شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 276

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 887 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    سلام به استاد بی نظیر و مریم عزیزم

    مدتی هست که دارم روی این فایل کار میکنم چون واقعا ارزشمنده وجای کار داره واحساس کردم میتونه خیلی به پیشرفتم کمک کنه…

    جالبه من خیلی به خودم افتخار میکردم که تا حالا تا جایی که یادمه از خداوند نخواستم که یه نعمتی به من بده تا منم به بنده هاش کمک کنم.

    اما من امروز یه ترمز خیلی بزرگ رو در خودم پیدا کردم که الان با حیرت زدگی دارم این کامنت ومینویسم…

    داشتم با خودم خیال پردازی میکردم که فکن یک عالمهههه شلوار تو یه بسته بندی عظیم برات بیاد از انواع واقسامش تو طرح ها ورنگ ها و مدلای مختلف و….(من عاشق لباسم)

    و همینجوری داشتم با خودم ذوق میکردم وکیف میکردم و حسم خوب بود تا اینکه یهو اومد تو ذهنم که خب اونوقت مجبور میشم به بقیه هم بدم ازشون

    و همسرم حتما منو مجبور میکنه که چندتاشو بدم و اگه ندم سرزنشم میکنه

    ولی من اصلا دوست ندارم اینکارو بکنم من دلم میخواد همشون ماله خودم باشن

    و بقیه هم توقع دارن که بهشون بدم و اگه من اینکارو نکنم بهم برچسب میزنن میگن خودخواهه خسیسه بخشنده نیست ودلش بزرگ نیست و حس خوبی نسبت بهم ندارن دیگه و قضاوتم میکنن…

    تازه اگه خودمو هم بی اهمیت نشون بدم به توقع و حرف دیگران

    خودم با خودم عذاب وجدان میگیرم که ببین زهرا خدا یه نعمت بزرگ به تو داد ولی تو هیچی ازش نبخشیدی و کار قشنگی نکردی …

    از یه طرفم خب اصلا دلم نمیخواد ازش بدم به کسی میخوام همش ماله خودم باشه میخوام خودم لایق همش باشم وباهاش کیف کنم

    پس اصلا ولش کن اصلا نخواستم این نعمت و….

    واااای یه بررسی کلی که کردم دیدم این باور واسه همه ی نعمت هایی که میخوام داشته باشم تو زندگیم داره عمل میکنه و منو در نهایت منصرف میکنه و میگه ولش کن به دردسرش نمی ارزه…همون نداشته باشیش بهتره …

    (این ها گفتگوهایی در لایه های عمیق و پنهان ذهن من بودن و من الان دارم درکشون میکنم ها…)

    من کلا این باور رو داشتم از بچگی که اگه چیزی بدم به کسی خودم تو فشار وسختی میفتم (باورکمبود)

    و با این واژه آشنا بودم که تو خسیسی و ….

    و این سال های اخیر خیلی سعی می‌کردم روی خودم کار کنم که بهتر بشم و یجاهایی خودمو مجبور میکردم که نعمتی میاد من یه بخشیشو باید بدم به کسی یعنی خودم و مجبور میکردم که انفاق کنم

    و همسرم هم که آدم بخشنده ایه خیلی موثر بود روی این طرز فکر من

    چون تقریبا در تمام طول زندگیمون وقتی نعمت زیادی وارد زندگیمون میشد حالا پول بود یا وسیله ای بود یا مواد غذایی یا هرچی که بود باااید یه بخشیشو میدادیم به بقیه ویجورایی منو مجبور می‌کرد که اینکارو کنیم …

    و من هم چون برچسب خسیس بهم خورده شده بود میگفتم خب ایراد از منه و ایشون درست میگه خلاصه تسلیم میشدم و خودمو مجبور میکردم که باید یه بخشیشو بدیم به بقیه

    میدادم ولی ته حسم خوب نبود رضایت قلبی کامل نداشتم

    بعدها فهمیدم که همسرم کاملا نیتش خیر و درست بوده و عمیقا این باور تو وجودش بوده که از هر دست بدی از همون دست میگیری و باید عشق تا عشق بگیری ….

    اما باوری که در ذهن من شکل گرفت این بود که من لایق یه نعمت زیاد و بزرگ نیستم باید حتما بخشیشو بدم به کسی تا لایقش بشم …

    و اونقدر عزت نفس هم ندارم که بگم این نعمت خودمه دلم نمیخواد به هیچ کس بدم هر فکری هم دوست دارید راجع بهم بکنید …

    اگه هم نمیدادم عذاب وجدان می‌گرفتم و انگار برام خیر نداشت چون احساس میکردم خدا هم از کارم خوشحال نیست

    خلاصه من با هر (انفاقی) که خودم رو مجبور میکردم به انجامش ،داشتم لیاقت و عزت نفس خودمو تخریب میکردم.

    حالا میفهمم چرا از انفاق خوشم نمیاد وهمیشه باهاش مشکل دارم

    با اینکه خیلی تغییرات عظیمی در شخصیتم ایجاد کردم ولی از انفاق فراریم

    حتی اسمشم میبینم حس خوبی ندارم

    چون هیچ وقت با حس خوب نبوده با عشق نبوده

    از روی اجبار و اکراه بوده…

    با این نگاه نبوده که دارم به خودم کمک میکنم دلم بخواد انجام میدم دلمم نخواد انجام نمیدم…

    و اینو فهمیدم هرجایی که حسمون خوب نیست یه ایرادی وجود داره حتی اگه داریم بهترین کار دنیارو انجام میدیم حتی اگه داریم انفاق میکنیم

    باید ببینیم مشکل کجاست وحلش کنیم

    باید هرکاری رو با احساس 100درصد خوب و رضایت کامل انجام بدیم ….

    این باورهای مخرب باعث شده که من همیشه ناخودآگاه از ثروت و نعمت زیاد بترسم چون بعدش خودمو مجبور می‌بینیم که باید با اجبار واکراه یه بخشیشو بدم به کسی و لایق همش نیستم

    واین ترمز منه برای دریافت نعمت و ثروت …

    خدای عزیز و مهربانم همونطور که به این زیبایی هدایتم کردی که این ترمز پنهان وبسیار محدود کننده رو درک کنم

    هدایتم کن که باورهای درست وقدرتمند کننده رو براش پیدا کنم

    و با تکرار وکارکردن روی باورهای درست

    جریان طبیعی و بی نهایت ثروت و نعمت وارد زندگیم بشه ….

    الهی به امید تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2237 روز

      با درود و سلام خدمت شما دوست عزیزم زهرای نازنین

      زهرا جان منم دقیقا همین باور محدود کننده رو در مورد ثروت دارم چقدر خوشحال شدم که امروز با خواندن کامنت زیبای شما به باور مخرب و محدود کننده ی ذهنی ام پی بردم

      امروز تصمیم قاطع گرفته بودم که باید حتما اون باور مخرب ذهنی مو پیدا کنم همش از خودم سوال می کردم آخه من چه باور بازدارنده ای دارم که پول و ثروت دلبخواهی نمیاد توی زندگیم .. یعنی می خواستم مدارم بالاتر بره ولی همیشه یو یو بودم ..

      امروز اومدم کلی باورهای مخرب دوستان رو نت برداری کردم تا اینکه رسیدم به کامنت شما و البته امروز یک تضادی در خونه با دخترم داشتم که با خواندن کامنت شما حجت بر من تمام شد که باید این باور رو تغییر بدم و ترمیمش کنم ..

      باور اینکه من هر چیزی رو بخوام به کسی بدم اول از اینکه با احساس خوب باشه دوم اینکه من هر چقدر ببخشم هزار برابرش بسمت من بر می گرده

      زهرا جان اگر شما هم باوری درست و مناسب برای تغییر این باور بازدارنده و محدود کننده ثروت رو ساختی لطفاً برام پیام بذاری ممنون میشم

      نمیدونی چقدر خوشحال شدم بقول معروف یافتم یافتم ..

      البته ممکنه بازم باورهای محدود کننده ی دیگه ای داشته باشم ولی فکر کنم این باور مرموز خیلی موزیانه در ذهنم کمین کرده بود ..

      ممنونم زهرا جان مرسی مرسی که کامنت به این زیبایی رو اینجا نوشتی تا اگر کسانی مثل من و شما چنین باور مخفی رو دارند بتوانند هدایت شوند به باورهای درست و مناسب

      بازم تشکر و قدردانی می کنم برای این شناسایی فوق العاده آت

      بهترینع بهترین ها رو از هر نوع در سراسر دنیا برات آرزومندم

      روز و شبت بخیریت و خوبی و خوشی و شادمانی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با عشق و سلامتی و پول و ثروت و سعادتمندی

      ممنون و سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا گفته:
        مدت عضویت: 887 روز

        سلام به همه و به دوست عزیزم رویاجان

        خیلی از پیامتون خوشحال شدم

        و میبخشین که انقدر دیر جواب دادم…

        من از خداوند خواستم که همیشه شرایط وموقعیت هایی رو برام فراهم کنه که وقتی کاملا راضی و راغبم چیزی رو ببخشم

        و نیتم فقط گسترش ثروت تو زندگیم باشه

        و این دعا رو به شکل عکس نوشته در پوشه عکسی که هروز میبینم گذاشتم و مرورش میکردم

        جالبه که واقعا بدون هیچ تلاش فیزیکی و زور زدنی

        موقعیت های مناسب فراهم میشد که خودم تصمیم گیرنده باشم

        با میل و خواست خودم

        بدون توجه به توقع دیگران

        و از اونجا که سیستمی بودن خدارو هم به تازگی درک کردم خیالم راحت بود که خدا انسان نیست که از دست من ناراحت بشه

        من فقط برای خودم میبخشم یا نمیبخشم و حتی اگه نبخشم هیچ اشکالی نداره

        چون من لایق بی نهایت ثروت ونعمتم

        مگه اینکه بخوام بازم بیشتر بشه ثروت تو زندگیم که هر مقداری که دلم راضیه ببخشم

        و جالبه یه مورد که خیلی توقع شدید بود که چیزی و ببخشم بدون اینکه راضی باشم

        دیدم که خداوند چطوری باهام همکاری کرد و شرایط مطابق میل من پیش رفت.

        من باورهایی هم برای خودم ساختم که خیلی نتیجه بخش بود

        و انصافا الان که دارم مرور میکنم

        در دو ماه گذشته ثروت و نعمت زیادی وارد زندگیم شده

        ماشین بهتر خریدیم

        یه موتور گرون قیمت خریدیم

        خونه رو خیلی خوب بازسازی کردیم

        وسایل خونه خیلی خوب خریدیم

        کلی خرید لباس های خیلی خوب

        و کلی پول وارد حسابم شد …

        و واقعا همشون از خزانه ی غیب خداوند بودند.

        باورها:

        ●من لایق بی نهایت نعمت و ثروتم

        (خیلی گسترده و عمیق روی باور لیاقتم کار کردم)

        هرچیزی که میخواستم و جدا جدا به این شکل می‌نوشتم

        من لایق بهترین موتور هستم

        من لایق بهترین ماشین هستم

        من لایق بهترین خونه هستم

        من لایق بهترین وسایل خونه هستم

        من لایق بهترین لباس ها هستم

        و….

        و 40موردی میشد که هروز مینوشتمشون و هرچقدر برای ذهنم باور پذیر تر میشد نتایج هم از راه میرسید‌.

        نوشتن معجزه میکنه و قدرت فرکانسی بالایی داره.

        باور بعدی:

        ●من (فقط) وقتی چیزی رو میبخشم که بخوام به گسترش‌ ثروت تو زندگیم کمک کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 887 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    سلام به استاد بی نظیر و مریم عزیزم

    مدتی هست که دارم روی این فایل کار میکنم چون واقعا ارزشمنده وجای کار داره واحساس کردم میتونه خیلی به پیشرفتم کمک کنه…

    جالبه من خیلی به خودم افتخار میکردم که تا حالا تا جایی که یادمه از خداوند نخواستم که یه نعمتی به من بده تا منم به بنده هاش کمک کنم.

    اما من امروز یه ترمز خیلی بزرگ رو در خودم پیدا کردم که الان با حیرت زدگی دارم این کامنت ومینویسم…

    داشتم با خودم خیال پردازی میکردم که فکن یک عالمهههه شلوار تو یه بسته بندی عظیم برات بیاد از انواع واقسامش تو طرح ها ورنگ ها و مدلای مختلف و….(من عاشق لباسم)

    و همینجوری داشتم با خودم ذوق میکردم وکیف میکردم و حسم خوب بود تا اینکه یهو اومد تو ذهنم که خب اونوقت مجبور میشم به بقیه هم بدم ازشون

    و همسرم حتما منو مجبور میکنه که چندتاشو بدم به بقیه و اگه ندم سرزنشم میکنه

    ولی من اصلا دوست ندارم اینکارو بکنم من دلم میخواد همشون ماله خودم باشن

    و بقیه هم توقع دارن که بهشون بدم و اگه من اینکارو نکنم بهم برچسب میزنن میگن خودخواهه خسیسه بخشنده نیست ودلش بزرگ نیست و حس خوبی نسبت بهم نخواهند داشت و قضاوتم میکنن…

    تازه اگه خودمو هم بی اهمیت نشون بدم به توقع و حرف اطرافیان

    خودم با خودم عذاب وجدان میگیرم که ببین زهرا خدا یه نعمت بزرگ به تو داد ولی تو هیچی ازش نبخشیدی و کار قشنگی نکردی …

    از یه طرفم خب اصلا دلم نمیخواد ازش بدم به کسی میخوام همش ماله خودم باشه میخوام خودم لایق همش باشم وباهاش کیف کنم

    پس اصلا ولش کن اصلا نخواستم این نعمت و….

    واااای یه بررسی کلی که کردم دیدم این باور واسه همه ی نعمت هایی که میخوام داشته باشم تو زندگیم داره عمل میکنه و منو در نهایت منصرف میکنه و میگه ولش کن به دردسرش نمی ارزه…همون نداشته باشیش بهتره …

    (این ها گفتگوهایی در لایه های عمیق و پنهان ذهن من بودن و من الان دارم درکشون میکنم ها…)

    من کلا این باور رو داشتم از بچگی که اگه چیزی بدم به کسی خودم تو فشار وسختی میفتم (باورکمبود)

    و با این واژه آشنا بودم که تو خسیسی و ….

    و این سال های اخیر خیلی سعی می‌کردم روی خودم کار کنم که بهتر بشم و یجاهایی خودمو مجبور میکردم که نعمتی میاد من یه بخشیشو باید بدم به کسی یعنی خودم و مجبور میکردم که انفاق کنم

    و همسرم هم که آدم بخشنده ایه خیلی موثر بود روی این طرز فکر من

    چون تقریبا در تمام طول زندگیمون وقتی نعمت زیادی وارد زندگیمون میشد حالا پول بود یا وسیله ای بود یا مواد غذایی یا هرچی که بود باااید یه بخشیشو میدادیم به بقیه ویجورایی منو مجبور می‌کرد که اینکارو کنیم …

    و من هم چون برچسب خسیس بهم خورده شده بود میگفتم خب ایراد از منه و ایشون درست میگه خلاصه تسلیم میشدم و خودمو مجبور میکردم که باید یه بخشیشو بدیم به بقیه

    میدادم ولی ته حسم خوب نبود رضایت قلبی کامل نداشتم

    بعدها فهمیدم که همسرم کاملا نیتش خیر و درست بوده و عمیقا این باور تو وجودش بوده که از هر دست بدی از همون دست میگیری و باید عشق تا عشق بگیری …

    (باورش این بوده که داره به خودمون کمک میکنه)

    اما باوری که در ذهن من شکل گرفت این بود که من لایق یه نعمت زیاد و بزرگ نیستم باید حتما بخشیشو بدم به کسی تا لایقش بشم …

    و اونقدر عزت نفس هم ندارم که بگم این نعمت خودمه دلم نمیخواد به هیچ کس بدم هر فکری هم دوست دارید راجع بهم بکنید …

    اگه هم نمیدادم عذاب وجدان می‌گرفتم و انگار برام خیر نداشت چون احساس میکردم خدا هم از کارم خوشحال نیست

    خلاصه من با هر (انفاقی) که خودم رو مجبور میکردم به انجامش ،داشتم لیاقت و عزت نفس خودمو تخریب میکردم.

    حالا میفهمم چرا از انفاق خوشم نمیاد وهمیشه باهاش مشکل دارم

    با اینکه خیلی تغییرات عظیمی در شخصیتم ایجاد کردم ولی از انفاق فراریم

    حتی اسمشم میبینم حس خوبی ندارم

    چون هیچ وقت با حس خوب نبوده با عشق نبوده

    از روی اجبار و اکراه بوده…

    با این نگاه نبوده که دارم به خودم کمک میکنم دلم بخواد انجام میدم دلمم نخواد انجام نمیدم…

    و اینو فهمیدم هرجایی که حسمون خوب نیست یه ایرادی وجود داره کار اشتباهه… حتی اگه داریم بهترین کار دنیارو هم انجام میدیم حتی اگه داریم انفاق میکنیم …

    باید ببینیم مشکل کجاست وحلش کنیم

    باید هرکاری رو با احساس 100درصد خوب و رضایت قلبی کامل انجام بدیم ….

    این باورهای مخرب باعث شده که من همیشه ناخودآگاه از ثروت و نعمت زیاد بترسم چون بعدش خودمو مجبور می‌بینیم که باید با اجبار واکراه یه بخشیشو بدم به کسی و لایق همش نیستم

    واین ترمز منه برای دریافت نعمت و ثروت …

    خدای عزیز و مهربانم همونطور که به این زیبایی هدایتم کردی که این ترمز پنهان وبسیار محدود کننده رو درک کنم

    هدایتم کن که باورهای درست وقدرتمند کننده رو براش پیدا کنم …

    و با تکرار وکارکردن روی باورهای درست

    جریان طبیعی و بی نهایت ثروت و نعمت وارد زندگیم بشه ….

    الهی به امید تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها

    سلام دوستان

    ردپای من درفایل100سفرنامه

    این که خدایابه من ثروت بده تابه دیگران کمک کنم یعنی این که من خودم که لایق ثروت ونعمت زیادنیستم وخودم رولایق نمیدونم وباخدامعامله میکنم وثروت ر برای دیگران میخوام واین ازاصل واساس اشتباهه چون نعمت وثروت درجهان بینهایته وهمه میتونندثروتمندباشندوخدای من خدای اون هاهم هست وهرکسی درجای درست خودش قرارداره واون هاهم میتونن ازخداونددرخواست کنندوثروت بخوان

    خداونداحساساتی عمل نمیکنه وطبق قوانین خودش ثابت وبدون تغییره وبافرکانس هایی که به جهان هستی ارسال میکنیم به ماپاسخ میدهد

    دلسوزی معنی نداره اول بایدبرای خودت بخوای بعدبرای دیگران

    تاخودت بینیازازثروت نباشی که نمبتونی به دیگران ببخشی بایدخودت اول به ثروت برسی وازاون استفاده کنی بعدبتونی به دیگران ببخشی

    بایدبگم خدایابده من ثروت بده که که بتونم به همه خواسته هایم برسم وشادی وارامش روتجربه کنم

    این یعنی شرک که انگارثروت کمه ومن لایق این همه ثروت نیستم

    من لایق بینهایت ثروت وخوشبختیم

    من لایق بهترین زندگی وماشبن وخونه های لوکسم

    من لایق بهترین هام

    من یک انسان ارزشمندم

    ثروتمندشدن معنویترین کاردنیاست

    ثروت من روبه خداوندنزدیک میکنه

    ثروت باشکوهه

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    معصومه سادات ناظری گفته:
    مدت عضویت: 1155 روز

    به نام تنها یگانه معبود جهان هستی

    ………….

    سلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستان توحیدی

    …………

    واقعا استاد سپاسگذارتونم که سوال به این خوبی پرسیدی وباعث شدین دوستان دراین چند سال به این نکات مفید وکلیدی وعالی پاسخ دهند واقعا همین جا از همه دوستانم که با نوشتن کامنتهای بینهایت ارزشمندشون تشکر وقدردانی میکنم

    وخیلی از ترمزهام و بوسیله کامنت دوستان شناسایی کردم

    یکی اینکه من خودم وبه تنهایی لایق ثروتمند شدن نمیدونستم وهمیشه میگفتم که اگه بمن ثروت بدی من به نیازمندان کمک میکنم و به خونوادم کمک میکنم وبه سفرهای زیارتی مادرمو میفرستم و….هیچ موقع خودم ولایق داشتن خونه های لوکس وماشینهای لوکس نمیدیدم یوقتهایی یادم میاد از همون بچگی زمانی که من لباس نو میخریدم وکیف وکفش نو یجورایی خجالت میکشیدم اگه میخوام تومدرسه حتی ازشون استفاده کنم سعی میکردم یجوری استفاده کنم که اونی که نداره دلش نسوزه ویادلش نخواداز همون بچگی میگفتم من اگه پولدار شم به همه ی نیازمندا کمک میکنم که فقیر نباشن که الان میفهمم چقدررررر من مشرک بودم یعنی خدا نمیتونه به اونها بده من پولدار بشم به اونا کمک کنم یا مریضهایی که هزینه ی درمانشون رو ندارن

    میگفتم اگه من پولدار بشم درمانشون رو رایگان انجام میدم هزینه ی درمانشون رو پرداخت میکنم یا همیشه اینو از پدرم شنیده بودم که اگه یکی هم تو فامیل خیلییی وضعیت مالیش خوب میشد از جای نادرست رسیده به این پول وهمیشه هم برام سوال بود که طرف که ادم خوبیه پس چطور بهش این نسبت ومیبندن و….یا اینکه اگه ثروتمند بشیم از راه خدا دور میشیم مگه اینکه ثروتمون رو به نیازمندان کمک کنیم و….خلاصه خودم رو لایق ثروت بینهایت و زیاد نمیدونستم…

    خدایا شکرت که بوسیله ی این سایت الهی و بینظیر واستاد عزیزمون مسیرو پیدا کردیم ویکی یکی ترمزهای ذهنمون رو داریم پیدا میکنیم

    اینجاست که میشه گفت باران رحمت الهیییی رزق وبرکتش همیشه درحال باریدن هست منتها این ماییم که ظرف نداریم واسه پرکردنش وخودمون لایق این باران نمیدونیم که ظرف بزرگ بگیریم واز رحمت الهی بی نصیب نمونیم

    من خودم همبشه فکر میکردم که فرصتها همیشه کم ومحدوده مثلا اگه الان فلان وسیله رو نخری یا فلان ملک رو که بهت بااین قیمت پیشنهاد شده رو نخری دیگه فرصت خریدشو به راحتی پیدا نمیکنی درصورتی که شرک میورزیدم درمقابل این باران رحمت الهی که بی انتهاست….

    واقعا این ماهستیم که درمقابل این باران رحمت با نوع سطلمون از این برکت و رزق بی بهره نمونیم یکی سطل میگیره وقتی بارون رحمتش میباره یکی سطل بزرگ میگیره اما سوراخه یکی سطل بزرگ میگیره اما عمقش کمه یکی سطلش بزرگه اما روشو با این باورهای مخرب درپوش گذاشته ولی بعضیهام هستن که استخر میارن برا پرکردن ظرفشون از بارون بعضییها هم سد و دریاچه(تئوری سطل)

    ………………

    حالا من چرا جزء این دسته نباشم که دریاچه درست کنم برای باران رزق و رحمت الهی که بی منت طبق قانون بدون تغییرش داره میباره وخودم و لایق این رزق بی حساب ندونم مگه من انسان اشرف مخلوقاتش نیستم مگه خدا زمین واسمان رودرخدمت من نذاشت پس من لایق بهترینها هستم من زیباترینم ومن لایق بینهایت ثروتم ولایق خونه های لوکس وماشینهای لاکچری وبینهایت فراوانی هستم همینطور که الان یه رابطه ی فوق العاده رو باهمسرم تجربه میکنم بدون وابستگی همراه باعشق پس لایق ثروت بینهایتم هستم به راحتی وعزتمندانه وبه اسانی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    من ثروت ومیخوام چون انسانم واشرف مخلوقاتش میخوام لذت ببرم از افریده های خداوند وسپاسگذارش باشم وهرجا دوست دارم برم وجهان وگسترش بدم با رسیدن به خواستهام

    وسپاسگذار خداوند هستم به خاطر هدایت به این مسیر توحیدی وبا تشکر از استاد عزیزم و دوستان توحیدی برای همه تون ارزوی سعادت وخوشبختی وثروت بینهایت دارم

    وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿70﴾

    و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1828 روز

    سلام به استاد خانم شایسته و دوستای عزیز و پیشروم

    این کامنت رو میخواستم روی فایل گفتگو با دوستان 15 بذارم که هدایت شدم به این فایل

    ای از این ذهن منطقی که فکر میکنه تنها راه دریافت نعمت ها له شدن زیر فشار و زحمت زیاد کشیدنه…

    دیروز که تعهد دادم به خودم که این ماه 200 یورو درآمد بسازم، دیگه دیوانه وار شروع کردم به گشتن و گشتن و گشتن که چکار کنم؟؟

    تا جایی که آخر شب مغزم داشت منفجر میشد از هجوم فکرای مختلف که بینشون سردرگم بودم. و فکر هم می‌کردم که آره دیگه من دارم کار درست رو انجام می‌دم، دارم تمام تلاشم رو می‌کنم، آره دیگه اگه که من قدم عملی (اینجا همون تقلا) برندارم که اتفاقی نمیفته…

    غافل از اینکه با هر حرکتی که توی اون فرکانس انجام می‌دادم فقط احساس خودم رو بدتر می‌کردم و اون تلاش ها هیچ نتیجه ای برام حاصل نمی‌کرد.

    آخر شب دیگه گفتم بسه، تسلیم.

    خدایا من ازت خواستم مسیرم لذت بخش و پر از آرامش باشه، پس این مسیر مسیر تو نیست. منم باهاش کاری ندارم. من اون ثروت رو برای عشق و آرامش بیشتر میخوام توی زندگیم نه اضطراب و تشویش. خودت به مسیر درست هدایتم کن. و رها کردم، ذهنم رو کمی آروم تر کردم و خوابیدم. صبح، به تمرکز روی هدف ده روزه ای که دارم پرداختم و فهمیدم کار درست برای من الان فقط اینه که تمرکز اصلیم روی همین هدف درسیم و عالی عمل کردن توی امتحان باشه. چرا که اعتماد به نفسی که بهم میده حتی من رو قوی تر و خوشحالتر هم میکنه.

    در کنارش هر کاری بهم الهام شد و احساس کردم درسته رو هم انجام می‌دم برای کارم، با لذت و عشق… و آرامش

    فکر میکنم با این نتیجه خوشحالترم.

    دوست دارم یه کامنت دیگه راجب تلاش فیزیکی بنویسم و بیشتر برای خودم بازش کنم. خدایا هدایتم کن در زمان مناسبش کامنتش رو هم بنویسم…

    مرسی:)

    خدایا شکرت

    مرسی استاد.

    مرسی دوستان بابت کامنتای قشنگ و آگاهی دهنده‌تون…

    دوستتون دارم

    شاد باشین و سلامت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مریم جون گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    سلام استاد امیدوارم هرجا هستید سالم و سلامت باشید منم اول نظرمو رو کاغذ نوشتم ‌اینجا میخام پاک نویسش کنم :استاد من تا دوسال قبل ی عبارت تاکیدی داشتم که مدام نا خودآگاه به زبون میاوردم واونم این بود که مدام میگفتم پروردکارا در این دنیای رنج ودرد مراوسیله ای برای یاری مردم قرار ده،چرا من این باور سمی رو داشتم و فکر میکردم دنیا پراز رنج ودرده چون خودم پراز رنج ودرد بودم ولی دوساله دیگه دیدگاهم عوض شده و دنیارو پراز رنج نمیبینم وهرروز به دنبال شادی ام

    در جواب مسابقه باید بگم که چندتا دلیل هست که ما با خدا معامله می‌کنیم اول اینکه نمیتونیم قاطعانه درخواست داشته باشیم و فکر می‌کنیم خودخواهی هست که خدا فقط به خودمون بده و در حد لیاقت خودمون نمیبینم

    دوم اینکه باور نداریم که به اندازه همه آدم‌ها ثروت هست

    سوم اینکه میترسیم که این ثروت فقط مال خودمون باشه و ترس اینو داریم که خدا از ما بگیره

    چهارم اینکه هنوز به خدا شناسی و نحوه کار این جهان آشنا نشدیم

    پنجم هم اینه که فکر می‌کنیم خدا هم مث ما بااحساساتش تصمیم میکیره

    اگر من بتونم این حس دلسوزی و گناه رو تو وجودم پاک کنم نتایجی نصیبم میشه که با آدم قبل از این نتایج هیج شباهتی ندارم واز خدا میخام هرلحظه بهم یادآوری کنه که ترحم واحساس گناه رو از خودم دور کنم

    دوستون دارم استاد سالم وشاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    سلام به استاد عزیزم و بچهای سایت

    این جمله و درخواست از اول خرابه چون ما از خدا میخایم که به ما ثروت بده .ثروت و پول یک انرژیه و انسانها با توجه به باورها و فرکانسهایی که ارسال میکنن توی یک مداری قرار میگیرند که اون مقدار پول و ثروت هست و اگر ثروت بشتر میخایم ما بایو تغییر کنیم و فرکانسمون رو به سمت ثروت ببریم .

    خدابرای اینکه ما به ثروت برسیم احتیاج نداره ما کاری براش انجام بدیم یکسری قانون در جهان گذاشته که با همون قوانین میتونیم به ثروت برسیم حالا اینکه برای دریافت ثروت ما با خدا معامله کنیم و بگیم اگر اینو بدی اینکارو انجام میدم کلا ایراد داره مثل تمام نذرهایی که مردم دارن و برای رسیدن به اون هدف اون نذر رو ادا میکنن ولی نمیدونن که خداوند از قبل همه نعمتها و ثروتهارو در اختیار و مسخر ما کرده اما اگر وارد زندگیمون نمیشه و نداریم مقصر خودمونیم نه خدا.یعنی داریم با این کار خدارا راضی میکنیم که من اینکارو برات انجام میدم تو هم این نعمت رو بهم بده .

    اینه که استاد میگه باید خدا رو تو ذهنمون عوض کنیم خدا یک انسان نیست که احساسات داشته باشه و دلش بسوزه خدا یک سیستمه که با قوانینی که گذاشته پاسخ میده با فرکانسهای ما .

    برای داشتن ثروت بیشتر باید لیاقتمون رو ایجاد کنیم نه اینکه به من بده تا به بقیه بدم .بقیه اگر پول میخان خودشون باید درخواست کنن و لیاقتشون رو کسب کنن .من هم اگر ثروت میخام باید برای خودم بخام چون لیاقت دارم ثروتمند بشم .

    ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاست

    با ثر‌تمند شدن به خدا نزدیمتر میشم

    پول همون خداونده و هی چه بیشتر بیاد تو زندگیم یعنی دارم به خدا نزدیکتر میشم افراد فقیر به شطان نزدیکترن چون شرک بیشتری دارن و اصلا لیاقت برای ثروتمند شدن رو ایجاد نمیکنن چون ثروت رو شیطانی میدونن اما نمیدونن تو همون فقری که هستتن به شیطان نزدیکترن

    ثروت و نعمت بی نهایته و اگر من ثروت میخام باید باورهام رو تغییر بدم .همه انسانها هم اگر ثروت میخان باید باورهاشون رو تغییر بدن نه اینکه از این نوع درخواستها داشته باشن که اگر این درخواستها باشه هیچ نتیجه ای نمیگیرن چون جهان به فرکانسهای ما جواب میده نه به کلام و رفتارمون

    از خانوم شایسته تشکر میکنم که این دوره رو برامون تهیه کردن تا با طی کردن تکامل و دیدن تمام فایلهای استاد در تمام جنبه های زندگی تغییر کنیم ‌ لذت ببریم

    در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    مجید نصرت ابادی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    سلام استاد بزرگوار

    ترمز ذهنی من ترس از دریافت نکردن ثروت از جانب خداوند است به همین منظور تعهد کار خوب وپسندیده می‌دهم تا ثروت را هر طوری هست دریافت کنم وفکر کردن به ثروتمند نبودن وخود را ضعیف دیدن موانع وترمز ذهنی من می‌تواند باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    علیرضا فدائی گفته:
    مدت عضویت: 956 روز

    به نام خداوندی که خالق همه چیز است هر چه که هست و هر آنچه که نیست

    با توجه به تعریف های زیاد استاد از این فایل و کامنت هاش و تاکییدی که توی نوشتن کامنت در این فایل داشتن تا بتونم ترمز های مخفی رو پیدا کنم منم تصمیم به نوشتن کامنت گرفتم تا با کمک خداوند بتونم ترمز های مخفی ذهنم رو پیدا کنم و آگاهانه پام رو از روی ترمز بردارم

    فکر کردن به اینکه با ثروتمند شدن می تونم به خیلی ها کمک کنم یک جنبه مثبت داره که اون انگیزه گرفتن و حرکت کردن در راستای همین کار هست ولی این نوع طرز فکر از یک باور نادرست نشئت می گیره و اون باور اینه که فکر می کنم خدا مثل ما انسان ها بر طبق احساسات و یا حتی منطق تصمیم می گیره با این که بار ها از استاد درباره سیستمی بودن جهان و بر طبق قوانین کار کردن شنیدم اما فقط اونارو شنیدم و فقط کمی درک کردم و هنوز باید خیلی کار کنم تا این موضوع به یک باور تبدیل بشه برام ، البته که همه ما گاهی فراموش می کنیم خداوند بر طبق قوانین ثابت کار می کنه به نظرم بهترین راه برای اینکه این موضوع رو کامل درک کنیم به یاد آوردن خاطراتی از گذشته هست که سعی کردیم حس ترحم خداوند را نسبت به خودمان برانگیخته کنیم تا مشکلمان حل شود اما دیدیم که با گریه و زاری کردن کاری از پیش نمیره

    درباره این باور و یا به قول استاد کد مخرب که توی ذهنمون هست من این طور درک کردم که سعی می کنیم با دادن وعده به خداوند کاری کنیم تا خداوند ما را به خواسته مان برساند حتی اگه اگر عملکرد و باورهای لازم برای رسیدن به خواسته را نداشته باشیم ، فکر می کنیم خداوند اون بالا نشسته با شنیدن درخواست ما می گه : عجب معامله خوبی ! هر جور شده این بنده ام رو خواسته اش می رسونم حتی اگه تهعد وایمان کافی نداشته باشه حتی اگه باور و عملکرد خوبی نداشته باشه ، در عوض این هم میره به بقیه بنده هام کمک می کنه اما غافل از اینکه خداوند و سیستم جهان بر طبق احساسات و و حتی منطق و قوانین بشری کار نمی کنه ، این جهان فقط بر پایه قوانین ثابت کار می کنه ، قوانینی که برای حضرت ابراهیم بوده ف قوانینی که برای حضرت محمد بوده ، قوانینی که برای ثروتمند ترین پادشاه های تاریخ بوده و برای بدبخت ترین و فقیر ترین انسان های کره زمین بوده ، قوانین هنوز هم همون قوانین هیچ چیز از اصل و اساس جهان تغییر نمی کنه چون خداوند عادل هست

    این قوانین برا من وشما هم هست

    قوانینی که کاری نداره قبلا چقدر فقیر بودی و یا چقدر ثروتمند بودی ، اگه فرکانس جدیدی رو ارسال کنی ، زندگی جدیدی رو برات شکل میده

    این همون قوانین هست که استاد عباسمنش رو از کاگری و راننده تاکسی توی بندر عباس به یک انسان خداساخته توی فلوریدا امریکا تبدیل کرد

    پس این قوانین کار نداره که چه کاری دوست داری بکنی و یا چقدر بلدی حرفای قشنگ بزنی ،فقط از تو فرکانستو می گیره و شرایط مطابق با فرکانست بهت تحویل میده

    اگر درک کنم که تنها چیزی که می تونم تغییر بدم فقط و فقط فرکانس هامه اونجا جایی که خیلی از مشکلاتم حل میشه

    اگه فقط اینو به خوبی درک کنم پس به این آگاهی می رسم که من باید فقط و فقط روی تنظیم فرکانس هام کار کنم ، چطوری؟ با تغییر باور های مخرب ، با ایجاد باور های قدرتمند کننده مثل باور فراوانی

    تشخیص اینکه چه فرکانسی دارم می فرستم هم کار خیلی راحتیه نگاهی بندازم به حس و حالم ، اگه خوشحالم ، امید دارم انگیزه دارم یعنی توی مسیر درستی هستم

    خودم به شخصه از وقتی سعی کردم به خداوند با دید یک سیستم نگاه کنم خیلی بیشتر عدل خداوند رو توی جهان اطرافم دیدم

    دیگه برای افراد فقیر کنار خیابون دل نمی سوزنم چون چیزی که خودشون خلق کردن

    دیگه موفقیت دیگران رو شانسی نمی دونم چون اون هم چیزی که خودش خلق کرده

    حتی از امشب اینو فهمیدم که من هیچ مسئولیتی در قبال خانواده و دوستان وفقیران جامعه ندارم و اونها خودشون خالق زندگی خودشون هستن

    البته اگه بتونم حتما سعی می کنم کمک کنم ولی دیگه دلسوزی بیجا و داشتن این تفکر که من باید زندگی اون هارو تغییر بدم رو کنار گذاشتم

    پس تنها کاری که می خوام بکنم تمرکز فقط و فقط بر روی خودم هست تا به درجه ای از موفقیت برسم که نتایجم برای افراد الهام بخش مثل کاری که استاد عباسمنش انجام داد و داره انجام میده

    خداوند رو سپاسگزارم برای اینکه کمک کردم تا این کامنت رو بنویسم

    هر کجا هستید در پناه خالق یکتا ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    فاطمه کدخدا گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    سلام به بهترین استادم وخانم شایسته عزیز

    شکرگزار خداوندم که منو در این مسیر قرار داده تا از این آگاهی ها به اندازه ظرفم درک کنم و با گوش کردن وعمل کردن به این آگاهی ها ظرف وجودی ام هر روز بزرگ تر و بزرگ تر باشه

    وبسیار بسیار سپاسگزار استادم هستم که این اگاهی های خالص رو دراختیار ما می گذارد

    این نشانه امروز من بوده قبل از این فایل از خداوند خواستم که کمکم کنه تا از لحظات و تایم های بیکارم بتونم ثروت بسازم .

    هرچند نسبت به قبل درامدم بیشتر شده و کار فیزیکی ام بسیار بسیار کمتر شده

    با این حال احساس کردم خیلی از تایم هام بیکار هستم .واز خدا خواستم حتی تو این تایم های بیکارم خدا برام مشتری بفرسته و من کار فیزیکی انجام بدهم و پول بسازم

    وقتی نشونه من اومد از اسم فایل جا خوردم چقدر دقیق که من ثروت خواستم و خدا هم فایل ترمز های مخفی ثروت رو برام آورد

    گوش کردم گفتم من که سال هاست که همچین درخواستی از خدا نکردم :که خدایا پول به من بده تا من ببخشم .چون این باور از ریشه اشتباهه .ثروت و نعمت خدا بی نهایت در جهان وجود داره و ماهرچقدر وبه هر اندازه بخواهیم هیچ محدودیتی نداره .مثل خیلی از نعمت های دیگه که خدا بدون اینکه کاری انجام بدهیم به ما بخشیده .چون خداوند ما رو از ازل وابد لایق خلق کرده و اگر چیزی نداریم خودمون با باورهای مخربمون اون نعمت رو از خودمون منع کردیم

    تو مثال خودم مگه من برای این جسم سالم و روح سالم کار فیزیکی رو انجام داده ام که خداوند این نعمت رو به من داده

    یا خونه ای سرشار از امکانات .همسر و فرزند سالمی که باهم روزهای خوبی رو سپری میکنیم ایا من در قبالش کار فیزیکی برای خدا انجام داده ام که این ها رو به من داده یا اصلا نذر کرده ام و… نه به هیچ عنوان

    این نعمت ها بوده و هست و خواهد بود مگر اینکه من با ذهنم این نعمت ها رو از خودم دور کنم

    پس من با کار فیزیکی خاصی نمی تونم این ثوت پول رو وارد زندگی ام کنم .واگر مثل امروز میگم خدایا کمکم کن که تو این لحظه هایی که کار فیزیکی انجام نمی دهم ولی تو بیا برام مشتری بفرست تا من یک کار فیزیکی انجام بدهم تا من درامدم بیشتر بشه

    این باورم از ریشه خرابه

    من فراموش کردم که در امدم از قبل بیشتر شده ولی کار فیزیکی ام کمتر شده

    من با خودم میگم نه باید دوباره کار فیزیکی انجام بدهم تا درامدم بیشتر بشه خب قطعا باورم اشتباهه

    اگر ثروت میخواهی خدا بدون هیچ تلاش فیزیکی به تو می بخشد . برای خودم الگوهای ادم های ثروتمند رو در نظر میگیرم می گوییم یعنی افراد ثروتمند بیشتر از ما کار می کنند صد در صد نه

    فقط باور ساختن

    باور اینکه ثروت و نعمت زیاده هر چقدر بخواهیم به هر اندازه بخواهیم خداوند به ما می بخشه .قرار نیست جسمتو تو فشار کار و زحمت قرار بدی .

    یا مثل باورهای اکثر جامعه ما باید حتما نذر کنم که اگه خدا به من بدهد من فلان مقدار پول به فلان ادم فقیر ببخشم

    خدا نیازی به کمک من نداره .نعمت ها هستند .از قبل بوده اند فقط ما باید ظرف وجودی مون رو بزرگتر کنیم تا بتونم از این باران رحمت الهی که هرلحظه می بارد دریافت کنیم .به چه مقدار به مقدار ظرفمون

    نبازی به کار فیزیکی نیست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: