شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 270

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 935 روز

    درودفراوان به استادمهربانم ومریم عزیزم

    وهمه دوستان عالیم

    خدایاشکرت بابت یک روزعالی وبی نظیردیگرودیدن روی ماه استادم ویادگیری درسهای امروزم وعملکردن به آنهاکه تابه امروزدرهمه ابعادرشدبوده وپیشرفت ،الهی شکر.

    استادجان یادگرفتم ازشماکه باوجوداین همه فراوانی وثروت نبایدنزدخداوند خودراحقیرکرده والتماس کنیم ودرواقع این یک نوع معامله است باخداوندکه اگرفلان چیزرابه من بدهی من هم فلان کارمی کنم که ازدیدگاه من وقتی درمدارباشم ودرست رفتارکنم طبق قانون بدون تغییرناخودآگاه درمدارثروت قرارمی گیرم ودیگرنیازبه تقلا نیست ودروقت مناسب اگربه صلاحم باشدولایق هرچیزی باشم که نیازدارم خداوندبااحترام تقدیمم می کندومن این راتجربه کرده وهرروزروی این مواردتمرکزمی کنم که تحت هرشرایطی آرامش خودم راحفظ کنم وازلحظه به لحظه های زندگی زیبایم که خداوندبه من هدیه داده لذت ببرم وشکرگزارش باشم .

    پارادایس هم که دیدم وروحم شادشدواسب زیباخدایاشکرت هرکسی به یک نوعی زندگی بهشتی داردفقط کافیست چشم هاراخوب شست وجوردیگرنگاه کردواندیشیدکه چقدرراحت وزیبامی شودوصل به خداوندبودوثروتمندواقعی باشیم ،الهی آمین.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1225 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم وهم فرکانسی های گلم

    (این استاد عزیزم بشدت واقعیه)ومن هرروز خدارا شکرگذارم که با این عزیزدل آشنا شدم واز صحبت ها ودوره های ایشون بسیار بسیار پیشرفت کردم ومیکنم.خدایا شکرت

    دررابطه با این سوال من دقیقا نیم ساعت قبل از شنیدن این فایل داشتم بخدا میگفتم که انقد بهم ثروت بده که بتونم پدرومادرم را به هرجایی که دوست دارن ببرم،هرچیزیکه دوست دارن رو براشون

    بخرم وحسابی براشون خرج کنم!

    بعد اومدم توی سایت وهدایت شدم به این فایل ارزشمند

    الان میبینم که چقدر دارم اشتباه فکرمیکنم وچه باور مخربی دارم که احساس لیاقت نمیکنم برای خودم واینکه چرا من ثروت رو برای خودم نمیخام چرا خودمو اولویت قرار نمیدم

    باید باور کنیم که هرکسی خالق زندگی خودشه

    وهر کسی هرجایی هست دقیقا جای درستشه

    و اینکه هرچقدر ثروتمند شوم به خدا نزدیکترم

    بقول استاد باید یادبگیریم از خدا چیز زیاد بخایم برای خودمون

    واقعا اگه داریم روی خودمون کارمیکنیم ونتایج تغییر نمیکنه یعنی خوب کار نکردیم

    شادو سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    حسن گلی گفته:
    مدت عضویت: 3154 روز

    با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی و همه دوستان

    به نظر من کد های مخربی که در این نوع دعا کردن وجود داره به شیوه زیر هستند

    1- احتمالا باور من این هست که ثروت و کلا خودِ پول کثیف هست و وقتی من به دستش میارم احتمالا دارم یک گناهی رو مرتکب می شوم و مثل مجرمی که بعد از جرم دست هاش خونی میشه رو می شوره و می خواد خودش رو پاک کنه من هم باید به نوعی با بخشیدن ثروتم این کار اشتباهی که انجام دادم رو پاک کنم. وقتی به خداوند می گم که من رو ثروتمند کن تا بتونم بعدش کارهایی رو انجام بدم که باعثِ خشنودی تو می شه یعنی من باورم اینه که پول تمیز نیست. مگه من به خدا می گم که کمکم کن یکم نفس بکشم تا بعد بتونم به دیگران بدم؟ چرا؟ چون اکسیژن بی نهایته و تنفس گناه نیست!

    توی روان شناسی ثروت 1 اواسط دوره استاد یک مثال خیلی جالب مطرح کردند از رستوران سلف سرویس. جهان مثل یک رستوران سلف سرویس هست و هر کسی هر مقدار که بخواد می تونه از نعمت های در دنیا استفاده کنه. همه ما به یک اندازه به منبع ثروت و نعمت نزدیک هستیم و هیچکداممان فرقی با هم نداریم.

    کسب ثروت هم هیچ منعی ندارد. به قولی ( پول ) نمادِ برکت و نعمت خداوند است چون با پول می توانم همه چیز های خوب را داشته باشم. با پول می توانم غذا بخورم و خودروی عالی داشته باشم و خانه عالی. خداوند نمیاد یک ماشین توی دامن من بندازه بلکه اول پولش رو وارد حساب بانکیم می کنه تا با اون بتونم اون نعمت رو داشته باشم.

    هرچقدر من پول بیشتری داشته باشم می تونم بهتر زندگی کنم و به قول استاد احتمال خطا و اشتباهم میاد پایین تر . احتمال گناه کردنم میاد پایین تر احتمال دروغ گفتنم کلاه برداری کردنم میاد پایین تر. نمی گم صفر میشه ولی اگه ما از نظر مالی تامین باشیم می تونم به جرات بگم واقعا دیگه کار بدی نیست که بتونیم انجام بدیم.

    نمی گم ثروتمندا کار بد نمی کنن ولی باور کنید وقتی پول زیادی داشته باشید احتمال خطاتون کمتر میشه.

    احتمال تعهد به همسرتون بالاتر می ره. رابطتون بهتر میشه. رابطتون با پدر و مادر بهتر میشه حتی رابطتون با خداوند بهتر میشه چون می تونی از مسائل مالی فارغ بشی و به خداوند فکر بکنی ولی وقتی همش درگیر مسائل مالی هستی مگر اصلا فرصتی داری تا به خداوند فکر بکنی؟

    2- ترمز دوم یا کد مخرب دوم از نظر من این هست که من شایستگی شو ندارم و حتما باید یک اهرمی استفاده کنم تا خدا به من پول و ثروت بده. چرا احساس می کنم لیاقت ندارم؟ چون از بچگی همه ما تحقیر هایی رو تجربه کردیم.

    زمانی که خداوند روح های مارو آفرید، همه ما مثل فرزندانش بودیم و هیچ تفاوتی با همدیگه نداشتیم. خداوند مارو لایق حضور در این جهان مادی و استفاده از نعمت هاش دونست. بخاطر همین به ما فرصت داد تا این جهان رو تجربه کنیم.

    من با هر کسی که الان آرزوها و رویاهای من واقعیت زندگیش هستند هیچ تفاوتی ندارم. هر دومون یک روح یکسان هستیم از یک خداوند یکسان. ولی من با باور های اشتباه خودم با افکار غلط خودم با باور اینکه من شایسته این نعمت ها نیستم. با باور اینکه پول کثیفه با باور اینکه اگه پول زیاد داشته باشم خدارو فراموش می کنم و طغیان می کنم راهِ ثروت رو به روی خودم بستم.

    همه ما روح های یکسانی هستیم از یک منبع یکسان. مگر قطره دریا با یک قطره دیگر فرقی داره؟ به خداوند قسم نداره. همه ما ارزشمندیم و لایق بهترین ها هستیم ولی به قول استاد تو بسته قدیمی ثروت مسئله اینه که آیا تو اون ارزشو دیدی؟ آیا اونو باور کردی که خداوند به تو پاسخای مثبت بده؟ آیا خودت رو ارزشمند می دونی؟

    به هر حال امیدوارم خداوند همه مارو هدایت و راهنمایی کنه تا آرام آرام این نرم افزار های مخرب رو پاک کنیم و همه ما با هم به بهشت خداوند هم روی زمین و هم بعد از زمین پا بزاریم.

    ایمان به خداوند یعنی زندگی فوق العاده که از همین لحظه شروع می شود و تا بی نهایت ادامه خواهد داشت.

    ایمان به خداوند این نیست که اول زجر بکشیم و سختی بکشیم و بعد از مرگمون اتفاق جدیدی بیفته. به هیچ وجه. آخرت امتداد دنیای ماست پس بیایید همگی با هم با تغییر باور هامون نه با کار سخت فیزیکی دنیای خودمون رو دگرگون کنیم و الگویی بشویم برای همه تا اون ها هم انگیزه بگیرند و باور هاشون رو عوض کنند.

    با سپاس از استاد گرامی و همه تیم گروه عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    محسن جلیلی گفته:
    مدت عضویت: 902 روز

    درود براستاد عزیز وخانم شایسته

    درود بردوستان گلم امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    امروز میخام درمورد باور مخربی حرف بزنم که به نظرم باور خیلی از ماهاست.

    ترمز خیلی مخفی که عدم احساس لیاقت رو برا من داره

    این ترمز درمورد زن و بچه آدم هاست

    خیلی ها میگن یا خود من میگم منکه دارم صبح تا شب کار میکنم برای بچهام من دارم از خودم میزنم برای زن و بچم من میخام ثروتمند بشوم برای بچهام یعنی اینکه من تلاش میکنم خودم لیاقت ندارم از پولم استفاده کنم برای بچهام پول میسازم یا بقولی که من خودم میگم منکه هیچی منکه 10ساله دارم کار میکنم ازصفر مطلق شروع کردم بدبختی کشیدم بزار پول دربیارم حداقل بچهام دیگه مثل من نشن مجبور نشن برن کار کنن درسشونو بخونن توی رفاه و آسایش باشن

    ولی این یه باور اشتباهیه البته به نظر من اشتباهه تا اینجای که قانون رو شناختم شاید باور درستی باشه

    واینکه من از پولی که درمیارم خودم لیاقشو ندارم خرج کنم پس انداز کنم برا بچها احساس عدم لیاقت برای خودم

    واینکه استاد درمورد خانواده پدر ومادر و خواهر برادر توضیحی دادن ولی من ندیدم درمورد بچه چیزی بگن که ماها اینقدر خودمون رو به آب و آتیش برای بچهامون نزنیم اوناهم میتونن خودشون زندگی خودشون رو بسازن

    ممنون از استاد عزیز ولی دوستدارم در این مورد فایلی رو آماده کنید تشکر میکنم از همه دوستانی که جواب این سوال رو میدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فائزه رستگار گفته:
      مدت عضویت: 794 روز

      سلام خدمت شما دوست گرامی آقای جلیلی با این کامنت شما یاد یک خاطره از معلمم افتادم معلم فلسفه یازدهم افتادم معلم من. برام تعریف میکرد که یک مادری اومده پیش من گفته که من هر چی به همسرم بچه ام توجه میکنم اما اون ها به من اهمیت نمیدن خیلی احساس تنهایی میکنم حتی من توی این با دوستم ارتباط ندارم حتی من از خودم برای خانواده میگذرم معلم بهش گفت تا زمانی که احساس خوبی نداشته باشی و به فکر خودت نباشی هیچکس به تو اهمیت نمی‌دهند حتی بچه‌ات همسرت حتی مادر خودت همیشه باید خودتو رو توی اولویت بزاری بهترین ها رو برای خودت بخوای اول خودت بد بقیه اول سلامت جسم روح روان خودت

      شما باید آقای جلیلی روحیه شادی داشته باشی که فرزند اتون احساس خوشبختی بکنم بد رفاه مالی اینو از منی بپرسید که هیچ وقت لبخند پدرم رو ندیدم پدر من وضعیت مالی نسبتاً خوبی داره اما من یکبار لبخند ش ندیدم آروز به دل موندم یکبار بیریم تفریح یا یک فیلم کمدی ببینیم یا بازی بکنیم یا اصلا حرف بزنیم

      همه چیز پول نیست پول خیلی مهم اما کناره احساس خوب

      و بد یادم توی فایل استاد عباس منش به نام فقط روی خدا حساب کنیم استاد گفت به فرزند خودشون که برو CDهای بازی بفروش او وسیله که دوست داری بخر به این دلیل که دوره‌ تکامل ثروت باید طی بشه

      پیشنهاد می کنم دوباره این فایل بینید

      منمون از شما دوست گرامی آقای جلیلی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محسن جلیلی گفته:
    مدت عضویت: 902 روز

    درود براستاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز

    درود بر دوستان عزیز

    امروز من وقتی میخاستم صدقه بدم یهو به خودم اومدم که نباید صدقه بدم من همیشه صدقه میدم برای دوری بلاهایی که قراره سرمون بیاد وما با کوچیکترین پولی که درجیب داریم میخایم این بلا رو یا 70 بلا رو دفع کنیم

    یعنی من به عوامل بیرونی هنوز باور دارم من باصدقه دادنم میپذیرم که من خالق زندگیم نیستم باید یه پولی بدم که بلاها از من و خانواده ام دوربشه.من داخل سایت پیدانکردم درمورد صدقه دادن صبح به صبح کسی چیزی نوشته باشه.ممنون میشم راهنمایی کنید

    تشکر میکنم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      صدیقه صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1416 روز

      دوست عزیز سلام .

      در مورد صدقه دادن احادیث زیاد و معتبری داریم که نمیشه صدقه دادن رو کار اشتباهی بدونیم. صدقه دادن کار درست و پسندیده ای هست اما نیت ما از صدقه دادن نباید دور کردن بلا باشه.

      دور کردن بلا پاداشی هست که خداوند به ازای صدقه دادن به انسان خواهد داد . صدقه دادن شما باید فقط و فقط به نیت رضای خدا باشه. که خدایا چون تو صدقه دادن و کمک به دیگری رو دوست داری و خشنود میشی پس من برای خشنودی تو این کار رو انجام میدم. ضمنا صدقه دادن فقط از طریق پرداخت پول نیست. شما میتونی به نیت صدقه بازم برای خشنودی خدا یک صلوات بفرستی .میتونی به یکی لبخند بزنی و به هر شکلی که ازت برمیاد دل کسی رو شاد کنی . حالا اگه اون کسی باشه که کمتر مورد توجه قرار میگیره خب خیلی بهتره که شما برای خشنودی خدا مثلا باهاش یه سلام علیک گرم کنی. مثلا باهاش با احترام حرف بزنی . جوری که دیگران حرف نمیزنن. شما میتونی اضافه غذایی که مثلا از شام و نهارتون مونده رو توی یک ظرف بریزی و با احترام و روی خوش و با محبت برای خشنودی خدا به یک معتادی که برا سیر کردن خودش تو سطل زباله میگرده بدی به نیت صدقه.

      یا یدونه میوه

      مهم نیت شماست

      شاد ، سلامت و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1104 روز

    سلام

    ظهر روز صدم سفرنامه

    شرک

    دنبال شفیع گشتن

    معامله غیرقانونی با خداوند

    گروکشی،

    احداث واسطه بین خودش و خداوند

    عدم لیاقت کسب ثروت،

    نداشتن عزت نفس،که یارو این ترمز رو هم داره که من لایق ثروتمند شدن نیستم،ولی خدایا بخاطر بندگان فقیرت به من ثروت بده تا من از اون ثروت به اونا بدم،

    گمانِ نداشتن اعتبار نزد خداوند،

    مگه شفاعت کردن فقط نسبت به پیامبران یا سید ها یا شیخ ها بود؟؟

    کسی که داره میگه خدایا ثروت بده قول میدم بدم به فقرا،اون هم داره فقرا و شرایط قشر فقیر جامعه رو شفیع قرار میده برای دریافت نعمت خداوند،

    یعنی یارو پل ارتباطی میزنه با اون قول و قرار ها بین خودش و خداوند و این یعنی،،،،،،،،شرررررررررررک،،،،،،،

    چند سال پیش همین گرو کشی هل هم در مورد ثروت درون من بود،

    میگفتم خدایا 10 میلیارد به من بده قول میدم 5 میلیاردش رو خرج فقرا کنم،

    ما اومدیم اینجا و یاد گرفتیم که خداوند بدون واسطه و بدون قرارداد پس از پرداخت،ثروت میده

    خدا که نمیگه به شرطی بهت ثروت میدم که حتما به بقیه بندگان احمق و فقیرم کمک کنی،وگرنه اگه ندادی پدرت رو درمیارم،

    نه،

    خدا میگه جهان مسخر توست،

    خدا میگه من تمام زمین و آسمان ها رو در اختیارت گذاشتم،

    به شرط ایمان،به شرط این که باور کنی که جهان رو دراختیارت گذاشتم با تمااااااام نعمت ها و ثروت ها،

    خدا میگه تو خوب فکر کن،توجه کن به جهان زیبای من،توجه کن به اتفاقات خوب،شرک نورز،حرص نزن،حالت خوب باشه،احساست رو خوب نگه دار تا زندگیت رو به صورت اتوماتیک پر از ثروت و نعمت کنم،

    عاشقتونم

    شاد باشید و ثروتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      صدیقه صالحی گفته:
      مدت عضویت: 1416 روز

      سلام جناب نصیری.

      باید عرض کنم که مسئله شفاعت یه چیز جدایی هست از آنچه شما فرمودین

      ( شفاعت نسبت به پیامبر اصلا جمله اشتباهیه )

      ما پیامبر و امام رو واسطه قرار میدیم

      نه شفیع.درسته این بزرگواران مقام شفاعت دارن اما اونها خودشونن که ما رو شفاعت میکنن.

      اینکه ما بواسطه امام از خدا چیزی میخوایم یعنی امام رو واسطه قرار دادیم. نه به این معنی که ما نمیتونیم بدون واسطه و مستقیم از خدا چیزی بخوایم.

      و یک مطلب دیگه که شما رو دچار این سو برداشت از توسل به امام کرده اینه که

      شما میبینید عموم مردم برای درخواستهای مادی و دنیایی شون امام رو واسطه قرار میدن . درسته که مردم اینکار رو انجام میدن اما وظیفه امام این نیست که به ما پول و خونه و ماشین بده خیر.

      مقام امام خیلی بالاتر و علم امام خیلی فراتر ازینهاست که ما ازشون خونه و بچه و زن و شوهر بخوایم .

      بلکه رسالت و وظیفه امام شناسوندن بهتر خدا به ما هست . تبیین قرآن و مبانی دین هست نه اینکه خدا 12 امام رو بیاره که یکی پس از دیگری تو هر دوره و تو هر عصری بیان برای ما آدما امورات زندگی دنیایی و ابزار لذت از دنیا که همون زن و پول و خونه و ماشین و…هست رو فراهم کنن.

      بلکه خدا 12 امام رو فرستادن که در همه دورانها کسی باشه که قرآن و دین رو برای مردم تبیین و باز کنه . چون خدا میدونه در هر زمانه و دورانی هستند کسانی که قصد تحریف قرآن رو دارن . کدوم قرآن همین قرآنی که امروز استاد عباس منشی میاد و میخونه و تحقیق میکنه و تلاش میکنه به حقیقتش پی ببره . و تا حدودی پی میبره و با همین مقداری که نسبت به قرآن آگاهی پیدا میکنه باعث ایجاد تحول در زندگی خودش و هزاران هزار انسان دیگه میشه که من و شما یکی از اون هزاران هستیم.

      و اگر قران هم مث دیگر کتب آسمانی تحریف شده بود امروز تکلیف دین ما چی بود . تکلیف ما چی بود چه منبع موثقی داشتیم که بهش رجوع کنیم

      پس توسل هرگز شرک نیست

      شما از امام بخواه کمکت کنه به خودشناسی برسی.

      بخواه کمکت کنه خدا رو بهتر بشناسی

      بخواه کمکت کنه قرآن رو بیشتر و بهتر درک کنی .

      استاد عباس منش آخر همه فایلهاش دعا میکنه و از خدا میخواد شاد سلامت … باشیم

      شما از امام بخواه برات دعا کنه از امام بخواه راهنماییت کنه ترمزهای مخفی تو بشناسی اصلا نگاهتو به امام عوض کن و به عنوان یک استاد موفقیت بهش نگاه کن. و ازش کمک بخواه

      آیا اینکه شما از استاد عباس منش کمک میخوای این شرکِ؟؟

      خب از امام هم به عنوان کسی که خیلی بیشتر از استاد قرآن رو میفهمه سوال بپرس ازش علم بخواازش بخواه که راهنماییت کنه.

      استاد تمام زندگی شون رواز مطالعه قرآن دارن تمام علمشون رو از قرآن میدونن

      الان شما در مورد قران از استاد هیچ سوالی نمیپرسین؟؟

      آیا صاف و مستقیم همه سوالاتتون رو از خدا میپرسین؟؟

      خب امام هم یک استاد راهنماست برای اینکه ما راه خدارو بهنر بفهمیم و درک کنیم

      امام برای آگاه کردن ما فرستاده شده.

      شما الان خوشحالیدو شاکر هستید که خدا همچون عباس منشی خلق کرده و سر راه شما گذاشته

      امام استادی هست که همه این علوم رو بلدند و میدونن

      قبل از اینکه استاد عباس منش به دنیا بیان و…

      پس اشتباه شما نگاه نادرستی هست که به امام دارید

      نگاهتون رو تغییر بدین همه چیز زیبا میشه.

      به شیخا هم کاری نداشته باشید تمرکز کنید روی خودتون و رشد شخصی تون

      اینطوری فقط خودتونو عصبی میکنید و احساستون رو بد که مساوی میشه با اتفاقات بد

      و اگر میبینید مردم برای موارد دنیایی امام رو واسطه قرار میدن نمیخوام بگم اشتباهه ولی طبق آموزه های استاد همه این موارد رو ما با ذهنمون و قدرتی که خدا داده هم‌میتونیم خلق کنیم . پس درسته که از امام میخوان و میگیرن چون باورشون اینه پس میگیرن. منم باورم اینه که هرجی بخوای میده ولی شان و مقام امام بالاتر و فراتر از اینه که من ازش پول بخوام . من ترجیح میدم از امام علم نسبت به فهم قران بخوام خیلی بیشتر از اینها. امام اگه امور دنیایی ما رو هم رفع میکنه از سر مهربانیش هست نه از سر وظیفه . پیشنهاد میکنم کمی در مورد امامان شیعه مطالعه کنید یک مطالعه عمیق به نتایج خوبی میرسید .

      شرک چیز دیگه ای هست و شما اشتباه متوجه شدین. به امام به عنوان یک استاد راهنما برای رسیدن و شناخت بیشتر به خدا نگاه کنید.

      مگه خیلی از دوستان و اعضای همین سایت نمیگن استاد ما خدا رو با شما شناختیم آیا این شرکِ ؟؟؟

      مگه نمیگن استاد شما زندگی ما رو نجات دادین ؟؟ شرکِ

      ووست عزیز علم استاد عباس منش چقده نسبت به قرآن؟؟

      امام هزاران برابر استاد عباس منش علم و آگاهی دارن نسبت به قرآن . خدا . قوانین.

      مگر نه اینکه استاد از قول امام علی علیه السلام میگن که حضرت فرمودن الرزقُ رزقان

      دو نوع رزق داریم

      خب این خودش سرنخ نیست ؟؟

      یعنی یک رزقی که تو دنبالش میری (رزقی که نتیجه تلاث فیزیکی هست)

      و یک رزق دیگر رزقی هست که اون دنبال تو میاد (رزقی که نتیجه تلاش ذهنی و ساخت باور و … )

      پس چطور متوسل شدن و کمک خواستن از چنین امامی ممکنه شرک باشه ؟؟

      موفق و موید باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فرشاد نصیری گفته:
        مدت عضویت: 1104 روز

        سلام خانوم صالحی

        عذر میخوام خانوم صالحی

        بیاید بدون تعصب بحث کنیم،

        اولا اینکه واسطه قرار دادن هر کس و هر چیزی بین خود و خدواند،به معنی شفاعته،

        شفیع یعنی کسی که به خاطرش خداوند کاری برای من انجام بده،

        حالا خواه پیامبر یا امام باشه که برام دعا کنه و یا خواه فقیری که وجود اون فقیر رو به نفع خودم برای کسب ثروت قرار بدم،

        دوم اینکه من و شما توی کدوم عصر از کدوم امام زندگی کردیم که بدونیم امام ها خیلی بالاتر از استاد عباسمنش ها بودن؟؟؟؟؟

        آیا اگر عباسمنش ها یا ایلان ماسک ها در عصر هزاره اول بودن،تمام تحولاتشون و عملکردشون رو معجزه نامگذاری نمیکردن؟؟؟؟؟

        پس هیچ وقت ما نباید بل تعصب به ریشه دیانت نگاه کنیم،

        ما در همین دوره انسان هایی داریم که شاید صد برابر امام ها و پیامبران برای رشد و توسعه جهان عملکردهای بی نظیر داشتند،

        من به شخصه میگم استاد الهی قمشه ای یک پیامبر بی نظیره از سوی خدا در همین عصر،

        او خدا رو به انسان ها به وضوح توضیح میده،

        این یک مثاله،

        من توهین نمیکنم به کسی که حتی توی عمرم هم ندیدمش،

        اما نمیگم هم امامان درجه و مرتبشون از تمام انسان های دوران تا امروز بالاتر بود،

        خداوند در هر نسل انسان هایی رو برای رشد در تمام زمینه ها خلق میکنه و به اونها ماموریت میده،

        انیشتین یک پیامبر بود

        تسلا یک امام بود

        شهید مطهری یک خداشناس واقعی بود،

        و هزاران نفر دیگه،

        من شرک رو از توحید خیلی خیلی خوب شناختم،

        فقط عمل کردن به توحید در زندگیم بستگی به کنترل ذهن خودم داره،

        شاد،آگاه و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          صدیقه صالحی گفته:
          مدت عضویت: 1416 روز

          سلام داداش . پیامتو خوندم نمیدونم چی بهتون بگم . بگم متاسفم بگم خدا هدایتت کنه. بگم عاقبت همه مون خیر بشه. نمیدونم فقط همین میگم که خیلی حس بدی گرفتم از پیامت چون کلا داری جاده رو عوضی و خلاف جهت میری . مرد مومن عباس منش از امام بالاتره یعنی چی ؟؟ چقدر در مورد ائمه مطالعه داشتی که اینجوری حرف میزنی .

          ینی یه جیزی گفتی که آدم به مرغ پخته تو قابلمه بگه خنده ش میگیره. مرد حسابی آدم روی خود کار کرده خود استاد عباس منش همچین ادعایی نداره و نمیکنه و نمیتونه چنین ادعایی کنه .

          خود عباس منش تو فایلاش داره از نهج البلاغه و دعای کمیل

          علی میگه از احادیث املم صادق و امام حسین و امام رضا میگه

          چی میگی شما ؟؟ چن جندی با خودت

          الحق که تئوری مدارها حقیقت عجیبیه

          اصلا تو مدار نیستی خدا عمرت بده.

          والا خود خارجیا و غربیا و کافرا از بزرگی قرآن و پیانبر و عظمت ائمه ما دارن مسلمون میشن

          اون وقت بچه های ما تازه بعد اینهمه به این‌نتیجه رسیدن که استاد عباس منش از امام و پیامبر بالاتره

          والا خود عباس منش بخونه پیامتو استغفار میکنه

          خدا خیرت بده لااقل یکم بیشتر فایلای خود عباس منشو ببین علمت در مورد امامای شیعه اضافه میشه نمیخواد اصول کافی بخونی .

          نمیدونم حالمو خراب کردی همین .

          موفق باشی فقط جان مادرت دیگه ادامه نده چون حس بد =اتفاقات بد

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            فرشاد نصیری گفته:
            مدت عضویت: 1104 روز

            خدا عمر با عزت به شما بده

            شد جنگ عقاید

            من نظرم رو گفتم،و از دید خودم درسته،

            امامان توی زمان خودشون الهامات منبع اصلی رو دریافت میکردن و انتشار میکردن،

            عباسمنش هم الهامات خدا رو میگیره و منتشر میکنه،

            حالا چه فرقی بین این و مسیر و افرادش هست؟؟

            نکنه شما باور داری چون لقب امام یا پیامبر روی اون معصومین گذاشته شده پس از آسمون نازل شدن یا اونا 8 تا مغز داشتن بقیع یک مغز؟؟

            متاسفانه تعصبات دینی خیلی جاها تبدیل به حال بد و اتفاقات بد میشه،

            اگر دید خودمون رو نسبت به انسان های آگاه که امروزه به نام امام و پیامبر شناخته شدن رو به عنوان یک انسان آگاه ببینیم دیگه واکنش به دیدگاه افراد دیگه نشون نمیدیم،

            خوده عباسمنش میگه دانشمندان گفتن زمانی که رود نیل شکافت برای حضرت موسی،اگر حالت آب در جزر باسه و باد با سرعت فلان مخالف بوزد،رود نیل یه جاهاییش باز میشه،و اون زمان موسی هدایت شد به همین لحظه ای،

            وگرنه خدا که نمیاد قوانین فیزیک رو زیر سوال ببره برا یه انسان

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    علی قاسم پور گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم و استاد عزیز

    چقدر پاسخ های عالی دادن بچه های پرادایس

    با توجه به این که مدتی دارم روی باور هرچه ثروت مند تر شوم نزد خدا محبوب تر میشوم کار میکنم به نظر من متاسفانه دلیل این درخواست اینه که ما ادم ها مخصوصا ماهایی که در خانواده و کشور مذهبی به دنیا اومدیم اینه که برای رسیدن به معنویت باید مادیات رو از دست داد و باید دور بشی از مادیات تا به خدا برسی , ما وقتی ثروتمندی پولی از دست میده یا کارخیر میکنه میگم اره ادم خوبیه اگه نکنه و پول از دست نده …….

    از استاد عزیزم عذر خواهی میکنم ولی میخوام کامنتی که در عقل کل گذاشتم اینجا در ادامه این مطلب بزارم شاید بچه ها علاقه داشته باشن به مطالعه دقیق تر درمورد ثروت و معنویت

    پول و معنویت

    من مدت کوتاهی هستش که دارم بر روی باور ثروت و معنویت کار‌میکنم و ترمز های خوبی رو پیدا کردم حتی چندروز پیش کامنت هم گذاشتم در این موضوع،

    الان یعنی امروز که روز تعطیلی استفاده کردم و بیشتر تمرکز کردم براین موضوع و بقول استاد که هرباوری ریشه ای دارد به یک ریشه رسیدم ،اصلا خودم متعجب شدم با این ریشه کاملا منطقی و علمی یا هرچیزی که بخواین اسمش رو بزارید، این اگاهی ک اومد رو میخوام اینجا اشتراک بزارم براتون امید وارم بتونم کمکی کرده باشه به گسترش این اگاهی زیبا ،از استاد عزیزم و خانم شایسته هم میخوام اگه امکانش هست نظرشون رو درمورد این موضوع بدن تا مهر تاییدی باشه به دست یابی به این ریشه .

    به نام خدا

    پول و مسیر معنوی

    میخوام یکم عمیق تر و ریشه ای تر فکر‌کنیم به این موضوع

    این مبحث سال های سال است مطرح شده است حدودا 2/3 صده گذشته باب شده است

    چند هزار سال ‌‌پیش در زمان فینیقی ها و سومریان که جمعیت بسیار کم بود و مشاغل بسیار محدود و افراد درون قبیله ای زندگی میکردند،مردم یا کشاورز بودن یا دامدار، اون زمان پولی وجود نداشت و معامله پایاپای انجام میشد، ولی در اصل داشتن تبادل یا ترید می کردن ،مثلا یکی میگفت تو گوشت بده من بهت نخود میدم بخوری ،اون یکی میگفت تو شیر بده بخورم من بهت سیب و پرتغال میدم بخوری،با این روش جور میشد جنسشون و مشکلی بابت خوراک و غذا و مسکن و پوشاک نداشتن.

    جمعیت زیاد شد ، مشاغل زیاد شدن و کنترل این معامله پایاپای امکان پذیر نبود دگ ، همون جوری ک میدونین اومدن ساختاری شبیه بهذپول اختراع کردن .

    این کل روالی بود که پول اختراع شد و تکاملش طی شد تا به الان رسید و امروزه توی این دوره پول چیزی هست که اگر نباشد هممون بدون شک از بین میریم و میمیریم، مگر این که شخصی رو پیدا کنیم که بگیم این نور خوار و هواخوار هستش، این از انرژی پرانیک و هوا استفاده میکنه ، که اصلا همچین چیزی وجود نداره، یعنی اگه وجود داشته باشه مشیت و سنت الهی شکسته میشه،اگر کسی با این مشخصات باشد قوانین فیزیک رو بهم زده قطعا.

    پس این پول باید باشه، یه موضوع دگ هم که میدونین اینه که در این دنیا هیچ چیزی وجود نداره که لزومی نباشد وجود داشته باشد، چون همه چیز هدف مند است، هییچ چیز اتفاقی نیست، پس وجود پول هم اتفاقی نیست و لزوم و الزام هست و درحال حاضر پول یکی از صورت های(سرویس های انرژی یا خدا ) فراوانی در سطح فیزیکی است.

    حالا سوال پیش میاد پول از سمت خدا میاد !!؟

    بله پول از سمت خدا میاد ، این که تو با باورات جلوشو میگیری بحثش جداست و استاد کامل در دوره هاشون توضیح دادن .

    اره پول از اسمون نمیریزه ولی این گردش انرژی که ما (انرژی از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود)تبدیل میشود به این فراوانی (انرژی مهارت به انرژی پول)

    این که پول کمه ، سخته ، نیست و همه و همش به باورهامون برمیگرده

    مثال های باور های محدود کننده ثروت

    1- پول کثیفه چرک کف‌دسته .

    2-پول‌مادر یا ریشه تمام بدبختی ها است.

    3-پول اهمیت چندانی ندارد

    4- پول پول میاره

    این مورد رو یه توضیح بدم ، وقتی میگیم پول‌پول‌میاره یعنی هیچ چیز دیگ پول نمیاره این همه ادم از صفر کلوین شروع کردن، باید بگیم (پول هم پول میاره)

    5-پول از دهن خرس میاد

    6-ما خانوادگی هیچ‌وقت پول نداشتیم

    7-پول زیاد بدبختی میاره

    دوستان عزیزم دنیای فیزیکی بخشی بسییییار کوچکی از مسیر معنوی روح مااست.

    موضوع اصلی

    همه ما تحصیل میکنیم،مدرسه میریم، دانشگاه میریم، زبان های مختلف یاد میگیریم، دوره اموزشی شرکت میکنیم تا در نهایت بگویم پیشرفت مادی و معنوی داشته ایم .

    این تعریف رو خیلی جاها شنیدیم از دیگران که 2 تا بال زندگی 2 تا بازوی اصلی زندگیمون که مادی و معنوی بودن است رو بالانس نگه میداریم، این افراد ازین جمله زیاد استفاده میکنند که من این کارارو کردم الانم دارم روی اون کار‌میکنم که هم پیشرفت مادی داشته باشم هم معنوی

    اینجا یک مشکل بسیار بسیار بزرگ وجود داره که همه ما‌وقتی داریم ازش استفاده میکنیم یک باوری داریم

    و اون باور که خیییلی ترسناک و این نشانه جاهلیت ماست

    که دنیای معنوی و دنیای مادی 2 چیز جدا از هم هستند و تفکر جدایی تفکر مرتبط با بعد فیزیکی است

    All is one همه چیز یکی است

    One is all یکی همه چیز است

    من نمیدونم ما ادم ها جدایی این دوتا رو از کجامون دراوردیم !!!!؟

    وقتی میگیم بالانس بین دنیای مادی و معنوی یعنی دنیای مادی یک دنیای دیگست و دنیای معنوی یک دنیای دیگ!!!!

    و هییییچ ربطی ب هم ندارن و من باید براش بالانس ایجاد کنم، نه واقعا این طوری نیس دوستان

    باور کنین این طوری نیست، الان مثال میزنم تا بتونیم بهتر درک کنیم و شوق منو از این اگاهی شماهم شریک بشین تا بتونیم باهم این ریشه رو ریشه کن کنیم

    مثال :قدیما که اساتید و مدرسین مباحث مختلف که اصطلاحا پولی مت بودن(polymath)

    (معمولا به دلیل باور های کمبود عوام که نمیشه درس خوند و اینا)

    پولی مت: ادم هایی هستند که در زمینه های مختلف تخصص دارند نه فقط یادداشته باشند.

    مثلا شیخ بهایی، ابوعلی سینا ، رازی ، گالیله ، داوینچی و ……

    آیا به نظر شما این افراد که گسترش آگاهی و خرد نمیدادند!؟

    کارشون بودن و آگاهی و گسترش خرد میدادن

    آیا بابت این کارشون پول دریافت نمیکردند!؟

    ایا اگر میگرفتن اشتباه میکردن!؟گناه میکردن!؟

    به نظرم این وسط کسی اشتباه میکند و گناه میکند که توی این باور ترسناک و خطرناک جدایی دنیای فیزیکی و معنوی گیرافتاده و فکر میکند پول مانع رسیدن به معنویت و آگاهی است.

    حالا یه مثال جدید تر میزنم چون ماکه‌اون قدیما نبودیم شاید ذهنمون بگه اونا باد هوا میخوردن یا مثلا شاید شغل دیگ داشتن برا امرار معاش،مثلا داوینچی تمام علوم اون زمان رو داشته ولی کار دیگ برای گذروندن زندگیش میکرده و با آموزه هاش درامدی نداشته .

    توی همین چند دهه گذشته که تکنولوژی موبایل و تلوزیون و اینا اختراع نشده بود ، اساتید در زمینه های مختلف مکتب داشتن ، از اموزش الفبا بگیر تا علوم پزشکی و مذهبی و زبان های مختلف و غیره ،نمونش هم خودتون میدونین علامه طباطبایی و اساتید بزرگ دیگ، اینا برای آموزش هاشون نورخواری میکردن!؟پول دریافت نمیکردن!؟

    پول دریافت میکردن،نهایتش اگه از همه دریافت نمیکردن مثل فینیقی ها معامله پایاپای انجام میدادن، براشون هدیه میاوردن و زندگی میکردن چون شغلشون این بوده گسترش آگاهی ، این که من اموزش های استاد عباسمنش رو آگاهی بدونم به خودم مربوطه و مختارم انتخاب کنم، ولی این که استاد با این هدف داره این کارو انجام میده مختار و به من هیچ ربطی نداره،من میتونم انتخاب کنم میتونم نکنم.

    مثال جدید تر

    ماکه 3/4 دهه پیش زندگی نمیکنیم که الان داریم زندگی میکنیم

    استاد عباس منش، جودیسپنزا،گرت بردن، جوویتالی و …..

    اینا گسترش آگاهی خرد و معنویت می دهند و بابتش پول میگیرند چون هواخوار و نور خوار‌ نیستن

    چرا پول میگیرند!؟اشتباه میکنند!؟نه دوستان اشتباه نمیکنند، تنها کسی اشتباه میکند که گیر این باور ترسناک و خطرناک افتاده که دنیای مادی و معنوی از هم جداست و پول مانع گسترش و دریافت آگاهی و معنویت است و دنیای مادی و معنوی را 2 چیز مجزا میداند

    الان توی هند ،تایلند، چین، یا هرجای دیگ اساتید معنوی هستند که درمورد طب سوزی و یوگا و مدیتیشن و غیره و غیره دوره میزارن ، اینا هزینه نمیگیرند!؟ اتفاقا هزینه دریافت میکنند و اصلا هم این هزینه ارزان نیست، مگر در مکتب های بودیسم و دین خودمون و تمام ادیان جهان کار معنوی انجام نمیشه!؟

    پس چرا پول میگیرند!؟اینا همشون روی سایتاشون گزینه دونیشن و خیرات و هدیه دارند که ماهانه هزاران هزار دلار و یورو براشون واریز میشه ، اینا اسپانسر های بسیار بزرگ دارند که میلیون دلاری ساپورت میشن چون طرف که پولداره خوشش اومده ازون طرف پول میده تا دیگرون هم استفاده کنند ، دوستان پول صورتی از فراوانی است، این اسپانسرهای بزرگ ساپورت ، حتی در اکثر کشور ها دولت ها هم حامی این مکتب ها هستند حامی مالی مثل ارشرام ها مساجد معبد ها حوزه های علیمه توی ویتنام،تایلند،بوتان،حتی خود ایران، چین ،تبت دولت ها حمایت های مالی بزرگ انجام‌میدن چون اونا خوب میدونن این پول لازمه زندگی فیزیکی است و زندگی فیزیکی از زندگی معنوی جدا نیست

    بخاطر این باور هستش تا یکی میگه‌پول‌بده میگیم اهااا اینم میخواد جیبش رو‌پر کنه ،اااااها اینم یک کلاهبردار دیگست

    آگاهی چیه:

    اگاهی یعنی علوم معنوی،به نظر من علم ساخت پنکه، موبایل ،تلفن، خونه، سایت ،میز، کتاب، چراغ و هر چیز دیگری که در جهان برای نیازمندی و رفع نیاز انسان معنوی هستش چون هممون معنوی هستیم چون‌روح‌داریم

    چون (All is one) این علوم هم‌معنوی هستند

    این علوم ابزار فراهم میکند تا من بهتر زندگی کنم پس این علم هم معنوی هست، ساخت موبایل معنوی هستش،ساخت فرش معنوی هستش ساخت تخت معنوی است، اموزش های استاد عباس منش معنوی هستش، اینا همش معنوی هستن و دنیای معنوی‌و‌فیزیکی از هم جدا نیست کل دنیا معنویه که جهان معنویه بخش بسیاااار بسیار کوچیک از این دنیای معنوی فیزیکی است، اونم فقط صرفا به خاطر این که چکالی این انرژی زیاد شده است، چون چگالی انرژی زیاد و مادی شده و میتونیم بهش دست بزنیم جداش کردیم از دنیای معنوی!؟

    کی این حق رو به ماداده!؟کی به ما این اجازه رو‌داده اصلا!؟

    ما این باور رو به ارث بردیم

    برای درک کامل و بهتر حرفم ازتون میخوام عکس (طیف الکترو مغناطیس)رو از ویکی پدیا پیدا کنید تا این کارو نکردین ادامه مطلب رو نخونین ، یک خط افقی خاکستری یا مشکی که مسطش یه خط عمودی رنگی وجود داره

    طیف الکترو مغناطیس رو خوب نگاه کنید، یک خط است با اعداد مختلف نمایان شده ،و اون خط عمودی رنگی وسط نور مرئی ،اون خط باریک کل ما و دنیای که میبینیم توی اون خط رنگی خلاصه شده ولی باقی اون طیف وجود دارد جهان اونجاها هم هست، پس فکر نکنیم هر چیزی نمیبینیم (فیزیکی ، مادی و مرئی نیست) معنوی هستش، کل اون خط خاکستری یا مشکی طیف معنویه که به‌ صورت مرئی و نامرئی دسته بندی شده، که دنیای مادی، فیزیکی و مرئی ما یک باریکه بسییییار کوچکی ازین جهان و دنیای معنوی هستش.

    اولا بگم ما حق داریم دنیارو به فیزیکی و غیرفیزیکی تقسیم کنیم ،مرئی و نامرئی ،دنیای قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده ،که هردو تقسیم در یک دنیای واحد دنیای معنوی‌وجود دارد، ما‌حق‌نداریم و نمیتوانیم دنیا‌رو به دنیای فیزیکی و معنوی تقسیم کنیم این تقسیم بندی اشتباه است، چون کل جهان معنویه فقط به دو بخش قابل مشاهده و قابل لمس و غیر قابل مشاهده تقسیم شده .

    دنیای فیزیکی : دنیای قابل مشاهده و قابل لمس که یک معنی بیشتر ندارد آن هم این که چگالی انرژی انقدر فشرده و زیاد شده تا به ماده و فیزیک و قابل مشاهده تبدیل شده یا به صورت اصطلاحی میگن هبوط کرده، وقتی چگالیشو از دست بده دوباره به غیرفیزیکی تبدیل میشه(این مثال رو تصور کنین برای اموزش استاد عباس منش درمورد انقدر تمرکزی ارتعاش ارسال کنید تا خواسته شما موجود شود)

    وقتی ما میگیم اساتید معنویت نباید پول بگیرند یعنی اومدیم دنیای فیزیکی و معنوی تقسم کردیم برای خودمون ، من الان یک مثال دیگ میزنم تا ذهنمون قبول‌کنه این دوتا یکی هستن هرچی اگاهی هست و علم هست معنویه

    مثال خاص، پزشکان کارشون معنوی نیس!؟

    نجات جان یک انسان معنوی نیست!؟

    چرا پول میگیرند!؟چرا پول‌ویزیت و جراحی میگیرند!؟

    ما دوره های مختلف میریم از مدرسه و دبستان بگیر تا دانشگاه و کلاس های زبان مختلف دوره های تخصصی مربوط به مهارتمون و همین دوره های استاد عزیز ،مگر اینا معنوی‌نیستن!؟چرا بابتش پول میدیم!؟

    پول‌دراوردن بخشی از مسیر زندگی در دنیای فیزیکی که باید تجربه کنیم

    پول در اوردن، کسب درامد ، بی نیاز شدن از این پول بخشی از مسیر معنوی ما است که باید یادبگیریم که این پول و این جهان فراوانی است، همیشه هست نامحدود هست و من باید باش هم فرکانس شوم که نیازمند این فراوانی نباشم.

    پس مفهوم و بحث مادی گرایی و معنوی گرایی که باب شده در دنیا اشتباه است، غربی ها مادی گرا هستند اشتباه است، شرقی ها معنوی گرا هستند اشتباه است ،تقابل مادی گرایی و معنوی کرایی اشتباه است، چون ریشه تعریف مادی و فیزیکی و معنوی اشتباه است

    ماده و فیزیک هم جزئی از دنیای معنوی هستند و فقط مرئی شده است

    متاسفانه وقتی میگویم دنیای فیزیکی و مادی معنوی نیست یعنی جز خداست، یعنی خدا و انرژی در ان نیست، اگر این باور‌‌ رو داریم قطعا داریم شرک میگیم داریم کفر میگیم، خداروناقص میکنیم پس داریم کفر میگیم.

    دنیای فیزیکی و دنیای مادی از هم جدا نیست، پول صورتی از فراوانی است اگر در دنیای ما نیست به خاطر باور های محدود کننده ما وجود ندارند.

    وقتی پول معنویه یعنی انرژیه و انرژی از حالتی به خالت دیگ تبدیل میشه ما میتونیم با انرژی هایی که داریم مهارت ، سواد ، تخصص، فیزیک، ذهن، احساس یا حتی کلامت استفاده کنی و این انرژی رو یه صورت دیگری که اسمش پول هست تبدیل کنیم

    ببخشید یکم‌طولانی شد امیدوارم استفاده کامل رو‌کرده باشم از فزصتی که داشتم

    از استاد عزیز و خانم شایسته هم ممنونم بابت این همه اگاهی و درس زندگی که به ما دادن

    استادمونم ماشالله پولی مت هستن

    توی چند موضوع تخصص دارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1237 روز

      سلام علی عزیز

      خدا قوتت بده که انقدر با حوصله از جوانب مختلف این موضوع را باز کردی

      لذت بردم یه لحظه احساس کردن استاد دانشگاه میتونید باشید

      چون جوری نوشتید که گویی دارید افراد را می‌بینید و باهاشون صحبت می‌کنید

      چقدر خوشحالم که چند وقته منم تمرکز کرد بر باور ثروت و هدایت شدم به دوباره گوش کردن این کلید واژه های ثروت واعتراف میکنن کامنت هارا نخونده بودم و تصمیم گرفتم بخونم و اولینش کامنت پر محتوای ما بود

      من خودم یه ترمز ذهنی که دارم اینکه که زن باید بشینه تو خونه خانمی کنه و وظیفه مرده بره سر کار

      یا

      اگه تربیت بچه خوب نباشه مال اینه زن بیرون بوده و وقت برای تربیت بچه ها نزاشته

      و چون مامانم همیشه تو خونه بوده فکر میکنم کار بیرون خیلی شایسته نیست من باید کاری داشته باشم که تو خونه باشم

      و چون یه مدت برای خودم در آمد داشتم ولی با پول همسرم قاطی میشد و خرج میشد حس پول درآوردن بهم دست نمی‌داد

      ولی به شدت از مصرف کننده بودم بدم میاد و دوست دارم از همه لحاظ مستقل بشم

      بهترین هارا برات آرزو دارم علی عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی قاسم پور گفته:
        مدت عضویت: 1446 روز

        سلام دوست عزیز

        این قطعا یک باور محدود کنندست

        ولی بابت مصرف کننده بودن بگم بهشون به قول استاد کشورهای جهان اول مصرف کنندن مثل امریکا و از مصرف کردن لذت میبرند و این همه پیشرفت کردن ،ولی ما تو کشورمون باوری داریم بابت خرج کمتر و مصرف کننده نبودن و اسراف نکردن .

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرشاد نصیری گفته:
      مدت عضویت: 1104 روز

      سلام،

      داش علی،

      یه چیزی نوشتی که خواب ظهرانه من رو از سرم پروند

      کودتا کردی با این کامنت،

      چقدر حرفای زیبایی خوندم و چقد باورهای مخرب و ریشه داری جستم،

      داداش دمت خیلی گرم

      کامنتت رو کپی کردم که عصر دوباره بخونم و باز بیام راجع بهش باهات حرف بزنم،

      آفرین پسر،به چه دستاوردی رسیدی،

      بخدا به وجد اومدم،

      عصر راجع بهش باهات گفتگو میکنم

      شاد باشی داداش و همیشه ثروتمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      لیلی گفته:
      مدت عضویت: 1785 روز

      عاقااااادمت گرممن همیشه میدونستم هر شیی اطراف ما هست جان دارد و حالت معنویت هم درون انها زندس ولی با توضیحات و اگاهی شما چنان درک کردم و کیف کردم ماده وجود نداره دقیقا دیدی میگن همه از خاکیم و بخاک میرویم اینجا فرض کن جنس ما ک میگن از خاک و از خانه بگیر تمام وسایل ما ب نوعی از طبیعت گرفته شده پس همه یکی هستیم انچه هم ب گفته شما روئیت میشه بازم ماده نیس همششششش روحی دارن و معنوی هستیم پس پول هم ک واسطه ای برای تهیه همه ی این معنویات زندگیمون هست اونم خودش ماده نیس و معنوی هست وااااااای چقدر زیبا همه یکی هستیم همهههههه ی چیز هستیم همهههههه از یک جنس هستیم همه…عالی بود رفیق عالی سپاس بی نهایت خداوند بابت این درک این اگاهی کائناتی سپاس بابت این استاد عزیز و این شاگردان ممتازش پس منو استاد و شما دوست خوبم همه یکی هستیم باز …حال دلهمه ما یکی ها همیشه عالی تا جهانی زیبا بسازیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        علی قاسم پور گفته:
        مدت عضویت: 1446 روز

        سلام

        میتونین تئوری تخم مرغ رو ببینین که به صورت انیمیشن هست حدودا 10 دقیقه کمکتون میکنه

        خیلی کمک میکنه درک بهتری از همه چیز یه چیز است داشته باشین

        سلام

        میتونین تئوری تخم مرغ رو ببینین که به صورت انیمیشن هست حدودا 10 دقیقه کمکتون میکنه

        خیلی کمک میکنه درک بهتری از همه چیز یه چیز است داشته باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ساحل خورشیدی گفته:
    مدت عضویت: 757 روز

    درود به همه ی دوستان خوش ارتعاشم و استاد عزیزم که هر روز بیشتر میفهمم و خوشحالم که در عصر چنین انسان خردمندی زندگی میکنم که هر روز دارم یاد میگیرم و به امید خداوند بهترین زندگی خودم رو خلق کنم

    و سپاسگذار تمام کسانی هستم که کامنت گذاشتن و باعث شدن تا رشد یسشتری اتفاق بیفته و از هم بیشتر یاد بگیریم

    .

    من ترمز های زیادی در این زمینه دارم و فکر میکنم دلایلش این ها باشه

    اول اینکه خیلی دلم میخواست دست خدا باشم و به بقیه کمک کنم تا با من حس خوب پول و دست و دلبازی رو تجربه کنن اما فهمیدم که من کیم بابا خداوند به هر آنکس که بخواهد و در مسیر درست باشد میبخشد در نتیجه به من چه و من نمیتونم جای خدا رو بگیرم

    دوم اینکه الان فهمیدم که بخاطر اینم بوده که بتونم با این کار توجه بیشتر ادم هارو هم به خودم جلب کنم و اونا تاییدم کنن و بگن دمش گرم تنها خور نبود . بعد این باور اومد بالا که اگر به کسی کمک نکنم پس تنها خورم و احساس بی معرفتی ممکنه داشته باشم اینکه ثروتمندان انسان های خسیسی هستن و این بر میگرده به عزت نفس و اینکه من اگر اینقدر خودم رو دوست داشته باشم که بتونم به تنهایی تمام پولم رو برای خودم بخوام شاید مشکل اصلی من حل بشه

    سوم اینکه خودمو لایق تمام نعمتی بدونم که خداوند به من میده اما اینجا دچار سوال شدم که ایا کمک به دیگران بکنیم یا نه و من در صدی از پولم رو همیشه میزاشتم برای کمک و یادمه که با استاد قبلم که کار میکردم یکی از جملات تاکیدیمون این بود که ( هر پولی که به دستم میرسد اولین کارم کمک به نیازمندان است) و الان نمیدونم دقیقا چی درسته البته که ایمان دارم به زودی به جواب سوالم هدایت میشم

    باور مخرب بعدی اینه که خداوند عدالت نداره و من اگر پولدار بشم عدالت رو برقرار میکنم (اوج شرک ) و به همه کسانی که در بی عدالتی به سر میبرن کمک میکنم زندگی بهتری داشته باشن سخته اما واقعا همینه

    جالبه که خداوند چند وقت پیش هم به روش دیگه داشت بهم میفهموند اینکه که من ناجی کسی نیستم اما بازم مقاومت داشتم و میگفتم فلانی قدر خوبی من رو ندونسته دلیل نمیشه که من دیگه اینکارو نکنم اما کامنت ها و دیدن این سوال به یادم اورد که من ناجی نیستم هر کسی خدای خودشو داره فارق از هیچ منتی پس به من ربطی نداره

    در اخر سپاس گذار وجود تک تک تون هستم و ارزوی بهترین نعمتها رو براتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      حسن گفته:
      مدت عضویت: 942 روز

      سلام خانوم خورشیدی من هم حدود چهار سال پیش بایه استادی آشنا شدم و ایشون می‌گفتند که هر پولی که دریافت کردین اولین کارتون این باشه که ده درصد از اون پول وبه خویشاوندان نزدیک واگه بین خویشاوندان کسی نبود بین یتیم ها و دیگر نیازمندها بدین ومن این کار وانجام میدادم با اینکه حقوقم کم بود ولی بعدها که با استاد عباس منش آشنا شدم و خواندن بخشی از نظرات دوستان سایت در این فایل فهمیدم که ماباید اول ثروتمند بشیم وبه آزادی مالی برسیم وبعد اگه دوست داشتیم واحساس خوبی داشتیم پول و ببخشیم وانفاق کنیم وگرنه با وجود اینکه خودمون به آزادی مالی نرسیم وبخوایم ببخشیم وانفاق کنیم این باعث احساس بد میشه امیدوارم که تونسته باشم کمکتون کنم

      در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1401 روز

    باسلام و درود خدمت استاد گرامی خانم شایسته مهربان و دوستانم در این سایت الهی

    استاد باز من از هدایت الهی شگفت زده شدم چون مدتی هست که من از نظر مالی چندان پیشرفت نمیکنم و با خودم میگفتم من که دارم باورهای فراوانی و باورهامو دارم در مورد ثروت دریت میکنم ولی چرا پیشرفت محسوسی ایجاد نمیشه،

    الان که داشتم کامنتها رو میخوندم هدایت شدم به این صفحه و رفتم سراغ توضیحات فایل ،

    خیلی جالبه اتفاقا منم یکی از قردادهام با خداوند همین قضیه هست که با ثروت مند شدنم به دیگران کمک کنم، مثلا برای یکی از آشناهام ماشین شاسی بلند خواهم خرید و چیزهای مشابه همین

    الان که به سوال استاد دقت میکنم تازه متوجه شدم که پای روی ترمزه و هرچی گاز میدم حرکتی به وجود نمیاد.

    حالا میخام نظرمو بگم

    نتیجه این باور اینه که من فکر میکنم کسی که فقیره و نیازمنده، باید یه نفر دیگه مثل من باید کمکش کنه و این یعنی دلیل فقر به عوامل بیرونی بستگی داره و برای ثروتمند شدن عوامل بیرونی موثر هست نه خود آدم ، که نتیجه این باور برای زندگی من اینه که برای ثروتمند شدن من، عوامل بیرونی باید اوکی بشه و من خودم راسا نمیتونم کاری بکنم که ثروتمند بشم و در واقع

    من دچار شرک مخفی هستم و به جای پذیرش مسئولیت فقر فعلی ام بر روی خودم ، عوامل خارج از خودم رو مسبب وضع فعلی خودم میدونم

    و این باور یک ترمز خیلی قوی در برابر پیشرفت مالی من هستش.

    باز خداوند رو شاکرم که منو به سمت پاسخ هدایت کرد و از استاد عزیزم هم تشکر میکنم که این آگاهی های خالص رو با ما به اشتراک میزارن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    علی شیرزادی گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    سلام به استاد دوست داشتنی و همه همراهان گرامی

    ترمزهایی که من در این درخواست از خدا دیدم اینجا میگیم که با هم افزایی هم جهان خودمون رو رشد بدیم

    1- احساس عدم لیاقت و عدم ارزش برای خود که استاد هم بهش اشاره کرد

    2- اینکه ما خودمون رو مسئول زندگی دیگران و مسئول شاد کردن دیگران می دانیم

    3- معامله گری با خدا و اینکه با خدا عشق نمی کنیم و اینطوری فکر نمی کنیم که من با بخششم به خودم و خدا حال میدم حال خدا میخواد بهم برگردونه یا نه مهم لذتمونه چون خود خدا هم با لذت من لذت می بره

    4- فرستادن پیام فقر و نداری به جهان که من الان چیزی برا بخشش ندارم هرچند کوچک

    دوستان خلاصه گفتم چون عادت به خلاصه گویی دارم

    موفق و پیروز شاد و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: