شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 278
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام میکنم به استاد عباسمنش عزیز و همه ی دوستان سایت
من امروز صبح کدنویسی کردم که یه آگاهی جدید دریافت کنم (تمرین دوره کشف قوانین) و هدایت شدم به دیدن این فایل
و یه ترمز خیلی قوی که در مورد ثروت و پول دارم رو با دیدن این فایل و خوندن کامنت های دوستان متوجه شدم.
من هم مثل خیلی از دوستان این باور رو داشتم که یه سهمی از پولم رو هر ماه (باید) کمک کنم به نیازمندها و حتی ماه هایی بوده که در فشار مالی بودم اما همون روز اول ماه که حقوق ماهیانه م رو دریافت کردم اول از همه اون سهمی که برای هر ماهم پیش خودم تعیین کرده بودم رو به نیازمندها کمک کردم و تازه خوشحالم بودم که چقدر کارم ارزشمنده و خدا یه جا دیگه برام جبران میکنه چون دارم تو این شرایط هم کمک میکنم به بقیه.
اما الان یه باور جدید در من شکل گرفت که باید اول از همه خودم رو بی نیاز کنم و از سر ریز ظرف خودم به بقیه ببخشم و اگر تو همین شرایط هم کمکی میکنم برای ایجاد جریان ثروت در زندگی خودم باشه نه اینکه من وظیفه ای دارم که به نیازمندها کمک کنم و هرکس مسئول ساختن زندگی خودشه با فرکانس هایی که ارسال میکنه و باورهای خودش .
شکرگزار و قدردان خداوند هستم که امروز به این فایل در سایت هدایت شدم و این باور اشتباه و ترمز رو شناسایی کردم.
در پناه خداوند باشیم همگی
به نام خداوندگار همه چیز .
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
سوال و توضیح سوال :چه کد یا کدهای مخربی تو این نوع نگاه و درخواست از خداوند در زمینه پول و ثروت و در کل در زمینه مالی وجود داره که خدایا تو فلان قدر پول یافلان دارایی ها تو به من بده من قول میدم به بنده هات ببخشم یا به نوعی دیگر تو پول و ثروت رو بده من هم به نذری که کردم پایبندم و در کل نوعی با تو خداوند قراردادی کار میکن تو بده به من تا منم بدم دیگران . و شکل های دیگری به این صورت که من خودم این کارو این کار رو در تمامی خواسته هام از خداوند داشتم اما به شکل های متفاوت (مثل نذر کردن و …… ).و در این قضیه رو میشه بسط داد بع بقیه نعمت ها و دیگر خواسته هایمان از خداوند که به واسطه اجابت(طبق قانون خداوند شما بخواهید من اجابت میکنم )با خداوند چنین قراردادهایی رو میبندیم که تو اجابت کن منم در عوض میبخشم یا فلان کارهای خوبو واسه اطرافیانم (مثل پدر و مادر و خواهر …..)میکنم .
پاسخ :کدهای مخربی که تو این نوع نگاه حداقل برای من وجود داشته و داره
1- اساسا نوع نگاه اشتباه به خداوند و قوانین جهان هستی .. راه حل :تمرکز بر مفهوم سیستمی بودن خداوند و عملکرد مکانیزمی جهان هستی و کار کردن مداوم و دنبال سرنخ ها و نتایجی که با این مفهایم ادغام شده.
2- اساسا با این نوع نگاه یعنی من هیچ امیدی به اجابت خواسته ام ندارم نه تنها امیدی ندار م حتی خود خواسته رو هم باور ندارم ( شک و تردید ) تو انتخاب خواسته و شناسایی دقیق خواسته داشتم و عدم تصمیم گیری جهت انتخاب اون. و درخواست آن از خداوند باعث شکل گیری این نوع نگاه میشه راه حل : در ابتدا دقیقا خواسته خود را بشناسیم (با برخورد کردن با تضاد های زندگی)و سپس از خداوند اون خواسته رو بخوایم و سپس تصمیم های عملی حتی کوچک در راستای خواسته مون بگیریم و حرکت کنیم
3-عدم احساس لیاقت . راه حل :تمرکز به دستاورد ها و نشانه ها حتی اپر کوچک باشند
راه حل اساسی :تمرکز بر اصل و درست کردن ودرک این اصل که ریشه است که همان نوع نگاه ما نسب به خداوند و قوانین هستش و کنکاش در منابع اصیلی مثل قرآن خیلی کمک کننده خواهد بود ( برای من خیلی مفید و عملی بود)باعث میشه از پایه همه چیز درست بشه و وقتی پایه درست شد به صورت کاملا طبیعی و تکاملی بقیه موارد (مثل عزت نفس و عدم احساس لیاقت و … )هم درست میشن . و این رو از مایحصل هزاران بار درخواستی که داشتم و نذر کردم نیاز کردم واسطه درست کردم شفاعت خواستم و …… نشد نشد نشد که بشه. اما از زمانی که به لطف الله یکتا متوجه شدم که چرا هر وقت من از ش یک چیزی رو میخوام نمیشه من رو هدایت به این آگاهی ها کرد و من هم پذیرفتم و به میزانی که تغییر کردم و حرکت کردم بهم جواب داد اونم چه جوابایی که اصلا قابل مقایسه نیستش با شرایط قبل و هر از چند گاهی به جاده خاکی میزنم اونم به واسطه سادگی موضوع و فراموشی اصل و اساس این سازوکار هستش ( ریشه انسان از نسیان یعنی فراموشی هستش )برام رخ میده و گاهن چک و لگد هم میخورم بعد میفهمم که دارم اشتباه میرم و باز باید اصلاح صورت بگیره چون وقتی بررسی میکنم بازم به همون ریشه و اصل و موضوع ساده برمیگرده که اگه رعایت میکردم هیچ کدوم از این اتفاقات نمی افتاد و جالبیش اینه که وقتی به اصل برمیگردم اینه که اون اتفاقات و جاده خاکی ها همگی بدون استثنا تبدیل به خیریتی هایی میشن برام که حتی فکرشو هم نمیتونستم بکنم
جمع بندی : من از خداوند میخوام و خداوند طبق قانون دهش ( أجیب دعوت دعا اذا دعان ) من و خواسته منو فارق از هر شرایطی . دینی. مذهبی . تیپ وقیافه ای . نوع رفتاری . هر مدل عبادتی . هر مدل اعتقادی . هر مدل پرستشی . هر مدل از هرچیزی من و خواسته من رو میپذیره (accept )میکنه و فقط کار من اینه خودمو آماده دریافت کنم (اونم با تغییر شخصیت و باور هایم و شناسایی ترمزها در زمینه درخواستی که داشتم و باید روی خودم کار کنم تا ظرفم آماده دریافت بشه ) به همین سادگی . و طبیعی من به هر آنچه که بخوام میتونم دست پیدا کنم چناچنه که خیلی از آدم ها قبل از من دست پیدا کردن و این اصل و اساس است به نظر من که به میزانی که توسنتم رعایت کنم نتیجه از همون لحظه اول اومد بدون استثنا . و از خداوند بیشتر میخوام این انرژی عملی کردن به این اصل و اساس ساده رو به من و به همه دوستانم بده .
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید .
سلام به استاد عزیز
من 4 ساله روی شخصیت خودم کار میکنم داستان زیادی در مورد زندگیم دارم و هر روز آگاه تر میشم و باعث آرامش بیشتر من میشه
من هدایتی این قسمت از سایت را پیدا کردم و از شماره یک شروع کردم تا به اینجا رسیدم نمیدونم این کلیپ در چه تاریخی ضبط شده اما وقتی استاد عزیز صحبت میکردین جواب میدادم که خودم خوشحال از این مسیر درستم بودم
همه میدونند که من فردی بسیار دلسوز هستم که البته اطلاع نداشتم که این دلسوزی شرکه و قدرت را خدا گرفتن هست و در ذهنم فکر میکردم که ثروتمند بشم لیست داشتم که برای هر کسی چه کارهایی انجام بدم
و حالا با تمام آگاهی هایم که هر روز بیشتر میشه متوجه شدم هر کسی هر جایی که هست باید همان جا باشه و بر اساس فرکانس ها و ارتعاشی که داره اونجاست پس من نمیتوانم توجه و تمرکزم را روی آنها بذارم و باعث بشه از اون جنس بیشتر وارد زندگیم بشه و قدرت را از خدا بگیرم و به خودم بدهم در حالیکه این شرک هست و من خیلی وقته به این موضوع آگاه شدم و دوست داشتم نظرم را بیان کنم
استاد عزیز من از وقتی خدای واقعی را پیدا کردم همیشه میگم خدایا دورت بگردم چرا زودتر ترا پیدا نکردم بعد از کرونا و اتفاقات زیاد من به سمت شما هدایت شدم حرف برای گفتن فراوان دارم فقط میخواستم به این ترمز ذهنی جواب بدم
این دعای شما ، را همیشه به همه میگم و حالا به خودتون هم میگویم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و خوشبخت باشید
سلام به شما هم فرکانسی عزیز صحبتهاتون بسیارعالی ودرست هست وخداروشکر که تونستی این ترمز رو پیداورفعش کنی البته خیلی از مردم دچاراین شرک هستن اما درخواب هستن و نمیفهمن که دارن جریان نعمت وثروت روازخودشون دور میکنن. بهترینهای جهان روبرات آرزو دارم .
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و درود بر شما، بله درسته شرک مانند مورچه سیاه روی پارچه سیاه در دل شب هست و خیلی در روند زندگی باید حواسم مون به شرک ها باشه که قدرت را به چی میدهیم ، خدا را سپاس که به این آگاهی ها رسیدیم و هر روز آگاه تر میشیم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند باشید
به نان خدایی که هرچه دارم از اوست
سلان رویای قشنگم …
وقتی داشتم کامنتت رو میخوندم
جا خوردم ….
اونجاش که گفتی :
من فردی بسیار دلسوز هستم که البته اطلاع نداشتم که این دلسوزی شرکه و قدرت را خدا گرفتن هست و در ذهنم فکر میکردم که ثروتمند بشم لیست داشتم که برای هر کسی چه کارهایی انجام بدم
و حالا با تمام آگاهی هایم که هر روز بیشتر میشه متوجه شدم هر کسی هر جایی که هست باید همان جا باشه و بر اساس فرکانس ها و ارتعاشی که داره اونجاست پس من نمیتوانم توجه و تمرکزم را روی آنها بذارم و باعث بشه از اون جنس بیشتر وارد زندگیم بشه و قدرت را از خدا بگیرم و به خودم بدهم در حالیکه این شرک هست و من خیلی وقته به این موضوع آگاه شدم و دوست داشتم نظرم را بیان کنم
.
.
چقدر خوب کردی که اینارو نوشتی …
ازت ممنونم..
چون منم دقیقا همینجورم..
خیلی وقتا شده از افراد نزدیکم میپرسم چه رویایی دارین یا چه آرزو یی یا چه خواسته هایی دارین …و بعد اونا حواب میدن و من توی ذهن خودم میگم من اگه پولدار بشم اینا کارو براش میکنمو اونو به آرزوش میرسونم …
وای خدای من …
هنوز نمیدونم چطور رفعش کنم ولی این یه شرک لوده همیشه که باعث میشه برم عقب …
….
شرک به خدا
و تفکر نهفته ای کا میگه عدالت برقرار نیست و بعضی هایی که به خواسته ها و آرزو هاشون نمیرسند به خاطر بی عدالتی و انگار من می خوام با این کار عدالت اجرا بشه و دیگران هم به چیزایی که می خوان برسند …
نه اصلااااا
ازت ممنونم به خاطر این آگاهی…
امیدوارم به زودی بتونم راهی برای رفعش پیدا کنم …
عاشقتم ..بسیار سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ملیکا عزیز
خوشحالم که به آگاهی شما کمک کردم و یکی از ترمز های مهم ذهنت را شناسایی کنی
ملیکا جان مهم شناسایی ترمز ذهن هست آنوقت برطرف کردنش راحته
شما همین که فهمیدی شرک هست و نمیتونی قدرت از خدا بگیری و به خودت بدی باعث میشه احساس مسؤلیت از خودت در رابطه با دیگران سلب کنی چون من و شما با افکار کمک به دیگران فکر میکردیم کار درست انحام میدیم در حالیکه مانع از ورود ثروت و نعمت به زندگیمون میشدیم پس حالا که فهمیدیم براحتی میتونی این نوع تفکر کنار بذاری
هر شخصی خودش مسئول سرنوشت خودشه
شما فقط رو تفکر خودت کار کن و نتایج شما باعث میشه که مقاومت اطرافیان شکسته بشه
برای شما سلامتی و موفقیت ارزومندم
سلام
خدایا کمکم کن تا پیدا کنم ترمزهای مخربی که نمیزاره من با ثروتمند شدنم به تو نزدیک بشم و باعث گسترش جهان بشم
من آدمی بودم که اگر میدیدم کسی چیزی لازم داره سریع وارد میشدم و تا جاییکه میتونستم بهش کمک میکردم حتی اگر خودم عاشق اون وسیله بودم هدیه میکردم به نیازمندان
البته شاید نظرم اینم بود که حالا میاد دیگه
یا دوباره میخرم این اخریه خیلی تو ذهنم میچرخید که دوباره میرم میخرم
کلا آدم دست و دلبازی ام
من وقتی تمرینها رو انجام میدم خیلی سریع نتیجه وارد میشه و اینو همه میدونستن و همیشه بهم میگفتن تو سلطان نتیجه هستی ولی خودم اینو متوجه نمیشدم و اگر درآمدم بیشتر از بقیه میشد دلم میسوخت و توجهم میرفت ب این سمت که آخی بنده خدا فلانی چرا درآمد نداره ! بزار ی کمی بهش کمک کنم :(
البته با کمال میل بهش کمک میکردم ولی اگر خودم ب پول نیاز داشتم اصلا ب کسی نمیگفتم و از درون خودمو نابود میکردم
تا اینکه درآمدم صفر شد تمرین میکردم ولی درآمدم صفر شد
مداوم از خدا میپرسیدم که عه خدایا چی شد ؟پشیمون شدی:)
بلاخره با کلی فکر کردن و استعانت از خدا آروم آروم فهمیدم که مشکل از کجا آب میخوره
1_ من دلسوزی میکردم و نقش خدا رو برای دیگران بازی میکردم و از حق خودم میگذشتم (شرک خفی)
2_غرور داشتم و دیگران تو کسب نتیجه با خودم مقایسه میکردم
3_خیلی ب نتیجه وابسته بودم
میخواستم برم خواستگاری برای پسرم حتی پول ی جعبه شیرینی هم نداشتم تا چ برسه به چیزهای دیگه
ولی من منتظر پول نشدم قرار گذاشتم برای رفتن و آشنایی با خانواده ها
با همون مقدار پولی که تو حسابم بود رفتم ی جعبه شکلات خوب خریدم با حس خوب رفتم ب مهمونی
خلاصه که ایمانم ثابت کردم و گفتم من منتظر پول نمیمونم من اقدام میکنم
دفعه دوم قرار شد با همسرم بریم این دفعه دو برابر شیرینی قبل خرید کردم و خیلی شیک و پیک رفتیم
دفعه بعد پول خریدن یه انگشتر تو حسابم بود اونم قصه خیلی خوبی داره
داشتم میرفتم خونه مادرم که تهرانه با خودم میگفتم خدایا من حداقل برای خریدن ی انگشتر کوچولو باید پنج تومنی که تو حسابم هست بدم
ازین بابت ی کم دلنگران بودم تا اینکه رسیدم خونه مادرم دیدم ی انگشتر درست و حسابی (یعنی بیشتر از اون چیزی که من مد نظرم بود ) تو دستشه گفتم به به مبارک باشه چند خریدی گفت پنج تومن :))
چون ما میخواستیم ی انگشتر برای مادرم بخریم که قبلاً خواهرم نشون داده بود و اون انگشتر خیلی نازک بود بخاطر همین پیش فرض من شکل گرفته بود و من نگران کرده بود
اونقدر خوشحال شدم که حد نداشت
رفتم و ی انگشتر بعنوان انگشتر نشون در حد 3 ملیون خریدم و این منو خیلی در برابر. قدرت خداوند منقلب کرد که
أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» [1]
کسانی که رابطه با خدا دارند، از آینده ترسی ندارند برای اینکه خدا را دارند. از گذشته غم و غصه ندارند، برای اینکه خدا را دارند، و کسی که خدا را دارد، دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی ندارد.
و من فهمیدم که من بجای اینکه روی خدا حساب باز کنم روی پول حساب باز کرده بودم
استغفرالله الربی و اتوب الیه
بنابراین تو این پروسه درسهایی که گرفتم این بود
مغرور نشو
دلسوزی نکن
روی خدا حساب کن
و در کل این پروسه ب صفر رسیدن درآمدم کلی برام درس داشت اینکه بتونم اینها رو درست کنم هم ی پروسه دیگه داره ولی از اونحا که پول هم مثل انسان ،انرژی هست باید همون کارهایی رو که برای درست کردن روابط انجام میدم برای پول هم انجام بدم
توکل بر خدا
آغوش خدا پناهتان باد
به نام الله یکتا
چقدر قشنگ فرمودین که من به جای اینکه روی خدا حساب باز کنم روی پول حساب باز میکردم
لعنت خدا بر شیطان،بیشتر نجواها از کمبودهاست و بیشتر کمبودها از پول هست و چقدر راحت شیطان ورود میکند و چقدر هم موفق عمل میکند و چقدر راحت ما ازش پیروی میکنیم،خودم رو میگم
بخاطر ترمزهای مخفی و عمیقی که در اعماق ذهنمون هست نه تنها رشد نمیکنیم بلکه خسته و ناامید میشیم و جهان آینه باورهای ماست
به خدا پناه میبرم و به هر خیری که به من برسد سخت محتاجم…
خدایا شکرت
سلام آقای اسدی بزرگوار
ممنون که کامنت منو مطالعه کردید
و برام نوشتید
چند روز پیش داشتم ب خواهرم که
داشت از خدا ی اتاق دلار
درخواست میکرد گفتم
خیلی بده که از خدا پول میخوای
گفت وا چرا بده
گفتم اینهمه داری تقلا میکنی
آخرشم ی چیز کوچیک میخوای
با تعجب نگام کرد گفت پس چی بخوام
گفتم ازش خودشو بخواه
شنیدی میگن با خدا باش
پادشاهی کن بی خدا باش هر چه
خواهی کن
پول خیلی ناچیزه و خدا همه چیزه
واقعا هر وقت چیزی خواستم
نه ننوشتم و نه گفتم فقط ته ته دلم
خوشم اومده ! براحتی مهیا شده
یکبار دلم ی ظرف غذای نذری
خواست ولی فورا نجوا گفت ول
کن طرف شما کسی غذای نذری نمی پزه
گفتم اوکی پس فلان چیز میخوام
ب خودش قسم علاوه براجابت اون
خواسته اومدم
دیدم ی ظرف غذای نذری آوردن
پرسیدم گفتن ی بنده خدا ده
پانزده تا ظرف غذای نذری برمی داره
میاره طرف ما (خونه ما دور از مرکز
شهره) و همون موقع همسر من
می بینه ی ظرف غذای نذری میده
ب والله ن بخاطر اون غذا بلکه
بخاطر لطف و مهربانی خدا ب
پهنای صورتم اشک میریختم اصلا
خجالت کشیدم که چرا خودش
نخواستم
خدا عشقه خدا مهره خدا همه چیز میشود همه کس را
در پناه خدا باشید
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام آجی زهرا
امیدوارم هرکجا هستی پر از شادی و فراوانی باشی …
ممنونم از کامنت قشنگت …
مخصوصا اونجا که گفتی من روی خدا حساب باز نکرده بودم
روی پول حساب کرده بودم …
نمیتونم بگم چند بار برام همچین موقعیت هایی اومده …
که برای داشتن یک خواسته روی پول حساب کرده بودم و نشده بود …
یا جاهایی که پول و اینا نداشتمو روی خدا حساب کرده بودم و به صورت معجزه واری یا پولش جور میشو اونو میخریدم یا یکی برام میخرید و بهم هدیه میداد ….
.
ممنونم برای کامنت قشنگت …
دوستت دارم
منتظر نتایج بی نظیرت هستم …
سلام و خدا قوت به استاد عزیز ودوستان عضو سایت
در مورد این سوال که ترمزهای مخفی ذهن در مورد ثروت چه چیزهایی می توانند باشند در جواب این سوال می توانم بگویم که در ذهنمان ورود ثروت به زندگی مان را با این استدلال منطقی می کنیم که خداوند ثروت و نعمت هایش را موقعی وارد زندگی مان می کند که در جهان بیرون یک کاری انجام بدیم که این کار می تواند کمک به بیماران، فقرا ،خانواده و هزاران کار دیگر باشد که در واقع خدا پیش خودش بگوید که این بنده ام لیاقت داشتن نعمت های فراوان را دارد در حالی که این موضوع یک باور اشتباه هست و موقعی که حضرت سلیمان از خداوند ثروت خواست گفت که خدایا به من ثروتی عطا کن که نه قبل از این به کسی داده ای و نه بعد از این به کسی خواهی داد بدون اینکه در خواسته اش به همچین مواردی اشاره کند.
بنام خداوند عشق و نور و آگاهی
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم
و سلام به همگی دوستان عزیزم
روز صدم 100
روز شمار تحول زندگی من فصل 4
ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت
فقط باید باورهامو تغییر بدم؛ رفتارمو عوض کنم تا ثروت وارد زندگی من بشه: همین تمرکزی که روی آموزشهای فایل های دانلودی سایت دارم میذارم تغییر رفتاره، تمریناتی که انجام میدم، کامنتی که مینویسم .دفتر سپاسگذاری نوشتن.. سحر خیزی .. تعهد نامه نوشتن برای کار کردن روی فایل تحول زندگی من .. یا فایل مصاحبه با استاد عباسمنش که قبلاً روش کار کردم و گوش دادن تمام فایل ها و خواندن کامنت دوستان و در عقل کل چرخیدن و پاسخ نوشتن و این تغییرات درونی خودش رو توی کلام من داره نشون میده. توی اعمال و رفتارم داره نشون میده
باورهای مخرب و محدود کننده
مدتی هست که دارم روی این باورهایم کار میکنم چون واقعا هنوز اون باور مخرب و بازدارنده برای پولداری و ثروتمندی رو کشف نکردم و این فایل خیلی ارزشمنده وجای کار داره واحساس کردم میتونه خیلی به پیشرفتم کمک کنه و با خواندن کامنت های دوستان این باورها و کد های مخرب رو شناسایی کردم وخیلی از ترمزهام و بوسیله کامنت دوستان شناسایی کردم
1)یکی دیگه از ترمز های من این بود که توان نگهداری پول رو در خودم نمیدیدم
2)قرض ندم کلا مگر تحت شرایطی که استاد گفتن
3)یکی از ترمزهایم این است که اگر نعمتی در زندگی ام وارد شود سریع دوست دارم با دیگران ان را تقسیم کنم وبه دیگران هم بدهم
این برمیگرد به باورهای قدیم ما باورهای محدود کننده که جلوی نعمت های بیشتر را ازما گرفته
در واقع دید انسانی و معامله گرایانه ای با خدا داریم، تو به من پول بده من یکمیشم میدم به بقیه
در حالیکه اصلا خدا کاری نداره ما با پول چیکار میکنیم
تو اصن پول رو بریز تو جوب
تو پول رو برای خودت بخواه
باز این برمیگرده به احساس لیاقت
باز برمیگرده به عزت نفس
باز برمیگرده به احساس ارزشمندی
خداوند یک سیستمه اصلا احساسات انسانی نداره که بخواد با ما وارد معامله بش
4)عجله داشتن برای زودتر به نتیجه رسیدن، و این عجله باعث میشه نفهمم زمان زندگیم چطور میگذره همش باعث عجله کردن و لذت نبردن از مسیرم میشه
5)زیادی به خیلی چیزها چسبیدن
چیزهایی که خودم دوست دارم تغییر کنن ولی نمیدونم این چیه که من میخوام بچسبم
