شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 222

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2428 روز

    سلام

    خدایا شکرت که قبل از آشنایی با استاد من همچین دعایی نمی کردم ، الان که دیگه اصلا

    خدایا بهم بده چون من لایق ثروتمند شدنم

    خدایا بهم بده چون ثروت ها و نعمت ها برای من خلق شده اند

    خدایا بهم بده تا با ثروتمند شدنم الگو بشم برای دیگران

    خدایا بهم بده تا تو رو بیشتر بشناسم

    خدایا بهم بده چون باعث رشد و پیشرفت جهان میشم

    ترمزها

    اول این که خودمون رو لایق نمی دونیم

    نعمت ها و ثروت ها محدود هستند و فقط به عده ای خاص میرسه

    خداوند احساسی عمل می کنه. این جهان قانون نداره

    خداوند ثروتمند ها رو دوست نداره. و بخشنده ها رو دوست داره و من عاشق این هستم که ثروتمند بشم و برای این که خدا منو دوست داشته باشم باید ببخشم.

    تا نداشته باشی و سیراب نشی نمی تونی ببخشی.

    خدایا شکرت برای قانون مند بودن جهانت و این که من این قانون رو می دونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    مهدی ایزدی گفته:
    مدت عضویت: 1705 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم

    راستش من چند روزی هست که دارم توی ذهنم به دنبال ترمزهایی که توی ذهنم دارم فکر میکنم که چه ترمز هایی هست که باید برشون دارم تا از لحاظ مالی پیشرفت کنم و هی پرسیدم و هی پرسیدم و هی پرسیدم تا دیشب بصورت کاملا هدایتی یه حسی بهم گفت که بیام و ببینم که نشانه امروزم چیه ،،وقتی که درخواست هدایت کردم و از خدای خودم خواستم که بهم بگه که کجای کارم ایراد داره من هدایت شدم به همین فایل که دیدم این همون جواب سوال منه و شروع کردم به خوندن کامنت و دارم میگردم دنبال اون ترمزهام که باید روش کارکنم

    توی ایرادهایی که این سوال داره(اولا ظاهر این سوال خیلی قشنگه برای کسانی که این بحث باورها رو ندونن) و حتی خودمم اگر که خود استاد نمیگفت زیاد درگیرش نمیشدم وبعداز خوندن این سوال چنتا ترمز به ذهنم رسید که اینجا بیان میکنم:

    اول اینکه این درخواست رو کسی داره که خودش رو لایق ثروت نمیدونه و میگه بهم ثروت بده و اگر بدی قول میدم که باهاش کارهای درستی کنم

    و توی ذهنش این هست که من ثروتمند بشم ممکنه که تغیان کنم و جنبشو نداشته باشم،اما درواقعیت اینه که ما لایق ثروتمندشدن هستیم و به این دنیای مادی پا گذاشتیم که خوشبختی رو تجربه کنیم از نگاه خودمون و اصلا قرار براین نیست که من باید بخاطر اینکه خداوند بهم نعمت بده به کسی کمک کنم چون خداوند عواطف انسانی نداره و عشق خداوند عشق بدون قید وشرطه چون خداوند سرشار از عشقه و لقب رحمان والرحیم و غفورالرحیم به خودش میده و طبیعت زندگی ما اینه که ما خشبخت و ثروتمند و سلامت و باشیم و اگر غیر از اینه یه جای کار ایراد داره،واین بخاطر باورهای اشتباهه منه که فکر میکنم خداوند به من ثروت میده بخاطر اینکه به دیگران کمک کنم (ما با ثروتمندشدنمون ۱۰۰درصد به رشد جهان کمک میکنیم)با ماشین ها و خونه هایی که میخریم و ارزشی که داریم ایجاد میکنیم توی جهان که همین باعث پیشرفت جهان میشه و اصلا قرار نبوده که ما به کسی کمک کنیم و با بخشیدن به کسی به جاری شدن ثروت توی زندگی خودمون کمک میکنیم چون ویژگی پول اینه که باید جاری باشه و اگر من دارم با بخشیدنم به دیگران پول رو جاری میکنم دارم به خودم کمک میکنم که ثروت بیشتری توی زندگی ام بیاد

    دومین ترمز اینکه من فکر میکنم یک اشتباهی شده تو جهان خداوند و فکر میکنم یه بی عدالتی شده و کسی سرجای خودش نیست به همین دلیل بیام درستش کنم من ،اما درواقع این جهان داره در هر لحظه بادقت صددرصد فرکانس های مارو مدیریت میکنه و هرکسی توی هرجای این جهان که هست چه خشبخت و بدبخت دقیقا اون جایی هست که باید باشه و خودش داره اون شرایط رو برای خودش خلق میکنه حالا یا آگاهانه و یا ناآگاهانه در هرصورت خودش هست که داره میسازه شرایط خودش رو و من به هیچ عنوان نمیتونم به کسی کمک کنم چون اگر قرار باشه کسی هدایت بشه مثل خودم هدایت میشه اگر نشده حتما خودش نخواسته و…..

    اما واقعیت اینه که جهان بدون نقض عمل میکنه هیچ اشتباهی رخ نمیده و من اگر بخام ببخشم به کسی طبق وعده خداوند ۷۰۰برابر به سمت خودم برمیگرده یعنی اینکه من دارم به خودم کمک میکنم حالا ممکنه اون آدم اصلا بره باپول من خودشو بکشه ، اون دیگه به من ربطی نداره اگر قرار باشه به کسی کمک بشه از طرف خداوند هست ن از طرف من. من به کسی نمیتونم کمک کنم به هیچ عنوان و اگر که من فکر میکنم که با ثروتمند شدنم به همه ی مردم دنیا کمک میکنم این باور بسیار اشتباهی هست،چون فقر و ثروت جزئی از این جهان و تا ابد این اختلاف طبقاتی باید باشه وهیچ کس نمیتونه که همه دنیارو یک رنگ کنه ،من فقط باثروتمند شدنم میتونم برای افراد الگو بشم و به اونها انگیزه بدم که شروع کنن و ماهی گیری رو تمرین کنن و باور کنن که میشه ،،ن اینکه بیام ماهی بدم دستشون و هرروز بدبخت ترشون کنم (با تغییر باورها انسان ها ثروتمند میشن ن با تزریق پول)

    من خودم یک اصولی که دارم اینه که وقتی درآمدم میاد سرماه من ۱۰درصد از اون درآمد رو میبخشم اما ن‌با این دیدگاه که دارم به کسی کمک میکنم بااین دیدگاه که دارم ثروت بیشتری توزندگی خودم میارم

    سومین ترمز اشتباه اینکه خداوند بر پایه قوانین عمل میکنه و احساساتی نیس که من براش دلیل بیارم که من حتما حواسم هست که باثروتمند شدنم از راهت دور نشم و خداوند قانع بشه که به به عجب بنده خوش قولی دارم …..

    یادمه اون زمان ها شاید۱۲یا۱۳سالم بود که مامانم همیشه میگفت اگر میخای امسال مدرسه معدل بالا بگیری برو امام زاده و اونجا درخواست کن که اگر من قبول شدم امسال میام و ..إن مقدار پول میندازم داخل این دخلت (همون نذر کردن)

    یا اینکه برو قبر شهیدان رو بشور(یادم نیست چند روز)ولی یادمه که هرچی بود خیلی بهم فشار میومد،بعد اگر من به این تعداد بار برم هرروز قبر شهیدان رو بشورم اون ها برای من شفاعت میکنن و من قبول میشم بخدا الان خندم میگیره که چرا ما اینارو باور کرده بودیم و اونم باوری که این عمل پشتش بوده(چون من مادرم خواهر دوتا شهیده و بشدت مذهبی)

    و ما اگرکه این باور نالایق بودن رو داشته باشیم که فکر کنیم ما در پیش خداوند عزیز نیستیم و خداوند از طریق یه سری افراد فقط به ما جواب میده به هیچ عنوان نمیتونم پیشرفت کنیم.

    سپاسگزارم از استاد عزیزم وهمه همراهان در این مسیر الهی

    درپناه یگانه فرومانروای این جهان شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    نفیسه خدابنده گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    سلام ب استاد عباسمنش و همه دوستان

    بنظرم این باور ک ما همیشه نمیتونیم همه چیزو باهم داشته باشیم و باید از بعضی چیزا بگذریم تا بعضی دیگه بدست بیارم تو این دید ب ثروت نهفتس بعلاوه اینکه انگار میخایم از خدا چیزیو بخریم و با بخشیدن ب دیگران میخایم بهاشو بدیمو اکثر مواقعم خیلی با میل و رغبت نمیبخشیم برای رفع تکلیفه و این باعث میشه بخشیدن تو ذهنمون سخت و زجرآور باشه

    درصورتیکه تو وقتی میتونی از چیزی ک داری بگذری ک بهش رسیده و ازش سیر شده باشی بنظرم بخشیدن و کمک کردن چیز خوبیه ولی اینکه بخایم با شرط بخشیدن از خدا نعمت بخایم اینه ک درست نیس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    نفیسه خدابنده گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    سلام استاد عزیز

    ته این دید بنظرم اینه که بلاخره نمیشه ک همشو برای خودت بخای پس بقیه چی تو باید نشون بدی ک ب بقیم اهمیت میدی

    و با اینکار میخایم نشون بدیم ک خدایا ببین من حواسم ب بقیم بود فقط خودمو ندیدم

    و ته این ذهنیت اینه ک ما برای خودمون ارزش قائل نیستیم ک همه چیزو برای خودمون بخایم و میخایم با دادن قسمتی از اون ب خودمون ارزش بدیم

    ی مثال میزنم همه چیزای خوب از سلامتی , ثروت و رابطه عاشقانه همه نعمتای خدان وقتی ما از خدا ی رابطه عاشقانه خوب میخایم هیچوقت نمیگیم بمن رابطه خوب بده تا منم قسمتی از اونو بدم ب بقیه و وقتی عشق برامون اتفاق افتاد درواقع فقط خودمونیم ک لذتشو میبریم بدون اینکه با بقیه تقسیمش کنیم پس چرا تو ثروت اینو نمیگیم درصورتیکه اونم نعمت خداس دیگه

    و دلیلش بنظرم ۳ تا چیزه

    ۱_اینکه خودمونو شایسته ثروت نمیبینیم

    ۲_اینکه اصلا ثروتو نعمت خدا نمیدونیم

    ۳_اینکه فکر میکنیم همیشه باید ی چیزو بدیم تا ی چیز دیگه بگیریم

    درمورد درست یا غلط بودنشون ب قطعیت نرسیدمو برام گنگه هنوز ولی چیزایی بود ک با فکر کردن از ذهنم درآوردمشون از خدا میخام ک منو ب وضوح و شفافیت برسونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      امیرحسین خواجوی گفته:
      مدت عضویت: 1726 روز

      سلام بهدشما دوست همفرکانسی خانم خدابنده

      بنظر من هم مهمترین عامل رسیدن به ثروت : لایق دونستن خودمدنه.

      بگیم و باور کنیم که من لایق ثروتمند شدنم ، من لایق دلشتن بهترین خونه و ماشینم ، من لایق داشتن بهترین همسرم

      شایسته دونستن خودمون اولین و مهترین گام برای دلشتن ثروت

      بعد که خودمون رو لایق دونستیم باید فراوانی ثروت و نعمت الله رو باور کنیم

      باخودمون تکرار کنیم پول زیادی هست خوشبختی زیادی هست نعمت بی شماری هست.

      تا بشه ملکه ی ذهن و کمکم ایده هایی از جانب رب الهام میشه به ما

      شاید این الهام رو تو تلوزیون بصورت اتفاقی ببینی و بشنوی

      پیش خودت یه سوالی از الله پرسیدی و جوابش رو توی تلوزیون میشنوی و این تصادقی نیست

      با باور کردن این الهامات و عمل کردن در راستاشون نعمت و ثروت وارد زندگی مون میشه

      البته من هنوز دستاوردی توی زندگیم از نظر مالی ندارم اما این رو درک کردم و گفتم بزار بنویسم تا هم یاداوری بشه برای من و هم شاید مفید باشه برای دوستان.

      در پناه الله یکتا ثروتمند و خوشبخت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      کرامت ضیایی گفته:
      مدت عضویت: 2692 روز

      سلام دوست عزیز

      کامنت فوق‌العاده ای نوشتید

      به نکات جالبی اشاره کردید، از یک زاویه خیلی موشکافانه که نیاز به کار کردن داره.

      اون قسمت که درخواست عشق رو با در خواست ثروت مقایسه کردید عالی بود

      دلیلش هم اینه که به ما از طریق ورودی ها نگفتن که اگر ما به یک رابطه عاشقانه برسیم یکی دیگه باید رابطش خراب بشه …

      یا اگه من سلامتی بخوام یکی دیگه باید مریض بشه تا من همیشه سالم باشم…

      ولی میلیون ها بار از هزاران راه اینو تو مغز مون کردن که آنهایی که ثروتمند شدن از دیگران گرفتند

      اونهایی که ثروتمند شدن خلاف کردند

      در صورتی که تو دنیای واقعی

      تمام افراد موفق

      از صفر و با امکانات موجود شروع. کردن وپله پله رشد کردند

      تمام افراد موفق و ثروتمند با فروش خدمات و محصولات جدید که زندگی رو برای مردم راحت کرده به ثروت رسیدند

      تمام ثروتمندان تو مسیر ثروت سازیشون کلی خیر به دیگران رسوندن …

      کلی شغل ایجاد کردند.

      وبا خرج کردمشون کلی سود به دیگران رسوندن ،

      اونها بارور و ظلم چیزی رو بدست نیاوردند

      بلکه از راه درست حرکت کردند

      بنابر این من وقتی بیام هزاران بار اینها رو برای خودم مثال بزنم وله خودم بگم ،

      دیگه وقتی میخام دعا کنم واز خدا پول بخوام ، دلیلی ندارد که به خدا بگم فلان کاره خیرو انجام میدم و غیره

      این شکل دعا ایراد داره چون ثروت تو ذهن درخواست کننده کثیفه ، ثروت محدوده ، وتمام ثروت مندان آدم های کثیف و ظالمی هستند ، پس اگر تو به من ثروت بدی من قول میدم آدم خوبی باشم .

      نه اینجوری نیست

      من اول باید دنبال نمود های عینی باشم تو دنیای اطرافم و اول باید ثروت رو تو ذهنم معنوی کنم

      بعد از خدا ثروت بخوام

      شاد و سالم و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    به نام خدای نور

    سلام بر جناب عباسمنش و همه ی دوستان همراه

    من هم دوسال پیش فکرو نظرم راجع به پول و ثروت و ثروتمندشدن،شبیه خیلی از دوستان جان بود.

    همیشه تو خانواده ام،مدرسه،از طریق دوستان و اشنایان یا حتی عزیرانی که در اتوبوس قسمتی از مسیرم رو باهاشون همراه میشدم،،،چیزای مختلفی راجع به پول و ثروت میشنیدم.”

    پول چرک کف دسته

    هر کی پولداره شبها نمیتونه راحت بخوابه

    همه پولدارا خوشی میزنه زیر دلشون و اخر دست به کارای خلاف میزنن.

    ثروتمندها همینجوری پول بدست نیوردن که،بی شرفها دزدی میکنن.مال مردم میخورن،قمار بازی میکنن،قاچاق چین

    اصلا پولدارا بی احساس میشن.به سایه خودشونم میگن با ما نیا که بو میدی

    و هزاراااان جمله و کلمه ی دیگه که خیلی هامون قطعا شنیدیم و دیدیم.

    خوب منهم چون در چنین جامعه و خانواده ای بودم و اگاهی لازم رو بدست نیاورده بودم،تن به شنیده ها و دیده ها میدادم.

    عمرگرانمایه در این صرف شد.

    خلاصه،از یکسال پیش با عزیزی اشنا شدم که در مورد پول و ثروت و نعمت حرفهای دیگری میزد.اولش مقاومت های ذهنی و باوری داشتم.کم کم نظرم راجع به خیلی مسایل تغییر کرد.

    تا ابنکه روزی اقای عباسمنش و این اموزگار گرامی لایوی در صفحه ایشون برگزار کردن.و من با جناب عباسمنش اشنا شدم.

    بسی باعث افتخار.

    امروز صبح زود داشتم تو حیاط خونمون قدم میزدم و کلی احساس خوب رو تجربه میکردم که سرحرفم با مونس جان راجع به ثروت باز شد.

    میگفتم مونس جان لذت میبرم از این قدرتت.از اینهمه زیبایی و صوت زیبا و هماهنگی و نظم.

    درخواستی دارم ازت.

    من میخوام ثروتمند باشم.هر چند الانش هم هستم،ولی میخوام به شکل رفع وابستگی و ازادی مالی وارد زندگیم بشه.انقدر کسب درامد داشته باشم که اغناشدن رو تجربه کنم.

    به خودم همون موقع گفتم،یک دهم از درامدم رو ببخشم.نه برای اینکه حس لیاقت نداشتم،یا بخوام سرخدا رو گول بمالم😄یا احساس کمبود داشته باشم

    که شاید هم در لایه های عمقی ذهنم همچین چیزهایی باشه،ولی در اون لحظه همچین حسی نداشتم.

    من عااااشق بخشیدنم.انقدر احساس لذت میکنم با اینکار.یه جور سرور و شادی عمیق در وجودم میجوشه وقتی بخششی دارم.شایدم برای دریافت حس شادیو لذت طولانی دوست دارم ببخشم.

    و یکی دیگه از دلایلم برای بخشش یک دهم از درامدم اینه که وقتی از چیزی که دوست دارم،میدم میره،اونهم با لذت و تشکر از خداوند،

    اینه که بتونم از وابستگی و دلبستگی های مادی خلاص بشم.هر چی بیشتر از اونی که دوست دارم هدیه و بخشش کنم حس ازادی و رهایی وصف ناپذیری بهم دست میده.حس سبکی

    دوست دارم به جایی برسم که تنها وابستگیم

    تنها ذکر وفکرم، دلیل شور و شوقم فقط او باشه و بس.

    درست یا اشتباه دلیل ثروتمند شدنم رو نمیدونم.فقط همینی که فکر میکردمو براتون نوشتم.

    همتون رو دوست دارم.

    عاشق خودمم.

    و از دوستان جان و جناب عباسمنش عزیزم که خیلی ارادت دارم بهشون سپاسگزارم که وقت گذاشتین و بلندفکر کردن منو خوندین😄🌹

    خداوند حافظ و نگهدار همه ی عزیران💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2192 روز

    به نام خالق پاسخ دهنده و اجابت کننده بی نیاز

    سلام به استاد عزیز و لایقم

    سلام به تک تک دوستانی که کامنت منو میخونن…

    این سوال خیلی سوال جالبی بوده که استاد پرسیدن. من الان اگر بخوام ثروتمند بشم به ظاهر نمیخوام در کنارش کار مثبت و خیری انجام بدم اما در همین حین که داشتم فیلم رو نگاه میکردم در ته وجودم باز هم این حرکت رو قبول داشتم و یادم اومد که برای اولین بار که در نتورک بهمون گفتن هدف بنویسید(البته من قبل از اون هم سعی برای پیدا کردن اهدافم کرده بودم، یا خیلی حتی به معنای هدف و آرزو و خواسته فکر میکردم و خیلی دنبال پیدا کردن اهداف حقیقی بوده ام و هستم و خواهم بود) یادمه اون زمان خیلی از دوستانی که انگار تو تیم من بودن دیدم که همچین کارهای خیری رو به عنوان هدف بعد از رسیدن مثلا فلان درآمد نوشت بودن و به قول شما استاد جان با خدا قرارداد بسته بودن. و البته الان که بیشتر دقت میکنم منم بدم نمیومد و ته فکرم این بود که اگر به فلان درآمد برسم مامانم رو بفرستم مکه. چون مکه نرفته و خیلی هم علاقه داره بره و هر وقت حرف میشد یا کسی میرفت میگفت بذار بچه ها رو به یک جایی برسونیم و من شاید این از خودگذشتگی مادرم رو میخواستم جبران کنم و جهت قددرانی یک کار خوب برای مادرم انجام بدم که در غالب پرداخت هزینه سفر مکه و اعزام مادرم به خانه خدا در من بوده و البته الانم که صادقانه فکر میکنم بازهم بدم نمیاد ک وقتی خیلی خیلی ثروت و درآمد کسب کردم مامان رو بفرستم مکه…

    اما از منظر جواب دادن به یک سوال و کنکاش دقیق و کشف لایه های مختلف این سوال میخوام بررسی کنم تا جایی که میتونم هم خودمو هم سوال و هم جوابمو…

    اینکه سوال کردین چرا بیشتر ما آدم ها انگار یک جور با خدا قرارداد میبندیم و بخدا میگیم که خدایا من ثروتمند بشم بخشی از اون ثروت رو میخوایم در راه خیر و کمک به دیگران خرج کنم انگار پیشاپیش میگیم که ثروتمند شدن مون رو توجیه کنیم یا خوب جلوه بدیم نمیدونم بنظرم انگار یکجوری میخوای اجازه بگیریم، یا شاید میخوایم ثروتمند شدن مون رو به اون کار خیره و خوبه گره بزنیم.

    شاید چون ته وجودمون ثروتمند شدن کار معنوی نیست. اینکه ثروتمند شدن و ثروت داشتن رو چیز خوبی نمیدونیم و میخوایم با پفتن و دلیل آوردن کار خیر چیز خوبش کنیم. اینکه بگیم ما نیت مون از پولدار شدن خوبی هست انگار در ته وجودمون نیت پولدار شدن خوب نیست و ما میخوایم خودمون رو دور کنیم از اون قضیه…

    بنظرم بیشتر ما آدم ها ی معنوی همچین توجیه هایی رو برای خدا میاریم تا خوب جلوه بدیم کاری که تو ذهن خودمون بد هست.

    اما قبل تر از این دلیل و توجیه ها ریشه عمیق تر دیگه ایی هم هست در این سوال………

    اینـــــکه اصلا خدا چیکار داره که ما ثروت رو میخوایم چیکار کنیم؟

    اصلا مگه برای خدا فرقی داره ما با ثروت مون میخوایم بریم دور دنیا بچرخیم یا با ثروت مون میخوایم خونه و ویلا بخریم…

    مـــــگه اصلا برای خدا فرقی داره و ریشه همچین گفتکو و قرارداد بستن با خدا و بنظر من توجیه کردن خواسته و عمل خودمون جلوی خدا، از اینجـــــــا نشات میگیره بنظرم که ما اصلا از خدا شناخت درستی نداریم. چون در ته وجودمون فکر میکنیم خدا یک پادشاه یک فرمانروایی هست که اون بالا داره نظاره گری میکنه تا ببینه کی چی کار میکنه تا یا پاداش بده یا مجازات کنه. یا ببینه کی چی میخواد یا برای چی میخواد. یا اصلا این ثروت رو میخواد بهش بده میخواد باهاش چیکار کنه. اصلا بی حساب کتاب ثروت داده نمیشه که باید بدونه که کجا میخواد خرج بشه مگه شهر هرته همینطوری کلی ثروت به بنده هاش بده. اصلا شاید یک بودجه بندی در نظر گرفته این پادشاه ذهن ما که خدا باشه و برای جاهای خاصی سر کیسه رو شل میکنه و ثروت رو روانه میکنه روی زمین چون شاید ته ذهن من این باشه ثروت یک محدودیتی داره بالاخره. الکی خرج نمیشه.

    حلاصه که کلی از اون دلیل و منطق های واهی تو ذهنم اومد که انگار ناشی از درست خدا رو نشناختن و اینکه خدا رو یک چیزی شبیه خودمون تصور کردن و اینکه بالاخره حساب کتاب ها دست اونه. و این آخری ها هم بنظرم به باور کمبود هم ربط پیدا کرد که اینجوری میگم که خدا بالاخره بدونه جای خوب قراره خرج بشه و ثروت ها حیف نمیشه و انگار که از خزانه الهی کم میشه…الان که میگم اینا رو خندم میگیره اما چرا اینا از توی ذهنم اومد بیرون و تبدیل شد به این نوشته ها قطعا در پس ذهن من بوده و هست و همچین حرف هایی رو منطق ذهنی خودش کرده.

    بله من باور کمبود دارم

    بله من خدا رو در ته وجودم درست نمیشناسم با اینکه میدونم خدا انسان نیست و مثل انسان ها عمل نمیکنه.

    بله من باور متضاد خیلی قوی دارم برای ثروتمند شدن و دور شدن از خدا

    بله من ثروتمند شدن رو در ته وجودم اصلا معنوی نمیدونم که شاید اصلا ثروتمند شدن رو با شیطانی شدن و راه شیطان رو رفتن یکی میدونم.

    من دوست داشتم و البته الانم در ته وجودم دوست دارم مامانم رو بفرستم با پول خودم مکه. چون مقدس ترین جای ممکن و معنوی ترین کار ممکنه و شاید اینجوری میخوام کارم رو پاک کنم.

    چون شاید اینجوری میخوام لیاقت بیشتری کسب کنم و بگم من خیلی آدم خوبی هستم. چرا میخوام بگم که من نیتم خیره ادم خوبی هستم چون در اصل عزت نفسم پایین هست که میخوام خودمو ثابت کنم انگار بخدا به آدم ها میخوام خودمو ثابت کنم. چون اعتماد بنفس خوبی ندارم.

    نمیدونم چقدر این دید معنویت برای خودم مهمه و چطور توی ذهنم در تضاد هست با پول و ثروت.

    شاید برای اینکه مال دنیا و مادیات با معنویات توی ذهنم در تضاد هستن و نقطه مقابل هم هستن. یعنی انگار ما الان توی دنیای مادی وقتی بخوایم آدم معنوی و نزدیک بخدایی باشیم باید از مادیات دور باشیم یا بهره کمتری داشته باشیم.(ذهنم چه جالب میگه بله دقیقا همینطوره مگه چیز دیگه ایی هم هست. یک چیزهایی هم در ته ذهنم میگه چه ربطی داره اینا با هم. چرا اینجوری فکر میکنی این چه منطق بی منطقی هست که داری میگی)

    میدونم که الان ذهنم دو تا جواب داره اما این چیزهایی که باید برگردم و خودمم دوباره و دوباره بخونم از پس لایه های عمیق من دراومد و اونا باورهای منو تشکیل دادن و هستن و شدن ترمزهای من. یک چیزهایی که اجازه نمیدن تا باورها جدید به راحتی نفس بکشن و نمیذارن تا این ماشین حرکت کنه.

    وای استاد واقعا این مثال رو من الان توی ذهن خودم دقایقی پیش حس کردم.

    یکسری واگویه ها یا گفتگو های ذهنی که نمیدونم چرا اینقدر مخالف هم هستن و اون بی منطــــق هـــا (فهیمه ایی که الان رو خودش داره کار میکنه یک ذره آگاهی بدست آورده میگه بی منطق وگرنه اون یکی فهیمه براش خیلی هم منطقی و عقلانی هست چون اینجوری دیده،بزرگ شده،یاد گرفته و….) تو ذهنم اینقدر قدرتمند هستن با اینکه میدونم در اعماق ذهنم بودن و هستن و خیلی ذهنیت های قدیمی هستن و اونا باورهای ریشه ایی منو ساختن…یـــــافــــتم اینا هستن ترمز برای من.

    حالا این فهیمه تازه آگاه شده هرچقدر هم در ظاهر بگه که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست که فایده نداره. باید برای ذهنم منطقی کنم چطوری؟ نمیدونم…البته چرا شاید اینطوری که ورودی هامو تغییر بدم و خلاف اون منطق های قبلی ام الگو های درست پیدا کنم. مثلا یک الگو واضح برای ذهن من که خیلی هم راحت قبول میکنه. استاد عزیز هست یک آدم ثروتمند هست که اتفاقا خیلی هم معنوی و خداگونه عمل میکنه در بیشتر مواقع. چون ثروتمند شدنش اونو از خدا دور نکرده تازه بیشتر بخدا نزدیک کرده و باعث خیرهای بینطیر شده. همین کم خیری نیست که این سایت گرانبها رو ران کرده، همین سریال ها و مستند هایی که دیدیم.

    خدایا چقدر خوبه که با استاد عباسمنش آشنا هستم.

    واقعا ممنونم استاد از طرح این سوال های بینظیر و خوبتون که چالشی عمیق و تفکری عمیق تر رو برای ما به همراه داره.

    *از خدای یکتا میخوام تا منو به مسیر ثروت ها و نعمت ها هدایت کنه.

    از خدای یکتا میخوام تا به من درک و آگاهی هایی بده تا بتونم ثروتمند شدن رو خودشو به تنهایی معنوی بدونم و ترمزی که مانع دریافت ثروت هاش میشه رو بردارم.

    *از خدای یکتا میخوام که به من این درک رو بده تا خودش رو که جز نور و عشق نیست در قلبم،حقیقتا قلبم اینو باور داره فقط اینجوری درک کنم و ذهنمم رو کنترل کنم و تربیت کنم تا چیزی که قلبم درک کرده رو بفهمه و با منطق هایی که زبان ذهنم هست خدای بی همتا رو درک کنه و قلب و ذهنم در یک مسیر قرار بگیرن.

    خدایا از تو میخوام که کمکم کنی تا ثروتمند شدن رو معنوی بدونم و بشم معنوی ترین آدمی که میتونم از خودم بسازم چون یادگرفتم خودم رو خالق زندگی خودم بدونم و درک کنم که خالق زندگی خودم در تمام جنبه ها بودم و هستم و خواهم بود.

    من یک اشرف مخلوقات توانمند هستم که هر لحظه بسوی نعمت ها و ثروت ها هدایت میشه چون خودم اینو میخوام نه خدا اینو برام بخواد و خدای مهربانم فقط پاسخ دهنده به فرکانس ها و درخواست های من است چون جهانی بینطیر خلق کرده که عاشقانه با ما عاشقی میکند و ما باید این عشق رو حس کنیم مثل همین لحطه که من حس میکنم که خداوند یکتا چقدر عاشق من است و چقدر برای من بیکران نعمت و ثروت مهیا کرده که من باید اجازه بدم برای دریافت اونها…خدایا دوستت دارم عاشقانه چون تو از غشق و نوری و عشق و نور برازنده هرآنچه که از تو است و من نیز برازتده و لایق این همه ام…خدایا چگونه بگویم که دوستت دارم و در قلبم براستی میپرستمت که تو تنها معبود منی…این اشکی که از شوق حس تو در پشت چشمانم حلقه میزند به من میگوید که خداوند براستی از رگ گردن نزدیک تر است جوری که هرلحظه میشود حست کرد خداااااااای مـــــــــــن عاشقانه دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      مسیحا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2113 روز

      سلام و خدا قوت خدمت شما خانم پژوهنده گرامی . واقعا ازتون سپاسگذارم چقدر متنتون زیبا و فوق العاده عالی بود . واقعا ممنونم ازتون چقدر قشنگ چندتا از ریشه ای ترین باورهای محدودکننده و ترمزهای اصلی رو توضیح دادین واقعا زیبا بود . ممنونم ازتون ممنونم که این متن رو نوشتین . خیلی خیلی خیلی جالب بود که من همه این ترمزهارو داشتم و فکر میکردم ندارم . با این متن زیباتون اشک ریختم ، اشک شوق ، که فهمیدم چقدر خدا نازنینم رو اشتباه شناخته بودم ممنونم ازتون از استاد عزیز و دوست داشتنی خودم هم سپاسگذارم که این زمینه رو مهیا کرده استاد عاشقتم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2192 روز

        سلام و عرض ارادت به شما دوست عباسمنشی عزیز

        چقدر خوشحال شدم دیدم یک نقطه آبی رنگ دارم. اونم روی فایل “شناسایی ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت…

        منم از شما خیلی خیلی ممنونم که برام کامنت گذاشتی و بهم یادآور شدی و نشانه ی من شدی که همه چی رو میشه خود دربیاری اما یادم باشه تا یادآوری کنم و ادامه بدم. وگرنه خیلی ها حرف های خوب زیاد میزنن اما کیه که عمل کنه. انی که ایمان داره اونی که اقدام میکنه مثل استاد عزیزمون که الگوی تمام قد ایمان و عمل هستن…

        منم باید متنی که نوشتم و دوستان دیگه هم نوشتن بخونم و دوباره و دباره این فایل رو ببینم تا بتونم بای برداشتن ترمزهایی که فکر میکنم شناسایی کردم گامی بردارم با ایمان…

        ممنون دوست خوبم از اینکه داری روی خودت بخوبی کار میکنی تا خوب زندگی کنی و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنی ممنونم…

        ارادتمندت فهیمه پژوهنده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عبد الرضا افسائی گفته:
      مدت عضویت: 1948 روز

      سلام خدمت استاد عشق جناب عباسمنش عزیز و بزرگوار و خانم شایسته گرامی و تمام هم فرکانسیهای عزیز

      سلام خدمت فهیمه خانم و ممنونم بخاطر کامنت بسیار تاثیرگزارتون که بسیار برای من چالش برانگیز بود خدایاشکرت

      من در این چالش ذهنی واقعا فکر میکردم که ترمزی نداشتم نه این که نداشتم یعنی بلد نبودم چیکارکنم تا بتوانم ترمزهای ذهنی ثروت را پیدا کنم که کامنت شما چراغ هدایتی بود برای من و دقیقا 4روز پیش در تمرین ستاره قطبی از خداوندخواستم منو راهنمایی کنه که در مدار و مسیر ثروت باشم و بتوانم سدهای ذهنی برای ثروت را شناسایی کنم و به این سوال راهنمایی شدم و خدا را صدهزاران مرتبه شکر میکنم بخاطر این هدایت.

      متاسفانه من خیلی خیلی زیاد علاوه بر ظاهرم که خشن و جدی هستم بسیار بسیار احساسی هستم و هر روز و در همه زمینه ها و مراحل اولویت به دیگران میدادم و خیلی هم به این رفتار افتخار میکردم ولی غافل از اینکه بدترین سمی که خودم با دستان و رفتار خودم بر علیه خودم بکار میبردم و همیشه یکی از دعاهای همیشگی من این بود که خدا همواره فرصت بده تا بتونم به خلق کمک کنم و هیچ وقت خودم و خانوتده خودم اولویت نداشتند و بالطبع انسانهایی که در مسیر من قرار میگرفتند همه کسانی بودند مشکلات اداری و مالی و یا درددلهایی داشتند که میبایست به آنها مشاوره بدم که در این بین تنها کسی که متضرر میشد خود من بودم زیرا آنها هیچ نتیجه ای از رفتار و گفتار من نمیگرفتند و این من بودم که بیشتر از قبل منفور میشدم

      من اخلاقا خیلی راستگو و درستکارم و همیشه به خودم میگفتم که چرا با این همه مردانگی که در حق دیگران میکنم و توی فکر راه اندازی کار مردم هستم چرا هر روز دارم از لحاظ روابط اجتماعی و ثروتی و سلامتی بدتر میشم ولی هیچ وقت از خط قرمزم عدول نکردم و همچنان راستگو و … هستم خیلی جالبه که کار و شغلی که به آن هدایت شدم هم فروشندگی خدمات آبزیان و مشاوره املاک هست و همیشه موردانتقاد همکاران قرار میگیرم که تو هیچوقت به جایی نمیرسی با این رفتارت ولی من به خودم میگم ایراد کار جایی دیگرست که خدارا شکر هدایتی رسیدم به این موضوع و با خوندن این کامنتهای گهربار و راهنمایی دوستان دارم به جاهای خیلی خوب میرسم .

      خدایا صدهزار مرتبه شکر که با دوستان عزیز همفرکانس شدم و هر روز دارم بهتر میشم و احساس میکنم با این آگاهییها در هرکجای دنیا میتونم به فعالیت اقتصادی ام ادامه بدم و هر روز دارم در کارم بهتر میشم .

      خداوند تمام دوستان را ثروت و اگاهی عنایت کنه و همچنین مرا در هر لحظه به سمت اصلاح باورهای مخرب هدایت کند .

      همه شماها را دوست دارم و شاد و پیروز و ثروتمند و تندرست باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2192 روز

        سلام و عرض ارادت خدمت شما دوست عباسمنشی عزیز آقا عبدالرضا افسائی

        من از صبح که سایت رو باز کردم و تا الان که دارم برای شما مینویسم بارها کامنت شما و دوباره و دوباره کامنت خودمو خوندم و برام یادآوری شد. واقعا ازتون ممنونم که برام این ترمز و کامنت و این فایل ارزشمند رو یاد آوری کردین. واقعا ازتون ممنونم که با دیدن نقطه آبی بهم حس خوبی دادین که همونجا که هنوز یکساعت هم نمیشد از نوشتن ستاره قطبی ام تیکش خورد.

        واقعا خدا چقدر عالی همه ی ما رو هدایت میکنه شما تو ستاره قطبی خودتون از خدا برای شناسایی ترمزهاتون هدایت خواستین و منم امروز از خداوند خواستم ارتباطم تو سایت و بچه های سایت بیشتر بشه و خواستم تا شب نقطه آبی رو برام ایجاد کنه.(نمیدونستم رو چه موضوعی یا دیدگاهی یا فایلی نمیدونستم چون چند هفته ایی هست که خیلی فعالانه در سایت کامنت نمیذارم. برای همین نمیدونستم چه جوری فقط بخدا گفتم خودش برام نقطه ابی جور کن و منو هدایت کن به قدم های درست)

        واقعا ممنونم که برام نوشتین و با هدایت خواستن از تنها فرمانروای جهانیان پیش میرین.

        واقعا خوشحال شدم که امروز متوجه شدم نوشته ایی از من موثر واقع شده برای یک دوست خوب در میر رشد و موفقیت.

        واقعا خیلی خوشحالم که منم دارم بیشتر یاد میگیرم تا باورهای مخرب و ترمزهامو شناسایی کنم و هربار الگوی مناسب پیدا کنم.

        امروز برای انجام تعهدم برای کمک به یک نشریه دانشجویی از خواب بیدار شدم تا به عنوان عضو تحریریه این مجله شروع کنم به قلم زدن و پیگیر بودن موضوعی که انتخاب شده و جالبه بین موضوعات پیشنهادی سردبیر موضوع “مصاحبه با یک کارآفرین در حوزه زمین شناسی” برای من انتخاب شد چیزی که لازمش داشتم و دوست داشتم انجام بدم حالا در غالب متنی برای تحریریه دارم انجامش میدم و فکر میکنم و طرح سوال میکنم.(برای اولین بار به عنوان مصاحبه کننده دارم انجام میدم.)

        سوژه های مختلفی تو ذهنم بود از دوستان و کسانی که میشناختم (رشته تحصیلی من زمین شناسی بوده) با یک دوست و یک همکار قدیمی که میدونستم مستقل کار میکنه هماهنگ کردم و چقدر تا همینجا چیزهای مختلف رو متوجه شدم.

        دقیقا منم انگار این ترمز رو دارم که همیشه کمک کننده برای بقیه بودم، ترغیب کننده و ایده دهنده ی خوبی بودم اما برای خودم اقدام هام کافی نبوده چون شاید عزت نفس لهی داشتم، چون همیشه بقیه الویت بودن برام، چون باور ارزشمندی و لیاقت خوبی داشتم …همینا که ظاهرا موجب خصوصیات اخلاقی خوبی میشه مثل راستگویی که شما مثال زدین و ترمزتون رو پیدا کردین، همین خصوصیات اخلاقی به ظاهر خوب داره سرپوش میذاره روی عزت نفس پایین و باور لیاقت و ارزشمندی من و بعد برام میشه یک ترمز مخفی…

        خدایا شکرت برای وجود استاد مون

        خدایا شکرت برای وجود این سایت

        خدایا شکرت برای تمرین ستاره قطبی که هربار بهتر یادش میگیرم و باورش میکنم.

        خدایا شکرت برای دوستانی که اینجا هستن و اینقدر خوب دارن روی خودشون کار میکنن.

        خدایا شکرت برای انسان های موفق و اهل ایمان و عمل صالح

        خدایا شکرت بری اینکه همیشه هستی تا راهنمایی مون کنی فقط باید اجازه بدیم و قفل های ذهنی مون رو بشناسایی و باز کنیم.

        بازهم از شما ممنونم آقا عبدالرضا عزیز منتظر خوندن خبرهای خوبتون هستم.

        براتون از خداوند یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.

        ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهدی حسین پور گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    دوست عزیز ممنون از کمنت فوق‌العاده و تأثیر گذار ی که گذاشتی🙏

    واقعا با خوندن بخشی از داستان زندگی شما، داشتم به لحظه هایی که خودم به خدا شرک ورزیده بودم و ترمزهایی که مشابه ترمز های شما تو زندگیم داشتم فکر میکردم.

    از ممیم قلبم خوشحالم که با هم در مسیر درست قرار گرفتیم. آیات الاهی با قلب آدم بازی میکنه و آدم رو تکون میده 🤲🤲🤲❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی خوب و پرانرژی ام.

    من این فایلو خیلی قبل تر گوش داده بودم ولی گفتم من که ترمز ندارم.ولی الان فهمیدم که چقد ترمز داشتم.

    جواب سوال … اول این که خدا جون من اینو برای خودم نمیخوام ، چرا نمیخوای؟ چون اگر بخوام آدم خود خواهی ام ، چرا فکر میکنی آدم خود خواهی میشی؟ چون دیگران رو درنظر نگرفتم و احتمالا پول چیزی خوبی نیست . تو فکر کردی من برای خودم میخوام .تو فکر کردی من آدم حریصی ام ، دنبال مال و منال دنیام ،الان من مهم نیستم، چرا اینو میگم؟چون که فکر نکنی من فقط خودم رو میبینم ،تو رو درک میکنم .اگر نداری یا قصدم کندن از تو نیست ، مگه آدم های که اهل کندن از دیگران هستن چطوری ان ؟ کسی که همه آدم هارو میکشه و همه رو نابود میکنه برای منافع خودش که اون منافع پوله.یا مثل این گداها یا کسایی که تو یه سری اماکن هستن و منتظرن تا کسی بیاد و پول بگیرن ازش ،من هم نمیخوام مثل اونها باشم.پس یکی از دلایلم اینه که این پول وبرای دیگران میخوام.اینو میدم به اونها و با اونها تقسیم میکنم یا بخشی کمتر یا بیشتر رو می دم به اونها به چند دلیل که اگر مساله ای پیش اومد یا مشکلی پیش بیاد من تنها مقصر نباشم . و اونها هم مقصر باشن.هم اینکه نگی به من که دست بخشش نداری که پیش تو خجالت بکشم،که دفعه بعد روم بشه بیام پیشت.که نگی هر وقت کار تو گیر میکنه میای پیش من ،انگار که گنجینه خداوند محدوده و اون نشسته دم در که هی ما میریم میگیم اینو بده و اونو بده یا هی داریم مزاحمش میشیم.خداوند رو یک انسان دیدیم که خشم میکنه،ناراحت میشه،که دلش بسوزه که بگه آها چون تو نیت خیری داری و میخوای به بندگان من کمک کنی حالا که بچه خوبی هستی باشه چشم.ولی حواستم باشه اگر ندی بهشون آبروتو میریزم یا دفعه بعدی اگه بیای باید التماس کنی.یا ااینکه من لیاقت پول و ثروت رو ندارم.از خدا میخوام سطح دریافت آگاهیم رو بیشتر بالا ببره.سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم،خانم شایسته شایسته و دوستان بی نظیرم در این دانشگاه الهی

    سوالی بسیار تامل برانگیز پرسیده شده و جواب ها آدم رو از زمین میکنه و غرق در تفکر میکنه و باعث میشه من باورهام رو شخم بزنم و همینطور بوووم بووم بوم باورها و کدها و ترمزها پیدا بشن و به یاد بیارم من هم چقدر نذر و نیاز و معامله کردم با خداوند اما به خواسته ام نرسیدم.

    چندسال پیش که میخواستم در یک سازمانی استخدام بشم به خدا گفتم خدایا یه کاری کن من استخدام بشم من هم قول میدم همیشه نماز بخونم درصدی از اون حقوق رو ببخشم آدم خوبی باشم و به دیگران خدمت کنم و جالب اینه که ۳ سال طول کشید و من در این ۳ سال فقط مشغول گریه و زاری و معامله های مسخره بودم و الان که از قوانین آگاهی پیدا کردم میفهمم که چه کدهای مخربی داشتم که اینجا برای یادآوری خودم و قوی شدن باورهام مینویسم:

    اول احساس لیاقت:

    من خودم رو لایق نمیدونستم به خودم ایمان نداشتم که وقتی من بهترین باشم لایق اون شغلم و وقتی در مدارش باشم لاجرم اون شغل به من میرسه و این برمیگرده به شناخت قوانین خداوند.

    دوم عدم باور فراوانی:

    من باور نداشتم که خداوند از هزاران راه دیگه میتونه به من پول و ثروت و خوشبختی برسونه و من فکر میکردم فقط با اون شغل به پول و آرامش میرسم.

    سوم احساس گناه:

    همیشه میگفتم حالا که کارم درست نمیشه بخاطر فلان کار خطایی هست که فلان سال انجام دادم و این حق منه که کارام درست نمیشه و رحمانیت و رحیم بودن خداوند رو کلا فراموش کرده بودم.

    چهارم باورکردن پارتی:

    همیشه میگفتم تا پارتی نداشته باشم نمیتونم کاری کنم و ربوبیت الله رو باورنداشتم.

    الان یکساله که با استاد آشنا شدم و قدم سوم دوره ۱۲ قدم هستم و با کارکردن روی خودم تونستم کلی نتیجه بگیرم و ۳ماه پیش یه موقعیتی برام پیش اومد که میتونستم در سازمان مشابه شغلم ولی با حقوق و مزایای بسیاربالا استخدام بشم تصمیم گرفتم خودمو به چالش بکشم به خودم گفتم دفعه قبلی با نذر و نیاز و اون باورها ۳سال طول کشید اما ایندفعه میخوام متفاوت عمل کنم و ربوبیت الله رو باور کنم خودم و تواناییهامو باورکنم و باور کنم که من لایق بهترین ها هستم و میتونم براحتی در این سازمان مشغول بشم و نتیجه این شد که دفعه قبل ۳سال طول کشید اما ایندفعه یک ماهه من براحتی به خواستم رسیدم و الان چهارماهه که مشغول به کار هستم و هنوزم هیچکس باور نمیکنه که من چطور به این راحتی این شغل رو به دست آوردم خدارو صدهزاربار شکر

    ممنونم از استاد عزیزم

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    به نام خدای مهربان/سلام❤️

    داشتم درباره این باور مخرب فکر میکردم ،شعری یادم اومد که از دوران مدرسه برامون میخوندن و هرجوری خودشون دوست داشتن تفسیرش میکردن.

    📝بنی آدم اعضای یکدیگرند/که در آفرینش ز یک گوهرند

    چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار

    تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی!

    این بیت آخر خیلی مهمه 😂❌خدای ایجاد احساس گناهه اصن❌

    تو دوران مدرسه ،معلمها این شعر رو وسیله ی عذاب وجدان و احساس گناه برای ما قرار میدادن ،درسته که این ابیات به کمک کردن اشاره داره ولی معلمها و کسانیکه برامون الگو بودند پشتبندِ این شعر ،داستانسرایی هایی میکردند که مذمون اونها کمک به خلق بود ولی با احساس بد، با حس عذاب وجدان، با احساس گناه دادن.یعنی آی ملت در هر شرایطی تو وظیفته کمک کنی وگرنه ادم نیستیا 🤦چطور به خودت میگی انسان ولی دست انسان دیگری رو نمیگیری و کمکی نمیکنی.

    باشنیدن این ترمز یعنی ثروت خاستن از خدا برای کمک به مردم دقیقا حرفهای معلمم یادم اومد و من فکر میکنم حرفهای معلمام تاثیر زیادی روی شکل گیری این باور در من داشته.

    📝خدایا به من ثروت بده تا به مردم کمک کنم: نشون میده که من توجهم روی ثروت نیست روی فقره،من نیازمند ثروتم تا با ثروتم کاری انجام بدم که اینهمه فقیر وجود نداشته باشه،

    📝نشون میده با احساس خوب، ثروت رو نمیخام بلکه ثروت رو با کراهت میخام برای خودم نمیخام برای فقرا میخام! چون ثروت بده من فقط میخام بدستش بیارم و از دست دیگه ای از شرش راحت بشم!

    📝نشون میده من میخام سرخدارو شیره بمالم و ازین طریق ازش کلی ثروت بگیرم! چون خدا که در حالت عادی بهم ثروت نمیده بذار گولش بزنم شاید به این طریق بتونم چیزی ازش بگیرم مثلا میگم خدایا ببین من بخشنده ام اگر ثروت بدی به نیازمندا میبخشم اگر ثروت بدی به خلق خودت کمک میکنم

    زندگیهارو بهتر میکنم .خدایا ببین ثروتمندشدنم چقدر فایده برای بنده هات داره پس جان هرکی دوست داری بهم ثروت بده دیگه!

    و با حالت التماس و زاری کردن میخام خدا بهم ثروت بده.

    📝داشتم به الگوهای غلط فکر میکردم تو خانوادم میگلتن هرکسی ثروتمند شده باهمین روش بوده ،مثلا آقای ایکس از خداخاست ثروت بهش بده تا مدرسه بسازه دیدی خدا بهش چه ثروتی داد یا آقای ایگرگ نذر کرد هرسال یکروزی نیازمندا رو غذا بده تا خدا ثروتمندش کنه ,

    دیدی که خدا نذرش رو قبول کرد و ثروتمندش کرد پس ماهم باید به این شکل از خدا درخاست کنیم تا بهمون نعمت بده!

    📝یعنی در ازای ثروت حتما باید چیزی برای خدا بدی مگر میشه همینجوری بی حساب و کتاب خدا بهت ثروت بده خدا اهل معامله س پس یادبگیر و اینجوری درخاست کن!

    📝خدایا بمن ثروت بده تا به دیگران کمک کنم بهم نشون میده که در ذهن من ثروت محدوده و خدا به هرکسی نمیده فقط به کسانی ثروت میده که توانایی تغییر زندگی بقیه رو دارن!

    یعنی کسانی که نیتشون کمک به نیازمندان هست ثروتمند میشن چون اونها لایق این ثروتن و بقیه نیستن!

    📝خداوند نتوانسته در زمین عدالت را برقرار کنه پس منِ انسان میخام جای خدا بشینم و ثروتمند بشم و تک تک آدمهای روی زمین رو غنی کنم!

    📝ثروت رو برای لذت بردن و تجربه احساسات خوب نمیخام بلکه ثروت رو برای پرکردن خلاهای افراد روی زمین میخام در اصل من نگاهم به ثروت اینه که رفع نیاز میکنه !

    📝در جامعه مذهبی ما خیلی زیاد از انفاق کردن اموال صحبت کردن اما اصل انفاق رو بیان نکردند و یکجورایی خاستند با زور واجبار مردم انفاق کنند حتما انفاق کنند شاید این هم دلیلی بر این ترمز باشه

    📝نگاه جامعه به افراد ثروتمند هم باعث شکل گیری این ترمز شده

    اکثر افراد از دیدن افراد ثروتمند عصبانی میشن و اونهارو آدمهایی بی وجدان و ظالم میدونند و میگن با خوردن حق مظلوم به اینجا رسیده اند پس من نوعی با این درخاستم میخام خودم رو در چشم افراد جامعه آدم خوب جلوه بدم و اگر یکزمانی ثروتمند شدم با ثروتم کار خیر هم بکنم تا بار سنگین نگاه جامعه روم نباشه! و مردم بگن این از بقیه جداست این انسان خوبیه

    📝 الان که مینوشتم در ذهنم ترس خطور کرد!یعنی من میترسم ثروتمند بشم که مبادا به آه و ناله فقیران گرفتار بشم چون من لاکچری زندگی میکنم و اون فقیر منو میبینه حسرت میخوره و نفرین میکنه و صددرصد نفرینش به من میرسه!

    (وای خدا با این ترمزها ما قانون جهان رو انگاری قبول نداریم همین جمله اخر مخصوصا، اگه همچین باوری داریم یعنی کل سیستم جهان و مدار و فرکانس رو هواست هیچی ب هیچی!)

    📝دهش بهتر از ستاندن است!این باوری که جامعه و خانواده بصورت جدی وارد ذهنمون کرده تاثیر زیادی در شکل گیری این نوع خاستن که خدایا بهم ثروت بده تا یه مردم کمک کنم داشته.

    📝 من از فقر خانوادم و بقیه زجر کشیدم عذاب دیدم بخاطر همین میگم خدایا بهم ثروت بده تا به مردم کمک کنم!

    این یعنی رفتن تو منجلابِ توجه به ناخاسته و همچنین احساس دلسوزی شدید برای افراد مختلف

    و باتوجه به قوانین جهان بااین طرز فکر هیچوقت به ثروت نخواهم رسید.

    📝این نوع خاستن ثروت نشون میده یک جای جهان میلنگه ،جهان قانون نداره، منظم نیست و یک کسی مثل من باید پیدا بشه و تغییر تو‌جهان ایجاد کنه با راههای مختلف مثلا مدرسه ساختن،درمان بیماری،خونه ساختن برا فقرا،پول دادن به نیازمندان و …

    مواردی که به ذهنم رسید درمورد این ترمز نوشتم و خیلی خوشحالم یکی دیگه از ترمزام رمز گشایی شد انشالله بتونم ادامه بدم همین روندو و ترمزای دیگه رو کشف کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3847 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام عزیز دلم

      چندتا نکته هست

      از سمت خودم که دوست دارم الان بگم خدایا شکرت برای هدایت به سمت کانون توجه ام چرا که بیشتر از همیشه این روزها دارم واقعا با تفکر بیشتر و عمیق تر سعی میکنم که روی باورهای ثروت سازم کار کنم .. مثلا باور فراوانی .. مثل فراوانی فرصت ها موقعیت ها .. خلق پول به آسانی و لذت بخشی .. و روزی که هم گذشت روی معنوی بودن ثروت .. اینکه ثروت چیه .. چرا باید ثروتمند باشم اصلا و اصلا چرا با ثروتمند شدنم به خدا نزدیک میشم و اصلا اینو بهم بگو که چرا این رابطه مستقیم این بین دو وجود داره! ؟ یعنی با ثروتمندتر شدنم به خدا نزدیک تر میشم! هوم ..

      هی مثال میارم .. هی الگو ها را میارم .. خدا هم که قربونش برم قانونِ ثابتشه دیگه .. میگه به هر چیزی توجه کنی از همون توجه از اساسش بیشتر و بیشتر را واست میارم .. هی اونم برام الگوهای بیشتر میاره .. یعنی هدایت میشم ها ..

      خداروصدهزارمرتبه شکر ..

      و خب امشب گفتم بزنم روی کامنت های لایک شده و از اونجا چشمم خورد به این پیام .. ترمزهاا .. اره خودِ خودش لعنتی .. چیزهایی که باعث شده جلوی ورود نعمت هاا را به زندگی خودمون بگیریم ..

      و این ماییمم این ماییم که باید این ترمزها را برداریم .. تا بیشتر درک کنیم اون وقت که واقعا تنها نیروی حاکم بر این جهان خیر هست برکت هست نعمت هست ثروت هست فراوانی هست ..

      بخدا خیلی تحسینت میکنم هم پاره بینظیرم مهربونم خوش قلبم .. که هدایت شدی به این ترمزت و چه ترمزی .. اصلا وقتی از پس کنترل ذهنِ برنمیای هاا و اون کد مخرب اجرا میشه کلا قانون مانون یوخ میشی .. بیخیال میشی .. اصلا نمیتونی .. بس که ترمزه قویه ..

      و واقعاا بهت تبریک میگم که بهترین مسیر را انتخاب کردی بهترین حال تجربه ی بهترین هاا ..

      وقتی این مقاله را خواندم از خودم پرسیدم که من ثروت را واسه چی میخوام ..

      خب راستش خیلی وقته که من این ترمزه را پیداکرده بودم و از پارسال به این درک رسیدم با همین سوال پرسیدن ِ که من ثروت را واسه خودم میخواممم فقط و فقط . چون لایقش هستم .. ثروت را میخوام که خدااا را بهتر و بیشتر بشناسم .. ثروت میخوام چون آزادی بهم میده که به سبکِ شخصی خودم زندگی کنم اون جوری که دوست دارم فارغ از نگاه ها و قضاوت های دیگران .. ثروت میخوام چون بایدددد ثروتمند باشم اصلا و بحث فقط رفع نیازهای اولیه من نیست! بحث بحثِ مولد بودنِ بحث خلق کردن بحث بدردخوردن برای جامعه است بحث اینه که من به عنوان اشرف مخلوقات وظیفه ی الهی انسانی من هست که بخوام همیشه پول خوب خلق کنم همیشه نعمت های بیشتری را دریافت کنم من ثروتمند باشم و باید ثروت خلق کنم چون که من به عنوان نماینده ی خدا کارم خلق کردن کارم گسترش جهان مثل خدا دقیقا .. و من و خدا هم از هم جدا نیستیم ..

      ممنونم عزیزم ..

      ممنونم که با پیامت باعث شدی که دوباره مرور و مرور کنم اینه من دقیقاا به مرور هزاران هزارر بار این باوراا با این منطق نیازز دارم .. انقدرر که توی گذشته برعکسش بهمون گفته شده

      عاشقتممم

      در پناه الله یکتا شادتر و ثروتمندتر و خندان تر از همیشه باشی.

      مارکو)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      مهدی حسین پور گفته:
      مدت عضویت: 1784 روز

      _سلام دوست عزیز. من از خدا سپاسگزارم که من رو به سمت کمنت شما هدایت کرد🙏

      من نمی دونم راجع به این پاسخ فوق‌العاده چی باید بگم. من با خوندن کمنت عالی شما انگار یک چیز هایی درونم جوشید و ترمز های مخفی ممنم آشکار شدن. خیلی خیلی خیلی از شما بابت این کمنت تشکر میکنم🌹🌹🌹🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت