شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 271 (به ترتیب امتیاز)

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    سلام و خدا قوت خدمت دوستان عزیز

    موانع یا ترمزها همان باورهای قبلی ما هستند که طی سالها وبلکه نسل‌ها شکل گرفته و به مغز ناخودآگاه مان چسپیده است و فقط با خواستن هیچ موفقیتی حاصل نمی‌شود و میبایست با تکرار افکار درست و تبدیل شدن این افکاردرست که بصورت کاملاً آگاهانه صورت می‌گیرد ،تبدیل به عادات درست و به طبع آن به باورهای درست تبدیل شود و آن زمانی که خواسته مان با باورمان در یک راستا باشد قطعا موفقیت حاصل میشود.نتیجتا ما بصورت آگاهانه و تکرار افکار درست طی زمان خواهیم توانست بصورت ناآگاهانه افکاری درست را تبدیل به باورهای درست کنیم ودرواقع افکار،کلام و و رفتارمان را از اگاهانه و شایستگی تبدیل به ناآگاهانه و شایستگی تبدیل کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فرهاد سلامتی گفته:
    مدت عضویت: 3942 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباسمنش بزرگوار

    یکی از مهمترین موانع بر سر حرکت کردن جهت رسیدن به خواسته ها، افزایش لحظه ای خواسته هاست یعنی من وقتی یه چیزی رو که الان میخوام و برنامه ریزی می کنم که به طرفش حرکت کنم یه دفعه خواسته ام زیاد میشه یا نوعش عوض میشه! درسته که این خوبه ولی وقتی ظرفیت وجودی من تغییر نکنه این باعث میشه که من اون هدف رو از خودم دور کنم یا فکر کنم که دور شده و بنابراین نمیتونم بهش برسم و در نتیجه این باعث میشه که من انگیزه ام رو از دست بدم چون هدفم یا خواسته ام به نظر دست نیافتنی شده!

    یه بار من یه فکر عالی و هدفی زیبا داشتم که خیلی عالی بود ولی چون با چند نفر از دوستام مشورت کردم به دلیل عزت نفس پایین و ترس از رویارویی با مشکلات، از حرکت کردن به سوی خواسته ام دچار تردید شدم. این فکر همیشه مثل خوره منو میخوره که چرا حرکت نمیکنم چرا زمان رو از دست میدم چرا با اینکه این فکر به ذهنم رسیده بود اونو عملی نکردم. من به کار آموزش علاقه مندم و البته به کارهای آموزش مجازی. این ایده من بود که چند سال قبل داشتم. به خودم و به خدای خودم توکل نکردم، اعتماد نکردم و به حرف دوستان توجه کردم و این شد که چند سال بعد این ایده توسط اشخاص دیگری در سایتهای اینترنتی منتشر شد.

    ترس به نظرم بزرگترین ترمز رسیدن به خواسته هاست. باید باورهای خودمون رو تقویت کنیم مخصوصا در حوزه ترس. بزرگترین مانع برای رسیدن به هدف همون ترسه ترس.

    یه موضوعی رو هم در مورد خودم بگم و اون اینه که: خودم یه مدتیه بخشی از درآمدم رو به عنوان سهم خدا در نظر گرفتم و اینو در زمان خودش انفاق میکنم. کار خوبیه ولی اولش من یه مقدار درصدش رو زیاد گرفتم یعنی 10 درصد. درسته که مبلغ زیادی نمیشه ولی بعد یه مدتی چون ظرفیت من به اون حد نرسیده بود که اینو از ته دل قبول کنم لذا عقل منطقی من بر من غلبه کرد و اون درصد رو به 5 درصد کاهش داد. ظرفیت من فعلا 5 درصده نه 10 درصد و باید روی باورهام خیلی کار کنم تا اینو افزایش بدم باید این باور عمیقا در من پیدا بشه که بخشش باعث افزایش چند برابری روزی و ثروت میشه.

    خداوند مهربان را سپاسگزارم و برای همه دوستان عزیز و استاد عباسمنش و خانواده همه عزیزان، روزهایی خوش همراه با باورهای عمیق و درست، ثروت و سلامتی آرزومندم. در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهدی طالبی گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    با سلام به استاد عزیز و همراهان عزیز. از اینکه این سوال چالش بر انگیز میباشد بنده میخواهم به کمک شما دوستان این سوْال را به چالش بکشم وترمزهای ان را برای همدیگر نمایان سازیم. وقتی ما خود را لایق نعمتهای خداوند نمیدانیم در خواستهای خود را به صورت شرطی یا معامله با خداوندمطرح مینماییم یعنی اینکه ما خود را بدون انجام شرط لایق و شایسته ثروتها ونعمتهای خداوندنمیدانیم وبه عدالت و فراوانی او شک داریم وهمچون فردی که برای حل مسله شغلی یا غیره به مسئول پیشنهاد رشوه یا برای اینکه مسئله او را حل نمایند هر نوع دستوری به او بدهند انجام میدهد در واقع این یک ترمز قوی و بسیار باز دارنده میباشد. 2.ایا افراد ثروتمند چنین عهد و پیمانی با خداوند خود داشته اند به نظر بنده نه:افراد ثروتمند پس از اینکه به ثروت رسیده اند تنها چیزی که انها را پر میکرد کارهای خیر بوده است که از جمله این افراد اقای بیل گیست را میتوان نام برد که وارد دنیای معنوی شده است. 3.افراد با انجام این تعهد بر این باور هستند که که ثروت در صورتی به انها داده میشود که کار خیریانجام دهند که چه بسا باوری غلط و باز دارنده میباشد. 4.واقعا چه تعهد و قولی به خداوند میتوانیم بدهیم و بر ان استوار و پایبند باشیم که در صورتی که ثروت در زندگی ما جاری شود به دیگران کمک کنیم و کار خیر انجام دهیم. لذا با توجه به اینکه رسیدن به ثروت بستگی کاملی با ارتعاش و احساس ما دارد ارتعاش هر شخصی با شخص دیگر فرق میکند وچه بسا وقتی افرادی برای رسیدن به خواسته های خود به صورت شرطی عمل میکنند وقتی خواسته شان کمی دیر وارد زندگی شان میشود مایوس شده و خود را لایق ان خواسته نمیدانند. 5.پس ما همواره باید بر این باور باشیم که ما لایق کلیه نعمتهای خداوند میباشیم زیرا که ما از جنس خداوند هستیم و قابلیت خلق کنندگی داریم وچنانچه خداوند بخواهد کمکی به بندگان نیازمندش برساند واین کمک از جانب ما باشد ما را دستی از دستان خود قرارمیدهد تا بتواند به واسطه ما کمکی به دیگر بندگانش برساند وهیچ کمکی بهتر از این نیست که انها را به اگاهی برساند همچون کاری که استاد عزیزمان انجام میدهد. دوست دار همیشگی شما مهدی طالبی. باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    با عرض سلام و احترام خدمت همه دوستان

    مهم ترین مشکلی که در این نوع هدف گذاری جهت کسب ثروت به ذهن می رسد ” مشروط کردن موفقیت مالی خودمان به موفقیت مالی آنان که قصد داریم پس از ثرومت مند شدن آنها را نیز سهیم کنیم ” می باشد.

    توضیح آنکه چگونه می توانیم باور داشته باشیم که موفقیت مالی ما وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست و این باورهای ماست که آن را محقق می کند اما موفقیت و بهبود در اوضاع مالی آنهایی که قصد کمک کردن به آنها را داریم وابسته به خود می دانیم؟! آیا ما باید به موفقیت مالی برسیم تا اوضاع مالی آنها بهبود یابد؟! آیا این نوعی تناقض در باورهای ما نیست؟!

    چگونه خداوند را به عنوان منبع ثروت در جهان می پذیریم و ایمان داریم که او ساز وکاری را در قالب قوانین ثابت در جهان هستی طرح نموده که عادلانه هر آنکه خواهان ثروت است هرآنچه را که می خواهد نامحدود به دست آورد اما در پیشگاه همین خداوند عرضه می داریم بعد از دستیابی به ثروت “ما” بخشی از ثروت خود را به بعضی از انسان هایش می دهیم. او که هر انسانی را بی نیاز از هر انسان دیگری کرده است اگر نیاز بود بدون سیر تکاملی، ثروتی را به بنده ای ارزانی دارد آیا نیاز است ما این کار را انجام دهیم؟!

