شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 25
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام
خدمت همه دوستان و استاد گرامی
سوال مسابقه
ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند.؟؟؟؟؟
به نظر من این سوال به قول استاد ترمزهایی دارد ،اگر قانون را بدانیم باید بپذیریم که زندگی ما جز به اختیار ما و به باورهای ما نیست و ما صد در صد خالق زندگی خویش هستیم و باران نعمت و ثروت خداوند همواره با شدت هر چه تمامتر داره میباره ،یعنی ایننو میخوام بگم که همین الان ثروت داره میباره بر سر ما و اینجور نیست که بعدا بخواد بیاد ،ثروت داره میباره خیلی زیاد و چون چتر گرفتیم دستمون یا رفتیم تو خونه اونو نمیبینیم و فکر میکنیم باران نمیباره ثروت الان نیست این ریشه باور ریشه دراعتقاد به فراوانی داره بعد اینکه ما برای اینکه ثروتمند باشیم و یا زندگی و ازدواج خوب و عالی داشته باشیم باید طبیعی بدونیم ،طبیعی که ما ثروتمند باشیم و شاد باشیم و از زندگیمون لذت ببریم دلیلی نداره بگیم به خدا ثروتمندمون کن تا فلان کار رو انجام بدم ،اصلا دلیلی نداره که اینجوری درخواست کنیم و برای خودمون شرط بزاریم ،اگه اینکار رو کنیم داریم اینجوری به جهان میگیم که من تا زمانیکه فلان درخواستم اجابت نشه نمی تونم کمک کنم به دیگران و کار خیر بکنم و این باعث میشه که هیچ وقت هم بخواستمون نرسیم .
من حدود یکسال است که دارم روی خودم کار میکنم و خدا رو صد هزار مرتبه شکر نتایج خوبی هم گرفته ام
باورهایی که من به شکل های مختلف تجربه کردم و تاثیر در زندگیم میذاشتند و موانع و ترمزها بودند در زیر میگم
1.شرک خفی
2.نداشتن ایمان واقعی ،ایمان ظاهر داشتن
3.ترس و شجاع نبودن
4.نداشتن باور به فراوانی اینکه هیچ کمبودی در هیچ چیز نیست
5.حسادت و حرص و طمع
6.گناه کردن که این مورد بسیار بسیار روی رزق تاثیر داره حالا در ادامه توضیح میدم
7.نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس
8.افسردگی و شاد نبودن و لذت نبردن از زمان حال
9.سپاسگذاری نکردن و همیشه بهانه جو بودن و نا سپاسی کردن از همه چیز
10.نگران بودن و وابسته بودن به نتیجه
11.نداشتن شناخت از خودم و ویژگیهام
دوستان اینها موانع ذهنی من بودند در زندگیم و در شغلم
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که در همه زمینه ها دارم روز به روز عالی و عالیتر میشم و باور های قوی تری در ذهنم به جای آنها میسازم
الان که دیگه دارم آگاهانه زندگیم رو خلق میکنم اتفاقات عالی داره واسم میوفته و هدایت دارم میشم و بهذقول استاد وقتی قانون رو درک کنی هر اتفاقی تو زندگیمون بیفته میفهمیم که دلیلش چی بوده .
در کسب و کار خودم رو مثال میزنم براتون مهمترین موانع در سود و درآمد و داشتن مشتریان عالی اینها هستند .
1.تا زمانیکه روی خداوند حساب میکنم و همه چیز رو به اون میسپارم و آرامش دارم و آرامم و نگران هیچ چیز نیستم خداوند مشتریان عالی و سود و درآمد عالی برایم میفرسته و من را خوشحال میکنه و اعتماد به نفسم قوی تر میشن ولی وقتی که گناه کبیره انجام دادم تو همین شرایط با این حال که میدونستم اونموقع که گناهه ولی انجام دادم و شرک ورزیدم و دقیقا از فردای همون روز روزیم و درامدم و سودم کم میشد و مشتریام هم عوض میشدند ولی ولی از وقتی که توبه کردم به درگاه خداوند بسیار توبه پذیرم اون من دوباره بخشید و به راه راست هدایتم کرد و درآمد خوب و عالیم و مشتریان عالیم دوباره برگشتند و خدا رو شکر که خداوند من را بخشید ،دوستان این در حای بود که من در همون موقع هم داشتم عبارت تاکیدی و فایل کار میکردم اما نمیدونستم که پامو گذاشتم رو گاز تو کوچه بن بست.
2.مانع دیگه ترس بود که تصمیم گرفتم شجاع باشم در هر موضوعی و الان خدا رو شکر همینجورم مثلا فلان مشتری میومد و میگفت که فلان کار رو انجام میدی برام ،با اینکه میدونستم کار رو انجام بدم ولی ی ترسی توی گرفتنش داشتم مثلا میگفتم تو ذهنم من که اینو نمونه رو تا حالا انجام ندادم که چجوریه و با اینکه قیمت مناسب هم میدادم طرف میرفت ولی الان با شجاعت میگم و قیمت بالاتر هم میگم و برای خودم ارزش بیشتری هم قائل میشم جالب طرف قبول میکنه چرا چون شجاعت من توی اون شخص القا میشه و در ضمن خداوند اونها رو برام میفرسته
3.مانع سوم در مورد عجول بودن بود که میخواستم یک شبه ثروتمند بشم و بدون تکامل و یکدفعه ای که الان خدا رو شکر تقریبا حل شده است .
