شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 242
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد چقدر جالب گفتین دقیقا قبل از آشنایی با شما و حتی قبل از خواندن و دیدن این قسمت من هم خواسته های که داشتم رو همینجور با خدا وارد معامله میشدم و برای اون و خودم شرط شروطی میزاشتم
و همیشه به این باور بودم که در شرایطی که من قسمتی از سود و نفع اون قرار معامله رو با خدا به شرط انجامش به دیگری یا دیگرانی میبخشم .بعضی وقتی فکر میکردم که اون خواسته بزرگ هست و حتما نیاز به هندل داره یا اینکه فقط خدا میتونه این کار رو با توجه بخشش به دیگران انجام بده ..ولی خیلی میخواد من کوته فکر باشم که بعد از این آگاهی ها باز هم فکر کنم خداوند من رو جوری آفریده که باید در گرو رسیدن به خواسته هام چیزی رو واسطه کنم و چه بسا چیزهایی که توی زندگی به من داده شده که فقط خودش میدونه چه نعمتها و ثروتهایی که همیشه در حال افزایش و بیشتر شدن است .خدا رو شکر که به طور نسبی تا همین مرحله از درک و اطلاعات به این قسمت رسیدم و امیدوارم هر روز درکم نسبت به اینکه خداوند بدون قید شرط هر روز همواره ثروت بیشتری به زندگی من سرازیر میکنه .الهی شکرت
به نام خداوند هدایتگر و مهربان
سلااام و درود به شما دوستان عزیز
پیش از پاسخ به این سوال میخوام چیزی که در مورد بخشش متوجه شدم رو ببینم و میدونم که قطعا خداوند منو به بهترین مسیرها هدایت کرده و میکنه.
من حس میکنم اینکه خداوند در کتاب اسمانی به بخشش اشاره کرده بخاطر انرژی فوق مثبت بخشیدن هست و نه صرفا چیزی که بخشیده میشه.
ما خودمون با فرکانسهامون تمام اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنیم و زمانی که چیزی رو میبخشیم حس فوق العاده خوبی در وجودمون ظاهر میشه و خب این میشه فرکانس دیگه!!! همین حس خوب میشه اتفاقات خوب!! اصلا اینطور نیست که خدا بایسته یک قسمت و ببینه کی میبخشه و چند برابر اون چیز رو وارد زندگی اون فرد کنه. بله حس خوب و فرکانس بالای اون فرد هست که چندین برابر چیزی که بخشیده رو جذب میکنه و دد واقع میسازه برای خودش.
ما باید همیشه سعی کنیم که حتی در شرایط نادلخواه حسمون رو خوب نگه داریم حالا این حس خوب میتونه به هر دلیلی ایجاد بشه.
ی نفر با موسیقی حالش رو خوب میکنه
ی نفر با قدم زدن
ی نفر با شکرگزاری
ی نفر با رقصیدن
ی نفر با کتاب خوندن
و ی نفرم با بخشیدن و حتی هدیه دادن
تا اینجای کار من فکر نمیکنم که این بخشیدن به معنیِ عدم لیاقت اون فرد باشه. فقط اون شخص داره با این کار به خودش لطف میکنه، داره به خودش کمک میکنه، ب زندگیش
پس این فرد شایستهی بهترین هاست و خودش رو لایق اون حس خوب دونسته.
امااا موضوع بخشش با موضوع معامله با خدا فرق داره.
موردی ک من گفتم اون فرد خودش رو لایق دونسته و خداهم بهترین ها رو بهش داده و اون فرد بخاطر خودش بخشی از اون بهترین رو با ی نفر دیگ به اشتراک گذاشته اما با خدا معامله نکرده.
من واقعا فکر نمیکردم که چنین موضوعی ی باور مخرب باشه و حتی تا قبل از خوندن متن سوال هم هیچ چیز منفی و مخربی در این رابطه نمیدیدم اما تا سوالو خوندم گفتم وااااای خدااای منننن!!!!
این باور که خیلیییی داغونهههه
این داره قشنگ میگه که خودم رو لایق ندونستم.
خدایا من از تو خواستم بیشتر بهم بدی تا بیشتر ببخشم!!!! من ناآگاهانه با تو معامله کردم.
من نااگاهانه داشتم باور عدم لیاقت، شرطی بودن تو، انسان گونه دیدن تو و باور کمبود رو داد میزدم.