    توضیحات مقدماتی بالا بیان می کند هر انسانی از جمله آنهایی که قصد کمک کردن به آنها را داریم خودشان باید برای بهبود در تمام جنبه های زندگیشان و از جمله در مورد موضوع بحث یعنی ثروت، به آمادگی لازم دست یابند. این آمادگی با ساخت باورهای صحیح ثروت ساز حاصل و با عمل کردن به آنها با توکل به خداوند، نتایج در قالب ثروت حاصل خواهد شد. حال متوجه می شویم که اگر ما قرار باشد آن میزان ثروتی را که تعیین کردیم حتی با یک نیت خیر و یک واسطه از طرف خداوند وارد زندگی آنها کنیم جهان هستی منتظر می ماند تا آنها به آمادگی لازم برای ورود این این میزان ثروت دست یابند. بنابراین، ثروتمند شدن ما علاوه بر کسب آمادگی و پیمودن مسیر ذکر شده توسط خودمان، ” مشروط به آمادگی آنهایی که قصد کمک کردن به آنها را داریم” نیز هست. این یک شرط مخربی است که ما خود به جهان هستی ارائه کردیم چرا که شاید آنها هیچگاه به این آمادگی دست نیابند!

    با آرزوی سلامتی، آرامش و موفقیت همه جانبه برای همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عبد خاکی گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    با سلام به استاد عباس منش

    و سلام به تمام دوستان و عزیزان

    دوستان حتما تا آخر بخونید!!!!!!!!!!!! ممنون!!!

    طبق قوانین حاکم برجهان کائنات به فرکانسهای ما به شکلی در همان جهت فرکانس شرایط،اتفاقات و… را رقم میزند.

    قانون جهان این است که به سمت رشد و توسعه و گسترش جهان پیش رود .

    اینکه ما به خدا بگویم به ما ثروت زیادی بده تا مدرسه و بیمارستان و خیریه و… بسازیم در واقع قانون را درست درک نکرده ایم و درخواستمان اشکال دارد چرا؟

    به این دلیل که کائنات (یعنی در واقع سیستم) این را نمی داند که تو بعد از آنکه به ثروت رسیدی این کار را می کنی یا نه یا کلا فراموش می کنی و یا شیطان نمی گذارد که این کار را انجام دهی ؟؟(البته خدا می داند که تو انجام می دهی یا نه چون او بر همه چیز آگاه است)

    اینکه ما برای سیستم شرط می گذاریم در واقع یک نوع تبادل دو طرفه می کنیم که تضمینی از طرف ما انسانها برای انجام آن وجود ندارد و سیستم این را نمی داند و اگر به ثروت رسیدی و آن را انجام ندادی سیستم دادگاه و قاضی ندارد که آن را از شما پس بگیرد و در واقع تبادل یک جانبه است (از توضیح بیشتر پرهیز می کنم)

    ولی اگر در جهت قانون جهان پیش بروی و رسالت خود را بر این مینا بگذاری که من در جهت رشد و گسترش جهان جلو می روم یعنی اینکه ابتدا روح و ذهن خود را در جهت هم فرکانس با جهان قرار داده و ابتدا از رشد خود شروع کنی و در جهت تکامل ظرف خود قرار بگیری و ظرف خود را هر چه بیشتر و بیشتر بزرگ تر کنی سیستم این را که جدیت تو در شروع رشد خود هستی و ظرف خود را گسترش می دهی از طریق فرکانس دریافت می کند و تو را به آن جهت هدایت می کند و وقتی ظرف تو بزرگ تر شد (در مدار بالاتر قرار گرفتی) ثروت هم به سوی تو می آید چرا که سیستم ظرف تو را دیده و فرکانس تو را تبدیل به ثروت کرده است و زمانی که سیستم ظرف تو را دید و حس کرد که تو در جهت رشد و گسترش خود هستی یعنی در جهت رشد و گسترش جهان هستی و در واقع تو نیز می شوی خالق گسترش خود و جهان ،و آنجا که هر شخصی در این جهان به خالق رشد و گسترش خود مبدل گردد در واقع به صورت جزءای از کل قرار می گیرد(از توضیح بیشتر پرهیز میکنم )

    و به همین جهت وقتی سیستم ظرفیت و جدیت تو را در این امر دید برای او حالت تبادل پیدا نمی کند که من ثروت به انسان بدهم که برود بیمارستان و خیریه و.. بسازد یعنی تبادل دو طرفه نمی کند او فقط تو را در راستای هدفت و رسالتت قرار می دهد و به این کار ندارد که تو در آینده این کار را انجام می دهی یا انجام نمی دهی او رشد و گسترش تو را می بیند و طبق ظرفیتت (ظرفت یا فرکانس آن موقعت) به تو چیزی می دهد و وقتی تو ظرفیتت و روحت بزرگ شد و گسترش یافت تو هم خود به خود می شوی خود خدا (خالق) یعنی کسی که به شدت بر بندگانش (مردم و جامعه ) جریانی از نعمت و فراوانی را عرضه می دارد و آنقدر روح تو رشد یافته و بزرگ شده است که دیگر سیستم و تو در یک فرکانس قرار می گیری و تو همان انرژی را به جهان می دهی که سیستم می خواهد و دیگر نیازی به معامله نیست چون سیستم میداند که تو هم فرکانس با او شدی و به قول ما آدما کلک نمی زنی و وقتی به ثروت رسیدی اون کارهای که گفتی رو انجام ندی و سیستم رو غال بزاری البته بر عکسش هم هست که اون به سمت نابودی کشیده میشی و کارهات هیچ فایده ای ندارد و به سمت حذف شدن پیش میروی

    پس موانع ذهنی به شرح زیر است.

    1_ ما با سیستم داریم تبادل می کنیم پس می تونیم وقتی به ثروت رسیدیم انجام ندیم (ذهن الان ما در مقابل بخشش به این حد و مقدار مقاومت می کند چون روحش بزرگ نیست )

    2_ما خودمون رو نمی خواهیم گسترش بدیم بلکه می خواهیم مردم را بی نیاز کنیم و چون خودمون رو دوست نداریم و لایق نمی دونیم هم برای گسترش هم برای ثروت، پس همش به فکر مردم هستیم

    3_ ما فکر می کنیم سیستم احساساتی و دل رحیمه و با کلک می خواهیم دل سیستم را به رحم بیاوریم و بگیم که ما کار خیر می کنیم پس به ما ثروت بده ، تا سیستم هم دلش به رحم بیاد و بده و در واقع نیت خالص برای خدا نداریم

    4_ ما ساختن بیمارستان و خیریه و مسجد و … را برای معروف شدن می خواهیم نه برای رضای خدا یا برای احترام بیشتر مرد و…

    اینکه مدام بگیم مردم مردم یعنی قدرت خدا رو در روزی رساندن به مردم نادیده گرفتیم و این یه نوع شرک ؟

    از استاد عباس منش و تمام عزیزان تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سعید دامنجانی گفته:
    مدت عضویت: 3596 روز

    سلام به همه عزیزان واستاد گلم

    بچه ها بی نظیرید یعنی هیچ جا چنین مشارکتی ندیدم

    ممنون سپاسگزار از همتون بابت این همه وقتی که گذاشتین

    به نظرمن این طور درخواست کردن شرک هستش

    دقیقا داریم قدرت خداوند رو مقدار واندازه بهش میدیم

    پس هم شرک باعث میشه ثروت ونعمت وارد زندگیمون نشه

    شاد وثروتمند سعادت مند در دنیا وآخرت باشید

    سپاسگزارم از خداوند وهاب که در این جمع دوست داشتنی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    majid hasanvand گفته:
    مدت عضویت: 2650 روز

    باسلام خدمت استادبزرگ ودوستان خوبم

    ۱.اینگونه درخواست بیان کننده این باور است که به دیگران ظلم شده وآنان خود نمیتوانند برای خود ازخداوندطلب ثروت کنند.

    ۲.قبل از هر درخواستی از خداوند برای دیگران،ابتدا باید خواسته های خودمان را در نظر بگیریم دراینصورت است که ما اعتمادبنفس وعزت نفس داریم.

    ۳.قبل از هر درخواستی ابتدا باید هدفمان ازقبل مشخص باشد وبدانیم که چه مقدار؟تاکی؟واضح ومشخص؟به چه دلیل؟میخواهیم،

    ۴.وقتی طلب ثروت را برای برطرف کردن مریضی یا نیازی از کسی میخواهیم نشاندهنده اینست که هنوز منتطر روزهای بد هستیم وفراوانی نعمتهای خدا را باور نکردیم.

    ۵.با اینکار میخواهیم خودمان رابه دیگران نشان دهیم وکمبودهای داریم که به دنبال کسب شهرت وجلب توجه هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    امین اسم زاد گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    سلام دوست خوب و مهربانم

    منم مثل شما فکر میکردم و اومدم به عنوان بک بازی باورهامو به بازی گرفتم

    فایل ١ قانون آفرینش بهم یاد داده که هر بار به چیزی باور دارم و معتقدم ابتدا اون رو به چالش بکشم

    یک تمرین بهتون پیشنهاد میکنم که خودم در همین سایت انجام دادم

    برای یکی از فایلهای استاد فکر میکنم فایل باور به رسیدن به رویاهای ٢ اولین نفر کامنت گذاشتم و برای چند فایل دیگر دیرتر کامنت گذاشتم و بدون پیش فرض ذهنی که کزوم بیشتر دیده میشه فقط به نظاره نشستم

    جالب اینجاست که در تعادل دیده شده و کامنتها ستاره گرفتن

    ?????

    اونجا بود که گفتم الله اکبر چه زیبا میشه قبل ساخته شدن یک اتفاق اون رو به چالش کشید و باور جدید را ساخت

    شما اگه جایزه میخوای یک راه هست

    عمل به قوانین و تغییر باور و اینکه خودتون را لایق جایزه بدونید که من میدونم شما بسیار لایق

    عزیز

    دوشت داشتنی

    و ثروتمند هستند

    …………………….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امیرعلی دهقان گفته:
    مدت عضویت: 2712 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش و تیم تحقیقاتی گروه عباس منش

    همین جور که داشتم کامنت ها رو میخوندم یه باور مخرب در دل این داستان ها در اوردم یعنی اون زمانی که ما میگفتیم خدایا ما وقتی پولدار بشیم به بنده هات کمک می کنیم با این باور بوده که ادم بدی میشیم اگر پولدار بشیم و با خدا اینجوری عهد میبستیم که پولدار بشیم قول میدیم ادم خوبی بمونیم مثل اینه که ی سدی توذهنمون برای خودمون گذاشتیم و از خدا میخوایم مشکل حل کنه درصورتی که کلید اون سد دست خودمون و ما دچار توهم شدیم.اینم یه نوع دیدگاه هست نسبت به این باوری که استاد گفتن.چون من زیاد به این نیت که توتوانایی نداری به بنده هات کمک کنی این عهد با خدا نمیبستم احتمالا با این نیت میبستم که تو چون در این دنیا به وسیله ی خیلی از بنده ها ظلم ایجاد شده بستم

    و در عین نوشتن همین کامنت دوباره یه باور مخرب در خودش کشف کردم و این این بود که چون خدا مارو جانشین خودش قرار داده در زمین یعنی ادما میتونند هرکاری بکنند و این یعنی خدا قدرت مطلق نیست وای دارم دیونه میشم اگر دوستانی که نتایج فوق العاده گرفتن جواب بدن یا خود استاد عباس منش جواب بدن به این سوال که اینقدر باور مخرب دارم نمیدونم از کجا شروع کنم رو کدومش تمرکز بزارم همه رو باهم تغییر بدم چجوری تغییربدم ااین همه باور/و بعضی مواقع احساس من در طول مسیر خراب میشه و هرچی فکر میکنم نمیفهمم از چه فکریه شایدم خود فکر جلوی ذهنم باش و من زیاد توجه نمیکنم به نظر شما چجوری اون فکر بکشم بیرون؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی انگورج تقوی گفته:
      مدت عضویت: 2629 روز

      سلام خدمت دوست عزیزم

      نگران نباش کمال گرا نباش اینقد

      ریلکس باش آروم باش… روی یه برگه بشین باورهای اشتباه بنویس همه رو بعد کنارش باورهای مثبتش رو در بیار بعدش به طرق مختلف شروع کن به تکرار باورهای مثبت🌺

      در مورد قدرت خداوند هم اینجوری قدرت خدا بالاتره که… خداوند سیستم رو به گونه ای وضع کرده که ما خودمون خالق شرایط زندگیمون باشیم و با هر خلق خواسته ها توسط ما، ما اعتبارشو میدیم به خدا… تازه خدارو خیلی با عظمت تر می‌بینیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        امیرعلی دهقان گفته:
        مدت عضویت: 2712 روز

        سلام

        در حال حاضر خیلی قوی تر از قبل و ارام تر از قبل هستم

        در یک بازه ای از زمان خیلی درگیر چنین مسائلی بودم و فعالیت کاری نداشتم

        اما در حال حاضر تایم کمتری برای تغییر باورهام میزارم و بیشتر عمل میکنم

        برای همین درامدم چندین برابر شده و از یه بیزینس دوباره وارد یه بیزینس دیگ ای شدم و میخوام درامدم بیشتر کنم.

        منی که پول هیچ کدوم از دوره های استاد نداشتم و ارزوم بوده که دوره ی استاد بخرم

        دوباره میخوام برم یکی دیگ از دوره های ایشون به اسم روانشناسی ثروت تهیه کنم

        با همین دوره های رایگان و کارهایی که سرراهم بود شروع کردم به انجام دادن ونتیجه گرفتم

        برای رشد بیشتر میخوام محصولش تهیه کنم

        این کامنت هم باشه واسه اونایی که میخوان باور کنند که میشه در هر شرایطی تغییر کرد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: