شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 223

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی عاطفی گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    با سلام خدمت سید بزرگوار استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی

    یک روز هایی بود که من خیلی دعا میکردم و از خدا میخواستم آرامش و آسایش و روابط بینظیر و شناخت خدا و در انتها ثروت بی شمار به من بده تقریبا نزدیک یک ماه ورد زبونم همین بود و فکر میکردم اگه ثروت بیکران داشته باشم میتونم به خیلی ها کمک کنم و باعث از بین رفتن فقر با ثروت بیشماریم شوم تا اینکه یک روز انگار یک چیزی در درونم بهم گفت دعایت کاملا اشتباه است و تو به تنهایی نمی‌توانی دنیا رو خوشبخت کنی اما اگر بتوآنی گونه ای دعا کنی که همه افراد همین شرایط تو را داشته باشند ثروتمندان زیادی میتوانند در تمام نقاط باشند و با کارها و برنامه هایشان می‌توانند باعث آبادانی و بهتر شدن آن منطقه شوند و این به من نشان داد که خیلی وقتها من ترمزهای بسیار زیادی در زندگیم دارم و فقط با تولید ارزش در این دنیا میتوانم به مردم دنیا کمک کنم و این سوال شما باعث شد به این مسئله فکر کنم که خدا همیشه به همه افراد می‌تواند کمک کند به شرط اینکه باور داشته باشند و درست درخواست کنند همانطور که خدا خودش میگه هر چی میخواهید از من بخواهید اما درست و کامل و شفاف بدونید چی میخوایید، من خودم همیشه به این شکل دعا میکردم و میگفتم دوست دارم خیریه بزنم و به مردم کمک کنم ولی وقتی که پولدار شدم و زمانی که خدا به وعده خودش عمل کنه اما یاد گرفتم حتی آب دادن ب یک گل و غذا دادن به پرندگان و حیوانات هم کار خوبیست و اینها رو الگو کردم و میدونم هنوزم خیلی باورهای مخرب دارم و اینکه بقیه نمیتونند و نمیدونند و من باید عامل خیر و برکت باشم و حس نبود فراوانی رو همیشه احساس می‌کردم و اینکه باید باشد تا بتونی کمک کنی، و خیلی از باورهای غلطی که باعث شده امروز من و خانواده ام قربانی این افکار کاملا پوچ باشیم و باور مخرب بعدی از نظر من اینه که فکر می‌کنیم تا شرط نباشه خدا بهمون نمیده و ما باید تعهد و قول بدیم تا این عمل انجام بشه ولی الان با این سایت فوق‌العاده شما به خیلی از مفاهیم ارزشمندتری رسیدم و دارم قدم در راه شناخت بهتر خدا و قوانین اون میزارم و یقین دارم خدا منو به بهترین مسیرها هدایت میکنه تا بتونم در تمام شرایط عالی و ایده آل باشم.

    خدایا سپاسگزارم 🙏 🙏 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ارمیا سيادتي گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    سلام و درود

    خیلی برام جالب بود که کاملا هدایتی اومدم اینجا اونم توی شرایطی که کار داشتم خیلی اتفاقی سرم خلوت شد وتونستم فایل رو گوش کنم.

    این جمله سالیان پیش جزئی از دعاهای من بود و الان به این نتیجه رسیدم که طبق قوانین اصلا نباید مستجاب میشد.

    این دعا پر از عدم اعتماد به نفس و احساس لیاقته

    یه جورایی بوی تفکر کمونیسمی و نگاه سوسیالیسمی داره. اینکه قراره من با پولدار شدنم، حقم رو به بقیه ادا کنم.

    عدم باور به فراوانی ثروت و عدالت خدا در این دعا موج میزنه.

    و از این دست باورها که من با کار خیر کردنم میتونم بهشت رو بخرم و باور به اینکه ثروتمندان آدم های بدکار هستند نیز وجود داره..

    خداروشاکرم به لطف شما من تونستم درکی درست از قوانین دنیای مادی داشته باشم و ابزاری باشه برای موفقیت بی پایان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    حامد و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 2018 روز

    سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و استاد گلم و خانم شایسته

    به نظر من چون از دوران کودکی ذهنمون شرطی بار اومده همش گفتن اگه بچه خوبی باشی فلان چیزو برات می‌خریم یا می‌بریمت تفریح و… الانم فکر می‌کنیم که اگر خدا قراره چیزی بهمون بده باید یه کار مثبت و خیری براش بکنیم تا اون چیزی که میخوایم رو بهمون بده و این کاملاً طبیعیه ذهن اینجوری برنامه ریزی شده ولی خدا اینجوری به کسی نعمتی نمیده مثل زمانی که سلیمان از خدا درخواست میکنه و بعدشم میگه اِنّک انت الوهاب و خدا بهش نمیگه که روی چه حسابی باید بهت اینارو بدم یا باید همچین کارهایی رو در مقابلش انجام بدی.

    خدا تو قرآن میگه که: إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ. اگر نیکی میکنید برای خودتان نیکی کرده اید.

    و موارد دیگه:

    باور اینکه هر کی ثروت بیشتری بدست بیاره حریص تر میشه و از خدا دور تر میشه.

    باور اینکه هر که بامش بیش برفش بیشتر.

    باور اینکه خدا فقیران را بیشتر دوست داره.

    باور اینکه امامان فقیر بودن (که متوجه شدم همشون ثروتمند بودن).

    صدهزار مرتبه شکر از خدای بسیار بخشنده و مهربانم و خیلی ممنونم از استاد با آموزه های بی‌نظیرشون و همچنین سایت قدرتمندشون.

    با آرزوی بهترینا در دنیا و آخرت برای همه عزیزان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مصطفی باقری گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    سلام مجدد دوستان

    تا الان 20 صفحه از کامنت ها رو خوندم ولی جای یک ترمز وحشتناک خالی بوده البته شاید در صفحات بعدی بچه ها بگن ولی بازم اینقدر مهمه که اگر تمام بچه ها بهش اشاره کنن بازم جا برای تکرار این ترمز وجود داره.

    اول این رو بگم که این ترمز بیشتر مختص ایرانی هاست چون جزیی از باورهای مذهبی و معنوی ما ایرانی ها شده و از اجداد ما به ما منتقل شده و در طول زندگی خودمون هم میلیون ها بار تکرار شده و تبدیل شده به بزرگترین باور مخرب و ترمز وحشتناک.

    همه ما بر طبق رسوم و آیین مذهبی خودمون زمانی که به تضادی بر میخوریم که این تضادها میتونه بیماری باشه(چه برای خودمون چه عزیزانمون)چه ورشکستگی، چه طلاق، چه هر مشکل و تضاد دیگه ای، اولین کاری که میکنیم اینه که یک پولی رو،کاری رو، سفر زیارتی رو، کمک به اماکن مذهبی و کلی موارد دیگه رو نذر میکنیم که خدایا اگر مشکل خودم یا دیگری رو برطرف کنی منم نذر میکنم یک گوسفند قربانی کنم یا برم پابوس امام رضا، یا جهیزیه یک عروس و داماد رو تهیه کنم و بینهایت موارد دیگه که خودتون بسته به شرایط خانوادگی و مذهبی و جغرافیایی بهتر از من میدونید.

    این چالش و سوالی که استاد مطرح کردن بدون شک زیر مجموعه ای از دنیای نذر و نیاز های ما در زمان برخورد با تضاد هاست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      علی وزیری وصال گفته:
      مدت عضویت: 2751 روز

      سلام به هم فرکانسی عزیزم آقای باقری واقعا عالی زدی به خال ترمز ها و نشونه گذاریش کردی واقعا در این طی تاریخ و فرهنگ ها و باور سازی های این اجتماع عجب آیین غلطی که ما حتما برای بر طرف شدن خطر و یا مشکلی باید چیزی رو نذر کنیم اما نمیدونیم که چقدر این دید و باور اشتباه قانون الهیه

      شده صد مرتبه در موردش فکر کنیم با دید باور های قبل این کار ها منطقیه اما از دید قانون غلط

      واقعا متشکرم که اشاره ی بجایی کردی دوست خوبم و توی ذهنم لامپ سوخته ای رو نشون دادی

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مصطفی باقری گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد دلبندم

    ما برای جواب به این سوال باید از جوانب مختلفی به ماجرا نگاه کنیم تا بتوانیم به جواب های عمیق تر و ریشه ای تر ، خالص تر و کاربردی تر برسیم مثل عزت نفس، معنویت و ارتباط با خداوند، احساس لیاقت و خود ارزشی و …

    اولین ترمز یا باور مخربی که به ذهنم میرسه اینه که باید با این خدا معامله کرد، باید بهش باج سیبیل داد ، باید بهش قول و وعده وعید داد که به درخواست های ما گوش بده.

    اینکه خدا فقط برای یک عده خاصی خدایی میکنه و دعاهاشون رو اجابت میکنه.

    این خدا حامی یک سری از افراد خاص هست، این خدا قدرت خلق کنندگی رو فقط به یک عده نورچشمی داده و کسانی مثل من باید با عجز و لابه و التماس خدا رو راضی کنند که به ما هم گوشه چشمی داشته باشه.

    اینکه ما لایق یک زندگی خوب و شاد نیستیم،

    اینکه ما لیاقت ثروتمند شدن رو نداریم،

    یا اینکه خدا ما رو به حال خودمون واگذار کرده.

    با وعده دادن به خدا که اگر به من ثروت بدی به دیگران میبخشم، به خدا میگیم خدا جون درسته من پیش تو ارزشی ندارم ولی حداقل به خاطر اون فقرا،یا بیماران یا به خاطر فلان مدرسه و مسجد و بیمارستان به من ثروت بده.

    یا باور نداشتن به فراوانی

    باور نداشتن به عدالت بی چون و چرای خداوند

    باور به نا عادلانه بودن قوانین جهان هستی

    باور به اینکه ما هیچ اختیار و اراده ای برای خلق زندگی خودمون نداریم

    یا شایدم کمبود توجه و …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    امین همامی گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    به نام خداوندی که رحمتش بی اندازه و مهربانیش همیشگیست

    سلام به استاد عزیز خانم شایسته و دوستان عزیزم در خانواده بزرگ عباسمنش

    اولین گزینه ایی که به ذهن من میرسه نفی عدالت خداست یعنی خدایا تو بده تا من برم به این کارا برسم یعنی خدایا این ثروتو بده تا من برم به داد مظلومان در راه ماندگان برسم یا حالا که تو نمیتونی بکونی بده تا من بکنم که این خودش نفی عدالت خداونده

    دومیش به نظرم درخواستمونو داریم شرطیش میکنیم یعنی خدایا تو بده تا من بکونم مثل بچه ایی که ما داریم گولش میزنیم تو فلان کارو بکون تا منم برات اون کارو بکونم قضیه شرطی میشه

    سومیش داریم خواستمونو احساسیش میکنیم که احساس اصلا جز قوانین خدا نیست و این فکر کنم خیلی مهمه که با خدا از در احساس صحبت کردن به جایی نمیرسی و قوانینه که باید انجام بشه

    چهارمیش ذهنمونو داریم رو کمبود کوک میکنیم رو نبودن فراوانی رو محدودیت داریم میبندیمش به جایه این که رو مواردی از فراوانی ذهنمونو ببندیم و بهش فراوانیا رو نشون بدیم داریم از کمبود باهاش صحبت میکنیم خدایا تو بده تا من این کمبودا این نبودا را جبران کنم باهاش که مثلا فکر کنم اگه خواستمون این باشه که خدایا به من بده تا فلان کارو راه بندازم تا موجب گسترش فراوانی تو جهان بشم ذهنمونو بستیم رو نبود فقر

    چیزی که یهو به ذهنم رسیدو گفتم

    برای تموم دوستان گلم آرزویه رسیدن به تمام خواسته هاشونو دارم

    و خدایه بزرگو به خاطر هدایتم به این گروه با ارزش و تفکر در مورد این ترمز و جوابش سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1528 روز

    سلام استاد عزیزم

    من تو این فایل زیباتون این ترمز رو پیدا کردم یعنی اینکه خدایا من لیاقت ثروتمند شدن ندارم تو لطفی کن به من ثروت رو بده تا من بتونم اون ثروتو بخشش کنم یعنی اینکه ثروت مند شدن منو از مسیر الهی چون دور میکنه من اون ثروتو در مسیر بخشش اگر استفاده کنم بیشتر به خداوند نزدیکتر میشوم یعنی اینکه باخداوند نوعی دادو ستد میکنم میگم خدایا بده من برای خودم نمیخوام برای بخشش میخوام مثل این میمونه که خداوند رو تشبیه بدیم به صفات انسانی …استاد من خیلی باورهای مخربی در تمامی جنبه های زندگی داشتم و الانشم دارم ولی وقتی حتی تو یک مورد میشینم کار میکنم و ترمزارو برمیدارم اصلا ذهن و روحم سبک تر میشه و احساسم خیلی خیلی خوب میشع چون در جهت روح الهیم دارم قدم برمیدارم واینکه احساسات ما همانند چراغ راهنما عمل میکنند وقتی احساست بده چراغ قرمزه وقتی احساست خوبه چراغ سبزه میتونی از اون مسیر عبور کنی..احساسات راهنمای خیلی خوبی هستند من خداوند رو بابت این موضوع صدهزار بار شاکرم بخاطر این قانون منظمش بخاطر زیبایی که در جهان برای ما مسخر کرده الهی صدهزار مرتبه شکرت خدای من.

    واینکه ترمز های دیگر درمورد شروع کارم هم دارم اینکه من یه تولیدی میخوام بزنم میگم سرمایم کمه یا اینکه جای فروش ندارم البته فقط دوموردو در اوردم روی اینا کارمیکنم…البته اینم بگم که من الان اتفاقی تونستم خودم خلق کنم اینه که میخواستم یه خونه خوب در بهترین نقطه منطقه بگیرم…البته اینکه مستاجرم…نشستم نوشتم و تجسم کردم و دریم بورد ساختم واسه خونه دلخواهم و نیز رهاش کردم خواستمه بعد سه روز خونه ای که برام پیدا شد بهترین نقطه شهر بود ومن چون عاشق برج بودم تو همون برج پیدا شد و خیلی شیک و حالا اجارشم که خیلی خیلی برای من گرون بود به قدری راحت انجام شد یعنی شرایطی جور شد پولی جورشد که اجاره ماهیانم از سود همون پول پرداخت میشه الهی صدهزار مرتبه شکر…میخواهی و میشود. اینو من هروز هزار بار تکرار میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    مریم رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    با سلام و عرض ادب به همه دوستان عزیز به ویژه استاد عباس منش و بانو شایسته

    اول از همه خدا رو سپاس میگم بابت داشتن همه شما دوستان گل و با ارزش و دوم سپاس بابت بودن استاد عباس منش که باعث شد این دنیایی که واسه من و امثال من پوچ و تکراری بشه رنگ و رویی دیگر به خودش بگیره

    از وقتی با قوانین آشنا شدم و در دنیای پر اسرار قرآن قدم گذاشتم زندگیم عالی شده درباره این فایل که خیلی معجزه وار به سمتم هدایت شد درست زمانی که توی سرم نجواهای شیطانی داشت شکل می‌گرفت که بابا تو که شرک رو شناختی توکل و ایمانت رو داری قوی میکنی ورودی های منفی رو بستی سپاسگذاری میکنی تجسم و…. چرا داری درجا میزنی در مورد ثروت یا چرا آنقدر داری کند پیش میری

    این سوال و موضوع کمک به دیگران منو منقلب کرد چون همه به من می‌گفتند رابین هود 😅😅

    الان متوجه شدم که چقدر مسخره بود این دیدگاه که باید به بقیه کمک کنی تا ثوابش باعث خیر بشه برات

    کمک به دیگران خوبه در صورتی که توی مدار قرار داشته باشم و خودشون بخواهند تغییر کنند و تو تنها با رسیدن به موفقیت خودت الگویی بشی برای بقیه

    با رسیدن به خواسته هات به بقیه کمک کنی با خرید خونه به املاک و یا فروشنده ،بنا،مصالح فروش و…..با رسیدن به شادی اطرافتان رو شاد کنی ….

    الان به خودم گفتم درسته که اشرف مخلوقات هستیم ولی خدا نیستیم چون اون رب هست و فرمانروا و به قول قرآن به هرکس جواب میده نسبت به چیزی که از پیش فرستاده که منظور همون اعمال و افکار هست

    پس ما مسئول فقط خودمان هستیم چرا غیر

    عاشقتم استاد ممنون که ایندفعه امتحان گرفتی بعد درس دادی عاشقتم

    شما هم که داری این متن رو می‌خونید بهترین ها رو برات از خدا میخوام شاد باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    شیوا تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    سلام به همه دوستان سلام به استاد عباس منش و استاد شایسته

    تو کل دوران دانشجوییم شاید دو یا سه بار کلمه استاد رو به زبان اوردم کلا یه سری ترمزهای قوی دارم به اسم عادت که این عادت تا اونجا در من زیاده که حتی اسم همسرم رو هم تا مدتها به زبون نمیوردم و برام سخت بود چون تو خانوادمون نداشتیم حالا بعد از پانزده سال به راحتی کلمه استاد رو به زبون میارم چون شما بهترین استادها برای ما هستید که تصمیم گرفتیم تغیییر مثبت داشته باشیم اکثر دوستان ترمزها رو خیلی عالی توضیح دادن و من هم اکثر این ترمزها رو داشتم باور بی لیاقتی نسبت به پول داشتن، باور تغییر جهان و خودم وقتی که پولدار شدم، و مدام باور کمک به دیگران ، تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم دارم چطور فکر میکنم اینکه یه عده فقیر خیلی زیاد وجود داره و خدایی که این جهان رو با این عظمت و ریزبینی خلق کرده نتونسته به اونها کمک کنه و من می خوام از خدا با عجز و ناله و قرعه کشی و مسابقه که من رو به پول زیاد برسونه تا من به اونها کمک کنم عجبا چه تفکر بچه گانه ای واقعا الان من تو حالت دو گانگی هستم یعنی میشه این تفکرات من باشه منی که خودم رو خیلی عاقل و بالغ می دونستم یه مثالی که الان به ذهنم اومد مثل اینه که من به مامانم بگم مامان تو که همه چیز رو به خوبی مدیریت می کنی من دارم اینها رو میبینم که مدیریتت تو کارهای خونه و بیرون عالیه و همه چیزت سرجاشه ولی مامان جونم بهت التماس می کنم ازت خواهش می کنم گریه میکنم ولی تو به من یه ذره بیشتر از اندازه محبت کن در عوض من از این محبت یک دهمش رو میدم به خواهرها و برادرهام تا اونا هم این حس محبت رو بچشن چقدر مسخره و بچگونه است و شاید حتی پایین تر از بچگونه حتی باید این باور رو هم در خودم درست کنم که هر باور مسخره بچه گونه است بچه ها باورهایی صاف و خالص دارن که ما بزرگسالها در اثر قرار گرفتن در زنجیره ای معیوب اونها رو هم وارد این زنجیره میکینم من الان دو تا دختر ناز دارم و از خدا می خوام که کمکم کنه تا اونها رو وارد این زنجیره معیوب باورهامون نکنم آمین ممنونم از شما اساتید با ارزش و ممنونم از خودم و آگاهیهایی که دارم به دست میارم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    علیرضا نقوی گفته:
    مدت عضویت: 4031 روز

    الهی شکر و الهی هزاران بار شکر که اینقدر قشنگ به این فایل‌ها هدایت میشیم.

    سلام عرض میکنم خدمت استاد و دوستان عزیزم

    بنظرم وقتی ما باور داریم ک خداوند رزق بغیرالحساب میده و رزاقه و بخشندست و مهربانه، پس چرا باید خودمون رو بخاطر باورهای غلط یک نفر دیگر ناراحت کنیم؟؟؟

    قطعا هرکسی نتایج اون باورهایی رو دریافت میکنه که سالها و سالها در ذهنش به اونها فکر و تکرار کرده. حالا این باورها خوب و یا بد باشه، هرچقدر که به ذهن اون فرد چسبیده باشه به همون اندازه نتیجه میگیره.

    این ک بگیم من اگر به ثروت ویا موقعیت…. برسم، فلان کار را انجام میدم و یا فلان چیز رو برای فلان‌کس میخرم اصلن درست نیست.

    👈مگه ما وقتی دندون خرابی رو درست می کنیم‌، از خدا میخایم که هروقت دندونمون درست شد، یه دندون سالم رو به ینفر ببخشم؟؟؟ میبینید چقدر این مثال مسخره است.

    پس چرا فک میکنم ک تنها دلیل برای ثروتمند شدنه من، بخشیدن اون در زمان بدست آوردنشه؟؟؟

    حالا من این باور رو جاش میزارم:

    خداوندا به من ثروتی بده تا باهاش تا آخر عمرم در رفاه و آسایش باشم،

    ثروتی که باهاش قصرها بسازم و تالارها برپا کنم،

    خداوندا ثروتی بده که بتونم از هر خودرویی در جهان یدونشو بخرم و لذت سوارشدن و رانندگی بر باکیفیت ترین، لوکس ترین، سریعترین، ایمنترین و عالی ترین خودرو هارو حس کنم،

    خداوندا ثروتی به من بده که بتونم در هر لحظه ک تصمیم گرفتم به هرجای این دنیا سفر کنم و از دیدن مناطق جدید و طبیعت بکر و رسمو رسوماته ملل مختلف و کشف مکان های جدید بسیار لذت ببرم،

    خداوندا ثروتی به من بده ک بتونم در بهترین رستوران‌ها، با کیفیت ترین غذاهارو بخورم و لذت مزه های جدید رو بچشم،

    خداوندا ثروتی به من بده که باهاش بتونم به جسمم برسم و مواد مفید رو واردش کنم و در بهترین باشگاهها و زیر نظر بهترین مربی ها باشم تا به لطف الله بدن سالمی داشته باشم و میزان انرژی و تواناییم همیشه بالا و بالاتر بره

    خداوندا ثروتی به من بده که بتونم شرکت های خودم رو راه اندازی کنم وبه رسالت زندگیم برسم و اون جایی رو که باید رو پرکنم و اون هدفهایی ک دارم رو بهشون برسم

    خداوندا ثروتی به من بده که بتونم بهترین و باسوادترین افراد رو که میتونن در کارهام به من کمک کنند و باعث پیشرفتم بشوند رو استخدام کنم تا هم خودم و هم اونها کنارم ثروتمند بشوم

    سپاسگذارم

    سپاسگذارم

    سپاسگذارم

    حالا به نظرتون

    با این باورهای درست آیا به نیازمندان کمک نکردیم؟؟؟

    آیا خونوادمون وقتی به خاستمون برسیم از کنار ما بودن لذت و منفعت نمیبرند؟

    آیا مردم رو استخدام نمیکنیم تا در کنار ما حقوق بگیرند و وضعشون خوب بشه؟

    آیا وقتی سرمایه گذاری ای در یک منطقه انجام بدیم، افراد اون منطقه ثروتمند نمیشن؟

    آیا وقتی یه جنس عالی و با کیفیت میخریم به دهها و صدها و هزاران کارمند و کارگر کمک نمیکنیم تا اونها هم ثروتمند بشوند؟؟

    پس دیدین ک ما میتونیم همه چیرو برای خودمون به عالیترین شکلش بخواهیم و به بقیه انسانها هم کمک میکنیم تا اونها هم از کنار ما بودن منفعت ببرند.

    مرسی ک کامنتمو خوندین

    و بسیار سپاسگذار خداوند هستم ک این ترمزها واین باورهارو به ذهنم رسوند

    سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      زینب پاکدل گفته:
      مدت عضویت: 1942 روز

      سلام

      من برای استفاده از قانون بخشش و اینکه حال خیلی خوبی پیدا میکنم به اعضای درجه یک خانواده ام کمک مالی میکنم. در تجسماتم همیشه وقتی در قله های بالای مالی هستم کمک های بیشتر و بیشتری برای خانواده ام متصور میشم و واقعا حس و حال خیلی خوبی هم به من میده

      لطفا راهنمایی بفرمائید آیا باید این باورم رو تغییر بدم؟؟

      مدت هاست که به فقرا توجه ای ندارم و کمک مالی نمیکنم و با تمام وجود فرکانس برای ثروتمند شدن می فرستم و هر روز هر روز رو ترمزها کار میکنم و خودم رو سزاوار بهترین چیزها میدونم و اعتقاد دارم نعمت به وفور در اطرافم هست و من خیلی راحت در حال طی کردن تکامل و رسیدن به اون هستم.

      فقط سوال شده برام این دیدگاهی که به خانواده درجه یکم دارم آیا ترمز محسوب میشه؟؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: