده کنیم در درجه اول فکر کنم که در اثر باور عدم لیاقت داشتن ثروت باشه که این باور به صورت مخفی در ذهن ما باشه : یعنی من لایق اون مقدار ثروت نیستم که برای خودم استفاده کنم فقط پدر یا مادر یا دوست من لایقش هستش خدایا اون ثروت رو به من بده که به اون ها کمک کنم خدایا اون مقدار ثروت رو به من بده که برای اون ها هدیه بگیرم خود من لایقش نیستم در نتیجه بخاطر این باور خواسته ما که به دست آوردن پول و کمک به دیگران هستش به وسیله اون مقدار ثروت نمیرسیم چون در لایه های باورهامون باور عدم داشتن لیاقت ثروت رو هم داریم یعنی وقتی میفهمیم که این باور رو داریم که همچین خواسته ی داشته باشیم ممنون از استاد عزیز و سپاس از همه شما