4.مانع چهارم وابسته بودن به خواسته هام بود ،بعد از این من همهذچیز رو رها کردم و نتیجه اش رو بخداوند سپردم و تسلیم خداوند شدم و جالب وقتی که رها میکنی و نگران نیستی و به خداوند میسپاری اتفاقات خوب میوفته
5.اینو تازه در مورد خودم کشف کردم که نیاز بود به خودشناسی که خداوند من رو هدایت کرد به مسیری که اینو بفهمم،دوستان من فهمیدم که انسانی بصری هستم و بادیدن بهتر میتونم جذب کنم تا مثلا شنیدن ،من همیشه فایل صوتی گوش میدادم که البته خیلی توی من تاثیر داشته در تغییر باورهام ولی اینکه تصویر ببینم و عکس ببینم جذبم خیلی قوی میشه و پیشنهاد من به شنا دوستان اینه که ویژگی خودتون رو بشناسید که بصری هستید یا سمعی یا منطقی و طبق اونا فایلا رو انجام بدید که اثرش چند برابر میشه ،من خودم چند روزه که اینو فهمیدم و همه چیزایی رو که توی اول صبخ یا روز در موردش میبینم تو همون رو جذب میشه یا نشونهاشو میبینم و اینها همه از لطف و فضل پروردگار جهانیان است
خدایی که هیچ کس همتای او نیست و او بی نیاز از همه موجودات است ،اوست بهترین رزق دهند موجودات هستی و اوست که من را مقدسترین و شریفترین انسان روی زمین خلق کرد و برای من همه بهترینها را تقدیر کرد
و در اخر برای دریافت نعمتهای بیشتر طبق گفته خداوند در قرآن سپاسگذار باشد
در زیر ترجمه ای از قرآن آورده شده
با تشکر
این ترجمه زیبا که از ریشه منکر در قرآن آورده شده و در مورد سپاسگذاری است را میگذارم که خداوند در قرآن میفرماید
و با نا سپاسی منکر (پوشاندن یا نادیده گرفتن) نعمتهای من بر خود نشوید.
یعنی اینکه اگر سپاسگذار باشیم نعمتهایی که داره میاره با شدت هرچه تمامتر آنها را میبینیم و دریافت میکنیم.
با سلام
فکر کنم بخاطر احساس لیاقت باشه که شخص احساس لیاقت نمیکنه که برای خودش داشته باشه میخواد با پوشش کارهای خیریه بدست بیاره و خودش رو لایق نشون بده.
دلیل بعدی احساس کمبود در جهان هست به این معنی که بقیه ندارن و پول کمه اگر به من داده بشه من باید اون کمبود رو پر کنم با بذل و بخشش
سلام خدمت استاد و خانواده عزیزم
به نظر من ترمزای زیادی تو این قراردادی که شخص داره با خدا میبنده هست داره با خداوند قراردادی را مینویسه که خدایا به من ثروت بده تا من این ثروتا بین بنده هات تقسیم کنم
مگر خود خدا نمیتونه به بقیه بنده هاش ثروت بدهد؟؟؟؟
عایا این از عدالت خداوند به دور نیست که ثروت را به یه عده بدهد و بعد اونها را مسئول تقسیم ثروت بین بقیه افراد بکند؟؟؟
اگر قرار با خداوند عهدی ببندیم به نظرم بهتر قانون را تو اون عهدنامه هم رعایت کنیم بگیم خدایا وظیفه من بندگی تو وظیفه من اینکه فقط از تو بخوام به تو ایمان بیارم و وعده تو هم حق و به من میدهی.
نمیخوام بگم بخشش کار بدی ولی باید ببینیم با چه دیدگاهی میبخشیم عایا با این دیدگاه میبخشیم که داریم با پولمون به دیگران کمک میکنیم؟ یابا این دیدگاه میبخشیم که داریم با بخششمون به خودمون کمک میکنیم؟؟!!!ما با بخششمون فقط و فقط به خودمون کمک میکنیم و جریانی از ثروت را وارد رندگی خودمون میکنیم ما جاری میکنم تا بیشتر بهمون داده شودپس بهتر منتشا سر خدا نذاریم که خدایا ببین من میخوام ببخشمماااا پس بهم ثروت بده ما نمیتونیم با پولمون به کسی که تو مدار بدبختی کمک کنیم شاید طرف با پول ما بره خودشا به کشتن بده مثل پولی که افراد به معتادای کارتن خواب میدن طرف با اون پول مواد میخره وخودشا یه قدم به مرگ نزدیکتر میکنه.
خداوند میفرماید کیه که مابخوایم بکشیمش پایین و بتونه بکشتش بالا و کیه که بخوایم بکشیمش بالا و بتونه بکشتش پایین.
به نظرم این ترمزهم باز برمیگرده به توحید
اگر این فکرا داریم که ما میتوتیم با دادن ماهی به کسی کمک کنیم اشتباه میکنیم
ما بایاد دادن ماهیگیری به بقیه میتونیم بهشون کمک کنیم
این دیدگاه میتونه در ابتدای راه بهمون انگیزه بده ولی در ادامه راه میتونه ترمزی باشه برای رسیدن به ثروت و این از اون ترمزای ریزی که باید برای پیدا کردنش وقت گذاشت این از اون پاشنه های آشیلی که خودشا بزک میکنه و به یه شکل دیگه برمیگرده جوری که تشخیصش یکم برامون سخته اما اگر خوب روی خودمون کار کنیم میتونیم بفهمیم که از کجا نشات میگیره.
این یعنی اینکه ما به عدل خداوند شک داریم ما میتونیم دستی باشیم از دستان خدا برای کمک به دیگران ولی نمیتونیم نقش خداوند را در زندگی دیگران بازی کنیم.
این باور یعنی اینکه من ایمان ندارم که ثروت به صورت نامحدود در دسترس همه افراد جهان هست و فکر میکنم یه عده محدود بهش دسترسی دارن و اونایی که بهش دسترسی دارن اگر بیایند و قسمتی از ثروتشون را به افراد فقیر بدهند مشکل فقر حل میشود و وقتی این باور را دارم به ثروتی نمیرسم که بخواهیم بابقیه تقسیمش کنیم. که اگر میشد با دادن پول به فقرا فقر را از بین برد باید حرکتایی مثل کمیته های امداد جواب میداد.پس چرا این حرکتا فقط فقرا را بیشتر کرد؟؟؟چرا بیل گیتس نتونست با پولش بیماری ها را از بین ببره؟؟؟
این قانون جهان که باید هم فقر وجود داشته باشه و هم ثروت و نکته خیلی مهم اینکه که این تضاد فقر بد نیس اتفاقا انگیزاننده ای برای حرکت به سوی ثروت این تضاد دشمن ما نیس بلکه با ما دوست و این نگاه ما به این تضاد که باعث پیشرفت یا پسرفت ما میشود.
این گفتگوی ذهنی از باور دلسوزی هم نشات گرفته و اینکه هر کسی در هرجایگاهی که هست خودش ساخته اون شرایط را و خودشم میتونه تغییرش بدهد اگر بخواهد .
شرایط ما خودساخته است و اگر باورهامون را تغییر بدیم زندگیمون تغییر میکنه یعنی اون شخص اولین و مهم ترین باور که هر شخص خالق زندگی خودش هست را نادیده گرفته و این خیال باطل را داره که میتونه زندگی دیگران را تغییر بدهد. ما فقط وقتی میتونیم تاثیر مثبتی در زندکی دیگران بگذرایم که خودشان بخواهند مهم نیست که اون فرد چقدر به ما نزدیک یا از ما دور باشه مهم نیست خانواده یا دوست ما باشد اگر نخواهد ما نمیتونیم هیچ کاری براش انجام بدیم.
کسی که چنین قراردادی با خداوند مینویسه باور نداره که جهان مثل یک رستوران سلف سرویس که همه میتونن هرچقدر و از هر نوع نعمت و ثروتی که میخواهند از اون بر دارند و نیازی نیست که ما غذای توی ظرفمون را به خانواده دوست و بقیه افراد بدیم بلکه فقط باید بهشون بگیم دوست عزیز کافیه پاشی بری و هر چی میخوای را برداری و بذاری توی ظرفت به همین سادگی.
در نهایت این جمله توی ذهن نقش بست که شرک در دل مومن مثل راه رفتن مورچه برسنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است.
استاد خیلی دوستون دارم و خیلی خوشحالم بابت آگاهی هایی که از طریق شما دریافت کردم و آرام آرام دارم درکشون میکنم.
سلام انشاالله خدا بهتون سلامتی بده متن خیلی پر بار و پر از آگاهی رو به اشتراک گذاشتین که نن رو واردار کرد یه جاهایی وایسستم و فکر کنم واقعا نظرتون پر بار بود بازم تشکر
خیلی عالی بود آفرین خوب قوانین را درک کردین تبریک میگم
سلام دوست عزیزم
ممنونم نظر زیبایی که با ما به اشتراک گذاشتی.
نشان از درک خوب قوانین ثابت الهی را میرسونه .
اون مثال دنیا مثل رستوران سلف سرویسه که هرررر چقدررر میخوای میتونی از نعمت های رب العالمین غذا برداری، عالی بود.
برات بهترین ها را آرزو میکنم ..
