شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 203
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام🖐️🖐️🖐️
دیدگاهی که به ذهن من میاد اینه که با خودمون فکر میکنیم خدا همون اندازه که بهمون داده مقدر شده برامون وبیشتر نمیشه حالا یا میخوایم یه جوری اون مبلغی که بیشتر از اندازه ای که برامون تعیین شده رو یه جوری خدا رو بپیچونیم وبه بهانه ای که خودش گفته صدقه وفلان وکمک از چنگش در بیاریم 🤔چون خدا از این اندازه که بهمون داده ومقدر شده بیشتر نمیده حتما که با این سوال نمیدونیم شرایط درخواست کردن چیه وعدالت خداوند رو درک نکردیم که به همه هر چقدر که فرکانس ارسال می کنن پاسخ داده میشه به اندازه ای که خودمونو لایق ثروت میدونیم اینکه بدونیم من برای دریافت ثروت هیچ کمبود ونقصی ندارم من همینجوری لایق دریافت ثروتم
وبدی این جور درخواستها اینه که وقتی به اون خواسته یا پول می رسیم مشکلاتی که از عدم لیاقت میاد باعث میشه اون نذر یا قولی که به خدا دادیم رو نتونیم انجام بدیم پول بدستمون رسیده مشکلی پیش میاد وبازم بدهکار خدا می شیم وشرمنده و احساس گناه که ما رو بیشتر از خدای خودمون دور می کنه خودم بارها تجربه کردم وحس بدی داشتم
شاد وسلامت وعاشق باشید،،،❤️❤️❤️🙏🙏🙏
سلام خدمت دوستان و استاد عزیز
از نظر من کد مخرب تو این خواسته اینه که حتما باید در عوض خواسته هامون چیزی باید به خدا بدیم و شرط و شروط بذاریم تا خدا خواسته هامون رو براورده کنه و اینکه یه کنار بنشینیم تا خواسته هامون اماده شه
در غیر اینصورت اون خواسته مون براورده نمیشه
در صورتی که چنین نیست خدا ما را به این دنیا افریده که خوشبختو شاد و موفق و ثروتمند و سلامت باشیم و خودمون خالق زندگیمون هستم و باید با توجه به خواسته هامون حرکت کنیم و باور داشته باشیم به هدفمون میرسیم
افرین عمران عزیز
چه باور قشنگی
سلام دوست من ایمان عزیز
ممنون
خیلی خوشحال تو جمع شما فرشته ها هستم
ارزوی بهترین ها برای شما دارم
سلام و خسته نباشید…دقیقا همون داستان پرداخت بهاست که اکثر اساتید منجمله استاد عباسمنش گفتن که تا بهاشو ندی به دست نمیاری این کاملا اشتباست… تنها بهایی که برای خواسته هات باید بدی هم سویی با منبعه نه چیز دیگه
چرا نذر کردن جواب میدهد؟
یکی از دلایلش اینه که با این روش احساس لیاقت به دست میارن.
یکی دیگخ از دلایلش اینه: مردم(به اصطلاح مسلمونا) قبول دارن که هر چه بزرگتر نذر کنن، راحتتر به آرزو(حاجت!) شون میرسن. اما این چه ربطی داره؟ وقتی بزرگ نذر میکنن دیگه اون آرزو شون به یه حالت بینابینی میرسه. یعنی اگر نرسن هم مشکلی پیش نمیاد؛ چون دیگه لازم نیست نذر رو به جا بیارن. و این میشه که خواستهشون رو رها میکنن و اینجاست که قانون جذب میاد وسط!
یکی دیگه از دلایلش میتونه این باشه که با این روش خواسته شون رو به خدا میسپرن. و معتقدن که دیگه خدا چون دوست داره اون کار خوبه انجام بشه، خدا دست به کار میشه که آرزوشون رو محقق کنه.
و این میشه که فکر میکنن اون نذر کردنه داره کار رو پیش میبره. اما دوستان بدانید و آگاه باشید! این روش کلی ضرر داره.
اینها رو گفتم که بدونیم چرا مردم به نذر کردن باور دارن. اما:
نذر کردن همونطور که گفتم یعنی: تو احساس لیاقتت بستگی داره به این که چه کار هایی انجام میدی. دیگه ذاتت و وجودت ارزشمند نیست. دیگه خدا همینطوری که هستی دوستت نداره که برات خواسته هات رو رقم بزنه. اون یه خدای وهاب نیست. اون یه خدای فاضل و دارای بخشش عظیم نیست. مگه ما برای خدا چی کار کردیم که این همه در بدو تولدمون نعمت داده؟ اون مادر مهربونی که با عشق به ما شیر داد. اون غذا هایی که بدون هیچ نذری به ما داد؛ این همه عضو بدن که دارن مثل ساعت کار میکنن (یا حداقل کار میکردن و ما خودمون خرابشو کردیم). این همه ثروت و نعمت در بدو ورودمون به این دنیا؛ مگه برای کدومش گفتیم خدایا اگه اینو بدی من این کار خوب رو میکنم. اون همه حادثههایی که نزدیک بود رخ بده و ما رو از بین ببره. اما خدا بدون هیچ معاملهای و از روی فضلش اون موهبتها رو در حق ما کرد. ما چه طور میتونیم در برابر یک خدای وهاب بگیم خدایا این رو به من بده، من هم قولم میدم اون کار خوب رو انجام بدم؟ آخه مگه خدا نیاز داره؟
ما هر کاری که انجام بدیم به خودمون برمیگرده. اگر میخوای ثروتمند بشی، اول ببخش. اول رهاش کن. نگو خدایا اول بده تا منم ببخشم.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن. راه کسانی که به آنها نعمت دادی. نه راه کسانی که بر آن ها غضب کردی و نه گمراهان
در خدا شاد، پیروز و سلامت باشید ;-)
امیر حسین جان بسیار باور قشنگی بود
ممنون
با سلام خدمت دوست عزیز
خیلی عالی گفتی دمت گرم❤️
لذت بردم و استفاده کردم 🌷🙏
هرچی آرزوی خوبه مال تو
چقدر قشنگ عنوان کردید.ممنون
باسلام خدمت استاد عزیز وپر انرژی
نظر من اینکه بگی پول بده بهم که کمک کنم کاملا اشتباه است
وارزش خود انسان یا لیاقت رو کم میکنه که بر خلاف قوانین کیهانی منبع انرژیه
در صورتی که خداوند هنگامی که انسان را آفرید(پارساآزادواری)
گفت من جانشین خودم رو بر روی زمین آفریدم
وهنگامی که( پارسا )رو آفریدم گفتم آفرین بر من که چه آفریدم
پس زمین وآسمان و هر آنچه موجودیت دارد را برای استفاده وعشق وحال (پارسا)آفریدم
واز انجا که قانون آفرینش دهنده گی هست پس در مرحله بعد از خودم میتونم به خلق ثروت هم کمک کنم
آفرین بر همه دوستان ثروتمندم که هر کدام جانشین خدا ودر جایگاه خودشون هستن
شاد وپر انرژی باشید با افکار عالی وبدون ترمز
سلام به همه بزرگواران سوال خیلی جالب و پرنکته ای هستش و من رجوع کردم به حرف استاد که میگه ان مع العسر یسرا جواب تو خودشه و با خودشه.. درخواست ما پراز شرک و عدم لیاقت و تحریک حس ترحم خداوند هستش من فکر میکنم ترمز فکری ما روی دیسک به شدت قفل کرده و با تغییر باور میتونیم اون ترمز رو رها کنیم و با ایمان و باور قوی به سمت خدا بریم. همه تون رو دوست دارم زنده باشی استاد عباسمنش
با حس ترحم خیلی موافقم.کاملا درسته نظرتون
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده صمیمی ام🔶
میخواستم درباره این سوال که استاد مطرح کردن، نظرمو بیان کنم. ان شاء الله که مفید باشه.
