شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 275
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استاد و دوستان عزیز
ترمز های مخرب در این سوال زیاده یکی از ترمز ها اینه که من حتما باید یک کار خوب کنم تا به این پول برسم اگر من کمک به کسی نکنم حتما ادم بدی هستم و از نعمت خداوند محروم میمانم این یه کمبود احساس لیاقت در خود فرد که من الان ادم خوبی نیستم خدا پس به من چیزی نداده باید حتما یه کار خوب کنم تا خدا به من چیزی بده وگرنه نمیده
ترمز بعدی اینه تا پول گنده دست من نیاد من هیچ کاری نمیکنم حتما باید یه پول زیاد خدا به من بده تازه حرکت کنم به دیگران کمک کنم و پولم و خرج کارهای خیریه کنم این باور که تا من به اون پول زیاد نرسم کاری نمیکنم این ترمز و منم داشتم که تا به نتایج دلخواه نرسم کاری نمیکنم و هیچ وقت هم نرسیدم تا زمانی که این باور و داشتم
ترمز بعدی رسیدن به پول گنده که فرد از خدا میخواد یه شبه پولدار ش کنه و مثل پیدا کردن گنج یا رسیدن ارث …. و اون ادم نه ارثی داره که بهش برسه و نه گنجی میتونه پیدا کنه و باور داره که نمیتونه به پول گنده برسه این ارزو رو از خدا میکنه تا در عوضش به فقیر ها کمک کنه
مرسی از استاد بابت این سوال زیبا و مرسی از کامنت قشنگ بچه ها
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
چقدر این فایل و این سوال باعث شد من هم عمیق تر فکر کنم و لایه های زیرین ذهنمو کندوکاو کنم و متوجه بشم که چه کدهای مخربی اون زیر دارن ران میشن
من هم قبلا فکر میکردم خدا یک انسانه و احساسات انسانی داره و وقتی چیزی از خدا میخواستم گاها پیش میومد که میگفتم خدایا فلان چیزو بهم بده یا فلان اتفاق بیفته من قول میدم فلان کارو بکنم یا انقدر صلوات نذر میکردم
الان به ذهنم اومد استاد که همین نذر کردن خودش گروکشی و یه جورایی کد مخرب و باور مخربه اینکه ما چیزی رو از خدا درخواست میکنیم و عوضش فلان کار رو برای خدا انجام میدیم یا کاری میکنیم که خدا از ما راضی باشه یا خدا خوشحال بشه
در صورتی که اگه چیزی رو از خدا میخوایم فقط به خودمون بستگی داره و کدهایی که دارن ران میشن
مواردی که من ترمز یا کد مخرب تو این نوع نگاه میبینم این ها هستن:
1- اگر میخوای به کسی کمک کنی باید با احساس خوب باشه نه با حس ترحم و یا این حس که من میتونمبا کمک کردنمزندگی کسی رو تغییر بدم
2- از همون چیزی که الان داری ببخش نه چیزی که بعدا قراره گیرت بیاد، چون این هم تکامل طی میشه هم متوجه میشی آیا با وضع موجود هم میتونی ببخشی یا نه
3- من توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم، فارغ از اینکه چقدر میتونم بهش کمک کنم، همش بسته به باورهای خود شخص داره و اینکه میخواد عوض بشه یا نه
4- من لایق ثروت هستم، بدون اینکه معامله ای با خدا انجام بدم من لایق ثروت هستم
5- شرک (خدا به واسطه من فقط میتونه زندگی بقیه رو نجات بده و عوض کنه و خداوند نیاز داره به معامله با من در صورتیکه خداوند میلیاردها دست داره)
6- احساساتی شدن خدا، اینکه من با زدن اینحرف ها میتونم خدارو احساساتی کنم درصورتیکه خداوند سیستم هستش و احساساتی عمل نمیکنه
7- گرو کشی، نباید در ازای انجام کاری چیزی از خدا بخوایم
8- کمبود ، اینکه خداوند و جهان کمبود دارن و بدون من نمیتونن به کسی کمک کنن
این مواردی بود که به نظرم کد های خرابی هستن که واقعا خودم هم توش مشکل داشتم و هنوز همدارم و دارم روشون کار میکنم
امیدوارم که همه مون بتونیم این کد هارو شناسایی کنیم و جلوی ورود نعمت به زندگی مونو نگیریم
استاد جان خیلی دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی دوست داشتنی و توانمند
و سلام خدمت همه ی دوستان هم فرکانسی
چیزی که به ذهن من میرسد و درک کردم از این قانون تا اینجا این است که اگر من همچین درخواستی از خداوند داشته باشم انگار دارم به خداوند باج میدهم و در ازای خواسته فکر جبران هستم که جبران کردن خودش یک باور مخرب محسوب میشود و اینکه من خود را لایق نمیبینم که خداوند به تنهایی به من ثروت دهد و من باید حتما در برابرش باید باجی دهم
همین جا از استاد عزیز و گروه عباس منش تشکر میکنم بابت این همه فایل رایگان و فراوانی که در سایت وحود دارد
سلام به استادم و تمام دوستام
چقدر به موقع این نشانه به من نشان دااده شد دیشب بخاطر یک سری گفتگو که با مادرم داشتم در مورد وضعیت مالی مان بود که خیلی منو به هم ریخت و کنترل زهن را از دست دادم ولی حالا زدم روی نشانه ام این فایل که چندین بار دید حالا هدایت شدم به خواندن کامنت های دوستان که خیلی ترمز هاره در خودم یافتم این را نوشتم که بریم سراغ خواندن کامنت های بقیه دوستان این رد پام باشه
به نام خداوند مهربان
روز 100سفرنامه
الهی به امید تو
سلام به همگی
من خودم هم همینطور بودم میگفتم خدا بهم بده تا فلان کارو کنم یه جورایی برای خدا شرط میذاشتم میگفتم اگه فلان چیزو بهم بدی فلان کار خوب میکنما
ولی چقدر وقتی فایل های توحید در عمل از استاد عباسمنش دیدم و تمرکز یک هفته گذاشته بودم رو این چند تا فایل فهمیدم این موضوع که اسمش گذاشته بودم دعا کردن چقدر شرکه
اول اینکه من مسىول زندگی دیگران نیستم
من نمیگم کمک کردن بده اتفاقا خوبه ولی نه اینکه نذر کنی یا بگی خدا بهم بده اون کار میکنم به خدا با زبون ادمیزادیت بگو آقا من فلان مقدار تو حسابم باشه دوست دارم بینیاز باشم دوست دارم فلان ماشین و خونه داشته باشم اول برای آنکه خودم کیف کنم تا اول خودت بینیاز نباشی نمیتونی دلی کمک کنی اگر هم کمک کنی از ته دل راضی نیستی و حالت خوب نیست میگی آره خوب من خودم لازم داشتماولی دیگه عیب ندارد پس خدا باز بهم بده تا بازم کمک کنم
این یعنی کمبود یعنی فقر اگر من باور داشته باشم به فراوانی به نعمت ها به رزق و روزی که خداوند بی حساب و کتاب به من میبخشد دیگه چرا شرطیش کنم
پس دوتا ترمز ذهنی تا اینجا متوجه شدم
یکی مشرک بودن و دومی باور کمبود و فقر
باور بعدی در مورد عدم عزت نفس هست
اینکه خدا خسیسه نمیبخشه که خدا مثل آدم هاست دلش نمیاد ببخشه باید گولش بزنم بگم اگه فلان مقدار بهم بدی یه مدرسه هم درست میکنما یعنی باور عدم احساس لیاقت و عدم عزت نفس
یعنی من با گفتن این جملات دارم به خودم میگم آره من که کوچکم من که لایقش نیستم من که لیاقتش ندارم ولی خدا اون بیمار سرطانی اون کودک یتیم اون بچه های بدون مدرسه اونا لیاقتش دارن دلش براشون بسوزه به من بده تا من به اونا بدم
من تو این نوشته بالا این سه باور متوجه شدم حالا میرم کامنت های دوستان میخونم که بهتر متوجه بشم
عدم احساس لیاقت و عدم عزت نفس
دوم باور کمبود وفقر
سوم هم مشرک و شرک ورزیدن
الهی شکر
استاد سپاسگذارم
مریم جون بخاطر این سفرنامه عالی ممنون
ممنون از همگی بخاطر آموزش های خوبتون
حالم بینظیره بدون اغراق
هدف هام دارن یکی یکی تیک میخورن
الهی شکر
دوستتون دارم
یا حق
سلام به استاد و بچهای گل سایت
من فهمیدم که این سوال خیلی ریشه عمیقی تو مذهب و فرهنگ ما داره که طی قرنها به ذهن ما تزریق شده مثلا من چرا باید برای خواستن یک خواسته به معامله کردن با خدا متوسل بشم مگه وقتی خدا حضرت آدم و حوا رو فرستاد رو زمین بهشون گفت که هرچی خواستی از من اول یک قول و یک ودیعه پیش من بزار تا من خواستهاتو برآورده کنم نه فکر نکنم چنین چیزی خواست خدا بهشون گفت برین رو زمین زندگی کنین هر چی که خوردنی حلال هست بخورین و از نعمتهایی که براتون گذاشتم استفاده کنین و شکر منو بجا بیارین فقط همین گفت من براتون زیور آلات و سنگهای گران بها گذاشتم غذا برای خوردن گذاشتم آب براتون از آسمون فرستادم زمین. رو زیر پاتون سفت کردم آسمون رو براتون سقف امن قرار دادم هیچ کجا نگفت بابت هر کدوم باید یک تعهد به من بدین که بدونم شما لیاقت استفاده از این همه نعمت رو دارین بعد دسرسی شما رو به استفاده ازشون باز میکنم این افکار از ذهن فقیر اطرافیان و مذهب تعصبی و فرهنگ جامعه و خانواده بهمون تحمیل شده وقتی فکر میکنم میبینم چقدر این باور مخرب تو مغز استخون ما ریشه کرده و باید روزها برای ریشه کن کردن اون از ذهنمون وقت بزاریم چون با مذهب و عقیده ما اجین شده خیلیا در موردش گارد دارن منم یکیش بودم خدا قبل اینکه ما باشیم این نعمتها رو برامون خلق کرده وبعد انسان رو فرستاده برا زندگی تو این نعمتها به نظرتون خدا چه احتیاجی داره که ما به بندهاش کمک کنیم وقتی خودش پیشاپیش همه چی رو از هر چی که به ذهنت برسه برامون فراهم کرده اون میگه تو فقط درخواست کن اعتماد کن که من برات این خواسته رو قبلا برآورده کردم تو به مسیرش هدایت میشی و بهش میرسی هیچ ضمانتی هم نمیخواد این نعمت خلق شده برای تو از قبل فقط باید بهش ایمان بیاریم بخدا کل این کره زمین و تمام آسمانها برای ماست که استفاده کنیم و بزرگی خدا رو درک کنیم نه اینکه بخوایم با خدا وارد معامله بشیم برای چیزی که برای همه آدمها به اندازه کافی و بیش از نیازشون خلق شده از قبل
امیدوارم روز به روز ایمانم به رزاق بودن خدا بیشتر بشه و به وهاب بودنش که این همه نعمت برای استفاده من خلق کرده
شکر کلمه کوچکی است برای ابراز تشکر از این بزرگی و عظمت ولی این تنها کلمه ای هست که در ذهن ما برای قدر دانی هک شده امیدوارم بتونم ذره ای از لطفش رو نسبت به خودم با شکر کردن قدر دانی کنم
الهی صد هزار مرتبه شکرت *
دوستتون دارم امیدوارم شاد و موفق و پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین
سلام بر همه
اشکال این تفکر از این باور نشات میگیره ک ما خدا را انسان میدونیم و باهاش وارد معامله میشیم در واقع معامله فقط مخصوص موجودات نیازمنده و ن خدا، چون در معامله ب هر دو طرف سود و یا چیزی خواهد رسید در صورتیکه خداوند بی نیاز مطلقه. خدا چ نیازی داره ب فلان کار من، خدا چ نیازی داره ب دعای من، خدا چ نیازی داره ب اینکه در قبال فلان کاری ک برای من انجام میده من فلان کار را بکنم. پس این تفکر از اساس غلطه و همین سد بزرگی جلوی دریافت نعمتها و ثروتهاست چون خدا را محتاج میدونیم. و شرکه
به نام خدا مهربان
خداوند نعمت هاشو به کسی قرضی نمیدهد
خداوند هیچوقت نمیتونه قانون رو نقض کنه که تو باورت هامحدوده باورت به فقره. بعد درخواست ثروت کنی اونم باچه شرطی کمک به دیگران.
خوب اگر من باور به فراوانی نعمت های خداوند دارم از همین چیزی که دارم به بنده ها کمک میکنم چه کمکی کمک به افزایش ثروت و نعمت خودم ن به دیگران ما نمیتونیم غیر از خودمون کسی رو تغییر بدیم
خداوند میگه ما انت بوکیل
هیچکس نمیتونه کسی رو خوشبخت کنه یا بد بخت غیراز خودش
تمام نعمت و ثروت به ذهن ما بستگی داره
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
سلام به بانو شایسته عزیز
سلام به خانواده بهشتیم
استاد عزیز سپاس گذارم بابت این سوالی که به اشتراک گذاشتید وباعث شدین این حجم از آگاهی و اطلاعات را دوستان عزیز به اشتراک بگذارند و به قول شما اگر تمام کتاب موفقیت را روی یک کفه ترازو بذارن و اگر جوابهای این کامنت روی یک کفه بذارن بارها و بارها این جوابها ارزشمندتر و سنگین تر هست پس خیلی مهم که از این گنج بتونیم استفاده کنیم در واقع این گنج نشانه ی من بود که باید خیلی ازش استفاده کنم و متعهد بشم که تمرکز زیادی واسش بذارم چون زمانی که پامو از روی ترمز بردارم میتونم حرکت کنم منم تا جایی که میتونم جواب خودم میگم و هر بار میام آنچیزی که پیدا کردم را به اشتراک میگذارم انشالله.
یک جور گروکشی در این درخواست به خدا هست که در عوض این ثروتی که به من میدی منم یه بنده هات کمک میکنم و یعنی لیاقت ندارم که خودم برای خودم بتونم این ثروت درخواست کنم و اینطوری خیالم راحت میشه که باید به دیگران کمک کنم وقتی ثروتمند بشم من زمانی که این باور مخرب داشتم میومدم مینوشتم که به فلانی انقدر کمک کنم به فلانی به خاطر این دلیل کمک کنم و خیلی خنده دار واقعا و فکر کردم که این باور در من کم رنگ شده در حالی که به یک وضعیت دیگر و یک باور دیگه تبدیل شده که من همش منتظرم دیگران به من یه چیزی بدن یا یه چیزی واسم بخرن و حتی مدتها بود که چون تازه اومده بودم تهران و هیچ ایده ای نداشتم و با استاد اشنا نبودم و کاری نداشتم و پولی هم نداشتم از دیگران خیلی تغذیه ها و یا وسایلی دریافت میکردم و همش به دنبال تغذیه از درختان بودم و کم کم باعث شد که از روی زمین به دنبال جمع کردن چیزی واسه خودم باشم بعد از آشنایی با استاد وضعیتم کمی بهتر شد البته به نسبتی که روی خودم کار کردم وخدارا شکر میکنم که دارم در راستای علاقم کار میکنم و در زمان آزاد هستم اما این باورهای مخرب از همون قدیم با هام بوده و متوجه نشده بودم تا این که خدا به سوی این فایل هدایتم کرد و هنوز خیلی جا داره تا باورهای مخرب و ترمزها را دربیارم و روشون کار بکنم حتی قبلا تنبلی میکردم و میگفتم نه بابا ترمزی ندارم اما الان کمی متوجه شدم و با نوشتن این آگاهی بیشتر میشه به خاطر همین خدا به قلم قسم خورده و ما چون فراموش کار هستیم این کلید بزرگ برای رسیدن به هر چیزی را یادمون میره این باور مخرب آنقدر زیرکانه کارخودشو داشت انجام میداد که به دنبال خریدهای ارزون بودم و همیشه منتظر بودم خانوادم واسم پول بفرسته
به همون اندازه ای که یادمون میره از کجا به کجا رسیدیم و چه موفقیتهایی به دست آوردیم وچقدر آرامش خوبی کسب کردیم باورهای مخرب که تبدیل به رفتارهای مخرب میشه هم کم کم درونمون نهادینه میشه و متوجه عملکردشون نمیشیم مخصوصا تو وضعیت مالی و مخصوصا واسه من که خیلی آرام آرام این وضعیت شکل گرفته و خدارا شکر که کمی متوجه شدم و میتونم با هدایت خودش وضعیتم بهبود بدم فقط باید هرچند وقت یک بار این کامنتم مرور کنم و هر بار به دنبال باورهای مخرب باشم و در راستای بهتر شدن و باورهای مناسب ساختن اقدام کنم واقعا کشف باورهای مخرب خیلی مهم تر از ساختن باورهاست چون وقتی این کدهای مخفی را پیدا کنی به صورت طبیعی جریان پیدا میکنی تو زندگیت .
یکی از ورودی های که کدهای مخرب تو ذهن به وجود میاره فیلمهایست که ساخته میشه مثلا تو همه ی فیلمها قهرمانها یا افرادی وجود دارند که اول موفق هستند بعد چندین بار شکست میخورن و بعد مجددا موفق میشن و این باوری را نشون میده که باید چند بار شکست بخوری و بعدش میتونی موفق بشی
خدایا شکر بابت این سایت ارزشمند و توحیدی و هدایت کننده به آنچه که میخواهیم با استادان عزیز و راهنما
انشالله از نتایج خوبی که از کشف کدهای مخرب به دست آوردم مینویسم
عاشق همتونم
سلام به استاد عزیزم و دوستان
اولین باور اشتباه خودم راجب ترمز های ثروت این بود که ، ثروتمندا صبح تا شبشونو دوختن به هم و خیلی سرشون شلوغه و کلی درگیری ذهنی دارن و به سختی تلاش میکنن و بسیار بیشتر از بقیه و همیشه فکر میکردم برای رسیدن به موفقیت و ثروت ، اول کارمون باید به شدت کار کنی و سختی بکشی و وقت بذاری چون الگوهایی که دیده بودم هم به همین شکل بودن و بدترین قسمتش این بود که کارهایی که ازشون متنفری یا اصلا خوشت نمیاد باید انجام بدی برای راه موفقیت به قول اونایی که بهش رسیدن و کلا تلاش زیاد ، سختی ، دست و پا زدن بهش رسیدن .
مثل کسی که جونش به لبش میاد تا به یک چیزی میرسه یا فرمانده ای که بعد از اینکه تمام سربازاشو از دست میده و خودش زخم های عمیق و غیرقابل جبران میخوره به پیروزی میرسه و من بعضی وقتا با خودم میگم اصلا ارزششو داره اینجوری برسم ، اصلا میرم یه گوشه اروم زندگیمو میکنم بیخیال همه چیز میشم اما از یک طرف یک چیزی درونم میگه که نه لیاقتم بالاتر از ایناس و یک بار زندگی میکنم پس درست زندگی کنم
یا باوری که خودم تا چند وقت پیش داشتم و هنوز جای کار داره و کلی از مردم هم این باور رو دارن که پول توی فلان کاره ، الان پول تو دندون پزشکیه ، الان پول تو فلان بیزینسه ، الان پول ت. بلاگریه و این چیز ها
باورهای مذهبی زیادی هست که برای فقیر شدن خیلی تو ذهن کار میکنه مثلا چند وقت پیش رفته بودم روضه و رسیدم به سخنرانی های شیخه که از اماما و پیامبرا حرف میزد که اونا قنائت میکردن ، شب چیزی برای خوردن نداشتن ، هر چی داشتن می بخشیدن به بقیه و مثل بدبختا زندگی میکردن و مثلا داشت اونارو الگو میکرد و ته حرفش این بود که باید قانع باشیم به کم و زندگیمونو اینجوری بگذرونیم
باور اینکه اگر ثروتمند بشم پر از تنش ، استرس و اضطراب میشم و باید از تمام تفریحاتم بگذرم و دیگه زندگی ندارم
و یک باور مخرب دیگه که خیلی ها میتونن داشته باشن اینکه کاری که دوسش دارن مثل هنر یا ورزش نمیشه پول زیادی ازش درآورد یا یک سقفی داره و بیشتر از اون نمیشه که خودم برای این باور خیلی جای کار دارم و باور قویه
احساس لیاقت که بسیار مهم هست و خیلی خیلی بیس قوی و پایه هست برای ثروتمند شدن چون ما به میزانی که خودمونو لایق بدونیم ثروت و نعمت بهمون داده میشه
این چیزایی بود که تا الان به ذهنم اومد
درپناه خدای مهربان و روزی دهنده باشید