دقیقا دیروز داشتم فکر میکردم که چرا دارم درجا میزنم باز، چرا پول بیشتری جذب نمیکنم در حالی که همین چند روز به خداا گفتم خدایا به من بیشترر بده، خدایا بیشتر بدی بیشتر میبخشم:)))))))))))))))))))))
دیروز به فایل روز ۱۰۲ از روز شمار تحول زندگی من هدایت شدم اما متاسفانه دیدن اون رو به تاخیر انداختم اما امروز همینکه ۱۰ دیقه اولین این فایل رو دیدم ی حسی بهم گفت برو و سوال رو ببین، برووو کامنتا رو بخون.
ویدیو رو متوقف کردم و وارد صفحه سوال شدم و بلافاصله بعد از خوندن سوال گفتم وای!! این موضوع که پر از باور مخربههههه من چطور متوجه نشده بودم.
خدایاااا من عاااشقتم که انقدر خفن هدایت میکنی و من بعد از دریافت پیام ها و الهاماتت تا ساعت ها مات و مبهوت تو میشم.
خدایا من دارم هر روز بیشتر عااشقت میشممم.
خدایااا از این به بعد قراره اینطوری ازت بخوام: خدایا به من بهترینها رو بده چون من لایق و شایستهی بهترین هام.
به من بخارین ها رو بده چون من دردونهی توام.
بهترین ها برای منه چون من فوق ارزشمندم.
خداایاااا عاشقتم عااااشقتم عااااشقتم
ی نکته دیگ اینکه من دنبال ی کتاب خوب میگشتم اما امروز خدا از زبان استاد من رو هدایت کرد که لجای خوندن کتاب کامنتای دوستان رو بخونم و با خودم عهد بستم هر روز تعدادی از کامنت ها رو بخونم و خودم رو در اگاهی های نااب غوطه ور کنم.
ی چیز ناااب دیگ که همیشه دوست داشتم تجربه اش کنم این بود که نویسنده خدا باشم و برای نوشتن قسمت اول این کامنت این اتفاق واسم پیش اومد. بدون هیچچچ فکری کلمات به من گفته شد و من فقط نویسنده بودم.
واسههه همین چیزاااست که میگم عااااشقتم منننن😍💃🏻💛🌱
سلام و روز بخیر خانم صالحی عزیز
همه کامنتها رو تا کامنت شما خوندم و همه اونها ارزشمند و ناب بودند و قابل تحسین،
ولی وقتی به کامنت شما رسیدم احساس کردم خودم اینارو نوشتم،
خیلی به باورهای من نزدیک بود، بخصوص قسمت اول که گفته بودید، بخشیدن فقط برای حال خوب خودمون و نه معامله کردن،
وقتی به اینجا برسی که وقتی میبخشی، تو حالت خوب میشه و احساس آرامش، احساس لیاقت، احساس عشق میکنی و به نظر من باید ازکسی که بوده و یاهست که کمکش کنی باید تشکر و سپاسگزاری کرد بابت احساس خوبی که برای کمک به اون به دست آوردی،
و اینکه کامنت شما منو استپ کرد که بنویسم و از شما بابت فرکانس و انرژی خوبی که دارید و حس خوبی که به من دادید سپاسگزاری کنم واز خدا براتون بهترین هدایت ها رو بخوام
همیشه و همه جا موفق باشید 🙏🙏
به نام الله
با سلام خدمت استاد عزیز
این فایل سوال شما را قبلا گوش کرده بودم و کلی برای خودم مطلب نوشتم و ازش رد شدم که دوباره امروز به این فایل برخورد کردم. تصمیم گرفتم من هم اینجا بنویسم.
تا به حال اینچنین سوالاتی از خودم نپرسیده بودم وقتی سوال میکنی تازه به خودت میایی میبینی چه اشتباهاتی داری.
منم مثل همه همیشه از خدا میخواستم که به من پول و ثروت بده برای مامانم بهترین کارها را انجام بدم به برادرم کمک کنم به دوستانم. اصلا فکر میکردم عجب آدم خوبی من هستم که از خدا که برای خودم میخوام ولی فکرم برای این و اون هم هست. باور کنید بارها و بارها تمام خواسته هایی که داشتم از طریق کسانی دیگر براورده میشد مثلا میدیدم خواهرم فلان کاری که من دوست داشتم انجام بدم برای مادرم ، اون انجام داد و یا برادرم هم همینطور . و یا میشنیدم که فلان کس برای دوستم فلان کار را انجام داد. هی به خودم میگفتم چرا اینجوری میشه هرچی فکر میکنم توسط کسی دیگر انجام میشه. آخه من دوست داشتم فلان کار خیر را انجام بدم.
اما اما امروز میفهمم که خدا همه جوره به من میفهموند که تو چیکاره ای؟ من هر طور بخوام و با هرکس بخوام مدد میرسونم. تو چرا فکر میکنی از طریق تو باید باشه.
امروز میفهمم که چرا من فکر میکردم خدا نمیدونه فلانی نیاز داره و من میدونم. پس پول را به من بده تا من بهش بدم . نمیدونم این آت و آشغال های ذهن من از کجا اومده بود و تا الان هم متوجه نبودم.
استاد واقعا ممنونم که منو بیدار کردی از خدا ممنونم که شما را سر راهم قرار داد دوستانی که چقدر قشنگ کامنت میزارن و چه آگاهی هایی به من میدن.
آخه چرا من جای خدا تصمیم میگرفتم . این ابلهانه ترین فکرهایی بود که از بچگی من داشتم و حالا فهمیدم.
اکنون ثروت را فقط و فقط برای خودم میخواهم در فایل استاد فرمودند راه رسیدن به خدا ثروتمند بودن است. آره میخوام ثروتمند بشم و بعد از آن تصمیمات بعدی را میگیرم. بزار اینقدر داشته باشم حسش بکنم بعد در موردش فکر میکنم که چه کارهایی انجام بدم.
امروز میفهمم که هرکسی مسئول زندگی خودش هست اگه در مدار درست باشه خدا توسط دستانش اینقدر به او ثروت میدهد .من چکاره هستم.
من مسئول خودم هستم من مدار خودم را درست کنم راه درست را بفهمم و فکر درست را بشناسم و بزرگترین کار ساختن باور درست است باور درست ثروت را بسازم.
من خودم را لایق ثروت بدونم. خودم را پایین نیارم و درخواست هایم را پایین نیارم. من کیفیت زندگیم را بالا ببرم چون من شایسته داشتن بهترین زندگی هستم .
توی این چند ماهی که با سایت اشنا شدم چه حال خوبی دارم. احساس آرامش دارم. احساسی که نمیتونم بگم. اصلا یه جور دیگه خودم را و بعد خدا را شناختم. اصلا یه جور دیگه با خدا حرف میزنم.
اصلا یه جور دیگه همه زیبایی ها را میبینم و تحسین میکنم.
تا یک ماشین شیک میبینم تا میاد حس حسادت بهم دست بده سریع میگم مبارکش باشه باریک اله بهش که تونسته این ماشین را بخره و انرژی پول را به جریان انداخته . اصلا از دیدن ثروت دیگران خوشحال میشم.
تا از کسی موفقت کسی را میشنوم بلافاصله تحسینش میکنم. میگم آفرین داره . فکرش خوب کار کرده و ایده داده کلی نیرو هم داره و کارافرین شده. و پولی که در میاره نوش جونش.
قبلا همش میگفتم چرا این فکرها به ذهن من نمیرسه چرا من نمیتونم ولی الان تحسین میکنم و از ثروت دیگران لذت میبرم.
اومدم توی این سایت که راه ثروت سازی را پیدا کنم. اما الان حال دلم خوبه الان دارم خودشناسی و خودشناسی را میگذرونم. اصلا حسی دارم ستودنی.
مواطب ورودی ها هستم. تا همه از گرونی ها میگن ذهنم را به بازی مشغول میکنم تا نشنوم میگم بهش ببین چقدر فراوونی هم وجود داره. نگاه کن همه دارن همون گرون را هم میخرن پس به حرفاشون گوش نکن.
به قول شما جهادی اکبر لازمه تا باورهامون را بسازیم. اما مطمئنم ساخته میشه .
استاد عزیزممنونم ازتون که اینقدر ساده و روان صحبت میکنید. و خدای مهربان را اینچنین برای ما تعریف کردید و باعث شدید که این همه آدم احساس خوب را تجربه کنند و حالشون خوب بشه و حال خوب را تجربه کنند.
البته بگم منم با ساختن باورهای ثروت نتایج نسبتا خوبی هم گرفته ام. مثلا یه قرضی داشتیم اصلا جمع و جور نمیشد به لطف خدا دو روز پیش تسویه کردیم.خدایا شکرت
چند روز پیش مامانم یه پولی را از این وام های دوستانه شرکت کرده بود و برنده شد و همش را به من هدیه داد. خدایا شکرت
مطمئنم همین روزها در کار خودم هم پیشرفت میکنم و میام از اون هم براتون میگم. خدایا شکرت.
خیلی خیلی دوستتون دارم ♥️
سپاسگزارم 🙏
سلام سلام و صد سلام و درود به همه اعضای این خانواده زیبا استاد عزیزم واقعا ممنونم از شما و مریم جان عزیز بابت این آگاهی های خوبی که ذهن مارو تحریک میکنه که ترمزهامونو پیدا کنیم یکی از باورهای مخربی که این باور از بچگی همراه منه اینه که من ثروتمند بشم و چندتا بچرو به فرزند خواندگی قبول کنم نمیگم که این کار خوبه یا بده ولی قطعا اون باوری که پشتش هست صددرصد مخربه و ترمز بزرگی هست برای وارد شدن ثروت و نعمت به زندگیم و الان فهمیدم که من پول و ثروت خلق میکنم برای خودم برای لذت بردنم از زیبای های این جهان قشنگ پول و ثروت خلق میکنم برای زندگی راحت برای آزادی مالی و آزادی مکانی و زمانی
فقط و فقط برای خودم و برای آزادی روح و جسم و ذهنم که با ثروتمند شدن آزادی واقعی را تجربه میکنیم
پول و ثروت میسازم که خواسته هامو نیازهامو با بهترین کیفیت بخرم
و از امکانات تفریحی و رفاهی نامحدود استفاده کنم و لذت ببرم
پول و ثروت خلق میکنم که از تکنولوژی روز برای بهتر شدن کیفیت زندگیم استفاده کنم
الان از خدا میخوام بهم پول و ثروت بده فقط و فقط برای خودم برای پر کردن آرزوهام و رسیدن به معنویت و خداوند 🌹❤️🙏
سلام و متشکرم بابت ویدیو های خوبتون
تا اینجا برای من راه گشا بوده
از خیلی جاها میشنویم میگن
باور هاتون عوض کنید همه چیز عوض میشه
چندین سال این جور حرفا باب شدن
بعضی ها میگن این باور های مخرب مثل طلسم هستن
باید شکسته بشن
منشأ و مبداشون هم بچگی و هزار ها بار تکرار باور های مخرب بوده
که ما چون بچه بودیم شنیدیم و به عنوان یک اصل درست قبولشون کردیم
بچه بودیم و عقل و منطق نداشتیم
از آدم های مهم زندگیمون شنیدنیم
پس اون حرف ها و حتی عملکرد های والدینمون به عنوان تنها اصل درست و قطعی جهان پذیرفتیم
حالا بزرگ شدیم و دیدیم با اون باور ها نتیجه خوبی نمی گیریم
تقریبا مثل بقیه داریم نتیجه میگیرم
درحالی که ما نتایج بهتر و بیشتر میخوایم
پس راهش عوض کردن اون باور هاست
باور من درباره پول و پولدار شدن
یک . پولدار شدن مال من نیست
من لاجرم مثل بقیه یک حد متوسطی از پول در میارم حالا شاید یکم بیشتر
(حتی با اینکه شغل خیلی پولسازی دارم )
چون بقیه هم متوسط پول در میارن دور و اطراف من
و انگار ذهنم قبول نمی کنه من بتونم
جهش مالی کنم
دو. چرا باید خدا به من پول بده ؟
آدم قطع به من بده
چه لزومی داره به من بده
چه دلیلی داره دعای من درباره پول بیشتر برآورده کنه
اما نمی دونم چطوری باید کار کنم
مدام همه میگن روی باور هاتون
روی طلسم های روانیتون کار کنید
اما گفته نمیشه چطوری
یعنی دقیقا چیکار کنم
اره باشه من فهمیدم چه گره هایی تو ذهنم هست
ریشه هایش هم میدونم از گفته های خانواده و… بوده
از عملکرد والدینم نسبت به پول بوده
که اونا نگفتن اما من دیدم و یادگرفتم
اما نمیدونم چیکار کنم باهاشون
دیدن تنهای این باور ها منو بیشتر عصبی میکنه
نمیدونم واقعا باید باهاشون قدم به قدم چیکار کنم
به نام خدای مهربان
سلام پرستو خانوم
شما با دوره روانشناسی ثروت استاد شروع کن من این دوره رو تهیه نکردم ولی استاد عباس منش همیشه تو فایل ها میگن که اگه میخواید زندگی مالی تون بهتر بشه روانشناسی ثروت و تهیه کنید اونجا همه باورهای ثروت ساز توضیح دادم
امیدوارم که تونسته باشم کمکتون کنم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به همه و گل استاد نازنین❣❣❣
باوری که من پیدا کردم این هست:
انگار دارم معامله میکنم با خدا_اگه ثروت دادی منم میبخشم و دست دهنده دارم تو خودت میدونی😇
انگار لایق اینکه به صورت معمول ثروتمند باشم رو ندارم و حتما باید مشروط به چیزی یا حرکت دیگه ای باشه این شرایط که نعمت وارد زندگیم بشه به صورت پایدار و آزادی مالی😇😇
باور قالبی که اینجا در خودم میبینم
#باور عدم لیاقت هست.
سپاسگزارم🌹
سلام و درود ترمز هایی که توی ذهن من میاد اینه که از راه خلاف میشه ثروتمند شد یا آدمای ثروتمند همه چیزو با پول میخرن قوانینو،آدمارو همه رو با پول میخرن،آدمای ثروتمند وصلن به کله گنده های حکومت،خدا اگه ثروت بده یه چیز یا چند چیز دیگه ای رو ازم میگیره،ثروتمندا به آدمای پایین تر از خودشون نگاهم نمیکنن و اونا رو اصلا به حساب نمیارن،اگه فقیر باشم اون دنیا خیلی بهم پاداش میدن،ثروتمندا از تورم و تحریم سو استفاده میکنن و حق بقیرو میخورن که خودشون ثروتمند تر بشن،اگه ثروتمند بشم با مشروب خودمو خفه میکنم و خیلی کارای غیر اخلاقی انجام میدم،این ترمزایی بود که اومد توی ذهنم واقعا وقتی که شروع کردم به فکر کردن در مورد ترمز های ذهنی همینجوری اومد باورم نمیشه امیدوارم بتونیم رو این ترمزا کار کنیم به امید خدا❤
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
این جمله ثابت میکنه که من لایق اون پول یا اون نعمتی که خداوند میخواد بده نیستم
و کسی دیگه لایقتره
پس خدایا تو این پول رو بده تا من ببخشم به کسی دیگه
و اینکه این جمله ثابت میکنه که به کمبود نعمت
باور داریم و نگرانیم از اینکه پول و نعمت به اندازه کافی وجود نداره
و از خدا میخوایم که مقداری به ما پول بده تا ما ببخشیم
در صورتی همه ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم و هر کسی که خودش بخواد و در مدارش باشه خیلی راحت نعمت بهش داده میشه
و نیاز به کمک و بخشش ما نداره
بنابراین ما باید روی خودمون و افکارمون و باورهامون کار کنیم که ما به این دنیا امدهایم لایق تمام نعمتهای خداوند هستیم و خداوند ما رو وارد این دنیا کرده که هر نعمتی که وجود داره رو ازش استفاده کنیم
بشرطی که خودمون رو لایق بدونیم
بشرطی که ترمزها رو رها کنیم
بشرطی که برای خودمون ارزش قائل بشیم
بشرطی که باور به فراوانی داشته باشیم
خدایا سپاسگزارم از اینکه منو هدایت کردی تا بیام این تمرین رو انجام بدم و دوباره یاداوری کنم
که حواسم باشه رو چه باورهای باید کار کنم تا در مدار ثروت و فراوانی قرار بگیرم
دوستان و استاد عزیز انشالله هر کجا هستید شاد ، سلامت ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
🙏🌸
سلام به استاد عزیزم و بچه های سایت
ترمزهایی که من درک کردم تو این جمله :
باور عدملیاقت و نداشتن عزت نفس
باور کمبود ثروت و فراوانی که یکی از ترمزهای بزرگه منه
باور قانونمند نبودن جهان وشانسی همه چی بوجود اومده
باور کثیف بودن پول و ثروت
باور اینکه خداوند رو یه آدم ظالم دیدن و بخشنده نبودن خداوند باور شرک به خداوند و اینکه ما وی تونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم در حالی که عاجزیم از این کار
باور ناتوانی از تغییر شرایط و شرایط بیرونی رو تو زندگی خودم دخیل دانستن نه خودم و فرکانسامو
سلام خدمت استاد عزیزم
منم همیشه به این شکل از خدا میخواستم بهم ثزوت بده
خودم عاشق پول و ثروت بودم اما از خدا میخواستم ک بهم بده تا منم کلی به خانوادم کمک کنم
به فامیلامون
خونه واسه مامان و بابام بخرم
واسه بابام و داداشام ماشین بخرم واسه خواهرم طلا بخرمپول بهش بدم
میگفتم اگه خدا بهم پول بده
دیگه صبح تاشب باید توی خیریه ها باشم و ب این و اون کمک کنم
خدایا بهم بده بخدا اگه بهم بدی آدم بدی نمیشم مدرسه میسازم بیمارستان میسازم
به بچها کمک میکنم
جالبه همیشه هم وقتی میرفتیم هایپراستار خرید ماهانه میکردیم به شدت احساس گناه میکردم ک چجوری میتونی یخچال خونتو پرکنی وقتی الان کسایی هستن ک نون شب ندارن بخوووورن
خدای من الان ک دارم نینویسم دارم میفهمم ایرادامو استاد بخدا تا قبل از این ک دست بکاربشم و بنویسم تا قبل از همین لحضه من بارهاداومدم و کامنتارو خوندم همیشه فکر میکردم ک من هر ترمزی داشته باشم اما رابطه معنویم باپول خوبه
اما الان ک دارم مینویسم
میبینم ک من همیشه از این ک پول داسته باشم احساس گناه و عذاب وجدان داشتم
ک درست نیست در حالی ک بقیه ندارن و وضع مالیشون خوب نیست
من پول از خدابخوام این خود خواهیه
پس خدایا ب من بده تا من علاوه براینکه پولدار میشم
حالا واسه اینکه عذاب وجدانه رو خاموش کنم منم ب همه میبخشم
وای خدای من چ چیزی یافتم درون خودم
من پول رو معنوی نمیدونستم
درواقع همیشه احساس میکردم ثروت مندا کلا احساسشون رفتارشون با مافرق میکنه
یه نوع خودخواهی ذاتی دارن
خودشونو از ما بهتر میدونن
درواقع احساس لیاقتم منفی ۱۰۰ بوده
خدای من
چه باورهای لهی داشتم چطور ثروت میتونه وارد زندگی همچین تفکری بشه
من خودم رو لایق ثروت نمیدیدم چون ترس داشتم از مردم از قضاوت شدن از آدم بده بودن نکنه اون دنیا بخاطر پولداربودنم قضاوت بشم
نکنه گناه کار شناخته بشم
نکنه مواخذه بشم ک چرا به فقیرا کمک نکردی
و من این باورها رو ک منبعش مدرسه و تلوزیون و مسجدحسینه هایی بود ک میرفتم رو الان ک دارم مینویسم پیدا کردم بخدا
و اسه همین پول وارد زندگیم نمیشد
چون این باورها منو از پولدار بودن ترسونده بود ذهن من راضی بود بی پولیو تحمل کنه ولی این عواقب و پذیرا نباشه
خدایا شکرت ک گیر کارو فهمیدم
من اصلا ثروت و معنوی نمیدونستم
من از ثروت مند شدن ترس داشتم
من با پول زیاد راحت نبودم احساس خفگی میکردم
و همچنین باور ب فراوانیمم مشکل داره
یه ترس خیلی مخفی از کمبود مشتری دارم
شرک دارم منبع رزق رو خودم و باورهام و خدای خودم نمیدونم عوامل بیرونی مردم مشتری رو تاثیرگزار میدونم
خدایاشکرت
اگه نمینوشتم اصلا متوجه این ترمزها نمیشدم
اخه بشدت مقاومت داشتم واسه نوشتن
میگفتم این ک مال خیلی وقت پیشه
ممنون مریم عزیز
بخاطر تحول روز شمار ممنونم ممنونم
خیلی از نظرتون استفاده کردم، مرسی ک کامنت گذاشتید، دقیقا منم ترمزامو تو صحبتای شما پیدا کردم، منم فکر میکردم اگه پولدار بشم واسه اینکه آدم بدی نباشم چقدر قراره دردسر داشته باشم، چقد قراره همش تو این خیریه و اون خیریه باشم