6)وقتی خواسته ای رو برای این بخوایم که به بقیه نشون بدیم ببین من این رو بدست آوردم و یا بزنیم تو سر بقیه و یا اون حرفایی که بمون زدن رو تلافی کنیم، این خواسته چه بدستش بیاریم چه بدستش نیاریم در رنج خواهیم بود. پس این هم یک ترمز ذهنی است
7) باورهای مخرب مذهبی
این رفتار که میایم به خدا تعهد میدیم که اگر به ما ثروت بدی ما کار های خیر میکنیم
از این باور ها نشأت میگیره که 1: پول عامل گمراهی و فساد هست 2: خدا قبل از اینکه به ما ثروت بده باید مطمئن بشه که ما گمراه نمیشیم و 3: اینکه ما خودمونو به طور طبیعی و ذاتی لایق ثروت نمیدونیم و با این تعهدات میخوایم لیاقتمونو نشون بدیم 4: فکر میکنیم خدا چون نمیخواد گمراه بشیم بهمون ثروت نمیده 5: فکر میکنیم ثروتمندان انسان های بد و گمراهی هستن و ما نمیخواهیم جزوشون باشیم
8)راهکار برای پولدار شدن ارایه داده باشیم ..در واقع مسیر پولدار شدن ما از هر مسیری و از هر دستی ممکن است حتما نباید از همون مسیری که خودمون فکر می کنیم پولدار شویم ..
9)باور نداشتن وهابیت خداوند یعنی هنوز
خداوند را در اعماق وجودمون باور نکردیم ،
10) ترمز دیگه… انگار من خودم به تنهایی لیاقت ثروتمند شدن و پول زیاد داشتن رو ندارم
و اگه میخوام اونهمه پول رو داشته باشم باید به دیگرانم بدم
11)کد مخرب بعدی اینه ک انگار پول ادم ها رو بد میکنه ادم هارو ظالم میکنه
و من دارم اینجا قول میدم ک اگ ثروتمند شم ادم خوبی بمونم
13)اگر دلیل رسیدن به پول و ثروت به احساس خوب برای خودمون باشه که خوبه
…اما اگه از سر دلسوزی بخواهیم به دیگران و فقرا و خیریه کمک کنیم باشه با دل سوختمون یه احساس منفی رو به جهان ارسال میکنیم که در نتیجه احساس منفی اتفاقات منفی هم برامون پیش میاد.
14)من کلا این باور رو داشتم از بچگی که اگه چیزی رو که دوستش دارم و یا نیاز دارم رو بدم به کسی خودم تو فشار وسختی میفتم (باورکمبود)
و با این واژه آشنا بودم که تو خسیسی و ….
من هم چون برچسب خسیس بهم خورده شده میدادم ولی ته حسم خوب نبود رضایت قلبی کامل نداشتم
اگه هم نمیدادم عذاب وجدان میگرفتم و انگار برام خیر نداشت چون احساس میکردم خدا هم از کارم خوشحال نیست
خلاصه من با هر (انفاقی) که خودم رو مجبور میکردم به انجامش ،داشتم لیاقت و عزت نفس خودمو تخریب میکردم.
با اینکه خیلی تغییرات عظیمی در شخصیتم ایجاد کردم
باید هرکاری رو با احساس 100درصد خوب و رضایت کامل انجام بدیم ….
این باورهای مخرب باعث شده که من همیشه ناخودآگاه از ثروت و نعمت زیاد بترسم چون بعدش خودمو مجبور میبینیم که باید با اجبار واکراه یه بخشیشو بدم به کسی و لایق همش نیستم
واین ترمز منه برای دریافت نعمت و ثروت … تونستم با خواندن کامنت دوستان به یکی از باورهای مخفی ذهنم پی ببرم البته قبلاً اینو کشف کرده بودم ولی جدی نگرفتمش ولی امروز با یک تضادی که با دخترم داشتیم که کاملا به همین نکته ی آخری ربط داشت حجت بر من تمام شد که دقیقا این ترمز رو باید از سر راهم بردارم
یعنی باید به این باور برسم که من هر چیزی رو به کسی میدم و یا میبخشم و یا هزینه می کنم و خرج می کنم هزار برابرش به من برگشته و به حسابم واریز شده
خدایاااا شکرت ممنون و سپاس
خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و امنیت و آزادی آگاهانه در انجام دادن و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایمان را داشته باشیم.
IN GOD WE TRUST
با نام و یاد خداوند که آرامش دهنده قلبهاست
سلام استاد عزیزم
سلام دوستان همراه و هم قدم
چه جالب! 4 صبح این فایل رو ببینی و متوجه بشی تمام این چیزهایی که استاد میگن در درونت هست!!
همیشه من با خدا همچین قراردادی میبندم و میگم خدایا بهم ثروت و پول بده قول میدم کمک کنم به فقرا ، به نیازمندان ، جهیزیه بخرم برای زوجهای کم توان ، به پدر و مادرم کمک کنم و… و آخرش میگم بابا خداجون به جون تو اصن برای خودم نمیخوام که برای کمک کردن میخوام بده دیگه!!!!!! نابودم کردی استاد!!! جالب اینه که من خیلی به این معتقدم که اول باید آدم به خودش اهمیت بده و خودش مقدم تر از بقیست!! ولی الان میبینم تا صحبت سر ثروت میشه ناخودآگاه میگم ببین ، برای خودم نمیخواما برای کمک میخوام!!!
و بنظرم مشکل از عدم احساس لیاقت و عدم احساس ارزشمندی به خود هست و اینکه اول باید خودت رو دوست بداری و به خودت اهمیت بدی.
بنابراین فکر میکنم باید اینطور قراردادم رو با خدای مهربانم تصحیح کنم که : خداجون ، عشق من ، من ازت بینهایت ثروت میخوام تا عشق و حال کنم ، برای خودم هر چی خواستم بخرم ، نیازهامو رفع کنم ، مسافرت برم و اول به خودم حال بدم تا شاد باشم و دنیا رو شاد کنم و مردم دلیل شادیمو ازم بپرسن و منم آدرس تو و قوانین جهانت و البته سایت استاد عباس منش عزیز رو بهشون بدم. فقط بندگی تو رو بکنم و بعد از خودم یکی از دستان تو برای یاری رسانی به دیگران باشم.
ممنونم استاد جان که با طرح این سؤال باعث شدی این ترمزهارو درونم بشناسم.
هرجا هستید شاد و سالم و سربلند در پناه خداوند عالم باشید. دوستتون دارم
سلام و درود بر حامدجان برادر معنوی خودم
دمتگرم کامنتت خیلی خوب بود خصوصا اون قسمتی که دستور خواستتو اصلاح کردی از روش عکس گرفتم تا تو ذهنم کپی اش کنم دقیقا باید همینجوری بخوایم اصل خواسته باید اینطوری باشه بدون هیچچچچ نگرانی و با ایمان بگیم خدایا بهم پول بده میدونم برات اصلااااا مهم نیست من واسه چی میخوام تو فقط ایمان منو حس منو در زمان ارسال خواسته میبینی و بهم طبق احساس درونیم میدی یا نمیدی
آره درستش همینه که خدایا بهم پول بده میخوام عشق دنیارو بکنم میخوام خوشمزه ترین و تمیزترین غذاهای ارگانیک و متنوع رو بخورم و حس لذتشوت تجربه کنم بهم پول بده میخوام اول هر فصل میوه فصل تو خونه ام تو یخچال خونه ام فراوونی باشه تا لذت ببرم از خوردنشون بهم پول بده تا انواع تنقلات و شکلات تو خونم باشه هر وقت هرنوعشو خواستم بخورم بهم پول بده میخوام زیبانرین لباسها رو بپوشم و لذت ببرم میخوام مرغوبترین کفش وکیف ها اکس سری ها عطر و ادکلن ها بهترین مواد شوینده شیک ترین لباس های منزلی ست بیرونی ست مهمونی ست با رنگایی که با هم هارمونی دارن و بپوشم وقتی خودمو تو آیینه میبینم لذت ببرم درصورتیکه لباسم نداشته باشم عاشق تیپ خودم هستم خدایا بهم پول بده میخوام بدون هیچ محدویتی زمانی و مکانی سفر برم با بهترین امکانات رفاهی عالی با بهترین آدما رفقا عزیزانم خودم تنهایی خداجونم ماشین میخوام از بهترین کمپانی دنیا بی ام و پورشه اوپتیما ولوو
ویلا میخوام در زیباترین متاطق در خط ساحلی و جنگلی با بهترین امکاناتی که تو میدونی و من ووووو اینجوری باید بخواییم دقیقااااا کارت درسته خیلی روش خوبی رو یاداوری کردی تا منم واسه خودم رد پا بزارم و بنویسم
و خداجونم اینم گفتم پول بده تا فلانچی و بخرم تو از راهی که خودت صلاح میدومی برام اینارو جور کن یا بوسیله پول یا بوسیله هدیه از طرف دوستی عزیزی رهگذری غریبه ای آشنایی آره از هر راهی که خودت صلاح میدونی برای من این خواسته هامو جور کن حتما نباد پول باشع چون تو بدون پولم میتونی اینچیزارو برام بیاری چون دستان مهربان تو بینهایت اند تو دنیا عشقییییی خداجونم
عشقی داداش خوبم
دوستتون دارم
سلام مجید جان امیدوارم هرجا هستی موفق و سلامت و شاد باشی. مرسی از پاسخ قشنگت، فوق العاده تکمیل کردی. من نمیدونم چِمونه که جرأت خواستن از خدا رو نداریم ؟؟!! جرأت زیاد خواستن رو نداریم؟؟! مگه بچه هرچی میبینه از پدر مادرش نمیخواد؟؟؟ من چرا نباید از خدا از آفریدگارم از قدرت جهانم هر چیزی که دلم خواست بخوام؟؟؟
دلت شاد و لبت خندون ️
به نام خدا
سلام به استادعزیزم
روزشمار تحول زندگی من روز 100
خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم دراین فایل سوال خوبی رو استاد مطرح کردن که درباره شناسایی ترمزهای مخفی درباره ثروت هست .
درمورد سوال استاد جوابم اینکه اولا من لایق ثروت برای خودم نیستم و باخدا این معامله رو میکنم که بهم ثروت بده تا اون رو با افراد مستمند و بیمار و یا ساختن مسجد و کارهای خیر دیگه خرج کنم به این معنی که خودم مهم نیستم که ثروت رو خودم استفاده کنم و لایق اون باشم . دوما من توذهنم این باور و دارم که اگه ثروت فقط برای خودم بخام خودخواهی و زیاده خواهیه و حق دیگران رو ازثروت گرفتم که برمیگرده به باور کمبود ثروت در جهان که خودش هم یک ترمز دیگه حساب میشه .بنابراین وقتی خدا ثروت رو بهم داد اول به ففرا کمک کنم و درراه خیر صرف کنم تا خدا از من راضی باشه اونوقته که خدا بهم ثروت میده این هم ترمز ذهنی درباره ثروت هست.درواقع جواب این پرسش در اصل ترمزی به نام من لایق ثروت برای خودم نیستم برای همین میگم خدایا بهم ثروت بده تا به دیگران کمک کنم یا مثلا خیریه بسازم و غیره.
در پناه الله یکتا باشید.
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام برادر امیر
امیدوارم هر کجا هستی شاد باشی
ممنون برای کامنت زیبایت …
دقیقا منم این باور خفته رو دارم …اینکه انگار اگه فقط ثروت رو بخوام یه جور خودخواهیه …
یا اینکه یه رابطه بین کمک به نیازمندان و انجام وظیفه بودن توی ذهنم هست …
انگار که توی ذهنم اینه که من اگر این کارو انجام ندم خدا دیگه بهم بیشتر نمیده
انگار که شرط ورود ثروت بیشتر این است که قسمتی رو کمک کنم …نمیدونم چه باوری جایگزین کنم
ولی ممنونم به خاطر این آگاهی زیبایت ..
بسیار سپاسگزارم
باسلام به استاد ثروت مندم
پیدا کردن ترمزهای مخفی ذهن
خیلی خیلی من درونم ترمز مخفی دارم
از خداوند تشکر میکنم بابت این استاد که در زندگی من هدایت کرد که من به خود شناسی برسم
برم اصل موضوع استاد من یکی از ترمزهایم این است که اگر نعمتی در زندگی ام وارد شود سریع دوست دارم با دیگران ان را تقسیم کنم وبه دیگران هم بدهم
این برمیگرد به باورهای قدیم ما باورهای محدود کننده که جلوی نعمت های بیشتر را ازما گرفته
باز این برمیگرده به احساس لیاقت
باز برمیگرده به عزت نفس
باز برمیگرده به احساس ارزشمندی
خلاصه من این چندتارادرونم شناسایی کردم
از خداوند میخواهم که این ترمزهای مخفی ذهنم را برطرف کند تا من هم ثروت وفراوانی نعمت را تجربه کنم الهی امین
یکی دیگه از ترمز های من این بود که توان نگهداری پول رو در خودم نمیدیدم و البته درست هم بود اما آنقدر خورد تو گوشم که یاد گرفتم قرض ندم کلا مگر تحت شرایطی که استاد گفتن،خلاصه درسهای مهمی گرفتم با رنج از کائنات که بسیار سپاسگزارم از خدا با چک خوردن بیدارم کرد، اینو میخوام بگم یه جاهایی ترمزها بخصوص برای آدم های ناآگاه خوبم هست من هرچند پولای خوبی به باد دادم اما ممکن بود هزاران برابر اونها رو به باد بدم اما شکرخدا که با کوچکترها ترمزهامو درسامو نشونم داد، چون اگه پول بزرگ باخته بودم خیلییییییییییی احساسات بدی رو تجربه میکردم و…..