شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به رب رزاق و وهابم که از هزاران مسیر جواب تک تک سوالات مارو میده و سلام به استاد عشق و معرفت که ریسمان الهی هستند .دقیقا یک ساعت قبل به خانم شایسته عزیز پیام دادم و خواستم که در مورد پیشرفت در زمینه مالی کمکم کنند و اولین بار بود این درخواست رو دادم به قلبم گوش کردم و الان با فاصله یک ساعت رفتم تو کانال دیدم این فایل رو استادم قرار دادن انگشت حیرت به دندان داشتم نه از بابت تعجب از جواب سوالم بلکه از سرعت جواب خداوند و کاعنات حیرت زده ام.در مورد ترمز ها قلبم به من میگه چون ۹۹ درصد مواقع همه چیرو برای غیر از خودمون درخواست میکنیم و یه جورایی خودمون رو لایق کامل نمیدونیم که همه اون ثروت رو واسه عشق وحال و شادی و هر کاری که کامل واسه دل خودمون باشه میخوایم و خودمون رو لایق دریافت نمیدونیم میخوایم بواسطه اون افراد یا کارهایی که فکر میکنیم لیاقتشون بیشتر از ماست مثل مهدر و پدر و… و یا ارزش وجود داشتنش مثل مدرسه مسجد بیمارستان… بیشتر از وجود من است و اگه باشن ارزششون از جسم و جان و بودن من بیشتره بخاطر اونها هم که شده خدا به من ثروت بده حالا یه کوچولو پولم واسه خودم خرج میکنم .بازم باور لیاقت اینجا دخیله .و خدا و کاعنات همون یه کوچولو ثروتی که ما میخوایم میده و مبلغی که صرف کارای دیگه میخواستیم رو برمیداره و خودش مستقیم به اون افراد میده و میفرسته واسه مدرسه سازی و…بیشتر اوقات بقیه افراد و مساعل رو از نیازها و خواسته ها و لذتهای خودمون واجب تر و ارجح تر میدونیم .شاد ثروتمند و لایق باشیم
سلام به همه دوستان
و استاد عزیز
کد مخرب اول
اگر بعدا به بقیه کمک کنم دیگه همه از من انتظار پول گرفتن و کمک کردن دارن و باید همیشه به اطرافیانم پول بدم و من رو تو رودربایسی بزارن و به اصطلاح بهشون باید همیشه ماهی بدم!
کد مخرب دوم
اگر بعدا مدرسه درست کنم یا به مردم پول بدم و کمک کنم احتمال داره بگن فلانی داره یه کاری خوبی میکنه که مردم بگن خیّره و ممکنه انگ اینو بزنن بهم که ریا میکنه و میخواد فخر فروشی بکنه و ادای بخشنده هارو دربیاره و ادای حاتم طاعی بودن رو دربیاره!
کد مخرب سوم
شاید بعدا به دیگران و اطرافیانم کمک کردم ارزش کارم رو ندونن و بی اهمیت باشن نسبت به لطفی که بهشون کردم و به قولی نمک نشناسی کنن و قدر ندونن و این جمله رو بعدها هی بگم که بشکنه این دست که نمک نداره!
کد مخرب چهارم
ممکنه بعدا پولی که به اطرافیان و خانواده و عزیزانم بدهم باعث بشه باهاش به خودشون آسیب بزنن و در واقع اون وسیله یا پول بلای جونشون بشه و یا استفاده نادرستی ازش بکنن و من مقصر میشم و عامل بدبختیشون!
کد مخرب پنجم
فکر میکنم بازم پیدا کردم میگم?
خیلی مخلصیم
دوستون دارم
همفرکانسی های عزیزم
و استاد گلم
شکر ای رب العالمین
سلام و درود
به نظرم قطعا ترمزهای ذهنی هستند که مخفی هستند.
باور محدودی که در جمله ( خدا به من ثروت بده که به دیگران و خانواده و … کمک کنم و این پولو برای این کارها میخواهم ) هست.
۱. اول از همه به نظرم از باورهای شرک الود میاد که ما ته ذهنمون میگیم اگر ثروتمند شدم و اگر که با پولم به بقیه کمک نکنم شاید بقیه پشتم حرف بزنن که چه ادم خسیسیه و ما برای اینکه توجیه کنیم ثروتمند بودنمون رو میاییم به بقیه کمک کنیم و اونارو راضی نگه داریم که اونا بگن باشه اشکال نداره تو هم پولدار باشی چون داری به ما کمک میکنی و ماهارو(دیگرانو) راضی نگه میداری که این از شرک میاد و اینکه ترس داریم از حرف بقیه که اونا اگر من به بقیه کمک نکنم به چی فکر میکنن و همش از شرک مخفی در وجودمونه.
۲. دوم اینکه ما وقتی خودمو برای داشتن ثروت لایق ندونم به محض اینکه من یه مقدار پول دستم میاد به راه های مختلف به دیگران کمک میکنم و خرج میشه و اخرش خودم خالی میشم و اینم از باور به این میاد که من لایق نگه داشتن این مقدار پول نیستم و بزار بدم به بقیه و خودم خلاص بشم.
۳.سوم اینکه همینکه پول و ثروت رو برای کمک به دیگران میخواهیم یعنی شرک به خدا در واقع دیگران هم خدا دارند و خداوند به همه ان ها روزی میدهد همانطور که به من میدهد پس چرا انگیزه ام از داشتن ثروت باید کمک به دیگران و راضی نگه داشتن دیگران باشه به نظرم بهتره انگیزه ام از داشتن پول و ثروت این باشه که اول از همه خودم از داشتن و استفاده کردن ازش لذت ببرم و برای خودم زندگی خوبی رو فراهم کنم و من وقتی اول زندگی مالی خوبی داشته باشم و برای خودم مثلا ماشبن های خوبی بخرم باعث کمک به سازنده های ماشین و کارمندان خودروسازی و حتی صنعت معدن و استخراج اهن میشوم و بهتره بهجای اینکه با پولم به دیگران ببخشم با پولم از دیگران بابت مهارت هایی که دارند استفاده کنم و بهشون یاد بدم که باید خودشون رو بهتر کنند تا پول بیشتری داشته باشند مثلا من یه روز تو متروی تهران یه پولی به یه پیر مرد که داشت نون قندی میفروخت بخشیدم بعد یه چند قدم که رفتم برگشتم و در ازای پولم ۲ تا نون قندی میشد که ازش گرفتم و شاید در ظاهر بگید که خوب تو که پگل داشتی چرا بهش نبخشیدی ولی من وقتی بهش پولو دادم و رفتم به خودم گفتم که من نمیخوام اون ادمو گدا کنم بلکه میرم ازش نون قندی میگیرم که یاد بگیره باید ارزشی تولید کنه که به ثروت برسه و شرک یعنی همینکه دلمون الکی بسوزه برای دیگران در صورتی که هر فردی خودش تمام جنبه های زندگیشو داره خودش با فرکانس هاش میسازه و یه موقع هایی کمک کردن باعث بدبخت شدن دیگران میشه باعث تنبلی دیگران میشه و بهتره بزاریم دیگران در وضعیت خودشون باشن تا یه راهی برای حل مسئله پیدا کنند و همونطوری که منم قدیم در وضعیت مالی صفر بودم و نمیخواستم کسی دلش برام بسوزه و کمکم کنه الانم دلم برا کسی نمیسوزه چون من خدا داشتم و دارم و دیگران هم خدا دارند.
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
آقا بنیامین عزیز بسیار کامنت کامل و زیبایی رو نوشتید ومن خیلی لذت بردم و استفاده کردم ، خیلی از شما تشکر میکنم
بویژه قسمت انتهای کامنت شما مدنظرم هست که گفتین به افرادی که در قبال پولی که میگیرن ارزشی خلق میکنن کمک میکنید ، من خیلی موافقم ولی چند وقت پیش در فروشگاه لبنیات بودم که یک خانم اومدن که کاملا سالم و جوان بودن و درخواست کردن که ازشون جوراب بخریم و من و فروشنده هر دو جواب منفی دادیم چون واقعا لازم نداشتم و البته تعداد این افراد زیاد شده و خواستم همینطوری بهش پول بدم که با بخشش باور کمبود رو درست کنم که یاد این مورد افتادم که شما گفتین که نباید گدا بسازیم و بعد دیدم که خودش درخواست پنیر رایگان از من و فروشنده کرد که من واقعا خوشم نیومد و ایشون رو با روی باز رد کردم ولی با خودم گفتم پس این خودش گدا هست و خوب شد که کمکش نکردم و اینکه جوان هست و میتونه هزار تا کار آبرومند داشته باشه و پول دربیاره ، بعد که به خونه برگشتم کلی با خودم کلنجار رفتم و فکر کردم به خاطر باور کمبود کمکش نکردم و همش یاد قرآن افتادم که خدا میفرمایند که به فقرا کمک کنید ، وهدف گسترش خودمون هست ، ولی ته دلم دوست نداشتم کمکش کنم
وحالا با کامنت شما مطمئن شدم که کارم درست بوده . ممنون دوست عزیز
خدارو شکر برای این دانشگاه ابدی و سرشار از آگاهی
خدارو شکر برای استاد عباس منش عزیزم
خدارو شکر برای همهی دوستان عزیزم
با سلام مجدد اصلاحیه
در دایره قسمت ما نقطه پرگاریم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی.یعنی نقطه پرگار خودمان هستیم که با تغییر این نقطه ما می توانیم سرنوشت خود را بنویسیم یعنی همه چی خودمان هستیم یعنی ای نسخه نامه الهی که توئی وی آینه جمال شاهی که توئی بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم است در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
آقا بهنام عزیز من خیلی از کامنت شما لذت بردم و واقعاااا این اشعار چقدر زیبا و کامل هستند که هربار که میشنویم یا میخونیم انگار بار اوله وکلی حس خوب و امید و آگاهی به ما میده .
بازم ممنون برای کامنت خوبتون و خداروهزاران مرتبه شکر برای این همه آگاهی.
خدارو شکر. درپناه خدا پایدار و موفق باشید
سلام استاد قبل از همه چیز اومدم درس پس بدم. اومدم چیزهایی که یاد گرفتم به استادم و بقیه همکلاسی هام بگم. استاد بقول خودتون دوستون دارم و عاشقتونم هم عاشق شما و هم بقیه همکلاسی هام. تو ماشین کنار خیابون پارک کرده بودم فایل دیدم سریع خودم رسوندم به خونه تا جواب بدم. ولی تا اخرهای شب طول کشید تا جمع بندیش کنم. بقول خودتون جواب به این سوال هم مثل اگاهی هایی که به شما گفته میشه پشت سر هم میومد فقط نوشتم تو دفترم تا بتونم تایپش کنم.
استاد عزیزم دقیقا جواب سوال توی خود سوال نهفته است اولین و مهمترین ترمز برای همه ما عزت نفس(اعتماد بنفس) است ترمز که چه عرض کنم حتی هنوز ترمز دستی رو هم نخوابوندیم هنوز سنگ ها رو از جلوی هرچهارتا لاستیک برنداشتیم هنوز باور نداریم ما ارزشمندیم ما جزئی از خداوند هستیم ما اصولا فکر میکنیم ما لیاقت نداریم که همچین ثروتی به ما داده بشه اول ما باید خودمون لایق بدونیم . یادم میاد توی یکی از فایلتون گفتید میکاییل ازتون پرسیده دلیل این همه موفقیت چی بوده و شما بی درنگ گفتید عزت نفس. حالا ما از خدا ثروت میخواهیم ولی برای خودمون نمیخواهیم برای کمک به بقیه میخواهیم ما خودمون لایق همچین ثروتی نمیدونیم داریم بیمار سرطانی و مدرسه و بیمارستان و … هزارتای دیگه رو واسطه میکنیم تا خدا به ما ثروت بده ما خودمون که ادم نیستیم دیگران ادم هستن بقیه که مهم هستن به خاطر اونها به من ثروت بده. میگیم خدا تو به ما ثروت بده تا ما به بنده هات کمک کنیم مگه زمانی که سلیمان نبی از خدا درخواست کرد که ثروتی بهش بده که نه قبل از اون و نه بعد از اون کسی اون ثروت نداشته باشه با خداوند قرارداد بست که من به بقیه کمک میکنم مگه قوم خودش رو به واسطه قرار داد گفت خدایا به من بده اون خودش رو لایق میدونست ما به همون اندازه که سلیمان نبی به خداوند دسترسی داره ماهم داریم ولی این احساس لیاقت کاری بر سر ما اورده که فکر میکنیم بیمار سرطانی و پدر و مادر و مردم و مدرسه از ما لیاقتشون بیشتر است که خداوند به خاطر اونها به ما ثروت بده. اصولا این ثروت به ما بده به خاطر مردم . به خاطر اینکه بقیه خوبیمون بگن برا حرف مردم به بنده ها کمک کنیم خودمون نقل محافل کنیم بیفتیم تو دهن مردم اره فلانی پولدار هست داره کلی کار خیر انجام میده ما که نمیخواهیم با این ثروت بهتر زندگی کنیم میخواهیم مردم خوبی مارو بگن. باوربعدی: حالا در این باور عزت نفس باور مذهب هم دخیل هست که هرچی دیدیم و شنیدیم بهمون گفتن این بوده که ثروتمندان ادم های خوبی نیستن خدایا به ما ثروت بده قول میدم باهاش کار خوب انجام بدم باهاش کار خیر انجام بدم ادم خوبی میشم درصورتی که ته ذهنمون با باورهای مذهبی بزرگ شدیم که اگر ثروتمند بشیم از راه خدا دور میشیم ادم لجنی میشیم اصلا ثروتمندان ادم های خوبی نیستن هرچی فقیرتر باشیم نزد خدا محبوب تریم انگار داریم قرارداد امضا میکنیم که طبق این قرارداد پیش بریم و طبق قرارداد عمل کنیم و اگر طبق این قرارداد پیش نریم خداوند مارو مجازات میکنه و ثروت رو از ما میگیره بیا بگو خدایا ثروت بهم بده تا بهشت توی این دنیا تجربه کنم نه اینکه به خاطر بقیه به من ثروت بده من که مهم نیستم بقیه مهم هستن تو بخاطر بقیه به من ثروت بده. باور کمبود. خدایا به ما ثروت بده تا تموم نشده. خب ثروت بده دیگه داره تموم میشه ها. من قول میدم به بندهات کمک کنما. این باور هم در تار و پود وجود ما رخنه کرده شده جزئی از گوشت و پوستمون هرجا میری تا تابلوهای خشکسالی تمام شهرو اتوبوس ها رو گرفته ثروت داره تموم میشه اب نیست غذا نیست خدایا به من ثروت بده قبل از اینکه تموم بشه خدایا داره تموم میشه ها خب به من ثروت بده در صورتی که بی نهایت ثروت در این جهان هست و ما میخواهیم قبل از اینکه تموم بشه به ما هم برسه. عدم درک تکامل و احساس خوب. داریم خوشبختی رو از خودمون میگیریم میخواهیم زمانی که به ثروت رسیدیم احساس خوشبختی کنیم داریم الان رو به خودمون زهرمار میکنیم که به ثروت برسیم در صورتی که خوشبختی مسیر رسیدن به خواسته مون هست بقول انیشتین مردم عاشق شکستن چوب هستند چون نتیجه رو همون موقع میبینند ما حاظر نیستیم این مسیر تکاملی رو طی کنیم و میخواهیم خداوند یهویی یه ثروت عظیمی به ما بده تا ما بتونیم به محض اینکه اون ثروت به ما داده شد بتونیم به بقیه کمک کنیم و هنوز باور نداریم اون ثروت به ما داده میشود زمانی به ما داده میشود که ما باور کنیم و تا زمانی که باور نکنیم به ما ثروتی داده نمیشود. البته مهمترین کد ریز و تک خطی که در این خواسته نوشتیم همون باور لیاقت هست اگر اون برداشته بشه پامون از روی پدال ترمز برداشته میشه ترمز دستی میخوابونیم و سنگ ها رو هم از زیر لاستیکها برمیداریم و گااااز میدیم
دوستون دارم و عاشقتونم در پناه الله یکتا باشید
امین جان خیلی کامنتت برام جالب و مفید بود. تبریک میگم که از مثال ترمزدستی و سنگ جلوی لاستیک، استاد هم خیلی خوششون اومده و در فایل صوتی هم بهش اشاره کردن.
سلام محمد
خواهش میکنم نظر لطفتون هست انشالله با ایمان قوی همه این ترمزها ببرن و همه در مسیر خوشبختی غرق بشیم
برادر گرامی اقای سهرابی عزیز
خیلی عالی ترمزها رو پیدا کردین
و همون طوری که اشاره کردین
اصلی ترین ترمز همون عدم احساس لیاقت و کمبود عزت نفس هست برای ثروتمند شدن که مدنظر استاد عزیزمون بود ودر واقع همه ما برنده هستیم
خیلی مفید بود
خیلی استفاده کردم ??
واقعا عالی بود پاسخت دوست عزیز از هر خطش واقعا استفاده کردم. ممنون بخاطر این آگاهی هایی که دادی
به نام یکتای ثروت آفرین
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی
سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به بهترین مسیر هدایت کرد مسیر کسانی که به آنها نعمت داده است
سپاسگزار استاد و همه عزیزان در گروه تحقیقاتی عباس منش هستم که چنین شرایطی را فراهم کردند که اینچنین صمیمی دور هم جمع بشیم.
سپاسگزار همه دوستان گلم که با نوشتن دیدگاه های زیباشون به درک بهتر قوانین و این آموزه های ناب کمک می کنند.
قبل از اینکه جواب سوال رو بنویسم یک تشکر ویژه هم بکنم از دوست جون استاد که این تصاویر زیبا رو ضبط می کنند . فایلها با این تصاویر زیبا و آهنگهای آخرشون بینهایت عالی شدن.
و اما جواب من به این سوال فوق العاده:
۱- اولین باور منفی در این مورد که در ذهن من شکل میگیره اینه که احساس میکنم، پشت پرده این خواسته معروف شدن و مورد توجه واقع شدن از طرف بقیه است. در واقع من با این کار بیشتر می خواهم بین مردم محبوب شوم. که از این طریق به موفقیت بیشتر برسم. چون در واقع تمام ورودی های ذهنی من از بچگی تا قبل از آشنایی با شما همش این طوری بود که آدم های خیر آدم های محبوبی بودن. همیشه مورد احترام بودن ، همه روشون حساب میکردن، و همیشه می تونستن از این محبوبیت شون استفاده کنند و همچین اگر به مشکلی برمی خوردن همه به کمکشون می آمدن. و این برای منی که باورهای توحیدی ام کلا مسئله داشت یک امتیاز عالی حساب میشد.
۲- باور دوم رو از باور مخرب جامعه گرفته بودم که آدم ثروتمندی که به دیگران کمک نمیکنه اصلأ انسان نیست و پول پرسته و اصلأ به اطرافیانش توجه نمی کنه. مخصوصا که این شعر کتاب های درسی مون یادم می اومد که «غم دیگران روی من زرد کرد» که مربوط به فرد ثروتمندی توی یک شهر بود که خودش مسئله مالی نداشت ولی از غصه بیچارگی مردم خیلی نا راحت بود و به قول شاعر ش صورتش به زردی گراییده بود.که باز این هم بر میگشت به احساس نیاز من به تایید شدن از طرف دیگران.
۳- یک باور اشتباه دیگرم مربوط به باورهای اشتباه مذهبی بود که اگر فقری وجود داره به این خاطره که یکی ثروت زیادی کسب کرده. و من احساس می کردم که وقتی ثروتمند بشم من مسئول برقراری عدالت در جهانم و من باید با تقسیم ثروتم باعث بهبود زندگی چندین نفر بشم. که خود این باور و مسئولیتی که این باور متوجه من میکرد باعث ایجاد ترس و نگرانی در من میشد، که اگر نتونم از عهده اون بربیام؟ اگر حق عده ای ضایع بشه؟
۴-یک مانع ذهنی دیگه این بود که وقتی من ثروتمند بشم و مقداری از ثروتم رو ببخشم و طبیعتاً طبق باورهای اشتباه قبلم به محبوبیت برسم، به خاطر محبوبیتم مطمئناً مورد حسادت و دشمنی عدهای قرار میگیرم که ممکنه به من ضربه بزنند و با یک اشتباه کوچک من، یک آبرو ریزی بزرگ درست بکنند( باور اشتباه عیب پاکان روز بر مردم هویدا می شود). که باز هم ریشه آن ترس از دست دادن محبوبیت نزد مردم بود.
۵- باز یک باور اشتباه دیگه این بود که شاید خودم توی ناخودآگاه ذهنم این توقع رو از آدم های ثروتمند اطرافم داشتم که اونا به من و بقیه کمک کنند. و این رو وظیفه اونا می دونستم. تا وقتی این احساس در مورد اونا بود مسئله ای نبود ولی وقتی در مورد خودم میشد، باعث ایجاد حس ترس و نگرانی و اینکه دیگران ازت توقع بیجا داشته باشن میشد. و من کلا از اینکه نتونم نیازهای دیگران رو رفع کنم احساس گناه می کردم. که بازهم شاید اینم به این برمیگشت که میخواستم همه رو از خودم راضی کنم.
۶- مانع ذهنی بعدی اینکه ممکنه مورد سو استفاده یه عده قرار بگیرم و همچنین آدم های درغگو یا دورو اطرافم رو بگیرن و به قول قدیمی ها رفیق بند کیفم باشند. و وقتی به مسئله ای بخورم همه ازم دور بشن.( این دغل دوستان که می بینی مگسانند به دور شیرینی) باور اشتباه حساب کردن روی دیگران.
۷_ یک باور اشتباه دیگه اینکه جهان ناعادلانه است. و من باید با بخشش مقداری از ثروتم این عدالت رو در جهان به اندازه خودم ایجاد کنم.
۸_ یک باور اشتباه دیگه هم این بود که باید حتما مقداری از پول و ثروتم رو ببخشم وگرنه خدا قهرش میگیره و همه ثروتم رو ازم می گیره، که این هم مربوط میشود به باورهای اشتباه من در مورد خدا.
۹_یک باور اشتباه دیگه هم این بود که برای اینکه خواسته ام و دعاهایم مورد قبول خدا باشه باید یک مقدار از اون رو ببخشم و اینجوری بهاش رو بپردازم، این همان مفهوم نذر که ما از بچگی انجامش دادیم یعنی با خدا هم با پول معامله کردیم.
۱۰_ یک باور اشتباه دیگه اینکه ثروتمند شدن سخته و فقط عده کمی می تونن ثروتمند بشن. پس اینا باید به بقیه کمک کنند، چون اونا که نمی تونن ثروتمند بشن. و تواناییش رو ندارند. همون باور کمبود.
۱۱- باور اشتباه دیگه اینکه من که لایق بدست آوردن ثروت نیستم پس باید اینجوری با خدا معامله کنم یا به زبان خودمانی بگم، بهش رشوه بدم. بگم تو به من ثروت بده منم یک مقدارش رو به بندهات میدم یا کار خیر می کنم. باور عدم لیاقت و ارزشمندی.
۱۲- یک باور اشتباه دیگه اینه که به قضا و قدر اعتقاد شدید داشتم و باور داشتم که تمام کارها رو خدا انجام میدهد و من هیچ توانایی برای خلق زندگی خودم و کسب ثروت ندارم. پس باید یکجوری بلاخره دل خدا رو بدست بیارم. و اینکه میگفتم خدایا تو به من ثروت بده یعنی باور نداشتم که آنچه من در زندگیم کسب میکنم نتیجه اعمال و فرکانس های خودمه.
۱۳_مورد آخر باورهای منفی من در مورد ثروت بود و اینکه پول کثیفه و ثروت غیر معنوی و احساس می کردم با انجام این کارهای خیر و ثواب اونا میشه گناه داشتن ثروت رو از بین برد. چون این باور را داشتم که با حسنات میشه گناهان رو پاک کرد.
استاد جونم فعلا اینا به نظرم رسید. بی نهایت سپاسگزارم از خدا به خاطر وجود شما.
چون شما به من یاد دادید که فقط روی خدا حساب کنم. که او تنها قدرت و نیروی در جهان است و تنها عزیز بودن نزد او برای من کافیست و فقط او را بپرستم و از او اطاعت کنم و اونو از خودم راضی کنم و اون وقت که او همه کس می شود برای من . و او تنها یاری رسان من است و حامی و هدایتگر من و من جز او به کسی نیاز ندارم. و اوست که از طریق اطرافیانم به من عشق میورزد که اوست که ثروت میشود ، اوست که سلامتی می شود و همیشه ی همیشه راه حل مسایل می شود، اوست که همیشه راه می گشاید، هدایت می کند، مرا هر لحظه بیشتر از قبل در حسی عالی رشد میدهد، و اوست که حتی کلام میشود. و اوست که همه چیز می شود و اوست که اشک شوق می شود. و من بینهایت سپاسگزار سپاسگزار سپاسگزار ش می شوم.
سپاسگزار خداوندی که جهان را بر پایه قوانین ثابت ساخته و توانایی خلق زندگیمان را در دستان خودمان ،بوسیله افکار و باور هایمان قرار داده و اینگونه عدالت را در جهان گسترانیده.
سپاسگزار خداوندی که جهان را بر مبنای فراوانی و ثروت آفریده. ثروتمند شدن من به رشد جهان و ثروتمند شدن بیشتر جهان کمک میکند. و ثروت هایش بی نهایتند و لایتناهی و هر کس به اندازه باورهایش از آن کسب میکند.
سپاسگزار خداوندی که مرا لایق ثروتمند شدن و موفقیت آفرید و مشتاق و هدایتگر من است و جهان را مسخر من آفریده که اگر اینچنین نبود اصلأ مرا خلق نمی کرد.
سپاسگزار خداوندی که مرا هر لحظه هدایت می کند.
استاد جونم با کمک آموزه های شما فهمیدم که هر کس در جای درست خودشه و هر کس از هر لحظه ای که تصمیم بگیره و به قوانین الهی عمل کنه می تونه یک زندگی رویایی برای خودش بسازه. فهمیدم که همه ما فقط و فقط نیازمند خداییم. نه من به کسی نیاز دارم و نه هیچ کس محتاج من است بلکه همه به عنوان دستان خدا به اذن خدا و شاید خیلی وقت ها حتی خودمون هم متوجه نشیم به همدیگر خیر می رسانیم و اگر من پولی ببخشم تنها به خاطر خودم است که این ثروت را به گردش در بیاورم و چندین برابر آن به زندگیم باز میگردد. که من مسئول زندگی هیچ کس جز خودم نیستم. و رب من رب تمام عالمیان است.
و اینک با خدا اینگونه عهد می بندم که کمکم کن تا روز به روز توحیدی ترشوم و من در عوض روز به روز بیشتر از شرک دور می شوم و سپاسگزار تر می شوم.
کمکم کن به آزادی مالی برسم و من در عوض سعی می کنم روز به روز بیشتر ثروتمند شوم و اینگونه هر لحظه ترا نفس بکشم که تو خود ثروتی.
کمکم کن تا به آزادی زمانی برسم و من در عوض هر لحظه و هر جا ترا ببینم و ترا ستایش کنم، ترا زندگی کنم.
کمکم کن به آزادی مکانی برسم و من در عوض سعی می کنم که هر لحظه بیشتر رها شوم از وابستگی هایم.
کمکم که روابط عاشقانه و عالی را در تمام جوانب تجربه کنم و من در عوض سعی می کنم از تودر تک تک آن روابط سپاسگزاری کنم. که تو رابطه عاشقانه هستی.
کمکم کن که کاملا از همه لحاظ سلامت باشم و من در عوض سعی می کنم روز به روز سلامتتر و شادتر و سپاسگزار تر باشم.
کمکم کن تا با خودم در صلح باشم و به آرامش درونی برسم و من در عوض سعی می کنم به الهاماتم فوری عمل کنم.
کمکم که شجاع باشم و فقط روی تو حساب کنم و من در عوض سعی می کنم هر لحظه توکلم به تو بیشتر و بیشتر بشود.
خدای من تو کمکم کن ، تو سعیم باش که به تمام تعهداتم عمل کنم. که تونیرو و قدرت و سعی من هم می شوی. عاشقتم خداجونم.
استاد خیلی خیلی ازتون سپاسگزارم.
روز به روز موفق تر شو ای توحیدی ترین الگوی دنیا.
سلام دوست عزیزم، از این جوابی که دادین خیلی خیلی لذت بردم و مشتاقانه تا آخرش خوندم ،ممنونم ازاین آگاهی که دادین
دوست عزیز قسمت آخر دعاکردی از خدا هدایت خواستین محشر بود
بهترینا برایتان آرزو دارم
سپاسگزارم دوست خوبم
خودم هم هربار که این متن رو میخونم، به قسمت دعاهای میرسم بازم اشکم جاری میشه . فوقالعاده حسم خوب میشه. خوشحالم که مورد توجه تون قرار گرفته.
منم برای شما بهترین ها رو آرزومندم
سپاسگزارم دوست خوبم
در پناه خدا شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
واقعا عالی عالی مخصوصا قسمت دعاها
سپاسگزارم بخاطر حس خوبی که خوندن دیدگاه تون بهم انتقال داد.
سلااااام به استاد عزیییییزم
من فکر میکنم که یکی از ترمزها باور کمبود هست و به باور فراوانی باور نداشتن و فکر میکنه که نعمتها و ثروتها کمه و برای همه نیست و فکر نمیکنه که همه بنده های خداوند به یک اندازه به بینهایت نعمتها و ثروتی که در جهان هست دسترسی دارند وفکر میکنه که باید کسی باشه تا اونها رو ازین وضعیت خارج کنه و هیچ وقت هم همچین درخواستی رو برای افراد ثروتمند نداره بلکه برای افرادی داره که یه جورایی در وضعیت خوبی نیستند ( مثلا پول ، سلامتی ، عدم موفقیت و … ) و باور داره که خوشبختی و بدبختی افراد رو بایستی افراد دیگه درستش کنن( باور شرک مخفی ) . ازین خواسته ها و یا نذرها میتونه به هر شکلی باشه به شکل پول یا سلامتی و یا رفع مشکل افراد و …. که توی همین موردهایی که گفتم ترمز باور به عوامل بیرونی هم گفته شد .
ترمز بعدی که هست این میتونه باشه که یه احساس دین داشتن به یه سری افراد مثل پدر و مادر و …. که با انجام اون کاری که با خدا تعهد بستن که اگه فلان پول رو بدی من به مامان و بابا و فلانی بدم یا فلان کار رو برای فلانی کنم تا اون احساس گناه و یا دین رو با انجام اون کار از بین ببره ( مثل داستان خرید ماشین شما برای خواهرتون که گفتین تا زمانیکه احساس دین میکردین نتونستین ماشین رو بخرین ولی وقتی این احساس رو از بین بردین ماشین خریداری شد .)
یه ترمز دیگه هم هست و اونم عدم ارزشمندی و لیاقت و عدم اعتماد به نفس که اون خواسته رو برای خودش نمیخواد بلکه برای دیگران میخواد و فکر نمیکنه که اون خواسته رو خودش لیاقتش رو داره که از خدا برای خودش بخواد و باور نداره که خداوند اون خواسته رو میتونه به راحتی و بدون هیچ دلیلی میتونه به خودش عطا کنه و چون خودش رو لایق اون خواسته نمیدونه و باور داره که اگه به بهونه خواستن برای بقیه باشه اون خواسته براش براورده میشه ( یه جورایی باور داره که خداوند تحت تاثیر احساست اون فرد قرار میگیره و خداوند احساسی میشه و بخاطر همین حتما براش براورده میکنه )و باور نداره که خداوند بدون هیچ دلیلی هر خواسته ای رو براورده میکنه و نیازی به ازین جور قراردادها با خدا نیست .
با سلام به استاد عزیزممم و عباسمنشی های عزیز
اولین و مهترین کد مخربی که من احساس کردم اینه که اون شخص در ناخوداگاهش این باور رو داره که اگه ثروتمند بشه آدم بدی میشه و از ثروتش در راه نادرست استفاده میکنه و خلافکار میشه از خدا دور میشه و اینجوری داره به خدا قول میده که تو به من ثروت بده من قول میدم در راه درست خرجش کنم به مردم کمک کنم و ثروتم رو در راه کمک ب دیگران میبخشم
دوم اینکه خدا رو ب شکل یه آدم احساساتی میبینه که میخواد با این حرفاش اون رو تحت تاثیر قرار بده و دلسوزی خدارو برانگیزه که ببین من نیتم خیره ببین من از اولشم قصدم کمک به دیگرانه و یجورایی هندونه بزاره زیربغلش?? و اینجوری به خدا انگیزه بده برا ثروت دادن به خودش
و نتونسته خدارو به شکل سیستمی درک کنه که دخالتی در این جریان نداره و کاملا بی طرف و عادله و فقط به فرکانس های ما پاسخ میده
در حالی که ثروت و نعمت در جهان بسیاره و هر کس به اندازه ظرف ذهنیش و مداری که توش قرار داره به اون ثروت دسترسی داره
سوم باور عدم لیاقت هست که میگه خدایا تو یه پولی به من بده تا برای بقیه استفاده کنم یا مدرسه و بیمارستان بسازم اینجوری خودشو بی ارزش میدونه و میگه خودم که لیاقت داشتن ثروت رو ندارم خودم بی ارزشم خودم مستحق داشتن ثروت که برای خودم و راحتی و لذت خودم استفاده کنم رو ندارم ولی بخاطر کمک به مردم هم شده بمن ثروت بده تا ببخشم و اون پول برای بقیه و در راه درست استفاده بشه
چهارم باور کمبود پول و ثروت هم تو این قضیه حس میشه زمانی که میگه خدایا به من بده تا من به بقیه بدم ینی باور نداره که ثروت و فراوانی در جهان زیاده و هرکسی خودش میتونه هرچقدررررر که بخواد ثروت داشته باشه و نیازی نیس از کسی گرفته بشه تا به کسی دیگه داده بشه
پنجمین باور مخرب اینه که به این قضیه باور نداره که زندگی هرکس حاصل باورها و فرکانس های ارسالی خود اوست و هیچکس نمیتواند با پول دادن به کسی زندگی او را تغییر دهد و کسی مسول زندگی دیگران نیس
عرض سلام خدمت استاد عزیز و همکاران محترم و دوستان سایت
اگر من جزء افرادی باشم که ثروت را برای انجام کار خیر و برطرف کردن فقر یا بیماری یا … بخواهم
ترمز اصلی من این است که:
فکر می کنم اشتباهی شده، چیز بدی در جهان وجود دارد و من باید درستش کنم.
کسی که با این دیدگاه زندگی می کند همیشه در زندگی اش در سختی و غصه است زیرا دارد با چیزی مقابله می کند که امکان حذفش نیست.
بالفرض اگر هم قدرت و ثروت به دست بیاورد ( که البته با وجود نوع فرکانسی که به جهان می فرستد، خبری از ثروت نیست)؛ چون در مقابل بزرگترین قانون جهان می ایستد دیر یا زود ناامید می شود و شکست می خورد.
حال ممکن است بپرسید این قانون جهانی چیست؟
جهان مادی دو قطب داردکه وجود هر دو قطب لازم است: سلامتیبیماری، شادیغم ، ثروت_فقر ، ……
اگر ثروت هست ، فقر هم حتما” هست و …………..
نمی شود که در جهان مادی به نقطه ای برسیم که شرایط ناخواسته وجود نداشته باشد.
این ویژگی که در نظر اینهاست مربوط به جهان غیرمادی ست که چیزهای ناخواسته و تضاد وجود نداره. در بهشت بیماری وجود نداره. فقر وجود نداره. پیری وجود نداره و ….
در حقیقت شرایط ناخواسته بوجود میان تا به انسانها نشان بدهند که چیو می خوان. هر اختراع و اکتشافی که رخ داده بدلیل این بوده که انسانها با مشکل برخورد کرده اند. در واقع این جزئی از برنامه ی خداوند هست تا انسان به موفقیت و سعادت برسه. مشکلات باعث می شن که اون فرد توانمندی هاشو بشناسه و بعد یاد بگیره که از اون توانائی استفاده کنه تا هم خودش به موفقیت و سعادت برسه و هم جهان را گسترش بدهد.
فردی که این قانون را در مورد زندگی خودش و دیگران درک نکنه و نتونه با این قانون جهانی کنار بیاد، حواسش نیست که در برخورد با تضاد توجهش همواره به قسمت ناخواسته ی ماجراست و بدین ترتیب با این دیدگاه فاصله ی جسم و روحش را بیشتر می کنه و این عدم هماهنگی جسم و روح باعث می شه که هرگز به ثروت نرسه .
این افراد به جای اینکه وقتی ناخواسته ها را می بینند از آن درس بگیرند و به جای اینکه تضاد باعث وضوح برای اونها بشه تا دقیقا” بفهمند که چه چیزی را می خواهند و به سمت آن حرکت کنند برعکس به نیمه ای از تضاد که نمی خواهند توجه می کنند و خودشان را صد درصد از ثروت و نعمت محروم می کنند.
پس کاری که من باید بکنم این است که این قانون خداوند را بپذیرم و چه در موارد جزئی و چه در موضوعات خیلی بزرگ دقیقا” از آن پیروی کنم. نتیجه اش هماهنگی کامل بین ذهن و روح است که ثروت، بعد از این هماهنگی حاصل می شود.
اگر من انسان بیمار یا بیمارانی را می بینم اول تضاد زندگی او را بپذیرم و بعد باید قدرت و امیدش برای زنده ماندن را تحسین کنم.
اگر من فقیری را می بینم باید اول تضاد زندگی اش را بپذیرم و بعد اعتماد به نفس و تلاشش را تحسین کنم
و ….ِِِ..
تا قبل از هر چیز هماهنگی ذهن و روح خودم را در هر شرایطی حفظ کنم
به نظر من این اولین و اصلی ترین ترمز هست.
ترمزهای بعدی رو هم در کامنت های دیگری انشاا… به لطف خداوند و با کمک آموزشهای استاد توضیح خواهم
داد.
ممنونم
یک: ما فکر میکنیم خدا حتما باید یه چیزی را از ما بگیره تا یه چیزی در عوضش بده و گروکشی میکنه .
دو: ما برای خودمون ارزش قائل نیستیم و خوشحالی دیگران در اولویته و ما در رتبه دوم هستیم و فکر میکنیم اگر درخواست فقط برای خودمون باشه اجالت نمیشه و باید ب فکر دیگران هم بود.
سه: وقتی ما این کار را انجام میدهیم ، از دید مردم انسان بزرگواری میشیم و این یعنی نیاز به توجه و عدم اعتماد به نفس و شخصیت واقعی خودمون را پشت این حرکت پنهان می کنیم.
چهار: به خاطر باورهای مذهبی که شنیدیم، ثواب جمع میکنیم و و گناهانمان با این کار بخشیده میشه و احساس گناه دیگه نداریم .
پنج: با این حرکت خیرمندانه ، ارتباطات با افراد مختلف برای خودمون میسازیم و این افراد بعدا میتوانند در بعضی جاها کمکمان کنند و این یعنی شرک.
شش:فکر می کنیم با این حرکت طرف مقابل پیشرفت میکنه و از بدبخت شدنش جلوگیری میشه ، در صورتی که اگه در مدار فقر باشه تمام پول را نابود میکنه و حتی فقیرتر هم میشه.
هفت : با این حرکت، ما مانع پیشرفت و طی شدن مراحل تکامل و پختگی آنها شده ایم .
هشت : هر کسی فقط و فقط خودش میتواند به خودش کمک کنه نه هیچ کس دیگه.
نه:ما فکر میکنیم چون کارمون مثبت و خیر هست خدا برآورده میکنه در صورتی ک اگر درخواست منفی هم باشه اجابت میشه.
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم بابت نکات ارزشمندی که فرمودین
امروز خداوند از زبون شما و نوشته شما به من یک باور مخرب رو گفت و این مربوط به مورد دوم بود که شما اشاره کردین
هیچ وقت فکر نمیکردم در مورد ثروت باور مخرب داشته باشم ولی الان تازه فهمیدم تازه اولین قدم رو برای برداشتن ترمزهای ثروت سازم برداشتم و فاصله ها دارم
واقعا ازتون سپاسگزارم
یادم اومد از قدیم به من میگفتن اگر میخوای دعات زودتر اجابت بشه اول برای بقیه دعا کن بعد برای خودت چون وقتی خدا میبینه تو دیگران رو از خودت مقدم تر میدونی بیشتر بهت توجه میکنه و من خودم بارها و بارها بجای دعا کردن برای خودم فقط میگفتم من واس خودم چیزی نمیخوام و خدایا تو برای فلانی این کارها رو بکن و مشکلشون رو حل کن و خیلی مواقع به زبون میاوردم اینو
باورم نمیشه اولین باور مخربم رو پیدا کردم با اینکه هنوز در مداری قرار نگرفتم که بتونم دوره روانشناسی ثروت یک رو تهیه کنم اما از این کامنت های ارزشمند این ترمز رو پیدا کردم و به محض اینکه متوجه این باور مخرب شدم اشک شوق برق زد توی چشمام
خداوند از زبون شما با من صحبت کرد و سپاسگزارم و سپاسگزارم و سپاسگزارم از خداوند از شما از استاد عباسمنش و از تک تک عزیزانی که کامنت های ارزشمند شون کلی سیمان های مغز من رو در مورد ترمزهای ثروت شل کردن
سپاسگزارم دوست نازنینم
سلام وقتتون بخیر و شادی باشه
خیلی اتفاقی با شما اشنا شدم و این نشونه ایی بود که منم باور اشتباهم رو کشف کنم
و یه نکته دیگه این که شما الان دوره ثروت رو گرفتید و چقدر زیباست که تکاملتون طی کردید و نتیجه مالی و…..گرفتید واقعا خوشحال شدمم ازاین که نظرتون و پروفالتون دیدم
براتون بهترین هارو میخوام موفق و سلامت باشید.
سلام به روی ماهتون
خداوند رو بخاطر حضور شما خانواده دوست داشتنیم سپاسگزارم
هیچ اتفاقی بدون قانون و همینطوری پیش نمیاد
خیلی حس قشنگیه وقتی باورای اشتباهمون رو پیدا میکنیم
شاید باورش سخت باشه چون من خودمم این معجزه رو هنوز باور نکردم چرا که وقتی حتی یک ریال ورودی مالی نداشتم چطور تونستم 12 قدم و ثروت 1 و 2 و 3 و عشق و مودت و قانون سلامتی و عزت نفس رو تهیه کنم هنوز باورم نمیشه
به نظر خودم یکی از مهمترین دلایلش اینه که خیلی شدید روی ورودی هام کار کردم
شاید بتونم بگم توی قانون بعد از تلاش کردن روی احساس خوب مهمترین کاری که نسبتا توش خوب عمل کردم نشنیدن صحبتهای روزمره و بلافاصله دور شدن از اون جمع و مشغول کردن خودم با فایل های استاد بود و همونطور که شما دوست خوبم گفتید تکاملم رو طی کردم ولی معجزات فراتر از حد تصورم بود
البته این مبلغی که دستم اومد میخواستم گوشی بخرم ولی ترجیح دادم روی خودم سرمایه گذاری کنم چون ایمان دارم با این کارم بعدا هزار تا گوشی میتونم داشته باشم
مشتاقم سیر تکاملی تون و دیدگاه و نتایج زیباتون رو بشنوم و دوباره و دوباره ایمانم به درست عمل کردن قانون و بی نقص کار کردنش بیشتر بشه
الهی دلتون شاد شاد لبتون خندون بی بهونه و یاد و آرامش خدا بی حد و حساب مهمون قلبتون باشه
سلام وقت بخیر
میخواستم این کامنت رو توی قدم دوم دوره 12 قدم بزارم ولی نمیدونم چرا حسم بهم گفت که در جواب به شما اینو بگم در واقع این یه هدیه س
یه حرف خیلی معمولی خانم شایسته توی این قدم زدن که یک ساله همین حرف معمولی تو ذهنم نقش بسته و خیلی خداوند این رو به خاطرم میاره و همین جمله ساده به تنهایی میتونه تمام زندگی ادم رو معجزه وار تغییر بده و این جمله رو به شما هدیه بدم چون میدونم قدرش رو میدونید و خیلی این حرف عمیقه
جمله خانم شایسته این بود : زمانی که من و استاد توی تهران بودیم تصمیم گرفته بودیم بگردیم نکات مثبت آدما و اطراف مون رو پیدا کنیم