شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 269

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جواد خاکی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    همچنین تشکر میکنم از دوستانی که دیدگاه هاشونو به اشتراک گذاشتن تا راحت تر بشه ترمز های مخفی ذهنمونو بشناسیم

    دوستان نظرات و آگاهی های فوق العاده ای راجع به ترمز های ذهن مطرح کردن

    و من تا اونجایی که بررسی کردم به چند تا ترمز خیلی اساسی رسیدم

    اولین ترمز عدم احساس لیاقت بود

    دومیش این بود که ما می‌خوایم ناجی زندگی اطرافیانمون باشیم و یجورایی میخوایم جای خدا رو برا اونا پرکنیم و حلال مسائل اونا بشیم

    واسه همین از خدا طلب ثروت میکنیم که یه بخشی از این ثروت رو خرج اونا کنیم و غافل از اینکه اونا هم مثه ما خدایی دارن …این نوع دیدگاه هم شرک محسوب میشه و هم اعتقاد به کمبود و عدم فراوانی ثروت

    سومین ترمزی که من از خودم درآوردم این بود که پولدار شدن کار شایسته ای نیست بنابراین با بخشیدن قراره این پولی که به من میرسه حلال و طیب و پاک بشه

    همینطور من (و شاید خیلی از دوستان )خیلی از اوقات در ازای خدمتی که برای دیگران انجام میدم

    وقتی می‌خوام در ازای اون خدمت پولی دریافت کنم یه احساس بد دارم که مثلا تا جایی که میتونم مبلغ رو کمتر بگم

    این احساس و فکر به این صورته اگه مبلغ رو در ازای خدمتی که انجام دادم کمتر بگم انگار آدم بهتری هستم و اگه مبلغ رو بالاتر ببرم از اموال و دارایی های فرد مقابل کم کردم همین باعث میشه عذاب وجدان بگیرم که آره تو فلانی و …

    و خب این باورم متاسفانه از فقر و شرک نشات میگیره

    زمانی که به این موضوع و ترمز فکر کردم

    باوری که استاد گفتنو رو بهتر درک کردم

    معنوی ترین کاری که میتونی انجام بدی ثروتمند شدنه

    نکته بعدی و ترمز بعدی اینه که ما تصورمون اینه که خداوند اگه به ما ثروتی میده داره با ما معامله می‌کنه

    چون رابطه مون با افراد و دیگران به این شکله با خودمون میگیم لابد خداوند هم به همین شکل به بنده اش ثروت میده

    واسه همین می‌خوایم جبران کنیم مقداری از این پول رو

    خداوند (با توجه به مثال قرآن که میگه ما به شما بی حساب و کتاب روزی میدهیم) با بنده اش معامله نمیکنه خداوند همانند یه عاشق بدون توقع و بدون انتظار عشق میورزه

    تنها درخواست خداوند از بنده اش اینه که میگه به من اعتماد کن و اجازه بده که به سمت خوبی ها ،سلامتی ،ثروت و نعمت هدایتت کنم

    به قول معروف بکش کنار و فرمون کشتی زندگیتو بده دست ناخدا چون اون آگاه مطلق این بازیه

    و میگه به نجواهای ناامید کننده شیطان یا همون ذهن گوش نده به وسوسه هاش اعتماد نکن

    خداوند در هر لحظه در حال هدایت ما به سمت ثروت و نعمته

    منتها ما انقد تمرکز و توجه مون بر روی ناخواسته و نجواهای ذهنمونه که اصلا متوجهش نمی‌شیم

    بنابراین برای دریافت ثروت بی انتهای خداوند نیازی به جبران یا معامله نیست

    تنها و تنها توکل بر او ما رو به خواسته هامون و ثروت و نعمت میرسونه

    همون طور که خداوند میفرماید

    و هر کس برخدا توکل کند ، او برایش کافیست

    امیدوارم بتونم ذره ای به این آگاه‌های بی‌نظیر عمل کنم

    در آخر سپاسگزارم از خداوند که منو به سمت این آگاهی ها هدایت کرد

    عاشقتونم استاد عزیزم خانوم شایسته عزیز و تموم دوستان و رفقای سایت

    هر جا هستین شاد و موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1036 روز

    روز 100مسیر

    ترمز اول تمرکز بر نداشتن ثروت چون اصلا خودشو شخص پولدار نمیبینه تازه مبخواد با خدا معامله کنه اخه خدا میگه خودش نمیتونه کمک کنه به بنده هاش بیاد به تو پول بده تو کمک کنی چکاریه

    کلا من این دیدگاه کلا بنظرم مسخره بود همیشه میگفتم من اگه نتونم با همین درامدم کمک کنمصددرصد با درامد بیشتر نمیتونم وقتی حقوقم 200تومن بود پنجاه تومن میدادم برای خیریه و میگفتم من الان دارم بخشش خودم قدرتمند میکنم بعد درامدم زیاد شد مقاومتی نداشتم پول بیشتر بدم پونصد میدادم بعد شد یک تومن

    کلا بعدش هم کلا ده درصد درامدم گذاشتم برای خیریه که نسبت به ثروتم بدم

    اگه نتونی از ده هزار تومن پولت هزار تومن ببخشی صددرصد از ده میلیون پولت یک میلیون نمیتونی ببخشی

    و من چون از کم شروع کردم قشنگ بعضی ماه ها وسوسه میشدم کمک نکنم یا مثلا دو ماه روی هم جمع میشد دلم نمیخواست ببخشم چون پول زیاد شده بود میشد باهاش یککار دیگه کرد برای همین ماه به ماه انجامش میدم و همبنم تکامل میخواد من تجربش کردم الان ده دذصد مالت هر ماه بخوای ببخشی ذهنت بهت میگه نه میدونی سالش چقذره چراغی که به خونه رواس به مسجد حرامه. من به فلان شخص خانوادم کمک مبکنم این جا اون

    هزار تا فکر میاد که نزاره انجامش بدی

    و اصلا نمیتونی چی بشه ماه رمضان و بعد دیدن چند تا سریال جوگیر بشی یک بخششی بکنی اما ماهیانه اصلا نمیتونی

    میگی نه امتحانش کن اگه از پایه بخشش شروع نکنی مقاومت ذهنت خیلی زیاده

    من همیشه میگم تو اگه سر حرفت میمونی الان اندازه توانت انجام بده نمیخواد بعد برای من خیر بزرگ بشی(جواب من به بنده ها اگه خدا بودم)

    اینا را قبلا تجربه کرده بودم من چون به بخشش خیلی اعتقاد داشتم خودم این مدل یادگرفتم ترمزش برداشتم بعد که با استاد اشنا شدم فایلش گوش دادم استاد گفت میشه شما بگی خدایا منو لاغر کن من بعدش رژیم میگیرم لاغر میمونم خدایا منو دکتر کن من بعدش درس میخونم خب نمیشه تکاملتو طی نکرده بهش برسی و نمیشه از اخر به اول پیش بری چون ما نتیجه رفتارها و فرکانسهامون میگیریم و قانون جهان اینه، حالا اینکه خدا پولدارت کنه تا تو ببخشی مثل همون که بگی من لاغر کن تا رژیم و ورزش کنم

    پروسه رسیدن به اندام خوب، ورزش و رژیم هست و کسیکه این مسیر نرفته اندام خوب اصلا نمیتونه نگه داره حالا اونموقع که من اون فایل گوش دادم انقدر رایج نبود عمل زیبایی اما من متخصص تغذیه هستم بارها افرادی دیدم که الان میرن عمل لاغری انجام میدن یک شبه لاغر میشن بعد دوباره چاق میشن میان رژیم میگیرن چون چیزی که درست نشده ذهنه، طرف معدشو کوچک کرده دیگه بیشتر از این، عمل سختتر از این، اما بعدش چاق شده چون نمیتونه غذا زیاد بخوره بخاطر افت قند خون و گرسنگی مداوم تنقلات و شیرینی جات بیشتر میخورن که دریافتی ناسالم کالری هست و چاق میشن باز معده بزرگ میشه خب چی رعایت نشده تکامل، درست شدن ذهن، تغییر ندادن سبک زندگی

    این شخص پولدار هم بشه احتمالش کمه بخشنده بشه چون بخشندگی یادنگرفته اصلا

    خب من چون هدفم مسیر شغلیه

    پس فایل ربط میدم به شغلم

    الان این ماه صددرصد درامدم بیشتر شده یاداوزی شد ده درصد هم بیشتر میشه مبلغی که پرداختش کنم

    حالا من کلا چرا ابنکار از سن 18سالگی شروع کردم چون بار اول که بخشیدم باز پول برام اومد و هر ماه این روند بود بی پول که میشدم پول میبخشیدم خدا برام پول میفرستاد و من بهش اعتقاد پیدا کرده بودم

    خدایا شکرت یک یاداوری خوبی برام شد حالا حالبه من دیشب دقیقا درمورد بخشش داشتم برای همسرم داستان اپرا را میکفتم که بدون اینکه چشمداشت داشته باشی ببخش بدون توقع و داستان خانمی گفتم براش که در همون سن کم فکر کنم بیست سالم بود درس بزرگی به من داد حالا اینجا هم میگم این همزمانی هم بخاطر ستاره قطبیه که دوره 12قدم گوش بدین علتش هست توضیح نمیدم

    یک خانمی در شبکه فارسی وان برنامه اپرا اوردن که شوهرش در حادثه برج ها دو قلو از دست داده بود و پولیکه بهش مردم و دولت داده بود را رفته بود کلی عمل زیبایی کرده بود داف شده بود بعد یک خونه لاکچری و وسایل عالی خریده بود وقتی در برنامه اپرا اومد گفت مردم بهم توهین میکنن چرا من این پول برای فرزندانم نگذاشتم این مدل خرج میکنم خیلی ناراحت بود و گریه کرد و بعد کفت مگه پول برای من نبوده چرا انقدر منو قضاوت میکنید خب اولش دید منم این بود خب راست گفتن پولو برای عشق و لذتت خرج کردی بعد اپرا حرف قشنگی زد من همیشه این برنامه سر لوحع زندگیم کردم کفت مگه شما مردم برای کمک این پول ندادین برای بخشش این خانم مبتونه پول را اتش بزنه شما بخشش داشتین معامله نکردین و حق قضاوت ندارید وقتی چیزی میبخشید نه قضاوت باید کرد نه برای شخص تعیین تکلیف کرد این خانم خودش صلاح دونسته این مدل خرج کنه خانم هم گفت من تمام اینکارها را انجام دادم چون حالم بد بود میخواستم به حال خوب برسم هیچ چیز جای همسر منو نمیگیره و پول هم مرهمی بر این درد نبود و من یک چیزی خوب فهمیدم بدون قضاوت بدون توقع ببخشم اگه من هدفم نفس کارم بخششه

    اگه معامله بخوام بکنم یا اگه بخوام قضاوت کنم نبخشم بهتره چون این اسمش بخشش نیست

    از اون روز من همیشه بخشش داشتم هیچوقت توقع جبران یا قدردانی نداشتم اگه جایی میدیدم ببخشم قضاوت میکنم نبخشیدم مثلا به اشنا پول ندادم که چشمم دنبال این باشه زندگیش چطوریه پول چکار کرده و الانم هر ماه میبخشم هیچوقت اون خانواده را ندیدم فقط میدونم مشکلات دارن همین

    اینا را هم حسم گفت بنویسم چون حکمتی بوده دیشب درموردش صحبت کنیم یادم بیاد امروز استاد بخواد ما جواب بدیم خودش جواب نده

    هدایتم این بود ان شالله برای شخصی مفید باشه مثل همون تلنگر زندگی من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    حامد آقابکی گفته:
    مدت عضویت: 792 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    من چند روزیه فقط دارم کامنت میخونم که جواب دوستان در این مورد چی هست و چقدر عالی جواب دادند واقعا پر از آگاهی های ناب و خالص میشه پیدا کرد از این کامنت ها

    من باور مخربی که دارم اینه که من اگر ثروتمند بشم فلان چیزو برای فلانی میخرم فلان کار رو برای این شخص انجام میدم و مدام اینو تو ذهنم مرور میکردم که خدایا اگر پول زیاد بهم بدی حتما اولین کاری که بکنم اینو برای یک فقیر میخرم

    یک باور دیگه این بود که هر چیزی که می‌خریدم ماشین زمین یا هرچی اول یک خروس میکشتم و خون اون رو به ماشین میزدم که خدا ببینه و بلا رو از من دور کنه در حالی که وقتی با خدا باشی ایمان قوی داشته باشی خدا خودش همراه تو هست خودش یاورت میشه ،خودش پناهت میشه ،استاد تو یکی از فایل ها میگه پدر میشه یتیمان را،برادر میشه بی برادران را ،

    همه چیز میشه فقط کافیه ایمان داشته باشیم نه ایمانی که به زبون باشه ایمان واقعی ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست حرف مفد است

    ما باید انقدری روی خودمون کار کنیم که وقتی درخواست میکنیم شرطی نباشه که خدایا اینو بده به من من اینو برای فلانی میخرم یا خدایا به من ماشین بده من قول میدم گوسفند یا مرغ و خروس میکشم خونش رو میزنم به پلاک ماشینم

    اینا شرک هست و بی ایمانی و کاملا بی ارزش بودن انسان رو نشون میده و ارزش قائل نبودن برای خودت

    من دارم روی خودم کار میکنم که این باورهای مخرب رو کلا حذف کنم از زندگیم

    اینم ردپای من که هروقت این باورها اومد توی ذهنم بیام کامنت خودمو دوستان رو بخونم تا باورم قوی تر بشه نسبت به ثروت و پول خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی های نابی که تو این سایت هست

    سپاسگزار استاد عزیزم هستم که این آموزش های بینظیر رایگان در سایت قرار میدهند تا من رو به جاده های گل و بلبل و ثروت و سلامتی و خوشبختی جهان هدایت کنه واز دوستان عزیزم سپاسگزارم که با کامنت بی نظیرشون کلی آگاهی ناب یاد گرفتم

    در پناه الله یکتا شاد و سالم ثروتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    ابوالفضل رجبی گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    سلام

    من سالها با این نگرش ،پر قدرت از خداوند میخواستم که منو ثروتمند بکنه

    بهش میگفتم تو‌که منو می‌شناسی من برای خودم چیزی نمیخوام ،

    میخوام به بنده هات کمک کنم

    تو که میدونی من امتحانام رو پس دادم و اخلاقم رو میدونی به پول برسم همه اش رو صرف کار خیر میکنم …

    و کلی از این حرفها …

    و حس اینکه من مسئول نجات دادن زندگی اهالی محله هستم و من مسئول خوشبختی خانواده و برادرهام هستم و …و…

    گذشت تا متوجه شدم که بابا ،داداشت خدا داره ،همون خدای تو ،خدای اون هم هست

    مردم و فقیر و ندار هم خدا دارن .تو‌که از خدا دلسوز تر نیستی

    این مسئله رو زمانی خیلی بهتر درک کردم که پدرم دو سه سالی بیکار شد و من به اصطلاح خرج خونه رو میدادم و‌همیشه میگفتم هرچی میخواهید بگید تا بگیرم .

    و با اینکه داشتم کمک میکردم و بار مالی خانواده رو به دوش میکشیدم به آدم منفور خانواده هم تبدیل شده بودم و احساس میکردم مادرم و پدرم از دستم ناراحتن

    من با خودم میگفتم خدایا دیگه چکار کنم که از من راضی باشن،منکه همه کار میکنم

    خلاصه …تا اینکه یک فیلمی از تلویزیون پخش میشد که یکنفر شبیه به شرایط من بود و هرچی کمک پدرش میکرد ،پدرش بیشتر باهاش دعوا میکرد و فحش میدادو میگفت تو‌فکر کردی کی هستی و ….

    بعد اون پسر با خانمش داشت صحبت میکرد که چرا اینجوریه ،من که هرچی میخوان میگیرم و …

    خانمش گفت

    مشکل اینجاست که تو جای بابات نشستی توی خونه

    سالها هرکس مسئله ای داشت به پدر میگفت و حلال مشکلات خونه بابات بود

    حالا تو جای اون رو گرفتی

    وای خدای من

    این سکانس چقدر منو تکون داد

    آره خودش بود .

    منم همین کار رو‌کرده بودم

    بعد از فهمیدن این موضوع بود که دیدم توی دعاهام و نوع نگرشم دارم خودم رو میزارم جای خدا

    و میخوام خدای برادر و خانواده و محله و بسیاری از مردم باشم

    اونجا بود که دیگه نوری توی دلم روشن شد و فهمیدم که چقدر اشتباه فکر میکردم

    مثلا دعا میکردم که خدایا منو ثروتمند کن تا به پدرم کمک کنم به برادرم کمک کنم

    بعد با خودم گفتم چرا دعا نمیکنم که خدایا به پدرم ثروت بده ،برادرم رو ثروتمند کن

    خدایا به خودشون بده ،چرا بدی من بدم‌به اونها…

    من ثروت رو برای خودم و اهداف خودم میخوام

    الهی شکرت که هدایتم کردی و ذهنم رو از افکار غلط پاک کردی

    این سوال رو‌که دیدم یاد چند سال پیش خودم افتادم که آره منم کامل این موضوع رو‌درک‌ کرده بودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      علی شیرزادی گفته:
      مدت عضویت: 1943 روز

      سلام و وقت و روزگارتون خوش

      ممنون از شما دوست گرامی چه قشنگ این تیکه رو گفتید که “دارم خودم رو میزارم جای خدا” نمیدونم چرا ولی یه جوری شده که همه از نقش خودمون غافل شدیم و پیوسته میخوایم جای خدا بازی کنیم و اینکه ما اگه بیل زن بودیم زمین خودمون رو بیل می زدیم و اصلا چکار به زمین خدا داریم!؟

      شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مسافر گفته:
    مدت عضویت: 948 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عباسمنش و همچنین خانم شایسته عزیز

    من فکر میکنم ترمز خیلی بزرگی که همیشه در این موقع توی ذهنم بوده و فکر میکنم توی ذهن خیلی از افراد میباشه احساس لیاقت هستش

    با یه مثال ساده میتونم بفهممش

    من حتی وقتی از یه دوست یا حتی خانواده خودم هم میخام کاری برا من انجام بدن حتما این توی ذهنم میاد که باید براشون جبران کنم و خیلی زود بعد از خاسته ام میگم در عوض من هم فلان کارو برا تو میکنم

    با این کار میخام طرف اول مطمئن بشه که من هم یه کاری براش میکنم تا اون خاسته منو قبول کنه و این از احساس عدم ارزشمندی و نداشتن حس لیاقت میاد و من با این کار میخام بطرف یه تضمین بدم که اون خاسته رو برا ی من انجام بده

    حالا خداوند و دعا کردن من هم بهمین صورت هست و من چون احساس ارزشمندی در مقابل خدای خودم ندارم میگم خدایا فلان چیزو میخام و بعد به سرعت پشتش میگم اگه این کارو برا من کردی منم فلان کمکو میکنم به بندت یا فلان کار خوبو انجام میدم و اینجا چون خداوند یک سیستم هست و فقط با قوانین کار داره اون خاسته انجام نمیشه،تا وقتی که من خودمو لایق او خاسته بدونم

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    اسما عباسی گفته:
    مدت عضویت: 744 روز

    اسما عباسی

    سلام استاد عزیز درابطه با سوالی که شما پرسیدین کد مخرب حرف شما این بود که ما اونقدری خودمون رو ارزشمند نمیبینیم که واضح خواستمون رو به خدا بگیم یعنی بگیم خدایا تو به من انقدر پول بده ، فقط بهش بگیم پول بده یعنی نگیم تو این پول رو بده به من منم قول میدم که به بقیه کمک کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جانم و همه ی اعضای عزیز خانواده ام

    من این فایل رو مدتهاست دنبالش میگردم تا بتونم از کامنتهاش که به گفته ی استاد از هزاران کتاب روانشناسی بهتر هست استفاده کنم ، و پیدا نمی‌کردم، پسسس رهایش کردم و امروز خیلی ساده بهش هدایت شدم

    خدارو شکر برای هدایت‌های همیشگی و هر لحظه ی خدای مهربانم

    من خدا رو شکر یادم نمیاد که موقع دعا کردن اینطور دعا کرده باشم ، ولییی همیشه وقتی به ثروتمند شدنم فکر میکنم بعد از اینکه برای خودم همه چی میخرم و همه کاری میکنم ، بعد برای عزیزانم و افراد دیگر جامعه هم کاری میکنم و بخصوص اشتغالزایی

    والبته خوب می‌دونم که من خودم ثروت رو می‌سازم و تا من با فرکانسم نخوام خدا نمیتونه به من ثروت بده و برای همه هم اینگونه هست

    ولی فکر کردم و دیدم اگر کسی چنین دعایی بکنه مبتونه به خاطر باورهای مخرب زیر باشه

    من لایق ثروت نیستم پس خدا به خاطر اونا به من پول بده

    من پولدار بشم نمی‌دونم باهاش چه کار کنم ولی اینطوری میفهمم که برای چی پول میخوام

    من پولدار بشم ظالم و بد میشم و گناهداره که من پولدار باشم و بقیه نه و خجالت میکشم در جامعه که مردم فقیر هستن من پولدار باشم و پول از راه نادرست و حرام میاد پس منو از خدا دور می‌کنه وجهنمی میشم و شیطانی میشم

    من اصلا نمیتونم پولدار بشم و اگر به بقیه کمک نکنم هم بی ایمانی هست و هم به وظیفه ام عمل نکردم و.

    .

    .

    .

    این باورهایی هست که من پیدا کردم و البته بعضیهاشو‌ خودم هم دارم و دارم روشون کار میکنم که به لطف‌الله برطرف بشن.

    همه ی امیدم به خدای یکتاست و قادر متعال که همه‌ی قدرت ساختن زندگیم رو به من داده

    خدایا شکرت برای قوانین بدون تغییرت و برای قدرت ساختن زندگیم و برای باورهای درستم و مسیر روشن و جمع آگاه و مهربان و استاد بزرگواری که به من هدیه کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    موسی‌الرضا قهرمانی گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    سلام

    شاید اولین بزرگترین ترمزی که تو سوال شما دیدم عدم لیاقت شخص است.

    ما چون در خودمون احساس لیاقت نمی‌کنیم به این طریق نگاه می‌کنیم.

    ولی تا زمانیکه خودت واقعا لایق بهترین نعمت ها و بهترین ثروت ها و بهترین در همه چیز ندادی اون به سمت تو نمیاد.

    باشد که تلاش کنیم خودمان را عاشقانه دوست بداریم و لایق بهترین ها.

    اون هم بنظرم زمانی اتفاق میوفته که خودتو و خدارو یکی ببینی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 745 روز

    به نام خدای نور

    سلام به استاد عزیز و دوستانم درسایت

    ما وقتی از خدا چیزیرو میخوام و بعد میگیم کارهای خیر انجام میدیم درواقع این باور گره خورده به احساس عدم لیاقت و عزت نفس که حتما اگر خدا نعمتی رو بهمون بخواد بده ماهم بایددر ازای اون کار خیری انجام بدیم که خوده استاد گفتن معنوی ترین کاری که میتونیم انجام بدیم ثروت مند شدنه پس اگر نعمتی رو میخوایم نباید دنبال یه کار معنوی دیگه باشیم چون ما با ثروتمند شدن هم بخشنده میشیم و هم به جهان کمک میکنیم پس نیازی به کار معنوی دیگه نیست.

    این باور ریشه در کودکیمون هم داره ما وقتی بچه بودیم با شرط و شروط بزرگ شدیم اگر فلان کارو کنی فلان چیزو بهت میدم،اگر بچه خوبی باشی فلان هدیه رو بهت میدم و کلی مثال های دیگه ایم هست که از بچگی باشون بزرگ شدیم که احساس اینو بهمون میده که کافی نیستیم همینطوری که هستیم وخدا نعمتی بخواد بهمون بده حتما باید کار خیری انجام بدیم درواقع معنوی ترین کاری که میتونیم انجام بدیم ثروتمند شدن.

    خدایاشکرت که به اگاهی هام اضافه میکنی خدایاشکرت که هرروز من یه معجزس و اتفاقات خیلی خوبی برام میوفته خدایاشکرت که وجودت رو بیشتر از هروقت دیگه ای حس میکنم خدایاشکرت که دارم به اهدافم نزدیک میشم خدایاعاشقتم که همیشه حواست بهم هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    فاطمه سادات

    سلام استاد عزیزم و همه دوستان عالی خودم

    اینکه فکر میکنم ثروت مند شدن کار شایسته ای نیس و میخوام با بخشش و کمک به بقیه پولدار بودن رو به یه کار خوب تبدیل کنم.

    اینکه میخوام با اینکار به بقیه ثابت کنم ک میشه هم پولدار بود و هم بخشنده.

    اینکه فکر میکنیم خدا احساساتیه و اگ بگم من این پولو به بقیه‌کمک میکنم،پس خدا خوشحال میشه میگه آفرین بنده ی برگزیده ی من،حالا که بفکر بقیه بنده های من هستی من این پولو بهت میرسونم.

    اینکه فکر میکنم با این شرطی که میذارم خدا زودتر اجابت میکنه

    اینکه فکر میکنم خدا بقیه رو بیشتر از من دوسداره و اگ نیتم واس اونا باشه،خدا اجابت میکنه.

    اینکه به خدا ثابت کنم من خودخواه نیستم،و بسیار بخشندم و اگ داشته باشم میبخشم،در صورتی که در اصل باید در هر شرایطی که هستم ببخشم،و اگ‌تونستم همین الان با همین شرایط بخشنده باشم،بیشتر هم داشته باشم،بیشتر میبخشم.

    اینکه قبول ندارم ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس،بدون هیچ شرطی

    اینکه بقیه هم خدایی دارن و نباید از الان که هنوز پول دستم نرسیده دلسوزی کنم واسه بقیه و بدونم با اینکار فقط خودم از مدار خارج میشم.

    اصلا کلا این نوع درخواست کردن توسط یه فرد که تو مدار ثروت باشه انجام نمیشه.

    کسی که تو مدار ثروته،حتی اگ هنوز به ثروت فراوان نرسیده باشه و فعلا فقط شروع کرده باشه به ساخت باورهای درست،اینجوری درخواست نمیکنه.

    میگه خدایا به من ثروت بده چون لایقشم،هرکس هم در مدار درست باشه بهش داده میشه

    اصلا فکر کنم حتی نمیگه خدایا بمن ثروت بده،چون مطمئنه ثروت به راحتی براش میاد.

    یعنی ثروت بااااییید بیاد وقتی باورای ثروت درست باشه.

    جاریه و در حال زیاد شدنه وقتی روز به روز باورا بهتر بشه.

    احساس میکنم سلول های مغزم دارن بزرگ میشن.

    یه حس باز شدن تو ذهنم دارم‌مثل وقتی نفس عمیق میکشیم و احساس باز شدن ریه رو داریم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: