شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 208

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    farhad_gh گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز🖐

    وقتی داشتم از خودم در مورد این سوال به دنبال پاسخ می گشتم خیلی ترمزهارو پیدا کردم ک باید روش کار کنم

    1.اینکه باید گفت خدا انسان نیست ک بخواد باهات معامله کنه سر اینکه آره من بهت پول میدم ولی تو باید

    بجاش برای این افراد و این مکانها خرج کنی نه اینطور نیست

    خدا یک انرژیه که بر اساس ارتعاشات ما پاسخگو هست و البته باید حرکت کرد و اینکه فکر کنی خدا یک معامله گر

    هست که آره من آدم خوب خیری میشم تو بهم ثروت بده این باعث میشه حتی حرکت نکنی

    و چه بسا ک اگر پول هم داشته باشی و فکر کنی به افراد فقیر اون پول بدی که زندگیشون تغییر کنه اینطوری نیست

    و حتی اینکار باعث میشه وضعیتشون بدتر هم بشه (به خاطر اینکه ذهنشون فقیره به خاطر اینکه شرک می ورزن)

    چون به جای اینکه روزیشون از خدا بخوان از بنده ی خدا می خوان

    و اگر بخوای کمکی هم به کسی بکنی تنها کاری ک میشه کرد اینکه باوراش و افکارش تغییر کنه

    نه شرایط بیرونیش اونم اگر خود طرف بخواد چون در غیر این صورت مسخرت می کنن و بهت می خندن

    و اگر نتونی افکار خودتو کنترل کنی تو رو هم از مسیر بیرون می کنن

    2.واینکه آره خدا بهم ثروت بده تا بتونم به دیگران هم کمکی کرده باشم این باور رو نشون میده که:

    من خودم به تنهایی لایق داشتن ثروت نیستم خدایا بهم ثروت بده که بتونم با بقیه تقسیمش کنم

    و حتی اگر ما بگیم آره طرف آدم ثروتمندیه و اصلا اهل خرج کردن نیست هر چی داره تو بانکشه پس این آدم

    بدیه نه اینطور نیست ما به اون چیکار داریم مگه کل ثروت جهان دست اونه که بخوایم بد خطابش کنیم

    یا هر کس دیگه ای بینهایت ثروت و نعمت در جهان وجود داره فقط باید تو مدارش

    قرار بگیریم تا ببینیم که این ثروتی که طرف داره در مقابل ثروتی که در جهان وجود داره یک درصدم نیست

    و جواب دادن به این سوال باورای مخربی که داشتم رو پیدا کردم

    خیلی بهم کمک خواهد کرد فقط باید تکاملشو طی کن تا به مدارش برسم

    خوشبخت وثروتمند باشین 🌹🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمدرضا بهبودی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    ب نام الله یکتایی ک ب هر طرف نظر میکنیم اوست

    سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی

    سلام خدمت خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت مایک عزیز

    سلام خدمت همه اعضای خونواده صمیمیم

    خدارو واقعا سپاس گزارم بابت اینکه این فرصت رو بهم داده ک شاد باشم ک لذت ببرم و رشد کنم در این مسیر زیبا

    تمام این باورهای محدود کننده برمیگرده ب تعریف ما از خداوند ب باوری ک نسبت ب خودمون و خدای خودمون داریم

    یعنی کسی ک خدا رو درک میکنه و خودش رو با قوانین ثابت خدا هماهنگ میکنه میتونه ب همون اندازه بفهمه ک چطور داره زندگی خودش رو تجربه میکنه

    درکی ک از این منبع انرژی و قدرت داریم

    درکی ک از این سیستم هوشمند داریم

    بنظرم اگه من قانون ثابت این سیستم رو درک کنم میدونم ک من نمیتونم خونوادم یا افراد دیگه رو خوشبخت کنم با کمک مالی کردن ب اونها

    شاید بتونم برای مدت کوتاهی اونهارو شاد کنم اما احساس شادی و لذت بردن از تمام زندگی با تغییر زاویه دید هرکسی از تجربیات زندگیش حاصل میشه

    مثلا من با دیدن چیزاهایی در زندگیم شاد میشم و لذت میبرم ک برای دیگران عجیبه و براشون اصلا اهمییت نداره

    پس منی ک سعی میکنم این قانون رو درک کنم ک تمام اتفاقات شرایط موقعیت ها و آدم های زندگیم بازتاب باورهای فقط من هستن پس دیگه سعی نمیکنم ب خونوادم یا افراد دیگه احساس شادی و لذت بدم

