شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 27

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3080 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز

    اول این فایل گوش کردم تا قبل آهنگ نزدیک ۳تن آگاهی ردشد آهنگ و منظره زیبا کلا بحث ذهنم عوض کرد قبل این که نظرم بگم چه طوری میشه این آگاهی شاپورهایی که ازذهنم رد میشه رو همیشه نگه داشت واما بعد

    به نظر من و اولین چیزی که از ذهنم رد شد عزت نفس بود . احساس ترحم وفیلم هندی ونگاه انسانی به خداوند ودرضمن به شدت با نظرتون موافقم چون همین امروز از خدا تمام اینا رو ازخدا خواستم

    1درمورد عزت نفس اینکه من خودم رو لایق ثروت نمیدونم وباید یه دلیلی برا خدا بتراشم که به من ثروت برسونه ویه جورایی به شرک م میشه ربط داد که خدا اگه بخواد به بنده هاش کمک کنه باید ازطریق من کمک کنه

    2دوم نظرم احساس ترحم وفیلم هندی بودن داستان این ه که من فقط میتونم از ثروتی که خدا به من عطا کرده ببخشم مدرسه مسجد بسازم یا قهرمان زندگی شدن وباعث سربلندی پدر مادر یا مردم شدن که بر میگرده به عزت نفس به به چه چه مردم وشرک منه بی چاره که انقد خوبم دوست دارم به مردم کمک کنم یا چیزی شبیه به این شکل داستان

    3نگاه انسانی ب خداوندنظرم اینکه که خدا هرچی بخواد بده به شرط … میده و باید در این راه خرج کنی اینم به باورهای بچه گی مون برمیگرده که همه چیز را به شرط بدست آوردیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    صلاح الدین علایی گفته:
    مدت عضویت: 4048 روز

    سلام به استاد عباس منش و همه ی دوستان

    به نظر من اصل این تعهد و شرایط را وضع کردن در وهله ی اول این ذهنیت رو تداعی میکنه که پول و ثروت در ذات خودش چیز زشت و بدی هست ..

    پس باید یه راه و روشی پیدا بشه تا رنگ و بوی معنوی پیدا کنه و خدا و کاِئنات مسیر و راه رسیدن به اون رو برای ما هموار و روشن کنه .این ریشه ش به نظر من باور بد بودن و غیر معنوی بودن ثروت هست که در تمام جوامع و فرهنگ ها کم و بیش وجود داره..این باور هم به شدت داره تقویت میشه در جهان ..نمونه ش رفتار سلبریتی ها و افراد معروف بعد از رسوایی های مالی هست که میان بخشی از ثروتشون رو به نهادهای خیره اهدا میکنن..تا ثروتشون رو الهی و مشروع نشون بدن برای خودشون یا دیگران..در حالی که دارن باورهای جوامع رو شکل میدن..و یا ثروت با معنویت و مسیر الهی منافات داره واگه قرار باشه بدست بیاد حتما باید خدا اون رو برای ما بخواد .در حالی که خدا برای ما هیچی نمی خواد.خدا قوانین رو وضع کرده در کمال خیر مطلق ..و ماییم که تعیین میکنیم پیش فرض ها ودریای بی انتهای خوبیها نسیبمون بشه (با احساس آرامش و توکل داشتنمون )یا مخالفت کنیم با جریان ثابت رحمت کاِئنات با احساسات و باورهای منفی مون..تایید این ذهنیت و باور هم آیه ی 36 سوره ی روم که می فرماید (ما همین که رحمتی به چشانیم,بدان سرمست می شوند و اگر به خاطر دستاورد نامطلوب خودشان دچار ناخوشایندی شوند در ان حال نا امید می گردند).یعنی رحمت و خوشی و لذت و تمام خوبی ها به صورت کامل و بی نهایت از خداست و قانون اولیه هست ولی ناخوشی و رنج و ناکامی از همگام نبودن با قوانین رحمانی خداست و بنابر آیه ما مسئولیم و تقصیر از ماست.و ذهنیتی که شاید این مسئله رو تشدید کنه شاید این باشه که چون کمبود و کاستی بیشتر از فراوانی و برکت هست حتما باید یک چیزی داده بشه تا چیز دیگه ای بدست بیاد و یک جورایی معامله ای باید صورت بگیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    امير دیلمی گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    یه موضوع دیگه ایی هم یادم رفت بگم اینکه ما ها فک میکنیم با این طور صحبت کردن میتونیم خدا رو احساساتیش کنیم و توی رودربایستی بندازیم تا ما رو به خواسته هامون برسونه. در صورتی که اصلا این طور نسیت. دنیا داره طبق قوانین خودش پیش میره که با فهمیدن قوانین و به کار بردنشون ما میتونیم به راحتی اب خوردن به خواسته هامون برسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    بهنام واثقی گفته:
    مدت عضویت: 3069 روز

    در دایره قسمت ما دایره پرگاریم لطف آنچه تواندیشی حکم آنچه تو فرمایی با نام ویاد خدای مهربان و با سلام و درود بر بنده خوب خدا عباسمنش بزرگوار و دوستان عزیزم.استاد عزیز سوال فوق العاده ای را پرسیدند که سرعت ما را برای رسیدن به استقلال مالی بیشتر می کند.جواب این سوال را در اول نوشته هام نوشتم.جواب این سوال وجود((شرک))مخفی در لایه های وجودمان است که ما وقتی با خداوند قرارداد می بندیم که به ما ثروت بدهد و ما هم بخشی از این ثروت را به دیگری ببخشیم ما خودمان فکر می کنیم این ایده ما دارای فضیلت بزرگی است نه این طور نیست بلکه ما خود را در رسیدن دیگران به خواسته هایشان به خداوندشریک قرار می دهیم و در واقع ما بااین کار این طور قانون اصلی جهان را زیر پا می گذاریم قانونی که می گویدرابطه شما با جهان، مثل رابطه دو دستگاه گیرنده و فرستنده است. رفتار جهان در برابر شما، مثل رفتار یک دستگاه مبدل است که فقط همان چیزی را به شما تحویل می دهد که از شما دریافت نموده. فقط آن را از حالتی به حالت دیگر تبدیل می کند. همان که در قرآن بارها تاکید شده: هرگز تبدیلی در سنت خداوند نخواهی دید.

    توحید عملی یعنی رفتار کردن بر اساس قوانین این سیستم و شرک یعنی رفتار کردن بر خلاف قوانین این سیستم.و طبق قانون ما نمی توانیم خواسته های دیگران را برآورده کنیم و تنها با این کار باورهای مخرب و ترمز برای خودمان ایجاد میکنیم و چون به تنها منبع قدرت که برگی بدون اذن او به زمین نمی افتد شرک می ورزیم و هرکس هم شرک بورزد به خواسته هاش نمی رسد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    معصومه میرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    باسلام خدمت استادعزیزودوستداشتنی وهمراهان گروه تحقیقاتی عباس منش

    خوشبختانه یامتاسفانه تمام اتفاقات زندگی ما ازذهن مانشات میگیره وآنچیزی که درذهن ما میگذره هرلحظه رابرای ما رقم میزنه .من خودم ازوقتی باسایت استادآشناشدم وقوانین را تاحدودی درک کردم هراتفاقی که توی زندگیم میفته کاملا برای خودم ملموس وآشکارکه که باذهینت خودم بوجود اوردم واین اتفاقات جه منفی وچه مثبت باذهینیت من شکل گرفته .ما برای دریافت خواسته هامون توگام اول خواسته ای که داریم رو خیلی باانگیزه درخواست میکنیم ودرگام دوم تقاضای ما توسط کائنات پذیرفته میشه وقابل اجرا اما درگام سوم که شرایط پذیرش خواسته ست رو خوب فراهم نمیکنیم که به خواستمون نمیرسیم یعنی اگربه خواسته هامون نمیرسیم یاباتاخیرمیرسیم علتش گام سومه که شرایط پذیرش خواسته است یعنی ما باتفکرات منفی وبا گذاشتن تمرکزمون بروی اتفاقاتی که دراطراف مارخ میدهند شرایط رو برای پذیرش خواسته مون خراب میکنیم وقتی من خواسته ام داشتن یک ماشین بامدل فلان هست اما بعدهی توجه ام رو بزارم روی قیمت دلار یا اینکه من ازماشین قدیمی ام خسته شدم ازاینکه اینقدرخرج ماشینم کردم خسته شدم اینها شرایط رو برای پذیرش خواسته ام را خراب میکنندوموانع ذهنی به حساب می آیند .اما باتوجه وتمرکز روی ماشینی که میخواهم داشته باشم چه رنگی چه مدلی چه آپشنی داشته باشه راحتترمیتونم به هدفم برسم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    اویس آریامنش گفته:
    مدت عضویت: 2482 روز

    من جواب رو میخوام اینطور تشریح کنم

    همیشه میگفتم کسی که بخواد کمک کنه یا کاری رو انجام بده با داشته های حال حاضرش میتونه انجام بده و ما بقیش بهانس… . اگه قراره کمک کنم به خیره یا هرچیزی مثل اون، فقط کافیه یه « درصدی » از پولم رو هدیه بدم ؛ که مطمئنا به هدفم رسیدم. همه این داستان رو شنیدیم که : پادشاهی در بیابانی گرفتار بود و به مرد بیابان گردی رسید و بادیه نشین برای نجات پادشاه، تک گوسفندش رو قربانی کرد و بعدا پادشاه برای جبران کمکش متوجه شد که چون بادیه نشین تمام داراییش رو هدیه داده ،اگر پادشاه تمام پادشاهیش رو به اون ببخشه تازه دینش رو ادا کرده و سر به سر میشوند…

    من فهمیدم کمک کردن یا خیلی چیزهایی شبیه به این نسبی هست…

    « این یک ترمز هست» وقتی من الان می تونم کمکی بکنم چرا به تاخیر بیاندازم به زمانی که پول بیشتر داشته باشم… و منطقی هست الان که از 10 هزار تومنم، هزار تومن رو نمیبخشم ، فردا از 100 میلیون تومن دارایی ام هم 10 ملیونش رو نخواهم بخشید…

    در غیر این صورت این یک معامله دروغ خواهد بود…. باید از ابتدا بخشنده باشیم و بخشنده تر شویم تا وارد فرکانس های بالاتری از بخشندگی خداوند بشویم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    INGOD WE TRUST گفته:
    مدت عضویت: 3153 روز

    باسلام خدمت همفرکانسی های عزیز.

    1. اولین کد مخرب این است به خود میگوییم وضعیت مان به گونه ای نیست که بتوانیم ببخشش کنیم و با این باور ثروت را از خود دور میکنیم

    2. باور مخرب دیگر این است که من نمیتوانم چیزی که میخواهم را به دست بیاورم و باید حتما شرطی را با خدابگذارم(در درون خود میخواهیم به اصطلاح زرنگی کرده باشیم)

    3.کد دیگر احساس مسولیت پذیری است ،به جای اینکه مسولیت کارهای خود را بر عهده بگیریم آنرا به دوش خدا می اندازیم وبا این شرط خود را راحت میکنیم

    4.کد مخرب دیگر به نظر من این است که اگر خدا صلاح بداند به من خواهد داد واگر نشد خدا نخواسته و با این باور با زهم خود را لایق نمیدانیم که ثروتمند شویم.

    با تشکر از شما دوست عزیز که نظر م را خواندی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    آقا فرشاد گفته:
    مدت عضویت: 4022 روز

    استاد عزیزم و تمامی دوستان گلم سلام

    به نظرم مانعی که در این نوع درخواست کردن وجود داره اینه که شخص درخواست کننده، این ثروت رو به خاطر خودش و لذت بردن از اون، از خدا نمی‌خواد، یعنی خودش رو لایق ثروت زیاد نمیدونه و فکر میکنه که خدا در صورتی که این ثروت رو در جهت کار خیر خرج کنه بهش میده (باور عدم لیاقت داشتن پول زیاد) و همینطور فک میکنه که اگه خدا بهش ثروت زیاد بده از حق بقیه انسان‌ها کم کرده و به او داده، پس یک احساس گناهی درش بوجود میاد و بخاطر همین می‌خواد بخشی از ثروتش رو ببخشه تا حق کسی رو پایمال نکرده باشه. (باور کمبود پول و بی عدالتی در تقسیم ثروت)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    امير دیلمی گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه همفرکانسی های عزیز

    به نظر بنده چند تا عامل میتونه وجود داشته باشه که ترمز به حساب می ایند که به اختصار شرح میدهم:

    ۱-وقتی که یه نفر تمام کار ها رو برای رسیدن به خواسته هاش انجام داده ولی هنوز بهشون نرسیده، اینکه یه مقدار عجوله و میخواد سریع به خواسته اش برسه و به خاطر همین موضوع به خواسته اش میچسبه و اضطراب و نگرانی و استرس میزاره پشت قضیه و محتاج خواسته اش میشه.و همین موضوع کافیه که طرف به خواسته هاش نمیرسه. چرا چون از زندگیش لذت نمیبره و فک میکنه با رسیدن به خواسته هاش به یک شادی عظیمی میرسه در صورتی اصلا این طور نیست و در طول مدت زمانی که باید بگذره و به خواسته اش برسه خیلی طولانی میشه و یه جورایی خواسته اش ازش دور میشه(خود بنده با رعایت همین موضوع توی چند هفته اخیر به شدت به خیلی از خواسته هام که اول امسال هدف گذاری کرده بودم،رسیدم)

    ۲- موضوع بعدی هم ربط داره به مورد اول اینکه ما ها اصل رها کردن و به خدا سپردن رو بلد نیستیم و ازش استفاده نمیکنیم و اگه بخوام کوتاه و مختصر توضیحش بدم اینکه من وقتی میدونم تمام اون خواسته ها یی که میخوام برام اتفاق بیافتن دست خودمه و قدرت هم دست خداست و نه هیچ کس دیگه ایی و خدا هم بهشون شکل میده(اگه ۱۰۰‎٪ به این موضوع باور داشته باشم ) رها میکنم و به خدا میسپارم و از زندگیم لذت میبرم و خدا هم در زمان مناسبش به خواسته ام شکل میده.که نشون هاش اینکه حالم خوبه و قلبم ارام و اسوده خاطر هستش.

    ۳-کمبود عزت نفسه ،که همه چیز رو توی مرحله اول برای دیگرون میخواهم و خواسته های خودم رو توی اولویت های اخر قرار میدم.

    ۴- و در کل این طور معامله کردن با خدا اصلا حال نمیده که بگم خدایا اول تو ثروت بده تا من ببخشم. اگه واقعا من خودم رو ثروتمند بدونم و فراوانی خدا رو هم احساس کنم بایستی همین الان حتی با مبالغ کم اینکار رو انجام بدم. در صورتی که این جمله(خدا اول ثروت بده تا من ببخشم) این مفهوم رو می رسونه که من همین الان ثروتمند نیستم و در پی اون حس خوبی هم نخواهم داشت و به طبع هیچ موقع به خواسته ام نمیرسم تا بذل و بخشش کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سیمین منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1021 روز

      به نام الله یکتا

      سلام به همه ی عزیزان

      امیر آقای عزیز کامنت شما خیلی خوب بود و به نکات خوبی اشاره کرده بودین ، من از شما تشکر میکنم و اینکه موضوع رها کردن خواسته رو خیلی خوب گفته بودین و این دقیقا یکی از پاشنه آشیلهای من هست که امیدوارم به یاری خدا و آموزشهای استاد عزیزم و محبت و آگاهیهای شما دوستان خوبم بهبودش بدهم.

      و در ضمن بسیار خوشحال شدم برای شما که اهدافتون رو تیک زدین و امیدوار شدم که پس برای منم میشه

      خدارو شکر برای این جمع صمیمی و خانوادگی و آگاه و گرم و مهربان و هدایت‌های خدای مهربان

      در پناه خدا موفق و پایدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    وحید آروند گفته:
    مدت عضویت: 3644 روز

    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عباسمنش و دوستان عزیز

    اینطور درخواست کردن یعنی میخوایم با خدا معامله ای کنیم که در قبال گرفتن ثروت از خدا کاری رو به انجام برسونیم و از نظر من یک شرک خفیفی نسبت به خدا درونش هم هست که وقتی میگیم در قبال بدست آوردن ثروتی میخواهیم کاری رو انجام میدیم چه برای کسانی و یا جامعه ای فرقی نمیکنه یعنی اینکه جا پای خدا میخوایم بزاریم واسه انجام اون مسائل و خدا به اینکه ما بخوایم اون کار رو انجام بدیم و یا ندیم نیاز نداره و خودش میتونه با هزاران دستی که در این جهان وجود داره اون مسائل رو حل کنه و از طریق افراد دیگه ای به انجام برسونه و به شخص ما نیازی نیست!

    و این سبک درخواست کردن از خدا میتونه به این معنا هم باشه که یه جورایی احساس لیاقت رو در خودمون نمیبینیم که خدا بخاطر خودمون این خواسته رو بهمون بده و خودمون رو لایق نمیدونیم و وقتی این لیاقت رو در خودمون نبینیم به اون خواسته هامون هم نمیرسیم مثل این دعایی که همه ما بعضی موقع تو زندگی میکنیم و میگیم خدایا فلان خواسته رو اگه جنبشو داریم بهمون بده و اگه جنبشو نداریم بهمون نده! یعنی اینکه خودمون رو لایق اون خواسته نمیدونیم و بهش هم نمیرسیم.

    اما این نوع درخواست کردن بیس نگرانی هم درونش هست که ما با خودمون میگیم که نکنه این درخواست رو از خدا داشته باشیم و خدا بهمون نده بخاطر همین میایم در کنارش این موضوع رو هم مطرح میکنیم که خدایا اگه بهم این ثروت رو بدی من هم قول میدم که کارهایی رو در قبالش به انجام برسونم و فکر میکنیم اگه نگیم خدا هم پس بهمون نمیده و از دستمون ناراضی میشه احیانا نه اینطور نیست! و مشکلی که اینطور درخواست کردن بوجود میاره اینه که وقتی ما به اون ثروت و یا خواسته مورد نظر نمیرسیم شاید از خدا نا امید بشیم و بگیم که خدایا من میخواستم در این جهان مفید باشم و کاری رو انجام بدم ولی شاید خواسته تو این بوده و من بدرد بخور نیستم واسه این جهان!

    و در کل این نوع درخواست کردن اشتباهه و ما باید باور این رو داشته باشیم که فقط کافیه از خدا ثروت،خوشبختی،سلامتی و یا هر چیزی رو که میخوایم رو طلب کنیم و خدا هم بهمون میده چون ما به این دنیا اومدیم تا لذت رو تجربه کنیم و نیومدیم کاری رو به انجام برسونیم چون خدا آفریننده ی این جهانه و همه ی کارهارو خودش به انجام میرسونه..موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: