شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 264
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش و همه ی دوستان عزیز
به تخریب و تحقیر هایی که ما در گذشته خود کنار خانواده .دوستان .آشنایان و معلم ها و… داشتیم .باور کردیم اگر چیزی را بدست آوریم باید چیزی را از دست بدهیم .به ما در گذشته گفته بودند یا خدا یا خرما .این ها باورهای مارو شکل داده بودند و من باور کرده بودم اگر بخواهم ثروتمند شوم باید از تفریح و سرگرمی و مسافرت و ورزش های مورد علاقه ام دور باشم و باید 24 ساعته کار کنم تا درآمد بخور و نمیر داشته باشم .
این نوع نگاه مانند این است که ما به خداوند مانند یه انسان نگاه میکنیم چون باورهای ما نشان دهنده این است که اگر چیزی بدهد باید برایش کاری انجام دهیم .در حقیقت اگر خواسته ای از خداوند داریم و آن را تحقق میبخشد از فضل و مهربانی و وهابیت خداوند است در قبال آن خواسته از ما چیزی نمیخواهد در تفسیر سوره حمد استاد کامل در مورد بخش دهندگی خداوند توضیح داده اند .خداوند انرژی ای است که هر لحظه در حال دادن است .
با کمک کردن ما به افراد نیازمند آن ها به ثروت نمیرسند زیرا ذهن آنها فقط است و برای فقر طراحی شده است اگر در دعاها و خواسته ها به خداوند میگوییم به من پول و ثروت بده من به افراد نیازمند .فقیر.خانواده ام و…. کمک میکنم ما قرآن .خداوند و قوانین جهان هستی را نشناخته ایم.زیرا هر انسانی به انرژی منبع (خداوند) دسترسی دارد و بجای دلسوزی کردن به آنها باعث میشویم آنها ذهنیت فقر را ادامه دهند و برای خود تغییری نکند .
موفق و سربلند باشید
سلام استاد
درک امروزم رو مینویسم
از قدیم شنیدیم خدا خر رو شناخته که بهش شاخ نداده.
ما چرا اینجوری دعا میکنیم؟
خدایا تو به ما بده ما قول میدیم که ادم خوبی بشیم وقتی که ثروتمند شدیم.
جواب خیلی سادس
ما فکر میکنیم همون خره هستیم و خدا از اینده ما خبر داره و میدونه ما با ثروتمند شدن انسان ظالم و نادرستی میشیم
پس بهش میگیم خدایا در مورد ما اشتباه میکنی
تو بده
ما ادم خوبی میشیم.
اصولا ما خدا رو یک موجود مذهبی، دینی میدونیم
کلماتی مثل
الله
رب
خدا
..
اینارو ما همش از توی دین یاد گرفتیم
پس طبیعیه که خدارو یه موجود دینی فرض کنیم
اما اینجا من یاد گرفتم خدا اصلا یه موجود که متعلق به یه دین و مذهب خاصی باشه نیست.
و اصلا احساساتی هم نیست.
و اصلا با اینجور حرف ها تحت تاثیر قرار نمیگیره
خدا یا همون نیروی برتر
در واقع جهانه هستیه
کل جهان خداست
جهان اصلا براش فرقی نداره همین فردا کره زمین نابود بشه
یا همه ادمای کره زمین همین فردا ثروتمندشاد غمگین مریض موفق یا شکست خورده باشن.
جهان سازکار خودش رو داره
و تا اونجایی که ما انسانها درک کردیم و قوانینش رو شناختیم و یه اطلاعات محدودی کسب کردیم
اینو فهمیدیم که جهان هر روز داره گسترش پیدا میکنه.خبر خوب اینه که میتونیم روی موج پیشرفتش سوار بشیم چون ما توانا هستیم در انتخاب مسیرمون.
ما تعدادی از انرژی های این جهان رو شناختیم
یکی ازون انرژی ها جذب هست.
جذب توسط افکار،
افکاری که زیاد تکرار میشن و احساس رو ایجاد میکنن در بدن ما،
و بدن ما مثل یک فرستنده این احساسات رو به صورت ارتعاش میفرسته و جهان انرژی های مشابه اون احساس رو بهم وصل میکنه،
حالا ما چرا اینجوری دعا میکنیم
چون خودمون احساسی هستیم
فکر میکنیم خداوند هم احساسی هست
چون کلماتی مثل ذکات، خمس ،صدقه
کمک به نیازمندان رو زیاد توی دین و مذهب شنیدیم فکر میکنیم اینا قوانین خدا هستند فکر میکنیم خدا یه مرجع تقلید بزرگ هست و اینا احکامش هستند
فکر میکنیم کمک به دیگران اصل هست و فارق ازین که پشت این کمک کردن چه احساسی و باوری نهفته فقط میتونیم با کمک کردن این خدارو خوشحال کنیم و ازش بیشتر دریافت کنیم
پس بنابرین برای تحت تاثیر قرار دادن خدا
بهش وعده میدیم که اگه به ما عطا کنه ماهم اون چیزایی که اون تو قران گفته رو انجام میدیم
درسته که خدا تو قران گفته هفتاد برابر ذکات بهت بر میگرده ولی در واقع داشته باور فراوانی رو یاد میداده
نه اینکه بگه ذکات اصل هست
کسی که ذکات میده به فراوانی باور داره
پس کسی که باور داره نتیجه باورش رو میگیره
خیلی ها بدون باور ذکات و صدقه میدن و هیچ چیزی نصیبشون نمیشه و خودشون رو گول میزنن که خدا گذاشته اون دنیا به ما بده
در صورتی که انرژی اینجوری عمل نمیکنه
انرژی همون لحظه که از ما ساطع بشه همون لحظه به ما بر میگرده خیلی سریع
سرعت فرکانس خیلی بالاست
اما فرکانس درست
نه فرکانس شلم شوربا
نه فرکانس با اختلال
اینکه یه عملی رو انجام بدیم چون تو قران نوشته و بعدش میبینیم نتیجه نگرفتیم این فقط یک دلیل داره
فرکانس خالص نبوده
با باور نبوده
اینکه اینهمه استاد در مورد قانون تمرین میده
و ما انجام میدیم و نتیجه راضی کننده نیس
دلیلش اینه که ما یچیزی از استاد شنیدیم و با شک دو دلی میریم انجام میدیم با باور های محدود کننده میریم انجام میدیم
بعدش میگیم کو نتیجه؟
بابا
فرکانس هست که جواب میده
نه یه تمرین مثل اگهی بازرگانی اما با ترس لرز
فرکانس هست که به ما بر میگرده
نه صرف انجام دادن ستاره قطبی
فرکانسی که استاد مد نظرش هست که تمرینی میده که اون فرکانس رو ارسال کنیم تا نتیجه به ما برگرده نه اون تمرین خاص
فرکانسی که از سپاسگذاری از ما فرستاده میشه داره کار رو انجام میده نه صرفا شمردن دارایی ها و گفتن خدایا مرسی
فرکانسی که از قلب و ذهن و وجود ما به جهان فرستاده میشه مهمه نه انجام یک کار بدون فهمیدن و درک کردنش
واسه همینه یک میلیارد مسلمان هر روز نماز میخونن اما اون چیزی که خدا وعده داده به مومنان رو دریافت نمیکنن چون فرکانس رو نمیفرستن دارن دولا راست و خم میشن
فرکانس
یعنی تمام وجودت
فکرت
جسمت
حست
در بالاترین سطح از خوبی و شادی باشه که در توانت هست.
اون فرکانس همون لحظه جواب به همراه داره
اون فرکانس خالص ایجاد نمیشه
مگه با درست کردن باور،
باور چیه
باور افکاریه که وقتی یجا نشستی داره مرور میشه تو سرت
از کجا بفهمم باورم چیه؟
افکار اون زیر چیه؟
به دور برت نگاه کن
الان کجاایی
چقدر پول داری
چقدر شادی
چقدر ارومی
اینا نمونه ظاهری و فیزیکیه باور هاته
جهان اطراف الانِ من نشون دهنده باور های دیروز و روزهای قبل منه
وسلام.
جمله طلایی استاد”
باور داشتن نسبت به موضوعی یعنی چقدر نسبت به اون موضوع ارامش بیشتر و ترس کمتری داری
اگه نتایح در زندگی دلخواه نیست
یعنی ما به شکست و ناکامی باور زیادی داریم
و اون باور ها دارن کار خودشونو میکنن
استاد ازت ممنونم
دارم پیشرفت میکنم
دارم باور میکنم که میتونم بهره مند باشم از نعمت ها
سلام
روز زیبای شما استاد عزیز و همه دوستان خوبم بخیر باشه
اصلا وقتی سوال شما رو توی این فایل شنیدم ذهنم پر از علامت سوال شده بود
یعنی چی آخه
من که همیشه خیلی از دعاها و خواسته هام این شکلی بودن
اصلا فکر میکردم اینجوری خیلی خوب و بهتره و خدا میگه دمت گرم چقدر بنده خوبی دارم
الان چند روزی هست همش به حرفهای شما فکر کردم و کامنت خوندم من چقدر نگاه انسانی به خدا داشتم و خدا رو وقتی اینجور درخواستها و باورهایی داری یعنی داری مثل یه آدم بهش نگاه میکنی فلان کار رو برام بکن تا بهت پاداش بدم شاید ریشه در شناخت اشتباه من از دین داشته باشه این موضوع در حالی که خداوند یک سیستم و انرژی هست که بر سرتاسر عالم هستی فرمانروایی میکنه و همه چیز طبق قوانین هست و من به میزان ایمان و باور این قوانین برای خودم خلق خوشبختی و ثروت و …خلق میکنم.
یه باور دیگه باور لیاقت هست اینکه چقدر توحیدی عزت نفس رو توی خودم به وجود اوردم اینکه چجور ایمان و باوری به خدا دارم اینکه از خدا بخوام و خودم رو لایق دریافت بدونم چون من لایق هستم و لایق آفریده شدم و به میزانی که باورش کنم بهم داده میشه یعنی هرچی بیشتر باورش کنی بیشتر میخوای ازش.
احساس لیاقت پاشنه آشیل منه خیلی علاقه دارم شما در این زمینه چند فایل جدید داشته باشبن تا این باور از طریق تکرار جایگزین بشه.
باور فراونی در این نوع درخواست به شدت سرکوب میشه همه چیز رو محدود و موقتی میبینم میگم کمه و تموم میشه و …..
خودم رو مسئول خوشبختی و یا بدبختی دیگران میبینم در حالی که همه به یک میزان به این سیستم دسترسی دارن و هر کسی مسئول خودش و زندگیش هست و هرکسی به میزان درخواستش دریافت میکنه.
موضوع دیگه شاید احساس گناه باشه اینکه من خودم رو مقصر میدونم برای همین باید جبران کنم درحالی که خداوند به صورت صریح فرمودن که تنها گناه شرک هست و هرچیز دیگری به محض اینکه ابراز پشیمانی کنی و به مدار درست برگردی بخشیده میشه به شرطی که خودت هم خودت رو ببخشی و فراموش کنی و باور درست رو جایگزین کنی.
یه موضوع دیگه هم هست که خیلی بهش فکر کردم و نمیدونم به این ربط داره یا نه ما خیلی دوست داریم بقیه رو همراه خودمون به بهشت ببریم و پند و اندرز و موعضه ….انجام میدیم که باید بیای من خوبم شما بدین و اینجور چیزا و این موضوع در دین یهود به خوبی از همون اول کار حل شده اینجوری که هیچ تبلیغی ندارن ، در واقع هرکس در مدار و فرکانس باشه خودش دریافت میکنه و هیچگونه اجباری نیست.
خیلی ممنونم از این فایل بسیار عالی شما استاد عزیز واقعا که چه درسهایی برام داره
سلام ب استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز وهمه دوستان و هم فرکانسای عزیزم در خانواده بزرگ عباس منش
می خواستم چن تا باور اشتباه بهتون بگم
1-من یادمه وقتی بچه بودم بهم میگفتن ثروت خوب نیس فلانی رو نگاه کن وضعش خیلی خوبه ولی فلان پسرش معلوله
یا فلانی میلیاردره ولی مرض قند داره هرروز باید نون سوخته با ماست بخوره ماهم میگفتیم پول بده
2-ی باور اشتباه دیگه ام این بود که همیشه باید کار ادما بلنگه اگه ادما کارشون جور باشه هیچ وقت یاد خدا نمیکنند
3-یجای دیگه ام بهمون میگفتن یکی از امام ها گفتن پول حلال جمع نمیشه مگر با سختی
4-ی باور دیگه ای ک بهمون یاد میدادن این بود که هر چی بیشتر پول داشته باشی اون دنیا باید بیشتر جواب بدی و تو پیامبرا حضرت سلیمان آخرین پیامبری هستن ک میرن تو بهشت
اینا اون چن تا باورای تو ذهنم بود ک شاید بعضیا تو ذهنشون هست و یادشون نبود
ممنونم از همه دوستانی ک این کامنت های فوق العاده رو گذاشتن تا همه ازشون استفاده کنن
استاد عباس منش از شما و خانم شایسته ام سپاسگزارم ب خاطر این سایت فوق العادتون
هرجاهستین در پناه الله یکتا شاد سلامت خوشبخت وسعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوب خودم
خداوند را سپاس گذارم که قدم در این راه گذاشتم و اکنون این فایل عالی را در حال شنیدن هستم
چقدر انرژی استاد عالی است و خدارا شکر که در اول صبح من این انرژی عالی را می شنوم
خداوند را شاکر هستم که همیشه من را به موقعیت ها و راههایی هدایت می کند که من را بسوی موفقیت هدایت می کند
آنچه که در این فایل یاد گرفتم در مورد ترمزهای زندگی خودم بود که مانع از حرکت من بسوی موفقیت ها می شود
یادم باشد که برای ثروتمند شدن اولین و مهمترین قدم رسیدن به خوشبختی برای خودم است
اول باید خودم را در نظر بگیرم
زمانی من می توانم موفق بشوم که در ابتدا روی خودم کار کرده باشم و خودم به موفقیت رسیده باشم
این مهمترین درس برای من امروز بود
ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی
سپاس از خدای خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بنام خدای مهربان.
سلام استادم،سلاممم استاده استادن.
سلاااام به همهههه همفرکانسی های عزیزم.
استاد من خیلی وقت پیش برا هر خواسته ای که از خداوند میخواستم ،انگار شرط میزاشتم که خدایاااا اگه تو به من فلان چیزو بدی منم در قبالش این کارو میکنم ،و همین باور باعث میشد که تلاش هایی که در جهت رسیدن به خواستم میکنم به باد بره،
یکی از دلایلش کمبود عزت نفس هست و اینکه میخوای بگب خدایاااا من اونقدر لایق نیستم و با انجام کار خاصی لایق دریافت میشم احساس عدم لیاقت.
یکی دیگه باور به عدم فراوانی هست ،اینکه خداوند نعمت های اندکی داره که فقط در صورت انجام کار خاصی داده میشه به ما.
و یا مسئله شرطی سازی،از بچگی به ما گفتن اگه فلان کارو بکنی فلان چیز بهت داده میشه و این مسئله باعث میشد وجود ارزشمند خودمونو دست کم بگیریم.
استاد بنظرم باور های مخرب ثروت بیشتر از مذهب میان ،دینی که با خرافه پرش کردن و اتقدر افکار کهنه از بچگی به خورد ما دادن کههه خدایااا من نذر میکنم همین کلمه نذر میتونه یه باور مخرب باشه که اینم از همین مذهب و این چیزااا بلند شده،یعنی چیییی،یعنی خداا میگه اگه تووو این کارو بکنی خوبی،؟؟؟؟؟چقدر باور مخربی .
خوده من میگفتم تااا فلان موقعیت دستم میاد به فلانی کمک میکنم که کارش راه بیوفته،انگار میخواستم خودمو بزارم جای خدااا،باید به این باور برسم کههه من قدرت تغییر زندگی هیچ کسیو ندارم ،یا اینکه بنظرم خودمو اولویت نمیدونستم که میگم اول بقیه بعد خودم .
این پاسخ خودم بود ،میخوام کامنت باقی دوستانو هم بخونم تا ترمز بیشتری اگه هست کشف بشه.
در پناه خدا باشید.
سلام
من واقعا کمک کردن به دیگران رو
بد نمیدونم اما اگر اساسش بر این باشه که قرارداد ببندم درباره این موضوع این کار رو میکنم تا خدا بهم فلان چیز رو بده اینجا میشه باور مخرب .
آره منم این باور مخرب رو دارم چند وقت پیش از درآمد کاری میخواستم قسمتیش رو برای یکی از نزدیکانم که توی یه کشور دیگه هست واز نظر مالی هنوز به ثبات نرسیده
گفتم یکم خوراکی های خشک براش بفرستم
این باور عدم لیاقت داشتن من برای داشتن اون پول بود .
خواهر بزرگترم گفت تو بااین کارت
باعث میشی دفعه ی بعد که میخوای درآمد ایجاد کنی چون نتیجه ای از درآمد قبلی خودت ندیدی ،دیگه انگیزه ای نداری برای کار.
واقعا دلسوزی یعنی خودت رو به جای پروردگار قرار بدی
حالا اون فامیل نزدیک از من درآمدش بیشتر و خدا رو هزاران بار شکر میکنم ومن فهمیدم من فقط باید روی خودم کار کنم .
به نام خدا
فقط دارم به یه کلمه فکر میکنم… لیاقت.
اصلا من تابحال نشستم پیش خودم فکر کردم که چقد مستحق و لایق پول هستم؟ چقد به تنهایی و دقیقا همینجوری که الان هستم با هر شرایطی که دارم، لیاقت و ارزش اینو دارم که پولدار باشم؟؟ اوه! شگفتا!! تو ذهن من ثروتمند یچیزه، و پولدار یچیز دیگه. من 12 سال از زندگیمو از 18 سالگی تا 30 سالگی آدم مذهبی بودم و خدا میدونه در مورد پول و پولدارها چه چرتو پرتها و احادیثو روایاتی که نخوندم. وقتی میگم ثروت یا ثروتمند، اصلا هیچ مشکلی با این دوتا کلمه ندارم. ولی وقتی میگم پول یا آدم پولدار… دقیقا داستان و مسئله ذهنی و دقیقا یکی از ترمزهای ذهنی من میاد جلو چشمم. در لحظه میخوام هرآنچه که میاد جلو چشمم و به فکرم میرسه بعد از تجسم یه آدم پولدار رو بنویسم…
یه آدم بد اخلاق و آدمی که هیچکسو جز خودش آدم نمیبینه و اصلا به حساب نمیاره هیچکسو. یه آدم بی ادب و گناهکار که هر عیاشی که دلش بخوادو انجام میده. اصلا مهم تر از همه اینه که اون پولایی که بدست آورده رو با دروغ و کلاه برداری بدستشون آورده. اونا یسری آدمایی هستن که از خدا خیلی دورن و اصلا در سال یکی دوبار هم به زور یاد خدا میفتن! همه قوانینو میشکونن و با رشوه و غیر قانونی کاراشونو پیش میبرن. پولدار ینی یه آدمی که انقد جیب اینو اونو زده و دزدی کرده و دروغ گفته تا تونسته به پولهای زیاد برسه. تو ذهنم پولدارا همش میخوان پُز بدن و نشون بدن به همه ما اینو داریم، اونو داریم و همشون عقدهای هستن. کمبود اینو دارن که هیچکس قبلا بهشون نگاه نمیکرده و به هر نحوی و به هر طریقی میخوان نمایش بدن تمام خوش گزرونیها و مال و اموالی که دارنو. اگر هم قبل پولدار شدن آدمای خیلی خوب و مهربونی بودن، بعد از رسیدن پولهای زیاد بهشون و پولدار شدن 180 درجه تعغیر شخصیت دادن و تبدیل شدن به یه آدم سنگدل و بیرحم. شدن یه آدم غیر مهربونی که قبل از پولدار شدن بودن. اگه آدم ثروتمند نباشه خیلی مهربون و خوش برخورده. خیلی خاکی و مردمی هستش. خیلی دوست داره به همه کمک کنه تا اونجایی که میتونه. آدمی که پول کم داشته باشه هواسش به خودش و خدا بیشتره. بیشتر خدارو یاد میکنه. ای دل غافل…
ینی من تا الان با زبونِ بی زبونی از خدا خواستم که خدایا، منو هیچوقت تبدیل به یه آدم پولدار نکن چون متنفرم ازشون و اگر منم ثرتمند بشم همه از من متنفر میشن و تبدیل میشم به یه آدم نفرت انگیز از چشم همه؟!
و اینکه در عمق ذهنم این فکرو دارم و همش اینو شنیدم یا اینو بیشتر دیدم اونایی که به پولهای زیاد، خونههای قشنگ و رشد و ثروتو دارایی رسیدن، مثله چی کار کردن و خودشونو خیلی خیلی به زحمت انداختن و داغون شدن یه زمانی تا الان رسیدن به این شرایط و اگر من هم میخوام به پول برسم باید بشدت کار فیزیکی کنم و از جونم مایه بزارم و عرق بریزم تا بتونم پول اضافه کنم به زندگیم. معتقدم اگه یه کاری داری که باهاش تولید پول داری میکنی، باید نان استاپ و با کمترین استراحت اون کارو انجام بدی تا پول بسازی ازش.
استادم یه سند و الگو هستش که با کمترین زمان و انرژی، میشه به پولها و درامدهای عالی رسید. درامدهایی که دیگه از حساب و شمردن خارج میشه! خداروشکر.
دارم به این فکر میکنم که باید اول خودم ثروتمند بشم و اونقد به خودم برسم که سرریز و پر بشم و اون موقه هستش که از باقیه پول و ثروتم که که لبریز شده از من و دیگه اصلا نیاز واجبی ندارم برای تهیه چیز خاصی از زندگیم، تازه اون موقه به دیگران کمک کنم. آخه مگه یه آدم نابینا میتونه کمک کنه به یه نابینای دیگه؟ یه آدم فقیر میتونه کمک کنه به بهتر شدن کیفیت زندگی ینفر دیگه؟؟ اصلا داستان کلا یچیز دیگه شد! من الان اگه قرضی میدم به ینفر، بشدت چشم براه برگشت اون پول هستم. اگه میخوام عیادت یه بیمار برم، بخاطر نداشتن پول کافی واس خرید کمپوت و آبمیوه و امثال اینا نمیرم عیادتش. اگه یچیزی برای بچم میخرم، میگم وای از پول فلان چیز برای بهبود و ادامه کارم زدم و دادم به بچم.
نه باید مغرور باشم که فقطو فقط خودم مهمم و به هیچکس اهمیت ندم، نه اینکه باید اونقدی به غیر خودم کمک برسونم و از رشد و ارتقای خودم بزنم. من همه کس و همه چیزو دوست دارم. ولی برای اون شخصیته اصلی، خوشگلتر، قدرتمندتر و کارامد تر باید اول به خودم برسم، بعد دیگران. و دقیقا یکی از مسائلی که منو ضعیف کرده و منو از اون شخصیت عالی و اون سینای الهی فاصله داده، نداشتن پول هستش. یه شخصیت خیّر، توانمند، زیبا، خوش رو و خندون و یه شخصیتی که عاشق خودش و خدا و عاشق دنیا و دیگران هستش، مگه یه شخصیت الهی نیستش؟؟! من الان مقداری همینطور هستم، ولی اگه 50 برابر با پولدار شدن بتونم پر رنگتر کنم این خصوصیاتو، پس بدیِ پول چیه این وسط؟؟ اصلا تمام پولدارهای جهان بد. اصلا هرکی پولدار میشه بد میشه. من یکی اینطور نمیشم و طبق قانون تکامل هر 1000 تومنی که به زندگیم اضافه بشه، قدم به قدم اون سینای الهی عیانتر و شکوفاتر میشه. اصلا من کاملا همین الآن مستعد و آماده پذیرش پول هستم و لایق رشد گسترش خودم و رشد و گسترش جهانم. من بارها شخصیت و رفتار خودمو تو زمانهای داشتن پولهای زیاد دیدم. اینکه چقد حالم خوب بود، برخلاف الانم که تنبلم، چقد پر انرژی بودم، چقد احساس خوبی داشتم، بی درنگ برای بچهام وسایلای خوب میخریدم، چقد به خانوادم رسیدگی میکردم، چقد بخودم میرسیدم که همیشه خوش تیپ و خوشگل و باکلاس بودم. من از دیدن دنیا لذت میبردم و دنیا از دیدن من. اون موقه یه ماشین تمیزو خوشگل داشتم و کولری که همش روشن بود تو گرما…
پول از من بدش نمیاد، من از پول بدم میاد. چرا؟؟؟ این چراها همون تمرزهای ذهنی و موانع وارد شدن پول به زندگیم هستش. حتی همین الان هم که اسمشو بردم، ذهنم گارد داره در موردش و نسبت به اسم پول و پولدار شدن شرطی شده، که قابل برطرف شدنه.
بخدا زندگی این نیست. این روند طبیعی و الهی زندگی نیست. منی که بخش زیادی از تمرکزم سالهاس به خداونده، پس کجاست اون دولت و زندگیِ سرتاسر وفور نعمت و رحمت الهی؟! همین الآن اقیانوسی از نعمتهای خدارو دارم که 99٪ اونارو اصلا حواسم بهشون نیست و شکر گزارشون نیستم. ولی اون سینای خدایی کوش؟ اون سینایی که دولت و ثروتی به اندازه درخواست حضرت سلیمان از خدارو داشته باشه، اون سینایی که باغهای بزرگ و معروفی مثل باغهای حضرت علی رو داشته باشه، اون سینایی که ثروت زیادی مثل پیامبر داشته باشه، سینایی که بزرگ و عزیر مصر باشه و تو زندگیش هیچ کمو کسری نداشته باشه، ثروتمندی مثل استادم…
درود به خدایی که جز خوبی برای من چیز دیگهای نمیخواد. خدایی که فاقد احساس و تعارف هستش و میبینه من در عمق وجودم چی میخوام و همونو بمن میده. که دلیل ثروتمند نشدنم تا این لحظه همین باورهای نادرست در مورد ثروت در عمق وجودمه.
خدایا واقعا به تنهایی نمیتونم و درخواست دارم از تو که ثروتمندم کنی و چطور باید به ثروتهای پاک و بزرگ برسم؟
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا درخواست شما را اجابت کنم.
سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولا
منزه است پروردگار ما که وعدههایش انجام شدنى است.
در پناه خدا شاد، سلامت و ثروتمند باشید در این جهان و جهان آخرت. همتون به خدای مهربون میسپارم. خدا یار و نگهدارتون :-)
سلام سینا
چقدر خوب نوشتی پسر
این که گفتی خدا هرچی در اعماق وجودم هست رو به من میده و اگه کم کاستی هست به این معنیه که من در وجودم باور های کمبود هست خیلی دقیق بود حرفت
سینا
به قول استاد ما باید به روش درستش پولدار بشیم
راه دیگه ایی نداریم
ما باید توی حرفه خودمون توی شهر خودمون توی منطقه خودمون اول باشیم
ما از قوانین اگاهیم
برای ماها زشته که موفق نباشیم
واقعا هیچ بهونه ایی نداریم
چون فهمیدیم چی به چیه
همه چی باوره
باید باور ها رو درست کنیم
نه اینکه بگیم باور میکنم خداوند میدهد
نیاز به گفتنش نیس
باید باورمون بشه
بدون اینکه بگیم اون زیر باورش داشته باشیم
سلام ودرود به سینای عزیز
چقدر نوشته هات به دلم نشست رفیق، اصلا انگار توی دل من نشسته بودی و حدیث نفس میکردی
خیلی شفاف و عالی افکار و باورهای مخفی و پشت پرده رو بیان کردی
منم انگار در ذهنم نسبت به پول و پولدارها و اونهایی که پولهای بزرگ و راحت میسازن شدیدا گارد دارم و به طور ناخودآگاه موضع و احساس بدی در مقابلشون میگیرم
به علاوه اینکه اصلا در درون خودم باور ندارم که بتونه پول بزرگ و راحتی به دستم یا به زندگیم بیاد
با اینکه میدونم و ایمان دارم که خداوند جز خیر و نیکی برام چیزی نمیخواد ولی بازم نمیتونم جلوی این باورهای مخرب ذهنم و ترمزهای ثروت رو بگیرم و راه ثروت رو به زندگیم باز کنم
ازخدا میخوام که همه مون رو در این راه جهاد اکبر یاری کنه
به نام خدای زیبایی ها خالق بارون بوى نم خاک خالق گل خالق عطر و رایحه دلنشین خالق کوه و ابر سایه انداخته روى کوه خالق عشق خالق دوست داشتنی
سلام به استاد بزرگوار سید حسین عباسمنش و بانو مریم شایسته عزیز و دوستان گرامی
هدایت هدایت هدایت هدایت هدایت
چقد من عاشق این کلمم ، این روزا عشق بازی میکنم با این کلمه ، رها در دستان خدا و ایمان به هدایت الله .
دلم نمیاد از هدایت نگم ، قبل از اینکه پاسخ سوال رو بنویسم میخوام بنویسم از هدایت الله ، حتى وقتی تو کامنت هاى دوستان چشمم به کلمه هدایت میخوره امکان نداره اشکام سرازیر نشه ، انگار که معشوقت یه چشمک دیگه بهت میزنه که برو درسته عشق من .
من که به طرز فوق العاده اى هدایت شدم به سمت دوره دوازده قدم ( که داستان هدایت شدنم رو در کامنت هاى دیگه نوشتم ) خیلی با دقت و تمرکز بالا دوره رو استارت زدم ، خیلی منظم و دقیق سه قدم اول رو اومدم جلو و تمام تمریناتمو خیلى منظم سعى میکردم انجام بدم ، نتیجه ها شروع شد از همون روز اول ، احساس خوشبختى ، آرامش ، روابط هر روز و هرروز بهتر شد ، عشق در زندگیم جریان پیدا کرد ، حال جسمی بهتر ، پیشرفت شغلی ، همینجورى من حال میکردم و همه چی قشنگ میشد ، قبل از شروع دوره من بیکار شدم ، هفته دوم شروع دوره دعوت به کار شدم ، هر روز پیشرفت داشتم ، بدون اینکه درخواست کنم ، خودشون افزایش درامد میزنن برام ، سمت بیشتر میدن بهم بدون اینکه من حرفی بزنم ، هر روز از توانایی هاى من و خوب بودن من صحبت میشه بدون اینکه من کار خاصى بکنم ( فقط خودمم بدون هیچ فیلم بازی کردن ) سمت میدن کار کمتر ازم میخوان ، اصلا کارا منو خودشون انجام میدن :))))))
رسیدم به قدم چهارم ، مثل سه قدم قبلى نتونستم منظم و مرتب باشم ( دلیلشم بد نبود خیلى مسافرتو مهمونى داشتم ، یکم بى نظم شدم ) براى همین یه استپ کردم که قدم چهارم رو تکمیل کنم با تمرکز برم سراغ قدم بعدى ، همین روزا خداى من شاهده به زبون نیوردم ولى ته دلم اینو زمزمه کرد که خداجوووونم همه چی انقد قشنگ و راحت میره جلو ولى اون ثروت خوشگله اونى که دلم میخواد چرا نى ، من که فلان من ک بیسار پس چرا زیاد نشد ( اینم بگم که تو همین چند قدم اول درامد من بیشتر شد ، مسافرتام بیشتر شد ، لباس خریدنام بیشتر شد ، ولى از اونجایی که پس از رسیدن درخواست ها بیشتر میشه قطعا منم همینو داشتم تجربه میکردم ) و باز هم به زبون نیوردم و یک روز من تو سایت دنبال فایل فواره استاد بودم که به دوستم فقط همون تیکه فواره رو نشون بدم که ببین چقد قشنگه و با اینکه دیروز فایل رو دیده بودم ، نیم ساعت گشتم تو سایت پیدا نکردم ، و براى اولین بار رفتم سراغ کلیدها ، و تنها چیزى که چشم من دید با اینکه جز موارد اخر بود شناسایی ترمزهاى مخفى ذهن درباره ثروت .
الله اکبر
اخه داریم هدایت از این قشنگ تر
ما هر روز تو سایت هستیم میچرخیم میبینیم میخونیم چرا الان تو این زمان الان که من ته دلم این درخواست رو کردم ، این مورد رو دیدم ، مگه داریم هدایت از این قشنگ تر مگه داریم پاسخ از این صریح تر ، مگه چیزی جز هدایت الهی میتونه باشه
خدایا شکرررررررررت
فایل رو میبینی صحبت هارو میشنوی و استاد در مورد چیزی صحبت میکنه که باور مخربه ، اما من تا الان فکر میکردم ویژگی خوبه منه ، به خودم افتخار میکردم که من این افکار رو دارم ، من ثروتمند میشم اول قصر مامانمو میخرم و براش تزیین میکنم ، بهترین ماشینو زیر پا داداشم میندازم ، براى فلانی فلانی فلانی اینکارو میکنم ، اینا ک انجام شد خب بعدش میرم سفر دور دنیا ……………
مرسى استاد که آگاهم کردى ، عاشقتونم
به زودى منو در دوره کشف قوانین زندگی میبینین.
ترمز هاى ذهنى : احساس قربانی بودن ، من قربانی این زندگی شدم ، مادر قربانی ما شد ، من اگر تو این دنیا نبودم بعد از فوت پدرم نیازی نبود مادرم زندگیشو فداى ما کنه و میتونست بره دنبال علایق خودش ، پس من وظیفه دارم اول مادرمو به خواسته هاش به زندگی خیلی خیلی عالی برسونم ، من مدیونم بهش چون و اگه برم دنبال خواسته هاى خودم دختر بدى هستم .
* من اگه همه پولو براى خودم بخوام بنده خوبى نیستم ، خدا دوسم نداره .
*اینکه به هزارتا چیز فکر میکنم وقتى میخوام درخواست پول کنم ، مثل کمک به بقیه یعنى دارم توجه میکنم به بى پولى به فقر به نداری و این توجه من باعث ایجاد همون واقعیت میشه ، پس چطور من میتونم ثروتمند بشم در حالی که دارم توجه میکنم به نداری بقیه .
*این نگاه انسانی داشتن به خدا ، که انگار خدا مثل انسان ها رفتار میکنه ، که بگه اره بابا این بنده خوبیه بذار بدم به این شاید به چند نفر دیگه هم کمک کنه و اینجورى جلو خدا خودمونو ارزشمند نشون بدیم ، و به خدا بگیم بابا ما ارزشمندیم ما با لیاقتیم به ماهم ثروت بده ، و اینجورى احساس لیاقت کنیم چون باور نداریم همینجوریشم ما با لیاقتیم ما ارزشمندیم .
*باور اینکه دنیا ناعادلانه است ، باور اینکه یه چیزی خرابه و من باید درستش کنم .
چه حس قشنگى دارم ، چقد حالم خوبه ، حس میکنم یه بار اضافى ( افکار اشتباه ) از رو دوشم برداشتم ، استاد گارى رو ول کردم کتونی پوشیدم دارم میدووأم ، میام تو دوره کشف قوانین زندگی که سوار هلکوپتر شم :)))))))
مرسى از کامنت هاى زیبا و عالی که همه دوستان نوشتن .
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .
سلام دوست خوبم،چقدر از کامنتت لذت بردم ،وقتی از هدایت میگفتی ،به لذتش فکر کردم به لذتی که هر روز به لطف الله اونو میچشم،اینکه هر روز خدام باهم با نشونه هاش حرف بزنه و چه لذتییی داره ،وقتی میگه بنده من تو فقط شاد باش و لذت ببر ،باقیش با من ،بسپر به من.
ترمز هایی که نوشته بودی چه باگ هایی رو کشف کردم و دیدم بعلهههه خوده من فکر میکردم ترمز ندارم ولی دارم اونم بصورتی که ناخودآگاه انجامش میدادم.
در پناه خدا باشی.
سلام مهسا نازنینم
وقتى ایمیل پیامت برام اومد و رفتم چک کنم فکر نمیکردم با خوندن کامنتت انقد حس حالم تغییر کنه . مرسی که کامنتمو خوندى و توجه کردى . حس اینکه چه پروردگارى داریم بى حسابو کتاب فقط عشق میده میبخشه میبخشه میبخشه ، حس میکنم دیگه نمیتونم ویژگی بخشنده بودن خدارو توصیف کنم . آرزو میکنم هممون در مسیر هدایت الهى به نقطه اى برسیم که مثل استاد بگیم ممنونم خدا راضیم کردى .
سلام مهرشید عزیزم چه اسم خفنی داری نمیدونم جنسیت چیه ولی همینقدر میدونم که اولین بار بود شنیدم. دوم اینکه حس قدرتی که از پیامهات گرفتم خیلی تحسین برانگیز بود برام و خیلی تحسینت میکنم بعد از پیدا کردن یسری شرکا آدم زانواهاش شل میشه و مادر و پدر تا اونجا که من فهمیدم زنده یا اینکه به رحمت خدا رفته باشند خیلی باید حواسم بهشون باشه که شرک نکنم روشون.واین سخت ترین نقطه ی زندگیم هست.و دوست دارم اینجا اینو بگم که ابراهیم الکی ابراهیم نشد با اینکه زیادی بها میداد به پدر و مادرش و باید رد میشد ولی موقعی که داره به پدر ش هم میگه بایه کلمه ی با ادب اینو میگه این خیلی رفتار بزرگیه در زمانی که اون با این بد حرف میزنه.ولی مهم قضیه اینه ابراهیم باید از باباش میگذشت. و از تمام آیین ها و رب رو میپرستید. جای که دینی نیست هرچقدر جلو تر بری خوشگلتره و واقعیتش اینه که دیگه کسی نیست خودمم و خدام و این یکی از ترسهای ماست. بگذریم مرسی از کامنتت خیلی حس قدرت ه خوبی رو گرفتم امیدوارم همینطور قدرتمند به خودت برسی
سلام علیرضا عزیز
من مهرشیدم هستم یکى از شاگردهاى دختر استاد عباسمنش بزرگوار ، و افتخار میکنم که مورد هدایت اللهى قرارگرفتم و با آموزه هاى استاد آشنا شدم تا یادبگیرم قشنگ زندگى کردن یعنى چى . حستون رو درک میکنم ، کامنت هاى این سایت همگى سرشار از هدایت الهیه براى همین حس متفاوتى در ادم ایجاد میکنه . سپاسگزار اللهى هستم که این چنین قانون مند همه چیز رو آفریده و هدایت میکنه . در پناه الله یکتا سعادتمند باشید .
اون کسی که میگوید خدایا به من پول بده تا به بندگانت کمک کنم چه باورهای مخربی داره؟
1- فکر میکنه برای اینکه لایق پول بشه باید اونو ببخشه. به این فکر نمیکنه که لایق کل پولی که میتونه داشته باشه ، باشه
2- فکر میکنه خدا احساسی تصمیم میگیرد. فکر میکند که با اینحرفا دلش رحم میاد و میگوید باشه چون التماس میکنی انقدر و احساساتمو قلیان کردی، باشه من بهت ثروت میدم فقط قول بدی ببخشیا. در صورتی که ساز و کار جهان بر طبق یک سیستم و یک قانونه . ما با فرستادن فرکانس هامون اتفاقات زندگیمون رو رقم میزنیم و خواسته ها و یا ناخواسته ها را بوجود میاریم . که این میتونه آگاهانه و ناآگاهانه باشه
3- فکر میکنه اگر بخواد ثروتمند شه باید خدا بخواد. اگر خدا نخواد اونوقت ثروتمند نمیشی اونوقت همون رو هم نمیبخشی. وقتی این رفتار احساسی و شرطی کردن رو با خدا داره و وقتی میبینه جواب نمیگیره چون قانون رو درک نکرده اونوقت میگه به خودش که خدا پس برای من نمیخواد و اون موقع هر نوع افکاری سراغش خواهد اومد که نمیشه تو ثروتمند نمیشی و به خواسته هات نمیرسی و…
4- شرطی میکنه شرایط و وضعیت رو. میگه اگه اینکارو بکنی من اینکارو میکنم . من میبخشم و تو بخشش بندگانت رو دوست داری و زندگی کل آدماروو تغییر میدم. از اونجایی که کل زندگی مون با ما شرطی رفتار کردند که اگر اینکارو کنی اگر درستو بخونی اگر فلان دانشگاه قبول شی اینکارارو میکنم و… اونوقت همین چیز اشتباه باورمون شده. باورمون این شده که برای اینکه چیزی بدست بیاریم باید یه سری چیزا از دست بدیم. اونوقت همینطوری هم با خدا رفتار میکنیم. که کاملا اشتباهه نباید شرطی به خدا نگاه کرد باید بدونیم که یک سیستمی داره این جهان و نگه میداره و داره هدایت میکنه هر لحظه
5- فکر میکنیم ما میتونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم در صورتی اصلا نمیتونیم همچین کاری بکنیم چون هرکسی مسئول اعمال خویشه و اینکه میگیم به بقیه کمک میکنم با این نیت که از این وضعیت بدشون درشون بیارم یک باور اشتباهه. ما با کمک کردن به بقیه فقط به خودمون کمک میکنیم و فقط همین
6- از همه مهم تر این جمله نشون میده که ما باور نداریم که خالق زندگیمون هستیم در صورتی که اینو بارها به خودم گفتم و میگم که ما خالق زندگی خودمون هستیم . اینو قبلا باور کردم اما تا حدی که میگفتم اگر خدا بخواهد . در این حد میتونیم خلق کنیم ولی هرچه مدارمون میره بالاتر درک بهتری از این جملات خواهیم داشت و من بعدش متوجه شدم که ما خالق زندگی خودمون هستیم. جمله همون قبلیه اس اما حالا میدونم که اگر خدا بخواهدی وجووووود نداره.
خدا به من یک توانایی داده که من باید باید همیشه ازش سپاس گزار باشم و اون هم اینه که من خالق زندگی خودم هستم و در کنار این، خدا ، همواره باهامونه و هدایتمون میکنه.
اونوقت دقیق تر فهمیدم که ما میتونیم هدف هامون رو انتخاب میکنیم و بهش برسیم و بدینگونه زندگیمون رو خلق کنیم اما نمیتونیم مسیر رو انتخاب کنیم . اونکار رو جهان برامون انجام میده. نمیتونیم بگیم که من باید از این مسیر به هدفم برسم وگرنه فلان. نهههه . تو اولویتت هدفته نه مسیر رسیدن به هدفت
پس به خدا اعتماد کن . تسلیمش شو و باورهاتو درست کن و بدون و بدون و بدون که…
تو خالق زندگی ات هستی
و اون وقت …
You know :)
به نام خداوند بخشنده مهربان خداوندی که بی نهایت بخشنده است و بی نهایت مهربان خدایا شکرت که من رو به این مسیر زیبا توحیدی و مقدس هدایت کردی خدایا شکرت که من توانایی و قدرت خلق تمامِ خواسته هایم را دارم خدایا شکرت من آماده دریافت تمام خواسته های اجابت شده ام هستم خدایا شکرت که ظرف وجودیی ام راه برای دریافت نعمت ها و الهامات و ایده هایت بزرگ و بزرگتر کردی خدای مهربونم من هم اکنون بهترین هستم و لایق بهترین ها من ایمان دارم که هر چی که از خداوند بخواهیم با تمام وجود و با عشق به همه بندگانش تقدیم می کند سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و
بچههای گروه تحقیقاتی عباس منش کدهای مخربی که من با خودم خلوت کردم و فکر کردم و در ناخودآگاهم اون رو پیدا کردم یکی این است که من اگه ثروتمند ش
وم هیچکس احترام نمیزارم هیچ کس را آدم حساب نمیکنم فرد بسیار مغرور و لجبازی می شوند و فقط باید حرف خودم باشد و به همه دستور میدهم که باید کارهای من را انجام بدهند و کد مخرب دیگری که پیدا کردم این است که من اگر ثروتمند شوم خانواده ام را رها می کنم و خودم برای خودم میروم دنبال عشرت و کیف و حال خودم به همه جا سفر می کنم خدایا شکرت که کمکم کردی تا این کدهای مخرب را پیدا کنم و باید از همین الان روی عبارت های تاکیدی و باورهایم کار کنم تا حجم عظیمی از ثروت و نعمت وارد زندگیم شود توکل بر الله مهربان عبارت های تاکیدی لی برای کدهای مخرب که گفتن یک اگر انسان ثروتمندی بشوم به همه انسان ها احترام میزارم همه انسانها پارهای از من هستند پاره ای از خداوند هستم من به همه انسان ها عشق می ورزم و همینطور که خودم نیز به خودم عشق می ورزم و خودم را دوست دارم من اگر ثروتمند شوم به نظر و اعتقادات و گفتار دیگران نیز احترام میزارم و به تفاوت هایی که در جهان است نیز احترام قائلم به سبک شخصی خودم زندگی می کنم و دوم این عبارت تاکیدی اینکه اگر من ثروتمند شوم با خانواده ام با احترام بیشتری رفتار می کنم و به همه جا با هم با لذت و شادی به مسافرت میرویم و زیبایی های جهان را میبینم و موحد تر و سپاسگزار تر می شوم انسان های ثروتمند بسیار انسان های شریف و بزرگوار و خداگونه هستند هرچه من ثروتمند تر شوم به خداوند نزدیک تر می شوم و معنوی ترین کار جهان تحقق خواسته های من هست خداوند به من وعده سلامتی کامل و ثروت بی نهایت داده است تنها راه سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت سلامتی کامل و ثروتمند شدن است من برای این که وارد بهشت بشوم باید انسان بهتری باشم برای اینکه انسان بهتری باشم باید فردی سالم و ثروتمند باشم توکل بر الله مهربان در پناه الله یکتا انشالله خداوند همه ما را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده است هدایت کند من هدایت شده هستم خدایا شکرت که همیشه جواب مسائل زندگی به من گفته میشود