شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 267
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
ترمز اینجاس که اول میخواهیم از خدا بگیریم و بعد که گرفتیم بخشش انجام بدیم کما اینکه بخشش بر دریافت باید پیش باشه
من زمانی که از ته دل در عین عادی بودن زندگی چیزی که دوست دارم رو میبخشم جهان چند برابرشو بهم میده
ثروتمند،سلامت و سعادتمند باشید استاد
باسلام خدمت استاد خوبم ودوستان عزیزم … من قبل از خوندن جواب بقیه میخوام نظر خودمو ثبت کنم . بنظر من با توجه به درسایی که از استاد یاد گرفتم من خالق اتفاقات زندگیم هستم . کل جهان هستی برای خدمت رسانی به من است . کائنات هر آنچه را که من میخوام ومن میطلبم برام مهیا میکنن . بنابراین با خدا ، بده بسونی ندارم . خدا منو آفریده و برای من اونقدر ارزش قائل هست که خواسته های منو برآورده کنه بدون هیچ منتی ویا اینکه بخوام در مقابلش کاری انجام بدم . کد مخرب اینه که من فکر میکنم خدا یه چیزی به من داد باید در مقابل کاری انجام بدم و اگه انجام ندم و یا قراره انجام ندم خدا به من نمیده اون چیزو . ترمزش اینه که فکر میکنم من اونقدر ارزش ندارم که اون چیز برای من باشه من غیر مایحسب . کلا من به این اعتقاد دارم که جایگاهی دارم که میتونم بی چون و چرا طلب کنم و هر آنچه را که میخواهم بدست بیارم .
سلام دوست عزیز
بله درسته به ترمز بزرگی اشاره کردید
تو ناخود اگاهمون این با ور کاشته شده که خدا اگر نعمتی ثروتی بده یه چیزی ازمون میگیره خانوادمون ، سلامتیمون یا مثلاً یه مریزی به یکی از نزدیکامون میده
وبار ها هم شنیدیم که میگن هیچی بهتر از سلامتی نیست،انگار مثلاً ثروت و سلامتی نمیتونه با هم یکجا جمع بشه
در صورتی که قانون خداوند این نیست که اگر بخواد چیزی رو به ما بده چیزی رو از ما بگیره این با عدل خداوند در تضاده ،خداوند فقط بخشنده و مهربانه و نیازی نیست از بندههاش چیزی بگیره اینها باورهای اشتباه جامعه و خانواده است
خداوند از خود ما بیشتر میخواد که ما ثروتمند سالم و خوشحال باشیم و هر روز در حال پیشرفت باشیم و نیازی هم نداره که بخواد چیزی رو از ما بگیره ،این با منطق اصلاً جور در نمیاد و نمود عینیش هم افراد موفقی هستند مثل خود استاد که همه چیز رو با هم دارند سلامتی ثروت پیشرفت روزافزون رابطه عالی و غیره اگر هم یکی از ثروتمندان چیزی رو از دست داده این ربطی به ثروت نداره افراد فقیر هم خیلی وقتها چیزهایی را از دست میدن، پس از دست دادن و اتفاق بد ربطی به ثروت نداره برای هر کس میتونه اتفاق بیفته
شاد سالم و ثروتمند باشد
سلام استاد جونم و مریم عزیزم
عاشقتونممم
حالا ک فکر میکنممیبینم از بچگی هر بار همیشه همین رو ب خدا میگفتم ک خدایا ب من پول بده من قول میدم ب بقیه کمک کنم و احساسم این بود ک من لیاقت داشتن این پول رو ندارم ولی تو ب واسطهی کارهای خیر و خوبی ک میخوام انجام بدم ب من رحم کن ترحم کن ووب من این پول و ثروت رو بده
ولی بعد از آشنایی جدی و قاطع با قانون ک بازم میگم حدود چهارماه پیش دیگ اصلا همچین چیزی از ذهنم نگذشته
ولی یکم ک بهش فکر میکنم بازم احساسش میکنم
چون قبلا ب شدت تقویتش میکرم
ولی الان خیلیی کمرنگشده
یادمه میگفتم خدایا ب من ماشین بده قول میدم هرجا یه خانوم توی هوای گرم اگ دیدم در راه رضای تو و برای اینک ماشین رو بهم دادی ،اون خانم رو برسونم ب محلی ک میخواد
