شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 210
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام وعرض ارادت بی پایان خدمت استاد ارجمندم وتشکروسپاس بی پایان ازخدای مهربون بابت وجود شماوروشنگری و آگاهی بخشیتون ،درپاسخ به سوالتون عرض میکنم بله این ترمزها قویا” وجود دارن واین فهم را من فقط با گوش دادن به فایلهای رایگانتون بدست آوردم ولحظه شماری میکنم تا بتونم همه ی فایلهاتون خریداری کنم . ترمزهایی که من دراین پاسخها دریافتم این است که اگر ما ایمان داریم که سیستم خداوند احساسی نیست و بدون تغییر است ، پس باید بفهمیم که وقتی میگیم بهم ثروت بده که من این کارها رو برای مردم انجام بدم بمعنی این است که خودمون رو لایق داشتنش نمیدونیم و با باج دادن به خداوند میخوایم بدست بیاریم پس این حس لایق نبودن خودش یه ترمزه بزرگه و ترمزه دیگه اینه که به خدا ایمان و اعتقاد نداریم ،چون اگه داشتیم فقط درخواست میکردیم و رها میکردیم و با رها کردن و سپردن به خداوند بزرگ و قدرتمند به آرامش و احساس خوب میرسیدیم و این احساس شادی بمعنی این است که خدایا من لایقم وتو به من خواهی داد واین همون فرکانسی است که معجزات را خلق خواهد کرد و ترمز دیگه اینه گه وقتی اینطور درخواست اشتباه داشته باشیم د اعتماد نکرده باشیم و رها نکرده باشیم دراصل روی ناخواسته مان تمرکز کرده ایم که همان ناخواسته و نرسیدن به ثروت رو بدست میاریم چون در درخواستمون آنچنان ترس از دست دادن و نداشتن وجود داره که مارو از بدست آوردن آن محروم میکنه و درچنین درخواستی کوچکترین نشانه ای از شکر گزاری که نزدیکترین فرکانس به خداوند است وجود ندارد ، پس دراصل ما با جنین درخواستی به خدا میگیم ای خداوندی که بهت اعتماد ندارم من نالایق بی عرضه را به ثروت برسون چون میخوام به مردم کمک کنم از صمیم قلبم براتون بهترینها درهردوجهان آرزومندم به امید روزی که در امریکا ببینمتون🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
دقیقا پاشنه آشیل من در جذب ثروت همین معامله با خدا بوده اما خداوند رو سپاسگزارم که با هدایت در این مسیر خیلی از ترمزهای ذهنیم رو از طریق همین فایلهای رایگان شناختم و امیدوارم حق این هدایت و لطف خدا رو بجا بیارم و بنده لایقی در پیشگاه او باشم.
۱- شرک
بزرگترین ترمز در این نگاه شرک ما به خداوند هست که به خدا میگوییم تو به همه بندگان نمیدی و عادل نیستی پس به من بده تا به بقیه هم بدم. و چیزی که من فهمیدم شرک بزرگترین ترمز در جذب خواستههامون هست.
من دقیقا از ابتدای اینکه شروع به ساختن زندگیم کردم و اصلا با قوانین آشنا نبودم تا جایی که برای رفاه خودم میخواستم خدا به من داد و خیلی هم داد اما جایی که خواستم به دیگران کمک کنم و بیشتر خواستم دقیقا زمانی بود که ترمز کردم و آن
۲- باور کمبود
از اینکه از داراییام به کسی ببخشم نگران کم شدن آن بودم (البته منظورم بخشش واقعی و کاری در خور توجه) و فکر میکردم هنوز برای بخشش زوده و باید خدا به من بیشتر بده تا من هم ببخشم و دقیقا یک ترمز قوی دیگه در جذب ثروت و مایی (من و همسرم) که در زمانی که شروع به زندگی مشترک کردیم پیشرفت فوقالعادهای داشتیم و کلا در میان اطرافیانمون از همه بالاتر بودیم کمک هم اگر میکردیم خیلی کوچک بود حتی برای خودمون هم اون طور که باید هزینه نمی کردیم و همیشه برای آینده پسانداز و سرمایه میکردیم.
۳- عدم لیاقت
اینکه خدایا من لیاقت ندارم ولی بخاطر آدم های بیچاره به من بده مثلی که همیشه از بچگی شنیدیم “صدقه سر فلانی”
که البته این حس لیاقت و ارزشمندی رو در خود داشته و دارم و فکر میکنم تنها باوری بود که باعث جذب خواستههامون بود.
در کل من که تجربه ثروت رو دارم باور شرک و کمبود فراوانی مخربترین ترمزهایی بود که باعث درجا زدن ما طی چندسال گذشته شده و البته عدم شناخت قانون.
اکنون خداوند را شکرگزارم که در این مسیر هدایت شدم و اولین چیزی که دریافت کردم آرامش و عشق پروردگارم بوده و قرآنی که در دستم گذاشت تا روند تکاملم را ابتدا در جایگاه انسان بودنم طی کنم که قطعا تحقق ثروت و لذت بخشش را در پی خواهد داشت.
از شما دو عزیز هم سپاسگزارم که اینقدر حس زیبای زندگی رو با ما به اشتراک می گذارید.
و برای همه دوستانی که در این مسیر هستند آرزوی آرامش، عشق و هدایت پروردگارمان را دارم.
سلام به استاد عزیز
به نظر من کسی که با مقدار درآمد اندک خود الان بتواند کمک کند و طبع بلندی داشته باشد و امیدوار باشد و ایمان داشته باشدکه خدا ۱۰ برابر آن را به او برمیگرداند میتونه با افزایش درآمد باز هم ببخشد و این جزوی از عادات زندگیش میشه نه اینکه الان دعا کنه که هر وقت ثروتمند شد به نیازمندان میبخشه اون موقع حریص تر میشه و اصلا نمیتونه ببخشه چون که این خصلت در وجود او نبود و انسان ذاتش حریص بودنه
اصلا خدا به کسی ثروت میده که زمان تنگدستی میبخشد و ایمان داره که خدا ۱۰ برابر را به او برمیگرداند یعنی ثروت با بخشش جاری میشود و خدا میگه این بنده من لایق ثروته پس به او میبخشم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و کلیه همفرکانسیهای عزیزم
به به استاد عجب سوالی پرسیدین دقیقا دست گذاشتین رو پاشنه آشیل من
انگار این سوال برا منه چون من قبلا همچین درخواستی رو از خدا داشتم
وقتی من این سوال رو نشستم رو برگه نوشتم که چرا من قبلا از خدا میخواستم که خدایا تو به من انقد پول و ثروت بده من قول میدم یه موسسه خیریه بزنم یا به مردم فقیر کمک میکنم قول میدم خدایا من قسم میخورم که دستان تو باشم بر روی زمین
و ذهنمو شخم زدم باین نتیجه رسیدم که به چندعلت من از خدا همچین درخواستی داشتم
اول اینکه من به خاطر احساس گناه و به خاطر گناه و خطاهایی که قبلا مرتکب شدم احساس میکنم که لیاقت پول و ثروت رو ندارم به همین خاطر با این حرفها و درخواست ها خدایا یه کاری میکنم که تطهیر بشم وگرنه من گناهکار رو چه به ثروت و نعمت من ادم شرمنده رو چه به ثروت
دوم احساس عدم لیاقت
چون من خودم رو لایق ثروت نمیدونم و چون خودم رو ادم بی ارزشی میدونم از خدا میخوام که خدایا تو این نعمت و ثروها رو به من بده من قول میدم اینو استفاده درست کنم به بندگانت کمک میکنم موسسه خیریه میزنم و خدایا من که این نعمتو برا خودم که نمیخوام من اصلا ارزششو ندارم من میخوام به بنده هات کمک کنم
سوم ایمان نداشتن به خدا و رحمانیت و رزاق و وهاب بودن خدا اصلا در یه کلمه نبود ایمان به خدا
ما چون به خدا ایمان نداریم و خدارو نمیشناسیم و خدارو باور نداریم و اینکه اگه خدا چیزی به ما میده چرتکه میندازه و حساب دو دوتا چهارتا میکنه و اگه بیشتر ازش بخوایم میگه دیگه پررو نشو و خدا منو دوست نداره که و با من مشکل داره باعث میشه همچین درخواستی بکنیم
چهارم به خاطر باور کمبود
چون ما فکر میکنیم که نعمتهای خداوند کمه و نعمت و ثروتهای خداوند به یه مقدار محدود و مشخصیه و اگر خداوند بخواد نعمت و ثروت به من بده باید از سهم یه نفر دیگه کم کنه و به من بده به همین خاطر میگم خدایا تو این نعمت و ثروتها رو به من بده قول میدم خیریه بزنم به مردم کمک کنم یه جوری هوای بندگانتو دارم و یه کاری میکنم که تو خوشحال شی
پنجم
بخاطر اینکه ما فکر میکنیم که باید به دیگران کمک کنیم و زندگیشون رو تغییر بدیم و خودمون رو منجی میدونیم و وظیفه شرعی الهی خودمون میدونیم که مردم رو نجات بدیم انگار که ما زاده شدیم که به دیگران کمک کنیم و از خودمون بگذریم در حالی که ما نمیتونیم به کسی کمک کنیم جز خودمون
انگار که خدا خودش نمیتونه حتما ما باید کمک کنیم
از عوامل دیگه که باعث میشه این درخواست رو داشته باشیم نداشتن اعتماد به نفس
نیاز به دیده شدن و تحسین دیگران
عدم شناخت خودمون و توانایی هامون و…
امیدوارم مفید واقع شده باشه
دوستون دارم بامید دیدار
درود جناب پروانه گرامی
بسیار استفاده کردم ،تمام موارد رو نکته برداری کردم و سپاسگزارم از اینکه توانایی هوش و جهانبینی خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتید،من البته قصد معامله با خداوند رو نداشتم قصدم کارآفرینی بوده ولی خب با اشارات شما ان شالله همون هم تصحیح میشه و اون نکته مهم شماره ۵ یعنی منجی بودن خیلی بفکر برده منو باید خیلی روی خودم کار کنم چون اصلا دید من به استاد عباسمنش هم قهرمانوار و منجیگریِ! انگاری از اساس باید متحول بشم و خودم رو رفرش کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود فراوان بر بانوان قدرتمند و ثروتمند سرزمینم
خیلی از شما تشکر میکنم و سپاسگذارم که وقت گذاشتین کامنت منو مطالعه کردین برا من کامنت گذاشتین
ممنون بابت نظر زیباتون
از خداوند و استاد عزیزم خیلی تشکر میکنم به خاطر این خانواده بزرگ و دوسداشتنی
با آرزوی موفقیت شادی و ثروتمندی برای کل جهان هستی
با سلام خدمت دوستان
من یه روز کامنتهای این فایل رو خوندم و خسته شدم احساس کردم همه مطالب دیگه گفته شده همش تکراریه بعد چند روز باز هدایت شدم به این کامنتها چون حرف استاد توی ذهنم بود که همه کتابهای موفقیت یک طرف و این کامنتها یه طرف و همش فک کردم به این موانع
دیدم خیلی مطالب هست که هنوز درک نکردم منم همیشه خیلی دوس داشتم ثروتمند باشم خونه خوب و ماشین و ثروت داشته باشم اما توی لایه های زیرین ذهنم همیشه از این که ماشین خوب سوار شم خونه عالی داشته باشم اما خواهرم نداشته باشه یه حس معذبی داشتم یعنی یه جور احساس ناعدالتی یا بی لیاقتی حتی تا این حد که یه بار به همسرم میگفتم پیش خواهرم و شوهرش اصلا راجع به خونه حرف نزن اونا خونه ندارن فک میکنن ما چون خونه داریم از بالا نگاه میکنیم یعنی پول رو خوب نمیدیدیم بدون اینکه متوجه بشم و این فکر از عدم اعتماد به خدا میاد که خدایی که به من میده به خواهرم هم میده اگه اون هم درخواست کنه
سلام سلامتی دار نظر من قانون میگوید احساس خوب مساوی اتفاق خوب میباشد پس وقتی ما داریم این احساس بد میفرستیم که مایک نوع احساس بد برای خودمان میسازیم با حذف زدن در مورد کارهای که نمیتوانیم انجام بدیم ومیخوایم بعد انجام بدیم با این حرفها پس اتفاق بد برایمان رقم میخوره
سلام و عرض ادب
به نظر من این معامله کردن که خدایا این را به من بده و من به جاش فلان کار را انجام میدهم یا فلان بخشش را خواهم نمود به خودی خود مشکلی نداره بستگی داره که چرا ان فرد چنین درخواستی را با این شرط انجام میدهد شاید فرضا من چنین باوری داشته باشم که اگر چنین شرطی با خدا داشته باشم حتما به خواسته ام میرسم و واقعا هم مواردی باشه که به خواسته ام رسیدم پس در اینجا چنین شرط یا باور یا خواسته مشکلی نداره جایی این شرط یا این معامله ترمز نامیده می شود که این شرط برگرفته از یک باور مخرب باشه باوری که من به خودی خود لایق گرفتن نعمت ها نیستم و باید به واسطه عملی همچون بخشش بتوانم توجه پروردگار را به خود جلب نمایم یا اینکه اگر نبخشم دریافت نخواهم کرد اگر این باور محدود کننده باشه برای ما دردسر ساز خواهد شد حالا به نظرم صحبت استاد این است که این درخواست معمولا دربردارنده باورهای مخرب هست اما خود من چنین قراری با پروردگار دارم که هر چقدر درامد دارم ده درصدش مال بندگان تو و واقعا هر چقدر پایبندتر به این ده درصد هستم درامدم بیشتر می شود و فکر میکنم این شرط من به این خاطر نیست که فکر میکنم من باید بندگان خدا را بی نیاز کنم بلکه فکر میکنم این فرصتی است تا من بتوانم عشق ورزی به بندگان را تجربه کنم یعنی بازهم از این شرط من هستم که بهرمند می شوم
الان که این دیدگاه هارو در مورد خدا خوندم چقد دلم برای آدما سوخت که چه نگاه جلاد گونه و سرسختانه ای نسبت به خدا داشتیم چقدر از داشتن چنین خدایی که معامله گر هست تا نبخشم بهم نمیده به سختی میده با زجر میده چقد با احساس عدم لیاقتی که داشتیم احساس تنهایی کردیم در صورتی که خودمون خلق میکنیم خودمون به خدامون شکل میدیم که بخشنده باشه مهربان باشه کنارمون و توی وجودمون باشه رزاق باشه، ما خودِ خداییم روح ما روحِ خداست روحِ ما خودِ خداست فاصله ای بین ما و خدا نیس
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم
باورهای مخرب این موضوع
– خودمون رو لایق ثروت و پول نمی دانیم و از این طریق میخواهیم که خدا بهمون پول و ثروت بده
– با این خواسته مون از خدا، احساس دلسوزی میکنیم برا بقیه
اگه خدا بخواد به کسی پول و ثروت بده خودش میده، مگه خدا حال روز بندگانش رو نمی بینه
– فک می کنیم برا بدست آوردن پول، باید با خدا وارد معامله بشیم، یعنی فکر می کنیم خدا بدون دلیل به کسی پول و ثروت نمیده
و خدا رومانند یه انسان می بینیم و باهاش دارم معامله می کنیم، تو به من پول بده و منم فلان کارهای خوب رو انجام بدم ، خدا بی بهانه و بدون دلیل به بندگانش پول و ثروت و نعمت میده، فرکانس و باور و انرژی بودن خدا رو درک نکردیم
که می تونیم با تغییر باورهامون خودم پول بسازیم
خیلی میخواهیم ثروتمند و پولدار بشیم اما با باورهای منفی و مخرب ، اگه من ثروتمند بشم از خدا دور میشم و یا پول کثیفه و یا اگه ثروتمندبشم آدم خیلی بد و ظالم و … می شم پس میام با خدا معامله می کنم که خدایا به من پول بده و با بخشیدن و انجام کارهای خیر با این پول، دیگه من آدم کثیف یا ظالم و بدی نمیشم و از خدا دور نمیشم
ودر این درخواست به کمبود و یا نبود پول و ثروت توجه میشه که فرکانس فقر و کمبود ارسال میشه
سلام عزیزم.
پیشنهاداتون عالی بود برای جایگزین کردن با باور های درست . احسنت. من موارد را در دفترم نوشتم. شاد و خوشبخت و ثروتمند باشید