سلام خدمت به استاد گرامی وخانواده محترم گروه تحقیقاتی عباس منش سوال خیلی خوبی بود منهم قبلا چنین درخواستی داشتم ولی تا حالا چنین اتفاقی نیفتاده و با توجه به محصولاتی که استاد در زمینه موفقیت داشته مطالعه کردم به ترمز مخفی این درخواست پی بردم البته من قبلا این ترمز مخفی یا کد مخرب را باور نداشتم وعوامل بیرونی را مقصر میدونستم وهمیشه دنبال مقصر میکشتم تا اینکه فهمیدم هیچ عامل بیرونی وجود ندارد به جز ذهن بیمار وباورهای غلط ودر کل کدهای مخرب باعث توقف در کار میشود من در این سوال به چند ترمز و یا کد مخرب پی بردم
1-ما در درجه اول پول وثروت ورفاه را برای آرامش خودمان میخواهیم و وقتی هنوز ارامش درونی وباطنی نداری و وقتی احساس خلا وعقده درونی داری تو نمیتونی با پول این نقیصه را درپوش ویا ترمیم کنی من آرامش درونی ندارم وفقط وفقط میخوام با این در خواست به احسای ارامش وشادی واحساس خوب برسم مثل اینکه بگی من احساس خوبی ندارم اگه با فلانی ازدواج کنم یا فلان شخص وارد زندگیم بشه به ارامش میرسم تا نیاد حالم خوب نمیشه تو باید اول به ارامش برسی بعد چنین درخواستی بکنی
2-کد مخرب دیگه عدم باور به قدرت خداوند در این درخواست داری با خدا معامله میکنی خدا بصورت انرژی است شخص نیست که بخواهی باهاش معامله کنی تو نتیجه فرکانسی که میفرستی دریافت میکنی برای هر کاری باید بهاش را پرداخت کنی ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته
تو برای اینکه ثروتی بدست بیاری باید عملی انجام بدی حرکت کنی جهان جهان بده بستانه باید حرکت کنی وقتی ایستاده هستی وفقط تنها را موفقیت را در این میدانی که باید خداوند به پول بده تا در مقابلش کار خیر بکنی در صورتی که تو دوره تکامل دریافت پول را طی نکرده به پول نمیرسی فقط این باور غلط که با خدا معامله میکنم در مقابل پول کار خیری انجام بدم در صورتی که ایمان نداری از راههای متفاوت میتونی به دیگران کمک کنی وهیچ حرکتی نکردی طبعا پولی دریافت نمیکنی
3-کد مخرب دیگه عدم باور به فراوانی دست خدا را بستی وفقط از راه این درخواست میخواهی خداوند به تو کمک کنه تا تو بتونی کارهای عام المنفعه و خیر باشی در صورتی خداوند از راههای مختلفی میتونه به تو کمک کنه وهمین الان اگر حال خوبی داشته باشی راههای مختلفی هست که میتونی از ان طریق به دیگران کمک کنی
4- باور مخرب دیگه وابستگی به پول با این درخواست معلومه به پول وابسته هستی به همین خاطر پول بدست نمیاری ونشستی همینطوری با اضطراب ونا ارامی درخواست پول میکنی وهمیشه به پول فکر میکنی در حقیقت تو داری به نبود پول در زندگیت فکر میکنی که پول ندارم من ادم بدبختی هستم وبیچاره هستم خدا چند گونی پول بنداز پایی تا من ثروتمند بشم تا به دیگران کمک کنم با این ترمز تو هیچ وقت به پول نمیرسی باید رها باشی پول را در زندگیت احساس کنی دریافت ثروت در زندگیت بدیعی باشه تا به نتیجه برسی
5- یه باور دیگه که من احساس میکنم خیلی مخفی میباشه اینه چون این افراد با این درخواست اگه به پول برسند با توجه به باور کمبود ی که دارند اصلا خیر نخواهند شد ومدرسه ساز ونیکوکار نخواهند شد چون وقتی خرج میکند چون احساس ارامش ندارند واحساس لذت نمیبرند وبا عشق وبدو ن چشم داشت خرج نمیکنند در این انتظارند که با یک ریال خرجی که میکنند خداوند سریع به انها 1000 تومان برگردانه چون انها با خرج کردن احساس ارامش درونی ندارند فقط احتمالا یه معامله گر خوبی هستند به باور انها کاسه جایی رود تا قدح برگردد راههای بسیاز زیادی هست تا بتونیم به افراد هم نوع خود کمک کنیم فقط از راه ثروت نیست
بنام رب العالمین.با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان توحیدی به نظر من اولین مانع ومهمترین مانع دربرابر این خواسته اینه که ما باید در هر وضعیت مالی که هستیم بتونیم ببخشیم،کمک کنیم.تااینکه راه باز بشه جریان پیداکنه که به گفته خدا هر یکی که ما میبخشم خداوند هفتاد برابر به ما برمی گرداند.ولی به خاطر اینکه ما با باور کمبود بزرگ شدیم وخیلی هم این باور قدرتمندی هست در ذهن ما:پس قائدتا ذهن مارو مجبور به شرطی کردن بخشش یا کمک کردن به دیگران میکند که اگر هم باهمین باور و شرط خداوند نعمت وثروت به ما بدهد مطمئنا بااین ذهنیت باور مخرب مانع از بخشش میشود.اما وقتی من باور داشته باشم که نعمت وثروت بینهایت هست ونگران نباشم وشادمانه ببخشم وایمان داشته باشم وبه خدا اعتماد کنم که به یک بخشش من چند برابر جاشو میگیره دیگه درهر وضعیتی بدون نگرانی میبخشم حتی با یه لبخند زدن..پس تا انرژی جاری نکنیم ثروت سراغ ما نمیاد.پس درهرشرایطی میبخشیم تا اول احساس خودمون خوب بشه.ازخدا میخوام که اینقدر قلب ما رو بزرگ کنه که بی منت وبی توقع ببخشیم.(استاد عزیز وهمه اعضا جاتون تو قلبمه دوستتون دارم )
با سلام عرض ادب خدمت همه دوستای گلم?
استاد چه تمرین فوق العاده ای مطرح کردین
به نظرم این تمرین میتونه در تمام جنبه های زندگیمون کارساز باشه.
با چندین ساعت تفکر به این سوال که ترمزهایی که باعث میشه باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست عمل نکنه و مارو به ثروت نرسونه میتونه اینا باشه :
1+ثروتمندان انسان های خوبی نیستند ،
و چون ما میخواهیم که انسان خوبی باشیم پس این تناقض باعث میشه که ثروتمند نشیم و از خوبی های خودمون به دیگران نبخشیم
و برای رفع این ترمز و کد اشتباه بهترین کار اینه که دنبال افرادی باشیم که هم ثروتمند هستند و هم انسان های خوبی هستند که از ثروت شون در راستای خیر و نیکی استفاده میکنند.
2+ثروتمندان از راه خلاف و کلاهبرداری و نادرست به ثروت رسیدند ،
و از اونجایی که ما میخواهیم در مسیر درست باشیم و از راه حلال به ثروت برسیم این دوتا کد تداخل پیدا میکنند و باعث میشه باور درستی شکل نگیره و همین ترمز و کد اشتباه باعث میشه که ناخودآگاه ما ثروت رو متضاد خیر و خوبی بدونه و ایده هایی که مارو به ثروت برسونه رو به ما نده
و برای رفع این ترمز باید به مقدار کافی ورودی هایی به ذهنمون بدیم که کد هایی رو در ذهنمون ایجاد کنه که این کد اشتباه رو باطل کنه.
3+کسانی که خدا بهشون ثروت داده ولی جنبشو نداشتند و بیراهه رفتند،
از بدو تولد تا کنون اطلاعاتی مبنی بر اینکه کسانی از آشنایان و اطرافیان و حتی غریبه ها بودند که از فقر به ثروت رسیدند و خداوند ثروتی بهشون عطا کرده(اطرافیان میگن :) ولی اونها چون به ثروت رسیدند انسان بدی شدن و از ثروت شون در راه بدی استفاده کردند پس بنابراین بازهم ذهن ناخودآگاه ما این کد رو در اعماق وجودش حفظ میکنه و چون ما نیتمون اینه که از ثروتمون در راه نیکی استفاده کنیم پس دوباره ثروتمند شدن و کار خیر خواهانه رو متضاد میدونه،
و برای رفع این کد اشتباه بازهم ورودی هایی به ذهنمون میدیم که باعث بشه کدهایی در ذهنمون ایجاد بشه که به ما ثابت کنه کسانی بودند که به ثروت رسیدند و تازه خیلی نسبت به قبلشون انسان های بهتری شدند و بیشتر به راه درست گرایش پیدا کردند.
4+خوبی کنی بدی میبینی،
این کد هم از اون سری از کدهاییست که استاد در دوره کشف قوانین زندگی به عنوان کدهای ریز و نیم خطی مطرح کردند (البته من در مدار تهیه این دوره نبودم ولی به لطف خداوند از کامنت ها استفاده کردم) و این کد خیلی از باورهای درست در مورد هر چیزی از جنبه های زندگی رو کاور میکنه که در مورد ثروت اینطور عمل میکنه که چون ما میخواهیم ثروتمند بشیم و از ثروتمون در راه خیر وخوبی استفاده کنیم و در جایی دیگه از ذهنمون این خواسته رو داریم که بدی نبینیم پس همین خواسته باعث میشه کلاً خوبی نکنیم و چون ما میخواستیم از ثروتمون در راه خیر و خوبی استفاده کنیم، بخاطر خواسته قبلی این خواسته(ثروت و معنویت) باطل میشه،
و برای رفع این ترمز و کد اشتباه ریزی که در ناخودآگاهمون وجود داره باید اول این باور اشتباه که میگه خوبی کنی بدی میبینی رو اصلاح کنیم، که لازمه ی این کار اینه که از حافظمون کمک بگیرم و اطلاعات و خطراتی رو به یاد بیاریم که به دیگران خوبی کردیم و اونها جواب خوبیمون رو با خوبی دادند و حتی با خوبی بیشتر نصیبمون شده بعدش به صورت خودکار و اتوماتیک ناخودآگاهمون ثروت و خوبی کردن و خوبی دیدن رو در یک راستا میبینه.
5+انسان های فقیر انسان های خوبی هستند،
از بچگی اطلاعاتی وارد ذهنمون شده که الگوهای دینی ما انسان های فقیری بودند و این فقر باعث میشده که انسان های خوبی هم باشن که این کد اشتباه باعث میشه ما به این مدار وارد بشیم که هم انسان خوبی باشیم و هم فقیر باشیم که این کد اشتباه با خواسته ی ما که ثروت خواستن در راستای نیکی هست باطل بشه و به این خواسته نرسیم
و برای رفع این ترمز و کد اشتباه باید دنبال افرادی باشیم که خیلی قبولشون داریم که خصوصیاتی از این قبیل دارن که انسان های ثروتمندی هستند، انسان های خیری هستند، انسان های مذهبی هستند که این خصوصیات باعث میشه کدهایی در ذهنمون ایجاد بشه که کد اشتباه قبلی رو باطل میکنه و این کد کمک میکنه تا خواسته ی ما که ثروتمند شدن و استفاده از ثروتمون در راه خیر و نیکی کردن محقق بشه.
6+با پول نبخشیدن انسان ثروتمند میشه (بخشیدن پول از دست دادن پوله و از پولم کم میشه)
این کد اشتباه هم نمودی از باور کمبوده که باعث میشه خواسته ی ما درست عمل نکنه و ما از یک طرف میخوایم ثروتمند بشیم و از ثروتمون ببخشیم و کارای خیرخواهانه انجام بدیم و از طرف دیگه پامون روی ترمزه و این کد اشتباه در ذهنمون وجود داره که اگه از ثروتمون ببخشیم فقیر میشیم و بازهم به خواستمون نمیرسیم،
و برای رفع این کد اشتباه هم میتونیم باور فراوانی رو ایجاد کنیم که در کامنت های دوره روانشناسی ثروت 1 مثال هایی مبنی بر باور فراوانی وجود داره و هم میتونیم الگوهایی رو پیدا کنیم که با بخشش قسمتی از پولشون به ثروت نزدیک شدن و کم کم ثروتمند شدن.
7+پولاتو فقط برای خودت مصرف کن،
از طرفی خواستمون اینه که خدا بهمون ثروت بده تا در راستای خیر و خوبی استفاده کنیم از طرفی هم این کد اشتباه در ذهن ناخودآگاهمون وجود داره که پولامو فقط برای خودم مصرف میکنم و از پولم به دیگران نمیبخشم و این دوتا کد تداخل پیدا میکنن و چون کد اشتباه قویتره خواسته ی مارو باطل میکنه،
و برای رفع این ترمز و کد اشتباه باید این باور رو در خودمون ایجاد کنیم که با بخشش پول میتونیم ثروتمند تر بشیم که برای شکل گیری این باور باید ورودی هایی متناسب با این باور به خورد ذهنمون بدیم، مثلا بهترین راهکار اینه که الگوهایی پیدا کنیم که قبلا مثل ما فکر میکردن ولی الان اینجوری باور دارن که با بخشش پولشون به دیگران میتونن ثروتمند بشن و با این طرز فکر به ثروت رسیدن.
8+قبلا کار خیر خواهانه انجام دادم ولی قدرشو ندونستن و چون قدرشو ندونستن دیگه کار خیر خواهانه برای هیچ کس انجام نمیدم،
اینجا هم ما خاطراتی در ذهنمون داریم که به ما ثابت میکنه که افرادی که بهشون خوبی کردیم ارزش کار مارو ندونستند پس لیاقت اینو ندارن که بهشون خوبی کنیم در صورتی که بهتره اینجوری فکر کنیم که ما مثل گلی هستیم که در هر شرایطی و برای هر کسی از رایحه ی خوبش میبخشه، حالا فرقی نمیکنه اون شخص لیاقت این بوی خوب رو داره یا نه
?????
خیلی تمرین خوبی بود واقعا الان احساس میکنم خودمو بهتر شناختم و دلیل نرسیدن به خواسته هام رو بهتر درک کردم
راستی بهترین رفع ترمزهایی که میتونید استفاده کنید دیدن الگوهایی هست که بیشتر قبولشون دارید.
براتون آروزی ثروتمند بودن رو دارم و امیدوارم بتونیم همگی کدهای اشتباهم ن رو شناسایی کنیم و عمل صالح که رفع این ترمز و کدهای اشتباه هست رو انجام بدیم
????????????????????
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
آقا ابوالفضل عزیز ممنون بابت کامنت درجه یک و کاملتون
نکات و باورهای خیلی خوبی رو اشاره کردین که بسیار کاربردی و مفید هستن
و یک باور رو گفتین که در من هم هست ولی فراموشش کرده بودم و اون اینکه ، خوبی کنی ، بدی میبینی
واقعا چه باور مسخره و احمقانه و دور از قانونی!!!!!!
مگه میشه در جهانی که جای بده ، بستان هست ، خوبی کردو بدی دید؟!
فکر کنم فقط در صورت داشتن چنین باور نابود کننده و مخفی این اتفاق میافته
بازم ممنونم که وقت گذاشتید و این کامنت جامع رونوشتید
فقط یک سوال ، شما چطور به کامنتهای روانشناسی ثروت یک ، دسترسی دارید درصورتیکه دوره رونخریدید؟
ممنون
پایدار و موفق باشید در پناه خدای یکتا
سلام و درود به همه ی دوستان عزیز و استاد ناب
بنظر من کل داستان اصلی اینه که ما خودمونو بپذیریم
و رها شیم از هر قید و بندی که به خودمون وصل کردیم
از شروطی که برای خودمون گذاشتیم
از هر پابندی که به خودمون وصل کردیم
پذیرش خودمون بی هیچ قید و شرطی
پذیرش ثروت بدون هیچ شرط
پذیرش سلامتی
پذیرش روابط خوب
پذیرش آرامش
اما خیلی اوقات ما اینها رو که جزو حق طبیعی ماست به این دلیل که لایقشیم و جزئی از خدائیم رو گره میزنیم به یسری چیزای دیگه
که این یعنی نشناختن خودمون و خدای خودمون
موسی
شخصی که بعد از اینکه مرتکب قتل شد
به پیامبری رسید
چرا؟
چون فهمیده بود که هیچ خطایی بزرگتر از دایره ی بخشش پروردگار نیس
و وارد مدار صحیح شد و حای اینکه مدام از خودش عیب بگیره انقد خودشو پذیرفت که تونست به درجه ی پیامبری برسه
و نکته ای که تو این نوع درخواست هست گره زدن خواسته به چیزای دیگس
یعنی فک میکنیم اگه بخشش و کمک نکنیم لایق ثروت نیستیم
و یسری نکات ریز دیگه مث اینکه فقط با ثروت میشه به مردم کمک کرد
و کم ارزش دیدن خود …
همه چیز برمیگرده به توحید و عزت نفس
که بطور عجیبی بهم متصلن …
انشاا… در پناه حق هر روز آگاهیمون بیشتر شه
سلامت و سربلند باشین ?
با سلام. درخواست این خواسته بر اساس توجه به نداشته ها هست. اگر خداوند نعمتی بدهد و ما فلان نیت خیر را داریم که وقتی به خاسته مان رسیدیم آنها را انجام دهیم یعنی در حال حاضر آن خواسته را نداریم و توجه ما به همین نداشته ها است. همه توجه ما سمت نداشته هاست. اگر باور کنیم که در حال حاضر به خواسته هایمان رسیده ایم و همان احساسی که از داشتن آنها خواهین داشت در حال حاضر داشته باشیم و همان شکرگزاری که در صورت داشتن آنها خواهیم داشت در حال حاضر داشته باشیم باور ما به واقعیت عینی تبدیل میشود و هر چه این حس داشتن این خواسته ها در حال حاضر در ما بیشتر باشد سریعتر این اتفاق می افتد. با تشکر
عالی بود آقای محمدی یکی از زیباترین و نابترین ولذت بخش ترین نظراتی بود که تا به حال خوندم
لطف دارین ممنون
سلام آقای محمدی
خیلی دیدگاهتون قشنگ بود.خیلی خوب اصل مطلب رو گفتید و خیلی هم شسته رفته.
خیلی ممنون.??????
با سلام و بهروزی
امیدوارم بتوانم منظورم را بیان کنم
در مورد ترمز یا کد مخرب که گفته شد بنظر من یکی از انها گروکشی از پروردگار است بدین معنی که اکثر مردم باور ندارند که پروردگار اولا میتواند و دوم اینکه انجام میدهد هرانچه که ما میخواهیم
و بخاطر همین عدم اطمینان به انجام ان خواسته میگویند اگر اتفاق افتاد منم انجام میدهم
دقیقا مثل نذر کردنهایی که عمومیت دارد و معمولا میگویند من نذر میکنم ان هزینه را انجام دهم اگر فلان خواسته من انجام شود و در واقع برای (پروردگار شرط نمیگذارند بلکه برای خودشان شرط میگذارند) و تضمین میکنند که به توانایی و بخشندگی پروردگار و فراوانی شک دارند پس واضح است که وقتی کسی به وجود چیزی مطمئن نیست قطعا عملکرد و نتیجه مثبتی هم نخواهد گرفت
ترمز دوم.. اینکه اگر شخصی بخشنده باشد و در کار خیر بخواهد اقدامی بکند نیاز نیست که ثروت مشخصی داشته باشد تا انچنان باشد شخص بخشنده در هر موقعیتی میتواند بخشنده باشد اصلا لزومی ندارد که حتما پول ببخشد میتواند بشکلهای دیگری به دیگران کمک کند و چون باور بخشندگی در وجودش هست جهان شرایط و توان بیشتر بخشیدن را برایش فراهم میاورد پس میشود نتیجه گرفت که کسی که اینچنین شرطی میگذارد میخواهد(قانون را دور بزند)و این غیر ممکن است چون با این شرط دارد سر خودش کلاه میگذارد پس خواسته اش به او نمیرسد
با تشکر بخاطر اطلاعات گرانقیمتی که بمن میدهید
شاد و پیروز باشید
به نظر من مهمترین نکته ی سوال بالا این مقوله هست که بسیاری افراد سعی در معامله با خدا را دارن و به این اعتقاد دارن که اگر از خدا چیزی میخوان باید حتما همون لحظه نشون بدن که قسمتیش رو قراره برگردونن ، یعنی یه جورایی میخوان با این کار خدارو گول بزنن که اگر به من پول فراوان بدی قول میدم یه بخشیش رو بدم به کارهای خیر ، چون از قدیم شنیدن که خدا برای کارهای خیر و دعای خیر کمک میکنه ولی درخواست های دیگه رو که فقط نفع شخصی پشتش خوابیده نمیپذیره که اینم ریشه در افکار و باورهای ما داره که همیشه اینجوری بار اومدیم که با خدا معامله میکنیم ، مثلا صدقه میدیم که خدا مارو سلامت نگه داره و اگر اینرو پرداخت نکنیم اصلا کلا توی عذاب هستیم که ای وای صدقه ندادم پس حتما بلایی سرم میاد ، پس اگر پولی میخوای ، برکتی میخوای ، ثروتی میخوای به خدا بگو ببین من اینقدرش رو میدم خیره پس دیگه حله بده بیاد ، در واقع این مانع ذهنی که انسان نباید به سادگی و به راحتی و به صورتی که استاد میگه مثل کد نوشتن خواسته هاشو فقط بیان کنه و در فرکانسش باشه از نظر ذهن ما کافی نیست و میگیم اگر سهم خیریه رو ندیم خدا به ما ثروت نمیده ، تازه این در حالی هست که حتی این افراد انقدر گنگ و نامفهوم درخواستشون رو مطرح میکنن که حتی خودشون هم نمیدونن قراره چقدر گیرشون بیاد ، چقدرش قراره صرف بیمارستان ، خیریه ، ازدواج افراد بی بضاعت و غیره بشه ، یعنی میگن خود خدا میدونه دیگه چقدر بده ، در اصل اونها چون باور ندارن اصلا این رقم گیرشون بیاد یه جورایی میخوان خدارو توی شوخی و رفاقت بندازن و توی عمل انجام شده ، که اگر پول میدی ببین دارم سهم بقیه رو هم میدم
در واقع جهان هستی آن چیزی را که میگویی نمیشنود جهان آن چیزی را که حس میکنی میشنود.خداوند قوانین خودش را دارد و مهم نیست که شما چه چیزی را میخواهید یا نمیخواهید. جهان اصلا کاری ندارد که شما این خواسته را برای چه میخواهید شما بر هر چی تمرکز کنید بسمت شما می آید. اگر احساس ضعیف بودن میکنید ولی صدایی در سرتان است که میگوید من قوی هستم یا من خوب هستم یا من مثیت هستم من ثروتمند هستم یا من انسان سالمی هستم و بیمار نیستم با این حال ممکن است برعکس اثر بگذارد چون هر موضوعی در واقع دو موضوع است:
«خواسته –ناخواسته»
بنابراین اگر احساس نمیکنید قوی هستید ولی میگویید من قوی هستم کدام بخش را فعال میکنید؟موقعی که احساس نیاز میکنید که تلاش زیادی خرج کنید معمولا تلاش میکنید که بر آن احساس منفی که واقعا دارید غلبه کنید که این تلاش و این تمرکزتان روی آن احساس منفی بصورت ارتعاشی ادامه پیدا میکند.بنابراین بجای آنکه میخواهید کار کند برعکس میشود .در واقع دارید تلاش میکنید آن جملات تاکیدی و کارها ،آن فکر منفی را جبران کند چون این فکر منفی در تضاد با این چیزی که میخواهید . کلمات شما نمیتوانند با آن جریان مخالفت کنند برای این است که حس میکنید باید بیشتر و سخت تر تلاش کنید .
جملات تاکیدی فوق الهاده هستند ولی باید مطمئن شویم زمانی که آنها را میگوییم واقعا احساس خوبی را داریم چون
کائنات چیزی را که شما میگویید نمیشنود ،منظور و احساس شما را میفهمد.
اگر احساس کنید ضعیف هستید ،ولی ادعا کنید که قوی هستد و هرچه این را بیشتر فریاد بزنید جهان بیشتر مشنود که چیزی را احساس نمیکنید یا به آن باور ندارید و نمونه اش این است که دارید به سختی تلاش میکنید
خواسته شما مهم نیست تمرکز شما مهم است. همه چیز تمرکز است
دوست هم فرکانسی عزیزم
دیدگاه شما را مناسب پاسخ به یکی از اعضای سایت دیدم و برایشان ارسال نمودم. (صفحه ۲۴ همین فایل)
بدینوسیله از شما تشکر میکنم هرچند ک از طرف خودم از شما کسب اجازه کردم.
شاد و راضی و پرروزی باشیم.
خانوم زدکارتیست