من کلی بخوام بگم این فکرم از باور احساس عدم لیاقتم میاد
سپاس گزارم استاد عزیزم عاشقتونم
سلام دوست عزیز
دقیقاً ما برای دریافت نعمت از خداوند نیاز به هیچ شرط و شروطی نداریم یعنی خود خداوند بدون هیچ شرط و شروطی نعمت و ثروت رو به ما به اندازهای که ما احساس لیاقت داشته باشیم به میده
دقیقاً ماییم که داریم زندگی خودمون رو با افکار و فرکانسهامون خلق میکنیم
وقتی که من به خدا میگم نعمت به من بده سعی میکنم که انسان خوبی باشم و کمک کنم به دیگران این خودش یک ترمز هست
در زمان درخواست نعمت نیازی نیست که ما برای خداوند شرط و شروطی قائل شویم ما دقیقاً بدون هیچ قید و شرطی لایق دریافت بهترین نعمتها هستیم سلامتی ثروت روابط عالی و عاشقانه و مسافرتهای خوب و دوستان عالی و زندگی رو به رشد که هر روز بهتر و بهتر میشه
شاد سالم و ثروتمند باشید
سلاممم به بهترین و دوستداشتنی ترین استاد دنیااا و مریم جون خوشگللل و بینظیر
استادجونن در پاسخ به این سوال بینظیرترین باید بگم که دقیقا منهم این طور فکر میکردم و میکنم که خب اگه پولدار بشم خدایا واسع خانوادم اینکارو میکنم و به فلان اقواممون که اوضاع مالیش بده کمک میکنم و خونه میخرم و….حتی از بچگی این تصمیم رو داشتم و بهش فکر میکردن
و حالا اگر بخوام بازش کنم و دلیل این افکار بگم اولینش اینه که خب اینجوری با خدا معامله میکنم و خدا خوشش میاد و یه جورایی انکار میخواستم خدارو درور بزنم که اگه تو این کارو برام بکنی منم عوضش این کارو برا بنده هات میکنم و دوم اینکه خودمو لایق اینهمه ثروت نمیدیدم و باید یه طوری واسع خدا جبران کنم و من نمیتونم این همه ثروت رو واسع خودم تنهایی داشته باشم و اینکه خداوند اگر چیزی به ما میده حتماا یه چیزی به جاش میخواد و اگه من از ثروتم به بقیه ندم خدا اینو ازم میگیره درواقع احساس عدم لیاقت من
ممنونم استاد جونم که هر روز مارو با ترمز های مخرب ذهنی مون آشنا میکنید
سلام به استاد عزیز
زمانی که من این کامنت رو مینویسم اتفاقات فوق العاده عجیب در زندگی من رخ داده و من هدایت شدم بفهمم الان چه ترمزهایی در ذهنم دارم که نتایج بیشتر و دلخواه تر رو در زندگیم ندارم
9 ماه هست که با سایت شما آشنا شدم و خواهر کوچکترم از طریق من با شما و قوانین آشنا شد و شروع کرد هر روز متعهدانه روی باورهاش و درونش کار کرد من هم همینطور بودم تا نتایج زیبایی وارد زندگیم شد اما برای من نتایج به راحتی که برای خواهرم رقم میخورد نبود و این برای من سوالات زیادی رو همراه داشت اون به راحتی تونست دوره دوازده قدم، قدم اول رو تهیه کنه و با هم به تمرینات عمل میکردیم و بعد قدم دوم رو دو نفری تهیه کردیم و بهد از انجام دادن تمرینات قدم دوم نتایج مالیمون چندین برابر شد اما به یکباره متوقف شد و من دلیل این توقف رو تمرین نکردن روزانه خودم میدونم
خواهرم قدم سوم رو تهیه کرد و به یکباره تمام آن چیزی که از یک رابطه عاطفی میخواست به سمتش اومد با تمام جزییات و من واقعا شگفت زده شدم
خوشحالم بی اندازه چون رسیدن اون به این هدف در واقع هدف من هم بود و انگار به هدفی که داشتم رسیدم اما در وجودم خلائی باز شد
من و خواهرم با هم همکار هستیم و دوست و در مورد قولنین زیاد با هم صحبت میکنیم در طول این 9 ماه هر وقت ذهنم در حال بدی بود با یادآوری دستاوردهام نجواها رو خاموش کردم اما این موفقیتها مربوط به همین چند سال اخیر بود، جدیدا با گوش دادن به فایلهای قدم سوم در ذهنم نجواهای بلندی میشنوم که مربوط به گذشته دور من هستش و وقتی با خواهرم صحبت کردم به من گفت داری مدارت بالاتر میره و الان میتونی به ترمزهای ذهنیت نزدیک بشی و اونها رو تشخیص بدی
برای سوالی که پرسیدین جواب من این هست که افراد حس لیاقت برای داشتن اون مقدار ثروتی رو که طلب کردن ندارن و در تصورشون باید بهایی برای اون درخواست به خدا پرداخت کنن و به جز اون مشرک هم هستن چون به این باور ندارن خدا برای انجام دادن هدفی که داره مثلا ساختن یک مدرسه به دستی نیاز نداره و نیازی به نذر کردن و اینجور مسائل نیست
سلام دوست عزیز
ممنون از دیدگاه زیباتون
چیزی که من درک کردم بعد از خوندن چندین کامنت اینه که من در زمان درخواست از خداوند نیازی به هیچ گونه شرط و شروط ندارم
و خداوند هم نیازی نداره که من توضیح بدم و توجیه کنم که از اون نعمت به دیگران هم میدم
در زمان درخواست من باید به خدا بگم مثلاً خدایا درآمد من رو 3 برابر کن چون من لایق چون درآمد سه برابر هستم
من فقط باید خودم رو خالصانه لایق دریافت نعمتها از خداوند بدونم و بدون هیچ قید و شرطی خودم رو لایق بهترین زندگی بدونم و هیچ نیازی به توضیح و توجیه این نیست که با این ثروت و این پول و این موفقیت میخوام چیکار کنم در واقع میتونم اون رو برای خودم بخوام و این با قانون خداوند هیچ تضادی نداره و هیچ خودخواهی به حساب نمیاد
البته هیچ ایرادی نداره که بعد از موفقیت و ثروتمند شدن من به دیگران هم کمک کنم یا دیگران را خوشحال کنم یا براشون هدیهای بخرم ولی این قضیه ایراد داره که من زمان دعا و درخواست از خداوند بخوام براش شرط و شروطی قائل بشم
شاد سالم و ثروتمند باشید
سلام خدمت همه دوستان وعزیزان
راستش بنده نیز چنین خواسته ای از خدا داشتم وحتی جز 110 آرزوی قبل از مرگم نوشتمشون که به عزیزانم کمک کنم به فلانی وفلانی برسم به نیازمندان و فقیران کمک کنم به جوانان بی کار کمک کنم و….
اما حالا که به سوال استاد فکر کردم به این نتیجه رسیدم که یکی از دلایل اینکار اینه که من میخام با کمک به دیگران این پول وثروتو یه طورایی تمیز کنم طاهر کنم انگار این ثروت نجسه وبا زکات دادن تمیز میشه
انگار من نمیتونم از راه درست وحلال به ثروت هنگفت برسم وحتما یه مقداریش ممکنه از مال حرام باشه
وبا کار خیر تمیزش میکنم.
دلیل دوم انگار باید در مقابل پولی که خدا بهمون میده باید کار بخصوصی برای رضایت خدا انجام بدیم.
انگار خدا شرط کرده که من بهت ثروت میدم به شرطی که این کار واین کارو برام انجام بدی. یجور بده بستون بین ما وخدا
وشاید دلیل دیگه ممکنه این باشه که ثروت فقط وفقط باید صرف امور خیریه وکمک به دیگران باشه وهیچ سرمایه گذاری وفعالیت اقتصادی دیگه جایز نیست.
شاد وتندرست وپیروز باشید
سلام دوست عزیز
درناخود اگاه ما این باور نهادینه شده که ثروت معنوی نیست و با بخشش ونذر و قربانی کردن واین چیز ها گره خورده
هر چیزی رو فقط برای خودمون خواستن خودخواهی به حساب میاد
در صورتی که مهمترین شخص زندگی ما ، خود ما هستیم و ما اول برخلاف تربیت جامعه و خانواده باید خودمون رو توی اولویت قرار بدیم و نیازی نیست که از خودمون چیزی بکنیم و به بقیه بدیم تا آدم خوبی باشیم.
ما همینجوری که هستیم بدون اینکه هیچ کاری هم بکنیم خوب و با ارزش هستیم و نیازی به بخشش نیست و اگر نعمتی رو هم فقط برای خودمون بخوایم این بد نیست و خودخواهی به حساب نمیاد.
همه ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم و آنهایی که فکر میکنیم وقتی که ثروتمند بشیم بهشون کمک میکنیم به اندازه ما به خداوند دسترسی دارند و خودشون هم میتونن همین نعمتها رو ثروت رو و سلامتی رو از خداوند درخواست کنند و خداوند بهشون عطا میکنه
البته هیچ ایرادی نداره که ما وقتی که نعمتی داریم یا ثروت و پولی داریم از مازادش به دیگران کمک کنیم یا هدیه بدیم یا به هر صورتی دیگران را خوشحال کنیم ولی این ایراد داره که زمان درخواست و موقعی که اون نعمت رو هنوز دریافت نکردیم به این فکر کنیم که به فلانی و فلانی و فلانی هم این بخشش رو میکنم یعنی در واقع داریم میگیم من اونقدر با ارزش نیستم که فقط برای خودم اون نعمت و ثروت رو بخوام.
شاد سالم و ثروتمند باشید
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
خدا رو شاکرم به خاطر آشنایی با شما و سایت خوبتون
در جواب سوالتون باید بگم که خدا انسان نیست که بهش بگیم خدا یه پولی به من بده اونم بگه باشه چون باهات خیلی حال میکنم و میخوای کار خیر واسه من انجام بدی بیا این پول رو بگیر خدا یه سیستمه که به فرکانس هایی که ما ارسال میکنیم پاسخ میده و در مورد این مسئله از اونجایی که ثروت یه موضوع ذهنیه و به باور های ما بستگی داره چون کانون توجه ما روی فقر و بی پولی جامعه و محدودیت ثروت هست هرچند که قصد کار خیر داشته باشیم طبق فرکانس های محدود کننده ای که میفرستیم مانع از دریافت نعمت ها و ثروت ها میشیم
سلام دوست عزیز
قانون جهان هستی قانون لیاقتها هست و من باید با این باور که همه آدمها به یک اندازه به خداوند دسترسی دارند هر آرزو و درخواستی را که میخوام از خداوند بکنم برای خودم بخوام
و این اصلاً برخلاف باورهای جامعه خودخواهی به حساب نمیاد
خداوند به این نیاز نداره که من
رابین هودش باشم و پول رو ثروت رو بین فقرا تقسیم کنم
خداوند طبق قانون بدون تغییرش ثروت ونعمت بینهایتی که در جهان وجود داره رو عادلانه بین همه انسانها به اندازه لیاقتشون و ظرفشون تقسیم میکنه
شاد سالم ثروتمند باشید
سلام به همه دوستان به ویژه استاد عباسمنش و مریم شایسته عزیز
مهم ترین نکته در اینگونه دعا ها این است که در اعماق وجود احساس می کنیم که پول پاک نیست
یه جورایی می خواهیم با بخشیدین یه قسمتی از آن , پول رو پاک کنیم
نکته دیگه ایی که وجود داره اینه که ما باور نداریم که به اندازه همه پول هست
باور نداریم خداوند عادله
باور نداریم بیش از ظرفیت همه پول هست باور نداریم خداوند بیشتر از همه عاشق ثروتمند شده ماست
که اگر داشتیم از خدا نمی خواستیم خدا پول رو به ما بده که بعد ما برای اینکه ثابت کنیم آدم خوبی هستیم و اون کسی که خدا انتخاب می کنه که پول دارش کنه ما باشیم تا پولی که خدا رو میده در راه درستی خرج کیم
مسئله دیگه اینه که ما احساس لیاقت نداریم که بگیم اقا من تمام پول رو برای خودم می خوام و حتی اگر بخوام بخشی از اون رو صرف هدیه دادن یا بخشیدن به کسی کنم اونم در جهت لذت بردن بیشتر من از زندگی و اینکه من بیام باور های خودم رو بیشتر درست کنم که بی نهایت ثروت وجود داره و من با بخشیدن ثروت در اصل دارم این باور رو ایجاد میکنم که انقدر ثروت هست اقدر نعمت هست که بازم بیشتر و بیشتر میشه
نکته بعدی اینه که ما برای خدا احساس قائل میشیم می خوام دل خداوند برای زندگی ما بسوزه تا به ما ثروت بده و به خدا اثبات کنیم ببینم من اگه پول بدست بیارم به بقیه میدما ، به فقرا میدما زندگی بقیه رو از فقر نجات میدما ولی درصورتی که اصلا همچین چیزی وجود نداره اولا طبق فرمایش خود خداوند
که میگه ما به همه کمک می کنینم پس نگیم باید خوب باشیم تا به خدا کمک کنه >>
بعدش هم اصلا ما با کمک کردن به کسی نمی تونیم زندگی کسی و تغییر بدیم چون تغییر زندگی هر فرد دست خودشه و در اصل سکان هدایت زندگی هر فرد در اوست چون این بهترین شیوه است عادل بودن خدارو اثبات میکنه زندگی در جهانی که فقط با تغییر درون بیرون آدم تغییر می کنه و چون واقعا منطقیه که ما خودمون رو تغییر بدیم تا اینکه در تلاش تغییر دیگران باشیم و البته این اتفاق که دیگران هم در راستای تغییر باور های ما صدر درصد تغییر میکنند
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که بعد حدود یک سال بالاخره قانون را فهمیدم و دارم تکاملم رو طی می کنم و به زودی وارد تصاعد می شوم خدایا صد هزارمرتبه شکرت
استاد و مریم شایسته عزیز و بچه های سایت بی نهایت دوست دارم و عاشقتونم
سلام محمدجان
امیدوارم که همیشه زندگی به کامت و به کام خانوادت شیرین و شیرینتر بشه دوست خوبم
چقدر قشنگ و زیبا بیان کردی از درکی که از قانون خداوند داشتی
خیلی حالمو خب کرد و ذهنمو و دید گاهمو نسبت به پول وخداوند تغییر داد و ممنونم ازت که اینقدر قشنگ بیان کردی
شادو سلامت و پیروز در تمام مراحل زندگیت باشی
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسی
امروز بسیار خوشحالم اولین سالگرد از ورود من به این سایت توحیدی هست که توانستم در این یک سال تغییراتی رو در خودم ایجاد کنم و دور باشم از هر فیلم ،سریال و اخباری
دور باشم از غیبت و حرف های منفی
من انسان کمال گرایی بودم و همیشه میخواستم که وقتی بسیار درکم از قوانین بالا رفت و نتایج بسیار خوب مالی گرفتم بیام و کامنت بذارم اما تصمیم گرفتم از امروز به اندازه درک و فهم خودم از قوانین بیام و بنویسم چون استاد همیشه گفتن کامنت بذارید تا ردپای باشه براتون در اینده که وقتی برگشتیم و به گذشته نگاه کردیم بودنیم کجا بودیم.
خدارو هزاران بار شکر میکنم که من رو به این سایت هدایت کرد و با استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز و همه شما دوستان عزیزم آشنا کرد
و از استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز بسیار بسیار تشکر میکنم .
من زمان ورود به سایت به خودم تعهد دادم که هیچ وقت این فضای معنوی رو ترک نکنم و با کمک خدای مهربانم بتوانم ادامه بدم و کنار شما رشد کنم
من شرک های بسیار زیادی داشتم و دارم و هر روز بیشتر و بیشتر این شرک های مخفی رو پیدا میکنم که هیچ وقت فکرش هم نمیکردم این ها شرک هست .
من همیشه با خدا صحبت میکردم و میکنم
من اگه ازش چیزی درخواست میکردم اول که سعی میکردم درخواست هام زیاد نشه چون فکر میکردم که خدا حساب و کتاب میکنه برای دادن نعمت به ما و میگه ببین دیگه داری پر رو میشی آنقدر زیاده خواه نباش
بعد میگفتم خوب اگه به من درآمد بالا بدی من هم قول میدم به فقیر ها و نیازمندها کمک کنم حتی به شخصی هم که میخواستم کمک کنم اشاره میکردم.
حتی خیلی از مواقع میگفتم که امام ها پیش خدا عزیزتر هستن و ابرو دارن ما که نداریم و از اونها میخواستم که بین من و خدا واسطه بشن تابه من هم نعمت و ثروت بده
حتی تو دعاهام میترسیدم اول برای خودم چیزی بخوام .
میگفتم خدایا به کارفرمام پروژه خوب بده ورودی مالی بده تا اون حقوق من رو زیاد کنه و من قول میدم بخشی از حقوقم رو ببخشم اما هیچ وقت هم این اتفاق نیفتاد در حالی که کارفرمای من هم پروژههای بزرگتری میگرفت هم ورودی مالیش بیشتر میشد
و وقتی که اجابت نمیشد میگفتم حتما من بنده خوب خدا نیستم
من خودم رو لایق نمیدونستم
خدایا من چقدر مشرک بودم اما فکر میکردم راه درست رو دارم میرم.
اما الان خدارو شکر و به لطف استاد عزیزم فهمیدم من که فکر میکردم خیلی آدم با خدای هستم چقدر به خدا شرک ورزیدم.
من خدا رو شبیه یک انسان پولدار میدیدم که باید باهاش وارد معامله بشم اگه چیزی بهم میده باید بابتش یه چیزی رو بدم و رحمانیت و رحیم بودنش رو زیر سوال میبردم.
وقتی میگفتم تو به من بده من از اون به فقرا کمک میکنم داشتم به عدالت خدا شک میکردم که تغییر زندگی آدم ها دست بنده هاست و من با کمک کردن زندگی یک نفر رو درست کنم همانطور که فکر میکردم خدا باید از طریق صاحبکارم به من کمک کنه
الان فهمیدم هر کس هر کجای که هست دقیقا در جای درستیه و فقط خودش با تغییر باورهاش و ورودی ها میتونه زندگیش رو تغییر بده.
و فکر میکردم پول و ثروت کثیف هست و با بخشیدن قسمتی از آن میتوانم آن را پاک کنم
و ثروتمندان آدم های خوبی نیستن و هر کسی که ثروتمند میشه زندگیش به مشکل میخوره بچه های خوبی نداره یا آرامش نداره و روابط خوبی با خانواده نداره
و این ها همه به خاطر حرف های بود که شنیده بودم که فلانی پول دار شد بچه اش معتاد شده یا خودش رفته یه زن دیگه گرفته
فیلم ها و سریال های که با اشتیاق دنبال میکردم شده بود باورهای من که حالا باید هر روز روی خودم کار کنم تا بتونم ذره ذره این بتن های که با این حرف ها و فیلم و اخبار مرتب بهش آب دادم و محکمترش کردم رو خورد کنم و از خودم جدا کنم.
من فکر میکردم خدا احساس داره و اگه براش ناله کنم و گریه و زاری کنم دلش به رحم میاد و به من کمک میکنه
و الان فهمیدم که خدا سیستم هست و این دنیا با قانون اداره میشود قانونی هیچ وقت تغییر نخواهد کرد و من باید این قانون و سیستمی بودن خداوند رو درک کنم تا بتوانم زندگیم رو همانطور که دوست دارم بسازم و برگی در باد نباشم.
ممنونم از استاد عزیزم به خاطر آگاهی های بی نظیرش
براتون آرزوی شادی و سلامتی روز افزون دارم
سلام دوست عزیز
یکی از بهترین راهها برای تغییر باورها خوندن کامنتهای فوقالعاده عالی هست
از جمله کامنت خود شما
اینکه یک نعمت رو ما برای خودمون بخوایم بر خلاف باورهای جامعه خودخواهی به حساب نمیاد و اصلاً هیچ ایرادی نداره در واقع ما مهمترین شخصه زندگی خودمون هستیم
در واقع ما باید بیشتر از هر کسی خودمون رو دوست بداریم و همه چیز رو اول برای خودمون بخوایم.
یه منطق:
چرا باید اول فقط برای خودمون بخوایم؟
چون همه ما به یک اندازه به نعمتها فرصتها تها و سلامتیها در جهان دسترسی داریم و به اندازه لیاقتمون از اون نعمتها و ثروتها دریافت میکنیم و اگر کسی به تصور ما کمتر دریافت میکنه به خاطر عدم لیاقت و ظرف کوچکی هست که برای خودش انتخاب کرده و ما نمیتونیم با بخشیدن به اون لیاقتش رو بیشتر کنیم یا ظرفش رو بزرگتر کنیم.
البته هیچ ایرادی ندارد که ما از ثروت ونعمتمون به دیگران هم بدیم
ولی زمان درخواست کردن این باورها غلطیه که بگیم خدایا به دیگران هم کمک میکنم
انگار یک جای کار جهان هستی ایراد داره من میخوام با بخششم اون رو درست کنم و عدالت رو برقرار کنم.
شاد سالم ثروتمند باشید
سلام استاد عباسمنش عزیزم
سلام دوستان همفرکانسی گلم
فکر کنم امروز سومین کامنتمه دارم مینویسم برای فایل های مختلف
آنقدر ذوق دارم از دریافت آگاهی های این سایت که هر جا ، هر آنچه که به ذهنم میرسه و احساس میکنم که باید ثبت شه همش دارم مینویسم .
می نویسم برای خودم ک بعدا ک تکاملمو طی کردم بدونم از کجا ب کجا رسیدم
من خیلی ذوق میکنم برای خواندن کامنت های دوستان.ولی اینجا قبل اینکه بخوام شروع کنم به خوندن کامنت ها،خواستم اول ذهن خودمو کنکاش کنم تا ببینم چ باورهای مخربی میتونم کشف کنم تو این زمینه.
خیلی خودمو درگیر ثروت نکرده بودم چون موضوع اساسی من در حال حاضر روابطه
ولی دوست داشتم تو این موضوع هم خودمو بسنجم:
باورهایی که به ذهنم میرسه رو مینویسم:
1.یادمه هر وقت از بابای خدا بیامرزم میپرسیدم بابا چرا شغل شما و پسرخاله هاتون یکیه ولی آنقدر تفاوته تو وضعیت مالی شما و اونا؟؟؟؟بهم میگفت اگه منم میخواستم مثل اونا کار کنم الان وضعیت مالی من خیلی بالاتر از اونا بود.
این باور تو ذهنم شکل گرفت که آدم های پولدار همیشه یه جای کارشون میلنگه و درستکار نیستن والا اگه درست کار میکردن به این همه ثروت نمیرسیدن.البته اون موقع نمیدونستم این یه باور بوده، فکر میکردم واقعیت زندگی همینه.
2.از وقتی یادم میاد مادرم همیشه در حال قناعت کردن بوده.تو همه چی.چه تو خرید خونه، چ غذا درست کردن و………
همیشه میگفت آدم هر چی که داره رو اگه مدیریت نکنه یک آن به خودت میای میبینی هیچی نداری.
باور کمبود تو ذهنم شکل گرفت، پول کمه، ثروت کمه. باید کم بخری، کم بخوری، کم بپوشی که تموم نشه یه وقت
3.پدرم در کنار شغل خودش یه زمینی هم از پدربزرگم اجاره کرده بودن که گندم میکاشتن.هر سال که پدرم گندم میکاشت شرایط آب و هوایی جوری میشد که خوب محصول نمیداد، یادمه بابا همیشه میگفت من شانس ندارم، وقتی میکارم باعث و بانی ضرر بقیه کشاورزها هم میشم.این باور که ما شانس نداریم تو وجودم رخنه کرد و همیشه تو ذهنم بوده.حتی یه بار یه خونه فروختیم با قیمت خیلی پایین، بالافاصله بعد فروش خونه ما قیمت ها نجومی کشید بالا.خب ما شانس نداشتیم دیگه
ما چون آدم های درستکاری بودیم، چون قانع بودیم، چون شانس نداشتیم پس لیاقت داشتن پول و ثروت هم نداشتیم طبیعتاً.
چقدر خوشحالم که فهمیدم داستان چی بوده، این عدم ثروت از کجا آب میخورد
ای کاش که بابا هم الان بود و باهم این قوانین و کشف میکردیم،ولی بابا بهت قول میدم شاگرد خوبی برای استاد عباسمنش باشم طوری که بهم افتخار کنی.
سلام یگانه خانم مهربان و دوست داشتنی
دمتم گرمواقعا
چقدر لذت بردم از صادقتت از تعهدتت
و خیلی انگیزه گرفتم ازت که منم باید روی خودم کار کنم که باعث سر بلندی خودم و خانوادم بشم
مچکرم ازت و بهترینارو برات ارزو دارم
شاد و ثروتمند و سربلند باشی