من از کسایی بودم که تا همین یکی، دو روز پیش وقتی از خدا ثروت و استقلال مالی میخواستم، دلیل این خواستهام رو کمک به مردم، خرید هدیه برای پدر و مادرم و انجام کارهای عام المنفعه ذکر میکردم.
نظرات دوستان رو مطالعه کردم، البته نه همه نظرات رو. دوستان نکات خوبی رو مطرح کردند. نظر من اینه که اگر ما از خدا ثروت بخوایم تا با اون ثروت به بقیه انسانها و مردم کمک کنیم، مثل این میمونه که من خودم رو لایق ثروت نمیدونم و با این کار میخوایم برای خودمون مشروعیت ایجاد کنیم. یعنی اگه پول برای خودم باشه برای رفاه من باشه که غلطه یا من لیاقت ثروت رو ندارم، پس میام و اینطور خواستهام رو به خدا مطرح میکنم.
✨دوستان نباید فکر کرد که کمک کردن به دیگران اشتباه است. من به این موضوع فکر کردم و به دنبال راهی بودم که بشه به دیگران کمک کرد و از نظر من راهش اینه که اول خودمون به ثروت، سلامتی یا هر موفقیتی که مورد نظرمون هست برسیم و بعد در راستای قانون، تاکید میکنم در راستای قانون الهی به دیگران کمک کنیم. حرکت در راستای قانون یعنی اینکه بپذیریم که هیچ تاثیری روی زندگی دیگران نداریم، مگر اینکه خودشون از ما درخواست کنن، بخوان که تغییر کنن و در مدار صحیح باشن. درنتیجه باید یاد بگیریم دلسوزی هم برای هیچ کس نکنیم. دلسوزی کردن یعنی اینکه بخوای در روند تکامل افراد تغییر ایجاد کنی، مثل این میمونه که یه کرم ابریشم رو ببینی که به هر سختی باشه میخواد از پیله اش بیاد بیرون و شما بخوای این روند رو سرعت ببخشی و کمک کنی پروانه زودتر از پیله بیرون بیاد، خب مشخصه که دیگه نمیتونه پرواز کنه، چون تکامل اون کرم درست طی نمیشه.
در خصوص اینکه با دیدن نمادهای فقر دلسوزی برای کسی نکنیم، به یاد داستان حضرت سلیمان و اون پیرمرد هیزم شکن افتادم:
روزی حضرت سلیمان پیرمرد هیزم شکن رو میبینه که با چه سختی داره کار میکنه، دلش به حال پیرمرد میسوزه و میره احوالش رو جویا میشه. حضرت سلیمان به پیرمرد میگه: بیا این نگین را بگیر، آن را بفروش و با آن زندگیات را سر و سامان بده. پیرمرد از حضرت سلیمان تشکر کرد و با شور و شوق به خانه بازگشت. داستان را برای زنش تعریف کرد و نگین را به زنش داد. زن آن را در نمکدان گذاشت. بعد از مدتی همسایه ای به خانه آنها آمد و تقاضای نمکدان کرد. زن هم که فراموش کرده بود، نمکدان را به همسایه داد. فردای آن روز پیرمرد و همسرش هرچه به دنبال آن نگین گشتند، پیدا نشد که نشد. پیرمرد با ناراحتی به سر کارش رفت. بار دیگر حضرت سلیمان را ملاقات کرد، پیرمرد ماجرا را برای ایشان بازگو کرد و از اینکه آن نگین را گم کرده معذرت خواست. حضرت سلیمان نگینی دیگر به او داد و گفت مراقب این یکی باش، فردا آن را بفروش و زندگی ات را سر و سامان بده. پیرمرد تشکر کرد و در مسیر بازگشت به خانه گفت بگذار نگین را بهتر ببینم. آن را بر روی سنگی گذاشت و چند قدمی عقب رفت تا آن را مشاهده کند. ناگهان پرندهای آن نگین را به دهان گرفت و رفت. پیرمرد هرچه فریاد کرد و ناله سر داد، فایده نداشت. خلاصه پیرمرد روز بعد به سر کار خود رفت، با احساس شرمساری و ناراحتی بار دیگر پیش حضرت سلیمان رفت و ماجرای دزدیده شدن نگین دوم را تعریف کرد. حضرت دلش به حال پیرمرد سوخت و نگینی دیگر به او داد و به او گفت این یکی از همه بزرگتر است، مراقب آن باش، آن را بفروش و زندگیات را سامان بده. بار دیگر پیرمرد از حضرت تشکر کرد و رفت. در راه با خود میگفت دیگر مراقب این یکی هستم. به ذهنش رسید آن را در کنار رودخانه بشوید. در حال شستن بود که آن نگین قیمتی از دستش رها شد و در آن آب ناپدید گشت، هرچه جستجو کرد، فایدهای نداشت. روز بعد حضرت سلیمان آن پیرمرد را دید. میخواست به سمت پیرمرد برود که خداوند به او وحی کرد: (با این مضمون، عذر میخوام از جانب خدا دارم متن مینویسم) تو چه کسی هستی که میخواهی حال بنده مرا تغییر دهی؟ تو نتوانستی این کار را انجام دهی، پس ببین من چه میکنم. پیرمرد در مسیر برگشت به خانهاش بود که یکی از دوستانش را دید، دوستش که ماهی فروش بود به پیرمرد گفت: من امروز صید زیادی داشتم، بیا این ماهی برای تو. پیرمرد هم به منزلش برگشت و ماهی را به زنش داد، زن شکم ماهی را باز کرد و درون آن یک نگین پیدا کرد، ماجرا را به پیرکرد گفت. او هم خوشحال شد و گفت به ماهی نمک بزن و یک غذای خوشمزه با آن درست کن، تا من بروم مقداری هیزم تهیه کنم. زن به یاد نمکدان افتاد و به خانه همسایه رفت و به این ترتیب نگین دیگر را از زن همسایه گرفت. پیرمرد از درختی بالا رفت تا شاخه درختی را ببرد که چشمش به نگینی که در لانه یک پرنده بود افتاد. پس نگین را برداشت و به خانه بازگشت. روز بعد پیرمرد هر سه نگین را به قیمت زیادی فروخت و با فضل و عنایت خدا زندگیاش را سر و سامان داد.
🔶🔶🔶
همانطور که گفتم نباید با دیدن نمادهای فقر و تنگدستی برای کسی دلسوزی کنیم. به قول استاد این نمادها درست هستن. ما تنها باید در راستای قوانین خدا حرکت کنیم. اگر استاد داره به ما آگاهی میرسونه و از این طریق به ما کمک میکنه. این کمک از نظر من در راستای قوانین خداست. ما خودمون در مدار دریافت این کمکها هستیم. استاد نمیاد با تک تک ما بحث کنه که این باور درسته و اون باور غلط و همه افراد سایت بایدد باورهای من رو داشته باشن. قانون میگه هرکسی مسئول زندگی خودش هست و همه ما به یک اندازه به منبع خوشبختی و ثروت نزدیک هستیم. خدای ما، خدای آنها هم هست. ما با کمک کردن به خودمان برای ثروتمند شدن، به قول دوستان میتونیم الگوی بقیه بشیم، تا دیگران هم ثروتمند بشن و به هر چیزی که میخوان برسن.
ممنون که متن رو کامل مطالعه کردید🙏
با عرض پوزش هرچه سرچ کردم منبع داستان رو ندیدم.😇
شاد، پیروز، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید🌷
چه داستان جالبی ممنون🙏🏻🙏🏻🙏🏻
عالی بود واقعا استفاده کردم از این متن زیبا
سلام دوستان عزیزم بانام خدا و الهاماتی که به من میکنه مینویسم
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به راه راست هدایت کردی خدایا از تودسپاسگزترم که بینهایت انسان را به راه راست هدایت کردی چون دوستانی که در این سایت دور هم جمع هستیم و ما خواستیم تا تغییر کنیم و خداوند بدون عوض و قرضی بدون اینکه مارو قضاوت کنه این نعمت رو بهمون داد ما را با قوانین ثابتش آشنا کرد وای که چقدر محبت کرده خداوند به ما که گنجی رو داده که میتونیم به بهشت برسیم بهشتی شیم هم دنیا رو داشته باشیم هم خدارا یادتون میاد وقتی با قوانین آشنا شدیم دیدیم اکثریت کارامون 99درصد اعمالمون مخالف قوانین بود عده اینون تا مرز خودکشی هم رفتیم خودمو بگم که میخواستم بمیرم و نباشم ینی انقدر غم و اندوه و حسرت و ناامیدی و کفر برمن چیره شده بود ولی در اعماق وجودم تغییرمیخواستم در همه جنبها و خداوند رو دیدید که بدون اینکه قضاوتم کنه بدون اینکه قضاوتمون کنه بگه نه تو اونقدر خطا کردی و از فلان خانواده ای و اون همه گناه انجام دادی نمیشه تو محکومی به بدبختی و چیرگی دعاتووقبول نمیکنم ولی چیشد خداوند حقیقت خودشو بهمون نشون داد نه اونچه کا باور کرده بودیم و اون به ما نعمت راه راستو داد این همون خدای یگانه است که پیامبران از یکانگیش و بزرگیش گفتن همون گرداننده امور هستی ما با همچین خدایی طرفیم
خدای وهاب و فضل کننده پس اینکه میایم شرط میذاریم و میگیم خدا به من فلان چیزو بده تا من فلان کارو بکنم به خاطر این نیست که خدا از ما چیزی میخواد اونو بهش بدیم به اون شرط بهمون نعمت میده نه اینطور نیست
ما این کارو بخاطر خودمون میکنیم چون همیشه برای انجام کارهای بزرگ انکیزه بزرگ و انسانی میخوایم حس خوب میخوایم میخوایم به خودمون نشون بدیم که ما انسان خوبی هستیم وبا عملمون مثل انفاق در راه خدا این باور در ما بیشتر بشه وگرنه که هیچ انسانی هیچ قدرتی در زندگی کسی نداره اگر فرد خودش بخوادبهش هرچی درخواست کنه داده این ذهنمونه که خدا را نمیخواد وهاب و فاضل بببینه ولی این طور نیات ریشش من خودم این موضوع یکی از ترمزهای بزرگم بودو این ترمزها شامل ::که اولا ما خودمونو لایق نمیدونیم خدابهمون چنین ثروتی بده چون فکر میکنیم خدا در غیر این صورت برای ما ثروت نمیخواد
به این دلیل که خدارو درست باور نکردیم خدارو وهاب و فضل کننده باور نکردیم
بخاطر اینکه باور نادرستی دررمورد پول داریم فکر میکنیم پول کثیفه و ناپاک و فقط با کار خوب انفاق پاک میشه در غیر اینصورت میشه حرام و عاقبت خوشی نداره
اینکه ما شرک میورزیم شرک خفی میخوایم ادما رو واسطه بین خودنون و خدا قرار بدیم و بگیم خدایا بخاطر اون ادماهم که شده بهم پول بده تا بهشون کمک کنم اصلا اینکه میخوایم واسطه بشن تا پولمون پاک بشه هم شرکه هرواسطه ای بین خودمون و خدا شرکهد
اینکه میترسیم پولدار بشیم و ادم بدی بشیم اره ما حتی از موفقیت خودمونم میترسیم ومیای تعهد میدیم که نه بابا من اگه پولدار بشم فلان کارارو میکنم در واقع از ترسمون عهد میکنیم با خدا بخاطر باورهای غلطی که درمورد اون موفقیته داریم
و اینکه خودمونو ارزشمند نمیدونیم مقدم نمیدونیم واقعا چرا نمیگیم خدایا من خود ارزشمندم منم مثل بقیه ادمها که نیاز دارن و عشق دارن و شوق دارن تا زیباییهای جهانی که آفریدنو تجربه کننن منم میخوام اره خدایا به من ارزشمند بده من میخوام موفقیتو به خودم هدیه کنم لذت ببرم خوب زندگی کنم اگرم کسی بخواد پیشرفت کنه ازم الگو بگیره شاید بشم الگوش و به جوابی نمیرسیم جز اینکه ما حس لیاقت نداریم و خودنونو مسعول زندگی بقیه میدونیم چرا فکر نمیکنیم ماهم به خدا وند نیاز داریم چرا فکر میکنیم پولداربشیم دیگه با خدا کار نداریم و کاملیم و اینطور میشه که ما حس نیکنیم خدای بقیه هم میتونیم باشیم خودمونه مسعول دیگران میونیم دوستان اگه تمام ثروتهای دنیا رو هم بدن این دنیا انقدر بزرگه که در خواست جدیدتریم در ما ایجاد بشه پس ما نیازمون به خدا نامحدوده و همهمون به خداوند محتاجیم تا آخر و یک الله در دنیا نیست که اون رب ما خدارو خوب باور نکردیم فکر میکنیم با موفقیتمون به بقیه ظلم میکنیم یا به یه عده ای کم میرسه نمیدونیم که فقط خدا کافیه برای هرکس
یه علت دیگشم اینه که ما قوانین خدارو نمیدونیم خود این اگاهی سیستمی بودن جهان هم در عمل ماوموثره خلاصه که نیت خیلییی خیلی مهمه اونه که موجب نتیحه دررزندگیمون میشه نه خود عمل
دوستان اینم بگم خود عمل انفاق و بخشش عمل پسندیده یه و یکی از راهای راحت برای بدست اوردن ثروت اینجا خود عمله نیست که میگیم بلکه منظور در نیتامونه که باید خالص بشه بشه گاز نه ترمز
و در اخر برای همه طلب خیر و سعادت میکنم💙❤☺
با سلام و خسته نباشید . به نظر من وقتی اینجوری طلب کنی یعنی یه جوری خواستی نیازمندان را پل رسیدن به ثروتت کنی. ویه جورایی مثلا دل خدا رو به رحم بیاری و حالت شرطی کنی رسیدن به ثروت رو
احسنت خانم رشیدی
چه باور خوبی
بااینکه خیلی وقته از طرح این سوال میگذره اما منم نظر خودمو میگم.
از بزرگترین ترمزهای هممون در رسیدن به ثروت همین باوره که در خودمون اون لیاقت و شایستگی رو نمیبینیم که بخوایم ثروتمند بشیم به خاطر همین برای خدا شرط میزاریم تا خدا به واسطه کار خیر ما به ما ثروت بده
من هم همین ترمز ذهنی رو از وقتی یادم میاد دارم و همیشه موقع درخواست کردن از خدا چندین بار میگفتم اگه بهم بدی من فلان کارو میکنم به فلانی کمک میکنم ماهی فلان قدر به بچه های بی سرپرست و خیریه هامیدم و تازه الان بهش رسیدم که این یه ترمز بوده برای همون خواستم و حالا میفهمم که چرا من هنوز ک هنوزه نرسیدم به خواستم.و تقصیرو به گردن خدا مینداختم که خدا نمیخواد برای من و خدا عادل نیس پس کو عدل خدا. حالا میفهمم که خودم در مدار درستی نبودم و مشکل درون خودمه.چون خدایی که من به تازگی شناختم اینقدر همه چی رو درست برنامه ریزی کرده و اینقدر سیستم جهانش بی نظیره که من انسان با ارامش و خیال راحت میرم جلو و هرچی رو که بخوام دست یافتنی میبینم و خودم رو لایق تمام خوبیها و زیباییها و نعمتها میدونم چون پاره ای از وجود همین خدام و ثروت جزیی از منه چون من جزیی از خدام و این خیلی لذت بخشه.
ممنونم از استاد بی نظیرم که دست خداست برای من تا هدایت شوم به مسیر درست تا به تقوا برسم.
الهی که همه به ثروت درون خودشون دست پیدا کنند👌
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و دوستان عزیز.
آنچه را که از قانون تا الان یادگرفتمو در مورد این سوال مسنویسم.
اینکه من بیام به درگاه خداوند این خواسته یا هدف و بنویسم و ابراز کنم که خدای من اگه تو این مقدار ثروت و بهم بدی من باهاش به کارهای خوب میپردازما…به فلانی کمک میکنما…مشکل دوستمو حل میکنما…
کلا این مدل تقاضا ها مثل این میمونه که انگار خدا لنگ ما مونده که ازش بخوایم بهمون ثروت بده و از طریق ما به بنده هاش کمک کنه و این واقعا خنده داره….
مگه طبق قانون همه ما به یک اندازه به خدا وصل نیستیم؟
مگه خداوند نمیفرماید که آیا من برای بندگان کافی نیستم؟
مگه خداوند نمیتونه به فلانی کمک کنه یا گره از مشکل کس دیگه ای باز کنه که لنگ ما باشه یا به تاخیر بیاندازه کمکشو؟
گیریم خدا این ثروتم بهت داد و خواستی به فلانی کمک کنی…اگه طرف آماده دریافت کمک و بخشش نباشه اصلا نمیتونی بهش کمک کنی…یا اصلا کمکت براش ضرر تموم میشه…
این ترمزیه که من و خیلی هامون داشتیم و داریم…
چرا نمیخوایم درست از قانون استفاده کنیم؟
دعای من این است که : خدای من ای منشا تمام خوبی ها و ثروت ها…
به من کمک کن تا لیاقت داشتن ثروت بینهایتت و داشته باشم…
به من کمک کن تا ایمانمو قوی کنم تا از نعمت هایت بیشتر بهره ببرم…
بهم کمک کن تا از ثروت سیراب بشم و رها بشم…
خدای من من بنده توهستم و هیچ چیز از خود ندارم .هرآنچه دارم از لطف توست.هر آنچه ندارم از عدم لیاقت منه و به موقعش با تغییر باورهام بهش میرسم…
خدای من کمکم کن تا آنقدر ثروتمند و بی نیاز بشم که مردم و دوستان من با دیدن من به باور درست برسند و ایمانشان را به تو بیشتر کنند و این بالاترین کمکه که میتونم به فقرا کنم . اینکه از فقیران نباشم .
به من ثروت بده که از زندگی لذت ببرم . هر تجربه ای که دوست دارمو داشته باشم . هر عشق و حالی با تو داشته باشم و دست نیاز فقط به سمت تو دراز کنم.
این باورهای درست اگر با ترمزی همراه نباشه میتونه خیلی زود منو به جلو سوق بده.
خوشحالم که اینجا با شما هستم.
خدایا سپاس گذارت هستم.
راه در جهان یکی است و ان راه راستی
با سلام،با توجه به سوال مطرح شده.به نظر من اینکه ما در خودمون احساس لیاقت برای ثروتمند شدن نمیکنیم. و میخواهیم با بخشیدن ثروت ،دل خدا رو به رحم بیاریم که خدایا به من ثروت بده ،چون من بنده بخشنده ای هستم.دچار غرور نمیشوم.این بر میگرده به این باورهای اشتباه.1عدم لیاقت2معنوی نبودن ثروت