    ترمز دیگه ای ک بنظرم وجود داره اینه ک من اگه میخوام ب خواسته ای برسم باید خداوند رو راضی کنم و براش دلیل قانع کننده ای بیارم ک توی ذهن من خدا با اون دلایل راضی ب اجابت خواسته های من میشه

    یعنی خداوند مارو و خواسته های مارو قضاوت میکنه و اگه بازهم توی ذهن من اون خواسته بنظر خدا خوب باشه اون وقته ک اجابت میشه

    ترمز دیگه بنظرم اینه ک من لایق پول و ثروتمند شدن نیستم ‘پس ب این شرط پول رو ب من بده ک اول ب بنده هات کمک کنم و بعد منم از باقی موندش استفاده میکنم و ی جورایی دیگران رو واسطه میکنم ک :خدای من بخاطر بنده هاتم ک شده ب من پول و ثروت بده و بنظرم این شرک هست

    ترمز دیگه بنظرم اینه ک ما فکر میکنیم اون بنده های خدا ک وضع مالی خوبی ندارن نمیتونن از نعمت های خدا استفاده کنن یا اینکه اونها بنده های خوبی نبودن و خدا نعمتهاشو از اونها گرفته برای همیشه و یا اینکه ظلمی از طرف کسی ب اونها شده و دیگه وضع مالیشون نامناسب شده

    و یا مثلا اونهایی ک بیمار هستن فکر میکنیم ب هر دلیلی ظلمی از طرف خدا ب اونها شده و خدا اونهارو ب حال خودشون رها کرده دیگه

    امیدوارم بتونم هر روز بیشتر الله یکتا رو درک کنم چون اولا درک کردن این انرژی بهم احساس فوق العاده خوبی میده مثل احساس یکی بودن با خودش و اینکه هرقدر ک من بتونم خدای خودم رو درک کنم و خودم رو با قوانین ثابت منظم دقیق والبته ساده اش هماهنگ کنم ب همون اندازه شادم لذت میبرم و نعمت و ثروت ب شکلهایی ک من میخوام وارد زندگیم میشه

    چون همه اینها خداست

    برای همتون آرزوی سلامتی شادی ثروت عشق و سعادت در دنیا و آخرت رو از الله یکتا دارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    F babayi گفته:
    مدت عضویت: 1796 روز

    باسلام خدمت تمامی اعضا

    ازنگاه من فردی که اینگونه دعامیکنه این باور رو داره من که لیاقت پولدارشدن روندارم وکارخوب روهم کمک به دیگران میدونه وخیلی مرموزانه باخدا واردمعامله میشه اونم بغلط چون اشکال در باورهای خودش هست نه در ثروت جاری جهان که بصورت طبیعی در دسترس همگان هست بدون هیچ شرط وعلتی . ممنون وسپاس ازاستادگرانقدر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    سلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش.

    نشانه امروز من پاسخ استاد به این سوال مسابقه بود.

    تو اون فایل گفتن حتما به صفحه سوال مسابقه برید و برای این سوال نظراتتونو بزارید.

    اولش فکر نمی کردم اصلا باورمخربی در پس این نوع باور( که تومنم هست)، وجود داشته باشه اما وقتی فکر کردم دیدم اوه چه باورهای مخربی تو این باور به ظاهر شیک نفهته هست

    باورهای مخرب:

    ۱- خداوند ثروتمند بودن رو دوست نداره و برای اینکه ما ثروتمند بشیم حتما باید یه کاری برای خدا انجام بدیم ( ساختن مدرسه کمک به مسجد و…)تا اون ثروت به ماداده بشه.

    ۲- پول فی نفسه خوب نیست و کثیفه و باید باکارهای خیرخواهانه اونو تمیز کرد

    ۳- ثروتمند بودن و داشتن اون مساوی هست با انجام کارهای خیرخواهانه و کمک به دیگران یعنی اگر این کارو نکنم ثروتم از بین میره

    ۴- انگار اگر ثروتمند بشم باید برای راضی بودن خدا از داشتن این ثروت کاری کنم (این حس به آدم تعلق میشه که پول کثیفه و الهی نیست.)

    ۵- این برداشتو میشه کرد انگار خدا شبیه انسان رفتار داره و باید بده بستونی برای انجام یک معامله صورت بگیره وگرنه مقصود حاصل نمیشه.

    ۶-ثروت و پول خطرناکه و برای ایمن بودن ازش باید از طریق کارهای خیرخواهانه اقدام کرد.

    ۷-من لیاقت داشتن ثروت را ندارم و از پس کمکهای خیرخواهانه می خواهم اونو کسب می کنم.

    ۸-راز داشتن و نگهداشتن ثروت، داشتن ذهن ثروتمند و باورهای فراوانی نیست بلکه کمک به دیگران گشاینده این هدف یعنی ثروتمند شدن هست.

    ۹-خداوند ثروتمند شدن را در گرو کمک به دیگران قرار داره و راه دیگه ای برای رسیدن به آن وجود ندارد.

    ۱۰- من اگر ثروتمند بشم و به دیگران کمک نکنم مردم نسبت به من افکار نامناسبی خواهند داشت.

    ۱۱-اگر ثروتمند بشم و به دیگران کمک نکنم خدا از دستم ناراحت میشه و این یه نگاه احساسی به خداونده و نه سیستمی.

    این باورهای مخرب من با توجه به آگاهی های الانم بود که تونستم بهش برسم.

    موفق و پیروز و برقرار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فایزه بنفشه گفته:
    مدت عضویت: 3125 روز

    سلام

    این فایل را که گوش کردم هر چه فکر کردم باور اشتباهی درش ندیدم و فایل دوم را گوش کردم اونجا که تاکید استاد بر خواندن کامنتهای دوستان را دیدم

    امروز مجدد قبل از هر کاری شروع به خواندن کامنتها کردم و جالب اینکه با خواندن کامنتهای دوستان این جرقه به ذهنم رسید

    بله یک باور اشتباه پیدا کردم

    چرا فکر میکنم خدا باید به من پول بدهد تا به یکی دیگه کمک کنم

    یا اینکه خدا فقط با بعضی آدمها ارتباط میگیره که مثلا با مادر یا فلان همسایه ام که من پول برای آنها میخوام ارتباط نمیگیره

    یا پول کم است و به اندازه کافی وجود نداره

    یا اینکه من نباید در رفاه باشم و هر پولی را که میسازم باید صرف دیگران بکنم و اگر برای خودم خرج کنم خدا خوشش نمیاد

    تا حالا این باورها را پیدا کردم

    تا بعد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    امین دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    به نام خدای مهربان

    از نظر من این نوع نگاه به خداوند از موارد زیر نشات میگیره

    که ما خدا رو انسان گونه تصور میکنیم که یک انسانی هست با عواطف انسانی و احساسات انسانی که با این در خواست میخواییم گرو کشی بکنیم در واقع میخواییم فلانی رو واسطه قرار بدیم که خداوند به ما ثروت بده چون فکر میکنیم خدا خودش نمیتونه بهش بده ما اومدیم وسط که بده به ما بعد بدیم به اون طرف که این موضئوعات نتیجه میکیره از عدم احساس لیاقت خودمون که ما همینجوری نمیتونیم از خدا درخواست کنیم حتما باید کسی باشه بینمون که خداوند دلش بخاطر اون برای ما به رحم بیاد و به ما نعمت و ثروت بده که حالا ما هم از این ثروت به اون بدیم و خودمون رو پیش خدا عزیز کنیم چون باور داریم ما که انسان پاکی نیستیم و لایق هم نیستیم اینجوری لااقل یه مقدار خودمون رو به خدا ثابت کردیم به صورت کلی ما میخواییم خدایی بکنیم برای دیگران چون احساس میکنیم اون طرف که خدا رو نداره بذار من واسطه بشم که هم پولی این وسط گیر من بیاد هم به اونم یه چیزی بدم در واقع این باور ریشه از شرک داره توی وجود ما که فکر میکنیم ما میتونیم برای دیگران خدایی کنیم با واسطه قرار دادن دیگران و خودمون برای دریافت ثروت بیشتر

    در صورت کلی این باورهای مخرب در وجود ما هست که ما این نوع درخواست رو از خدا داریم

    عدم احساس لیاقت

    چون فکر میکنیم به خودی خود لایق نیستیم که در خواست کنیم و داشته باشیم باید حتما یکی واسطه باشه بین ما و خداوند با به ما هم داده بشه

    شرک خفی

    چون فکر میکنیم ما که خدا رو نداریم برای خودمون لااقل از این طریق که مقداری پول بدیم به اون طرف خدا ور هم برای خودمون خریدیم و از ما راضیه

    باور کمبود

    چون فکر میکنیم نیست که به اون داده بشه به ما داده بشه ما هم به اون میدیم چون فکر میکنیم کمه خداوند کم داره

    در پناه الله یکتا سالم و شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حسام رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1832 روز

    سلام

    من فکر میکنم در تفکر کمک به فقرا از پولی که بدست میاد یه ایراد اساسی وجود داره اونم به این صورت که بر فرض مثال شما ۱۰۰ ملیون بدست میاری و با خدا قرار گذاشتی که ۵میلیون از این ۱۰۰ میلیون را کمک نیازمندان کنی.

    دقیقا همینجا یه معامله هست خیلی بد

    به این صورت که تو ۵ میلیون می‌دهی تا خودت را لایق اون ۹۵ ملیون کنی یعنی هزینه لایق بودن تو ۵ میلیونه و تو ۵ میلیون برای کسب لیاقت و آزادی خودت دادی کلا ۵ میلیون می ارزی و در ناخودآگاهت لیاقت اون پولو نداری و ذهنت فقیره

    داری خودت را مفت میخری ویه ترمز خیلی محکم داری و کشفش هم نکردی

    کلا کمک به فقرا خیلی خوبه ولی معامله با خداوند که فرموده بخواهید تا به شما داده شود خوب نیست جناب فقیر هم می‌تواند بخواهد تا به او داده شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فرشید گفته:
    مدت عضویت: 2093 روز

    باسلام

    نظرمن این هست که خداوند نیازی به این ندارد که بخواهد کسی را پیدا کند که از طریق او به بندگانش خیر برساند کسانی که همچین باوری رو دارند که حتما باید از خدا بخواهند وتعهد بدهند که خداوند آنها رابه عنوان واسطه قرار بدهد که بخواهند خیر و برکت را به دیگران برسانند تا اینگونه ثروتمند بشوند این یک نوع باور نابجاست و خود را نالایق شمردن در برابر داشتن آسایش وثروت کافی که از کمبود اعتماد به نفس نشاءت میگیرد وبااین باورهای مخرب داریم خداوند رو هم در بعضی مسائل برای حلشون ضعیف میدونیم که انگار ما نباشیم راه خیر خدا به بندهاش هم بسته میشه خلاصه ذهن تو این مسائل وباورها که از گذشتگان به ما رسیده خوب جولون میده ولی بانظرات الهی استاد ودوستان راه رو بر خواسته های نابه جای ذهن بسته ونور الهی در درست پنداری در همگان روشن خواهد شد.سپاس از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2838 روز

    سلام به دوستان و استاد و خانم شایسته.

    به نظر من بعضی وقتا کمک کردن به خاطر سرزنش کردن طرفه . من در ذهنم این گونه بود و از خدا میخوام که کمکم کنه تغییرش بدم که من به ثروت برسم که به برادرم کمک بکنم و ی جورایی بهش بگم که تو همانی که موتورتو به من نمیدادی یا من برات کار کردم و تو به من پول ندادی که به خاطر خودم بود یا ثروتمند بشم و رفیقم رو سوار ماشین لوکس بکنم که حالا که توانایی خرید این ماشینارو نداره من کمکش کنم تا لذتشو تجربه کنه یا هم محلی ها و اشنا ها اون ماشین رو ببینند و ی جورایی بگم که شماها که اینقدر ادعا میکنید همچین ماشین و ثروتی ندارید ولی من دارم و حالا چشمتون در بیاد.

    ممنون که کانت من رو خوندید ✌❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    جواب من به این سوال زیبا

    کدهای مخرب این همچین درخواستی از خداوند رو میخواهم بنویسم به این دلیل که ذهنم رو به چالش بکشم و لایه های تنبل ذهنم رو بیدار کنم؟

    .

    ترمز اول: همون نگاهی که نسبت به انسان ها و پدر و مادرشون دارن ، همون نگاه رو نسبت به خداوند دارند ، یک نگاه انسانی نسبت به الله دارند. به احتمال زیاد خدا توی خیالشون توی اسمون هاس و به یه عده ثروت و نعمت میده و از یک عده میگیره

    .

    ترمز دوم : عشق خدا نسبت به بنده هاش رو مثل عشق پدر و مادرشون نسبت به خودشون میدونن چون از بچگی عشق شرطی دریافت کردن فکر میکنن خدا هم مثل والدینشون عشقش نسبت به ما شرطیه .. که اگر بخواهد چیزی به ما بدهد باید شرط و شروط و قراردادهایی با ما بندد ، ولی خداوند عشقش مثل عشق خورشیده بی قید و شرطه . من اگر ادم بدی باشم خورشید بدون قضاوت و بی قید و شرط بهم نور میده و اگر ادم خوبی باشم بازم خورشید بدون قضاوت و بی قید و شرط نور میده

    .

    ترمز سوم: خودشون رو جسم میدونن که باید کار خاصی بکنند که به پول یا به خواسته هاشون برسن ولی در اصل باید خودشون رو روح بدونن که وارد این کالبد شده با این هدف که به تکامل برسه و همه چیز طبیعی در اختیارشه و خودش خالق شرایط زندگیشه

    .

    ترمز چهارم: باور کمبود دارن و چون اینقدر با الگوی کمبود محاصره شدن و ثروت های بی پایان جهان رو نمیبینن که خیلی زیاد پول و ثروت میخوان که هم خودشون و هم اطرافشون رو پر از ثروت کنند و تغییرش بدن و کلن این شخص مشخصه که تمرکزش روی کمبوده و با این درخواست میخواست این تمرکزش رو توجیه کنه ،

    .

    ترمز پنجم: این درخواست نشون میده طرف خودش رو وکیل و مسئول دیگران میدونه و میخوات همه ادمهارو نجات بده ، و به احتمال زیاد به قدری در بدبختی محاصره شده که میخوات همه چی رو تغییر بده ، ولی باید بدونه که توانایی تغییر دیگران رو نداریم ، چون اگر بخواهیم دیگران رو تغییر بدیم باید فرکانس هاشون و باورهاشون رو تغییر بدیم و اینکار نیاز به زمان زیاد و تمرکز زیاد داره که ما این توانایی نداریم ذهن دیگران و کانون توجهشان رو کنترل کنیم ما فقط توانایی کنترل کانون توجهمون و ذهنمون و تغییر فرکانس های خودمون رو داریم

    .

    ترمز ششم: این درخواست نشون میده که طرف اصلا قوانین حاکم بر جهان هستی رو نمیشناسه ، و نگاه تکاملی نسبت به زندگی نداره ، بلکه توقع داره با فشردن یک دکمه ثروت وارد زندگیشه بشه .. بخاطر عدم درک قوانین این درخواست رو از خدا کرده و به خصوص بخاطر عدم درک قانون تکامل

    .

    ترمز هفتم :باور عدم لیاقت ثروت و باور عدم بی ارزشی در این درخواست قابل مشاهده است که از خدا میخواهد پول بهش بده که به دیگران ببخشه که ارزش و لیاقت پیدا کنه ..فکر میکنه دنیای بیرون و اشیاء بهش ارزش میدن و نمیدونه که منبع ارزش درون خودشه خدا درون خودشه ‌‌.و این شخصه خودشه که به دنیای و اشیا بیرون خودش ارزش میده ..نگاه کاملاً معکوسی داره

    .

    ترمز هشتم: این قسمت چندین ترمز رو باهم معرفی میکنم ، چون باور کمبود وقتی تو ذهن ما ساخته بشه خود به خود باورهای دیگری مثل پول بده ، پول کمه ، پول سخت بدست میاد ، فرصت کمه و … ساخته میشه پس این درخواست از کسی میاد که در خانواده فقیری رشد کرده و تمرکزش روی کمبود و نکات منفیه

    .

    ترمز نهم:خدا رو چیزی جدا از خودش میبینه ، خدارو چیزی جدا از ثروت و پول میبینه ، خدارو جدا از خوشبختی میبینه . این درخواست از کسی شده که خودشناسی و خداشناسی نداره

    .<

    ترمز دهم: این درخواست از یک ادم معمولی از ادمی که در خانواده فقیر رشد کرده و با الگوهای کمبود محاصره شده ، و خود شناسی و خداشناسی نداره ، و قوانین جهان هستی رو نمیشناسه ،

    .

    .

    من خودم اعتراف میکنم اکثر این ترمز هارو دارم ،هممون ترکش های از طرف جامعه و خانواده به ذهنمون برخورد کرده و روی فرکانس های ما تاثیر گزاشته .توی این وضعیت کنترل ذهن بزرگترین نعمت محسوب میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: