شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 213
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد گرامیم و همه عزیزانى که نوشته من را مى خوانند
دو سال از این مسابقه خارق العاده مى گذرد، من قدم دوم دوره ١٢ قدم را به پایان رسانده ام ، العان پنج روز است من دوباره و دوباره این فایل را گوش مى دهم و فقط از خداوند هدایت مى طلبم چند روز پیش به این ترمز پى بردم و به آن فکر مى کردم حتى دیشب قبل از خواب و امروز صبح که بیدار شدم به این صفحه هدایت شدم و به راستى چقدر زیباست این کلاس و استاد و شاگردانش. نوشته آقاى فاروق بسیار بسیار زیبا و آموزنده بود.
من خواستم و به این صفحه هدایت شدم و پیدا کردم چند ترمز را که حقیقتا فکر نمى کردم ترمز باشند.
قبل از آشنایى با استاد و آموزه هایشان من هم به خداوند پیشنهاد معامله مى دادم و بعدش خیلى هم طلبکار بودم ، انقدر پیشنهاد معامله دادم و نشد که خودم خسته شدم…
سالها تلاش مى کردم، نذر مى کردم و از هر معامله اى کوتاهى نداشتم و موفق هم نمى شدم امروز که به این صفحه رسیدم دیدم چقدر من و باورهایم تغییر کرده ایم با این آموزه ها نسبت به گذشته.
دیگر اصلا نذر نمى کنم چون یاد گرفتم با خدا معامله کردن احمقانه است
اگر دلم بخواهد کار خوب بکنم پس انجام مى دهم و منتظر جواب خداوند نیستم زیرا احساس خوبى که در آن لحظه به خودم دست مى دهد،من را پر از رضایت و شادى و موفقیت مىکند. جالب است همیشه در ذهن من مانده استاد در دوره قانون آفرینش گفتند ١٠ درصد درآمدت را ببخش براى جریان ثروت من حقیقتا این کار را ترجیح مى دهم تا معامله کردن با خدا .
یکى از ترمزهایى که من امروز پیدا کردم این بود که من براى ثروتمند شدن روى دستان خدا که همان بندگان او هستند و قراردادهایى که مى تواند باعث ورود ثروتهاى زیاد به زندگیم شوند فکر مى کنم غافل از اینکه در این شرکى نهفته بسیار بسیار پنهان، مثل مورچه سیاه روى سنگ سیاه.
من خودم را گول مى زنم و نام دستان خداوند را به آنها مى دهم زیرا با این کار براى خداوند تعیین مى کنم از چه راهى من را به ثروت برساند شاید از راه قرارداد بستن قرار نباشد ، شاید خداوند راههاى دیگرى را براى من بهتر بداند
بسیار خوشحالم که به این صفحه هدایت شدم
نوشته هاى دوستان براى درک این مطالب به من کمک زیادى کرد.
سپاسگذارم🌸🌸🌸
درود بر شما
آیا این بدین معنی است که ایده ها و پروژه ها و قراردادها و فرصت همکاری با دیگران رو اگر با احساس خوب دریافت کردیم یعنی دریافت الهام الهی و باید سریعا با احساس خوب عمل کنیم…
پس جایگاه نفوس مثبت یا هدفگذاری چیست؟؟
آیا باید اینگونه تصور کرد که مطمئنم این قرار، این کار، این پروژه، من رو به ثروت بیشتری میرسونه اما چقدر و کی را نمی دانم؟؟؟
من چند سال هست این موضوع را هنگام توکل کردن با خودم بسیار می سنجم!!
عرض ادب و احترام خدمت شما ، مهم ترین نکته به عقیده بنده ترمز معامله کردن با خداوند متعال هست .
باسلام و درود
یکی از ترمزهای ذهنی که درخودم وجود داشت، این ذهنیت بود که اگر من خوب زندگی کنم شاد و پولدارباشم ، اما همیشه هستن انسانهای بیشماری که فقیرن، مریضن و ناشادن! و احساسه عذاب وجدان بابته خوب و پولدار بودن بهم دست میداد. ولی این ترمز ذهنی رو بااین باور جایگزین کرده ام که جهان هرکسی ، جهان باورها و فرکانسهای اون شخص است و خداوند برای هرکس بزرگ و منصف است. پس من مسئول زندگی و انتخابهای دیگران نیستم جز خودم! من بسیار کوچک و ناتوان هستم برای تغییر دنیای آدمها تازمانی که خودشون نخوان بهتر نمیشن. پس من تمام تمرکزمو باید بزارم رویه احساس ، افکار و باورهای خودم.. و جهانی خلق کنم که جایه بهتری برای خودم و همچنین برای دیگران بشود. :)
سلام خدمت دوستای عزیزم
من بار دوم که اومدم تا کامنتای این فایلو یکبار دیگه ببینم واقعا این سوال چقدر خوبه و برای بار دوم هم که به این سوال فک کردم دیدم یه بار دیگه که فکمیکنم ترمزهای دیگه ای برام مشخص میشه منم که همچین حرفی رو به خدا میزدم پول بده به بقیه کمک میکنم
این حرف از این باور میومد فکمیکردم ثروتمند شدن خیلی خیلی کار سختیه خیلی بزرگه و دور از ذهنه بهش رسیدن و یه جورایی از سر ناچاری بود که میگفتم خدایا بهم بده قول میدم به بقیه کمک کنم قول میدم آدم بدی نشم کار خیر بکنم یه جوری معادله میکردم با خدا فک میکردم باید ببخشم تا خدا بهم بده وگرنه بهم نمیده به این راحتیا بهم نمیده خدا پول و ثروت فراوان نمیده مگه اینکه نیت کنی به بقیه هم بدی
به نام خدای مهربان سلام عرض می کنم خدمت همه دوستان هم فرکانس و استاد و مریم جان شایسته عزیز
به نظر من اینکه ما از خدا می خواهیم که به ما ثروت بدهد و در مقابلش کار خیر انجام بدیم مثل مدرسه ساختن یا بیمارستان یا مسجد همانطوری که استاد در یکی از فایل هاشون گفتند چرا ما این در ذهن من رفته که برای اینکه چیزی رو بدست بیاریم باید در مقابل چیزی بدهیم چرا شرطی از اول بزرگ شدیم چرا از خدا می خواهیم که به ما پول بده من در مقابلش مدرسه و خیری و مسجد برای بقیه می سازیم یا که باور مخرب دیگه اینه که شاید ما احساس میکنیم ما خودمون برای داشتن این ثروت و نعمت به اندازه کافی لایق نیستیم پس حداقل این وعده ها را به خدا بدیم که من کارهای خوبی می کنیم تا خداوند بیاد و به ما کمک کنه و ثروتمند بشیم، یا اینکه خدای به من ثروت بده من آدم بدی نمیشم و و کارهای خوبی انجام میدم مدرسه سازی، بیمارستان، مسجد.
به نظر من بیشتر این چیزی که در اینجا احساس میشه کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس است
چرا ما این ثروت و نعمت نخواهیم برای خودمون!!!!! برای این که از زندگی که خدا به ما داده لذت ببریم و خوب و شاد زندگی کنیم
چرا ما خودمان را لایق و ارزشمند این همه نعمت و ثروت ندانیم ، این انرژی که جهان را آفریده و داره مدیریت و هدایت میکنه، مگه میشه موجود یا انسان بیهوده آفریده باشه، بایدبدونیم تو خداوند هیچ چیزی را در این جهان بیهوده خلق نکرده.
چه برسد به ما انسان ها که خداوند در قرآن گفته آسمان ها و زمین را مسخره کرده ،ما باید خودمونو ارزشمند بدونیم، ما همین جوری که هستیم ارزشمندیم چون جزوی از خدایی هستیم که قدرت مطلق این جهان و زیبا تر از همه قدرت زندگیمونو به خودمون دادیم
و واقعا خدایا شکرت🙏🙏🙏😭
از خداوند بزرگم میخوام که کمکمون کنه بتونیم هر روز ترمزهامونو پیدا کنیم و بترکونیم زندگیمونو😊😍💪
به امید روزی که بیام بگم از دستاورد های زندگیم🤗
بنام خدای جان و خرد
خداوند حکیم و دانا
خدایی که هدایت میکند عزیزانش را
باورهای مخربی که من تونستم شناسایی کنم را برایتان مینویسم.
1. من باور دارم که ثروت محدود هست و فراوانی جهان را قبول ندارم. چون اگر این طور بود حتما میرفتم و خودم پول میساختم و خدا خدا نمیکردم.
2. من باور دارم که عدالت خداوند در جهان صحیح نیست و ثروت دست عده ای خاص هست و یا توجه خدا حتی به برخی از بنده هاش نیست اصلا.
3. من باور دارم که میتونم کار بقیه رو انجام بدم و قدرت داشته باشم.
یعنی کاری کنم که بقیه اسم من رو بعنوان آدمی قوی صدا کنند که توانایی کارهای زیادی رو داره که این نگاه بسیار شرک آمیز میتونه باشه. چون مردم یجورایی به دستان من خیره میشن تا دستان خداوند.
4. به شیوه طبیعی زندگی کردن و لذت بردن از زندگی اعتقادی ندارم چون مدام در حال حرص خوردنم که ای وای یه کار خیر نکردم….
5. نوعی ترس خفیف دارم از اینکه با یک کار خیر بتونم برای آخرت خودم ثوابی برده باشم.
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز
امشب خوابم نمیبرد گفتم سری ب سایت بزنم هدایت شدم به نشانه ی امروز من و این فایل چقدر فوق العاده بود نمی خواستم چیزی بنویسم اما چون هدایت شدم به فایل دیگه ای ک استاد توش میگفتن دوست عزیزی ک این فایل رو میبینی برو و حتما پاسخ به این مسابقه بده و دیدم آره دارن به من میگن آره منم همیشه اینجوری دعا میکردم خدایا به من بده دل بخشنده هم بده ک به بقیه کمک کنم خیلی وقت بود اینجوری دعا نکرده بودم اما دیدم یه تلنگر واسم بود آره منم این ترمز رو دارم ک ریشه در همون احساس لیاقته داره من به تنهایی لایق ثروت نیستم ،یا این باور ک اگه ثروتمندان ادمایه خوبی بودن پس کمک میکردند به فقرا تا فقیری نمونه پس تقصیر ثروتمنداس ک فقرا پول ندارن ،و باور اینکه خدا عدالت نداره،باور کمبود ،باور اینکه خدا آدمه ،باور اینکه ثروت بده ،و در آخر مرسی از فایل خوبتون ک بی خوابی امشبم باهاش پرشد
سلام به همه بچه ها
بنظر من خدای بزرگ خودش برای کمک به دیگران و کاره ای خِیر خیلی هم کافیه.
ما باید از خداوند طلب ثروت و سعادت کنیم تا در درجه اول خودمون ازش لذت ببریم. وقتی که ما لذت ببریم خواه ناخواه این لذت و انرژی مثبت رو به پیرامونمون هم منتقل می کنیم.
پس چه بهتره که از خدای بزرگ اینو بخوایم که ای خدای بزرگ من رو به مسیر ثروت و سعادت هدایت کن تا از زنده بودنم اوج لذت و خوشبختی رو تجربه کنم.
الهی شکر🙏⚘
سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان
استاد من فکر میکنم که اگر خداوند با زبان امروزی که ما به این حد از تکامل ذهنی رسیدیم و درک کردیم قوانین و سیستم جهان رو،اگر میخواست مثل آیه قرآن رو برای ما بیان کنه که (بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را )،تو شرایطی که ما انسانها به این حد از اگاهی ها به لطف سیستم و قوانینی که خودش طراحی کرده رسیدیم ،دیگه برداشت ما این نبود که بیایم دستانمون رو بلند کنیم برای دعا کردن، بجای اینکار این جمله ی خداوند رو با درک امروز تفسیر میکردیم که یک قدرت برتری هست که همه موجودات رو خلق کرده و بر اساس قوانین به همه ی انتخاب ها از طریق کانون توجه که ورودی های ما هستند پاسخ میده ،پس اگر خدا با زبان امروزی که جهان به این حد از تکامل رسیده میخواست به ما بگه( بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را) ،در واقع میگفت قوانینی که من قرار دادم رو بپذیرید و طبق قوانین عمل کنید و من هم طبق قوانینم به انتخابهای شما از طریق کانون توجه و فرکانسی که ارسال میکنید پاسخ میدم.
پس کلا بیایم با این درک از قوانین،خداوند رو به شکل خاصی وصفش نکنیم چون بقول استاد همه چی خودشه ،بجای اینکار بیایم درک کنیم که وظیفه من چی هست به عنوان یک موجود فرکانسی و وظیفه قوانین جهان چیه به عنوان یک قوانین فرکانسی.
وقتی که این دوتا موضوع درک بشه دیگه اون صفت ها یا همون کدهایی که دارن زندگی ما رو رقم میزنند میشه شناسایی کرد، وقتی که ما کدها و یا صفتهای خداگونه رو به ثروت، روابط و سلامتی بچسبونیم ،نتیجه هم از جنس صفتهای خدا گونه خواهد بود.
ممنون از استاد عزیز بابت سوال و جوابهای دوستان به این سوال🌼🌺🌹
سلام به استاد پرانرژی و عزیزم
من هدایت شدم به این صفحه و به محض اینکه تو فایلتون دیدم راجب جملاتی صحبت میکنید ک داعما سر زبونمون بود برای طلب ثروت و برکت
یک لحظه حس کردم هیچ چیزی از قانون نمیدونم ….:|
چرا بدون اینکه به محتوا و پیام چیزی که میگیم انقد عمیق و موشکافانه نگاه نمیکنیم ؟؟؟
همیشه فکر میکردم اگه اینارو بگم خدا میگه عجب بنده ایه به فکر بقیه ام هست….
ولی به نظرمم باورای مخرب از این دست خواسته ها و دعاها اینه که
یک ما خودمون رو لایق ثروت و توجه خاص خدا بدون وجود رابط و واسطه ای نمیدونیم
همیشه برای نعمتات خداوند حد و مرز تعیین کردیم ( شرط بندی و معامله با خدا)
و چیزی ک برای من بود همیشه این بود که حس میکردم اگه اینارو نگم فقط به فکر خودمم و خیلی خودخاهم
چیزی که یاد گرفتم این بود که لازم نیست برای خاستن چیزی از خدا شرط و شروط و مرز تعیین کنیم و انقد بین خودمون و خدا فاصله بندازیم و رابطه ای ایجاد کنیم که هرچیزی با معامله فقط میتونه معنی پیدا کنه ….